مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
عنصرالمعالی
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، موضوع «خانواده در قابوس نامه» مورد بررسی قرار گرفته است. نخست تعریفی از خانواده بیان شده، سپس انواع آن ذکر گردیده است. برای ورود به بحث درباره ی موضوع مورد پژوهش، در ابتدا مطرح کردن پدیده ی «ازدواج» - که نخستین گام در تشکیل خانواده است - و صحبت درباره ی مسایل مربوط به آن چون سن ازدواج، گزینش همسر، ویژگی های همسر ایده آل و ... ضروری بوده است.
در بخشی دیگر، درباره ی اعضای خانواده (پدر و مادر و فرزندان) و جایگاه و حقوق هر یک، به تفصیل سخن رفته است. بحث درباره ی زنان و سه رده ی سنی کودک، جوان و پیر، قسمت هایی دیگر از این نوشتار را تشکیل می دهد. در پایان، پس از اشاره به اقتصاد خانواده در قابوس نامه، ساختار خانواده در این کتاب معرفی شده که عبارت است از خانواده ی هسته ای، تک همسر، پدرتبار، پدرسالار، برون همسر و نومکان.
اندرزهای عنصرالمعالی در قابوسنامه و مقایسه آن با نظرات تربیتی ژان ژاک روسو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله ابتدا سعی می شود ویژگی های تربیتی «قابوسنامه» و اهمیت آن در حکمت عملی بیان شود و آنگاه مقایسه ای میان این اثر و آرا و اندیشه های تربیتی ژان ژاک روسو در کتاب «امیل» صورت گیرد. اهمیت و ضرورت این موضوع بدان جهت است که آرای تربیتی روسو در «امیل» مورد استناد منابع علوم تربیتی و روانشناسی تربیتی است. این در حالی است که منابع فارسی نظیر «قابوسنامه»، در این زمینه سرشار از موضوعات اخلاقی و تربیتی است و می تواند در اکثر مباحث دانش تربیتی و روانشناسی رشد مفید واقع شود. در این مقایسه به دیدگاه های مشترک و وجوه اختلاف در روش های «قابوسنامه» عنصرالمعالی و «امیل» روسو اشاره شده است و حاصل این مقایسه آن است که اثر عنصرالمعالی با آن که به شیوه اندرز بیان شده است نسبت به کتاب روسو، که دستورات تربیتی را به صورت تجویزی و الزامی مطرح می کند، فراگیرتر و عملی تر است.
بررسی دیدگاه های تربیتی ایرانیان باستان در قابوس نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قابوس نامه کتابی است به پارسی که مؤلف آن عنصرالمعالی کیکاووس بن اسکندر آن را برای فرزندش گیلانشاه در ۴۴ فصل نوشته است که اگر بخواهد پس از پدر حکومت کند و یا از روی اضطرار کاری دیگر انتخاب کند، بداند چگونه وظایف خود را انجام دهد.
عنصرالمعالی در این کتاب پند های تربیتی بسیاری را از قول حکیمان و یا با لفظ «گفته اند» آورده است که گوینده آنها معلوم نیست و صاحب نظرانی که به شرح و تحلیل قابوس نامه پرداخته اند نیز به نام گوینده این سخنان حکیمانه اشاره ای نکرده اند. با تأمل در حکمت هایی که در منابع عربی از ایرانیان قبل از اسلام نقل شده است، معلوم می گردد که بسیاری از این سخنان متعلق به حکیمان ایرانی است و یا دست کم در ایران باستان رایج و شناخته شده بوده است.
در این مقاله علاوه بر معرفی بیش از ۴۰ پند اخلاقی و تربیتی ایرانی که در قابوس نامه بی نام و نشان آمده و در منابع عربی به ایرانیان نسبت داده شده است، نقش دیدگاه های تربیتی ایران باستان و تأثیر آن را در قابوس نامه نشان می-دهیم.
