مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
تعبد
منبع:
قبسات ۱۳۸۴ شماره ۳۸
حوزه های تخصصی:
این مقاله بر آن است که دین الاهی مخصوصاً شریعت اسلام را از منظر عقلانی مورد بررسی قرار دهد که آیا آموزههای شریعت اسلام کاملاً تعبدی است و هر گونه خردورزی و تحلیل عقلانی در باب شریعت اسلام ممنوع است و صرفاً باید به آنها ایمان آورد یا این که بین عقلانیت و شریعت اسلام رابطه تنگاتنگی وجود دارد و بسیاری از آموزههای آن قابل تفسیر عقلی است؟
مؤلف عقیده دارد که عقلانیت شعار تمامی شریعتهای الاهی مخصوصاً آیین خاتم است و همچنین دین با دانش، همسویی دارد ودر قرآن معارف حتی توحید همراه با دلیل و عقلانیت مطرح شده است. در روایت اسلامی نیز به تبع قرآن، ما شاهد این همسویی عقلانیت با آموزههای دین میباشیم . مؤلف در ادامه، تاریخ تفکیک عقلانیت از دین را مورد بررسی قرار میدهد و خاستگاه این تفکیک را عصر جاهلیت و حکومت امویان و حتی حکومت عباسیان و مسیحیت میداند. در پایان چنین نگرشی را مخالف آموزههای قرآنی و روایی میداند.
مدیریت حج زائران ایرانی
حوزه های تخصصی:
یکی از بخش های مهم معارف اسلامی، عبادات است و بخشی از مدیریت اسلامی مربوط به مدیریت عبادات می باشد؟ زیرا عبادات هم مانند هر عمل دیگر انسان، نیاز به اداره و مدیریت دارد. توجه به عبادات و ادارهء آن ها، در واقع مدیریت "رشد وکمال " انسان و به بیانی "سرپرستی رشد" بشر است و این امر به خصوص در رابطه با عباراتی که جنبهء تعقلی آن ها قوی تر است، از ضرورت بیش تری برخوردا ر است. از جمله عبادات مهم که نقش فردی، اجتماعی و بین المللی در ابعاد مختلف دارد، "حج " است. اگر چه بسیاری از اعمال و ابعاد مربوط به حج "تعبدی " است و فرد مسلمان نسبت به آن ها باید تبعیت محض داشته باشد، ولی در مورد ابعاد دیگر حج، مثل مقدمات و نحوهء حضور و ادارهء مجموعهء زائران، تنها رهنمودهای کلی از طرف شارع بیان کردیده وکیفیت آن به عقل و تدبیر بشر واگذار شده است و رمز جاودانگی و بقای آن هم در همین توجه به شرایط و مقتضیات و تأثیر آن ها در مراسم برگزاری حج می باشد و طبیعی است که این ابعاد و جنبه های "تعقلی " حج، بدون اداره و مدیریت نمی تواند به صورت کارا و اثربخش محقق گردد. در این مقاله کیفیت مدیریت در امر حج زائران ایرانی به منزلهء مصداقی از عبادات بررسی شده است. در این راستا، ضمن اشاره به ابعاد حج و ترکیب آن ها در یک مدل چهار بعدی، به نقش مدیریت در فرایند تحقق این ابعاد پرداخته شده است.
جایگاه عقل در قلمرو دین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ۱۳۸۷ شماره ۱۳۲
حوزه های تخصصی:
هدف این مقال، بررسی و تحلیل راهکارهای حیاتی دین و نقش آن در سرنوشت فردی و اجتماعی انسان و نیز جایگاه حساس عقل در قلمرو دین و نیز آسیبشناسی عقل و دین و رابطه آن دو با یکدیگر میباشد. آیا عقل و وحی حجت ذاتی دارند؟ مهمترین پشتوانه اخلاق و وظایف انسانی کدامند؟ این نوشتار با رویکرد نظری نوعی هشداری است دردمندانه به رهبران دین که در تفسیر متون دینی و تحلیل اصول و مبانی عقیدتی و صدور فتوا و بیان وظایف شرعی، رهیافتهای عقل را مدّنظر داشته باشند. برخی یافتههای مهم این مقاله عبارتند از: حجت ذاتی عقل و وحی، تعهد و ایمان فردی مهمترین پشتوانه برای اخلاق و وظایف انسانی است. سرانجام نویسنده در تلاش است تا بین دو رویکرد عقلگرایی و دینگرایی، تنشزدایی نموده و میان آن دو آشتی برقرار کند.
