مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
حکمت عملی
حوزه های تخصصی:
حکمت عملی به دنبال شناخت حقایق برآمده از اراده انسان که در مسیر سعادت وی هستند و نیز عمل به این حقایق است. این حکمت در شمار دانش های برهانی جای دارد؛ چراکه فعل ارادی انسان که موضوع حکمت عملی است، از حقایقی شمرده می شود که سعادت یا شقاوت انسان را در پی دارد و بنابراین بررسی ویژگی ها و آثار آن با روش برهانی و یقینی انجام می گیرد. باور حکما به برهانی بودن ماهیت دانش های حکمت عملی نیز گواه این دلیل است. البته برخی حکما به برهانی بودن حکمت عملی تصریح نکرده اند، ولی با لحاظ اینکه آنان حکمت عملی را یک دانش فلسفی دانسته اند، می توان پذیرفت که در نگاه آنان حکمت عملی یک دانش برهانی است. در برابر این دیدگاه، کسانی مانند محقق اصفهانی بر این باورند که گزاره های مطرح در حکمت عملی برهانی و یقینی نیستند و این گزاره ها در شمار گزاره های مشهوری قرار دارند. این سخن پذیرفتنی نیست؛ زیرا نه از پشتوانه دلیل متقن برخوردار است و نه با سخنان حکما سازگار است.
رابطه ی عرف و اخلاق در حقوق کیفری اسلام و غرب
منبع:
تعالی حقوق سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
144 - 182
حوزه های تخصصی:
ارزش های غیر رسمی اخلاق و عرف، لایه های پنهان نظام کیفری اند. تعامل اخلاق و عرف با توجه به خصیصه ی ثبات و جهان شمولی اخلاق و تحول و نسبیت عرف معرکه ی آراء اندیشمندان علوم اجتماعی از جمله حقوق کیفری بوده است. تعامل یا تنازع اخلاق و عرف ابعاد وسیعی را در مباحث حقوق کیفری در بر دارد. کانون چالش اخلاق و عرف در منازعه ی عدالت و امنیت در نظام حقوق کیفری قرار دارد . تبیین رابطه ی اخلاق و عرف در حقوق کیفری بدون ارجاع به نظریه ای یکپارچه در حکمت عملی، میسر نیست در این جستار مبتنی بر روش تحلیل داده ها و منابع کتابخانه ای و تحت مبانی حکمت متعالیه و با اتکاء بر نظریه ی اعتباریات علامه طباطبایی "ره" رابطه ی اخلاق و عرف در زمینه ی حقوق کیفری با تمرکز ویژه بر چالش امنیت و عدالت بررسی شده است. برآیند این تحقیق عبارت است از اینکه تحت حکمت عملی اسلام منازعه ی عدالت و امنیت در مباحث حقوق کیفری قابل حل است.
واکاوی معناشناختی عقل نظری و عقل عملی از نظرگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به نظام وارگی تفکرصدرایی، بحث و بررسی معناشناختی عقل عملی و نظری، ذیل موضوع نفس شناسی مورد توجه ملاصدرا قرار گرفته است. در این مقاله با روی آوردی توصیفی تحلیلی، به تبیین آرای ملاصدرا در حوزه معناشناسی عقل عملی و عقل نظری و بررسی قلمرو معرفتی آنها پرداخته شده است. ملاصدرا عقل را از قوای نفس ناطقه دانسته و در بیان کارکرد آن، به دو قوّه عالمه و عامله اشاره کرده است. او معتقد است این دو قوّه هر چند دارای کارکردهای متفاوتی هستند اما بنحوی با یکدیگر تلازم دارند؛ عقل نظری با توجه به نقش ادراکی یی که در فهم کلیات دارد، در تأمین مفاهیم پایه یی اخلاق و علم اخلاق نقش آفرینی میکند و عقل عملی بواسطه این مفاهیم پایه، به ادراک امور عملی جزئی میپردازد. ملاصدرا با مدرِک دانستن عقل نظری در مفاهیم کلی، آن را منشأ شکلگیری دو حکمت نظری و عملی میداند. در مورد عقل عملی نیز، نه بسان برخی از حکما عقل عملی را قوّه یی صرفاً عامله دانسته و نه مانند برخی دیگر، برای عقل عملی شأنیتی همطراز با عقل نظری قائل است بلکه برای عقل عملی به نوعی ادراک جزیی توام با استنباط معتقد است.
