مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
علوم تربیتی
حوزه های تخصصی:
از اوایل قرن بیستم، پژوهش در خصوص نظریه های یادگیری، ادراک، رشد شناختی، هوش، انگیزش و ... آغاز شد. پژوهشگران غربی اثبات گرایی را مبنای معرفت شناختی و روش شناختی پژوهش های خود، در حوزه روان شناسی و علوم تربیتی قرار دادند. پیش فرض های جدید این پژوهشگران درباره ماهیت انسان، به ارایه تصویری نارسا از رفتار و منش انسان انجامید.مقاله حاضر ضمن تشریح مشکل یاد شده در چند نظریه مطرح در حوزه روان شناسی و علوم تربیتی پیشنهاد می کند که مبانی هستی شناختی، معرفت شناختی و انسان شناختی این قبیل پژوهش ها ارزیابی و از نتایج آنها، با احتیاط، در جامعه اسلامی استفاده شود. استدلال نویسنده این است که حاکمیت اثبات گرایی مبتنی بر سکولاریسم، در نظام تعلیم و تربیت جامعه اسلامی از تحقق رسالت اصلی این نظام (تامین سعادت انسان ها در دو جهان) جلوگیری می کند. پیشنهاد دیگر مقاله آن است که کوشید تا روش شناسی سازگار با آموزه های دینی ابداع و رهنمودهایی برای هدایت فعالیت های تحقیقاتی پژوهشگران در حوزه روان شناسی و علوم تربیتی ارایه کرد.
بررسی تأثیرپذیری اصطلاحنامه از ورود اصطلاحات جدید با رویکردی بر اصطلاحنامه اریک
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر کشف میزان تأثیر ورود اصطلاحات بر ساختار اصطلاحنامه اریک است. روش این پژوهش تحلیل محتوا و جامعه آماری تحقیق 205 اصطلاح جدید وارد شده در ویرایش چهاردهم اصطلاحنامه اریک ورود اصطلاحات منجر به حذف روابط، تغییر روابط و افزودن پیوند میان اصطلاحات قدیم میشود، اما نسبت این گونه تغییرات بسیار اندک بوده و عمده ترین تأثیر ورود اصطلاحات در اضافه شدن حجم وسیعی از روابط در هر سه ساختار اصطلاحنامه، بویژه در ساختار هم ارز است. در این میان، علیرغم حجم زیاد روابط همبسته، کمترین تأثیر در این نوع از روابط دیده میشود؛ در مقابل، در عین کمتر بودن تعداد روابط سلسله مراتبی، این ساختار بیش از ساختار همبسته تحت تأثیر قرار گرفته است. بنابراین، میتوان چنین دریافت که براساس نتابج این تحقیق، صرف بیشتر یا کمتر بودن فراوانی روابط دلیلی بر تأثیرپذیری بیشتر یا کمتر آنها از ورود اصطلاحات جدید نیست
اندرزهای عنصرالمعالی در قابوسنامه و مقایسه آن با نظرات تربیتی ژان ژاک روسو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله ابتدا سعی می شود ویژگی های تربیتی «قابوسنامه» و اهمیت آن در حکمت عملی بیان شود و آنگاه مقایسه ای میان این اثر و آرا و اندیشه های تربیتی ژان ژاک روسو در کتاب «امیل» صورت گیرد. اهمیت و ضرورت این موضوع بدان جهت است که آرای تربیتی روسو در «امیل» مورد استناد منابع علوم تربیتی و روانشناسی تربیتی است. این در حالی است که منابع فارسی نظیر «قابوسنامه»، در این زمینه سرشار از موضوعات اخلاقی و تربیتی است و می تواند در اکثر مباحث دانش تربیتی و روانشناسی رشد مفید واقع شود. در این مقایسه به دیدگاه های مشترک و وجوه اختلاف در روش های «قابوسنامه» عنصرالمعالی و «امیل» روسو اشاره شده است و حاصل این مقایسه آن است که اثر عنصرالمعالی با آن که به شیوه اندرز بیان شده است نسبت به کتاب روسو، که دستورات تربیتی را به صورت تجویزی و الزامی مطرح می کند، فراگیرتر و عملی تر است.