کلیدواژه ها: ، ، ، ، ، ، ، .
مقدّمه
بررسی تحلیلی انگیزه های قیام امام حسین (ع) از بعد کلامی شیعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این اثر، به طور خلاصه چهار نظریه تحلیلى (تعبد، انقلاب، دفاع، اصلاح) درباره قیام عاشورا ارائه مى شود و از پرداختن به جزئیات واقعه پرهیز مى شود.
در تحلیل کلیت حرکت آن امام، موضوعاتى چون امکان پیدایى، زمینه هاى اجتماعى و فرهنگى و به طور عام، عقلانیت پنهان در واقعه کربلا مورد بررسى قرار مى گیرد.
اهمیت بحث حاضر در این است که از یک جهت با توجه به گستردگى اى که در مباحث کلامى و اعتقادى حال حاضر پدید آمده، به واقعه عاشورا نیز از جنبه استدلالى توجه نموده است و از سوى دیگر، از میان انگیزه هاى مختلفى که در آثار پیشروان و متاخرین وجود داشته، مهم ترین آنها استخراج شده، طبق شیوه کلامى، مورد بررسى قرار مى گیرد.
حجیت خبر واحد در تفسیر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بحث از نقش خبر واحد در تفسیر، ابتدا باید الفاظ مختلفی که در تحریر مسئله و تعیینمحل نزاع مهم اند، شفاف سازی شوند. وقتی گفته میشود: «آیا خبر واحد در تفسیر حجتاست یا اینکه خبر واحد در جایی حجت است که اثر عملی بر آن بار شود، وگرنه حجیتندارد و چون در غیر احکام، اثر عملی ندارد، پس در تفسیر، خبر واحد حجت نیست»، بایدپیش از هر چیز معنای حجیت و اثر عملی را روشن کنیم. یا وقتی گفته میشود: «در غیراحکام، ظن معتبر نیست، یقین لازم است و خبر واحد حداکثر ظن آور است، پس در غیر فقهظن حجت نیست. برای لغو نبودن حجیت خبر واحد در غیر احکام، ترتب استناد به خدا وایمان به مفاد آن، به عنوان اثر عملی کافی است و ما متعبد به عمل به مفاد خبر واحدهستیم»، باید واژه های «یقین»، «تعبد» و «ایمان» را شفاف سازی کرد. پس ما در این گفتار،واژه های حجیت، اثر عملی، یقین، ایمان، استناد و تعبد را روشن میکنیم. با مشخص شدنمعنی و کاربرد این الفاظ، بسیاری از اختلاف نظرها که در واقع نزاع لفظی است، برطرفخواهد شد.
روش فریقین در تفسیر آیه اکمال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آیه 3 سوره مائده یکی از آیات مورد بحث در تفاسیر فریقین است. بررسی رویکرد مفسران در تفسیر این آیه به روشنی بیانگر آن است که مفسران برای بازکاوی و فهم مدالیل کلام الهی از روش های مختلفی بهره جسته و در این زمینه از روش و الگوی مشخصی پیروی نکرده اند بلکه هرکدام براساس مبانی و اصول مورد پذیرش در نزد خود به روشی روی آورده اند. این تحقیق با نگرش توصیفی ـ تحلیلی، به بررسی روش مفسران در تفسیر آیه اکمال در تفاسیر: التبیان، روض الجنان، البرهان و المیزان از شیعه و تفاسیر: جامع البیان، مفاتیح الغیب، روح المعانی و المنیر از اهل سنت پرداخته است. بررسی ها نشانگر آن است که در میان تفاسیر فریقین تفسیر المیزان از جهت غنای مباحث و در نظر گرفتن جوانب مختلف و نقد و بررسی آنها و ارائه نظر مختار مبتنی بر آیات قرآن جایگاه ممتازی دارد.