گونه شناسی جامعه شناختی انواع خانواده از منظر خواجه نصیر الدین طوسی
منبع:
فرهنگ پژوهش زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۶ ویژه علوم اجتماعی
151 - 174
حوزه های تخصصی:
خواجه نصیرالدین طوسی به عنوان یکی از اندیشمندان تمدن و فرهنگ اسلامی در ذیل اندیشه فلسفه اسلامی به تبیین مباحث مختلف در حکمت نظری و عملی پرداخته است و در عرصه حکمت عملی توجه خاصی به سیاست مُدن و تدبیر منزل داشته است. او در مباحث خود کنش های اجتماعی و حقیقت جامعه را تبیین کرده است و عامل اصلی کنش اجتماعی را محبت دانسته است. محبت نیز می تواند منبعث از خیر، نفع و لذت باشد. او عدالت را به عنوان عامل تنظیم کننده بعد از شکل گیری کنش انسانی مبتنی بر نقع و لذت می داند. پس آنچه را که حقیقت کنش انسانی را تشکیل می دهد محبت می داند و عدالت را برخواسته از بعضی ویژگی های برخی از اشکال کنش انسانی را در مرحله بعد از ایجاد ساماندهی می کند. نظریه خواجه به دلیل روش مند بودن و ارائه دستگاهی مفهومی قابلیت این را دارد که بوسیله آن به گونه شناسی نظام خانواده بپردازیم و ما قصد داریم تا در این مقاله ظرفیت های نظریه محبت خواجه را برای تبیین نظام خانواده به کار بگیریم. همچنین روش تحقیق مطالعات اکتشافی با رویکرد تحلیلی- منطقی به معنای مطالعه مسئله در پرتوی تحلیل مبانی، ساختار و لوازم منطقی است.
مقایسه مصادیقی از حکمت عملی در اشعار سنائی و مثنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حکمت عملی،جامع بایدها و نبایدهایی است که به اخلاق،سیاست و تدبیر منزل برمی گردد و «اخلاق» ، به معنای نیرو و سرشت باطنی و رفتار و حالتِ نفسانی نیکو است.حکمت عملی از آن جا که راهی برای نیل ب ه س عادت آدمی است، همواره مورد توجه بوده است.تعالیم اخلاقی، بخش عمده ای ازمفهوم شعر بوده و شاعران نقش بارزی در نشر فضایل اخلاقی داشته اند.این پژوهش درصدد است تا به شیوه تحلیل مقایسه ای، ضمن پاسخ به اینکه نظام اخلاقی سنایی و مولانا بر چه اساسی استوار است ؟ چند نمونه از مصادیق حکمت عملی، همراه با مشابهت ها و تفاوت های آن ها را در شعر سنایی و مثنوی مولوی مورد بحث و مقایسه قرار دهد. بررسی ها نشان می دهد که سنایی و مولانا هر دو در بیان تعالیم حکمی و اخلاقی، متاثر از شریعت و عرفان هستند. با این تفاوت که طرح نکات اخلاقی در دیوان سنایی، در ضمن مدایح صورت گرفته و جزو فضایل اخلاقی ممدوح است و اغراق زیادی در آنها وجود دارد اما در حدیقه و مثتوی که دو اثر عرفانی هستند ، رویکرد معنوی است و تمام فضایل اخلاقی در جهت تعالی روحی و کمال و تقرب و محو و فنا معنی می یابد.
تقدم حکمت عملی بر حکمت نظری در مکتب اشراقی سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در آثار و زندگی سهروردی دلایل و شواهدی موجود است که از آن می توان به ارجحیت حکمت عملی بر حکمت نظری دست یافت. پیش از سهروردی، حکمت نظری نسبت به حکمت عملی، بخصوص در فلسفه مشایی، دارای ارجحیت بود؛ اما سهروردی با اتخاذ روش ذوقی در کنار روش بحثی و تقدم قایل شدن بر این روش و انتقاد از مشائیان در پرداختن بیش از حد به روش بحثی، حکمتی را بنیان نهاد که در آن با توجه به ارتباط مستقیم روش ذوقی با عمل، تقدم از آن حکمت عملی است و این تقدم، بالشرف است نه زمانی. ریاضت و ارتباط با عالم مثال، جزء جداناشدنی حکمت عملی سهروردی است. حکمت او حکمتی وجدانی و عرفانی است که حکیم به صورت عینی، تجربه کننده حقایق است. از این جهت می توان سهروردی را فیلسوفی تجربه گرا نامید، تجربه ای وجدانی و شهودی و عرفانی. این تقدم در اندیشه های مکتوب و زندگی عملی او بررسی شده است.