مقایسة آموزه های تربیتی گلستان سعدی و قابوس نامه
حوزه های تخصصی:
ضرورت مقایسة بین مضامین مشترک تربیتی گلستان سعدی و کتاب قابوس نامه عنصرالمعالی بدان جهت بوده است که معمولاً در میان بسیاری از خوانندگان آثار سعدی، گمان بر آن بوده و هست که شیخ اجل، این مسایل و گفتارها را خود مطرح کرده و به قول وی:
کهن خرقة خویش پیراستن به از جامة عاریت خواستن
در این مقایسه، بخش هایی از مشترکات آثار این دو سخنور بزرگ که از جهت معنایی و در بسیاری موارد لفظی به هم نزدیک بودند در برابر هم قرار گرفته اند؛ امّا قبل از این کار برای نشان دادن دشواری کار، شمّه ای در باب فاصله زمانی مربوط به این دو سخنور و ردّ پای هر نوع مضمون گیری یا به قولی تاثیرپذیری بیان شده است. ویژگی های تربیتی«قابوس نامه» و اهمیّت آن در آموزه های تربیتی و مقایسه ای میان این اثر و آرا و اندیشه های تربیتی سعدی در کتاب «گلستان» صورت گرفت. اهمیّت موضوع بدان جهت است که آموزه های تربیتی سعدی در «گلستان» مورد استناد منابع مختلف است و «قابوس نامه» در این زمینه هم سرشار از موضوعات اخلاقی و تربیتی است و می تواند در اکثر مباحث دانش مفید واقع شود. در این مقایسه به دیدگاه های مشترک و وجوه اختلاف در روش های «قابوس نامه» عنصرالمعالی و «گلستان» سعدی اشاره شده است و حاصل این مقایسه آن است که اثر عنصرالمعالی با آنکه به شیوة اندرز بیان شده است نسبت به سعدی که دستورات تربیتی را به صورت حکمت مطرح می کند، تفاوت چندانی ندارد.
تأثیرپذیری گلستان سعدی از آموزه های تعلیمی قابوس نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سعدی شیرازی، شاعر زبردست و نویسنده شیرین سخنی است که همگان به عظمتش در شعر و ادب مقرّ و معترفند. کسی چون او نیست که در زمینه پند و اندرز، داروی تلخ نصیحت را به شهد شیرین لطافت و ظرافت کلام بیامیزد و چون معجونی شفابخش، دل هر ادب دوستی را با کلامش التیام بخشد. وی در گلستان پرنقش و نگارش در هر بابی سخن رانده و به راستی داد سخن را در آن داده است. گویا سعدی در نگارش این کتاب گرانسنگ به قابوس نامه عنصرالمعالی کیکاووس بن اسکندر نظر داشته و در بیان بسیاری از مسائل حکمی و اخلاقی از آن تأثیر پذیرفته است. اگر از دریچه ادبیات تعلیمی به کتاب گلستان و قابوس نامه بنگریم، به گنجینه ای سرشار از مواعظ مشترک و حکم مشابه و نکات ارزشمند تربیتی یکسان برخواهیم خورد که هر یک می تواند سرلوحه زندگی علمی و عملی بشر قرار گیرد. این پژوهش با روش تحلیلی- توصیفی، به بررسی گلستان سعدی و قابوس نامه از دیدگاه ادبیات تعلیمی می پردازد تا در پایان بتوان از میزان تأثیرپذیری سعدی از قابوس نامه در خلق گلستان همیشه خوش وی آگاه شد.
تأثیر اندرزهای شاهان ساسانی بر آرای تربیتی عنصرالمعالی در قابوس نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تاریخی ایران و اسلام بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۲
89 - 108
حوزه های تخصصی:
اندرزهای شاهان ساسانی ازلحاظ تربیتی چنان ارزشمند بود که در دوره ساسانیان، در ابعاد متعدد سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مورد استفاده کاربردی قرار گرفت. علاوه بر این، در ایران دوره اسلامی نیز این اندرزها در ابعاد متعدد، توسط اقشار مختلف، ازجمله: فرمانروایان، وزرا و نویسندگانِ نصیحت نامه ها، به کار گرفته شد. یکی از نویسندگان نصیحت نامه ها در ایران دوره اسلامی که از طبقه حاکم نیز به شمار می رفت، عنصرالمعالی بود. تنوع آرای تربیتی عنصرالمعالی در قابوس نامه، نشانگر آن است که در تدوین و شکل گیری آرای وی، منابع متعددی دخیل بوده است. با این اوصاف، بررسی اندرزهای شاهان ساسانی به عنوان یکی از منابع دخیل در شکل گیری آرای تربیتی عنصرالمعالی، جای تحقیق دارد. سؤال مطرح شده، این است که اندرزهای شاهان ساسانی چگونه و در چه ابعادی بر آرای تربیتی عنصرالمعالی تأثیرگذار بوده است؟ اهمیت این موضوع تبیین فرایند چگونگی درهم آمیختن اندرزهای دوره ساسانی با آموزه های اسلامی است، که حاصل این آمیزش، پدید آمدن آثاری بود که جزو منابع تربیتی ایران دوره اسلامی محسوب می شدند. در تحقیقاتی که تاکنون راجع به آرای تربیتی عنصرالمعالی انجام گرفته، توجهی به تأثیر اندرزهای شاهان ساسانی بر آرای تربیتی وی نشده است. هدف این نوشتار، واکاوی چگونگی تأثیر اندرزهای شاهان ساسانی بر آرای تربیتی عنصرالمعالی در قابوس نامه است، که با استفاده از منابع کتابخانه ای به روش تاریخی با توصیف، تحلیل و مقایسه داده ها انجام گرفته است
