مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
ژان ژاک روسو
حوزه های تخصصی:
در این مقاله ابتدا سعی می شود ویژگی های تربیتی «قابوسنامه» و اهمیت آن در حکمت عملی بیان شود و آنگاه مقایسه ای میان این اثر و آرا و اندیشه های تربیتی ژان ژاک روسو در کتاب «امیل» صورت گیرد. اهمیت و ضرورت این موضوع بدان جهت است که آرای تربیتی روسو در «امیل» مورد استناد منابع علوم تربیتی و روانشناسی تربیتی است. این در حالی است که منابع فارسی نظیر «قابوسنامه»، در این زمینه سرشار از موضوعات اخلاقی و تربیتی است و می تواند در اکثر مباحث دانش تربیتی و روانشناسی رشد مفید واقع شود. در این مقایسه به دیدگاه های مشترک و وجوه اختلاف در روش های «قابوسنامه» عنصرالمعالی و «امیل» روسو اشاره شده است و حاصل این مقایسه آن است که اثر عنصرالمعالی با آن که به شیوه اندرز بیان شده است نسبت به کتاب روسو، که دستورات تربیتی را به صورت تجویزی و الزامی مطرح می کند، فراگیرتر و عملی تر است.
مقاله به زبان فرانسه: رؤیاهای از دست رفته گردشگر تنها (Les rêveries déchues d’un solitaire passif)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ژان ژاک روسو، نویسنده ی برجسته و فیلسوف انقلابی عصر روشنگری، پس از تألیف چندین کتاب ﺗﺌﻮریک، سال های پایانی عمرش را به نوشتن کتاب های اتوبیوگرافیک پرداخت. وی در این آثار با ذهنی سرشار از خاطرات آشفته سعی در ترسیم چهره ی حقیقی خود داشت. آثار اتوبیوگرافیک روسو که شامل «اعترافات»، «گفتگوها» و «رؤیاهای گردشگر تنها» می شوند، به بازسازی تحلیلی شخصیت و تفکر فلسفی این فیلسوف برجسته می پردازند.
روسو در «رؤیاها» آخرین اثر خویش تابلویی از خوشبختی بازیافته ترسیم کرد و به احساسات خویش شوق پیاده روی و تماشای مناظر طبیعی را افزود. در این مقاله ما از یک سوی سعی بر شفاف سازی مضامین بنیادین «رؤیاها»ی روسو یعنی مفاهیم تنهایی و بهشت گم شده خواهیم داشت و از سوی دیگر، با تکیه بر دیدگاه روسو، نقش حساسی را که مسئله ی دروغ در آثار اتوبیوگرافیک وی ایفا می کند، تحلیل خواهیم کرد.
مقایسه دیدگاه های ژان ژاک روسو و استاد مطهری در مورد جبر اجتماع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶۳
۱۳۹-۱۶۴
حوزه های تخصصی:
این نوشتار، به مقایسه نظریّات دو فیلسوف بزرگ اسلامی و غربی، استاد مطهری و روسو درباره جبراجتماعی پرداخته، مسئله تحقیق این است که چه رابطه ای بین دیدگاه های استاد مطهری و روسو درباره جبر اجتماعی وجود دارد؟ هدف این جستار روشن کردن افتراقات و یا اشتراکات احتمالی موجود دردیدگاه های ایشان درخصوص جبر اجتماعی است. لذا این پژوهش به روش تحلیلی توصیفی و با استفاده از مطالعه کتابخانه ای و بررسی آثار این دو فیلسوف، به بررسی ادلّه و مبانی آنان پرداخته و فرضیّه تحقیق این است که هرچند هر دو متفکّربه جبراجتماعی معتقدند، اما درمواجهه با جبراجتماعی، دیدگاه های کاملاً متفاوتی دارند. یافته های پژوهش، مبانی روسو را به صورت مثلّثی که قاعده آن اصالت جامعه است، نشان می دهد. درمقابل، مبانی استاد مطهری در نفی جبر اجتماعی، به صورت مخمّس بیان شده که اصل فطرت درآن نقش بنیادین و اساسی دارد.