نقش اخلاق کاربردی در توجه به فلسفه اخلاق(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
سخن گفتن از دانش یا نظام دانشی اخلاق، بدون غور و بررسی مبانی و زیرساخت های نظری اخلاق بی معنا است. این مهم در کنار نقشی که تأملات فلسفه اخلاق در نهادینه سازی اخلاق در بدنه علمی و فرهنگی، و حتی در میان آحاد جامعه ایفا میکند، توجه جدی و مؤثر به رشته مطالعاتی فلسفه اخلاق را ضروری میسازد. جذابیت بخشی به مطالعه و پژوهش در موضوعات فلسفه اخلاق هدفی است که در این مقاله آن را جستجو کرده ایم. نخستین راهکاری که اخلاق پژوهان کشور برای نیل به این هدف پیشنهاد کردند توجه به نتایج تربیتی نظریات مطرح در فلسفه اخلاق بود. این راهکار به دلیل مشکلاتی که در مقاله به آن ها اشاره کرده ایم تا کنون قرین توفیق نبوده است. پردازش و غنی سازی مباحث فلسفه اخلاقی با مباحث اخلاق کاربردی پیشنهاد بدیلی است که از امتیازات آن سخن گفته ایم و به اشکالات آن پاسخ داده ایم، و خلاصه بر این نظر تأکید کرده ایم که مطالعات اخلاق کاربردی می تواند نقش کاملاً مؤثری در جذابیت بخشی به مطالعات فلسفی در باب اخلاق داشته باشد.
دانش تربیت؛ وضعیت مطلوبِ علوم تربیتی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، با هدف بررسی وضع موجود علوم تربیتی، و ارائة نمایی از وضع مطلوب و جهت گیری ایده آل و آرمانی مطالعات تربیتی صورت گرفته است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی است. برای تبیین وضعیت موجود، در باب ماهیت و نیز وحدت یا تکثر علوم تربیتی و استقلال علمی آن، دو نظریه ترکیب اتحادی و انضمامی مطرح شده است. با ارائه شواهدی، دیدگاه هویت واحدِ علوم تربیتی و ترکیب اتحادی، ترجیح داده شد. اما از آنجایی که دیدگاه اتحادی نیز با کاستیهایی روبروست، با تعمیق نظرگاه ترکیب اتحادی، پیشنهاد تأسیس دانش تربیت مطرح گردید. برای تئوری سازی این ایده، زوایا و مقتضیات این اندیشه، تبیین شد. «دانش تربیت» این پیشنهاد دارای نگاه جامع به همه ابعاد تربیت است و در پژوهش های تربیتی از روش های چند گانه بهره میبرند در عین استدلال از دانش های میان رشته ای موسوم به «علوم تربیتی»، تعامل خود را با یافته های مطالعاتی آنان حفظ میکند و خود نیز مولد گرایش های تخصصی خواهد بود.
آسیب های تربیت دینیِ کودکان مقطع پیش دبستانی از نظر متخصصان علوم تربیتی، روان شناسی، علوم دینی، ادبیات کودک و مربیان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله پژوهش حاضر این است که از طریق مصاحبه با صاحب نظران علوم تربیتی، روان شناسی، علوم دینی، ادبیات کودک و مربیان پیش دبستانی آسیب های تربیت دینی کودکان پیش دبستانی را شناسایی نماید. پرسش های تحقیق عبارت اند از: آسیب های تربیت دینی کودکان در مقطع پیش دبستانی کدام است؟ راه حل های مناسب برای درمان این آسیب ها چیست؟ و چه تفاوت ها و شباهت هایی میان نظرات مصاحبه شوندگان حوزه های مختلف وجود دارد؟ مطالعة حاضر از جمله تحقیقات کیفی است. در این مطالعه از مصاحبة نیمه باز و روش نمونه گیری هدفمند برای گردآوری اطلاعات استفاده شده است. تعداد مصاحبه شوندگان 18 نفر است که 8 نفر متخصص علوم تربیتی و روان شناسی، 4 نفر علوم دینی، 2 نفر ادبیات کودک و 4 نفر مربی پیش دبستانی هستند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل محتوای عرفی یا رابطه ای بهره گرفته شد، به این صورت که نتایج از درون داده ها به دست آمده اند. عمده ترین آسیب های شناسایی شده در این مطالعه عبارت اند از: عدم توجه به اصل دین یابی، عدم توجه به تجارب دینی فردی، در نظر نگرفتن اصل فطرت، عدم دین محوری در برنامة تعلیم و تربیت، عدم رعایت آزادی در تعلیم و تربیت به ویژه تربیت دینی، رعایت نکردن میانه روی و سرانجام عدم به کارگیری تخیل و استفاده از زبان هنر.
