مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
قیاس
حوزه های تخصصی:
در میان روش های رایج برای تحصیل معرفت، روش «استقرایی» از اهمیتی فراوان برخوردار است. اما این روش با تمام مزایا و اهمیتی که دارد، ظاهرا از لحاظ فلسفی یقین آور نیست. یقین فلسفی در صورتی حاصل می گردد که بین مقدمات استدلال و نتیجه حاصل از آن (مانند قیاس) ارتباط منطقی و تولیدی وجود داشته باشد. در استدلالات استقرایی، بین مقدمات و نتیجه استدلال، گسست منطقی وجود دارد و مقدمات مولد نتیجه به شمار نمی آیند. بنابراین، این پرسش مطرح است که اگر استقرار یقین آور نیست، چگونه می توان بدان اعتماد کرد؟ برای پاسخ به این سوال، راه حل هایی متفاوت ارایه گردیده است.
این نوشتار، که با رویکرد تطبیقی به مساله استقرا نگریسته است، ضمن اشاره به تعریف «استقرا» و تفاوت های آن در فضای اسلامی و غربی و خلط هایی که از توجه نکردن به این تفاوت ها پدیدار گشته، به تبیین و نقد اجمالی این راه حل ها می پردازد.
نقش بازتحلیل در تغییرات صرفی زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان شناسان بازتحلیل را در مقام یکی از ساز و کارهای مهم تغییر زبانی طبقه بندی کرده اند. بازتحلیل می تواند موجب تغییرات صرفی و نحوی شود. در بعضی از تغییرات صرفی، سخنگویان ساختار تاریخی و اولیه کلمه یا کلماتی را نادیده می گیرند و برای آنها ساختار ثانویه و کاملا متفاوتی قائل می شوند و از این راه، کلمات یا تک واژهای جدیدی پا به عرصه وجود می گذارد. این بازتحلیل و تلقی ثانویه، بیشتر حاصل ناآگاهی، کم سوادی و یا بی دقتی است. به طور معمول، در دستور سنتی، ساخت های حاصل از بازتحلیل را «غلط مشهور»، «اشتقاق عامیانه» و «صورت جعلی» می نامند. ولی شواهد مربوط به زبان فارسی و زبان های دیگر بیانگر آن است که بسیاری از ساخت های بازتحلیل شده، استعمال عام می یابند و به اصطلاح در زبان جا می افتند. ما در این تحقیق به بررسی نقش بازتحلیل در تغییرات صرفی زبان فارسی نو خواهیم پرداخت و با شواهد عینی که بیشتر از کتاب ها و مقالات دارای ماهیت تجویزی و ریشه شناختی استخراج کرده ایم، نشان خواهیم داد که در این زبان، بسیاری از تغییرات صرفی در نتیجه عملکرد بازتحلیل به وجود آمده است. منظور ما از فارسی نو، فارسی دوره اسلامی تاکنون است.
نقد و نگاهى بر حکایت طوطى وبقال در مثنوى مولوى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این نوشته کوششى است در نقد و بررسى یکى از حکایات مثنوى مولوى که به نظر نگارنده، شارحان مثنوى، در شرح جزئیات آن، تو جه کافى نداشته اند. مخاطب در این مقال با معنای پیش نهادى نگارنده، در خصوص یک واژه، آشنا مى شو د. در صو رت پذ یرش استدلال هاى مو جو د، چشم ا نداز تازه اى، در حو زه ى مثنوى پژوهى، باز مى گردد که در تفسیر دیگر حکایات مثنوى بى تأثیر نخواهد بود. واژه ى مذکور "کل " است که در بیت زیر آمده است: دید پر روغن دکان و جاش چرب بر سرش زد گشت طوطى کل ز ضرب شارحان مثنوى، واژه فوق را به معنى "کچل " گرفته اند، اما نگارنده در کوششى که در این گزارش به عمل آورده، به این نتیجه رسیده که کل در بیت یاد شده به معناى گنگى و ناتوانى ازگفتار است. این نتیجه در یک فرایند عقلى و نقلى حاصل گشته است.