کاربرد نظریه تربیت منفی ژان ژاک روسو در روانشناسی جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
221 - 244
حوزه های تخصصی:
مفهوم تعلیم و تربیت که امروزه با مفهوم روانشناسی گره خورده است به عنوان عامل اصلی سعادت در نظر گرفته می شود. با توجه به شکل گیری بافت شخصیتی هر فرد در نخستین سال های زندگی، می توان گفت که کودک در رأس تعلیم وتربیت قرار گرفته و در مرکز توجه است. ژان ژاک روسو، فیلسوف بزرگ قرن هجدهم، کسی است که به حق به کشف کودک و اهمیت تعلیم و تربیت وی نائل آمد. نظریات تربیتی وی که در امیل مطرح شده اند، جهان تعلیم و تربیت را دگرگون ساخته و نام این مربی و فیلسوف را که نظریاتش بر نظریه های تربیتی جدید مؤثر بوده است، به ثبت رسانده اند. روش اصلی که روسو در در دستورالعمل آموزشی خود به کار گرفته، روش تربیت منفی است که اساسِ آن را مفاهیم آزادی و «کودکی را به صورت تام و تمام زیستن» تشکیل می دهند. مقاله حاضر به بررسی نظریه تربیتی منفی روسو پرداخته و ردّ پای این نظریه را در روانشناسی امروز دنبال می کند تا از این طریق به ارزیابی تأثیر نظریات وی بر نظریات مربیان و روانشناسان قرن بیستم بپردازد. در این مقاله که به حوزه روانشناسی و تربیتی مرتبط است، مفاهیم روش تجربی، آموزش و پرورش تدریجی، آموزش و پرورش همراه با حفظ استقلال و آزادی آموزشی روشن خواهند شد.
تأثیر جهان بینی ژان ژاک روسو، کانت و انقلاب کبیر فرانسه بر کلایست در نوول زلزله شیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۲ پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
585 - 615
حوزه های تخصصی:
نوول زلزله شیلی نه فقط مبین جهان بینی، بلکه تبیین شکست و ناتوانی فرد در برابر نهادهای اجتماعی،سرنوشت و بلاهای طبیعی است.کلایست نیل به حقیقت را اصل زندگی اش می داند. او به انقلاب اعتقاد ندارد و بر این باور است که به جای انقلاب به یک دگرگونی عمیق اجتماعی نیاز است و این با آموزش از سوی جامعه شکل می گیرد. کلایست در "زلزله شیلی"، جهان را افسارگسیخته می نگارد. او یأس، بی اعتمادی، بی عدالتی اجتماعی، نابودی ارزشهای انسانی و... را ناشی از ضعف عامه مردم و عملکردهای هدف دار و نادرست نهادهای قدرت می داند. او در این نوول با انتقاد شدید از نهادهای قدرت، آنها را عامل تباهی ارزش های انسانی، نابودی بشریت و کره خاکی می داند. جهان بینی، تفکرات و بینش عدل الهی کلایست اغلب برگرفته از آثار ژان ژاک روسو، کانت، ولتر و لایب نیتس می باشد. خلق این اثر به وسیله کلایست پیش و پس زمینه های عمیق دگرگونی اجتماعی را در ذهن مخاطب به تصویر می کشد؛تصاویر و انگاره هایی که نویسنده مقاله را بر آن داشت تا با تحقیقات کتابخانه ای این افکار را واکاوی و پیش روی مخاطب قرار دهد.
نقد نظریه تربیتی ژان ژاک روسو از منظر تعلیم و تربیت اسلامی
انسان همواره در معرض لغزش ها، انحرافات و گناهان است و نفس سرکش آدمی او را بسیار به بدی امر می کند و از آنجا که تعلیم و تربیت با رشد و کمال انسان و زندگی شایسته او سر و کار دارد و همین تربیت و پرورش است که به انسان می آموزد و وی را به سوی کمال رشد و نمو می دهد. روشن است که یک جامعه سالم و رشد یافته باید دارای یک نظام تعلیم و تربیت پیشرفته باشد، تا از این راه انسان های آزاده، مستقل، خلاق، مبتکر و تلاشگر در اجتماع یابند و بدون توجه به نقش آموزش همراه با پرورش نمی توان به چنین مقصودی رسید. از این جهت بشر باید روش تربیت صحیح و مناسب را برا علم آموزی از بین آراء تربیتی مشخص و به آن عمل کند. در این پژوهش برای رسیدن به گوشه ای از این هدف دو نظریه غربی و اسلامی را بررسی میکنیم که ابتدا نظریه ژان ژاک روسو را مورد بررسی قرار می دهیم و سپس به مقایسه و نقد آن از منظر تعلیم و تربیت اسلامی پرداخته شد. تحقیق حاضر با استناد به منابع تاریخی - نقلی و شیوه ی کتابخانه ای گردآوری، و به روش توصیفی- تحلیلی به تحلیل مسأله می پردازد.
