فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۰۱ تا ۵۲۰ مورد از کل ۸۹۹ مورد.
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۹ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
385 - 407
حوزههای تخصصی:
تغییر سبک پوشش بانوان در مقاطع زمانی مختلف دوره قاجار، صاحب نظران را بر آن داشته تا در یادداشت های خود هرچند گذرا بر آن نظر افکنند. با توجه به اینکه تحقیقات انجام شده در زمینه چرایی و چگونگی پوشش در این دوران و ارتباط آن با جریان مُد معدود و سطحی بوده، به نظر می رسد پرداخت دقیق تر به این موضوع، امری مهم باشد. این مقاله به صورت تطبیقی به اشتراک ها و افتراق های پوشاک بانوان دو دربار فتحعلی شاه و ناصرالدین شاه قاجار می پردازد و تأکید آن بر مُد لباس و مقایسه اجزای پوشاک اندرونی و بیرونی است. اجزای پوشاک اندرونی شامل شلیته (تُنْبان)، پیراهن، آرْخالق و پوشش سر و اجزای پوشش بیرونی شامل چادر، چاقْچور و روبنده است. با توجه به اینکه عواملی چون مذهب، اقتصاد، فرهنگ، سیاست و ابعاد روان شناختی پادشاهان تأثیر مستقیمی بر شکل گیری جریان مُد و روند تغییر و تحولات مربوط به آن را داشته است، این نوشتار با رویکرد کیفی و به شیوه توصیفی تحلیلی، با تأکید بر دو دوره حکومتی قاجاریه ، به بررسی مجموعه تصاویر به جا مانده از این دوران و مطالعه اسناد و سفرنامه ها برای دسته بندی پوشاک و سبک مُد غالب دربار می پردازد تا مؤلفه های اثرگذار بر تغییر یا ثبات سبک لباس این دوران را بازشناسی و تعریف کند. این پژوهش نشان می دهد، پایبندی به مذهب بین زنان قاجار، عامل بازدارنده مهمی در برابر تغییر کامل سبک پوشش بانوان بوده است؛ به عبارت دیگر، زنان در گزینش البسه خود نقش منفعلی نداشته اند و همچنین نفوذ سلیقه و اراده شخص شاه، عامل بسیار مؤثری در تغییر مدل لباس زنان دربار بوده است.
باستان شناسی و تاریخ: تصویر زنان در نگاره های مکتب تبریز و متون دوره صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
267 - 287
حوزههای تخصصی:
متون تاریخی به جهت روایت گری های مردانه از فرمانروایان و بزرگان دوره های تاریخی، اغلب کمتر از مردمان عادی، به ویژه زنان، گفته اند. درواقع،زنان با اینکه نیمی از جامعه بشری و تربیت دهنده مردان و نسل آینده هستند و در ادوار تاریخی نیز تأثیر انکارناپذیری در روابط اجتماعی، حفظ و تداوم سنت ها، رسوم و حتی بازی های سیاسی داشته اند، در بیشتر مواقع به دلایل فرهنگی کمتر سخنی از حضور آنان در اجتماع به میان آمده یا زیر سایه مردان تعریف شده اند. بنابراین، برای روشن کردن موضوع و پاسخ به خلأها و پرسش های موجود روش های باستان شناختی و مطالعه مواد فرهنگی بسیار ارزشمند و کارگشاست، زیرا باستان شناسی همواره با استفاده از مواد فرهنگی به بازسازی جوامع، فرهنگ و نقش های انسان می پردازد. مقاله پیش رو نگاره های مکتب تبریز را به عنوان شواهد مادی دوره صفوی بررسی کرده است و تلاش می کند تصویری را که در متون دوره صفوی از زنان ارائه می شود با تصاویر باقی مانده از آنان در نگاره های مکتب تبریز مقایسه کند و تناقض ها و شباهت های بین آن دو را به بحث بگذارد. در اینجا مطالعه نگاره های شاهنامه شاه تهماسب ، خمسه نظامی و هفت اورنگ جامی نشان داد که زنان در دوره صفوی دست ِکم در دوران هم زمان با مکتب تبریز برخلاف متون تاریخیِ آن دوره نقش پر رنگ و فعال تری در جامعه داشته اند.