تحلیلی بر جایگاه پهلوان بانوان در حکمت عملی با بررسی منظومه بانوگشسب نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و نهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۵(پیاپی ۹۰)
۴۴-۲۵
حوزه های تخصصی:
بررسی آثار اساطیری و حماسی از منظر حکمت عملی، به عنوان روایت کننده ی اندیشه و تفکّر پیشینیان و بیان کننده ی تاریخ و فرهنگ زندگی مردم، سندی محکم در اثبات وجود مبانی و آداب اخلاقی در جامعه ی ایران باستان است که بعد از اسلام ادامه یافته است. در این پژوهش با هدف تحلیل جایگاه زنان در حکمت عملی، منظومه ی «بانوگشسب نامه» مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد اعمال و رفتار بانوگشسب، مطابق حکمت عملی قابل بررسی است و می توان او را الگوی زن موفق فرهنگ اقوام ایرانی نامید که در قالب پهلوان بانو، فضایل اخلاقی را انتقال داده است. از منظر حکمت عملی در حوزه اخلاق فردی، بانو فرزند خردمند، شجاع، با عفت، معتقد و متعهدِ رستم، نماینده ی پهلوان بانوانی است که با رفتار و کردارش الگوی فضیلت قرار گرفته است. در حوزه تدبیر منزل و سیاست مدن، جایگاه والای بانو در خانواده، نمایانگر ارزشمندی زنان در فرهنگ اصیل ایرانی است، فارغ از نگرش به جامعه مردسالاری، شخصیّتی مستقل و جنگجو دارد که زن بودنش، باعث سستی در انجام امور، نفی در اراده و عدم تساوی با مردان نشده است. در موقعیت خانوادگی فرزند صالح، دلاور و مسئولیت پذیر است که با صلاحدید پدر(مدبر منزل) زندگی می کند.
بررسی دیدگاه برخی از معاصران (مصباح یزدی، عابدی شاهرودی و لاریجانی) دربارۀ نفس الامر قضایای عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متافیزیک سال سیزدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۱
181 - 195
حوزه های تخصصی:
حقیقی و نفس الامری بودن احکام عملی و انکشاف این احکام از واقع، با مشکلاتی روبه رو بوده که یکی از مهم ترینشان، انشایی بودن مفاد آنها و متصف نشدن به صدق وکذب است. برپایۀ این اشکال، جمله های ناظر به کنش اختیاری انسان بدون اینکه درستی و نادرستی دربارۀ آنها معنا داشته باشد، در زمرۀ اوامر و نواهی هستند که بیان کنندۀ عواطف و احساسات گوینده اند و شنونده را به عمل معیّنی برمی انگیزانند. نوشتار حاضر در سازگاری با اندیشۀ افلاطون، ارسطو، فارابی و ابن سینا بر آن است که جملات مطرح در حکمت عملی، شناختی هستند؛ زیرا از سعادت انسان و خیر و شر در مسیر سعادت انسان حکایت می کنند. این سخن را برخی از اندیشمندان معاصر مسلمان مانند محمدتقی مصباح یزدی، علی عابدی شاهرودی و صادق لاریجانی (در بستر مواجهه با دیدگاه غربی ها) نیز مطرح کرده اند؛ با این تفاوت که به باور آنان احکام عملی از مفاد انگیزشی هم برخوردار است. چنین دیدگاهی باوجود تلاش برای نشان دادن واقع نمایی قضایای عملی دچار این اشکال است که فضای حکمت عملی را به گونۀ باید و نباید تصویر کرده است. مصباح یزدی حکایت گری قضایای عملی از کمال انسان را با استناد به ضرورت بالقیاس میان کنش اختیاری و غایت آن بیان کرده که این اندیشه نیز با خلل همراه است.