نقد نظریة تباین دین و معنویت
حوزه های تخصصی:
نسبت میان معنویت و دین، یکی از مهم ترین مباحث قابل طرح در حوزة فلسفة دین و معنویت پژوهی است. تنوع در انگیزه ها و رویکردها در بررسی مفهوم معنویت، سبب ارائة تفاسیر متفاوت در حقیقت آن و نیز ریشه ها و نتایج آن شده است. برخی، معنویت را نه تنها متفاوت از دین، بلکه متباین و حتی متضاد با آن دانسته اند. هدف اصلی این پژوهش آن است که ابتدا مفاهیم «دین» و «معنویت» را بررسی کند؛ سپس با تقسیم گونه های مختلف معنویت و بررسی مؤلفه های اصلی معنویت حقیقی، تفاوت آن را با معنویت کاذب و نیز معنویت باطل آشکار سازد. همچنین نسبت معنویت و عقل، و نیز ضرورت عدم مخالفت تفاسیر مختلف از معنویت با اصول بدیهی عقلی، به اختصار بررسی شده است. در ادامه ادلة کسانی که معنویت را متباین با عقل دانسته اند، ارزیابی و رد، و علیت دین برای معنویت اثبات گردیده و در پرتو آن، انحصار معنویت در معنویت دینی به ویژه معنویت اسلامی تبیین شده است. روش این تحقیق، اسنادی-تحلیلی است و با بررسی و نقد ادلة طرف داران تباین معنویت و دین، مدعای اصلی اثبات خواهد شد.
آنالیز بنای عقلا در «رجوع جاهل به عالم» به روش «رفتارشناسی» و مقایسه آن با «رجوع مقلّد به مرجع تقلید»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به این که عمده ترین دلیل بر تقلید، بنای عقلا در «رجوع جاهل به عالم» است و از طرفی تکیه زدن بر ارتکازات شخصی خود و طرح ادعای بنای عقلا بدون سند معتبر در این موضوع، منشأ داوری های ناصحیح شده است، در این مقاله تلاش شده است با استقصای روش های تحصیل بنای عقلا، با استفاده از روش رفتارشناسی، «بنای عقلا در رجوع جاهل به عالم» واکاوی گردد. نتیجه حاصل مواردی چند از قبیل: فرق نهادن بین «رجوع به متخصص» و «رجوع جاهل به عالم»، شمردن عقل و نیازهای زندگی جمعی و اطمینان شخصی به عنوان منشأ پیدایش چنین سیره ای توسط فقها است و با تحلیل اصطلاح «تقلید» در فقه و اصول، و مقایسه نتایج حاصل از رفتارشناسی، با «رجوع مقلد به مرجع تقلید»، در نهایت، چیزی که به سیره عقلا می توان نسبت داد رجوع غیرِتعبدی مراجعه کننده است و این چیزی غیر از تقلید اصطلاحی است.
تحلیل انتقادی مؤلفه تعبد در نظریه عقلانیت و معنویت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۹
157-170
حوزه های تخصصی:
در نظریه عقلانیت و معنویت، نفی تعبد یکی از مؤلفه های اصلی است؛ هرچند که این مؤلفه، از توابع مؤلفه مرکزی این نظریه، یعنی عقلانیت با تفسیر پردازنده این نظریه است؛ در مجموع، این ویژگی، منتج غیر دینی بودن معنویت از منظر صاحب نظریه است. این نوشتار با استفاده از روش تحلیلی پژوهشی و فارغ از التفات به انگیزه ها و حواشی پررنگ صاحب نظریه، در ابتدا به معرفی مقصود نظریه پرداز از عقلانیت پرداخته و به تفصیل، به بررسی انتقادی اقسام سه گانه عقلانیت اقدام نموده است؛ آن گاه به تشریح و نقد دیدگاه نظریه پرداز در خصوص نفی تعبد اهتمام نموده است. به عقیده نویسنده مقاله، دیدگاه پژوهشگر محترم در نقد تعبد دینی، مبتنی بر برخی پیش فرض های دیگر وی در خصوص عدم امکان مدلل نمودن عقائد دینی می باشد، که در این نوشتار، به نقد آنها توجه شده است؛ از سوی دیگر، فارغ از انتقادات مبنائی به برخی ابعاد دیدگاه وی، انتقادات درون ساختاری مهمی را می توان به دیدگاه وی طرح نمود. در نهایت، به نظر می رسد که تعبد مأخوذ در دین وحیانی، تعبد مدلل است و انتقادات این پژوهشگر محترم، وارد نمی باشد.
