راحله گندمکار

راحله گندمکار

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۲ مورد.
۱.

Morpho-Semantic Structure of Complex Words in Persian: Perceptual Approach(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: word-formation open & closed classes Persian complex word perceptual approach meaning interpretation

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸ تعداد دانلود : ۵۵
This article analyzes complex words, morphologically and semantically, within the Perceptual approach introduced by Safavi (2020). The authors aim to examine the possibilities of word formation of complex words in Persian as their first objective. To achieve this goal, they examined 2850 complex words selected randomly from the Sokhan Dictionary (Anvari, 2004). Following the mentioned approach, word-formation patterns are determined based on whether the morphemes belong to closed or open classes. According to a predetermined agreement, A stands for closed class units and B stands for open class units. This study reveals 57 patterns of word formation, with ‘B + B’ appearing to be the most common among all the patterns examined. Next, the authors investigated how much closed-class units help Persian speakers interpret the semantic head of complex words examined. To reach this aim, 20 Persian speakers not having any knowledge of linguistics were given a questionnaire of 120 words made up of eight affixes selected by the authors and questioned about interpreting each word. Finally, data analysis related to the questionnaire revealed that the meaning interpretation of the words appeared to be significantly impacted by the morphemes belonging to the closed class.
۲.

حوزه مفهومی شکار و بازنمایی منفی آن در مقوله عشق: تحلیلی شناختی - فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استعاره مفهومی زبان شناسی شناختی جنسیت زبان شناسی فرهنگی استعاره شکار ضرب المثل فارسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷ تعداد دانلود : ۹
استعاره به منزله فرایندی شناختی، مقوله های ذهنی را در حوزه ای ملموس، عینیت می بخشد و امکان مطالعه ساختار ذهنی انسان را فراهم می کند. هدف پژوهش حاضر، بررسی کلان استعاره «ازدواج شکار است» و بازنمایی منفی آن در حوزه عشق (همسرگزینی و ازدواج) براساس نظریه استعاره مفهومی و زبان شناسی فرهنگی (پالمر، 1996؛ شریفیان، 1392) است. با استناد به پیکره دادگان زبان فارسی و ضرب المثل های فارسی، استعاره «ازدواج شکار است» و بازنمایی منفی آن در این حوزه را بررسی کردیم. سه خرده استعاره «همسرگزینی و ازدواج، شکار است»، «همسرگزینی و ازدواج، سرقت است» و «همسرگزینی و ازدواج، اسارت است» به دست آمد. این خرده استعاره ها در قالب استعاره های زبانی «شکارکردن»، «به چنگ آوردن»، «عقل و هوش ربودن»، «قاپ دزدیدن»، «قرزدن»، «تورکردن»، «گرفتارکردن»، «به دام انداختن»، «اسیرکردن»، «به بندگی گرفتن» و «درکمندکشیدن» با بار عاطفی منفی درباره مرد یا زن به کار می روند. یافته ها نشان داد که در زبان فارسی بازنمایی استعاری منفی حوزه شکار درزمینه «همسرگزینی و ازدواج» درمورد زن و مرد مشاهده می شود. گاه زن صیدی ارزشمند و طعمه مرد است و گاه نقش صیاد را پیدا می کند و مرد به عنوان طعمه شکارچیِ زن معرفی می شود. نتایج نشان داد که عواملی مانند جنسیت، تعهد نسبت به زندگی مشترک و تناسب زوجین به لحاظ ظاهری، اقتصادی، سن، تجرد و اخلاق مداری بر بازنمایی های استعاری تأثیرگذار هستند.
۳.

The conceptualization of 'space' in Persian and English: A comparative study(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Natural Semantic Metalanguage Approach semantic primes Space Conceptualization Cognitive linguistics

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۰
This article aims at contrasting the conceptualization of space in Persian and English. Using three semantic primes of 'space', namely 'below', 'side' and 'touch' proposed in Natural Semantic Metalanguage (NSM), as one of the cognitive semantics approaches to study language, this cross-linguistic design intends to uncover the similarities and differences of conceptualizations in the two languages. The data came from the Hamshahri corpus of Persian-written data and the Corpus of Contemporary American English (COCA).The data were compared to see whether or not the NSM theory is viable to explain the spatial conceptualization. The results indicated that the semantic primes have more than one exponent in Persian and English, with their particular function and conceptual range. Besides, the prime of 'touch' has not spatial correspondence in Persian language. This means that the NSM approach does not provide enough analytical toolkits to satisfactorily explain the similarities and differences in cross-cultural cognitive semantic comparisons and cannot exhaustively explain the conceptualization of ‘space’. Nonetheless, this approach provides us with some insight into the cognitive properties in the minds of the speakers.
۴.

