مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
قیاس
منبع:
پژوهشهای حقوقی دوره ۸ بهار و تابستان ۱۳۸۸ شماره ۱۵
151 - 164
حوزه های تخصصی:
گرچه بحث از قلمرو قیاس، تأخّر منطقی بر بحث از اعتبار قیاس دارد اما در این مقاله خواهیم کوشید تا از مبحث قلمرو قیاس و ادعای «عقلانیت» برخی از گزاره های فقهی و حقوقی، پنجره ای منطقی به جواز عقلی قیاس بگشاییم. نقد برداشت رایج از مفهوم تعبّد، و دخالت دادن عنصر «فهم علیت» در کنار «احراز علّت»، آورده دیگر این اثر است که به مدد آن استدلال قیاسی را در موقعیت منطقی تری می نشانیم. درباره اعتبار قیاس در ساحت جرم و مجازات ها نیز شیوه طرح موضوع در فقه را به نقد کشیده، نشان خواهیم داد که شیوه مزبور فاقد انسجام لازم و دارای ایراد «روشی» است. مساهمت تحقیق حاضر در این باب به زعم خود ارائه یک تئوری سازگار با منطق فقه است. در ضمن مقاله و نیز در پایان، موضوع مورد مطالعه را در حقوق ایران و نیز در حقوق انگلیس مورد مطالعه تطبیقی قرار داده، نتیجه می گیریم که نظام فقهی و حقوقی ایران و انگلستان از قرابت بسیاری در مبانی این مسأله برخوردارند.
بررسی انتقادی روش های حل معضلات اخلاقی
حوزه های تخصصی:
«اخلاق کاربردی» به شاخه ای از علوم اخلاقی اطلاق می شود که حل معضلات اخلاقی را برعهده دارد. اندیشمندان اخلاقی برای حل معضلات اخلاقی، روش های گوناگونی در پیش گرفته اند. مهم ترین این روش ها عبارتند از قیاس، تمثیل و موازنه متأملانه. هریک از این سه روش ویژگی های خاصی دارد و نتایج خاصی را دنبال می کند. در پژوهش حاضر با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی و با رویکرد انتقادی هریک از روش های سه گانه تبیین می شود. این روش ها در کنار نقاط قوتی که دارند، هرکدام دارای نقاط ضعفی هستند که اخلاق کاربردی را در صدور رأی نسبت به معضلات اخلاقی به چالش می کشند و در نهایت، لزوم کشف و ارائه یک روش متقن و سازگار با مبانی اسلامی را خاطرنشان می کنند.
سیر شکل گیری عقل اجتهادی در بین فریقین(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
حدیث و اندیشه بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۳
26 - 52
حوزه های تخصصی:
ظرفیت آموزه های اسلام برای بارور نمودن اندوخته های عقل امری تردید ناپذیر است. بعد از دوران رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله اجتهاد به عنوان یکی از روش های راه یابی به تعالیم اسلام رسمیت یافت. در قرن دوم بحث و جنجال پیرامون عقل اجتهادی و دایره حجیت آن، بین فریقین اوج گرفت. بعد از ورود شیعیان به دوران غیبت معصومان، این بحث در اهل تسنن تثبیت شد و اختلاف به بدنه عالمان شیعی تسری پیدا کرد. در این نوشتار درصددیم ابتدا خواستگاه بروز و ظهور این بحث را واکاوی کنیم و بعد از تصویرسازی اجمالی از سرنوشت عقل اجتهادی در بین اهل سنت، اتهامات وارد بر گرایش اعتزال و فربگی دلیل عقلی در مدرسه بغداد را بررسی کنیم. ادعاء اینست که تفسیر نادرست سخنان بزرگانی نظیر شیخ مفید و سید مرتضی در این اتهام نقش بسزائی دارد و عقل اجتهادی هرگز در اندیشه آنان به عنوان منبع دین مطرح نبوده است.