هویت زن محور در جواهرسازی مفهومی: مطالعه موردی آثار سه هنرمند زنِ جواهرساز معاصر (فاطمه دولت آبادی، پگاه وداد، فرزانه داودیان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
123 - 142
حوزههای تخصصی:
جواهرسازی مفهومی محصول پارادایم «معاصریت» با به چالش کشیدن و نقد مفاهیم و اصول پذیرفته شده در جواهرسازی کلاسیک و مدرن و اولویت قراردادن وجه مفهومی و بیان هنری به مثابه رسانه ای فرهنگی، بستری را برای بیان اندیشه های اجتماعی، سیاسی و حضور کنشگر هنرمندان فراهم ساخته است. جواهر اثری بیانگر و سمبولیک است که دلالت بر ارزش های فرهنگی، سیاسی و اجتماعی دارد. برای زنان جواهرساز، جواهر معاصر زبانی برای بیان ایده هایی است که موقعیت، خواسته ها و آرزوهای آنها را نشان می دهد و نقدها، اعتراض ها و دیدگاه های آنها را بیان می کند. از همین رو نظریه پردازان زن محور و کنشگران هویت جنسیتی به جواهرات توجه ویژه دارند. هدف پژوهش حاضر، مطالعه چگونگی بازنمایی جنسیت و تبیین موقعیت زن در آثار جواهر مفهومی ایران است که با رویکرد روش شناسی تحلیل گفتمان فرکلاف به معناکاوی در دلالت های انتقادیِ جواهر معاصر ایران پرداخته شد. نتایج نشان می دهد جواهرات تنها دلالت بر زیبایی زنانه و اشرافیت نیست، بلکه رسانه ای برای طرح دیگرگون و متفاوت از هویت زن است که با نقد مفاهیمی مانند بی هویتی و کالاانگاری زنان، تبعیض جنسیتی، تحقیر و طردشدگی، کلیشه های جنسیتی (همچون بدن ایدئال، زیبایی، کارکردهای جنسی) و خشونت در فضای عمومی و خصوصی به بازاندیشی آن می پردازند. هنرمندانِ جواهرمعاصر در مقام واکنش به نگاه جنسیتی عمل می کنند و با بیان انتقادی در جریان آگاهی سازی سوژه زنان گام برمی دارند.
ارائۀ مدل و تبیین راهکارهای کاهش نابرابری جنسیتی در مدیریت ورزش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
807 - 836
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، ارائه مدل تبیین راهکارهای کاهش نابرابری جنسیتی در مدیریت ورزش ایران است. این پژوهش به لحاظ فلسفی از نوع تفسیرگرایانه و از منظر رویکرد از نوع استقرایی است. این مطالعه به لحاظ راهبرد از نوع نظریه داده بنیاد و از نوع پژوهش کیفی است. داده ها به وسیله مصاحبه به دست آمده اند و جامعه آماری آن را 15 نفر از صاحب نظران حوزه مدیریت ورزش تشکیل می دهند. برای نمونه گیری از روش گلوله برفی استفاده شد و نمونه گیری تا رسیدن به حد اشباع نظری ادامه پیدا کرد. برای جمع آوری اطلاعات، از مصاحبه نیمه ساختاریافته و به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از سه فرایند همپوش کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری نظری استفاده شد. با درنظرگرفتن متن تمام مصاحبه ها در مرحله کدگذاری باز، تعداد 303 مفهوم شناسایی شد که پس از تجمیع کدهای مشابه، 23 مفهوم به دست آمد. سپس در مرحله کدگذاری محوری ده مقوله اصلی مشخص شد. نتایج نشان داد که معیارهای انتخاب و احراز پست های مدیریت در سازمان های ورزشی به دلایل فرهنگی و فردی منصفانه نیستند. پیشنهاد می شود معیارهای انتخاب به گونه ای باشند که هم سلسله مراتب لحاظ شود و هم شروع از سطح میانی باشد؛ درنتیجه قوانین به صورتی تنظیم شوند که حضور بانوان در حیطه های اجتماعی و فرهنگی و از جمله فعالیت های ورزشی، برجسته تر شود و انتخاب بانوان با نگرش به شایسته سالاری و تخصص گرایی باشد.
بررسی ساختار توزیع قدرت در رابطه ی زن- شوهر در خانواده از نگاه آیات و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساختار نظام خانواده بر اساس روابط اعضاء و حقوق و تکالیف متقابل آن ها شکل گرفته و استوار می شود. تمایز نقش های پدری، مادری و فرزندی و نیز زن و شوهری تمایز حقوق و تکالیف را به دنبال می آورد. بدین ترتیب حقوق و وظایف نقش ها متقابل امّا متفاوت است. علی رغم تقابل دوسویه حق و تکلیف در روابط اعضاء خانواده، عوامل و شاخص های ویژه ای زمینه ی بروز قدرت را برای یک نقش و توزیع قدرت در ساختار خانواده اسلامی فراهم می کند. تبیین ساخت قدرت در روابط اعضاء خانواده، بر اساس ترکیبی از دو شاخص توانایی های ذاتی و طبیعی و شاخص اقتصادی (انفاق) صورت می گیرد. مرد در نقش شوهر دارای جایگاه و قدرت نسبی برتر در خانواده اسلامی است، امّا از قدرت مطلق برخوردار نیست، قدرت او در خانواده به معنای اطلاق نفوذ امر او نمی باشد، بلکه تنها در دایره ی «عدل» و «معروف» و در گستره محدود حقوق شوهر نافذ و مشروع است. بر این اساس خانواده اسلامی دارای نظام «شوهرمحور» با گرایش «دوسویه» است. قدرت شوهر، در حق تصمیم گیری در مصالح کلی خانواده و شوؤن زوجیت از جمله در مورد مسکن، یا چگونگی بهره مندی جنسی یا توابع حق استمتاع شوهر معنا می شود. بدین ترتیب که خروج زن از منزل در صورت منافات با حق جنسی شوهر کنترل می شود. هم چنین قدرت زن، در صورت برآورده نشدن حقوق مالی او مانند مهر، نفقه و مسکن مناسب، یا حقوق غیرمالی مانند معاشرت بالمعروف، برخورد محترمانه و همراه با عدالت و احسان شوهر معنا می شود و بروز می یابد.