Creating Lexical Phrases within Construction Grammar and their Application in Persian Dictionaries(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: idiom collocation Construction Grammar lexical phrase Persian lexicography

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳ تعداد دانلود : ۴۶
Idioms and collocations are part of lexical phrases which are of high importance in lexicography. One of the criteria for distinguishing these two types of phrases from each other is the inflexibility of their constituent elements. Idioms, unlike collocations, are not flexible in terms of word order and are always used in a fixed and specific form. The purpose of the present article was to show firstly whether all Persian idioms are inflexible against syntactic changes or some are flexible; secondly, to indicate how a new lexical phrase is created as a result of converting an idiom into a collocation. To illustrate this phenomenon, a new and practical definition for idioms and collocations, based on syntactic criteria not merely semantic, was provided. According to Construction Grammar, idioms were analyzed based on four syntactic tests: ‘passivization’, ‘clefting’, ‘dislocation’, and ‘interrogation’. Two hundred idioms were collected from two of the most up-to-date and comprehensive sources, namely Farsi Amiyaneh Dictionary (Abolhassan Najafi, 2008) and the two-volume Dictionary of Kenayat-e Sokhan (Hassan Anvari, 2019). Some idioms were flexible to syntactic changes, and behaved similarly to collocations. The flexibility of idioms led to introducing a new definition of these phrases based on syntactic criteria. Thus, such phrases were considered a kind of collocation, not an idiom. The result showed that converting an idiom into a collocation always creates a lexical phrase or lexeme with a new meaning. Finally, a plan was introduced to represent such idioms practically in Persian dictionaries.
۵.

نام آواهای فارسی: تحلیلی بر اساس رابطه تصویرگونگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نام آوا تصویرگونگی نام آوای بیانگر نام آوای متداعی اندیشه آوا نام آوای مستقیم واژگانی نام آوای مستقیم غیر واژگانی نام آواواژه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۷ تعداد دانلود : ۱۲۰
پژوهش حاضر با هدف ارائه تحلیلی توصیفی و داده بنیاد از ارتباط میان نام آواهای زبان فارسی و ویژگی تصویرگونگی آن ها، همه نام آواهای ثبت شده در فرهنگ نام آواها در زبان فارسی را بررسی کرده است. سپس، با تحلیل صوری و معنایی 2570 نام آوا، تمامی این نام آواها را از منظر ارتباط تصویرگونگی میان صورت و معنا و مصداق نام آوا و میزان کاربرد مورد تحلیل قرار داده است. یافته های به دست آمده از تحلیل داده ها نشان می دهد که کم کاربردترین نوع نام آوا در زبان فارسی «نام آوای مستقیم غیر واژگانی» است که در آن، اگر چه صورت آوایی بازنمود مستقیم صدای تولیدشده است ولی سرپیجی از قواعد ساخت واژی زبان موجب فراوانی پایین این گروه از نام آواها می شود. «نام آواهای بیانگر» که به مفاهیمی مانند ابعاد و ویژگی های ظاهری اشاره دارند، «اندیشه آواها» که احساس، درک و دریافت درونی را بازنمایی می کنند، و «نام آواهای غیر مستقیم یا متداعی» که تولید کننده صدا را باز می نمایانند، به ترتیب در رده های دوم تا چهارم کم کاربردترین نام آواها قرار می گیرند. پس از این گروه ها، «نام آواهای مستقیم واژگانی» که آشناترین دسته از نام آواها در دانش عمومی سخنگویان به شمار می آیند، پرکاربردترین الگوی تصویرگونه در ساخت نام آواها هستند. در نهایت، بزرگ ترین گروه نام آواها به «نام آوا واژه » تعلق دارد که فرآورده مشارکت هر یک از انواع نام آواها در فرایندهای ساخت واژی و صرفی هستند.
۶.

