مطالب مرتبط با کلیدواژه

باید و نباید


۱.

فلسفه اخلاق از دیدگاه استاد مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: باید و نباید عقل عملی خدا فلسفة اخلاق حکمت عملی شهید مطهری فرا اخلاق اخلاق دستوری خوب و بد احکام اخلاقی اخلاق وظیفه‏گرایانه اخلاق غایت‏گرایانه

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه اندیشه های فلسفی در ایران معاصر
تعداد بازدید : ۴۱۹۵۶
این مقال بر آن است تا فلسفة اخلاق از دیدگاه استاد شهید مطهری را بررسی قرار کند. ابتدا به تعریف‏ فلسفة اخلاق و شاخه‏های آن و روابط آن، با حکمت عملی و همچنین به معیار فعل اخلاقی اشاره شده؛ سپس ‏شاخه‏های مهمّ فلسفة اخلاق که اخلاق دستوری و فرا اخلاق به شمار می‌رود، مورد بحث قرار گرفته است. در اخلاق دستوری از راه تحلیل عقلانی، تلاش می‏شود به معیارها و قواعدی دست یابیم که به واسطة ‏آن می‏توانیم مشخّص کنیم چه کاری خوب و چه کاری بد است. در این حوزه، به اخلاق غایت‏گرایانه و وظیفه‏گرایانه ‏اشاره شده و در آخر، نظریة شهید مطهری به نام نظریة پرستش در حوزة اخلاق مورد بحث قرارگرفته است. در ادامه، ‏مؤلّف به نظریات متفاوت در حوزة فرا اخلاق که به اخلاق دستوری ناظر است و تعابیر و واژه‏های اخلاقی را مورد بحث قرار می‏دهد، اشاره کرده است که عبارتند از: 1. طبیعت‏گرایی اخلاق؛ 2. غیرطبیعت‏گرایی اخلاق یا شهودگرایی؛ 3. غیرشناخت‏گرایی اخلاقی. در آخر، مؤلّف، نظریة شهید مطهری را در حوزة فرا اخلاق را مطرح می‏کند تا در پرتو نظریات دیگر اتقان و استحکام آن هرچه بیش‌تر آشکار شود.
۲.

فلسفه اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فلسفه اخلاق باید و نباید عقل عملی نقل نظری کلیت قواعد اخلاقی ارزش اخلاقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۳۱۰
درباره اخلاق، علوم گوناگونی پدید آمده است که هر کدام به جنبه خاصی در باره آن می‌پردازد؛ مثل علم اخلاق، اخلاق وصفی، فلسفه اخلاق و ... فلسفه اخلاق به مبادی تصوری و تصدیقی علم اخلاق می‌پردازد و می‌توان مباحث آن را به شکل ذیل تنظیم کرد: 1. مبادی تصویری همچون مفاد باید و نباید، حسن و قبح، مسؤولیت، ارزش، الزام. 2. مبادی تصدیقی همچون ماهیت قضایای اخلاقی، مدرک قضایای اخلاقی، معیارهای قضایای اخلاقی، کلیت قضایای اخلاقی، رابطه باید و هست. 3. نظام اخلاق اسلام و مبانی آن بایسته‌های فلسفه اسلامی عبارتند از: ارائه نظام اخلاقی با همه تفاصیل، استخراج یک فلسفه اخلاق از آیات و روایات، بیان نتایج دور و نزدیک نظام اخلاقی اسلام.
۳.

نسبیت و اطلاق در اخلاق از دیدگاه استاد شهید مطهری(مقاله ترویجی حوزه)

کلیدواژه‌ها: باید و نباید حسن و قبح خبر و انشا باید وهست اطلاق و نسبیت پلورالیزم اخلاقی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلام جدید پلورالیسم دینی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه‌ اخلاق
تعداد بازدید : ۱۳۹۱۶
یکی از مسائل مهم فلسفه اخلاق، بررسی مطلق بودن یا نسبیّت احکام اخلاقی است. اندیشورانی که خاستگاه احکام اخلاقی را اراده افراد یا قرارداد می‌دانند، به طبع اخلاق را نیز نسبی خواهند دانست؛ زیرا خواست افراد متغیر، و قراردادها تغییرپذیرند. از آنجا که استاد شهید مطهری گزاره‌های اخلاقی را انشایی می‌داند، این توهم به ذ هن می‌آید که از نظر وی احکام اخلاقی، نسبی هستند. در این مقاله می‌کوشیم با توضیح مراد استاد از انشایی بودن گزاره‌های اخلاقی ، نظر او را در زمینه کلیت و اطلاق، و رد نسبیت اخلاقی ارائه دهیم. از این رو، ناگزیر به دیدگاه استاد شهید درباره موضوع و محمول گزاره‌های اخلاقی نیز نظری افکنده‌ایم.
۴.

