مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
قیاس
حوزه های تخصصی:
دادستان مینوی خرد متنی به زبان فارسی میانه،مشتمل بر 63 فصل و در شمار اندرزنامه هاست. در قرن 14 میلادی «نریوسنگ» آن را به زبان سنسکریت ترجمه کرده است.ترجمه نریوسنگ ترجمه ای لفظ به لفظ است و بدون مطالعه متن فارسی میانه قابل درک نیست و زبان آن ویژگی هایی دارد که آن را از سنسکریت کلاسیک متمایز و به زبان های ایرانی نزدیک می سازد. مینوی خرد سرشار از نام ایزدان و شخصیت های اساطیری است. مترجم این نام ها را به شیوه های مختلفی ترجمه کرده که در این مقاله بررسی می شوند.
سرمقاله:راز بداهت شکل اول قیاس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
راز بداهت شکل اول قیاس چیست؟ ارسطو شکل اول را کامل و سایر اشکال را ناکامل میداند از اینرو سایر اشکال را بوسیله» شکل اول اثبات میکند. وی قیاسهای شکل اول را نیز بوسیله توضیح مفهوم «حمل شدن بر همه» و «حمل نشدن بر هیچ» تبیین کرده است. قیاس ارسطو باندازه» قیاس بوعلی صوری نیست (این امر را میتوان از نگرش آنها به موضوعاتی چون مقولا ت، مثال نقض، و شکل چهارم بدست آورد.) از اینرو در تبیین قیاس، معلم اول از سیاق حملی ـ A بر هر B تعلق میگریدـ ولی شیخ از سیاق ربطی ـ هر A ،B است ـ بهره برده است. در سیاق ربطی، شکل اول بدیهی بشمار رفته و قیاس مساوات باید به آن ارجاع گردد؛ ولی در سیاق حملی، آشکار میشود که شکل اول نیز مانند اصل مساوات مدیون تعدی نسبت است و لا زم نیست یکی به دیگری ارجاع گردد.
ارزیابی ترجمة عربی «قیاس ارسطو» (دفتر دوم)
حوزه های تخصصی:
ارغنون ارسطو حدود یازده قرن پس از پیدایش، به عربی ترجمه شد و دانشمندانی مانند فارابی و ابن سینا پس از آشنایی با همین ترجمه ها، دست به خلق آثار منطقی در جهان اسلام زدند و همین آثار سبب پیدایش و بالندگی منطق میان مسلمانان شد. تحلیل و ارزیابی نخستین ترجمه های ارغنون سبب می شود از یک سو با اهتمام مسلمانان به میراث یونانی در سده های نخستین و از سوی دیگر با میزان صحت و دقت این ترجمه ها آشنا شویم. عبدالرحمن بدوی نخستین ترجمه های عربی از مجموعة ارغنون ارسطو به علاوة ایساغوجی فرفوریوس را در یک مجموعة سه جلدی جمع آوری و تصحیح کرده است. پس از مقایسة ترجمة عربی «قیاس» با متن یونانی و ترجمة انگلیسی جنکینسون و ترجمة فارسی ادیب سلطانی از تحلیلات اولی (دفتر دوم)، با حدود صد مورد اختلاف کلی و جزئی مواجه شدیم. این اختلافات را با عباراتی مانند، کاستی ها در ترجمه، عربی نامفهوم، عبارات اضافی، خطای ترجمه، تغییر مثال، خطای تصحیح، و ترجیح نسخة بدل دسته بندی کرده ایم.