رفتار معنایی تکواژهای همنام در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بافت تعبیر معنایی رویکرد ادراکی رویکرد تکواژبنیاد رویکرد واژه بنیاد زبان فارسی قیاس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۷ تعداد دانلود : ۱۰۵
مقاله حاضر به بررسی چگونگی تعبیر معنایی تکواژهای همنام در زبان فارسی در قالب رویکردی ادراکی پرداخته است. در طول تاریخِ مطالعه معنیِ واژه ها همواره دو دیدگاه غالب تکواژبنیاد و واژه بنیاد مطرح بوده اند. این پژوهش، ابتدا به طرح برخی معایب هر یک از این دو دیدگاه پرداخته است و سپس، به کمک 30 تکواژ همنام برگرفته از فرهنگ فشرده سخن و از طریق مصاحبه با 50 آزمودنی با تحصیلات کارشناسی ارشد غیرزبان شناسی، در چارچوب رویکرد ادراکی معرفی شده از سوی صفوی، به این نتیجه رسیده است که سخنگویان، معنی تکواژها را از طریق تعبیر معنی کل واژه در می یابند. به این ترتیب، برخلاف آنچه در سنت مطالعه معنی، تحت عنوان «ترکیب پذیری» معنایی معرفی شده است (تعبیر معنی از جزء به کل)، بر مبنای رویکرد ادراکی، ما بر اساس «تجزیه پذیری» به تعبیر معنایی تکواژها دست می یابیم (از کل به جزء) و در این میان، مجموعه ای از اطلاعات در قالب بافت های ادراکی A (بافت زبانی)، B (موقعیت حاکم بر تولید بافت A) و به ویژه بافت C (مجموعه اطلاعات پیشین فرد) در تعبیر معنایی دخالت دارند. درواقع، تعبیر معنایی تکواژهای زبان فارسی وابسته به تعبیر معنی کل واژه از طریق اطلاعات بافتی مربوط به واژه مذکور است و به روش قیاسی (از کل به جزء) صورت می گیرد.
۷.

نقش اصول گرایس در تعبیر فیلم فروشنده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اصول همکاری گرایس تعبیر متن نگرش ادراکی فیلم فروشنده مکالمه کاربرد زبان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۷ تعداد دانلود : ۱۷۵
اصول همکاری گرایس درمورد چگونگی کاربرد زبان در میان انسان ها و بر این اصل استوار است که سخنگویان باید سهم خود را در مکالمه براساس هدف موردنظر به درستی ایفا کنند. گرایس (1975) در این باره چهار اصل کمیت، کیفیت، ارتباط و شیوه را معرفی کرده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی کارکرد اصول گرایس در کیفیت تعبیر متن از سوی مخاطب، بررسی میزان اختلال در تعبیر متن درصورت تخطی از اصول گرایس و بررسی میزان تخطی از اصول گرایس توسط زنان و مردان در فیلم فروشنده انجام شده است. این پژوهش بر مبنای نظریه اصول گرایس و در چارچوب رویکرد ادراکی، و به صورت توصیفی-تحلیلی انجام گرفته است. برای دستیابی به اهداف تحقیق، منتخبی از دیالوگ های فیلم فروشنده به عنوان داده مورد استفاده قرار گرفته اند. نتایج به دست آمده نشان می دهد در فیلم فروشنده، هیچ یک از اصول گرایس به طور کامل رعایت نشده اند و این مسئله در کیفیت تعبیر متن از سوی مخاطب تأثیرگذار بوده است؛ امّا تعبیر متن با اختلال مواجه نشده و مخاطب به تعبیری از فیلم رسیده است. همچنین نتایج نشان می دهند که مردان و زنان در پاسخ به جنس موافق یا مخالف، به میزان متفاوتی از هر یک از اصول گرایس تخطی می کنند.
۸.

بررسی چند وجه نمایی در اثر نمایشی در چارچوب دیدگاه «دستور انتقالی»: مطالعه موردی فیلم رهایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: چندوجه نمایی دستور انتقالی صورت و معنی تحلیل فیلم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱ تعداد دانلود : ۷۱
پژوهش حاضر در چارچوب دیدگاه «دستور انتقالی» به بررسی چندوجه نمایی در فیلم رهایی می پردازد. با توجه به چارچوب مورد نظر که از سوی کوپ و کالانتزیس (2020) مطرح شده است، معنی از طریق صورت های مختلفی ارائه می شود. بر این اساس، در هر اثر هنری، صورت های محدودی برای ارائه معنی وجود دارد. در فیلم، بیشتر این صورت ها، اعم از تصویر، متن، صدا، بدن، شیء، فضا، و گفتار به کار گرفته می شوند. در این پژوهش با هدف تعیین چگونگی انتقال معانی ارائه شده در یک نمونه فیلم، به جمع آوری صورت ها و بررسی نقش های معنایی هریک از آن ها اعم از «ارجاع»، «کنشگری»، «ساخت»، «بافت»، و «هدف» پرداخته شد. با توجه به دیدگاه دستور انتقالی، معنی اصلی ای که در فیلم رهایی توسط صورت های مختلف به بیننده انتقال می یابد، «حضور و غیاب رهایی» است. در این فیلم، بیشترین صورت های کاربردی برای انتقال معنی، «تصویر» و «بدن»، و پس از آن «گفتار» و «شیء» هستند و تنها در یک مورد برای انتقال معنی از «متن» استفاده شده است. افزون بر این، ساخت، ارجاع، کنشگری، و بافت برای هدفی مشخص، یعنی انتقال مفهومِ «به دام افتادن» و به دنبال آن انتقال معنی «رهایی» به کار گرفته شده اند.
۹.