الزامات اخلاقی از دیدگاه آیت الله مصباح(مقاله ترویجی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: باید و نباید ضرورت مفاهیم اخلاقی الزام اخلاقی فعل اختیاری و کمال مطلوب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۶۶ تعداد دانلود : ۸۴۱
الزامات اخلاقی در جایی به کار میرود که افعال اختیاری ما موضوع احکام اخلاقی هستند. مفاهیم الزامی یا به عبارتی «بایدها و نبایدها»، از نظر آیت الله مصباح جزء مفاهیم فلسفی بوده و بیانگر رابطة واقعی و ضروری بین فعل اختیاری انسان و نتایج مترتب بر آن میباشند، نه فاعل و فعل، و این ضرورت از نوع ضرورت بالقیاس الی الغیر است. نتیجة مهم این نظریه این است که تمام قضایای اخلاقی ناظر به واقعیات اند، حتی بایدها و نبایدها، و مفهوم اعتباری ضرورت نیز منشأ خارجی داشته و حاکی از واقعیت نفس الامری است، ازاین رو از نظر ایشان مغالطه «هست- باید» در احکام اخلاقی رخت برمیبندد و بر این اساس، بایدها و نباید ها در واقع ریشه دارند و ابتنای قضایای ارزشی بر قضایای ناظر به واقع و حقیقی، ممکن است.
۶.

بایدها و نبایدهاى اسلامى سازى علوم انسانى از دیدگاه علّامه مصباح(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: باید و نباید اسلام علوم انسانى علم دینى علامه مصباح اسلامى سازى

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۲۰ تعداد دانلود : ۱۱۵۳
بحث درباره اسلامى سازى علوم انسانى با توجه به ضعف هاى علوم انسانى موجود از یک سوى و نقاط قوت علوم انسانى اسلامى از سوى دیگر ضرورتى انکارناپذیر دارد. از این رو باید با شناسایى و برطرف کردن موانع این مسیر، به راهکارهایى براى اسلامى سازى علوم انسانى دست یافت. به اعتقاد علّامه مصباح، براى ایجاد تحول در علوم انسانى باید از سویى در مبانى آنها بر اساس آموزه هاى اسلامى بازنگرى کرد و از سوى دیگر با بهره گیرى از روش صحیح، احکام و ارزش هاى اسلامى را در آنها مدنظر قرار داد. نوشتار پیش رو با پژوهش در آثار علّامه مصباح مى کوشد پس از تبیین دو کلیدواژه «علوم انسانى» و «علوم انسانىِ دینى» و نیز مرورى بر ضعف هاى علوم انسانى موجود، به بررسى ضرورت اسلامى سازى علوم انسانى، و موانع و راهکارهاى پیش روى علوم انسانى اسلامى بپردازد. در پایان نیز به شرایط عام اسلامى سازى علوم از دیدگاه علّامه مصباح پرداخته شده است.
۷.

طلاق گرایی اخلاقی از دیدگاه علامه طباطبائی(مقاله ترویجی حوزه)