هنر آبستره و حذف روایت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۱۹ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۴
15 - 24
حوزه های تخصصی:
به نظر می رسد در راستای دورانی که زبان شناسی و ادبیات تطبیقی نبض مباحث انتقادی را در دست می گیرند، مسیر تجسم به خلقی روایت گریز متمایل می شود که در خلال آن تصویر به سکوت و خلق آبستره به نوعی زبان بصری از فرم می گراید. تصمیم هنرِ آبستره به سکوت و وارد سازی تجسم به قلمروی انحصاری بصری و دفاع از آن در برابر سخن و در همین راستا وسواس هنرمندِ مدرن برای حذف عناصر ادبی و روایی، خود معرف این گرایش در تجسم است. اما از طرف دیگر، هنرمند مدرن بیش از هر دوره ای وابسته به ایدئولوژی های مدرن و نظریات ادبی و زبان شناشانه حاکم بر زمانه است و این با نفس حذف روایت در تضاد است. در مقاله حاضر پس از بررسی روند حذف روایت و قیاس از تجسم و تغییر تناسب میان بازنمایی و روایت و همچنین تحلیل بار روایی در چند اثر منتخب، میزان موفقیت این گرایش در حذف عناصر روایی مورد بررسی قرار خواهد گرفت که بر اساس آن می توان مدعی شد که گرایش آبستره نه تنها در تلاش برای پرهیز از روایت و کمینه گرایی روایی در نهایت از خودِ اثر تهی شد، بلکه وابستگی آشکار به نظریات زمانه نیز کاملاً در تضاد با این مدعا بود.
نقد و تحلیل حاکمیت نقل بر عقل در مکتب تفکیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش دینی دوره ۲۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۵
249-274
اندیشه ی تفکیک همواره با نوعی نقل گرایی و فلسفه ستیزی همراه بوده است. نقل گرایی در جریان های مختلف فکری مانند اخباری گری در شیعه و سلفی گری در اهل تسنن به چشم می خورد. اما نقل گرایی در دوره ی اخیر در قالب جریان تفکیک نیز قابل بررسی است. میرزامهدی اصفهانی به عنوان موسس مکتب معارف خراسان، موسوم به «مکتب تفکیک»، رویکرد متفاوتی نسبت به مخالفان خود و بسیاری از مطالب فلسفی داشته که از آن جمله می توان به تمییز بین برهان فلسفی با عقل مذکور در آیات و روایات اشاره کرد. وی بر این باور است که حجّت الهی بر بندگان، عقل نورانی است که بین حق و باطل تمییز داده و کاشف حسن و قبح می باشد؛ نه برهان ظلمانی که از تمییز دادن مواد خود نیز عاجز است. این رویکردها منشأ انتساب باور نقل گرایی در مفهوم عقل گریزی به جریان تفکیک شده است. مقاله حاضر بر آن است تا با روش توصیفی- تحلیلی، ضمن تبیین نگاه منتقدان جریان تفکیک، محل اشکال میرزای اصفهانی را تبیین نموده و اشکالات ناقدان در این خصوص را مورد نقد و تحلیل قرار دهد.
رفتار معنایی تکواژهای همنام در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال نهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۶
119-140
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی چگونگی تعبیر معنایی تکواژهای همنام در زبان فارسی در قالب رویکردی ادراکی پرداخته است. در طول تاریخِ مطالعه معنیِ واژه ها همواره دو دیدگاه غالب تکواژبنیاد و واژه بنیاد مطرح بوده اند. این پژوهش، ابتدا به طرح برخی معایب هر یک از این دو دیدگاه پرداخته است و سپس، به کمک 30 تکواژ همنام برگرفته از فرهنگ فشرده سخن و از طریق مصاحبه با 50 آزمودنی با تحصیلات کارشناسی ارشد غیرزبان شناسی، در چارچوب رویکرد ادراکی معرفی شده از سوی صفوی، به این نتیجه رسیده است که سخنگویان، معنی تکواژها را از طریق تعبیر معنی کل واژه در می یابند. به این ترتیب، برخلاف آنچه در سنت مطالعه معنی، تحت عنوان «ترکیب پذیری» معنایی معرفی شده است (تعبیر معنی از جزء به کل)، بر مبنای رویکرد ادراکی، ما بر اساس «تجزیه پذیری» به تعبیر معنایی تکواژها دست می یابیم (از کل به جزء) و در این میان، مجموعه ای از اطلاعات در قالب بافت های ادراکی A (بافت زبانی)، B (موقعیت حاکم بر تولید بافت A) و به ویژه بافت C (مجموعه اطلاعات پیشین فرد) در تعبیر معنایی دخالت دارند. درواقع، تعبیر معنایی تکواژهای زبان فارسی وابسته به تعبیر معنی کل واژه از طریق اطلاعات بافتی مربوط به واژه مذکور است و به روش قیاسی (از کل به جزء) صورت می گیرد.