استدلال در اعتباریات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده
اعتباریات از مسائل مهم فلسفه جدید اسلامی و نیز علم اصول است. در فلسفه اسلامی سنتی «اعتباریات» به صورت مستقل مورد بحث قرار نگرفته است؛ تا اینکه علامه طباطبایی در کتاب «اصول فلسفه و روش رئالیسم» آن را مطرح میکند. در علم اصول هم، صرفاً مجموعه مباحثی پراکنده در این زمینه وجود داشته و تحت عنوان واحدی مطرح نشده است و آن مباحث هم عمق کافی ندارد. در سلسله بحثهای «فلسفه علم اصول» بحث اعتباریات را به صورت برجسته مورد تحقیق قرار دادهام. یکی از مباحث قابل طرح در این زمینه جریان استدلال منطقی در اعتباریات و عدم آن است. علامه طباطبایی و شاگرد بزرگ او شهید مطهری، بر عدم جریان استدلال منطقی در اعتباریات استدلال میکنند. راقم این سطور گمان میکند که این نظر درست نیست. مقاله حاضر این استدلال را بازگو میکند.
منابع حقوق در قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار که با هدف مقایسه میان منابع حقوق اسلامی و حقوق موضوعه و امکان مستند سازی منابع حقوق موضوعه بر آیات قرآن شکل گرفته است، شامل دو بخش است: در بخش نخست، منابع حقوق اسلامی و مستندات قرآنی حجیت آنها مورد بحث قرار گرفته است. در این بخش، تمامی منابع معتبر در نگاه شیعه و اهل سنت با نگاهی گذرا به اختلاف این دو مشرب، مورد توجه قرار گرفته است که عبارتند از: کتاب، سنت، عقل، اجماع، قیاس، استحسان، مصالح مرسله، سد ذرایع و فتح ذرایع. در بخش دوم، از منابع حقوق موضوعه و همانندی ها و تفاوتهای آنها با منابع حقوق اسلامی و امکان مستند سازی آنها به آیات قران بحث شده است. قانون رویه قضایی، دکترین قضایی، عرف و قانون طبیعی از منابع حقوق موضوعه معرفی شده اند. از این جمله، قانون، در صورتی از منابع حقوق اسلامی به شمار می آید که بر گرفته از منابع حقوق اسلامی باشد. رویه قضایی نیز، یا تفسیر کتاب و سنت است، و یا شهرت و عرف. و در هر صورت می توان از مستندات حجیت کتاب و سنت و شهرت و عرف برای حجیت رویه قضایی بهره برد. دکترین قضایی همان اجماع است و مستندات حجیت آن می تواند ادله حجیت اجماع باشد. و اما عرف، در صورتی که منبع مستقل باشد می توان از آیات قرآن برای حجیت آن سود برد و اگر منبعی غیر مستقل باشد می توان برخی از اقسام آن را حجت دانست. قانون طبیعی نیز در حوزه استنادات قرآنی می باشد.
نقد کتاب القیاس النحوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله پژوهشی است درباره ایرادات کتاب "القیاس النحوی" که اهم آنها در زیر می آید:اشکال اول: با اینکه موضوع اصلی کتاب «القیاس» است، اما نه آن را تعریف کرده و نه معنای اصطلاحی آن را ذکر نموده است.اشکال دوم: مولف محترم توضیح نداده است که چگونه عبدالله بن ابی ابی اسحاق قیاس را توسعه داد.اشکال سوم : مولف محترم از کتاب سیبویه متنی به عنوان مثال برای قیاس آورده است در حالی که این متن هیچ قیاسی ندارد.اشکال چهارم: مولف محترم ادعا کرده است که سیبویه از واژه های «غلط» و «خطا» به جای واژه «شاذ» استفاده کرده است در حالی که چنین نیست.اشکال پنجم: مولف محترم ادعا کرده است که قیاس سیبویه دو نوع است؛ در حالی که این کلام دقیق نیست.
بررسی برهم کنش صرف و معنی شناسی در مطالعات دستوریان مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله نگرش های معنی شناختی دستوریان مسلمان تا نیمه نخست قرن دهم هجری قمری بررسی شده است. پس از معرفی گذرای چهار پژوهش انجام شده در این زمینه در قسمت دوم، با مراجعه به منابع دسته اولِ نگاشته شده از سوی دستوریان، از سیـبویه [161/ 180 هـ.ق] تا سیـوطی [911 هـ.ق]، ابتدا مباحث «تصریف» از مباحث «نحو» جدا شده و سپس برمبنای تقسیم بندی مباحث تصریفی از سوی ابنعصفور [669 هـ.ق] به برجسته سازی نکات معنی شناختی در هر قسم پرداخته شده است تا در قسمت پایانی اینگونه نتیجه بگیریم که جایگاه معنی در مطالعات تصریفی دستوریان این دوره، چه در استدلالهای صرفی و چه در توصیفات صرفی آنان، جایگاهی محوری بوده است؛ چنانکه «معناداریِ» ساختهای صرفی در استدلالهای قیاسیِ آنان حد وسط در اقترانی حملی و مقدم مثبت یا تالی منقوض در استثنایی اتصالی قرار می گرفته و «معنا»ی صورتهای صرفی در توصیفات صرفیِ اینان تعیین کننده نوع رابطه صوری بین صورتهای صرفی بوده است.