کلیدواژه‌ها: باید و نباید نسبیت علامه طباطبایی حسن و قبح اعتباریات اطلاق

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه‌ اخلاق
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
تعداد بازدید : ۸۴۰ تعداد دانلود : ۴۱۷
برخی محققان در اینکه علامه طباطبائی اخلاق را مطلق بداند، روا داشته اند. هدف این مقاله، اثبات اطلاق اخلاق بنا بر آثار علامه است. در این راستا به توصیف مفاهیم اخلاقی الزامی و ارزشی و تحلیل فلسفی آنها پرداخته ایم. در حیطه مفاهیم الزامی، نشان خواهیم داد که الزامات اخلاقی در عین اعتباری بودن، مبتنی بر واقعیات اند و ظرفیت تأمین اطلاق و جاودانگی اخلاق را دارند. در قلمرو مفاهیم ارزشی، ضمن اشاره به دو تعریف علامه از حسن و قبح، مشخص کرده ایم که یکی از آنها خارج از قلمرو حکمت عملی است و لذا بحث دربارة آن برای اثبات یا رد اطلاق، بی فایده است. تعریف دیگر که ملائمت و منافرت با غایت مقصوده است، مبین رابطة فلسفی ضرورت بالقیاس و مستلزم اطلاق اخلاق می باشد.
۸.

واقع نمایی احکام عقل عملی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: باید و نباید حسن و قبح ضرورت بالقیاس إلی الغیر عقل عملی واقع نمایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱۷ تعداد دانلود : ۵۳۶
یکی از تقسیمات عقل، تقسیم به عقل عملی و نظری است، در معنای این دو اصطلاح اختلاف نظرهایی وجود دارد و فارغ از این اختلاف، مدرکات عقلی گاهی مربوط به هستی ها و گاهی مربوط به بایدها و حسن و قبح ها هستند، عقل با چه فرآیندی به این بایدها دست پیدا می کند؟ در پاسخ به این سؤال نظریاتی ارائه شده اند که عمده این نظریات را در سه دسته می توان قرار داد: 1. مشهور بودن احکام عملی؛ 2. اعتباری بودن؛ 3. واقع نما بودن. در این مقاله با تبیین هر سه دیدگاه، نظریه ضرورت بالقیاس إلی الغیر بودن احکام عقل عملی (که از نظریات واقع گرا به شمار می آید) پذیرفته شده است، در این نظریه بایدونبایدهای عقلی،إخبار از وجود ضرورت میان فعل و نتیجه آن هستند. تقریری که در این مقاله از این نظریه داده شده، پاسخگوی سه اشکال مطرح شده است: 1. نقض نظریه به باید نخستین؛ 2. تعلق بایدها به فعل در حال وجود و 3. مبتنی شدن این نظریه بر میل شخصی نه غرض عقلایی.
۹.

مفهوم ضرورت در نظریه اخلاقی آیت الله مصباح یزدی(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اخلاق باید و نباید ضرورت بالقیاس الی الغیر محمدتقی مصباح یزدی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱۹ تعداد دانلود : ۵۰۵
نظریه آیت الله مصباح یزدی درباره باید و نبایدهای اخلاقی به نظریه ضرورت بالقیاس الی الغیر مشهور است، زیرا خود ایشان به صراحت بایدهای اخلاقی را بر اساس مفهوم ضرورت بالقیاس الی الغیر تبیین کرده اند. برخی اندیشمندان بر این نظریه اشکال کرده اند که باید اخلاقی نمی تواند تحت مفهوم «ضرورت بالقیاس الی الغیر» قرار گیرد. هدف این مقاله تبیین نظریه آیت الله مصباح و بررسی اشکال وارد شده است. این بررسی با روش تحلیل عقلی و رجوع به ارتکازات و شهودات مفهومی انجام شده و با ذکر نمونه های کاربردی بر مدعای مورد نظر استدلال شده است. نتیجه اینکه سخنان استاد مصباح در توضیح این نظریه، به گونه ای است که نمی تواند بیانگر مفهوم ضرورت بالقیاس الی الغیر باشد و اساساً تبیین باید و نباید اخلاقی بر اساس این مفهوم نادرست است. با این حال، بر خلاف نتیجه گیری مستشکل، به صرف این اشکال نمی توان هرگونه تبیین علّی از باید و نباید اخلاقی را رد کرد، بلکه دیدگاه استاد مصباح را می توان منعکس کننده ضرورتی دانست که در اصل علّیت به ویژه قاعده سنخیت میان علت و معلول نهفته است. در واقع، اشکال استاد مصباح در این مسئله در نام گذاری این نظریه به «ضرورت بالقیاس الی الغیر» است و برای زیر سؤال بردن تبیین علّی او از باید و نباید اخلاقی لازم است راه دیگری پیمود.