تعمیم حکم به استناد کشف علت از دیدگاه امام خمینی
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث مهم در علم فقه و اصول، مسئله راه های تعدی از نصوص شرعی است که به موازات آن، بحث راه های کشف علت نیز مطرح می شود. به نظر می رسد که این مسئله هنوز جایگاه شایسته خود را در فقه شیعه، به دست نیاورده است. نوع فقهای شیعه برای تعدی حکم از مورد نص، علاوه بر استفاده از قیاس منصوص العله و قیاس اولویت، به تنقیح مناط، الغاء خصوصیت و مناسبت حکم و موضوع، استناد می کنند. در مقابل، قیاس، استحسان و مصالح مرسله، مستند اهل سنت برای انجام این کار است. تنقیح مناط خود به دو نوع تقسیم می شود: تنقیح مناط قطعی و تنقیح مناط ظنی. هرجا فقها به تنقیح استناد می کنند، مرادشان تنقیح مناط قطعی است و اساساً تنقیح مناط ظنی را قیاس باطل، به شمار می آورند. اما آیا واقعا همه موارد تمسک فقها به تنقیح مناط، قطع آور است. در این صورت، چرا در برخی موارد، یک فقیه دلیلی را تنقیح مناط دانسته و بدان استناد کرده، ولی فقیه دیگر آن را قیاس باطل و مردود شمرده است؟ نظر به ابهام هایی که در تعاریف این اصطلاحات وجود دارد و نیز به علت وجود شبهاتی در مصادیق تنقیح مناط و الغاء خصوصیت و تشکیک در قطعی بودن آنها، به نظر می رسد مطالعه موارد تعمیم حکم توسط فقها برای درک بهتر مقصود آنان می تواند گام موثری باشد. در این تحقیق، تلاش شده است تا نمونه هایی از تعمیم حکم در آثار امام خمینی; به منظور آشنایی بیش تر با اندیشه های فقهی ایشان مورد بحث قرار گیرد.
تأملی فقهی درباره اعتبار رشد از نظر ازدواج در عقد نکاح(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مرورى بر ویژگى هاى فرضیه و نقش آن در مطالعات تجربى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرضیه به عنوان پاسخ موقّت به سؤالات تحقیق، برآورد حدسىِ روابط بین متغیّرهاى آن، وهدایتکننده منظّم و استوار فرایند پژوهش، یکى از سازه هاى مهمّ معرفتى در هر پژوهش علمى بهشمار مى رود؛ ابزار نیرومندى است که با هدف دستیابى به نتایج اطمینان بخش، ابداع شده است.فرضیه با الهام از تفکرى تئوریک، و برپایه شناخت مقدّماتى پدیده مورد مطالعه (مرحله اکتشاف)،بیانگر استنباطى مستدل درباره اوصاف، حالات، و رفتارهاى پدیده مورد مطالعه است. به استثناىمطالعات توصیفى و اکتشافى، تقریبا همه مطالعات با فرضیه یا مجموعه اى از فرضیات به هم پیوستهآغاز مى شوند و استمرار مىیابند. این نوشتار درپى آن است تا پس از بررسى ابعاد مفهومىِ«فرضیه»، با رویکردى روش شناختى، به بحث درباره گونه ها، ویژگى ها، و کارکردهاى آن در فرایندمطالعه علمى بپردازد و دیدگاه هاى مختلف در این خصوص را تحلیل نماید.
تبیین در علوم طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، پس از درآمد، دو گزارش کم و بیش تفصیلی از تاریخ علم- از خطه دانش پزشکی- نقل شده است تا عیان شود دانشمندان هرگاه با مشکلی رویاروی می شوند. عملاً چگونه آن را حل کرده، تفسیر و تبیین می کنند. سپس از انواع گوناگون تبیین سخن به میان می آید، تعریف و توصیف می شوند. در پی آن، همین تبیین های گوناگون بررسی انتقادی می شوند. در پایان، ابتدا مشرب تجربه گرایی تشریح می شود و سپس به معضل اندیشه سوزی در تجربه گرایی اشارت رفته، مستدل شده است بدون گره گشایی از آن، نمی توان ملتزم به تجربه گرایی شد.