علل ورود تنقیح مناط به مذهب امامیه
حوزه های تخصصی:
تنقیح مناط یکی از قوانین و قواعد اصول فقه است که برای استنباط احکام و قواعدشرعی به کار گرفته می شود. به طورکلی، یکی از شیوه های تعمیم احکامی است که برای وقایع و موارد خاص صادر شده و با این روش خصوصیات آن واقعه یا فرد خاص که در حکم دخیل نیست شناسایی شده کنار زده می شود و حکم در همه موارد مشابهٌ به جاری می گردد. این اصطلاح را، ابتدا، علمای اصولی عامه به کار گرفتند و سپس، در قرنهای بعد از پنجم هجری، با زایش مکتب حله و گرایش علمای اصولی امامیه به عقل گرایی و رد اٍخباری گرایی وارد حوزه اصولیین امامیه گردید. گرایش به توسعه ادله لُبی، تفریق بین قیاسِ ظٍنی و قیاسِ قطعی، نفی حجیت خبر واحد و رأی و قیاس، تنقیح و تهذیب اخبار، ظهور عقل گرایانی همچون ابن ادریس حلی، شیخ طوسی، شیخ انصاری، علامهحِلی، و ظهور و گسترش مکتب حله از علل اصلی ورود تنقیح مناط به مذهب امامیه است.
مقایسه تقریر برهان جهان شناختی بر اثبات خدا نزد ابن سینا و سویین برن
حوزه های تخصصی:
تقریرهای مختلفی از براهین جهان شناختی در اثبات وجود خدا ارائه شده که یکی از معتبرترین آن ها، برهان وجوب و امکان است. ابن سینا آن را در چند کتاب خود به ویژه در «اشارات و تنبیهات» به تفصیل مطرح کرده؛ و آن را برهان صدیقین نامیده است. فیلسوف دین معاصر، ریچارد سویین برن نیز در ذیل براهین جهان شناختی، این برهان را مورد اشاره قرار داده است. هر چند تقریر این دو فیلسوف از برهان مذکور دارای مبانی و پیش فرض های مشترکی است؛ از قبیل غیر بدیهی دانستن وجود خدا، اثبات پذیر دانستن آن و استفاده از یکی از ویژگی های عالم به نام امکان، اما تفاوت های عمده ای نیز میان آن دو وجود دارد: از جمله این که ابن سینا، با ارائه برهان وجوب و امکان که یک قیاس مبتنی بر بدیهیات است، وجود خدا را به صورت یقینی اثبات پذیر می-داند، اما سویین برن با تکیه بر روش استقرایی و ارائه مجموعه براهین به جای یک برهان، وجود خداوند را به صورت محتمل قابل اثبات می داند. در این مقاله، با بررسی و مقایسه این دو تقریر معلوم می گردد که تقریر ابن سینا از این برهان، بر تقریر سویین برن رجحان دارد.
درنگ در تعریفی دیگر از قضیه خارجیه و حقیقیه و دست آوردن آن(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
محقق نایینی از جمله اندیشمندان شیعی در علم اصول فقه است که با دسته بندی قضایا به حقیقیه و خارجیه، احکام شرعی را بر قضایای حقیقیه بنیان گذارده است.
این نوشتار کوشیده است افزون بر گزارش تعریف های این محقق توانمند از گزاره های یاد شده و پاسخی که وی ـ بر پایه آن تعریف ها ـ به شبهه دور در شکل نخست قیاس اقترانی داده است، به نقد این تلاش ها بپردازد.