تطبیق دو مفهوم «تعلیم» و «تربیت» بر اساس آراء غزالی و عنصرالمعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۸
55 - 84
حوزه های تخصصی:
تحلیل تطبیقی دو مفهوم «تعلیم» و «تربیت» بر اساس آراء ابوحامد محمد غزالی توسی و عنصرالمعالی، رویکردهای خاصی را در شیوه ها و روش تعلیم و تربیت نشان می دهد. با اینکه موضوع فکر و روش خِردورزی غزالی، در ظاهر بر اساس مبانی تعلیمی و تربیتی انسان نیست، تأمل در متن نوشته هایش، وجود و ظهور چنین پدیده تربیتی تعلیمی را نشان می دهد؛ به گونه ای که حجم بیشتر کتاب کیمیای سعادت را همین مباحث تشکیل می دهد. عنصرالمعالی به عنوان امیرزاده آل زیار، نیز چنین رویکردی به مبانی تربیتی انسان دارد. تلاش پژوهشگر عمدتاً متمرکز بر یافته های دو متن کیمیای سعادت و قابوسنامه و تطبیق آن با ایده های مفاهیم تعلیم و تربیت از دیدگاه جامعه شناسی بوده است. یافته های پژوهش حاضر که به روش تحلیلی توصیفی انجام یافته، نشان می دهد که کتاب هایی مانند کیمیای سعادت و قابوسنامه ، بستر مناسبی برای طرح تفکرات و راهکارهای جامعه شناسیِ تعلیم و تربیت و بروز آن در جامعه است. متفکر دانشمندی همانند غزالی توسی و عنصرالمعالی سعی کرده اند تا با استفاده از ابزار «داستان»، «تمثیل» یا «حکایت»، به مبانی شناخت نفس انسان، تربیت نفس و تربیت خِرَد و راهکارهای پیشرفت و رشد انسان در قالب نظام تعلیمی و تربیتی اشاره کنند.
بررسی مقایسه ای قابوسنامه عنصرالمعالی و شهریار ماکیاولی براساس چارچوب نظری توماس اسپریگنز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۹ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
35 - 55
حوزه های تخصصی:
به نظر می رسد قابوسنامه عنصرالمعالی و شهریار ماکیاولی با وجود شکل گیری در بسترهای زمانی و مکانی متفاوت از نظر اهداف و مضامین سیاسی شباهت هایی با هم دارند که آنها را قابل مقایسه می سازد. شاید مقایسه این دو اثر بتواند بخشی از شباهت ها و تفاوت های سیاست نامه ایرانی و رساله های سیاسی آموزشی غربی را آشکار کند. این مقایسه براساس الگوی منطق درونی اسپریگنز یعنی شناخت بحران، ریشه یابی، جامعه آرمانی و راه حل صورت می گیرد. هرچند بستر اندیشه ورزی این دو متفکر متفاوت است، مهم ترین بحران پیش روی عنصرالمعالی، اضمحلال فرهنگی و سیاسی ایران زمین و مهم ترین بحران پیش روی ماکیاولی، فقدان وحدت سیاسی ایتالیاست؛ ریشه بحران از نظر عنصرالمعالی حاکمیت دولتمداران غیرفرهیخته و ناآزموده و از نظر ماکیاولی سیطره کلیسا و نهاد دین بر جامعه ایتالیاست؛ جامعه آرمانی عنصرالمعالی مبتنی بر حکومت شهریاری صاحب گوهر (فره ایزدی) است که احیاگر هویت و فرهنگ ایرانی است و جامعه آرمانی ماکیاولی مبتنی بر حکومت شهریاری صاحب قدرت که بااقتدار وحدت سرزمینی را برای ایتالیا به ارمغان بیاورد؛ راه حل عنصرالمعالی اتخاذ سیاست اخلاق مدارانه، دادگرایانه، خردمندانه و دین مدارانه توسط حاکم و راه حل ماکیاولی اتخاذ سیاست غیراخلاقی، اقتدارگرایانه، واقع بینانه، عقل مدارانه و در نهایت مدرن سازی دولت است. قابوسنامه عنصرالمعالی تداوم بخش اندیشه سیاسی ایرانشهری و فاقد تحول در ساخت اندیشه ورزی سنتی ایرانی است و به یک معنا بازتولیدکننده حکومت اقتدارگرایانه خیرخواه ایرانی است. درحالی که شهریار ماکیاولی تا حدود زیادی از سنت اندیشه ورزی اخلاق مدارانه و الهیاتی کلاسیک غربی فاصله می گیرد و گونه ای نظام سیاسی اقتدارگرایانه مدرن را ترسیم می کند که در آن شهریار به طرق مختلف از جمله غیراخلاقی نه تنها ضامن ثبات و وحدت، بلکه ضامن اخلاق مدنی نیز است.