چیستی و کاربردهای عقلانیت سلَفی در فهم متون دینی و نقد آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۲
۴۸-۲۹
حوزه های تخصصی:
عقلانیت کاربرد عقل و حضور آن در فرهنگ و جامعه است که گونه های مختلفی دارد؛ همچون عقلانیت ابزاری، انتقادی و عقلانیت اسلامی. مسئله این تحقیق تبیین چیستی، کارکردها و نقد عقلانیت سلفی است که در این تحقیق تلاش می شود با روش توصیفی و تحلیلی منظرگاه آن نسبت به فهم آموزه ها و گزاره های دینی، بیان گردد. یافته های تحقیق نشان می دهد که اساس نظام اندیشگی و عقلانیت سلفی را اهتمام جدی به دو منبع مهم شرعی یعنی «کتاب» و «سنت» و یک روش برجسته استنباطی یعنی منهج «سلف»، شکل می دهد. آنان به صورت متناقض باآنکه به صورت نظری قیاس و استحسان و استصلاح را به عنوان قواعد و اصول اجتهادی شان، می پذیرند؛ اما در مقام عمل چنان شروط محدودکننده ای را پی می ریزند که درواقع پای «عقل» از ورود به این روش های اجتهادی کوتاه می گردد و این اصول به قواعد بسیار محدود فقهی در دایره متون و نصوص، تنزل مقام می یابند و از «اصول اجتهادی کارآمد» به «قواعد زائد و غیرضروری» تغییر شکل می دهند.
بررسی مقایسه ای مهارت های تفکر انتقادی دانشجویان رشته های مختلف دکتری تخصصی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۰
195 - 208
حوزه های تخصصی:
تفکر انتقادی به عنوان یکی از انواع تفکر انسان برای افراد در دوره های بالای تحصیلی ضرورت دارد. در مطالعات گذشته میزان تفکر انتقادی دانشجویان مقاطع مختلف دانشگاهی کم گزارش شده است. این پژوهش با هدف بررسی مقایسه ای تفکر انتقادی دانشجویان رشته های مختلف دکتری تخصصی اجرا گردید. روش پژوهش پس-رویدادی بود. جامعه آماری تمام دانشجویان دکتری رشته های مختلف دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز به تعداد 1210 نفر بود. حجم نمونه به روش کوکران به تعداد 212 نفر تعیین گردید. نمونه گیری به روش خوشه ای چندمرحله ای انجام گردید. داده ها از طریق فرم ب آزمون مهارت های تفکر انتقادی کالیفرنیا جمع آوری گردیده و با استفاده از آزمون های مقایسه میانگین t و تحلیل واریانس تحلیل گردید. براساس یافته ها میانگین تفکر انتقادی دانشجویان دکتری واحد تبریز، 36/5±81/18 می باشد. نمره تفکر انتقادی در دانشکده علوم انسانی، 54/5±81/19 بیشترین و در دانشکده فنی-مهندسی، 19/5±04/17 کمترین بود. میانگین نمره تفکر انتقادی در دانشکده کشاورزی از دانشکده علوم انسانی کمتر و از دانشکده فنی بیشتر بود (36/5±25/18). بین دانشجویان رشته های مختلف از نظر تفکر انتقادی، استنباط و قیاس تفاوت معنی داری وجود نداشت. ولی از نظر تحلیل، ارزیابی و استقرا تفاوت معنی دار وجود داشت. اگرچه دانشجویان با سنین کمتر قدرت تحلیل بیشتر و دانشجویان با سنین بالاتر قدرت استنباط بیشتری داشتند، اما بین تفکر انتقادی رده های سنی مختلف دانشجویان تفاوت معنی داری وجود نداشت. در این پژوهش بین تفکر انتقادی و مهارت های تحلیل، ارزیابی و قیاس مردان و زنان تفاوت معنی داری وجود داشت و تفکر انتقادی و مهارت های تحلیل، ارزیابی و قیاس خانم ها از آقایان بهتر بود. بهتر است کارگاه های آموزشی در زمینه مهارت های تفکر انتقادی برای دانشجویان (با اولویت دانشکده فنی-مهندسی) و روش های تقویت آن برای اساتید دانشگاه برگزار شود.