تطبیق مصادیق اجتماعی زنان در دوره قاجار با جایگاه زن در نگارگری نسخه خطی هزارویک شب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۷ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴
455 - 471
حوزههای تخصصی:
منابع تصویری به جای مانده از آثار هنری دوران قاجار می تواند به منزله یکی از مدارک معتبر جهت شناسایی هویت و نقش اجتماعی زنان در این دوره بررسی شود. از این منظر، نقاشی ها ی نسخه خطی هزارویک شب صنیع الملک، که از آثار ممتاز نگارگری ایران در دوران قاجار است، این قابلیت را دارد که به منزله مرجعی جهت شناخت بهتر زنان دوره قاجار بررسی شود. این نسخه مصور ویژگی ها ی منحصر به فردی دارد که آن را از دیگر نسخه ها ی مصور شده در این دوره متمایز می کند. یکی از این ویژگی ها استفاده نگارگر از منابع اجتماعی و شخصیت ها ی معاصر خود در ترسیم تصاویر این نسخه است. بر این اساس، هدف از این مقاله توصیف جایگاه اجتماعی زنان در دوره قاجار با استفاده از سفرنامه ها و منابع مکتوب دیگر و مقایسه تطبیقی آن با تصاویر این نسخه از هزارویک شب است. در این مقاله، تصویر ها یی مطالعه شده اند که حضور زن در آن ها پر رنگ تر است. بنابر یافته این پژوهش، گرچه صنیع الملک جهت ترسیم زنان این نسخه از شرایط اجتماعی معاصر خویش استفاده کرده است، در برخی موارد، نظیر تفکیک جنسیتی، بیشتر به متن وفادار بوده است تا ساختار اجتماعی و نقش واقعی زنان هم عصر خویش.
اسطوره سنجی در پنج نمایش نامه منتخب از نغمه ثمینی براساس روش ژیلبر دوران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۰ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
381 - 398
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی پنج نمایش نامه منتخب از میان آثار مشهور نغمه ثمینی براساس اسطوره سنجی ژیلبر دوران می پردازد. این روش حدود سال های 1370 برای نخستین بار از سوی دوران ارائه و وارد عرصه نقدهای نو شد. در این نظریه و روش به طور هم زمان متن و فرامتن هایی مانند زندگی نامه نویسنده و محیط اجتماعی او اهمیت می یابند. اسطوره سنجی نقدی بینارشته ای است و فرایند و روش آن را می توان به سه مرحله: نمادسنجی، روان سنجی و اسطوره سنجی تقسیم کرد. از دیدگاه ژیلبر دوران، بین همه آثار تألیفی یک نویسنده رابطه ای وجود دارد که با بررسی آن ها می توان به اسطوره شخصی ذهن پدیدآورنده اثر دست یافت. نغمه ثمینی نمایش نامه نویس معاصر ایرانی ا ست که نمایش نامه هایش به سبب علاقه او به اسطوره ، کهن الگو و تاریخ شایستگی بررسی و نقد از منظر فرایند اسطوره سنجی دوران را دارد. در این تحقیق، پنج نمایش نامه و دو کتاب پژوهشی ثمینی انتخاب، مطالعه و تحلیل شده است. در مرحله نخست، یعنی مرحله نمادسنجی که بر متن تکیه دارد، ابتدا آثارِ منتخب مطالعه شده سپس نمادها، شخصیت ها و کنش های کهن الگویی نقد و تحلیل شده اند تا نخستین مرحله اسطوره سنجیِ دوران انجام پذیرد. سپس با بررسی زندگی نامه نویسنده به وسیله طرح پرسش هایی از او و محیط اجتماعی که در آن زاده و بزرگ شده است مرحله دوم، یعنی روان سنجی که بر فرامتن تکیه دارد، انجام می پذیرد. در پایان نیز، با تحلیل کلی درباره مراحل قبلی و جمع بندی نتایج به دست آمده مرحله نهایی، یعنی اسطوره سنجی آثار، انجام می شود تا اسطوره شخصی ذهن نویسنده و سپس اسطوره جمعی اندیشه او به دست آید. این پژوهش از طریق مطالعه کتابخانه ای و با شیوه تحلیلی توصیفی آثار را بررسی می کند. نتیجه نشان می دهد دغدغه های ذهنی نغمه ثمینی بیشتر شامل مسائلی مربوط به زنان و جنگ است. اسطوره شخصی ایشان هم شهرزاد و روایت گری او برای نجات بخشی است که در نگاهی جمعی به اسطوره سازی از دیگر زنان گسترش می یابد.