بازنمایی اندرزهای اردشیر ساسانی در قابوسنامه (بر اساس مراحل سه گانه حکمت عملی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اندرزها و حکمت های اردشیر ساسانی از لحاظ تربیتی چنان ارزشمند بود که علاوه بر کاربرد و استفاده فراوان در دوره ساسانی، در دوره اسلامی نیز به منزله منشوری برای فرمانروایان و منبعی غنی برای نویسندگان ادب و اخلاق و تاریخ به شمار می رفت. قابوسنامه از نصیحت نامه های نگاشته شده در قرن پنجم هجری است.موضوعات متنوع تربیتی قابوسنامهنشانگر آن است که عنصرالمعالی در نگارش آن، به منابع متعددی نظر داشته؛ بنابراین، بازیابی اندرزهای اردشیر ساسانی در این اثر جای بررسی دارد. اهمیت بازیابی اندرزهای اردشیر در قابوسنامه، تبیین فرآیندی است که حکمت های دوره ساسانی، در سده های نخست اسلامی با آموزه های اسلامی در باب مسائل تربیتی درهم آمیخت و آثاری تحت این شرایط پدید آمد که تا سده های اخیر در آموزش کودکان و نوجوانان مورد استفاده قرار می گرفت. با توجه به چنین فرآیندی، این سؤال مطرح است که اندرزهای اردشیر چگونه و در چه زمینه هایی، در قابوسنامه مورد استفاده قرار گرفته است؟ در این نوشتار اندرزهای اردشیر بر اساس بخش های سه گانه حکمت عملی در قابوسنامه مشخص شده است. این مقاله به روش تاریخی با تحلیل و مقایسه اندرزهای اردشیر و حکمت های موجود در قابوسنامه نگاشته شده است. بررسی ها نشان می دهد اندرزهای اردشیر ساسانی بخش قابل توجهی از محتوای قابوسنامه را شامل می شود. البته تعالیم اسلامی، تجربیات خود عنصرالمعالی و دیگر اندرزهای ایرانیان باستان نیز در نگارش قابوسنامه مورد استفاده قرار گرفته است
پژواک برخی اندرزهای پیشینیان در کتاب قابوس نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۳
131 - 159
حوزه های تخصصی:
قابوس نامه ، نوشته گران سنگ عنصرالمعالی کیکاووس، از برجسته ترین و مهم ترین آثاری است که پس از اسلام در حوزه ادبیات تعلیمی و در پند و اندرز مخاطبان نوشته شده است. این کتاب چونان دایرهالمعارف ارزشمندی است که بسیاری از آداب ورسوم و نیز شرایط و خصوصیات جامعه ایران عصر نویسنده در آن بازتاب یافته است. بالطبع عنصرالمعالی در بیان اندرزهای بی شمار آن، که در موضوعات گوناگون ایراد شده اند، مانند سایر نویسندگان آثار اندرزی، تحت تأثیر برخی اندرزنامه ها و منابع پیش از خود قرار داشته است و به شیوه های مختلف از مطالب آن ها سود جسته است. در همین راستا، پژوهش حاضر می کوشد تا با بررسی و برابرنهاد اندرزهای قابوس نامه با آثار پیشینیان، برخی منابع و مآخذ مؤثر در اندرزهای آن را کشف و استخراج کند. از مهم ترین یافته های این پژوهش نیز می توان به تأثیرگذاری قابل توجه منابعی همچون اندرزهای آذرباد مارسپندان ، پندنامه انوشیروان ، آداب ابن مقفع و اشعار بوشکور بلخی بر اندرزهای قابوس نامه اشاره کرد.