بررسی نقش شریعت در معنویت دینی از منظر ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۵۰
45-64
حوزه های تخصصی:
معنویت نمی تواند محملی برای شریعت گریزی باشد. لازم ه دین داری شریعت محوری است. از سوی دیگر دین در درون خود, معنویت را نیز به دنبال دارد. بنابراین لازمه معنویت دینی گام نهادن در وادی شریعت است. اگر چه معنویت امری تشکیکی است؛ اما معنویت بدون پذیرش شریعت الهی بی معناست. امروزه برخی به عدم این تلازم نظر داده و از معنویت منهای دین و معنویت های شریعت گریز سخن می گویند. اگر چه برخی از مؤلفه ها و لوازم معنویت در بعد سطحی، بدون شریعت هم امکان پذیر است؛ اما بی شریعت هرگز نمی توان در سطوح میانی و بالایی معنویت گام نهاد. ملاصدرا از جمله حکمایی است که طریق معنوی را منهای شریعت نپذیرفته و با تحلیل فلسفی به اثبات معنویت شریعت گرا می پردازد؛ مسالک معنوی که ادعای مفر از شریعت گریزی دارند را تخطئه می کند و آن را غیر معقول می خواند. عبادت و التزام به تکالیف شرعی را شرط ورود به سعادت و کمال آدمی معرفی کرده و از ضرورت عبادات و مناسک شرعی در آثار خود سخن می گوید. در این تحقیق با روش توصیفی و تحلیلی دیدگاه صدرا را درباره نقش شریعت در معنویت دینی بیان داشته و به نقد کج روان در حوزه معنویت های جدید که ادعای معنویت منهای شریعت دارند، خواهیم پرداخت.
تعبد و تعقل در احکام شرعی از دیدگاه مذاهب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مراد از تعبد آن است که احکام معنای غیرمعقول، و مراد از تعقل آن است که احکام معنای معقول داشته باشند. در خصوص تعبدی یا تعقلی بودن نصوص دو نظریه وجود دارد: نخست اینکه نصوص تعبدی هستند و تفسیر مضیق دارند. دوم اینکه نصوص تعقلی هستند و از تفسیر موسع برخوردارند. براساس قواعد اصولی، اصالت در غیرعبادات بر تعلیل است و در عبادات بر تعبد. عبادات از جمله مصادیق احکام تعبدی، و معاملات از جمله مصادیق احکام تعقلی است. در بخش حدود و تعبدی یا تعقلی بودن آن، براساس پژوهش انجام گرفته، از سوی فقها تصریحی صورت نگرفته است. این تحقیق با استفاده از منابع کتابخانه ای و با روش توصیفی تحلیلی و با هدف مشخص نمودن مصادیق احکام تعبدی و تعقلی و مفاد این تقسیم بندی و بررسی تطبیقی آنها از دیدگاه مذاهب خمسه و نتیجه مترتب بر آن، سامان یافته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که در احکام عبادات، جنبه تعبد غالب است و اصل بر تعبد است، اما در غیر آنها، اصل بر تعلیل یا همان تعقل است.