تحلیل فرایند معنازایی در پوستری اجتماعی از پریسا تشکری براساس آرای کریستوا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۱ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
199 - 231
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش شرحِ چگونگی بهره پریسا تشکری، به عنوان طراح زن، از امکانات بصری پوستر برای القای معانی و پیام های خاص است. روشن کردن معنا و پیام پوستر متکی به مشاهده، توصیف و تفسیر ویژگی ها و کیفیت بصری و تجسمی با اتکا به مؤلفه های فرایند معنازایی در نظریه زبان کریستواست. مؤلفه های ذکرشده را تبادل امر نمادین، امر نشانه ای و بینامتنیت تشکیل می دهند. بهره از روش تحلیل محتوای کیفی و رویکرد هرمنوتیکی نشان می دهد دو امر نشانه ای و نمادین در این پوستر در حال تبادلی بی وقفه اند و به فرایند معنازایی جهت می دهند. جابه جایی های عناصر مفهومی و بصری زن و گل، گلبرگ گل و دهان، گلدان گل و بستر پرورش، آب و مواد لازم برای پرورش، اشاره به وجه دوگانه نوشتار روی گلدان ، تبادل امر نشانه ای و نمادین را نشان می دهد. مطالعه بینامتنیت با تأکید بر تکنیک گلدوزی پرورش سه جنبه خلاقه وجودی زنان یعنی نوشتار، احیای گلدوزی و صداپروری آنان را برجسته می کند.
مطالعه شکل گیری هویت جسمیت یافته زنان دهه نود با رویکرد روانشناسی گفتمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
73 - 95
حوزههای تخصصی:
هویت به تعبیری بخش ضروری حالات روانی انسان است که شیوه تعامل با جامعه را کنترل می کند. درمقابل رویکرد روانشناسی گفتمانی هویت را برساختی پویا می داند که ازطریق گفتمان و تعامل اجتماعی حاصل می شود. گفتمان در این رویکرد، منجر به خلق بدن های گفتمانی شده و این بدن ها نیز در برساخت هویت جسمیت یافته دخیل هستند. از این رو هدف از نگارش مقاله حاضر بررسی توانایی این رویکرد در مطالعه هویت، بالأخص هویت جسمیت یافته و نشان دادن محدودیت مدل دکارتی، است. این رویکرد، رویکرد تحلیلی نظری به گفتمان است که گفتار و نوشتار را در کانون مطالعات خود قرار می دهد و فهم پدیده های روان شناختی را در بستر اجتماعی ممکن می داند. پژوهش حاضر کیفی بوده و داده ها از ده نفر از بلاگرهای زن در رده سنی بیست الی سی سال از منطقه ای یک دست در تهران، ازطریق مصاحبه باز و ضبط لایو اینستاگرام جمع آوری شده است. نتایج نشان از برساخت هویت جسمیت یافته به واسطه ساخت های زبانی ساده و روزمره و از ویژگی های فیزیکی بدن تغییریافته زنان به عنوان ویژگی های قابل شناسایی هویت دارد. اهمیت ساخت زبانی فاعل و مفعول فاصله بین هویت و بدن را کمرنگ کرده و از این طریق عاملیت از زنان زدود ه شده و فیزیک و تغییرات بدن فراتر از آگاهی قرار می گیرد.
نقد ساختارهای اجتماعی در داستان نویسیِ زنان (1311- 1289 )(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
565 - 597
حوزههای تخصصی:
هم زمان با انتشار مطبوعات زنان از سال 1289 شمسی، شرایطی فراهم شد تا زنان بتوانند علاوه بر نقد بیشتر ساختارهای اجتماعی از زبانِ جدید مانند شعر و داستان نیز برای طرح دیدگاه های خود استفاده نمایند. پژوهش پیش رو که به روش کیفی، با استفاده از فن تحلیل محتوا و با تأکید شاخص بر روی متون داستانیِ مندرج در مطبوعات زن نگار منتشر شده در فاصله سال های 1289 (سال انتشار نخستین روزنامه زنان) تا سال 1311 (سال آخر انتشار جریده عالم نسوان) گردآوری شده در تلاش است تا به این پرسش پاسخ دهد که زنان در مکتوبات داستانیِ خود به طرح چه موضوعاتی پرداخته اند؟ مهم ترین خواسته آنان چه بوده و چه چیزی را به عنوان اصلی ترین عامل انقیاد زنان معرفی کرده اند؟ برشماری کامل و غیرگزینشی جراید زن نگار در دوره مورد بحث، شامل 167 شماره نشریات زن نگار برابر با 4401 (چهار هزار و چهارصد و یک) برگ مطبوعاتی نشان می دهد در 67 داستان زن نویس منتشر شده در اوراق مطبوعاتیِ زنان در فاصله سال های 1289 تا سال 1311 شمسی، موضوع محوری این متون داستانی: حقوق زنان در امر ازدواج- زندگی و طلاق، نقد ازدواج اجباری، ازدواج زودهنگام (کودک همسری) و نقد تعدد زوجات می باشد. همچنین رفتار "مادران نادان" اصلی ترین عامل تیره بختی زنان معرفی شده است.
