مطالب مرتبط با کلیدواژه

بیانگری


۱.

بینامتنیت در رمان های پیتر اَکروید(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خلاقیت بینامتنیت نقد گفت و گوی شگرد ژرفنافکنی دیگریت بیانگری

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری معنی شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی بینامتنیت
تعداد بازدید : ۲۲۲۲ تعداد دانلود : ۱۳۴۰
مقاله حاضر با استناد به نظریات سوسور، بختین، کریستیوا و بارت مبانی نظری بینامتنیت را ارائه می کند. سپس دو رمان پیتر اَکروید را بر مبنای این نظریات بررسی می کند. بینامتنیت به ارتباط مضمونی، کلامی، شکلی و ساختاری تعریف شده است، اما صرف پیدا کردن روابط بین متون، نمی تواند رهنمودی ارائه کند که فهم متن را روشن تر کند. از این رو مقاله حاضر به بینامتنیت همچون شکردی نقادانه می نگرد که موجد معانی متعدد است. رمان های پیتر اَکروید عمیقاً با تاریخ ادبیات ارتباط می یابند و فهم آن ها صرفاً با تحقیق ژرف در آثار ارجاع یافته مقدور است.
۲.

اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر بیان گری و مطلوبیت اجتماعی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش مهارت های زندگی بیانگری مطلوبیت اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۷ تعداد دانلود : ۲۵۰
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر بیان گری و مطلوبیت اجتماعی دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه رازی کرمانشاه بود. از بین 500 دانشجوی سال اول، 40 دانشجو با بیان گری متوسط به پایین و مطلوبیت اجتماعی متوسط به بالا به صورت تصادفی در دو گروه 20 نفری به عنوان گروه گواه و گروه آزمایش جایگزین شدند. گروه آزمایش، 18 جلسه 90 دقیقه ای (دو بار در هفته) آموزش مهارت های زندگی دریافت کرد. گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکرد. شرکت کنندگان هر دو گروه، قبل و پس از مداخله به مقیاس بیان گری (لی، هالبرگ، سلمون، و هاس، 1985) و مقیاس مطلوبیت اجتماعی (کراون و مارلو ،1960) پاسخ دادند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان دادند که بین میزان بیان گری و مطلوبیت اجتماعی در گروه آزمایش و گواه تفاوت معنادار وجود دارد. یافته ها نشان دادند که آموزش مهارت های زندگی، بیان گری و مطلوبیت اجتماعی را افزایش می دهد.
۳.

نقد تطبیقی- زیباشناختی دو نمونه داستان کوتاه از نویسندگان زنِ معاصر در ایران و روسیه با محوریت نظریه ی بیانَ کالینگوود(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۵۵ تعداد دانلود : ۱۱۳
عاطفه و بیان، معیاری ثابت و پایدار در گستره دانش زیبایی شناسی به شمار می آیند این پژوهش در چارچوب مکتب آمریکایی با نظر به آراء کالینگوود به بررسی تأثیرزیباشناختی مؤلّفه های بیانگری، عاطفه، ذوق، و بر هم زدن کلیشه ها در دو داستان کوتاه "مرکز ثقل" از ویکتوریا توکاروا و "زنی از جنس مس" از بهناز علی پور گسکری می پردازد. باتوجه به موتیف یکسان در دو داستان نگاه هستی شناسانه زنان از دو فرهنگ بررسی شده و تبیین می گردد که چشم اندازهای فمینیستی در زیبایی شناسی با عوامل مؤثّر فرهنگی ای مرتبط هستند که اعمال قدرت می کنند. این عوامل در جهان بینی شخصیت ها تفاوت هایی ایجاد می کنند . در نتیجه ، داستان فارسی به شکل گیری اجتماعی شخصیت پرداخته است و داستان روسی، معنا داری زندگی اجتماعی را به تصویر کشیده است.هدف مطالعات تطبیقی و زیبا شناختی این مقاله این است که داستان به مثابه هنر می تواند عرصه ای برای تلفیق نظریه بیان هنری و مؤلّفه های نقد زیباشناختی باشد. تطبیق دو داستان، آگاهی جدیدی در حوزه درک زیباشناختی مخاطب به عنوان ناظر ایجاد می کند.
۴.