علل پای بندی پیروان مکتب عرفانی بغداد به رعایت شریعت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مکتب عرفانی بغداد تقریبا از اوایل سده دوم هجری و اندکی پس از تاسیس بغداد، توسط برخی از صوفیان، از جمله معروف کرخی، در این شهر شکل گرفت و بعد از او از طریق سری سقطی ادامه یافت تا نهایتا به وسیله جنید بغدادی شکل کامل خود را به دست آورد. این مکتب در قرن چهارم به پشتوانه آموزه های جنید و توسط شاگردانش هم چون شبلی، واسطی، جریری و ... به اوج شکوفایی خود رسید. مهم ترین وجه تمایز پیروان این مکتب، تقید و التزام شدید آنان به رعایت ظواهر شریعت است. واکنش این عده نسبت به پیروان مکتب سکر را مهم ترین دلیل این مساله می دانند و با مطرح ساختن مبحث سکر و صحو، سعی در توجیه آن می کنند، بدین طریق که جنید بغدادی صاحب صحو و هوشیاری است و به همین سبب او و دیگر بغدادیان، به سبب داشتن این خصیصه، گرفتار سکر نمی شوند و در نتیجه، همیشه آماده انجام دستورهای شریعت هستند. هرچند مبحث فوق در توجیه این مطلب صحیح است، اما تنها عامل تقید بغدادیان به انجام ظواهر شریعت نیست، بلکه عوامل دیگری نیز در آن دخیل است. در این مقاله ابتدا با بررسی حوزه رواج و گسترش مکتب بغداد در قرون سوم و چهارم و پنجم به معرفی اجمالی مهم ترین پیروان آن پرداخته می شود و سپس علل تقید بنیان گذاران این مکتب به رعایت ظواهر شریعت بررسی خواهد شد
تحقیق و تصحیح انتقادی رسالة نُکَت المنطق اثر ابن سینا
حوزه های تخصصی:
رسالة نکت المنطق یکی از آثار منطقی کوتاه و نکته دار ابن سینا است که تاکنون به چاپ نرسیده و تنها در حدود نیمی از آن ــ که بیغلط هم نیست ــ در حاشیة کتاب شرح الهدایة الأثیریّة نوشتة ملاّصدرا به صورت چاپ سنگی منتشر شده است. تصحیح تحقیقی این رساله برپایة سه نسخة موجود در کتابخانه های استانبول، یک نسخه از کتابخانة مجلس سنا و نیمة یادشده در چاپ سنگی انجام گرفته است.
برخی از ویژگیهای این رساله در سنجش با دیگر آثار مهمّ منطقی شیخ بدین قرار است: اولویّت و تقدّم بخشیدن به مباحث «تصدیقات» بر مباحث «تصوّرات»؛ دسته بندی جامع احکام قوای چهارگانة آدمی در عین ایجاز؛ تعریف متفاوت برای «قضیّه» و دسته بندی قضایا از آغاز به سه دستة «حملی»، «متّصل» و «منفصل»، بدون کاربرد واژة «شرطی»؛ و مختص دانستن قضایای «شخصی» به قضایای حملی.
وجه شیء(وجه محمول) و وجه گزاره (وجه سور) در منطق اسلامی (De re and De dicto Modality in Islamic Traditional Logic)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در کتاب های منطق سنتی ما قید ضرورت و امکان گاهی پیش از جمله، گاهی پیش از محمول و گاهی پس از جمله میآید و در نتیجه نمیتوان از ظاهر جمله تشخیص داد که عملگر وجه، جمله را مقید میکند یا محمول را و به اصطلاح وجه سور (de dicto) است یا وجه حمل (de re). در این مقاله با بررسی نقیض و عکس جمله های موجه و نیز محل آنها در مقدمه های قیاس کوشش میکنیم پاسخی برای این پرسش مهم پیدا کنیم.
روش نحوی ابوحیان
حوزه های تخصصی:
ابوحیان در نحو بیشتر به مکتب بصره تمایل دارد و روش سیبویه را الگوی خویش قرار می دهد اما به شکل تعبدی از علمای بصره پیروی نمی کند . او در اصول نحوی برخلاف کوفیان عمل می کند و از هیچ قبیله ای شاهد نمی آورد مگر اینکه لهجه آنها خالص بوده و با عجمه و لکنت نیامیخته باشد. ابوحیان همیشه موضع مخالف در برابر کوفیان ندارد بلکه در مواردی که آنان را بر حق می بیند با آن ها موافقت می نماید . نظر نحوی ابوحیان فقط در یک مورد با آرای علمای بغداد توافق دارد و آن عبارتست از جائز شمردن صیغه تعجب از افعال ناقصه منفی ‘ مانند : ((لیس))و ((مازال)). ابوحیان از ابن مضاء متأثر گردید و به الغاء عامل روی آورد ولی موضعی متعادل بین مذهب ابن مضاء و روش طرفداران نظریه عامل داشت .