بررسی تفاوت های جنسیتی در نگرش به فرزند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۸ بهار ۱۳۹۵ شماره ۱
101 - 116
حوزههای تخصصی:
با کاهش نرخ رشد و پیرشدن جمعیت کشورها، جمعیت جوامع به یکی از موضوعات چالش برانگیز تبدیل شده است. این موضوع بسیاری از متفکران را به سمت درک عوامل مؤثر بر کاهش باروری سوق داده است. فهم چگونگی کاهش باروری مستلزم درک تغییرات خانواده و جایگاه زنان بر اثر تغییرات جهانی است، زیرا زنان، به عنوان یکی از ارکان مهم خانواده و باروری، تغییرات بسیاری را در موقعیت خود تجربه کرده اند. این تغییرات بر نگرش زنان و مردان به فرزند نیز بی تأثیر نبوده اند. در این مقاله، سعی شده تفاوت های نگرش به فرزند در میان 400 زوج 15 49 ساله تهرانی با استفاده از پرسش نامه بررسی شود. یافته های نهایی پژوهش نشان می دهد که تفاوت معناداری میان زوجین در زمینه ارزش های مثبت و منفی فرزند و ارزش های خانواده کوچک و بزرگ وجود ندارد. این موضوع مؤید آن است که زوجین در زمینه نگرش به فرزند به همگرایی رسیده اند. علاوه بر این، درآمد و تحصیلات نیز با ارزش های مثبت رابطه معناداری دارند. در میان متغیرهای تحقیق، سن نیز با ارزش های کوچک خانواده رابطه معناداری دارد. نتیجه گیری کلی نیز بر پذیرش هنجارهای لیبرال در زمینه فرزندآوری تأکید دارد.
واکاوی تجارب زیسته زنان زندانی: از حسرت کودکی تا تداوم جرائم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
67 - 87
حوزههای تخصصی:
کودکان آسیب پذیرترین گروه های جامعه اند که تجربیات، ذهنیت و کیفیت تعاملات کودکی، وضعیت بزرگسالی آنان را رقم می زند. هدف پژوهش حاضر، بررسی تجارب زیسته کودکی زنان زندانی و تداوم آن در وضعیت فعلی آنان است. این پژوهش مطالعه ای کیفی و به روش پدیدارشناسی هرمنوتیک انجام شده است. داده های مطالعه با استفاده از روش نمونه گیری نظری با 25 نفر از زنان زندانی شهر کرج، با مصاحبه عمیق گردآوری و در نهایت، داده های گردآوری شده در قالب 6 مضمون اصلی و 24 مضمون فرعی کدگذاری و تحلیل شدند. نتایج تحقیق نشان می دهد تجارب ناامنی، حسرت و ناکامی، بی پناهی و عدم حمایت خانواده از جمله تجارب نامطلوب کودکی زنان زندانی است. تفسیر زنان زندانی از دوران کودکی شان به مثابه زیست جهان پرمخاطره است که در بزرگسالی با تداوم آشفتگی روانی، استرس و پرخاشگری، تداوم افعال کودکی، خلافکاری و ارتباط با شبکه های خلاف، تداوم خانواده متشنج، ناسازگاری با همسر و نبود عاطفه مادرانه تداوم می یابد. آن ها بر این باورند مانند سایر کودکان نتوانسته اند از ظرفیت هایشان استفاده کنند و توسط پدر و مادر و اطرافیان نزدیک مورد سوءاستفاده قرار گرفته اند. به روایت آن ها، زندان و تخلف بزرگسالی آنان ادامه و تکرار تخلفات کودکی شان است. درنهایت ارائه آموزش های لازم از سوی سازمان های متولی از جمله رسانه های جمعی، مراکز حمایت خانواده، مشاوره و... در راستای بهبود روان، افزایش آگاهی و اصلاح عملکرد زنان زندانی پیشنهاد می شود.