جایگاه تعلیم و تربیت اسلامی در علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در نظام آموزشی ما علوم انسانی، با وجود فرهنگ غنی اسلامی ـ ایرانی، کاستی های فراوانی دارد. علوم تربیتی که شاخه ای از علوم انسانی است، به دنبال پرورش انسان های مؤثر و کارآمدی است که استعدادهای آن ها شکوفا شده است. در تعلیم و تربیت اسلامی تربیت انسان کامل با بهره گیری از معارف دینی امکان پذیر است. موفقیت نظام های آموزشی، مستلزم توجه به آموزه های وحیانی است. از سوی دیگر یافته های بشری در علوم تربیتی نیز نباید مغفول واقع شود. در این رابطه به سه رویکرد تعلیم و تربیت اسلامی به منزلة نظام توصیفی، استنباطی و استنباطی ـ تأسیسی اشاره شده است تا نسبت علوم تربیتی با معارف وحیانی تبیین شود. در این مقاله موضوع علوم انسانی، انسان و ماهیت او که موضوع اصلی علوم انسانی است، نسبت بین علوم تربیتی و تعلیم و تربیت اسلامی و عناصر مهم آن بررسی می شود.
واکاوی وضعیت اشتغال دانش آموختگان رشته های علوم تربیتی: یک مطالعه موردی
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر به بررسی وضعیت شغلی دانش آموختگان مقطع کارشناسی ارشد رشته علوم تربیتی می پردازد. هدف از انجام این تحقیق بررسی میزان دست یابی به اهداف رشته های فوق از طریق بررسی دیدگاه دانش آموختگان می باشد. تعیین اینکه تا چه اندازه دانش آموختگان این رشته ها جذب بخش ها و سازمانهای مرتبط با اهداف رشته ای خود شده اند، و تا چه میزان دانشگاه توانسته است دانش آموختگان را برای ورود به بازار کار آماده نماید.جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموختگان سالهای 88-84 می باشد که تعداد آنها 243 نفر بوده است. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش از نوع روش توصیفی و مبتنی بر رویکرد پیمایشی می باشد. روش مورد استفاده برای نمونه گیری، نمونه گیری در دسترس بوده است. برای جمع آوری داده ها و اطلاعات از پرسشنامه استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی(فراوانی، میانگین، درصد) استفاده شده است. عمده ترین نتایج تحقیق عبارتند از: میزان اشتغال به کار دانش آموختگان در حین تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد 22.5درصد بوده است که بعد از فارغ التحصیلی در مقطع این میزان به 80 درصد افزایش یافته است بیشتر شاغلین در بخش های دولتی و در دو بخش آموزش عالی و آموزش و پرورش مشغول به کار بوده اند و میزان اشتغال به کار افراد در بخش صنعت در سالهای اخیر افزایش داشته است. علاوه بر این دانش آموختگان پیشنهاداتی برای آمادگی بهتری دانشجویان رشته های فوق الذکر جهت ورود به بازار کار داشته اند.
یک دهه پژوهش: تحلیل استنادی دو فصلنامه تربیت اسلامی (1384−1394)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی نحوه مواجهه (رویکرد) نظام تربیت رسمی و عمومی با تربیت اخلاقی انجام شده است. روش مورد استفاده کیفی است که با بهره گیری از تحلیل محتوای کیفی استقرایی، متون اسناد قانونی و مصوب و همچنین مصاحبه چهارده کارشناس انجام شده است. افراد مصاحبه شونده به روش هدفمند و گلوله برفی از میان کارشناسان ارشد نظام تربیت رسمی و عمومی انتخاب شدند. نتیجه تحلیل ها نشان داده که رویکرد تربیت اخلاقی در نظام تربیت رسمی و عمومی دوره ابتدایی در مؤلفه چیستی «رویکرد فضیلت گرایی دین ورزانه» است و در مؤلفه چگونگی (برنامه ریزی درسی) رویکرد تلفیق یا فرابرنامه درسی است که ویژگی اساسی آن آشفتگی است؛ یعنی وضع موجود برنامه درسی تربیت اخلاقی «فرابرنامه درسی تربیت اخلاقی آشفته» است. پیشنهاد این پژوهش تدوین و تصویب فرابرنامه درسی تربیت اخلاقی برای دوره ابتدایی است.