ارکان حجیت در اندیشه تمدن سازی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم تمدن در سایه ادبیات قرآنی درسایه واژگان قرآنی امت ، مدینه ، بلد معنا پیدا می کند و لذا تمدن به معنای شکل گیری امتی با هویت واحد و جهتگیری واحدی است که در سایه آن، تمامی عرصه های حیات اجتماعی شکل می گیرد .از طرفی تمدن سازی اسلامی به معنای ساماندهی همه شئون حیات اجتماعی بر پایه معارف وحیانی و اقامه سبک زندگی اسلامی در جهان اسلام می باشد. لذا اساس شکل گیری اندیشه تمدنی ، جریان اسلامیت و حجیت در این اندیشه می باشد و ارکان حجیت عبارت از «تعبد ، قاعده مندی ، تفاهم و کارآمدی عینی» می باشد. تعبد به معنای ایمان به جامعیت دین اسلام و عزم بر حاکمیت وحی بر همه شئون حیات، قاعده مندی به معنای روش مند بودن اندیشه در نسبت دادن آن به منابع دین، تفاهم به معنای ایجاد تفاهم عقلائی نسبت به اندیشه تمدن اسلامی در بین اندیشمندان جهان اسلام، داشتن کارآمدی عینی به معنای ارائه معادلات تغییر و تصرف در پدیدهای اجتماعی و طبیعی در راستای ایجاد بستر بندگی خدا و داشتن ظرفیت مقابله با اندیشه تمدنی کفر پیچیده دنیای امروز و امکان ارائه نسخه های کارآمد به جوامع اسلامی متناسب با اقتضائات اجتماعی ، جغرافیائی هرجامعه در حوزه اقامه تمدن اسلامی می باشد.
تبیین مبانی دین شناختی تربیت دینی و دلالت های آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۴
113 - 136
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی مبانی دین شناختی تربیت دینی و استخراج دلالت های تربیتی آنها است. برای رسیدن به این هدف از روش توصیفی−تفسیری برای کشف و توضیح مبانی و از روش استنتاجی برای استخراج دلالت های تربیتی استفاده شده است. مبانی ای که در این مقاله بررسی شده اند عبارتند از: الهی بودن مبدأ و منشأ دین؛ سازگاری دین با فطرت بشر و نیازمندی همیشگی به دین؛ پیامبر، برگزیده و فرستاده خدا؛ سعادت دنیوی و اخروی، هدف دین؛ جهانی و ابدی و در عین حال ناظر به نیازهای منطقه ای و زمانی بودن. در ذیل هر مبنا، دلالت های تربیتی آن نیز بیان شده است. در مجموع نه دلالت تربیتی به دست آمد که ضرورت همیشگی تربیت دینی؛ بی نیازی از اجبار و تحمیل، انعطاف پذیری، طرد سکولاریسم تربیتی و علمی برخی از این دلالت ها هستند.
تعبدستیزی به بهانه دفاع از عقلانیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رابطه تعبد و عقلانیت از مسائل چالشی و اثرگذار در بسیاری از حوزه های معرفتی و ارزشی بوده و نگاه بسیاری از اندیشمندن را به خود جلب کرده است. یکی از اندیشمندان صاحب نظر در این بحث، مصطفی ملکیان است. ایشان در بعضی عبارات و نوشته هایشان تعبد را جوهره دینداری سنتی دانسته و آن را خلاف عقلانیت مدرن معرفی کرده اند؛ زیرا عقلانیت مدرن اقتضا می کند برای پذیرش هر قضیه ای، آن را با ترازوی درونی بسنجیم؛ اما در بخشی دیگر از سخنانشان می گویند: اگر اثبات شود که شخص مورد تعبد در تمام سخنانش یا آن دسته از سخنانش که به مسئله مربوط است، هیچ گاه اشتباه نمی کند، تعبد با عقلانیت سازگار است. تقسیم بندی معرفت به دو دسته «معرفت از راه دلیل» و «معرفت از راه گواهی» توسط ایشان نیز در تعارض با بخش اول سخن ایشان درباره عدم عقلانیت تعبد است. ایشان در مواردی دیگر نیز تصریح می کنند که تمام حقایق عالم در حیطه ادراک عقل و سنجش ترازوی درونی قرار ندارد.