مدلی مفهومی برای ساخت نظریه های کاربردی در علوم اجتماعی: چگونه دنیای معنابخشی کارورزان و اندیشمندان را به هم پیوند دهیم؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دنیای هزارتوی ذهن آدمی با معجون نظریه و نظریه پردازی عجین شده است. این ویژگی، قدرت خلاقیت و آفرینندگی را ‐ به مدد کلمات، نشانه ها و سمبل ها ‐ به آدمی ارزانی داشته است. این توانایی گاهی انسان را در یافتن راه حل مشکلات یاری رسانده و گاهی هم فارغ از دغدغه های زندگی بوده و بیشتر به شکل هنر نمایان شده است. مظهر و جلوه این توانایی که گاه مفید و گاه غیر مفید بوده، واژة نظریة خوب را در ادیبات علم، پیشِ روی اندیشمندان و سیاستگذاران و مدیران قرار داده است.
در این نوشتار تلاش شده تا بر چیستی یک نظریة خوب توضیحی فراهم آید و فرآیند نظریه پردازی به عنوان یکی از جدی ترین فعالیت های ذهن، بررسی شود. این مقاله در دو بخش به نگارش درآمده است: بخش نخست مقاله بر چیستی نظریة خوب متمرکز شده و مدل هایی که به تبیین این موضوع پرداخته اند بررسی می شود. در این بخش شاخص های خوب بودن نظریه به سه دسته فلسفی، روش شناختی و کاربردی تقسیم شده است. در بخش دوم مقاله، با نقد مدل های موجود در زمینة پیوند نظریه و عمل (شکل دهی نظریة خوب)، مدلی برای پیوند دادن معنابخشی کارورزان و اندیشمندان ارائه شده است. این مدل برای ساخت یک نظریة خوب بر همکاری کارورزانِ عمل گرا و اندیشمندانِ علم گرا تأکید ویژه داشته و بر این باور است که نظریه های تجویزی کارورزان باید با نظریه های توصیفی و هنجاری اندیشمندان درهم آمیزد، تا نوعی نظریة خوب شکل گیرد.
نقدی بر نظریه کاشفیت رضای متاخر مکره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ماده 190 قانون مدنی شرایط عمومی صحت عقود را بیان داشته است. مطابق این ماده برای انعقاد هر عقد قصد و رضای طرفین ضروری است. عدم وجود قصد موجب بطلان عقد و فقدان رضا سبب عدم نفوذ آن است. تقارن قصد و رضا از شرایط صحت عقود نیست و ممکن است عقدی با قصد واقع شود در حالی که رضای معتبر را همراه ندارد. چنین شخصی که در نتیجه فشار نامشروع خارجی عقد را منعقد می کند مکره نامیده می شود. عقدی که در نتیجه اکراه منعقد می-شود، غیرنافذ است و با رضای متاخر مکره تنفیذ می گردد. قانون مدنی در مورد اثر رضای متاخر مکره حکم خاصی ندارد اما اجازه مالک در عقد فضولی را کاشف دانسته است. حقوقدانان با اخذ ملاک از عقد فضولی، حکم ماده 258 قانون مدنی را به عقد اکراهی نیز تسری می دهند. با ملاحظه مبانی عقد فضولی و ماده 258 قانون مدنی از یک سو و شرایط صحت استدلال از طریق قیاس از سوی دیگر، به نظر می رسد قیاس مذکور از جمله قیاس های معتبر نباشد. در نهایت با استناد به اصول حقوقی، می توان ناقلیت رضای متاخر مکره در عقد اکراهی را پذیرفت.