ارزیابی نمود نقش اجتماعی زن در سینمای ایران (سال های 1390- 1396)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۱ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
309 - 324
حوزههای تخصصی:
سینما به منزله رسانه ای که به کسب پایگاهی مستحکم در میان مردم موفق شده، علاوه بر جنبه های هنری از مناظر دیگری نظیر جامعه شناسی نیز قابل تحلیل و بررسی است. نظریه بازتاب یکی از نظریاتی است که زیرمجموعه جامعه شناسی سینما قرار می گیرد و از دیدگاهی به مقوله سینما می نگرد که وجود ارتباط تنگاتنگ و گسست ناپذیر بین فیلم های تولیدشده در یک بافتار اجتماعی با خود آن بافتار، به طور عام، و نهادهای سازنده آن، به طور خاص، را اجتناب ناپذیر می داند. در این پژوهش، سعی بر این است تا با تکیه بر این موضع فکری نقش اجتماعی کاراکترهای زن موجود در فیلم های ساخته شده بین سال های 1390 1396 به روش تحلیل محتوای کیفی واکاوی شود. انتخاب این بازه زمانی به دلیل نزدیکی به زمان نگارش مقاله (1397) و به تبع آن نزدیکی به بافت جامعه امروز مخاطبان است. جامعه آماری مورد نظر به طور هدفمند از بین فیلم های برنده شده در بخش های بهترین فیلم، بهترین فیلم نامه و بهترین فیلم از دید تماشاگران جشنواره فجر این دوره انتخاب شده است. در بخش اصلی نیز، تحلیل نقش اجتماعی شخصیت ها براساس پنج شاخصه، که به باور نگارندگان جوانب مختلف نقش اجتماعی زن در سینما را مورد پوشش قرار می دهد، صورت می پذیرد: 1. ژانر فیلم ها، 2. طبقه اجتماعی شخصیت ها، 3. نوع شغل شخصیت ها، 4. خودکارآمدی اجتماعی شخصیت ها و 5. کنشگری شخصیت ها؛ تا از این طریق جایگاه اجتماعی زنان، به عنوان تشکیل دهندگان نیمی از جمعیت ایران به واسطه تشریح تصویر ارائه شده در سینمای این شش سال مشخص شود.
بررسی رابطه عوامل روانی اجتماعی اعتیاد به اینترنت (مطالعه موردی: دانشجویان دختر دانشگاه یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۸ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴
473 - 492
حوزههای تخصصی:
اعتیاد به اینترنت عبارت است از استفاده بیش از حد، نادرست و بیمارگونه از اینترنت. این مشکل ناشی از عوارض زندگی در دنیای مدرن است. صرف نظر از اینکه اعتیاد به اینترنت را بیماری یا آسیب روانی یا مشکل اجتماعی بدانیم، پدیده ای است مزمن، فراگیر و عودکننده که با صدمات جدی جسمانی، مالی، خانوادگی، اجتماعی و روانی همراه است. دانشجویان به اقتضای اشتغال به تحصیل از اینترنت بیشتر استفاده می کنند. از این رو، بیشتر در معرض ابتلا به اعتیاد اینترنت اند. علاقه مندی جوانان به فناوری و حضور آن ها در شبکه های اجتماعی اینترنتی نیز احتمالاً در گرایش بیشتر دانشجویان به اینترنت و وابستگی به آن بی تأثیر نیست. در این پژوهش، به بررسی رابطه عوامل روانی اجتماعی یعنی عزت نفس، انزوای اجتماعی و رضایت از زندگی با اعتیاد به اینترنت در میان دانشجویان دختر دانشگاه یزد پرداخته شده است. جامعه آماری این پژوهش کل دانشجویان دختر دانشگاه یزد در نیم سال دوم سال تحصیلی 1391 1392 است که تعداد آن ها 7 هزار و 313 نفر بوده است. برای تعیین حجم نمونه از فرمول نمونه گیری کوکران استفاده شد. مطابق این فرمول، حجم نمونه 384 نفر تعیین شد. بر اساس یافته های تحقیق بین عزت نفس، انزوای اجتماعی، رضایت از زندگی، سن، وضعیت تأهل، مقطع تحصیلی و اعتیاد به اینترنت رابطه معناداری وجود دارد. ولی بین محل سکونت و اعتیاد به اینترنت رابطه معناداری وجود ندارد. نتایج تحلیل رگرسیونی نشان داد با توجه به ضریب تعیین تعدیل شده در معادله رگرسیون 11درصد از واریانس متغیر وابسته توسط متغیرهای مستقل تبیین شده است.
بررسی و مطالعه جایگاه زنان و خاتونها در عصر مغول با استناد به شواهد تاریخی و داده های باستان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۴ زمستان ۱۳۹۱ شماره ۴
39 - 58
حوزههای تخصصی:
یکی از ملاکهای مهم ارزیابی یک جامعه، توجه و یا عدم توجه به زنان و حضور آنها در عرصه های مختلف اجتماعی است. تا جایی که توجه به زن از عوامل ترقی و عدم توجه به او در جامعه، دیدگاهی غیر مترقی و از علل عقب ماندگی محسوب می شود. در ادوار مختلف زندگی بشر به اهمیت نقش زنان در کنار مردان کمتر پرداخته شده است. در قرون میانی اسلام با ورود مغولان تا حدودی وضعیت زنان دگرگون شد و آنان توانستند تا اندازه ای آزادانه تر در کنار مردان در امور گوناگون جامعه به ایفای نقش بپردازند. با توجه به پژوهش حاضر، که با بهره گیری از منابع مکتوب تاریخی (رشیدالدین فضل الله همدانی، عطاملک جوینی، ابن بطوطه و...) و مدارک باستان شناسی (مینیاتور، سفال) صورت گرفته است، معلوم گردید؛ جایگاه برجسته زنان (به ویژه خاتون ها) در مناسبات سیاسی و اجتماعی و همچنین بازتاب بارز حضورشان در حکومت، ریشه در زندگی بی پیرایه و سلوک ساد? عشیره ای آنها، در دوران قبل از به قدرت رسیدن مغولان، داشته است. جامعه ای که در آن زنان همدوش مردان به فعالیت می پرداخته اند و جایگاهی همسان با آنان داشتند. تساهل و تسامح مذهبی مغولان نیز از دیگر عواملی هستند که به این روند حضور زنان در جامعه دامن زده است.