آموزه حد وسط ارسطویی: نقد دو خوانش و ارائه برداشتی جدید
منبع:
تأملات اخلاقی دوره دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
21 - 48
حوزه های تخصصی:
در نگاه ارسطو هر عاطفه یا خواست یا رفتاری به شرطی فضیلت مندانه است که در میانه دو حد افراط و تفریط قرار داشته باشد؛ یعنی حد وسط باشد. از سویی، از منظر ارسطو، فضیلت جزء جدایی ناپذیر سعادت است؛ چون وی سعادت را فعالیت نفس در انطباق با فضیلت کامل می داند. منظورش این است که صرف داشتن صفات و ملکاتی شایسته برای سعادت کفایت نمی کند؛ بلکه باید فضایل در زندگی بروز و ظهوری عینی داشته باشند و در رفتار خود را نشان دهند. بدین ترتیب فضیلت و به تبع آن حدوسط در نظام اخلاقی ارسطو نقشی قاطع ایفا می کند و تضعیف آن به تضعیف کلیت نظام اخلاقی وی می انجامد. این آموزه در طی تاریخ بسیار اثرگذار بوده و اغلب متفکران مسلمان و مسیحی آن را پذیرفته اند. با این همه، برخی از فلاسفه بر آن نقدهای جدی وارد ساخته اند. در روایت رایج، حد وسط قاعده ای است که بنا است در هر وضعیت با رجوع به آن و استمداد از آن، رفتار یا احساس یا خواست فضیلت مندانه تشخیص داده شود. بیشترین نقد متوجه این روایت است و از همین رو است که به تفصیل بیشتری به آن خواهیم پرداخت. به دلیل این نقدها برخی آن را یکسره رد کرده اند؛ اما برخی رد یکسره آنرا منصفانه ندیده و روایت های معتدل تری از آن عرضه کرده اند تا این نظریه بتواند در برابر این نقدها تاب آورد. آنها گفته اند قصد ارسطو از قاعده حد وسط، نه ارائه قاعده و راه کار عملی و کاربردی، بلکه تنها تحلیل مفهومی فضیلت بوده است. در این مقاله این رأی هم رد می شود و این احتمال مطرح می گردد که بسا مقصود ارسطو از قاعده حد وسط، نه ارائه یک راه کار در حوزه عمل اخلاقی و نه تعریف فضیلت بوده است، بلکه این قاعده و توضیحات مرتبط با آن می تواند نشانه ای از گرایش ارسطو به اخلاق وضعیت باشد.
بازتاب حکمت عملی بوستان و گلستان سعدی در اشعار بلوچی مولوی عبدالله روانبُد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال سیزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۵
253 - 284
حوزه های تخصصی:
سرچشمه های اصلی ادبیات حکمی و تعلیمی عبارتند از: اندیشه های ایرانیان باستان، فلسفه یونان و حکمت و کلام اسلامی. نویسندگان و سخنورانی که در دامان تمدن اسلامی پرورش یافته اند، هر کدام به اندازه توان خود از این منابع بهره مند گردیده و اندیشه های حکمی و تعلیمی را در آثار خویش متبلور ساخته اند. در قرن هفتم این نوع ادب در تعالیم حکمی و اخلاقی با استاد سخن، شیخ اجل سعدی شیرازی (606-690 ه.ق) در نظم و نثر به اوج خود رسید. مولوی عبدالله روانبُد (1305-1367ه.ش) ازجمله شاعران معاصر بلوچ زبان است که در اشعار خود از مضامین حکمی و تعلیمی بهره کافی برده و زیر تأثیر اندیشه های ایرانی- اسلامی و حکمت و فصاحت سعدی به نشر آثار و اشعار خود به زبان بلوچی پرداخته است. هدف از این پژوهش، معرفی جایگاه واقعی مولوی روانبُد، به عنوان «سعدی بلوچستان» و بررسی کیفیّت تأثیر پذیری وی از بوستان و گلستان شیخ اجل در حوزه حکمت عملی است. این پژوهش نشان می دهد که علاوه بر موضوعات مشترک جامعه بشری، اشعری بودن دو سخنور، سفرهای تحصیلی و شرایط اجتماعیِ تقریباً مشابه، سبب شده است که روانبُد بیشتر از دیگر شعرای بلوچ زبان از اندیشه و بیان سعدی تأثیر پذیرد. شیوه تحقیق در این مقاله برمبنای مکتب ادبیّات تطبیقی تاریخ گرای فرانسوی به روش توصیفی- تحلیلی است. نتایج به دست آمده از یافته های پژوهش بدینگونه است که اندیشه های بنیادی روانبُد برای توجیه مشیّت و حکمت خداوند در آفرینش جهان و مضامین حکمی و تعلیمی و نیز در تشبیه و تمثیل پردازی به سعدی شباهت دارد.
تاملی در ماهیت حکمت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه فلسفی دوره اول تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳
۱۸۴-۱۷۳
حوزه های تخصصی:
فیلسوفان به صورت های مختلفی حکمت را تعریف کرده اند. اکثر تعاریف ناظر به معرفت است اما در اینکه هر دو قسم معرفت نظری و عملی را شامل می شود یا محدود به یک قسم است، اتفاق نظر ندارند. تعریف حکمت به فهم یا داشتن باورهای موجه به جای معرفت یا همان باور صادق موجه، از دیگر اختلافات است. در کنار همه این اختلافات، تعریف حکمت به فضیلت، با توجه به اقسام و پیچیدگی هایی که دارد، تعریف حکمت را دشوارتر می کند. گره زدن بحث حکمت با ویژگی های حکیم در ادبیات فلسفی معاصر، با توجه به بحث های گوناگونی که درباره ضرورت هر یک از مولفه های معرفت و عمل شده است، معنای دقیق حکمت را بیشتر در ابهام فرو می برد. مقاله حاضر، ضمن تحلیل تعاریفی که فیلسوفان تحلیلی معاصر از ماهیت حکمت ارائه کرده اند، به تبیین رابطه حکمت با معرفت؛ به عنوان شرط لازم و کافی، شرط لازم نه کافی و نامشروط بودن آن به معرفت، می پردازد و پس از آن حکمت را به عنوان یک فضیلت عقلی و شرط لازم برای دستیابی به معرفت مطرح می کند. پس از ارزیابی، نشان می دهد هر چند از بین حالات مطرح شده، حالت اول با شرایط خاص، بهتر از بقیه می تواند گویای تعریف حکمت باشد، اما حکمت معنایی فراتر از معرفت گزاره ای دارد. در نهایت، بر اهمیت و ضرورت تبیین دقیق تر این پدیده تاکید می شود.
معرفی و تحلیل نسخه خطی «روضهالملوک»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«روضهالملوک» را مؤلفی ناشناخته در قرن نهم هجری و در حکمت عملی و با شیوه ای ادبی نوشته است. کتاب، به مانند عموم کتب اخلاقی ای که بعد از خواجه نصیرالدین طوسی تألیف شده اند، به تقلید یا اقتفای «اخلاقِ ناصری» خواجه شکل گرفته است. مؤلفِ کتاب -که پیرو مذهب تشیع بوده- بهره ای از ادبیت و عربیت داشته و با شیفتگی ای که نسبت به نثر فنی داشته، خواسته است کتابی اخلاقی ترتیب دهد. کارِ وی را در میان دیگر آثار مشابه، نمی توان شاخص دانست، اما در این راه نهایت ذوق و سلیقه را به کار برده است. کتاب در اواخر عصر تیموری نوشته شده و هرچند تا آن زمان، تألیف کتب اخلاق در میان نویسندگان شیعی بی سابقه نبوده، می توان این کتاب را یکی از نخستین، یا شاید هم نخستین نمونه شناخته شده از تألیفات اخلاقی پیروان این مذهب دانست که به شکل ادبی پرداخته و به یک دربار شیعی تقدیم شده است. کتاب از زمان نگارش تا مدتی مدید در پرده اختفا بوده و تنها نسخه بازمانده و شناخته شده آن، نسخه ای است که 160 سال پیش، رونویسی شده است. چون در تحقیقات رشته هایی مانند اخلاق و ادبیات، ملزم به نقد و بررسی همه آثار به جامانده از گذشته این رشته ها هستیم، لازم بود کتاب به تصحیح انتقادی برسد. این امر با کمک مأخذ شناخته شده متن، و با توجه به تک نسخه بودن آن، به روش قیاسی انجام گرفته است.
حکمت عملی در مصیبت نامه عطار نیشابوری با تأکید بر اخلاق(مقاله پژوهشی حوزه)
حکمت در جهان بینی اسلامی، عصاره خرد و روشن بینی ضمیر حکیمی است که شایستگی راهبری و هدایت انسان ها را دارد. حکمت عملی، شاخه ای از حکمت و ناظر به کنش و اعمال و رفتار انسان است؛ چه در ارتباط با خدا و چه ارتباط با خود و چه ارتباط با دیگران. حکمت عملی درحقیقت رهنامه زیست انسانی در دنیاست؛ بنابراین، واکاوی و موشکافی ابعاد آن از دیدگاه های مختلف اهمیت زیادی دارد. عطار نیشابوری، عارف و حکیم برجسته ایرانی قرن ششم، ازجمله کسانی است که واکاوی ابعاد حکمت عملی در اندیشه او می تواند به غنای تحقیقات علمی فرهنگ ایرانی بیفزاید. در مقاله پیشِ رو، تلاش شده است حکایات موجود در کتاب مصیبت نامه عطار، به روش تحلیل مضمون تبیین و تحلیل شود. این مقاله درپی پاسخ به این پرسش کلی بوده است که شاخص ترین و مهم ترین مضامین حکمت عملی در اندیشه عطار، چه مواردی است و جهان بینی عطار در حوزه تدبیر امور فردی و اجتماعی چگونه است؟ عطار به عنوان یک اندیشمند عارف، در حوزه تربیت فردی و تربیت سامان سیاسی و اجتماعی زندگی انسان دیدگاه های بسیار مهمی دارد. برای تبیین این اندیشه ها نخست، کل حکایات مصیبت نامه کدگذاری و دسته بندی محتوایی شدند که نتیجه ای چنین به دست آمد: در این کتاب مجموعاً 372 حکایت نقل شده است که در بررسی های ما، 127 حکایت در بخش اخلاق، 37 حکایت در بخش سیاست مدن و بقیه حکایات به عناوین متفرقه (غیرمرتبط با تحقیق حاضر) کدگذاری شده اند. اخلاق در میان سه بخش دیگر، بیشترین حکایات مرتبط با این پژوهش را به خود اختصاص داده است؛ هم بدان دلیل که اخلاق پایه و مایه تدبیر منزل و سیاست مدن است، یعنی تداوم آن ها به تقویت اخلاق است و هم بدان دلیل که عطار عارف است و عرفان، زیستی اخلاق محور را تجویز می کند. 127 حکایت در حوزه اخلاق دسته بندی شده است که خود آن ذیل سه فصل چهارچوب بندی شده است: 1. ارتباط با خدا، 2. ارتباط با دیگران، 3. ارتباط با خود. حکایات عطار درباره تدبیر منزل، نتیجه مهمی به دست نمی دهد؛ بنابراین، می توان گفت که لااقل در این کتاب، حوزه تدبیر منزل برای عطار اهمیت زیادی نداشته است. در حوزه تدبیر امور سیاسی و حکمرانی، عطار چهار شاخصه مهم را برای حاکم جامعه اسلامی واجب می شمارد که عبارت اند از: 1. عدالت ورزی، 2. ساده زیستی، 3. بخشش و بخشودگی، 4. نصیحت پذیری. عطار در حوزه سیاست مدن، هم در مقام یک حکیم، تجویزهای سیاسی دارد و هم خود به عنوان یک کنشگر سیاسی اجتماعی، تندترین انتقادات را متوجه حکومت های زمانه خود می کند.
شواهدی بر برهانی بودن حکمت عملی از نظر فارابی و ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هستی و شناخت جلد هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
161-180
حوزه های تخصصی:
اعمال ارادی انسان، موضوع حکمت عملی هستند که قسمی از موجودات حقیقی و واقعی به شمار می روند. اعمال ارادی به عنوان موجوداتی حقیقی، انسان را به کمال واقعی می رسانند. برای شناخت این اعمال باید از روشی استفاده شود که کاشف از واقعیت باشد و آنها را همان گونه که در خارج محقق می شوند به انسان بشناساند. برهان تنها روشی است که علم حصولی از واقعیات را همان گونه که هستند در اختیار انسان قرار می دهد. از سوی دیگر، اگر علم حصولی که منشأ اعمال ارادی انسان است حقیقی و مطابق با واقع باشد و به اصطلاح برهانی باشد، همان گونه که در ذهن است امکان تحقق در خارج را خواهد داشت و بعد از تحقق در خارج آثار واقعی و حقیقی مورد انتظار را از خود بروز خواهد داد. بنابر این در حکمت عملی و هر علمی که مربوط به اعمال ارادی انسان است، باید از روش برهانی بهره جست. برای تأیید این مطلب می توان درآثار فارابی و ابن سینا شواهد زیادی یافت که در آنها به برهانی بودن حکمت عملی اشاره شده است. با تأیید برهانی بودن حکمت عملی، پژوهش ها پیرامون افعال ارادی انسان (علوم انسانی رایج) را می توان به بهره گیری از روش برهانی سوق داد و انتظار داشت تا محققان به نتایج واقعی و نفس الامری در این حوزه دست یابند.
اندیشه فارابی درباره ماهیت و کارکرد عقل نظری و عقل عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هستی و شناخت جلد هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
109 - 128
حوزه های تخصصی:
در نگاشته های حکمای مسلمان برای عقل نظری و عقل عملی دست کم سه شناسه ذکر شده است. در این میان دست یابی به دیدگاه فارابی به عنوان یکی از برجسته ترین و تأثیرگذارترین فیلسوفان مسلمان، چندان هموار نیست و شاید نتوان در نگاه آغازین با لحاظ مجموع آثار وی به پاسخی روشن رسید؛ زیرا ظاهر سخنانش در این باره گاه با یکدیگر ناسازگار می نماید. با این وجود نگاشته حاضر بر آن است تا در پس این ناسازگاری نشان دهد که اندیشه فارابی درباره چیستی و کارکرد عقل نظری و عقل عملی می تواند به گونه یکنواخت و همسو با دیدگاه ابن سینا تفسیر شود. در این راستا نوشتار حاضر با پرداختن به سخنان فارابی در سه بحث «کارکرد قوای ناطقه»، «چگونگی تحقق فعل اختیاری خیر و شرّ» و «چیستی فضائل انسانی»، آشکار خواهد کرد که از دید فارابی عقل نظری تنها به حیطه شناخت حقایق کلی اعم از کلیات نظری و کلیات عملی مربوط است و عقل عملی قوه درک کننده جزئیات عملی است که توان تصرف در این جزئیات و ایجادشان در خارج برای انسان وجود دارد و قوه عملی با استخدام قوای دیگر یعنی حسّاسه، متخیّله، نزوعیه و فاعله، انجام آنها را تدبیر و مدیریت می کند.
مواجهه با بحران رابطه خود و دیگری در پاندمی کووید-19 بر اساس نظریه حکمت عملی ریکور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در روند کنترل بحران کنونی شیوع بیماری کوید-19، آنچه بیش از هرچیز شنیده ایم تأکید بر فاصله گذاری است. اما آیا این فاصله گذاری مکانی در نظام روابط افراد، ممکن است در زمان طولانی منجر به دگرگونی هنجارهای رفتاری متداول گردد؟ آیا از هم گسیختن انواع این نظام مندی ها که مانند طرح های روایی می توانند نقش وحدت بخش داشته باشند، قابل بازسازی یا نوسازی خواهد بود؟ در این نوشتار وضعیت بحران رابطه ی خود و دیگری را در این شرایط مورد واکاوی قرار می دهیم. نخست به تبیین رویکرد معرفت شناختی ریکور به رابطه ی من و دیگری در پرتو مفاهیم اخلاق و مسئولیت اجتماعی می پردازیم. سپس تلاش می کنیم براساس نظریه ی حکمت عملی وی امکان هایی را برای مواجهه با این بحران در شرایط پاندمی نشان دهیم. با برقراری پیوند میان قانون و اخلاق از طریق حکمت عملی، خود را به دستورالعمل نهاد سیاسی، به عنوان فرمانی درونی که ندای وجدان است ملتزم می کنیم. این ندا فرمانی اخلاقی از سوی دیگران در درون ما است. این امر می تواند برانگیزاننده ی این امید باشد که مردم و نهادهای سیاسی برای عبور از بحران حاضر با یکدیگر مشارکت کنند.
رفتار مجرمانه، از غایت انگاری حکمت عملی سنت تا مکانیسم انگاری مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق عمومی دوره ۵۲ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
709 - 727
حوزه های تخصصی:
تبیین رفتار انسانی در حکمت عملی سنت براساس دیدگاهی غایت انگار صورت می گیرد، به گونه ای که از ارسطو تا حکمای اسلامی، در عین تفاوت دیدگاهی که در این زمینه دارند، افعال انسانی را معطوف به غایات کمالی در نظر می گیرند و از آنجا که صورت و حقیقت رفتار را به غایت آن باز می گردانند، بر مبنای غایت رفتار و با رویکردی هنجاری به حسن و قبح آن حکم می کنند. این در حالی است که با آغاز دوره مدرن بستر تبیین رفتار انسان، به رویکرد مکانیستی تحول می یابد و این تغییر رویکرد در فلسفه دکارت به طور جدی ظاهر می شود و با هابز بسط می یابد و با اسپینوزا به اوج خود می رسد. در مکانیسم انگاری مدرن، رفتار انسانی در چارچوب مکانیسم ضروری و علی نیروهای (امیال) حاکم بر آن تبیین می شود. بر این اساس تبیین رفتار مجرمانه از غایت انگاری حکمت عملی سنت به تلقی رفتار مجرمانه به مثابه زنجیره ای از روابط علی و ضروری مکانیسم طبیعت انسانی تغییر رویکرد می دهد. این تغییر رویکرد، زمینه آغازین تحقق هویت اقتصادی جرم در دوران جدید است.
عقل عملی و نقش آن در اخلاق سینوی
منبع:
تأملات اخلاقی دوره سوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
47 - 67
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با روش تحلیلی- توصیفی و تا حدی تطبیقی ابتدا گزارشی از آراء شاخص حکمای مسلمان در مورد عقل عملی و ریشه های آن در آثار ارسطو عرضه می شود آنگاه تبیینی نو از رأی ابن سینا در مورد ادراکی یا تحریکی بودن عقل عملی بر اساس مبانی نفس شناسی وی ارائه می شودو اجمالا تقابل آن با نظر فارابی مورد بررسی قرار می گیرد. در ادامه بر اساس معانی دو گانه حکمت عملی در آثار ابن سینا نقش عقل عملی در اخلاق سینوی مورد بررسی قرار می گیرد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که ابن سینا بر اساس مبنای خود در تفکیک قوا هرگز یک فعل را به نحو اولی و ذاتی به دو قوه نسبت نمی دهد بر همین اساس ادراک کلیات معقول فعل ذاتی عقل نظری و ادراک جزئیات نیز فعل ذاتی قوای مدرکه نفس حیوانی است و ابن سینا عقل عملی را بدین سبب هرگز مدرکه نمی داند. فعل ذاتی عقل عملی استنباط حسن و قبح و خیر و شر افعال جزئی با استفاده از مدرکات قوای ادراکی است. این کارکرد عقل عملی برای حکمت عملی به مثابه علم، نقشی سلبی و زمینه ساز و برای حکمت عملی به مثابه فضیلت، نقشی ایجابی تحریکی دارد. البته در این میان نباید نقش مهم دیگر عقل عملی نیز در تولید گزاره های مشهوری اخلاقی در سطح عامه مردم مغفول بماند.
جایگاه تدبیر منزل در میراث اخلاق فلسفی با رویکرد انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده سال دهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۶
169 - 189
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی جایگاه تدبیر منزل در میراث اخلاق فلسفی انجام شد. بدین منظور کلیه آثار مکتوب در این موضوع به روش توصیفی- اسنادی بررسی شد و به این مسئله که در میراث اخلاق فلسفی متأثر از متون فلسفه اسلامی، به مسائل اخلاقی حوزه خانواده چقدر توجه شده و این حوزه اخلاق فلسفی با چه کاستی هایی مواجه است، پاسخ داده شد. از این رو، با پیگیری سیر تاریخی اخلاق خانواده در متون کهن اخلاقی و میراث اخلاق اسلامی تا دوره معاصر، به بررسی ماهیت، گستره موضوعات و روش های عملی سازی، تصویری از اخلاق خانواده در نگاه فلسفی پرداخته شد. نتایج بررسی ها نشان داد که مسئله اخلاق خانواده فقط ذیل بحث تدبیر منزل که ماهیت فلسفی دارد، بیان شده است و برخی از عالمان اخلاقی با اقتباس از آثار فلسفی ارسطو و دیگر آثار همسو، دیدگاه های اخلاقی حوزه خانواده را به شکل ممزوج با مباحث اخلاق فلسفی در برخی متون اخلاقی همچون فصول منتزعه، تهذیب الاخلاق و اخلاق جلالی منعکس کرده اند. همچنین نتایج بررسی ها نشان داد که از اواخر سده دهم هجری تاکنون حتی چنین رویکرد اقتباسی نسبت به حوزه خانواده در منابع اخلاقی و فلسفی وجود ندارد و رویکرد فلسفی که تا پایان سده ده ارائه شده است نیز نوآوری ویژه ای ندارد.
چیستی علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش شناسی علوم انسانی سال ۲۸ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۱۱
1 - 14
آنچه امروزه با عنوان «علوم اجتماعی» از علوم انسانی یاد می شود، میراث دار سنت فلسفی اسکاتلندی و فرانسوی است. فیلسوفان کلاسیک آلمان آنچه را همتایان فرانسوی شان بیشتر با عنوان علوم اجتماعی می فهمیدند، با عناوین «علوم تاریخی»، «علوم روحی» و یا «علوم اخلاقی» مطرح کردند؛ اینها همه مسبوق به اصطلاح فلسفه خُلقی است. این همه نشان از تفاوت منظری است که این دیدگاه ها در مورد ماهیت و چیستی انسان اختیار کرده بودند. از منظر امثال دیلتای، علوم انسانی، از آن جهت علم تاریخی اند که انسان را موجودی تاریخی می فهمیدند؛ یا برخی دیگر، از آنجا که انسان را موجودی صاحب اراده می دانستند، ازاین رو حوزه علوم انسانی را ساحت اراده و اخلاق تصویر می کردند. ازهمین رو، امثال گادامر نیز علم انسانی را میراث دار فرونسیس ارسطویی می دانند. از دیدگاه این نوشتار، اگرچه تمرکز بر حکمت عملی ارسطویی نمی تواند آورده چندانی برای علوم انسانی داشته باشد، اما دوره دیگری از حکمت عملی در فضای اندیشمندان مسلمان شکل گرفته است که در کنار حفظ نام حکمت عملی، هویت آن را به طورکلی متحول کرد و آن سنگ بنای قانون کردار انسانی در دانش حکمت عملی بود؛ قانونی جهانی که حکمت عملی را از مطالعه شخص فضیلت مند به دانش شناسایی جهان انسان و جهان اخلاق ارتقا داد و درنتیجه خود را به عنوان نیای بزرگ علوم انسانی تثبیت کرد؛ نقشی که در طول تاریخ به فراموشی سپرده شد.