بازنگری برنامه درسی دوره ی کارشناسی علوم تربیتی با گرایش تکنولوژی آموزشی
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بازنگری برنامه درسی دوره کارشناسی علوم تربیتی با گرایش تکنولوژی آموزشی بود. به منظور دستیابی به این هدف در پژوهش حاضر از روش پژوهش کیفی و کمی استفاده شد. در بخش کیفی، داده ها از طریق روش بردی جمع آوری شد. بر اساس این روش ابتدا اطلاعات موردنیاز درباره دوره کارشناسی رشته علوم تربیتی از منابع معتبر گردآوری، طبقه بندی و تفسیر شده و درنهایت شباهت ها و تفاوت ها مورد بررسی قرار گرفته است. در بخش کمی به روش دلفی و با استفاده از پنل تخصصی به نظرسنجی از صاحب نظران درباره برنامه درسی بهره گرفته شد. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه دانشگاه هایی است که در سطح جهانی مجری برگزاری دوره کارشناسی علوم تربیتی می باشند. همچنین کلیه اساتید و متخصصان رشته علوم تربیتی و تکنولوژی آموزشی دانشگاه علامه طباطبائی به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شد. نمونه آماری شامل 8 دانشگاه از میان دانشگاه های معتبر امریکا و کانادا می باشد که در سطح جهانی مجری برگزاری رشته علوم تربیتی در دوره کارشناسی و همچنین تکنولوژی آموزشی در دوره کارشناسی ارشد و دکتری هستند و همچنین 26 نفر از اساتید و متخصصان رشته علوم تربیتی و تکنولوژی آموزشی دانشگاه علامه طباطبائی به صورت هدفمند انتخاب شدند. پس از تحلیل برنامه های درسی موجود کارشناسی رشته علوم تربیتی با گرایش تکنولوژی آموزشی، کارشناسی ارشد و دکتری تکنولوژی آموزشی ایران و همچنین برنامه های درسی دانشگاه های مجری رشته علوم تربیتی در دوره کارشناسی و رشته تکنولوژی آموزشی در دوره کارشناسی ارشد و دکتری، جداول اولیه دروس تهیه گردید. جداول مذکور در کمیته تخصصی بازنگری دروس تکنولوژی آموزشی دانشگاه علامه طباطبائی با مسئولیت مجری پژوهش حاضر مورد بررسی قرار گرفت و 4 درس به عنوان دروس پایه و 9 درس به عنوان دروس گرایشی انتخاب گردید. سپس سرفصل هر یک از دروس مذکور توسط 2 نفر از اساتید و متخصصین مربوطه تهیه گردید. این سرفصل ها در کمیته تخصصی بازنگری دروس تکنولوژی آموزشی دانشگاه علامه طباطبائی و همچنین کارگروه تخصصی تعلیم و تربیت شورای تحول و ارتقای علوم انسانی شورای عالی انقلاب فرهنگی، توسط مسئول کمیته تخصصی بازنگری دروس تکنولوژی آموزشی در جلسات متعددی ارائه گردید. پیشنهادهای اصلاحی توسط مسئول کمیته تخصصی بازنگری دروس تکنولوژی آموزشی به مدت 6 ماه اعمال گردید و سرفصل کلیه دروس بر اساس چارچوب پیشنهادی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری مورد بازبینی و یکسان سازی قرار گرفت و مجدداً برنامه نهایی در کمیته تخصصی بازنگری دروس تکنولوژی آموزشی دانشگاه علامه طباطبائی و همچنین کارگروه تخصصی تعلیم و تربیت شورای تحول و ارتقای علوم انسانی به تصویب رسید؛ بنابراین 13 عنوان درسی درزمینه ی تکنولوژی آموزشی به عنوان دروس پایه و گرایشی در برنامه جدید رشته علوم تربیتی در دوره کارشناسی با هدف تجمیع گرایش های علوم تربیتی، نهایی و به تصویب رسید.