مطالعه فرهنگی و جامعه شناختی پوشاک سنتی زنان کناره دریای جنوب ایران (بوشهر، هرمزگان و خوزستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۹ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
185 - 207
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر پوشاک سنتی زنان ایران را از منظری فرهنگی و جامعه شناختی تحلیل می کند. تمرکز پژوهش بر کارکردهای پوشاک سنتی زنان در مناطق کناره دریای جنوب ایران است. چارچوب نظری استفاده شده بر نظریات کارکردگرایی و جامعه شناسی پوشاک استوار است. روش مطالعه در این مقاله کیفی است و اطلاعات مورد نیاز به دو روش کتابخانه ای و مشاهده میدانی انواع پوشاک سنتی زنان در مناطق بوشهر، هرمزگان و خوزستان گردآوری شده است. براساس این داده ها، تلاش شده جایگاه چهار عامل اساسی «جغرافیا، فرهنگ، دین و شغل» در پدیدارشدن انواع این پوشاک مطالعه و تأثیر آن ها بر الگوهای ساختاری و تزئینات بصری پوشاک مذکور بیان شود. فرض بر آن است که عوامل مذکور بر نوع طراحی و تزئین پوشاک زنان کناره دریای جنوب مؤثر بوده اند. نتایج نشان داده که مهم ترین مؤلفه مؤثر بر فرم، طرح و بافت پوشاک زنان در مناطق کناره دریای جنوب ایران، جغرافیای طبیعی و پس از آن، دین است. جغرافیای فرهنگی و شغل نیز پس از دو عامل نخست، به ترتیب واجد اهمیت اند.
شعر فمینیستی نویافته ای از پروین اعتصامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۲ پاییز ۱۳۸۹ شماره ۱
5-21
حوزههای تخصصی:
آغاز جنبش فمینیستی زنان در ایران، مصادف با سال های انقلاب مشروطه و دوره ی پهلوی اول است. زنان روشن فکر اهل قلم ایران، با تأسیس مدارس دخترانه و انجمن های زنان و نشر نشریات ویژه ی بانوان نخستین گام های خود را به سوی آزادی جامعه ی زنان برداشتند. البته نادیده نباید انگاشت که عده ای از ایشان با سروده های خود در این دوران پیش گام آزادی خواهی و استیفای حقوق زنان بودند. در میان شاعران نام آشنای این دوران، پروین اعتصامی از جمله بهترین هاست. وی که از مرتبه ای بالا در شاعری برخوردار است، اشعاری در حمایت از حقوق زنان و حفظ حرمت و اهمیت ایشان سروده است. دیوان این بانوی شعر ایران مملو از اشعاری است که در آن همواره به طرف داری از زنان و دختران و مادران پرداخته و گاه در اشعاری برعلیه نظام مردسالار حاکم قدعلم کرده است. موضوع بسیاری از این اشعار اعتراضات انتقادی وی بر جامعه ی زنان و نظام حکومتی مردانه ی ایران است. موضوع مقاله ی حاضر اثبات انتساب یکی از اشعار فمنیستی این شاعر است که در سال 1300 هجری شمسی در نشریه ی عالم نسوان چاپ می شود. این قصیده ی کوتاه متأسفانه تاکنون از چشم خوانندگان دیوان پروین دور مانده بود. نویسنده در مقاله ی حاضر تلاش می کند تا ضمن ذکر این قصیده و بررسی صحت انتساب آن به پروین اعتصامی با به کارگیری دلایل سبک شناسی، به نگرش-های فمینیستی این شاعر برجسته ی ایران که نتیجه ی تربیت پدر بزرگوار وی، یوسف اعتصام الملک و تحصیل و تعلیم مدرسی است اشاره کند و ضمن یادکرد دیگر شعرهای زنانه ی پروین، و یژگی های فمنیستی این قصیده ی نویافته را نیز بیان کند.
واژه های کلیدی: پروین اعتصامی، شعر فمینیستی، دوره ی مشروطیت، جنبش زنان، زنان شاعر.
نقد فرهنگی و چالش های تعارض هویتی زنان در جدال با کلیشه های جنسیتی مطالعه موردپژوهانه: داستان کوتاه «جنیه البجع» غاده السمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
161 - 180
حوزههای تخصصی:
کلیشه های جنسیتی برخاسته از فرهنگ جوامع مردسالار، معرّف باورهای مشترک و محدودکننده در مورد چگونگی عمل افراد در خانواده و جامعه و طبقه بندی جامعه به مردانه و زنانه هستند. نوشتار پیش رو می کوشد تا با بررسی داستان کوتاه «جنیه البجع» غاده السمان برمبنای مهم ترین مبانی نقد فرهنگی در حوزه جنسیت و به چالش کشیدن گفتمان غالب مردسالار و با بهره گیری از روش توصیفی – تحلیلی نشان دهد که السمان چگونه توانسته است با ترسیم رنج های زنان در خانواده به عنوان هویتی مطیع و منفعل در محیطی مردمحور، سیر دگرگونی این زنان و بازیافتن هویت مستقل آن ها را در محیطی برابر در بافت داستان خود نشان دهد. مهم ترین حوزه مورد انتقاد السمان، حیطه فرهنگ عامه جوامع عربی است که نتوانسته است خود را با مبادی جریان نواندیش معاصر هماهنگ کند. با این توضیح که السمان، آسیب شناسی کلیشه های جنسیتی در مردان را نیز ترسیم کرده و میزان خطای فرهنگ درمورد مردان به عنوان قشر فرادست جامعه مردسالار را نیز نشان داده است. انتقاد از نابرابری های جنسیتی، آسیب های نظام مردسالار، خودباختگی زنان در محیط نابرابر جنسیتی، تعارض مبانی سنت و مدرنیته، و تقلیل زن به هویت جنسی از مهم ترین مباحثی است که السمان در نقد فرهنگ جامعه عربی در داستان های خود برجسته ساخته است.
سفر قهرمان مؤنث در سه فیلمنامه از بهرام بیضایی: مطالعه تطبیقی سه فیلم نامه سگ کشی، اشغال، و حقایق درباره لیلا دختر ادریس در چارچوب نظریه مورین مرداک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۶ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲
149 - 166
حوزههای تخصصی:
بهرام بیضایی را می توان از دهه چهل تاکنون در زمره معدود نویسندگان صاحب سبکی منحصر به خود دانست که نامش بیش از هر چیز با نمایشنامه و فیلمنامه پیوند خورده است. این پژوهش در چارچوب نظری «الگوی سفر قهرمان مؤنث» مورین مرداک به بررسی سه فیلمنامه سگ کشی، اشغالل، و حقایق ىرباره لیلا ىختر اىریس می پردازد. نظریه مرداک نگاهی نو به مدل جوزف کمبل برای سفر اسطوره ای قهرمان به شمار می آید که در آن سفر قهرمان مؤنث شامل ده مرحله گسستن از دنیای زنانه، همذات پنداری با مردان، جاده آزمون ها، موفقیت خیالی، «نه!» گفتن زن قوی، تشرف و برخورد با الهه، میل شدید به پیوند دوباره با هویت زنانه، علاج شکاف میان مادر و دختر، یافتن مردِ درون، و ورای ثنویت است. پژوهش حاضر با بررسی سیر رخدادها در سه فیلمنامه بیضایی و بهره گیری از جملات شخصیت ها به بررسی تطبیقی سیر تحول شخصیتی زنان در این آثار می پردازد و نشان می دهد که امکان انطباق ساختاری این سه اثر بر الگوی مذکور وجود دارد.
پیش بینی اعتیاد به شبکه های اجتماعی براساس احساس تنهایی و عزت نفس در دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۸ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲
193 - 204
حوزههای تخصصی:
با توجه به علاقه گسترده دانشجویان به شبکه های اجتماعی، بررسی ویژگی های کاربران به منزله پیشایندهای اعتیاد به شبکه های اجتماعی اهمیت ویژه ای دارد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش احساس تنهایی و عزت نفس در پیش بینی اعتیاد به شبکه های اجتماعی در دانشجویان دختر است. پژوهش حاضر، از نوع همبستگی است. نمونه ای به تعداد 335 دانشجوی دختر با استفاده از روش نمونه برداری خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند و به وسیله مقیاس های احساس تنهایی اجتماعی عاطفی بزرگسالان (SELSA-S )، عزت نفس روزنبرگ (RSES) و پرسش نامه محقق ساخته اعتیاد به شبکه های اجتماعی ارزیابی شدند. داده ها از طریق روش های رگرسیون چندگانه و همبستگی پیرسون تحلیل شد.نتایج نشان داد که بین احساس تنهایی (001 / 0 P<,36 / 0 R=) و عزت نفس ( 001 / 0 P<,26 / 0- R=) با اعتیاد به شبکه اجتماعی مجازی رابطه معنادار وجود دارد. افزون بر این، بین ابعاد احساس تنهایی و اعتیاد به شبکه های اجتماعی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. براساس تحلیل رگرسیون چندگانه، احساس تنهایی (345 / 0 =β) و عزت نفس (244 / 0- =β) می توانند اعتیاد به شبکه های اجتماعی مجازی را به طور معنادار پیش بینی کنند. نتایج دیگر نشان داد که ابعاد سه گانه احساس تنهایی به ترتیب (خانوادگی، رمانتیک و اجتماعی) پیش بینی کننده قوی برای اعتیاد به شبکه ها ی اجتماعی هستند.