رفتارهای معنایی «وَ» در فارسی گفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: حرف ربط همپایگی رفتار معنایی ارزش صدق محور همنشینی و جانشینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۲ تعداد دانلود : ۱۳۱
«وَ» به مثابه تکواژی عطفی که سازه های مختلفی اعم از واژه ها و جملات را به هم پیوند می دهد، از دیرباز از منظر منطقی و دستوری موردتوجه منطق دانان و دستورنویسان بوده است. بررسی معنایی این تکواژ در پژوهش حاضر با تکیه بر پیکره ای گفتاری صورت گرفت که از مجموع جملات بیان شده در سه سریال ایرانی در نمایش خانگی، شامل سریال های هیولا، مانکن و کرگدن به دست آمده است. در این پژوهش، با درنظر گرفتن عملکرد هر واحد نشانه ای درون نظام زبان و برخورداری اش از ارزشی خاص خود و درنظر گرفتن روابط هم نشینی سازه ها به بررسی این تکواژ پرداختیم. مطالعه «ارزش های معنایی» «وَ»، یعنی امکانات جایگزینی «وَ» با سایر واحدها روی محور جانشینی ازیک سو و «رفتارهای معنایی» این واحد روی محور هم نشینی از سوی دیگر نشان داد که اولاً، «وَ» می تواند روی محور جانشینی دارای ارزش های «وَ»، «به این دلیل»، «اما»، «درحالی که»، «با»، «واحد آغازین» و «درنتیجه» باشد؛ ثانیاً، این واحد در سطح واژه، در قالب ترکیب عطفی آزاد و مقید، و نیز در قالب نام آواها به شکل تکرار عطفی قوی و ضعیف، نقش معنایی ایفا کند. «وَ» در سطح جمله با توجه به واحدهای هم نشین، یعنی گزاره های p و q می تواند رفتارهای گوناگونی از خود نشان دهد که گویای وابستگی اش به مؤلفه های زمان، جهان های ممکن، شرطی سازی، نتیجه یابی و الگوهای واقع در جهان های ممکن است. به این ترتیب، رفتار معنایی «و» کاملاً به رفتارهای معنایی گزاره های p و q وابسته است.
۱۰.

تعبیر کنایه در زبان فارسی بر مبنای دیدگاهی ادراکی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: کنایه دیدگاه ادراکی بافت ادراکی تعبیر معنایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۳ تعداد دانلود : ۱۸۴
کنایه در سنت مطالعه بلاغت به سخنی اطلاق می شود که دارای دو معنی است و مخاطب با توجه به شرایط از مفهوم صریح آن به مفهوم ضمنی اش پی می برد. نگاهی به پیشینه مطالعه کنایه نشان می دهد که این صنعت که امروزه دیگر صرفاً محدود به حوزه ادب نیست و در گفت وگوهای روزمره سخنگویان کاربرد عام دارد، همواره با فرایندهای دیگری نظیر استعاره، مجاز، معنی ضمنی و جز آن خلط شده است. در مقاله حاضر، ضمن اشاره به این همپوشی ها به دنبال آنیم تا تعریف مشخص و مستقلی از کنایه به دست دهیم. به ویژه می کوشیم تا از منظری تحلیلی توصیفی و به کمک داده های متعدد از جملات روزمره سخنگویان زبان در چارچوب نگرشی ادراکی به بررسی چگونگی درک و تعبیر کنایه بپردازیم. این پژوهش نشان می دهد که سخنگویان با تکیه بر اطلاعات بافت های ادراکی، اعم از بافت زبانی یا بافت A، بافت موقعیتی یا B و اطلاعات از پیش موجود در حافظه یا بافت C کنایه را تعبیر می کنند. در این میان، وجود اطلاعی خاص در بافت C نقشی عمده ایفا می کند که براساس آن، هر جمله ای را می توان در معنی متناقضش تعبیر کرد.
۱۱.