دستگاه منطقی قرآن کریم در افق منطق صوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هر چیزی که ساختار منسجم و معقولی دارد، دارای ساختار و دستگاهی منطقی است. قرآن کریم نیز در مقام کتاب آسمانی ای که بر پیامبر اکرم(ص) نازل شده، دارای ساختار و دستگاهی منطقی است. از آنجا که قرآن کریم بر انسان ها نازل شده و قصد خروج انسان ها از ظلمت ها به نور را دارد باید دارای ساختاری بر وفق ادراک انسان ها باشد. ساختار فکری و ادراکی انسان ها بر ساختار منطق ارسطویی ـ که چیزی جز ساختار ادراکی و فکری نوع بشر نیست ـ مبتنی است. از این روی، ساختار قرآن کریم نیز ـ به این دلیل که خطاب به انسان هاست ـ باید براساس ساختار منطق ارسطویی باشد. ساختار منطق ارسطویی مبتنی بر برهان و خطابه و جدل و شعر و سفسطه است. ساختار قرآن کریم نیز مبتنی بر منطق ارسطویی ـ یعنی منطق نوع بشر ـ است، منتهی از آنجا که قصد قرآن کریم خروج آدمی از ظلمت ها به نور است، با دوری جستن از تعابیر شعری (خیالی) و سفسطی (کاذب)، به برهان و خطابه و جدل اکتفا نموده است.
معناشناسی تنقیح مناط مقارنه با مفاهیم مشابه و روش شناسی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تنقیح مناط یکی از قوانین و قواعد اصول فقه است که برای فرایند استنباط و به منظور دست یابی به مناط به کار می رود و به طور کلی، گونه ای از تعمیم احکامی است که برای وقایع و موارد خاص صادر شده است و با این روش، خصوصیاتی از آن واقعه یا فرد خاص شناسایی می شود که در حکم تأثیر گذار نیست؛ آن گاه، این خصوصیات، کنار زده می شود و حکم به همه ی موارد مشابه، تسری پیدا می کند و چنانچه به صورت قطعی باشد، حجت و معتبر است.
تنقیح مناط، از مباحث الفاظ است و استناد به آن، همسان با استناد به عام یا مطلق است.
دست یابی به مناط، از طریق شَمّ فقاهت و گستره ی فکری فقیه، تناسب حکم و موضوع و نیز فهم دقیق عرفی، امکان پذیر است. جریان تنقیح مناط در فروعات فقهی ای بیشتر به چشم می خورد که جنبه ی اجتماعی دارند و تنظیم کننده ی روابط صحیح و عادلانه ی میان افراد جامعه می باشند و در نصوص، از سابقه ی کمتری برخوردار می باشند.
چنانچه در شریعت، به وصف موثر تصریح شده باشد و به الغای اوصاف و ملازمات، نیازی نباشد، به آن، تحقیق مناط گویند که از اعتبار شرعی برخوردار است، ولی اگر استنباط، بر روش قطعی مبتنی نباشد و دست یابی به مناط، بدون توجه به نص صورت گیرد، از آن به تخریج مناط تعبیر می شود که از دیدگاه امامیه، معتبر نیست.
کاوشی در مبانی نظری استنباطات فقهی سید مرتضی در «ناصریات»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در میان فقیهان، این جمله مشهور است که: «فقیه ترین مردم آشناترین ایشان به اختلافات فقهی است». گویا کسی که همه مواضع فقهیِ پیشوایان و مجتهدان مذاهب و دلایل آنها را از نظر گذرانده است و به موضع فقهی خاصی به صورت مدلل و مستدل رسیده، حتماً از توانایی فقهی بیشتری برخوردار است. در میان عالمان امامیه، یکی از نخستین فقیهانی که به «فقه الخلاف» پرداخته و آثاری را در « فقه مقارَن» پدید آورده، سید مرتضی متوفای 436 قمری است. مهم ترین اثر مقایسه ایِِ سید پس از انتصار، مسائل ناصریات است که در ذیل مواضع فقهی نیای مادری وی (ناصر اطروش) شکل گرفته است. بررسی روش شناسانه استنباط ها و استدلال های سید با تأکید بر مصادر و دلایل فقهی ایشان در ناصریات، رسالتی است که در این نوشتار دنبال می شود و با نیم نگاهی به انتصار و با استناد به دیگر آثار سید، نشان خواهیم داد که «اجماع امامیه» و گاهی «اجماع اهل بیت» جایگاه ویژه ای در مواضع فقهی و کلامی ایشان یافته و تا حد زیادی خلأ خبر واحد را (که مقبول سید نیست) پرکرده است. البته ایشان در برخی آثارش مستند اصلی فقه امامیه را احادیث متواتر دانسته و در برخی از دیگر آثارش نشان داده است که می تواند با تکیه بر قرآن و احادیث نبوی (ولو خبر واحد باشند) و حتی با تکیه بر قیاس مقبول مخالفان نیز به اثبات مواضع فقهی امامیه بپردازد.
انتقال ضرورت در موجهات ارسطو؛ نگاهی ارسطویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل اساسی و مهم، راجع به موجهات ارسطو ناهم خوانی آرای وی در باب ضرورت، با آموزه های وی در حالت قیاس های مطلقه است. این مسئله از زمان خود ارسطو تاکنون مناقشات بسیاری را ایجاد کرده و تا امروز بیش تر محققان را به این نتیجه رسانده که ارسطو در موجهات خود دچار تناقض است. در این مقاله سعی شده تا با قرائتی جدید ولی تا جای ممکن منطبق با آرای ارسطو، از متن آثار خود وی و همچنین آثار شارحان نزدیک تر به وی مانند اسکندر افرودیسی، تفسیری ارائه شود تا مسئلة انتقال ضرورت از یک مقدمة ضروری به نتیجه توضیح داده شده و دیدگاه و استدلال ارسطو که چنین موردی را ممکن می سازد روشن شود.
معضل مثال نقض در قیاس ارسطو تحلیل و نقد روش اوکاسیویچ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منطق ارسطو از دیرباز یکی از سیستم های منطقی مورد توجه فلاسفه و حکما بوده است. از آن جا که لازمة داشتن نگاهی کاربردی به منطق ارسطو، فهم قیاس و اشکال سه گانه اش است، در این مقاله به بحث قیاس به طور جدی پرداخته خواهد شد. یکی از مباحث مهم قیاس ارسطو ضرب های منتج و عقیم است، با این حال نکتة جالب این است که در اعصار گذشته آن چنان که به ضرب های منتج توجه می شده است به ضرب های عقیم توجه نمی شد. در این پژوهش تلاش می شود در کنار تشریح ضرب های منتج به ضرب های عقیم به عنوان مسئله ای اصلی در منطق ارسطو پرداخته شود.
تحلیل محتوای کیفی در آیین پژوهش: ماهیت، مراحل و اعتبار نتایج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اینکه در عمده روش های کیفی از تحلیل محتوای کیفی استفاده می شود، با این حال هنوز توضیحی روشن از این روش وجود ندارد. در این مقاله روش تحلیل محتوای کیفی در بستر روش های پژوهش کیفی مورد بررسی قرار می گیرد. این روش در برابر تحلیل محتوای کمی قرار می گیرد و بیشتر از شمارش کلمات و اصطلاحات آشکار متن، با الگوها و مضامین نهان متون سر و کار دارد. به طور کلی تحلیل محتوای کیفی با واکاوی مفاهیم، اصطلاحات، و ارتباطات بین این مفاهیم سعی در استنباط و آشکار کردن الگوهای نهان در مصاحبه ها، مشاهدات و اسناد مکتوب دارد. ابتدا تعریفی از محتوا و تحلیل محتوا ارائه شده و سپس کاربردها، مراحل، رویکردها، نمونه گیری، واحد تحلیل و در انتها نحوه بررسی اعتبار نتایج (باورپذیری، وابستگی، انتقال پذیری، تائید پذیری) به دست آمده از این روش آمده است. همچنین به این سؤال جواب داده خواهد شد که تحلیل محتوا روش یا تکنیک است. به طور کلی می توان تحلیل محتوا را به دو شیوه اصلی استقرایی و قیاسی در سه گام آمادگی، سازماندهی و گزارش انجام داد.
مقایسةآرای منطقدانان قرن سیزدهم میلادی و گلنبوی در طرح قیاس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تفسیر منطقدانان سنتی از قیاس حملی به گونه ای است که آنها را در تحلیل قیاس مساوات و سایر قیاس های متضمن نسبت، با مشکل روبرو می کند. منطقدانان قرن سیزدهم میلادی برای بیرون رفتن از این مشکل دو شیوه را بکار می بندند. یک شیوه، همان شیوة ابن سینا است یعنی اضافه کردن یک مقدمه به قیاس و شیوه دوم، راه حل فخررازی و کاتبی است که بدون اضافه کردن مقدمه ای و با تکیه بر حدوسط شرایط انتاج قیاس را فراهم می کنند. کلنبوی در قرن هجدهم سعی می کند با تحلیل دیگری از قیاس های متضمن نسبت، راهی را برای توجیه دقیق تر این قیاس ها باز کند.
بازشناسی جریان هشام بن حکم در تاریخ متقدّم امامیّه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توجّه به جریان ها و صف بندی های داخلی فرق و مذاهب اسلامی از مسائلی است که می تواند راه گشای بسیاری از پژوهش ها در شاخه های مختلف علوم اسلامی باشد و بسیاری از گره های ناگشوده، به خصوص در فهم گزاره های تاریخی، را بازکند. یکی از برجسته ترین جریان های امامیّه در سده های متقدّم که به سهولت می توان شواهد حضور آن را ردیابی کرد، جریان هشام بن حکم است که البته در مطالعات کلاسیک کم تر بدان توجّه شده است. این مقاله بر آن است با تحلیل گزاره های تاریخی، جایگاه جریان هشام بن حکم را در تاریخ متقدّم امامیّه بازشناسی کند. از این ره گذر در آغاز شواهد حضور تاریخی این جریان را ردیابی می کند. سپس، مهم ترین عامل تمایز اجتماعی این جریان، یعنی اتّهام تشبیه را می-کاود و از آن به عنوان عاملی برای جریان سازی علیه هشام و سلسله ی شاگردانش و حتی منزوی نمودن آن ها سخن می گوید. در نهایت نیز به برخی دیدگاه های خاصّ جریان هشام درباره ی علم امام و قیاس، به عنوان مؤلفه های بعدی تمایز اجتماعی این جریان، اشاره می کند.
بررسی اعجاز در قرآن بر اساس علم منطق با تکیه بر احادیث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با مروری اجمالی در معجزات پیامبران درمی یابیم که معجزة هر پیامبری دو وجه شاخص و ممتاز دارد که عبارتند از: وجه امتیاز حسّی و وجه امتیاز عقلی. به عنوان مثال، اژدها شدن عصای حضرت موسی(ع)، بیرون آمدن ناقة حضرت صالح از سینة کوه، شفای مریضان به دست حضرت عیسی(ع) و نظیر اینها را می توان از مصادیق معجزات حسّی برشمرد. امّا آن بخش ازگفتار انبیاء و کردار منبعث از این گفتار که به تصریح ایشان، وحی و سخن خداست، وجه عقلی اعجاز را در بر می گیرد و اساس و عنوان پیامبری حاکی از همین معجزات است؛ یعنی دریافت پیام از منبع غیرمتعارف و ابلاغ آن به مردم، و منظور از منبع متعارف، عقل و اندیشة بشری در کنار عقل و اندیشة الهی است. مقام تجلّی عقل الهی برترین و شاخص ترین وجه امتیاز انبیاست؛ زیرا عقل بشری در رهگذر زمان، مکان و تجربة حسّی تکامل می یابد. در نتیجه، فاقد توانایی احاطه بر آینده است. مراد از آینده صرفاً قید زمان نیست، بلکه منظور، حاصل و نتیجة قوانین و سنّت هایی است که انسان با اندیشة خود به آن می رسد یا رسیده است. لذا عنصر زمان و مکان در تجربیّات و تعقّلات بشری دو امر ضروری هستند، در حالی که در فرآیند عقل وحیانی، فاقد هر گونه نقش و نقشه هستند. با دقّت در تجلّی عقل وحیانی در عقل بشری می توان به یکی از تجلّیات قاطع و مستمر اعجاز الهی به ویژه رسول گرامی اسلام درهمة دوران پی برد.
دگرگونی های دستوریِ فارسی معاصر در آینه مطبوعات ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان به عنوان نهادی اجتماعی که مهم ترین نقش آن ایجاد ارتباط است،به منظور برآوردنِ نیازهای ارتباطیِ سخن گویانِ خود متحول می شود. با توجه به ویژگی های خاصِ مطبوعات ورزشی، نوآوری های زبانیِ بیشتری در این نوع مطبوعات رخ می دهد. در این تحقیق سعی شده است،ضمن جمع آوری و دسته بندیِ نوآوری های دستوری در متون مطبوعات ورزشی فارسی معاصر (فارسی نوشتاریِ گونه مطبوعاتی)، این نوآوری ها،در چارچوب اصول مربوط به دگرگونی دستوری،مورد بررسی و تحلیل قرارگیرند. این مطالعه، تحقیقی داده بنیاد است که در آن متون مورد نظر بررسی و جمله هایی که حاوی نوعی دگرگونی دستوری بوده اند، استخراج شده اند. ساخت هایی به عنوان نمونه تغییر گردآوری شده اند، که در جامعه آماری به صورت متعدد ظاهر شده اند، و ساخت هایی، که بسامد معدودی داشته اند، نادیده گرفته شده اند. یافته های این تحقیق نشان می دهدکه مطبوعات ورزشی، به علت اینکه کمتر در قید زبان معیارند،دگرگونی های دستوری را آسان تر درخود بازتاب می دهند و این گونه تغییر زبان به طور وسیعی در این نوع مطبوعات روی می دهد.مهم ترین نتیجه این پژوهش این است که دگرگونی های موجود در مطبوعات ورزشیِ فارسی معاصر را نمی توان صرفاً محصول عدم پایبندیِ نویسندگان به قواعد دستوریِ زبان و عدول از هنجارهای زبان دانست، بلکه این نوآوری ها نشان از تغییراتی دارد که در دستور زبان در حال رخ دادن است، اما با توجه به ویژگی های خاصِ زبان مطبوعات،در این گونه متون مجال ظهور بیشتری پیدا می کنند.
تصحیح و تحقیق رساله «اللامع فی الشکل الرابع» نوشته مجدالدین جیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مجدالدین عبدالرزاق جیلی (د. ح. 570 ق.)، برای نخستین بار در تاریخ منطق، در رساله اللامع فی الشکل الرابع به مختلطات شکل چهارم پرداخته است. پیش از او، دنحای کشیش (ح. 800م.) و ابوالفتوح ابن صلاح همدانی (د. 548ق.)، معاصر جیلی، مطلقات شکل چهارم را به تفصیل طرح کرده بودند. جیلی در رساله اللامع تنها به موجهات «بسیط» شکل چهارم پرداخته و هیچ اشاره ای به موجهات «مرکب» نکرده است. شاگرد او، فخر رازی، نیز تنها به موجهات «بسیط» شکل چهارم پرداخته و تنها در جهت نتیجه سه اختلاط با استاد مخالفت کرده است. شاگرد فخر رازی، زین الدین کشّی (د. ح. 625ق.)، پس از او، موجهات «مرکب» شکل چهارم را نیز بررسی کرده است. پس از این که افضل الدین خونجی (د. 646ق.)، به انعکاس سالبه جزئیه در برخی موجهات مرکبه پی برد، اثیر الدین ابهری (د. ح. 660ق.) سه ضرب منتج تازه در مختلطات شکل چهارم کشف کرد.