نگاهى به تاریخچه دانش صرف و نقد و بررسى کتاب شافیه اثر ابن حاجب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دانش تصریف که وظیفه تجزیهءکلمات را بر عهده دارد در ادبیات عرب سخت با اهمیت است چه بوسیلهء قالبهایى که توسط دانشمندان علم صرف ارائه شد زبان عربى گسترش لغوى یافت. در نیمه نخست سدهء3 ق ابو عثمان مازنى کتابى مستقل در صرف تألیف کرد پس از او جنبش تألیف در علم صرف همچنان ادامه یافت تا این که در سدهء7 ق ابن حاجب کتاب الشافیة فى التصریف را نوشت و بسیار مورد توجه قرارگرفت به گونه اى که سبب شد تألیفات گوناگونى در باره آن به رشته تحریر در آیدکه تقریبا محتواى اصلى همهء آنها یکى است. در میان همهء این تألیفات شرح رضى الدین استرآبادى از اهمیت ویژه اى برخوردار است. در این مقاله ضمن ارائهء تاریخچهء مختصرى از علم صرف و معرفى برخى آثارکه در این زمینه نگأشته شده، به بررسى کتاب شافیه و نقد و بررسى شرحهاى آن پرداخته شده است.
گونه های کاربرد قیاس در فقه شیعه بر اساس کتاب جواهر الکلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله قیاس و چگونگی برخورد با آن از مسائل دیرین در فقه و اصول مذاهب است. در این میان، در مذهب شیعه هر چند رویکرد کلی از دیر باز رویکردی منفی بوده است و هنوز هم این رویکرد ادامه دارد، ولی مطلب مهمی که صرف نظر از دیدگاه های اصولی فقها باید مورد توجه بیشتر و دقت نظر عمیق تر قرار گیرد، برخورد آنان با قیاس در کتاب های فقهی است. در کتب فقهی مواردی را می توان یافت که به نظر می رسد مصداق استفاده از قیاس باشد. این مطلب با نظریه مشهور شیعه یعنی بطلان قیاس، سازگاری ندارد.
مقاله حاضر بر اساس همین رویکرد و با مبنا قرار دادن کتاب جواهر الکلام به ذکر نمونه هایی پرداخته که به قیاس بودن آن ها تصریح شده یا تعریف قیاس بر آن ها منطبق است و در صدد پاسخ گویی به پرسش هایی است که در این زمینه مطرح می باشد.
نمونه هایی از کاربرد قیاس در آثار فقهی شیخ طوسی
حوزه های تخصصی:
مساله قیاس و چگونگی برخورد با آن از مسائل دیرین در فقه و اصول مذاهب است. در این میان، در مذهب شیعه هر چند رویکرد کلی از دیر باز رویکردی منفی بوده است و هنوز هم این رویکرد ادامه دارد ولی مطلب مهمی که صرف نظر از دیدگاه های اصولی فقها باید مورد توجه بیشتر و دقت نظر عمیق تر قرار گیرد، برخورد آنان با قیاس در کتاب های فقهی است. در کتب فقهی مواردی را می توان یافت که به نظر می رسد مصداق استفاده از قیاس باشد. این مطلب با نظریه مشهور شیعه یعنی بطلان قیاس، سازگاری ندارد.مقاله حاضر با همین رویکرد و با مبنا قرار دادن کتاب های شیخ طوسی به استقراء در مواردی پرداخته که به قیاس بودن آن ها تصریح شده یا تعریف قیاس بر آن ها منطبق است. آیا حقیقت و ماهیت قیاس در نزد فقها از وضوح مفهومی کاملی برخوردار نبوده و در نتیجه جا برای ارائه تعریف های جدید و تازه از قیاس باطل و صحیح وجود دارد و یا مشکل به مقام عمل بر می گردد و نوعی بی دقتی رخ نموده و یا این موارد، اگر چه در ظاهر و نگاه ابتدایی قیاس به نظر می رسند، اما اصولا قیاس باطل نیستند. به نظر می رسد برای پاسخ قطعی به این سوالات لازم است مساله قیاس بار دیگر مورد مطالعه و دقت نظر علمای اصول قرار گیرد.
قیاس؛ بنیادهاى مفهومى و زمینه هاى تاریخى(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله پس از نقد و تحلیل تعاریف اصطلاحى قیاس، تعریف برگزیده نویسنده ارائه شده و سپس با تفصیل به تحلیل ارکان چهارگانه قیاس ـ اصل، فرع، حکم اصل، علت ـ و بیان شرایط آنها پرداخته شده است. بیشتر حجم مقاله به بررسى راههاى کشف علت و ملاک حکم اختصاص دارد دراین بخش با تحلیل عناوین «نص»، دلالت اقتضاء ایماة و تنبیه، مفهوم، اجماع، سیر و مستقیم مناسبت، شبه، طره، دوران، وحدت طریق، تنقیح مناط» به بررسى امکان یا عدم امکان تعدى از حکم اصل به فرع در هریک از عناوین مذکور پرداخته شده است.