مطالعه قیاس ارسطویی با نگاهی به رویکردهای استلزامی و استنتاجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۳
20 - 46
حوزه های تخصصی:
منطق ارسطو، قدیمی ترین ساختار نظام مند استدلالی، همواره در کانون توجه بوده است. پیرامون قیاس و رابطه فی مابین مقدمات و نتیجه بیش از سایر موضوعات در طول قرن ها بحث و جدل شکل گرفته است. در قرن بیستم پس از گسترش منطق کلاسیک، مجالی دست داد تا قیاس و به ویژه رابطه بین مقدمات و نتیجه با دقت نظر بیشتری در چهارچوب مبانی منطق جدید مورد ارزیابی قرار گیرند. در نیمه قرن بیستم ژان لوکاسیاویچ تقریر شرطی-استلزامی از قیاس را در چهارچوب نظام اصل موضوعی ارائه کرد. بنا بر نظر لوکاسیاویچ بهترین تبین از قیاس، تعبیر آن به تک گزاره ای شرطی متشکل از دو مقدمه عطف شده در جایگاه مقدم و نتیجه در جایگاه تالی است. بیست سال بعد، تیموتی اسمایلی و جان کرکوران مستقل از یکدیگر به نقد دیدگاه لوکاسیاویچ پرداختند. بنا بر نظر این دو منطق دان قیاس استنتاج است و می بایست در چهارچوب نظام استنتاجی و به ویژه استنتاج طبیعی ارزیابی شود. در دهه هشتاد، پل ثام، تبین سومی از قیاس به نام استلزام سه تایی را معرفی کرد. بنا بر نظر ثام قیاس گزاره ای شرطی بدون مقدم عطفی است. در این مقاله سعی بر آن است پس از معرفی اجمالی هر یک از سه نظریه، به بررسی تلقی استلزامی و استنتاجی و نسبت بین این دو رویکرد با قیاس ارسطویی پرداخته شود.
مستندات و کاربردهای استدلال قیاسی در حقوق بین الملل سرمایه گذاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانشنامه حقوق اقتصادی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
187 - 200
حوزه های تخصصی:
پیش بینی قاعده حقوقی برای هر وضعیت و موقعیت تصورپذیری امری محال است. هیچ قانونگذاری نمی تواند مدعی باشد که راه-حل تمامی موضوعات و قضایای حقوقی را در متن قوانین پیش بینی نموده و در هیچ فرضی دادرس برای حل و فصل اختلافات، با خلأ حقوقی، ابهام، اجمال یا سکوت قانونی روبرو نمی شود. این امر در حقوق بین الملل سرمایه گذاری نیز در بند 2 ماده 42 کنوانسیون ایکسید مورد اذعان قرار گرفته است. مطابق مقرره فوق، دیوان داوری مکلف به صدور حکم و حصل و فصل دعواست و نمی تواند به بهانه نبود حکم، اجمال، ابهام و سکوت قانون، از صدور رأی استنکاف نماید. از زمان تشکیل دیوان داوری ایکسید و سایر محاکم معاهده ای سرمایه گذاری، از روشها و مقولات متفاوتی برای مقابله با فروض فوق استفاده شده، که بارزترین آنها توسل به استدلال قیاسی است. علیرغم سکوت محاکم فوق در بیشتر موارد در خصوص توسل به قیاس در روش شناسی، قیاس نقش مهمی در داوری معاهدات سرمایه گذاری، به مثابهِ ابزاری برای رفع سکوت، تعیین معنای مفاد معاهدات، روشن نمودن محتوای قواعد و ابهام و اجمال مفاهیم، قواعد و اصول حقوق بین الملل سرمایه گذاری و شناسایی قاعده حقوقی ایفا می نماید. مقاله حاضر، با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به بررسی نقش این روش اساسی استدلال حقوقی در تصمیمات مراجع حل اختلاف سرمایه گذاری، می پردازد.