تعبیر معنایی نام آواهای فارسی برمبنای الگوهای ساخت واژی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نام آوا نام آوا واژه ساخت واژه تکرار تعبیر معنایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۶ تعداد دانلود : ۲۴۶
در پژوهش حاضر، با هدف ارائه تحلیلی پیکره بنیاد درباب ارتباط میان تعبیر معنایی نام آواهای زبان فارسی و ویژگی ساخت واژی آنها، تمام نام آواهای ثبت شده در فرهنگ نام آواها در زبان فارسی (۱۳۷۵)، که برابر 2570 مدخل بوده است، بررسی شده و با تحلیل ساخت واژی و معنایی آنها، نام آواهای دوگان ساخت فارسی، شامل تکرار کامل ناافزوده، تکرار کامل افزوده میانی، تکرار کامل افزوده پایانی، تکرار کامل پژواکی، و تکرار کامل پژواکی افزوده، تحت بررسی قرار گرفته است. نتایج تحلیل داده ها نشان می دهد، فرآیند تکرار ساخت واژی پژواکی برای «تأکید و برجسته سازی» معنی نام آواها به کار می رود؛ مفهوم «تداوم پیوسته» ازطریق تکرار کامل ناافزوده شکل می گیرد؛ نام آواهای دربردارنده معنی «تداوم ناپیوسته»، افزون بر بهره مندی از ساختار دوگانی، دارای همخوان های انسدادی در فاصله بین دو تکرار صورت نام آوا هستند؛ معنی «تداوم به همراه سایش و کشیده شدن»، با استفاده از شیوه تکرار کامل افزوده میانی «و» یا «ا» صورت بندی می شود؛ و ویژگی معنایی «خفیف و جزئی»بودن نام آواها با تکرار کامل ساخت واژه و انتخاب همخوان هایی با شیوه تولید سایشی یا انسایشی صورت می پذیرد؛ صورت ساخت واژی تکرار پژواکی افزوده میانی «و» نیز برای افاده معنی «تعدد و کثرت» استفاده می شود؛ و درنهایت، تأکید بر «شدت صدا یا عمل» ازطریق شکل ساخت واژی مشتق پسوندی صورت می گیرد و به گروه تکرار ساخت واژی تعلق ندارد.
۱۲.

تحلیل شناخت سخنگویان فارسی زبان در قالب مقوله بندی؛ مقوله بندی رده ای یا موضوعی؟(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شناخت مقوله بندی رده ای مقوله بندی موضوعی مقوله رابطه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۴ تعداد دانلود : ۳۰۷
مقوله بندی به مثابه سازمان بندی و قرار دادن چیزهای گوناگون، اعم از پدیده ها، اشیا، رخدادها و جز آن در گروه های مختلف، نوعی عملکرد شناختی در انسان است که بر حسب «رده» مشترک مقوله ها یا «روابط» موضوعی میان آن ها صورت می گیرد. پژوهش های انجام شده نشان می دهند که عملکرد شناخت غربی ها و آسیایی های شرقی به ویژه چینی ها در باب مقوله بندی کاملاً متفاوت است؛ بر این اساس، غربی ها بر مبنای «مقوله» (مقوله بندی رده ای) و آسیایی های شرقی بر حسب «رابطه» (مقوله بندی موضوعی) به دسته بندی چیزها می پردازند. پژوهش حاضر با انجام دو آزمون در قالب پرسش نامه های تصویری و زبانی درمورد 50 سخنگوی خانم و آقای فارسی زبان به ارزیابی و تحلیل عملکرد شناخت آنان پرداخته است. پرسش نامه تصویری نشان می دهد که از مجموع 50 شرکت کننده فارسی زبان، 70 درصد مقوله بندی را بر مبنای «رابطه» انجام داده اند؛ پرسش نامه زبانی نیز نتیجه آزمون تصویری را تأیید می کند و نشان دهنده آن است که 76 درصد از سخنگویان فارسی زبان در جریان مقوله بندی، معیار «رابطه» را درنظر گرفته اند و درواقع، روی محور هم نشینی عمل کرده اند. بر این اساس، می توان چنین نتیجه گیری کرد که اولاً عملکرد شناخت در تمامی انسان ها یکسان نیست و ثانیاً شناخت فارسی زبانان در زمینه مقوله بندی روی محور هم نشینی عمل می کند، برخلاف غربی ها که در جریان مقوله بندی، درواقع دست به «رده بندی» می زنند و روی محور جانشینی عمل می کنند.
۱۳.