گفتمان های دین رسانه ای شده زنانه در اینستاگرام فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اینستاگرام بیانگری تحلیل گفتمان دین دین رسانه ای شده دین رسانه ای شده زنانه دین زنانه زبان رسمی دین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۳ تعداد دانلود : ۱۷۴
شبکه های اجتماعی امکانی برای ظهور و شنیده شدن صداهایی است که پیش از این امکانی برای پدیدار شدن نداشتند. در این مقاله، نشان داده ایم که یکی از فرصت های پدید آمده توسط شبکه های اجتماعی، ظهور دین زنانه است. زنان پیش از این کمتر امکان صحبت کردن از دین در مقام وعظ، نصیحت، تبیین و تفسیر را داشتند، اما از طریق این شبکه توانسته اند به طور گسترده درباره دین و باورهای دینی خود تولید محتوا کنند. دین زنانه البته یک سنخ و صدا نیست. صنوفی از دین به روایت زنان وجود دارد. اما می توان این همه را در یک تابلو مشاهده کرد و بر اساس نقاط مشترک میان آن ها از ظهور فرصتی تازه در جامعه ایران سخن گفت. نشان داده ایم که بیانگری زنان در حیات دینی به مدد رسانه های جدید، نهاد سنتی دین را در یک موقعیت تازه قرار داده است. به رغم چالش هایی که برای آن فراهم کرده، فرصت هایی بی بدیل برای تداوم آن پدید آورده است. در همان حال، در تعدیل و ممانعت از گسترش فضای دین ستیز ایفای نقش کرده و بسیاری از غایات مطلوب روشنفکران دینی را در عمل تحقق بخشیده است. این تحقیق به بررسی دین رسانه ای شده زنانه، که در اینستاگرام تولید می شود، می پردازد و گفتمان های موجود در روایت های زنان ایرانی از دین را توصیف و تحلیل می کند. برای این منظور پنج صفحه اینستاگرامی با استفاده از روش تحلیل گفتمان فرکلاف بررسی شده اند. نتایج از وجود یک ساختار زنانه دینی خبر می دهند که با سه شاخصه جست وجوی تک بودگی، به زندگی و تولید آموزه های تازه در حوزه دین تشخص گفتمانی فراخوان پیدا می کند.
۵.

سه بیان از «دیرند» در فلسفه برگسون؛ صورت بندی دلوزی از فلسفه برگسون چه «تفاوتی» دارد؟(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برگسون دوگانه انگاری یگانه انگاری بیانگری دلوز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۸ تعداد دانلود : ۱۸۱
فلسفه برگسون را گاه دوگانه انگار دانسته اند و گاه یگانه انگار. بهای جانبداری از هریک نیز نابوده انگاشتن بعضی مفاهیم و تصریح های برگسون به نفع بعضی دیگر بوده است. در این میان، کسانی کوشیده اند فلسفه برگسون را هم زمان دوگانه انگار و یگانه انگار بخوانند، اما کوشش ها نه تنها نابسنده بوده بلکه بر دشواری های پیشین نیز افزوده است؛ زیرا گاه فلسفه برگسون را به فلسفه ای وحدت وجودی بازبرده و گاهی بر بنیادی دیالکتیکی استوار ساخته و گاه دیگر آن را به نوعی دوگانه انگاریِ متعارف بدل کرده است. ژیل دلوز، با طرح آموزه «تفاوت»، خوانشی از فلسفه برگسون به دست داده است که بر اساس آن فلسفه برگسون لحظات مختلفی از دوگانه انگاری و یگانه انگاری دارد که در هریک، دیرند «بیانی» دیگرگونه می پذیرد: از دوگانه انگاری مطلق به یگانه انگاری نهفته و سپس به دوگانه انگاریِ بازیافته. هدف این مقاله این است که ضمن برجسته کردن تفاوت اساسی خوانش دلوز با بقیه خوانش های وحدت وجودی یا دوگانه انگار یا دیالکتیکی از فلسفه برگسون، نشان دهد که توضیح نسبت این لحظات و به ویژه توضیح منطق گذارِ واپسین به دوگانه انگاریِ بازیافته مستلزم فراخواندن آموزه ای است که گرچه دلوز خود آن را پرورانده، در خوانش اش از برگسون آن را چندان برجسته نکرده است. به این ترتیب، مدعا این است که توضیح منطقِ تفکیک لحظه های فلسفه برگسون در خوانش دلوز و نیز منطق گذار از هریک به دیگری، به جای ملاحظه دو بیان از دیرند، مقتضی در شمار آوردن بیان سومِ دیرند همچون تفاوت فی نفسه است. این گونه است که بیان پذیری هریک از وجوه دیرند در سه گونه تفاوت میسر می گردد: دیرند همچون امر ناب در تفاوت ماهوی، دیرند همچون امر فراگیر در تفاوت شدّی و دیرند همچون امر خلاق در تفاوت فی نفسه.
۶.