تحلیل و بررسی رابطه تعبّد با عقلانیت در رهیافت های معنویت دینی و معنویت مدرن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
معنویت مدرن نظریه ای است که طی سالیان اخیر توسط برخی از روشنفکران تجددگرا در مجامع علمی و دانشگاهی مطرح شده و در همین راستا به تضعیف و حتی انکار معنویت دینی پرداخته است. بر اساس این رهیافت، امروزه انسان مدرن از جمع میان عقلانیت و دیانت عاجز مانده و برای رهایی از این وضعیت چاره ای جز این ندارد که معنویتی همسو با لوازم و اقتضائات مدرنیته و برخاسته از «عقلانیت مدرن» اختیار کند. از این نظرگاه، مهم ترین عاملی که سبب رویگردانی انسان مدرن از دیانت به معنویت می شود، تعبدگرایی در دین است؛ زیرا عقلانیت مدرن با مشخصّه استدلال گرایی کاملاً در تضاد با مقوله تعّبد است. پژوهش حاضر به بررسی تطبیقی رابطه تعبد با عقلانیت در هر یک از رویکردهای معنویت دینی و مدرن پرداخته است. نتایج این تحقیق که با روش کتابخانه ای و شیوه توصیفی تحلیلی گرد آمده است، نشان می دهد: اولاً تعبدیات دین نه تنها با عقلانیت ناسازگار نیستند، بلکه بر اساس «ادله ضرورت وحی و نبوت» مبتنی بر دلایل عقلانی اند؛ ثانیاً معنویت مدرن با تحلیل ناقص و نادرست، تعبدیات دینی را همچون تقلیدهای کورکورانه پنداشته و از همین رو به انکار آنها پرداخته است. البته نظریه مزبور اشکالات و ابهامات جدی دیگری نیز داشته که در پژوهش حاضر مطرح شده است.
معیارهای شناخت احکام تعبدی در فقه اسلامی
منبع:
مطالعات فقه و اصول سال ۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
237 - 220
حوزه های تخصصی:
در یک نگاه کلی، احکام شرعی به دو دسته ی تعبدی و تعلیلی تقسیم شده اند. دسته ی اول که احکام غیر معقول المعنی نیز نامیده می شوند، به گونه ای هستند که عقل، قادر به درک حکمت تفصیلی آنها نبوده و چنانچه تعیین و تشخیص آنها به مکلف واگذار گردد از درک آنها عاجز خواهد بود. در مقابل این دسته، احکام تعلیلی یا معقول المعنی قرار دارند. با توجه به آنکه حکم تمامی حوادث و وقایع به تصریح در نصوص نیامده و حکم بسیاری از آنها به اجتهادات مجتهدان واگذار شده، شناخت و تفکیک احکام تعبدی از احکام تعلیلی که علت آنها قابل کشف و دریافت است امری مهم و ضروری است؛ زیرا در احکام تعبدی، راهی برای اجتهاد نیست و اجتهاد به بدعت می انجامد در حالی که در احکام تعلیلی، سد باب اجتهاد به عدم تطابق شریعت با شرایط و در نتیجه اجتهاد ناصواب منجر می شود. برای شناخت احکام تعبدی معیار هایی چون عدم معقولیت معنا، عدم ظهور حکمت، تقیید، ثبات، ناتوانی انسان در درک علت و عدم تعلیل بیان شده است. به نظر می رسد از میان این معیارها تنها معیار تقیید است که می تواند معیار واقعی برای شناخت احکام تعبدی باشد. سایر معیارها اولاً به تنهایی معیار کافی به شمار نمی روند، ثانیا بعضی از آنها هم پوشانی داشته و یا به معنی مشترکی برمی گردند و ثالثاً همه ی مصادیق احکام تعبدی را در بر نمی گیرند.
برای شناخت احکام تعبدی معیار هایی چون عدم معقولیت معنا، عدم ظهور حکمت، تقیید، ثبات، ناتوانی انسان در درک علت و عدم تعلیل بیان شده است. به نظر می رسد از میان این معیارها تنها معیار تقیید است که می تواند معیار واقعی برای شناخت احکام تعبدی باشد. سایر معیارها اولاً به تنهایی معیار کافی به شمار نمی روند، ثانیا بعضی از آنها هم پوشانی داشته و یا به معنی مشترکی برمی گردند و ثالثاً همه ی مصادیق احکام تعبدی را در بر نمی گیرند.