تحلیل قابوس نامه از منظر روان شناسی مثبت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نثرپژوهی ادب فارسی دوره ۲۴ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۹
185 - 210
حوزه های تخصصی:
روان شناسی مثبت که پیشینه ی آن به آرای مارتین سلیگمن در دهه ی(1990م.) می رسد، رویکردی نوین در علم روان شناسی است که مدّعی ارائه ی پارادایمی جدید در این حوزه است. این رویکرد بر جنبه های مثبت انسان مانند شادی، خوش بینی و امید تأکید دارد و به شناسایی و تبیین فضائل و توانمندی های انسان در شش گروه: خرد و دانایی، شجاعت، انسانیّت، عدالت طلبی، اعتدال و تعالی به همراه بیست و چهار قابلیت، با عنوان فضیلت های همه جا حاضر می پردازد. قابوس نامه تألیف عنصرالمعالی قابوس بن وشمگیر یکی از آثار برجسته ی ادبیات تعلیمی در سده ی پنجم هجری است که بازتاب دهنده ی خودشناسی و ارائه ی راهکارهای مناسب در جهت شناخت فضایل مثبت و نیل به سعادت و شادکامی اصیل، به عنوان یکی از آرزوهای دیرینه ی اندیشمندان بوده است. از این منظر می توان عنصرالمعالی را در زمره ی اندیشمندان متعهد، اخلاق گرا و مثبت اندیشی در نظر گرفت که از سرچشمه ها ی مضامین اخلاقی و حکمی مثبت فرهنگ ایرانی سیراب شده و به خوبی توانسته است این فضایل و توانمندی های مثبت را، که بخش اعظمی از آن نشأت گرفته از تجربیات خود اوست با صداقت، فروتنی و آزاداندیشی در اختیار فرزند خویش و سایر جویندگان علم و ادب قرار دهد. دستاورد پژوهش ناظر بر این است که فضایل مثبت خرد و دانش با 46/34 درصد، میانه روی 48/30 درصد، معنویت و تعالی 68/7 درصد، شجاعت 97/5 درصد، عدالت 36/5 درصد و رأفت و عشق 14/4 درصد، به ترتیب از فراوانی بیشتری برخوردار بوده اند.
درآمدی بر سیاست عرفی در اندرزنامه های دوران میانه ایران: مطالعه موردی قابوسنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تلقی رایج اندرزنامه های دوران میانه بازسازی اندیشه شاه آرمانی بشمار می آیند اما در اغلب آثار شاخص این سنت فکری نشانه های گسست از مفهوم فرّه ایزدی و گرایش به تلقی عرفی از سیاست و حکومت مشاهده می گردد. از این رو تحلیل اندرزنامه های برجسته دوران میانه از منظر اندیشه سیاسی می تواند دیباچه تفسیری نوآیین از سنت اندرزگویی باشد. اندیشه سیاسی تأمل عقلانی در شیوه تولید و توزیع قدرت در بستر مدینه و ارائه چهارچوبی از رابطه حکم و اطاعت است. لذا هدف این مقاله استخراج مقولات ناظر بر مفاهیم حکم و اطاعت از متن قابوسنامه امیر عنصرالمعالی کیکاووس بن اسکندر بن قابوس بن وشمگیر بن زیار با تأکیدی ویژه بر باب چهل و دوم و تحلیل آنها از این منظر جهت شناخت ابعاد اندیشه سیاسی قابوسنامه است؛ اندرزنامه ای که به گونه ای جامع و کاربردی روش درست رفتار در زندگی را بیان می نماید. یافته های پژوهش دلالت بر این دارد که عنصرالمعالی مهم ترین پاره گفتار قدما در خصوص سیاست، یعنی برگزیدگی و عنایت الهی شاهان را در معرض تردید قرار داده و بر مبنایی عملی و عرفی، تمشّیت امور را عامل پایداری حکومت می داند.