بررسی و تحلیل دیدگاه آیت الله جوادی آملی درباره «بیان تمثیلی» و رابطه آن با «گونه های مختلف قیاس»(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۲
5 - 30
حوزه های تخصصی:
آیت الله جوادی آملی در تفسیر برخی آیات قرآن که در آن ها از مصداقی خاص یاد شده، بیان آیه را در خصوص آن مصداق، «تمثیلی» دانسته؛ نه «تعیینی و تحدیدی» و درنتیجه حکم یادشده در آیه را به موارد مشابه تسری می دهد. این گونه تفسیر (تلقی تمثیلی از برخی بیان های قرآن)، ضمن تأکید بر معرفت بخش و واقع نما بودن بیان های قرآن، موجب تحول در نگاه مفسر به دامنه دلالت های قرآن و به تبع، سبب تبیین های قرآنیِ گسترده تری درباره مسایل فردی و اجتماعی خواهد شد و از آنجا که دیدگاه «بیان تمثیلی» موهم همسانی با «گونه های مختلف قیاس» است، این مقاله پس از تحلیل این دیدگاه، رابطه آن را با مفاهیم یادشده بررسی می کند و به این نتیجه دست می یابد که نسبت «بیان تمثیلی» با «گونه های مختلف قیاس» بدین شرح است: 1. از قبیل قیاس منصوص العله نیست، زیرا در بیان تمثیلی تصریح به علت وجود ندارد. 2. با قیاس مستنبَط العله با استنباط قطعی، یعنی همان قیاس همراه با القاء خصوصیت و تنقیح مناط قطعی تفاوتی ندارد. 3. با قیاس ظنی (قیاس مستنبَط العله با استنباط ظنی و قیاس همراه با القاء خصوصیت و تنقیح مناط ظنی) نسبتی ندارد.
تحلیل رویکرد تقریبی به قیاس(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های اصولی سال ۱۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۴
125 - 148
حوزه های تخصصی:
با وجود فاصله زیاد میان دو دیدگاه امامیه و اهل سنت در مسأله قیاس و اعتقاد امامیه به حرمت عمل به قیاس از باب ضرورتِ مذهب اهل بیت(ع) و باور اهل سنت، به قیاس به عنوان یکی از منابع تشریع احکام شرعی، در شش قسم از اقسام قیاس که برخی به اجماع و برخی دیگر به احتمال، مورد توافق فریقین است، تقریب به معنای نزدیک سازی دیدگاه های دو گروه در خصوص قیاس را می توان به عنوان یک رویکرد پذیرفت و بر اقسام شش گانه به عنوان مصادیق آن منطبق ساخت. مقاله حاضر با روش توصیفی تحلیلی در صدد بررسی موارد شش گانه و برجسته سازی رویکرد تقریبی در آن ها بوده و به نتایج ذیل دست یافته است: اولا، سه قسم قیاس منصوص العله، قیاس اولویت و قیاس تنقیح مناط به صورت اجماعی مورد توافق قرار گرفته است. حجیت و اعتبار این سه قسم از نظر امامیه به اندراج آن ها در ادله لفظیه است که از باب ظهورات عرفی و ارتکازات عقلایی حجت و معتبر بوده و از نظر اهل سنت به اندراج آن ها در قیاس بوده که آن را مستقلا حجت و معتبر می دانند. ثانیا، قسم چهارم از آن اقسام، قیاس عقلی قطعی است که آن هم بالاجماع و به دلیل حجیت ذاتی قطع نزد فریقین معتبر بوده و هر دو گروه آن را با نام قیاس، اما عناوین گوناگون پذیرفته اند. ثالثا، قسم پنجم و ششم که اجرای قیاس به عنوان کاشفیت از رأی معصوم(ع) است، نه به عنوان مقابله با رأی معصوم(ع) و اجرای قیاس به عنوان مرجح در باب تعارض ادله است نه به عنوان دلیل مستقل، مورد تردید جدی بزرگان امامیه قرار گرفته، هرچند احتمال حجیت آن هم پذیرفته شده است. رابعا، نگاه تقریبی بین امامیه و اهل سنت تنها شامل موارد شش گانه بوده و ماسوای آن مصداق حرمت عمل به قیاس و از جانب امامیه ضروری المنع می باشد و اِعمال رویکرد تقریبی در آن ممکن نمی باشد.
پارادوکس بوسعید، راه حلّ بوعلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جاویدان خرد پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
157 - 190
حوزه های تخصصی:
میان شیخ ابوسعید ابوالخیر (357-440 ﻫ. ق.)، عارف نامدار، و شیخ ابوعلی ابن سینا (359-416 ﻫ. ق.) منطق دان و فیلسوف پرآوازه، نامه نگاری معروفی رخ داده است که در آن بوسعید درباره معرفت بخشی قیاسْ دشواره دور را درمی افکند، و بوعلی پاسخی فروتنانه به آن می دهد. درباره این نامه نگاری تا کنون دو پژوهش انجام یافته اند که بیشتر صبغه تاریخی دارند و وضوح منطقیِ رضایت بخشی به بحث نمی دهند. جستار پیشِ رو، افزون بر تلاش برای زدودن این کاستی، چهار نکته تازه را به ادبیات بحث می افزاید: (1) بوعلی در پاسخ به نامه بوسعید، بر خلاف برخی ظواهر متن، دو تقریر از یک راه حلّ را پیش می نهد، نه دو راه حلّ جداگانه را. (2) راه حلّ بوعلی را می توان مبتنی بر پیش دیدی از تمایز میان قضایای حقیقی و خارجی دانست. (3) مدّعای ابراهیم نوئی که می گوید چنین راه حلّی را جز غروی نائینی هیچ منطق دانی مطرح نکرده دیگر پذیرفتنی نخواهد بود. (4) برخی از پس زمینه های تاریخیِ طرح دوگانه حقیقی/خارجی از سوی فخرالدین رازی، و احتساب آن در قیاس ها از سوی شمس الدین سمرقندی، آشکار خواهد شد.
سه معنای قضیه خارجیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جاویدان خرد پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
215 - 244
حوزه های تخصصی:
ابن سینا در آثار متعدد خود به کاربردهای مختلف «هر ج ب است» اشاره کرده و معانی مختلفی برای آن برشمرده است و پیروان او این کاربردها را «قضیه حقیقیه» و «قضیه خارجیه» نامیده اند. مثال های ابن سینا برای «قضیه خارجیه» برخی صرفا ناظر به زمان حال است و برخی به زمان های گذشته و حال هر دو اشاره دارد؛ ولی پیروان ابن سینا قضیه خارجیه را به هر سه زمان گذشته، حال و آینده تعمیم داده اند. برای تفکیک این سه معنا و سه کاربرد که به ترتیب از اخص به اعم ارتقا یافته اند، آنها را به ترتیب قضیه خارجیه «خاص»، «متوسط» و «عام» می نامیم. در این مقاله نشان می دهیم که نسبت هر یک از سه معنای قضیه خارجیه به هر معنای عام تر خارجیه، شبیه نسبت آن خارجیه به قضیه حقیقیه است به این معنی که اختلاط هر دو معنای خارجیه در قیاس دقیقا احکام اختلاط هر یک از آن دو با قضیه حقیقیه را دارد.
نقش و جایگاه قیاس در آیینهِ تاریخ نظام های حقوقی؛ با تأکید بر رویه محاکم داوری بین المللی
منبع:
مطالعات فقه و اصول سال ۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
250 - 226
حوزه های تخصصی:
استدلال حیات و زندگی حقوق است. علم حقوق برای اثبات یک قضیه حقوقی از راه پر پیچ و خم استدلال قضایی می گذرد تا حقیقت امر که همان واقعیت دعوای حقوقی یا کیفری است به اثبات برسد. مفاهیم سنتی استدلال حقوقی و فرایند استنباط احکام و قواعد حقوقی، علاوه بر اشکال پایه سنتی منطق، بر مبنای استدلال از طریق قیاس قالب ریزی شده است. قیاس به عنوان یکی از روش های رایج استدلال در نظام حقوقی محدود به تصمیمات محاکم قضایی نیست، بلکه می توان اظهار داشت که رویه قضایی تنها یک مصداق مهم از کارکردهای استدلال قیاسی است وگرنه این سبک استدلال، در حوزه های گوناگون و پهنه گسترده حقوق نقش ایفا می نماید. نمونه بارز این امر رویه محاکم داوری بین المللی است. محاکم داوری بین المللی استفاده گسترده ای از قیاس و اقتباس قضایی، با اشاره به رویه قضایی محاکم محلی از یک سو و از سوی دیگر به آرای سابق محاکم داوری و سایر محاکم بین المللی داشته اند. تحلیل آرا و نظرات محاکم داوری نشان می دهد که توسل به قیاس یکی از موارد رفع خلأ و سکوت در معاهدات و ابهام قواعد و توسعه در این حوزه از حقوق بین الملل است. داوران اغلب نیروی محرکه قیاس را بر مبنای عدل و انصاف و ایده رفتار مشابه به قضایای مشابه یا تثبیت یکدستی و انسجام سیستم تشریح می نمایند. مقاله حاضر ضمن بررسی مفهوم قیاس و زمینه های شکل گیری و پیشینه تاریخی آن در نظام های اصلی حقوقی، با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به بررسی نقش استدلال قیاسی در رویه محاکم داوری بین المللی می پردازد.