ویژگی عبادت در سلوک عرفانی رابعه عدویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش؛ «تأثیر سلوک عبادی رابعه عدویه بر وجوه عرفانی» او مورد بررسی قرار می گیرد. در باب زهد و عشق الهی این بانو و نیز کرامات وی سخن بسیار به میان آمده است ولیکن در منابع عرفانی چندان به نقش راهبردی عبادات در سلوک عرفانی رابعه، اشاره نگردیده و نیز در بررسی غالب مقالات و پایان نامه ها التفات و اهتمام پژوهندگان را در این خصوص نیافتیم، لذا در نظر داریم در این پژوهش مرحله به مرحله ابحاث تعبدی زندگی رابعه را مورد بررسی قرار دهیم تا به این نتیجه برسیم که: سلوک دینی رابعه مقدمه و قوام بخش سلوک عرفانی اوست. در این سیر معرفتی پس از مرحله فناء، اشتیاق و سعی رابعه برای زهد و تعبد مضاعف گشته و امتزاج عشق و بندگی به حد اعلای خود رسیده است. همچنین اهمیت رسالت رابعه در شناساندن حقیقت بندگی به مردم و ایجاد نهضتی عرفانی بر مبنای عشق الهی، ازجمله نتایج نوآورانه این پژوهش می باشد.
بررسی انتقادی مؤلفه خودآیینی در نظریه معنویت گرای عقلانیت و معنویت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه عقلانیت و معنویت به دنبال کم نمودن درد و رنج بشری با رویکرد معنویت گرایی جدید است. ملکیان در این نظریه توجه خاصی به ویژگی های انسان معنوی دارد و در نتیجه التفات نظریه به مقوله مدرن شدن، ویژگی های خاصی را برای انسان معنوی بیان نموده است. از جمله این ویژگی ها، خودآئینی یا خودفرمانروا بودن انسان معنوی است. البته این انگاره، نتیجه استدلال گرایی و غیرمتعبد بودن انسان معنوی است. در مقابل، انسان غیرمعنوی، دیگرفرمانروا است و در نهایت به ازخودباختگی انسان منجر می شود. تحقیق پیش رو بر آن است که با بررسی مسئله تعبد، استدلال گرایی و مفهوم شناسی خودآیینی، این مؤلفه را در نظریه عقلانیت و معنویت مورد ارزیابی انتقادی قرار دهد. از نتایج مهم تحقیق آن است که تعبد به طور مطلق به دیگرآیینی منجر نمی شود و تعبد موردنظر در دین وحیانی، تعبد مدلل است.
تأثیر معنویت سکولار بر دینداری
منبع:
مطالعات قرآنی نامه جامعه سال ۱۶ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱۲۵
47 - 72
حوزه های تخصصی:
واژه معنویت، حداقل در ده سال اخیر، نظر برخی از اندیشمندان و روشنفکران را در بین طیف های متنوع فکری جهان، به خود جلب کرده است. رویکردهای معنوی یا معناگرایانه به زندگی، پس از مدرنیته، مسئله ای نیست که بتوان آن را نادیده انگاشت؛ اما آنچه مهم تر به نظر می رسد، پاسخ به این پرسش است که آیا این بازگشت به معنویت، همان بازگشت به دینداری است؟! با جستجویی ساده در باورهای مدعیان معنویت در جهان امروز، به خوبی روشن است که معنویتی که جهان به استقبالش رفته است، معنویتی ساختار گریز، شخصی شده و منهای دین است و معنویان نیز به این امر اعتراف می کنند. پایه های فکری این نوع معنویت بر اومانیسم و لیبرالیسم بنا شده و اساساً دین گریز و حتی در مواردی دین ستیز است. التزام به این نوع معنویت، قطعاً بر سبک زندگی انسان، خصوصاً دینداران مسلمان، تأثیر خواهد داشت. معنویت منهای دین، سبب نفی عبودیت و تعبد می شود و هر آنچه را دین به عنوان امری مقدس معرفی کرده است، نفی می کند. از طرفی، قرارگرفتن در مسیر پلورالیسم، جاده ای است که ناگزیر باید از آن گذر کرد.