توسیع معنایی در زبان فارسی؛ مطالعه موردی افعال(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: استعاره پیش نمونه تغییر معنایی توسیع معنایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۳ تعداد دانلود : ۴۱۴
توسیع معنایی، از جمله فرایندهای مهم تغییر معنی به شمار می آید که از دیرباز از سوی متخصصان و به ویژه معنی شناسان تاریخی فقه اللغوی مطالعه می شد. در جریان این فرایند که در گذر زمان رخ می دهد، واژه ای بر حسب مشابهت مفهومش با مفهومی جدید و بر اساس اصل صرفه زبانی، برای اشاره به واحد جدیدی در زبان به کار می رود. به این ترتیب، افزون بر مفهوم اولیه اش در مفهوم تازه ای نیز کاربرد می یابد. همین عامل «مشابهت» سبب شده است تا در بسیاری از موارد، توسیع معنایی با استعاره اشتباه گرفته شود و مجموعه ای از واژه هایی که دارای توسیع معنایی هستند، استعاره محسوب شوند. در نوشته حاضر، نگارنده ضمن معرفی توسیع معنایی، به بررسی تمایز این فرایند با استعاره می پردازد و به ویژه با تأکید بر افعال زبان فارسی می کوشد نشان دهد که بسیاری از ساخت هایی که استعاره در نظر گرفته می شوند، در واقع، توسیع معنایی یافته اند و در اثر این فرایند، دارای چند معنایی شده اند.
۱۴.

تحلیل معنایی گواه نمایی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: گواه نمایی وجه معنی فرهنگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۵ تعداد دانلود : ۴۴۲
گواه نمایی مقوله ای زبانی است که بر اساس آن، گوینده باید منبع اطلاعات گفته اش را در قالب تکواژ یا عنصری صرفی در جمله بازنمایی و مشخص کند که آیا گوینده، رویداد را دیده، شنیده، استنتاج کرده یا به شکل دیگری کسب کرده است. نگارنده ضمن بررسی نمونه هایی از فارسی گفتاری به بررسی گواه نمایی در فارسی امروز پرداخته و به روشی توصیفی تحلیلی به این نتیجه رسیده است که دست کم برمبنای چند دلیل عمده نمی توانیم به وجود گواه نمایی در فارسی قائل باشیم: نخست، در فارسی عنصر صرفی اجباری در قالب تکواژ یا واژه بست برای نمایش اختصاصی گواه نمایی وجود ندارد؛ دوم، اشاره به منبع اطلاعات نه به کمک ابزارهای صرفی، بلکه از طریق وجه فعل و به کمک «جمله»، آن هم به صورت اختیاری بازنمایی می شود؛ سوم، وجه مقوله ای جهانی است، اما گواه نمایی ویژه تعداد محدودی از زبان هاست؛ چهارم، اگر وجه را از فعل کنار بگذاریم، امکان بازنمایی معنایی این مفهوم به طور کامل از بین می رود؛ پنجم، این مقوله در زبان های جوامع کوچک و با فرهنگی نه چندان پیشرفته، در قالب نظامی بسیار پیچده تر به کار می رود.
۱۵.

An Investigation of the Relationship between Taxonomic/Thematic Categorization and Using Conventional Metaphor and Metonymy among Persian Speakers: A Corpus-Based Approach(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۲۰۷ تعداد دانلود : ۲۱۳
This paper examines the differences between two types of categorization and then the use of conventional metaphor and metonymy and their relationship among Persian-speaking Iranians. Recent studies on categorization show that Persian speakers, similar to the Chinese, Koreans, and Japanese, categorize based on thematic relationships, unlike the European Americans who categorize based upon taxonomic relations. These studies have shown that Eastern Asians, with regard to categorization, act on the syntagmatic axis and the units in the context, and Westerners act upon the paradigmatic axis. Therefore, the hypothesis was put forth that these different cognitive functions are also represented in the application of metaphor and metonymy that is, those who use the category-based classification are more likely to use metaphors, and those who are inclined to use the relationship-based categorization tend more toward using metonymy. Examining the Persian corpus of 30,000 sentences confirmed this hypothesis. Persian speakers, who categorize based on relationships, use metonymy, which works on syntagmatic axis and based on the contiguity of two things, more than metaphor, which is based on the similarity and paradigmatic relation between two entities. The present study confirms this fact again that cognition is not the same in all human beings.
۱۶.