مطالعه تطبیقی آراء تربیتی امام صادق(ع) و ژان ژاک روسو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۷
271 - 289
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر آراء تربیتی امام صادق(ع) و ژان ژاک روسو را به صورت موردی، تحلیل و بررسی کرده است. این پژوهش با استناد به منابع معتبر تاریخی و حدیثی به شیوه کتابخانه ای و روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بر اساس سندکاوی است که به تحلیل مسأله می پردازد. نتایج بدست آمده در این پژوهش نشان می دهد، با توجه به اینکه دیدگاه های امام صادق(ع) مربوط به قرن اول و دوم هجری است و از قدمت زیادی نسبت به دیدگاه های روسو برخوردار است متأسفانه مورد توجه محققین تعلیم و تربیت قرار نگفته و یا بعضاً گذرا از آن گذشته اند و علمای غرب پس از ترجمه کتب عربی به لاتین با دیدگاه های اسلامی آشنا شدند احتمال اینکه دیدگاه های امام صادق(ع) مورد مطالعه علمای تربیتی در غرب قرار گرفته باشد زیاد است احتمال اقتباس روسو از آراء و نظرات تربیتی امام صادق(ع) به علت تشابهات در برخی از آراء تربیتی ژان ژاک روسو و امام صادق(ع) وجود دارد هرچند که روسو در نوشتارهای خود ذکری در این مورد نداشته است. در پژوهش حاضر به مقایسه تطبیقی دیدگاه های تربیتی طرفین از نظر هدف، اصول و روش پرداخته می شود.
انسان شناسی نظری نابرابری ناشی از مالکیت خصوصی در اقتصاد سیاسی ژان ژاک روسو(مقاله علمی وزارت علوم)
ژان ژاک روسو (1712-1778) فیلسوف و نظریه پرداز فرانسوی یکی از تأثیرگذارترین متفکران عصر روشنگری به شمار می آید. وی در یکی از برجسته ترین مقالاتش با عنوان «گفتاری درباره علل نابرابری» آشکارا اعلام می دارد که میان نابرابری و مالکیت خصوصی به عنوان گناه نخستین نابرابری، ارتباط مستقیمی وجود دارد. حال جستار پیش رو که ازلحاظ محتوا بنیادی نظری و از جهت روش شناسی، انتقادی متکی بر نظریه تضاد و تعارض است؛ تلاش دارد با مفروض قراردادن ربط نظریه نابرابری روسو با انسان شناسی نظری او به این پرسش پاسخ دهد که عناصر و مؤلفه های انسان شناسی نظری روسو چیست و چگونه با ریشه های نابرابری در اقتصاد سیاسی روسو قابل تعمیم و تفسیر به نظر می رسد؟ حاصل پژوهش حاضر نشان می دهد گرچه رویکرد روسو درزمینه مالکیت خصوصی در مقاله «اقتصاد سیاسی» و مقاله «گفتاری درباره نابرابری»، متفاوت به نظر می رسد؛ ولی ریشه های نابرابری اخلاقی/ اجتماعی انسان را باید در مؤلفه های انسان شناسی نظری او درخصوص انسان طبیعی و انسان مدنی با مفاهیمی کلیدی همچون عشق به خود، ترحم و شفقت، همچنین تمایزات بنیادین نگرش او به وضع طبیعی، انسان اولیه و انسان متمدن (در مقایسه با تعالیم کلیسای کاتولیک، نظریه وضع طبیعی هابز و وضع مدنی لاک) در تغییر قلمرو نابرابری از خدا و فرد به سمت قانون و جامعه باید جستجو کرد.