تمایز معناشناختی بیان و بیانگری در داللت موسیقایی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: بیان بیانگری موسیقی داللت معنا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴ تعداد دانلود : ۸۴
نسبت بیان و موسیقی از دیرباز مورد توجه بسیاری از متفکرین بوده است. این مقاله بر آن است تا با دیدگاهی تبارشناختی به بررسی نسبت میان داللتِ معنایی و موسیقی به عنوان هنری انتزاعی از هنرهای زیبا بپردازد. چنان که نشان داده خواهد شد، برخی از متفکرین این نسبت را انکار کرده و در مقابل برخی از هنرمندان و متفکرین بر داللتِ موسیقی- حتی در شکل بیکالم آن صحه گذاشتهاند. علیرغم اهمیت و توجه به جایگاه بیانگری، تعریفی روشن از واژه بیانگری و داللتهای معنایی آن در موسیقی وجود ندارد و همانطور که مالحظه خواهد شد، دیدگاههای متفاوت و گاه متضادی در باب بیانگری و نسبت آن با هنر وجود دارد. به نظر میرسد منظور از بیانگری در دید اندیشمندان مختلف متفاوت است. هنر همچون بیانگری احساسات و یا هنر همچون شکل نمادین زندگی، هنرِ ابهامآفرین در حکم معنای زندگی، تا حتی هنر به مثابه روشی علمی در بیان زندگی، طیف وسیعی از دیدگاهها است که در میان این همه میتوان ردّپایی از بیانگری را مشاهده نمود که اساساً برداشتهایی متفاوت از بیانگری در میان همه آنها قابل مشاهده است. در این میان ابزارهای بیانگری، مانند توصیف، روایتگری، داستانسرایی، در مواردی به جای ذاتِ بیانگری به کار رفته است. این مقاله ضمن تبیین ابزارهای بیانگری و خودِ بیانگری در موسیقی به طرح دیدگاههای مختلف در این زمینه میپردازد.
۷.

تحلیل کتابExpressionism in Philosophy: Spinoza (بیانگری در فلسفه: اسپینوزا)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۳۰ تعداد دانلود : ۲۹
به باور دلوز، بیانگری آن رشته ای است که هستی شناسی اسپینوزا، معرفت شناسی، فیزیک و نیز اخلاق را به هم متصل می کند؛ به عبارت دیگر، منطق بیانگری منطق حاکم بر تمام حوزه های مختلف فلسفه اسپینوزا است و ازهمین جهت دلوز نام مفصل ترین پژوهش خود درباب اسپینوزا را بیانگری در فلسفه: اسپینوزا می گذارد. در این مقاله کوشش می کنم مروری بر این کتاب داشته باشم و ضمن بررسی یکایک بخش ها، مفاهیم طرح شده در آن ها و روند فصل ها، نشان دهم دلوز چگونه حضور منطق بیان را در هریک از وجوه فلسفه اسپینوزا شناسایی می کند. به این ترتیب، مفاهیم اساسی در خوانش دلوز از اسپینوزا آشکار خواهد شد. به علاوه، خواهیم دید در هستی شناسی، درون ماندگاری چه نسبتی با بیانگری دارد، و چگونه دلوز با شناسایی دو سطح بیانگری، طبیعت خلاق و طبیعت مخلوق سه گانه های جوهر و نتایج حاصل از آن، و نیز نظریه حالات متناهی را شرح می دهد. در فیزیک، رجوع به بدن به مثابه بیانی از جوهر و بنابراین درجه ی اشتدادی از توان خواهد بود. به همین ترتیب، سه گانه بیانگریِ حالتمند شرح داده می شود. در معرفت شناسی، بسندگیِ ایده حقیقی بر بیانگری آن دلالت دارد. در اخلاق، مسئله بر سر ظرفیت و توانی است که ازآنجایی به بدن و ذهن انسان متعلق است که ذهن و بدن بیانی از جوهر، و بنابراین درجه ای از توان، هستند.