یکسویگی استعاره های مفهومی؛ تحلیلی انتقادی بر مبنای زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: استعاره استعاره مفهومی معنی شناسی شناختی نگاشت یکسویگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۵ تعداد دانلود : ۴۰۶
نظریه استعاره مفهومی که نخستین بار در سال 1980 میلادی از سوی لیکاف و جانسون مطرح شد، یکی از مبانی نظری اولیه در معنی شناسی شناختی به حساب می آید. بر اساس این نظریه، استعاره صرفاً ابزاری بلاغی محسوب نمی شود، بلکه اندیشیدن انسان ماهیتاً استعاری است. در چنین نگرشی، ساخت مفهومی از طریق نگاشت های میان حوزه های مبدأ و مقصد، و انطباق میان این حوزه ها شکل می گیرد. تجربه انسان و تعامل با جهان پیرامون اش مبنای اصلی شکل گیری استعاره های مفهومی است. در این نظریه، یکی از مهم ترین ویژگی های استعاره های مفهومی یکسویگی آنهاست و این رابطه نمی تواند شکل معکوس و دوسویه داشته باشد. نویسنده مقاله حاضر به کمک نمونه های متعددی از فارسی گفتاری می کوشد تا این ویژگی را ارزیابی کند. چنین به نظر می رسد که اولاً معیار و محدودیت خاصی برای شکل گیری و تعداد استعاره های مفهومی وجود ندارد و ثانیاً برخلاف اصول نظریه موردنظر، در زبان فارسی این استعاره ها دوسویه اند.
۱۷.

بررسی مجاز در زبان فارسی بر مبنای نظریه ی مفاهیم واژگانی و الگوهای شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساختار معنی کاهش مجاز نظریه ی مفاهیم واژگانی و الگوهای شناختی معنی شناسی شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷۳ تعداد دانلود : ۶۱۰
مجاز به عنوان یکی از مهم ترین فرایندهای تغییر معنی، نه تنها از اهمیت زیادی نزد متخصصان فن بلاغت و معنی شناسان تاریخی برخوردار بوده، بلکه دست کم به مدت سه دهه، از سوی معنی شناسان شناختی به مثابه فرایندی در زبان خودکار سخنگویان مورد مطالعه قرار گرفته است. نظریه «مفاهیم واژگانی و الگوهای شناختی» که در سال 2006 از سوی ویویان ایوانز ارائه شد، به تبیین چگونگی عملکرد معنی در زبان به ویژه بر مبنای فرایندهای استعاره و مجاز می پردازد. بر اساس این نظریه، واژه ها فاقد معنی هستند و معنی هر واژه تابع پاره گفتاری است که در آن قرار می گیرد. نگارندگان مقاله حاضر، ضمن بررسی و ارزیابی این نظریه در باب مجاز، به این نتیجه می رسند که قائل شدن به بی معنایی مطلق واژه ها در رویکردی واژه بنیاد، اساساً مشکلی روش شناختی به حساب می آید. افزون بر این، نمی توان به لحاظ هم زمانی به فرایندی به نام مجاز، آن هم در قالب سنتی اش قائل شد بلکه باید آن را فرایندی بر مبنای «کاهش» روی محور هم نشینی تلقی کرد. به این ترتیب، می توان واژه ها را به مثابه واحدهایی در نظر گرفت که خارج از بافت، معنی دارند ولی «معنی دار» به حساب نمی آیند.
۱۸.