زبان شناسی تربیتی به مثابه حوزه پژوهشی میان رشته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
گسترده ترین حیطه زبان حیطه ای است که زبان با زمینه های بیرون از خودش مرتبط می شود. به این اعتبار زبان بر برخی از عوامل محیطی تأثیر می گذارد و از بعضی از آنها تأثیر می پذیرد. یکی از مهم ترین این زمینه ها حوزه تعلیم و تربیت است. در این مقاله با به کارگیری روش تحقیق توصیفی تحلیلی، ضمن معرفی رشته جدیدی که در دانشگاه های بزرگ جهان دایر است، به سودمندی راه اندازی آن در جهت توسعه مطالعات زبانی با توجه به مسائل زبان شناختی ایران به ویژه در حوزه تعلیم و تربیت پرداخته شده است. نتیجه این بررسی نشان می دهد که زبان شناسی تربیتی به عنوان پلی میان دنیای زبانی و نظام تعلیم و تربیت می کوشد فعالیت های آموزشی را با توجه به مسایل زبانی، به نحوی مطلوب تر سامان دهد. مطالعات زبان شناسی تربیتی بر نقش زبان در یادگیری و آموزش متمرکز است. این شاخه علمی ضمن تأکید بر تلفیق زبان شناسی و آموزش، با استفاده از روش ها و نظریه های زبان شناختی، مسایل و مشکلات عملی نظام آموزش رسمی در زمینه یادگیری زبان و یادگیری از طریق زبان را مورد توجه قرار می دهد. همچنین می بایست در طراحی برنامه درسی زبان شناسی تربیتی در ایران به سه قلمرو «یادگیری زبان»، «یادگیری علوم از طریق زبان»، و «نقش فرهنگی و تربیتی زبان» توجه کرد. راه حل اصولی برای گسترش این حوزه مطالعاتی در ایران تأسیس دوره های تحصیلات تکمیلی مأموریت گراست که بتوانند زمینه لازم را برای حل مسائل مشترک زبان و تعلیم و تربیت فراهم آورند.
سیری در تاریخ اندیشه های مدیریت آموزشی با نگاهی به تجربه های بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این نوشتار، ارائه تصویری تاریخی از روند تحولات فکری مدیریت آموزشی در طول قرن بیستم می باشد. برای دستیابی به این هدف از روش اسنادی بهره گرفته شد. مرور رویدادهای تاریخی حاکی از آن است که در تاریخ اندیشه مدیریت آموزشی برای گریز از آشفتگی فکری، کوشش گسترده ای با هدف خلق مبنای دانش مدیریت آموزشی صورت پذیرفته است. نخستین بار آشفتگی فکری ادراک شده، گذشته مدیریت آموزشی مبتنی بر عمل (اواخر قرن نوزدهم) را موردتردید قرار داد و زمینه های ظهور جنبش توسعه نظریه در مدیریت آموزشی را در اواسط قرن بیستم فراهم آورد. به رغم قریب به یک صد سال کوشش در این مسیر، بار دیگر و در اواخر قرن بیستم، چالش عدم کفایت جنبش در ایجاد مبنای نظری قوی که منجر به بهبود عمل شود، با پیدایش رویکردهای نوظهور مانند نظریه انتقادی، فمینیسم و پست مدرنیسم مطرح شد و احتمال دستیابی به وحدت نظری در این رشته تضعیف گردید. شاید بتوان دلیل اصلی موضع انفعالی در برابر این انتقادها را در بلاتکلیفی رشته مدیریت آموزشی در نوسان نظری بین حوزه-های مستقل این رشته با سایر رشته های مدیریت دانست که عمدتاً بر اساس پیش فرض های اثبات گرایی تکوین یافته اند.
چیستی تفسیر تربیتی، (مبتنی بر روش شناسی پژوهش در تفاسیر و علوم تربیتی)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
تفسیر تربیتی گرایشی جدید در تفسیرنگاری معاصر است که با رویکرد به جنبه های هدایتی، تربیتی و اجتماعی قرآن کریم آغاز شد، اما در خصوص چیستی، مفهوم و مصادیق آن، دو دیدگاه سنتی با نگاه عام به موضوع تربیت و دیدگاه جدید با توجه خاص به مسائل علوم تربیتی و بسترهای علمی و پژوهشی آن در منابع تفسیرشناسی طرح شده است. در تعاریف موجود از تفسیر تربیتی، گستره علم تربیت، مسائل و موضوعات قابل تحقیق در آن و روش شناسی پژوهشی آن مبهم و نامشخص است. راه شناخت منطقی و جامع از چیستی آن، استفاده از روش تحلیل مفهوم تربیت و تفسیر، نسبت بین آنها و تبیین قلمرو آن می باشد. مفهوم و مصادیق تربیت در این ترکیب به طور مطلق به کار رفته و همه پژوهش های گذشته و جدید آن را شامل می شود. در نتیجه در این روی آورد، امکان بهره مندی از گستره وسیع دو حوزه تفسیر و تربیت فراهم است، به ویژه در روش شناسی این گرایش، امکان استفاده از روش های متنوع وجود دارد. هدف این پژوهش، بازنگری در تعاریف، مفهوم، مصادیق و تبیین جایگاه، روش شناسی و قلمرو وسیع پژوهش های تفسیری تربیتی با استفاده از روش ها و یافته های تازه در این دو دانش می باشد که کمتر به آنها توجه شده است.
نقدی بر کتاب «آموزش و پرورش تطبیقی: رویکردها، روش ها و اصول»(مقاله علمی وزارت علوم)
در طی چند دهه اخیر رقابت های آموزشی باعث توجه روزافزون اندیشمندان به درک تحولات و نوآوری ها و شیوه های حل و فصل چالش های آموزش و پرورش در دیگر جوامع شده است. در این راستا ، رسالت اصلی علم آموزش وپرورش تطبیقی ، مطالعه انتقادی شباهت ها و تفاوت های آموزشی شایع در بین جوامع و فرهنگ ها است. در ایران مباحث آموزش وپرورش تطبیقی به صورت یک درس سه واحدی دررشته علوم تربیتی و در سطوح کارشناسی ، کارشناسی ارشد و دکتری ارائه می شود. تدوین و تالیف کتاب "" آموزش و پرورش تطبیقی : رویکردها ، روش ها و اصول "" مبین تلاشی آگاهانه برای معرفی بیشتر این علم با توجه به بنیان های نظری و اصول حاکم بر آن است. در مقاله حاضر ، کتاب مذکور از بعد شکل و محتوی مورد بررسی قرار گرفته و به امتیازات و کاستی های آن اشاره می شود. با توجه به حجم کم و قلت صفحات ، این اثر توانسته است تا حد نسبی خوانندگان را با چارچوبه های کلی و اولیه این علم آشنا سازد. هم چنین مهم ترین کاستی اثر حاضر را می توان فقدان توجه به جریانات معاصر فکری علم آموزش و پرورش تطبیقی دانست.
مرزشناسی و مرزداری در رویکرد تأسیسی به علم دینی با تأکید بر حوزه علوم تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش شناسی علوم انسانی سال ۲۴ بهار ۱۳۹۷ شماره ۹۴
119 - 138
باقری (1391) با طرح رویکرد تأسیسی، یکی از رویکردهای معطوف به علم دینی، تلاش کرده تا با مصداق یابی در علوم تربیتی، گزاره هایی فلسفی در این حوزه از علوم انسانی فراهم آورد؛ به این امید که این گزاره ها بتوانند در مقام سخت هسته ای فلسفی، هدایتگر برنامه های پژوهشی–علمی باشند و علمی دینی را در این حوزه پایه گذاری کنند. یکی از چالش های پیش روی این رویکرد، وجود ابهام در برخی مفاهیم مطرح در آن است. این ابهام، گاه فهم هایی از آن را مطرح کرده که با ادعاهای اساسی آن در تعارض قرار گرفته است. این مقاله بر آن است تا با خوانشی دوباره از این رویکرد و با تمرکز بر مرزهای مفهومی مندرج در آن، تفسیرهای روا و ناروا از آن را متمایز و برخی فهم ها از آن را نقادی کند. رویکرد روشی این مقاله، نوعی تحلیل مفهومی و تحلیل زبانی در هندسه این دیدگاه خواهد بود. هفت مرز مفهومی اساسی در این مقاله مد نظر قرار گرفته اند که برخی از آنها بدین قرارند: مرز میان علم به معنای خاص تجربی و دانش به معنای عام، مرز میان مفروض بودن و مصون بودن پیش فرض ها، مرز میان نسبیت معرفتی و نسبیت معرفت شناختی و مرز میان داوری تجربی و باور دینی
بررسی تاثیر متغیرهای زمینه ای بر باورهای معرفت شناسی دانشجومعلمان در دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باورهای معرفتی معلمان که دررفتار حرفه ای آنها نقش موثری دارد؛ تحت تاثیر عوامل مختلفی قرار دارد. هدف ازاین پژوهش بررسی تاثیر متغیرهای زمینه ای بر باورهای معرفت شناسی دانشجومعلمان است. این پژوهش بااستفاده ازرویکرد کمی و توسط روش پیمایشی انجام شد. جامعه آماری شامل تمامی دانشجومعلمان رشته علوم تربیتی پردیس هاشمی نژاد مشهد(562 نفر)در سال تحصیلی 1396-1395است که براساس جدول مورگان 228 نفر به عنوان نمونه تعیین و توسط روش تصادفی طبقه ای نسبی انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات فهرست باورهای معرفتی با پایایی مطلوب (82/0) بود. یافته ها نشان داد: باورهای معرفتی دانشجویان در سطح نسبتا بالایی قرار دارد. بین میانگین باورهای معرفتی دانشجویان برحسب سال تحصیلی آنها تفاوت معناداری وجود نداشته اما برحسب وضعیت تاهل تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین بین پیشرفت تحصیلی و باور معرفتی دانشجویان نیز رابطه ای وجود ندارد.
طراحی الگویی به منظور بازسازی سیستم دانشگاهی در علوم تربیتی، با تاکید بر رویکرد اشتغال زایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین رسالت های دانشگاه و آموزش عالی می تواند آماده سازی افراد برای ورود به دنیای بازارکار باشد، و علوم انسانی به صورت اعم و علوم تربیتی به صورت اخص از این قاعده مثتنی نیست، این در حالی است که به نظر می رسد علوم تربیتی در حوزه اشتغال با چالش هایی روبرو است. در این راستا پژوهش حاضر نیز با هدف طراحی الگویی به منظور بازسازی سیستم دانشگاهی در علوم تربیتی، با تاکید بر رویکرد اشتغال زایی صورت پذیرفت، همچنین پژوهش از نوع کیفی که با استفاده از راهبرد مبتنی بر نظریه داده بنیاد صورت پذیرفته است، به علاوه با توجه به استفاده از رویکرد هدفمند و بکارگیری معیار اشباع نظری، مصاحبه های نیمه ساختار یافته با 28 نفر از اعضای هیات علمی و فارغ التحصیلان این رشته انجام شد و اطلاعات جمع آوری شده در نرم افزار ATLAS . ti TM ، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و در نهایت 269 شناسه، 39 مقوله فرعی و 6 مقوله اصلی شناسایی شد، نتایج داده های در طی سه مرحله، کدگذاری باز، محوری و کدگذاری انتخابی حاکی از تاثیر عوامل متعددی بر پدیده محوری پژوهش داشت. همچنین، یافته های مطالعه در چارچوب یک الگو شامل؛ پدیده محوری، شرایط علی، راهبردها، زمینه، شرایط مداخله گر و پیامدها تحلیل شده است.
واکاوی شایستگی های کارآفرینانه در برنامه درسی رشته علوم تربیتی: یک مطالعه سنتزپژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاه ها و رشته علوم تربیتی یکی از علل توجه همگان به بحث کارآفرینی است. برای تربیت دانشجویانی کارآفرین، بایستی شایستگی های کارآفرینی مورد توجه قرار گیرد. هدف از مطالعه حاضر، دست یابی به مهمترین شایستگی های کارآفرینی و بررسی آن ها در برنامه درسی رشته علوم تربیتی بوده است. شایستگی های کارآفرینی با روش سنترپژوهی از متن مطالعات استخراج شده و پس از بررسی روایی محتوایی آن ها، در برنامه درسی رشته علوم تربیتی مورد بررسی قرار گرفت. شایستگی های کارآفرینی به چهار دسته خصوصیات فردی و زمینه ای، دانش، نگرش و مهارت کارآفرینی شد. بررسی برنامه درسی علوم تربیتی نشان داد، آموزش کارآفرینی به عنوان یک درس تخصصی فقط برای یکی از زمینه های این رشته لحاظ شده و در سایر دروس نیز توجه به شایستگی های کارآفرینی کم یا بسیار کم بوده است. با توجه به یافته های مطالعه حاضر پیشنهاد می شود، برنامه ریزان درسی، آموزش کارآفرینی را برای همه دانشجویان رشته علوم تربیتی ارائه دهند. همچنین پیشنهاد می شود، شایستگی های کارآفرینی در تدوین سایر دروس این رشته نیز مدنظر باشد.
بسترهای فرهنگی و اجتماعی تکوین و تحول علم تربیتی مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت چگونگی قوام یافتن تدریجی علم تربیتی مدرن در طول تاریخ فرهنگی و اجتماعی جهان مدرن، نقش مهمی در فهم بنیادین ماهیت این علم، ذهنیت ها، مضامین و کلان ایده های حاکم بر آن و میراثی که اکنون از آن به جا مانده، دارد. پژوهش حاضر به هدف بررسی این چگونگی، در پژوهشی تاریخی-تحلیلی و با بهره گیری از برخی منابع تاریخی دست اول و دست دوم درباره ی تاریخ علوم تربیتی و آموزش و پرورش مدرن در مناطق و کشورها و ادوار تاریخی مختلف، به واکاوی مهم ترین بسترهای شکل گیری و تحوّل و توسعه ی علم تربیتی مدرن پرداخته است. بر اساس یافته های پژوهش، شش زمینه ی فرهنگی و اجتماعی شامل «ضرورت یافتن تربیت نسل جدید برای جامعه ی جدید و عدم صلاحیت نهادهای سنتی برای ایفای این نقش»، «آموزشی سازی مسائل اجتماعی»، «کشف دوره ی کودکی و اهمیت یافتن مطالعه ی آن»، «روانشناسی گرایی»، «پیدایش و تحول مدارس و مراکز تربیت معلم» و «پیدایش حرفه ی معلمی و حرفه ای سازی مشاغل مرتبط با آموزش و پرورش» به عنوان مهم ترین ذهنیت ها یا پدیده های اثرگذار در ساخت معنا و ماهیت علم تربیتی مدرن شناسایی گشته و به تفصیل، گزارش و تحلیل شده اند.
بررسی دلایل عدم مشارکت معلمان راهنما در اجرای طرح کارورزی دانشجو- معلمان دانشگاه فرهنگیان: مورد رشته علوم تربیتی
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی عوامل موثر بر عدم پذیرش دانشجو- معلمان به عنوان کارورز در سال تحصیلی 1395-1394 از سوی معلمان و مدیران مدارس است. این پژوهش با رویکرد کیفی و به روش مطالعه موردی انجام شد. برای جمع آوری اطلاعات، علاوه بر مشاهدات پژوهشگران، از مصاحبه نیمه سازمان یافته نیز استفاده شد. جامعه مورد بررسی 55 تن شامل استادان راهنمای دانشجویان کارورزی در رشته علوم تربیتی از یک طرف و مدیران و معلمان راهنمای ایشان در مدارس، از طرف دیگر بودند که توسط روش نمونه گیری هدفمند از نوع متجانس تجارب 37 نفر از آنها مورد بررسی قرار گرفت. یافته های به دست آمده نشان داد که پنج گروه مشارکت کننده در طرح کارورزی شامل: اساتید راهنما، معلمان راهنما، مدیران مدارس، دانشجو- معلمان و نیز مسئولین دانشگاه فرهنگیان، هریک به نوعی می توانند در زمینه عدم پذیرش کارورزان در مدارس تاثیرگذار باشند. دلایل مربوط به این پنج گروه در قالب دوازده مقوله قرار داده شد. همچنین نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر آن بود که اساتید راهنما در ایجاد یا رفع مشکل عدم پذیرش کارورزان در مدارس، دارای بیشترین سهم نسبت به چهار گروه دیگر هستند. در واقع استادان راهنما به علت توانایی اثرگذاری مستقیم و غیرمستقیم بر دیگر گروه های مشارکت کننده در طرح کارورزی، از نقش بسزایی برخوردارند.