بررسی و تحلیل شاخصه های تعلیمی قابوس نامه در ارتباط با روابط والدین فرزند براساس نظریه رمزگان های پنج گانه رولان بارت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قابوس نامه یکی از متون اندرزمحور در گستره ادب فارسی است. عنصرالمعالی گاهی با سنت شکنی های آگاهانه، کلام را پیچیده و دیریاب می کند و رمزهایی را در لایه های زیرین متن می گنجاند که مخاطب جزئی نگر را به سوی معنا راهنمایی می کند. در دوران معاصر، یکی از متغیرهای مهم علم نشانه شناسی روشی برای تحلیل ابعاد جدیدی از یک اثر رمزگان نام دارد. رولان بارت پژوهش هایی را در این باره انجام داده و رمزگان را به پنج نوع کنشی، هرمنوتیکی، نمادین، معنابُنی و فرهنگی تقسیم کرده و برای هرکدام کارکردی را شرح داده است. در مقاله حاضر، با استناد به منابع کتابخانه ای و روش توصیفی تحلیلی، مبانی اخلاقی روابط والدین فرزند در دو باب از قابوس نامه (نهم و بیست وهفتم) براساس مبانی نظریه رمزگان بارت کاویده شده است تا اغراض ثانویه عنصرالمعالی از بازگویی حکایت های تعلیمی بررسی شود. نتایج کلی پژوهش نشان می دهد که در سطح رمزگان فرهنگی، ایدئولوژی و بینامتنیت دینی برای تبیین آموزه ها نمودی فراگیر داشته است. رمزگان هرمنوتیکی در بازنمایی زوایای مبهم روایت تعلیمی مؤثر بوده است. تقابل های دوگانی در رمزگان نمادین، بر تقابل پیوسته میان خیر و شر تأکید دارد. با بررسی رمزگان معنابنی مشخص شد که عنصرالمعالی با بهره گیری از کلمات و عبارت های دینی، نظام دلالتی اخلاق بنیاد خود را تبیین کرده و با هدف تقویت آگاهی مخاطب، به تشریح نکات تعلیمی مدّنظر خود پرداخته است. همچنین، استفاده از رمزگان کنشی در عینیّت نمایی روابط اخلاقی میان فرزندان و والدین تأثیری بسزا داشته است. عنصرالمعالی، قابوس نامه، آموزه های تعلیمی، رولان بارت، رمزگان های پنج گانه
بررسی تطبیقی سبک زندگی در تصاویر نسخه خطی قابوسنامه عنصر المعالی و گلستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۶
179 - 201
ادبیات آیینه تمام نمای زندگی فردی و اجتماعی در هر دوره تاریخی است لذا با مطالعه این آثار می توان تا حد زیادی با سبک زندگی و مقتضیات آن در ادوار مختلف آشنا شد. قابوس نامه و گلستان به عنوان دو اثر ارزشمند ادب تعلیمی همواره مورد توجه و مطالعه محقّقان بوده اند. لذا انجام یک بررسی تطبیقی از سبک زندگی در این دو اثر می توان به ارائه الگوی تاریخی مناسب از زندگی فردی و اجتماعی دست یافت. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی تطبیقی معیارهای سبک زندگی در این دو اثر می پردازد؛ چراکه پیام های فاخر تربیتی و اجتماعی شناور در این دو اقیانوس حکمی می تواند راه گشای هر انسان و جامعه، خواهان تکامل باشد. فاصله نسل فعلی از زندگی باثبات و آرام ضرورت این امر را بیشتر نشان می دهد. با مقایسه به عمل آمده میان آداب و مهارت های فردی، اجتماعی- فرهنگی، سیاسی و اقتصادی ارائه شده در قابوسنامه و گلستان، نشان می دهند که ضمن هم رأی بودن دو نویسنده در خصوص معیارهای مختلف سبک زندگی تا چه حدّی تأثیر شرایط اجتماعی و نوع دیدگاه دو نویسنده توانسته است در ارائه متفاوت برخی معیارهای سبک زندگی در آثارشان مؤثر باشد. اهداف پژوهش: بازشناسی سبک زندگی در قابوسنامه عنصرالمعالی و گلستان سعدی. استخراج سبک زندگی فردی و اجتماعی در تصاویر نسخ مصور قابوسنامه عنصرالمعالی و گلستان سعدی. سوالات پژوهش: الگوی سبک زندگی اصیل ایرانی در این دو اثر ارزشمند تعلیمی در چه حوزه هایی نمود داشته است؟ سبک زندگی ارائه شده در این دو اثر تعلیمی تا چه حدی با یکدیگر هم راستا بوده و در چه حوزه هایی با یکدیگر متفاوتند ؟
تحلیل و بررسی شفقت و مهربانی در کتاب قابوس نامه براساس مؤلفه های روان شناسی شفقت گیلبرت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ششم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۲
33 - 59
از مهم ترین زمینه های پژوهش در سال های اخیر، مربوط به مقالات علمی و طرح مباحث میان رشته ای درباره آن ها است. یکی از این موضوعات، پژوهش در حیطه علوم روان شناسی در آثار ادبی و تطبیق آن با تئوری های جدید روان شناسی است. نویسنده در این پژوهش، درصدد آن است تا مؤلفه های روان شناسی شفقت گیلبرت را با عنایت به کتاب قابوس نامه، بررسی و سپس با علم روزِ روان شناسی منطبق سازد. شفقت و مهربانی یکی از مضامین اخلاقی و انسانی است که در کتاب های ادبیات فارسی و همچنین در علوم روان شناسی بدان پرداخته شده است. نویسنده در این پژوهش به شیوه توصیفی- تطبیقی و با ابزار کتاب خانه ای به موضوع مهربانی و شفقت در قابوس نامه بر اساس مؤلفه های روان شناسی گیلبرت پرداخته اند. باوجود هم پوشانی واژه شفقت با کلماتی همانند همدلی و همدردی، مهربانی، دل سوزی و ترحّم در ادبیّات فارسی، مفهوم روان شناختی آن با معنای کلمات مذکور، متفاوت است. در ترجمه کتاب ها و نظریّه های گیلبرت، کلمه شفقت بیانگر ویژگی های دوازده گانه ای است که بر اساس آن «انسان مهربان» تعریف شده است. با مقایسه و بررسی مؤلفه های روان شناسی شفقت گیلبرت با قابوس نامه این نتایج حاصل می شود که مفاهیم انسانی مطرح شده به وسیله عنصرالمعالی، قرن ها قبل از بیان این مفاهیم در روان شناسی، رواج داشته و مورد بحث و تبادل نظر قرارگرفته است. این مسئله حاکی از غنای فرهنگی و ادبی زبان و ادبیات فارسی است که متأسفانه در جامعه ما مورد بی توجّهی قرار گرفته و به جای آن، علوم پیش رفته روان شناسی و غربی مؤیّد این مباحث و نظریّات شده است.
سفارش های عنصرالمعالی در آیین شعر و شاعری، آویزه گوش سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کی کاووس بن اسکندر، ملقب به عنصرالمعالی از امرا و شاهزادگان زیاری در قرن پنجم و صاحب کتاب گران سنگ «قابوس نامه»، «پندنامه» یا «نصیحت نامه» است. عنصرالمعالی این کتاب را همچنان که در مقدمه آن یاد شده، به عنوان دستور نامه ای در چهل و چهار باب برای فرزندش، گیلان شاه، نگاشته و به زعم خود، راه و رسم درست زندگی را به او پیشنهاد و سفارش داده است.عنصرالمعالی باب سی و پنجم قابوس نامه را به «آیین و رسم شاعری» اختصاص داده و با بهره ای که خود از قریحه شاعری دارد، در نهایت ایجاز به فرزندش سفارش می کند که اگر خواستی گرد میدان شعر و شاعری بروی، سعی کن این گونه رفتار کنی. در باب اینکه گیلان شاه تا چه حدی بدین اندرزها پای بند شده و آنها را به کار بسته؛ آگاهی چندانی در دست نیست. امّا این سفارش ها را دو قرن بعد از عنصرالمعالی، گویا شیخ اجل، سعدی شیرازی، بیشتر آویزه گوش خود کرده و در آفرینش کاخ نظم و نثر خود مطمح نظر داشته است. به گونه ای که می توان آثار سعدی را با مطرح کردن همین سفارش ها تا حد زیادی نقد کرد.این مقاله در پی اثبات میزان پای بندی سعدی به سفارش ها و پیشنهادهای عنصرالمعالی درآفرینش آثارش است. برای رسیدن بدین منظور پس از بیان چند نکته در مقدمه مقاله، محورهای اصلی سفارش های عنصرالمعالی جداجدا نقل خواهد شد و آنگاه با استناد به آثار بازمانده از شیخ اجل و بهره گرفتن از آراء و نظرگاه های دیگر سعدی پژوهان، مدعای مقاله تحلیل و اثبات خواهد گردید.