بررسی چندمعنایی فعل «خوردن»؛ نمونه ای از عدم کارایی رده شناسی واژگانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: چندمعنایی رده شناسی معنایی رده شناسی واژگانی چندمعنایی نامتناهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴۳ تعداد دانلود : ۹۳۲
چندمعنایی پدیده ای زبانی است که نه تنها در سنت مطالعة معنی همواره مطرح بوده بلکه در پژوهش های رده شناختی واژگانی نیز مورد توجه قرار گرفته است. بررسی چندمعنایی فعل «خوردن» در رده شناسی واژگانی، که زیرشاخة رده شناسی معنایی به حساب می آید، در زبان های متعددی صورت گرفته است. در نوشتة حاضر، ضمن معرفی پژوهش های انجام شده در برخی از زبان های آسیایی، به بررسی این پدیده در مورد فعل «خوردن» در زبان فارسی می پردازیم. مقایسة داده های این زبان ها با نمونه های متعدد از زبان فارسی نشان می دهد که «خوردن» در زبان فارسی از چندمعنایی قابل ملاحظه ای نسبت به سایر زبان ها برخوردار است و یکی از پرکاربردترین افعال چندمعنی در زبان فارسی به حساب می آید. پژوهش حاضر نشان می دهد که در چارچوب رویکرد رده شناسی واژگانی نمی توان تبیین مطلوبی از چندمعنایی فعل «خوردن» در زبان فارسی به دست داد، آن هم به این دلیل که تبیین دقیق معنی دار بودن واژه ها هیچ گاه در قالب واژه های منفرد و بیرون از بافت امکان پذیر نیست. با توجه به این که تمام واژه ها از چندمعنایی نامتناهی برخوردارند و این بافت وقوع واژه است که در یک زبان و از زبانی به زبان دیگر تفاوت دارد و سبب بروز چندمعنایی می شود، رده شناسی واژگانی در تبیین چندمعنایی ناکارامد می نماید.
۱۹.

تحلیل معنایی واژگان زبان فارسی بر مبنای رویکرد معنی شناسی قالب بنیاد

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: قالب معنی معنی شناسی واژگانی معنی شناسی قالب بنیاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۵۳ تعداد دانلود : ۸۳۵
معنی شناسی قالب بنیاد نخستین بار از سوی چارلز فیلمور و پس از طرح مفهوم «قالب» از سوی او (1977الف، 1977ب، 1985، 1987) به مثابه نگرشی در چهارچوب معنی شناسی شناختی مطرح شد. فیلمور در این رویکرد واژگانی، اصطلاح «قالب» را به مثابه شیوه ای برای تحلیل های معنایی زبان طبیعی به کار می برد. نگارنده نوشته حاضر با استفاده از نمونه های متعددی از زبان فارسی معیار به ارزیابی میزان کارایی این نظریه در زبان فارسی می پردازد تا جامعیت آن را به کمک زبانی معلوم کند که مورد بحث و بررسی فیلمور نبوده است. نتیجه این ارزیابی نشان می دهد که فیلمور در طرح این نظریه اش برخلاف ادعای اصلی معنی شناسان شناختی به دنبال صوری سازی رفته است؛ آن هم به گونه ای که نه تنها در بسیاری از موارد، اغلب افعال زبان فارسی در قالب های فیلمور پیش بینی نشده اند، بلکه در موارد متعددی قالب ها در هم تلفیق می شوند. عدم کارایی مطلوب این نظریه، دست کم در مورد زبان فارسی، ناشی از نادیده گرفتن این واقعیت است که وقتی ما چیزی را در جهان خارج می بینیم، آن را با توجه به اینکه به چه شکل «درک»ا ش کرده ایم، وارد زبان می کنیم. نوع درک ما از صحنه های پیرامونمان، تعیین کننده نوع جملاتی است که به زبان می آوریم. اینکه ما صرفاً با توجه به چند عنصر موجود در یک صحنه بخواهیم به قالب مشخصی قائل شویم و به تبیین معنایی بپردازیم، چندان مطلوب و صحیح به نظر نمی رسد.
۲۰.

نگاهی تازه به چگونگی درک استعاره در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۲۱ تعداد دانلود : ۳۵۸۷
یکی از مهم ترین مسائل در بررسی استعاره، تعیین واحدی است که می تواند در درک معنی استعاره عمل کند. در سنت مطالعه معنی، غالباً واژه به عنوان واحد بررسی معنایی مدنظر قرار گرفته و چنین نگرشی تا کنون نتوانسته است تحلیل درستی از درک واحدهای استعاری زبان به دست دهد. این مقاله بر آن است تا نشان دهد واحد درک استعاره چه باید باشد. به دلیل گستردگی بحث، در نوشته حاضر صرفاً صفت های استعاری مورد توجه قرار گرفته اند تا به کمک این داده ها ثابت شود که درک استعاره های صفتی، برخلاف آنچه در سنت مطالعه استعاره مطرح می شود، در سطح واژه قابل بررسی نیست و به درک واحدهای همنشین این دسته از استعاره ها در سطح جمله وابسته است. بنابراین، با توجه به اینکه درک در لایه جمله شکل می گیرد، واحد مطالعة معنی را باید «جمله» در نظر گرفت.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان