فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۰۱ تا ۱٬۲۲۰ مورد از کل ۶٬۵۰۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
مطالبه مهریه از سوی زن و عجز یا اعسار شوهر از تسلیم آن، در شمار دعاوی پرتکرار محاکم خانواده قرار دارد. در این قبیل دعاوی، زن به منظور استیفای مهر، از ایفای وظایف زناشویی خودداری می کند و اثبات اعسار شوهر نیز حق وی را ساقط نمی سازد. این قبیل دعاوی، بنیان خانواده را سست می گرداند و راه حل آن نیز در مسئولیت پذیری دولت (حکومت) است. حمایت مالی دولت از بدهکاران، یک تکلیف شرعی در فقه اسلامی است. به صراحت قرآن کریم و روایات معتبر، دولت باید از بدهکاران واجد شرایط، دستگیری و از بیت المال به آنان کمک کند. اطلاق ادّله لزوم ادای دین بدهکار، شامل بدهکاران مهریه نیز می شود و دلیل معتبری برای استثنای مهریه از این اصل کلی وجود ندارد. از سوی دیگر، اصل استحکام خانواده در نظام حقوقی اسلام و ایران اقتضا دارد که بدهکاران مهریه مورد حمایت قرار گیرند. با وجود اهمیت این موضوع، در نظام حقوقی ایران، سازوکار حمایتی مؤثّری برای حمایت از اشخاص ناتوان از پرداخت مهریه پیش بینی نشده است. بررسی های این پژوهش نشان می دهد که در نظام حقوقی ایران، از مسئولیت شرعی دولت در حمایت از بدهکاران مهریه تغافل شده است.
بررسی حکم سقط جنین درمورد تجاوز به عنف بر اساس قاعده نفی حرج(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مطالعات اسلامی زنان و خانواده سال ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۵
141 - 158
حوزههای تخصصی:
از دیدگاه همه فقها، حکم اولی در سقط جنین، حرمت بوده و موارد مجاز بر اساس عناوین ثانویه است .یکی از مهم ترین این عناوین، قاعده نفی عسر و حرج است .این قاعده، بر حکم اولیه ای مانند حرمت سقط جنین حاکم است و نقش تعیین کننده ای در جواز سقط جنین حاصل از تجاوز به عنف ایفا میکند. مطابق تبصره ماده718 قانون مجازات اسلامی، فقط زن بارداری که ادامه حاملگی برای وی دارای خطر جانی است، اجازه سقط جنین دارد. در این میان، هیچ اشاره ای به جنین ناشی از تجاوز به عنف و مخاطرات و معضلات روحی روانی زن قربانی تجاوز و در نتیجه، عسر و حرج شدید وی و حکم جواز سقط آن نشده است؛ در حالی که در بارداری حاصل از زنای به عنف، که زن دچار حرج و فشار شدید روحی می شود و احتمال خودکشی یا قتل توسط بستگان یا از بین رفتن آبرو و حیثیت بعید نیست. در مقاله پیش رو، با روش توصیفی و تحلیل محتوایی و با استفاده از ابزار کتابخانه ای به حکم سقط جنین ناشی از تجاوز به عنف براساس قاعده نفی عسر و حرج پرداخته شده و به ابهامات و سوالاتی در این زمینه پاسخ داده شده است.
دانشجویان و کنش های پوشش: لغزش، نرمش، ارزش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر به واکاوی تفسیر دانشجویان دختر، نسبت به حجاب و پوشش پرداخته است. مشارکت کنندگان که 30 دانشجوی دانشگاه فردوسی مشهد بودند، به روش پدیدارشناختی و نمونه گیری هدفمند از نوع «حداکثر تنوع»، مورد مصاحبه های نیمه ساختار یافته قرار گرفتند. عبارت های بیان شده از سوی آنان، در قالب 568 مفهوم، 44 مقوله و 9 مضمون بررسی شد. با بررسی تجارب زیسته افراد، یافته ها در سه محور اصلی «لغزش نسبت به حجاب»، «نرمش نسبت به حجاب» و «ارزش نسبت به حجاب» جای گرفتند. سه مضمون استنباط شده در محور اول، شامل لغزش دانشی بینشی، لغزش روانی هیجانی و لغزش فرهنگی تربیتی و مضامین محور دوم نیز، شامل نرمش فرهنگی اجتماعی و باور به حجاب حداقلی بود. ارزش دانشی بینشی، ارزش دینی قانونی، ارزش فرهنگی اجتماعی و عوامل ارزشمندی حجاب نیز، به عنوان چهار مضمون محور سوم کشف شدند. تلاش به امکان جمعِ دینداری و عفت با کشف حجاب، در گروه لغزش کار و تأثیر برخی تجارب فردی و عینی در گزینش حجاب کامل، از مهم ترین یافته ها بود. همچنین، پیشنهاداتی نیز، جهت گسترش حجاب از سوی مشارکت کنندگان عنوان شد.
کارامدی بسته آموزشی ارتقای روابط عاطفی زوجین براساس آیه مودت و رحمت نسبت به رضایت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی کارامدی بسته آموزشی ارتقای روابط عاطفی زوجین براساس آیه مودت و رحمت نسبت به رضایت زناشویی بود. طرح پژوهش از نوع نیمه تجربی با روش پیش آزمون پس آزمون با دو گروه آزمایش و گواه بود. جامعه آماری را زوجین مراجعه کننده به یکی از مراکز مشاوره شهرستان همدان تشکیل دادند که با درنظرگرفتن ملاک های ورود و خروج، 14 زوج در دامنه سنی 21 تا 44 و سابقه ازدواج حداقل 2 و حداکثر 16 سال انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه جای گرفتند. ابزار پژوهش، پرسش نامه رضایت زناشویی جدیری و بسته آموزشی محقق ساخته بود. تعداد جلسات آموزشی 7 جلسه بود و هفته ای یک بار اجرا شد. پس از اتمام جلسات آموزشی از هر دو گروه، پس آزمون گرفته شد. پس از تجزیه و تحلیل داده ها نتایج نشان داد که بسته آموزشی تدوین شده، کارامدی قابل قبول داشته و مشاهده شد که بین دو گروه آزمایش و گروه گواه، تفاوت معناداری وجود دارد. هم چنین نتایج پژوهش نشان داد که اثربخشی این بسته آموزشی بر رضایت زناشویی زنان و مردان یکسان بوده است.
اوقات فراغت و جنسیت: تاملی بر تجربه زیسته دانشجویان دختر دانشگاه شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
67 - 82
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف هدف پژوهش حاضر، مطالعه تجربه زیسته دانشجویان دختر از اوقات فراغت بود. روش : روش پژوهش نیز پدیدارشناسی انتخاب شد. مشارکت کنندگان بالقوه پژوهش، دانشجویان دختر دانشگاه شیراز بودند که با نمونه گیری هدفمند 23 نفر از آنها مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار گرداوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختار یافته بود و برای تجزیه و تحلیل داده ها از تکنیک تحلیل مضمون استفاده شد. یافته ها : یافته های پژوهش بیانگر آن است که جهت گیری فراغتی فردمحور، محدودیت ساختارهای جامعه بر فراغت، بسترهای فراغتی تبعیض آمیز، عدم امنیت در گذران اوقات فراغت و جهت گیری اقتصاد محورِ فراغت، مضامین اصلی در الگوهای فراغتی دانشجویان دانشگاه شیراز را شکل می دهند. براساس یافته های پژوهش، تمایل به انتخاب فراغت غیرفعال و جهت گیری های فراغتی آزادانه و انتخابی، عواملی هستند که جهت گیری فراغتی فردمحور، را توضیح می دهند. جنبه های مذهبی، محدودیت های عرفی-فرهنگی و محدودیت های ساختارِ سیاسی، به عنوان محدودیت ساختارهای جامعه بر الگوهای فراغت، شناسایی شده اند. تخصیص امکانات نابرابر، محدودیت در تنوع فراغت و نگاه فرهنگی، بسترهای فراغتی تبعیض آمیز هستند که فراغتِ آنها را شکل می دهد. عدم امنیت ذهنی- ساختاری و عدم امنیت مکانی و زمانی، محدویت دانشجویان دختر را از عدم امنیت در گذران اوقات فراغت درک پذیر می کنند. همچنین تمایز طبقاتی و جهت دهی فراغتی نیز جهت گیری اقتصادمحورِ فراغت دانشجویان را معرفی می کند. با توجه به نتایج پژوهش به سیاستگذاران فرهنگی و فراغتی توصیه می شود تا اقدامات مورد نیاز را جهت رفع موانع ساختاری و ذهنی شکل گرفته در بین دانشجویان در حوزه فراغت، انجام دهند تا در این زمینه احساس تبعیض در بین دختران کاهش یابد.
مطالعه ادراک عدالت اجتماعی در بین زنان استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
149 - 170
حوزههای تخصصی:
هدف : ادراک فرد در مقام کنشگر اجتماعی و ارزیابی عادلانه او از مناسبات توزیع قدرت و ثروت، عاملی است که می تواند موجب همبستگی اجتماعی، افزایش تعهّد و تعلّق به جامعه شود. این پژوهش باهدف شناسایی انگیزش اجتماعی زنان از عدالت اجتماعی و برداشت آنها از این مفهوم انجام شد. روش : روش پژوهش گرانددتئوری است. روش نمونه گیری، هدفمند از نوع حداکثر اختلاف است که مصاحبه عمیق با تعداد 22نفر از زنان استان اردبیل تا اشباع نظری ادامه یافت. شیوه تحلیل داده ها با ورود داده های متنی به نرم افزار مکس کیودا در سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی انجام شد. یافته ها : نتایج یافته ها نشان داد درجه انگیزش اجتماعی عدالت اجتماعی در بین زنان متفاوت بوده و آنها با دو مقوله تقدیرگرایی و مطالبه گرایی نوع حساسیّت شان را نسبت به برقراری عدالت اجتماعی بیان داشتند. آنها با چهار مقوله عمده، عوامل تعین بخش پدیده عدالت اجتماعی معرفی کردندکه عبارتند از: 1- ساختار سازمان خانواده، 2- خودآگاهی، 3- توان مالی، 4- رسوبات فکری. زنان همچنین با دو مقوله هسته ای، عدالت اجتماعی را تفسیر کردند: 1- عدالت اجتماعی انصاف گرایانه که در توزیع منابع، لیاقت و شایستگی افراد را لحاظ می کند.2- عدالت اجتماعی مساوات گرایانه، که زن را طفیل مرد و جامعه تفسیر می کند.
مقایسه مجازات برخی جرایم ارتکابی علیه زنان در فقه و حقوق جزای اسلامی
حوزههای تخصصی:
از آنجا که زنان به عنوان افراد آسیب پذیر اجتماعی نسبت به مردان در معرض بزه دیدگی بیشتری قرار می گیرند؛ لذا حقوق و جایگاه زنان در ادیان و مذاب مختلف سال هاست که به طور جدی و علمی مورد تحلیل و بررسی پژوهشگران قرار گرفته و وضع و اجرای قوانین حمایتی از گروه و نوع مجازات مرتکبین جرایم علیه زنان، باتوجه به گسترش جرایم ارتکابی علیه آنان، بیش از پیش احساس شده است. فقدان قوانین حمایتی از زنان بزه دیده و ضعف قوانین اجرایی جزایی برای مرتکبین جرایم علیه زنان و عدم ضمانت اجرایی در خصوص قوانین موجود، دو چالشی است که در حال حاضر جامعه با آن روبرو است؛ لذا در این مقاله سعی شده است مجازات مشخص شده چهار جرم ارتکابی علیه زنان با عناوین قاچاق و تجاوز علیه زنان، عدم پرداخت نفقه و سقط جنین در دو منبع فقه و حقوق جزای اسلامی مورد بررسی و مقایسه قرار گیرد. باتوجه به پیش فرض انطباق قوانین بر منابع دینی، سؤال این است که میزان انطباق یادشده به خصوص با تغییر شرایط فرهنگی، تا چه میزان است. روش تحقیق در این مقاله، به صورت کتابخانه ای است که با تحلیل و پژوهش در منابع دست اول مانند انواع کتب فقهی و حقوق جزا و مقالات پژوهشی مرتبط با موضوع مقاله، انجام شده است. به نظر می رسد با توجه به تنوع آراء فقهی فقها و الزام به مضیق بودن قوانین، زاویه بعضاً قابل توجهی بین احکام مجازات جرایم در منابع فقهی و قوانین موضوعه در حقوق جزا وجود دارد که می تواند امکان بازنگری مجدد را برای مقنن حکیم فراهم کند.
بازشرقی گرایی و نوشرقی گرایی در هنر معاصر زنان خاورمیانه مطالعه نمایشگاه شکستن حجاب (2002) و نمایشگاه زنان روایت گر (2013)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
91 - 113
حوزههای تخصصی:
هنرمندان زنِ برخاسته از جوامع مسلمان و جغرافیای خاورمیانه با کلیشه های بصری از «زن بودن»، «مسلمان بودن» و «خاورمیانه ای بودن» مواجه اند. نمایشگاه ها و رویدادهای هنری از آثاری استقبال می کنند که به بازتولید کلیشه های بازشرقی سازی و نوشرقی گرایی تصویری می پردازند. پس از حادثه یازده سپتامبر 2001، تعداد نمایشگاه های هنری با محوریت زنان خاورمیانه افزایش یافت. این فرصتی برای زنان هنرمند بود تا مسائل شان را در کانون توجه رسانه های جهان قرار دهند؛ اما از سوی دیگر آن ها با انتظارات و کلیشه های پنهانی مواجه شدند که رویدادهای هنری غرب تمایل دارند تجربه های هنری آن ها را جهت دهند و با کلیشه های غرب همسو کنند. در مقاله حاضر با درپیش گرفتن رویکرد و روش شناسی «مطالعات رویداد» به مرور برخی از رویدادهای مهم هنر خاورمیانه می پردازیم و بر دو نمایشگاه «شکستن حجاب» (2002، یونان) و «زنان روایت گر» (2013، امریکا) تمرکز خواهیم کرد که با هدف بازاندیشی در کلیشه های فرهنگی و رد مفهوم ناتوانی زنان خاورمیانه برپا شدند. نتایج پژوهش نشان داد آثار زنان هنرمند خاورمیانه در طیفی دو قطبی قرار می گیرند؛ تصویر زنان رنجور از جنگ و زیبایی پس رانده شده سرزمین های شرق و مظلومیتی ترحم برانگیز از زنان تا تصویر زنان مقاوم و قدرتمند. در این دو سر طیف از زنان منفعل و قربانی تا آشوب گران و ستیزه جویان در برابر سنت ها، آثار متنوعی قرار دارند که مضامین زیادی را دربرمی گیرند. هنرمندان زن در جست وجوی راهی هستند که هم محدودیت های فرهنگ مردسالار را نقد کنند و هم بر انتظارات تقلیل گرایانه و اگزوتیک از هنر زنان غلبه یابند. این راه دشوار باید در برابر انتظارات بازار هنر و انتظارات سیاسی از نمایشگاه های هنری قرار گیرد.
واکاوی تجارب زیسته ی زنان سرپرست خانوار در مواجهه با رفتارهای پر خطر: مطالعه ی زنان سرپرست خانوار شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال بیست و سوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۹۴
75 - 103
حوزههای تخصصی:
مطالعه ی حاضر باهدف واکاوی تجربه ی زنان سرپرست خانوار در مواجه با رفتارهای پرخطر انجام شده است. پژوهش حاضر کیفی و از نوع پدیدارشناسی است و جامعه ی هدف، شامل زنان سرپرست خانوار شهر کرمان است که رفتارهای پرخطر داشتند. از این تعداد 28 نفر مشارکت کننده با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند؛ به این صورت که نمونه گیری تا زمانی که محققان به اشباع نظری دست یافتند ادامه داشته است؛ ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته است. در تحقیق حاضر، برای احراز پایایی و روایی، از روش های پولکینگ هورن بهره گرفته شده است. یافته های به دست آمده حاکی از آن است که عواملی چون جامعه پذیری نامناسب خانوادگی، سرمایه ی اجتماعی پایین، دین داری پایین، وضعیت بد مالی، اثرات بد رسانه ای و احساس تنهایی ناشی از شکست در گرایش زنان سرپرست خانوار به رفتارهای پرخطر مؤثر بوده است؛ همچنین تجربیات زیسته ی زنان در زمانی که رفتارهای پرخطر داشته اند، نشان دهنده ی اعتماد اجتماعی پایین، مشارکت اجتماعی نداشتن و بیگانگی اجتماعی در میان زنان بوده است . از راهکارهای پیشنهادی افراد موردمطالعه برای برون رفت از شرایط رفتارهای پرخطر می توان به حمایت اجتماعی و توانمندسازی اجتماعی زنان اشاره کرد.
برآورد وضعیت تعارض بین زوجین و راه حل های رفع آن بر مبنای تحلیل ثانویه داده های پیمایش ملی خانواده در ایران
حوزههای تخصصی:
افزایش تعداد طلاق در کشور نشانه ای از افزایش تعارض بین زوجین است. پژوهش حاضر قصد دارد به شناخت وضعیت شاخص تعارض بین زوجین در سطح کشور بپردازد. داده مورد استفاده شامل داده های پیمایش ملی خانواده در ایران است که بر روی افراد بالای 15 سال کشور انجام شده است و در تحقیق حاضر نمونه افراد متأهل آن انتخاب شده است. نتایج بررسی شاخص میزان تعارض زوجین در ایران حاکی از این است که از کل پاسخگویان متأهل 15.3 درصد هیچ گونه تعارضی با همسرشان ندارند، 40.7 درصد دارای تعارض در حد کم، 26.6 درصد دارای تعارض در حد متوسطی و 17.5 درصد نیز دارای تعارض در حد زیادی با همسرانشان هستند. افراد متأهل کمترین تعارض را نسبت به سایر موضوعات دیگر در رابطه با تعارض در نوع شغل و مسائل مرتبط با آن دارند. از بین موضوعات مورد تعارض زوجین، حضور به موقع همسر در منزل با 22.1 درصد و گذراندن وقت با یکدیگر با 21.7 به ترتیب بیشترین درصد تعارض زیاد بین زوجین را به خود اختصاص دادند. از بین راه حل های موجود برای رفع تعارض، مراجعه به مراجع قضایی و دادگاه کمترین میزان را در بین راه حل های حل تعارض زوجین به خود اختصاص داده به طوری که (88.8 درصد) پاسخگویان عنوان کرده اند که برای حل تعارض با همسرشان اصلاً به دادگاه و مراجع قضایی مراجعه نمی کنند و در همین راستا 76.5 درصد به میزان زیادی از تحمل و سازگاری و 74.5 درصد در حد زیادی از گفتگو برای رفع تعارض با همسرشان بهره می گیرند که این دو مقوله بیشترین مقادیر را در بین راه حل های حل تعارض بین زوجین به خود اختصاص دادند.
تصویرسازی زنان عامه از «زن بودگی» در اینستاگرام فارسی از طریق استعاره های مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
341 - 364
حوزههای تخصصی:
با مطالعه عبارات استعاری در یک زبان در خصوص زن و زن بودگی می توان به شناخت نظام ادراکی حاکم بر ذهن گویشوران آن زبان در این خصوص دست یافت. هدف این مقاله، مطالعه چگونگی مفهوم سازی زن در میان زنان عامه ایرانی در اینستاگرام و چگونگی ادراک تجربه زن بودگی توسط ایشان از طریق شناسایی استعاره های محوری ای است که معانی آن را با یکدیگر مرتبط می سازد. برای دستیابی به این هدف، ضمن بهره گیری از رویکردهای زبان شناسان شناختی، به پرسش های ذیل پاسخ داده شده است؛ 1. زنان عامه فارسی زیان، مفهوم زن و تجربه زن بودگی را در قالب چه استعاره هایی در اینستاگرام برساخت می کنند؟ 2. برساخت معنایی زنان عامه فارسی زیان از مفهوم زن و تجربه زن بودگی در اینستاگرام براساس کدام حوزه های کلان مفهومی صورت می گیرد؟ 3. چه حوزه های مبدأیی، بیش ترین کاربرد را برای حوزه مقصد زن در زبان زنان عامه فارسی زیان دارد؟ دراین تحقیق، ، از روش مردم نگاری مجازی و برای تحلیل داده ها از تحلیل استعاری بهره گرفته شده است. با تحلیل پست های به اشتراک گذاشته شده توسط 90 زن منتخب، 250 استعاره مفهومی استخراج شده که در 11 حوزه مفهومی کلان طبقه بندی شده اند. این حوزه ها به ترتیب فراوانی شامل؛ خداگونگی، عاطفه، ناتوانی، قدرت، اشیاء، طبیعت، راز و معما، گیاه، مبارزه، بازیگری و دارایی است.
خوانش جنسیتی از چهارمین و پنجمین دوره پوسترهای تبلیغاتی انتخابات شورای شهر در سه شهر تهران، شیراز و اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
467 - 490
حوزههای تخصصی:
خوانش جنسیتی از چهارمین و پنجمین دوره پوسترهای تبلیغاتی انتخابات شورای شهر در سه شهر تهران، شیراز و اهواز این مقاله مطالعه ای کیفی و میان رشته ای بر جنبه های جنسیتی هشت پوستر تبلیغاتی کاندیداهای زن و مرد چهارمین و پنجمین دوره انتخابات شورای شهر در تهران، شیراز و اهواز است. هشت پوستر مورد نظر با بهره گیری از روش نمونه گیری هدفمند از میان تعداد زیادی پوستر انتخاباتی موجود در سایت های گوناگون اینترنتی انتخاب شده اند و به لحاظ محتوایی و نیز جنبه های فنی عکس مورد تحلیل قرار گرفته اند. این مقاله با به کارگیری نظریه انتقادی برجر و ارتباطات غیرکلامی و با تمرکز بر حالات بدنی، نوع نگاه و طرز پوشش کاندیداهای زن و مرد بحث می کند که چگونه ارزش ها، نگرش ها و باورهای جنسیتی در پوسترهای تبلیغاتی بازنمایی می شود. این پژوهش نشان می دهد درحالی که تأکید بر جذابیت و زیبایی زنان، آنان را ابژه وار در برابر نگاه خیره و قضاوت مردانه قرار داده است، مردان را فاعلیتی قدرتمند و توانمند به تصویر می کشد. در واقع، نحوه بازنمایی زنان و مردان در پوسترهای انتخاباتی، که در این مقاله مورد تحلیل قرار گرفته اند، باورها و کلیشه های جنسیتی پنهانی را آشکار می کنند که تعیین کننده نقش ها و موقعیت اجتماعی دو جنس در شرایط فرهنگی اجتماعی جامعه امروزند.
مطالعه ی جامعه شناختی زمینه ها و پیامدهای تأخیر سن ازدواج در بین مردان مجرد شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال بیست و سوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۹۴
161 - 184
حوزههای تخصصی:
تأخیر در ازدواج و تجربه ی طولانی شدن دوران تجرد برای جوانان در سال های اخیر به موضوع مهم و تأمل برانگیزی در شهرهای بزرگ ایران تبدیل شده است. این پژوهش با هدف مطالعه ی تجربه ی زیسته ی دیررسی ازدواج مردان مجرد شهر تهران با استفاده از روش نظریه ی زمینه ای ابعاد گوناگون این موضوع را بررسی کرده است. جامعه ی موردمطالعه ی پژوهش مردان مجرد بالای 30 سال شهر تهران بودند که با نمونه گیری هدفمند انتخاب و یافته های حاصل از مصاحبه ی نیمه ساختاریافته با آن ها بعد از مصاحبه با 32 نفر به اشباع نظری رسید. بر اساس یافته های پژوهش 22 مضمون اصلی از مصاحبه ها شامل زمینه ها، علل، استراتژی ها و پیامدهای تأخیر در سن ازدواج استخراج شد که درنهایت مقوله ی هسته و اصلی تعویق ازدواج به منزله ی برآیند آشفتگی نهادی مدرن شناسایی شد. برای افزایش روایی و پایایی پژوهش حاضر نیز برای تفسیر و کدگذاری مصاحبه ها ازنظر استادان و تکنیک مثلث سازی استفاده شده است.
تبیین جامعه شناختی انحرافات جنسی در زنان(مطالعه مورد زنان دارای سابقه زندان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با رویکرد نظریه بنیانی، به مطالعه کیفی پدیده تن فروشی و شیوع روابط نامشروع و بی بندباری جنسی در جامعه که منجر به پدیده «فروپاشی» گردیده و بررسی شرایط علًی، شرایط مداخله گر، زمینه ها، استراتژی ها و پیامدهای استراتژی های بکار رفته، می پردازد. چیرگی و استیلای انحرافات جنسی بنا بر نظر اندیشمندان علوم اجتماعی، از مهم ترین عوامل گرایش به جرم و بزهکاری می باشد. هدف از این پژوهش، بررسی زمینه های وقوع جرم، استراتژی ها و پیامدهای استراتژی های بکار رفته، توسط زنان زندانی در زندان مرکزی تهران می باشد.روش : با استفاده از روش گرندد تئوری و تکنیک مصاحبه نیمه ساخت یافته، با 14 زن که سابقه بازگشت مجدد به زندان داشته اند، از طریق نمونه گیری هدفمند، مصاحبه عمیق صورت گرفت. بعد از مصاحبه دهم، اشباع مفهومی حاصل گردید. برای اطمینان خاطر، انجام مصاحبه تا نفر چهاردهم، ادامه یافت. داده ها با استفاده از مدل پارادایمی اشتروس و کوربین، مقوله بندی و سپس مدل پارادایمی آن ترسیم گردید.یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که، نارضایتی از ازدواج، گرایش به دوست ناباب و تنگناهای مالی، از جمله علل انحراف در این زنان می باشد. فقر، محیط نامناسب خانوادگی، خلأهای عاطفی، آسیب های عمیق دوران کودکی و فقر فرهنگی از عوامل مداخله گر در این انحراف، می باشند که راهبردهایی چون، همانندسازی انحرافی، کجروی برای بقا، ازدواج درمانی و قتل نفس را در پی دارد. برخی از پیامدهای این راهبردها، از هم پاشیدگی خانوادگی، طرد اجتماعی و فروپاشی می باشد.
The relationship between successful marriage and self-differentiation: The mediating role of cognitive emotion regulation(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Marriage is a critical stage in life that facilitates identification. Various components such as self-differentiation or cognitive emotion regulation affect marriage. This study aimed to investigate the relationship between successful marriage and self-differentiation by considering the mediating role of cognitive emotion regulation. This study was a descriptive correlational study of structural equations. The statistical population of the study was married men and women in Tehran that 635 people were selected using cluster and available sampling methods the cluster sampling method in the period of summer (2019) to summer (2020). To collect the data of this study, Hudson Successful Marriage Index Questionnaire(1992), Garnefski, Critch and Spinhaven Cognitive Emotion Regulation Questionnaire(2001), Skowron and Friedlander Self-Differentiation Questionnaire(2003) were used. The data obtained from the questionnaires were analyzed in two descriptive and inferential sections using statistical tests and the structural equation approach by SPSS and AMOS software. The results showed that the independent variables of self-differentiation is related to the cognitive regulation of emotion and successful marriage (P> 0.001) , and emotion regulation plays a mediating role in the relationship between self-differentiation with a successful marriage. Since cognitive emotion regulation skills are one of the most effective individual factors in a successful marriage and family stability, Therefore, the role of training these strategies as well as self-differentiation is very important and requires more attention from counselors and stakeholders.
طراحی و اثربخشی برنامه آموزش پیش از ازدواج بر نگرش به ازدواج و نگرش به طلاق فرزندان طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرزندان طلاق تمایل بیشتری دارند که دیرتر ازدواج کنند یا اصلا ازدواج نکنند. آن ها مسائل مرتبط با اعتماد و وفاداری را در رابطه خود بیشتر تجربه می کنند و به میزان بیشتری افسردگی و اضطراب دارند. هدف پژوهش حاضر طراحی و بررسی اثربخشی برنامه آموزش پیش از ازدواج بر نگرش به ازدواج و نگرش به طلاق فرزندان طلاق بود. بر این اساس، سه دانشجوی فرزند طلاق با روش نمونه گیری هدفمند در شهر اهواز انتخاب شدند. در این پژوهش از طرح آزمایشی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه استفاده شد. برنامه آموزش پیش از ازدواج در 10 جلسه اجرا شد و آزمودنی ها در سه مرحله خط پایه و چهار مرحله مداخلهء آموزشی به مقیاس نگرش به ازدواج براتن و روزن (MAS) و مقیاس نگرش به طلاق کینایرد و جرارد (ADS) پاسخ دادند. داده ها به روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا (RCI) و فرمول درصد بهبودی تحلیل شدند. نتایج این پژوهش نشان داد که برنامه آموزش پیش از ازدواج باعث افزایش نگرش مثبت به ازدواج شد، ولی بر نگرش به طلاق اثربخشی معناداری نداشت. این پژوهش نشان داد برنامه آموزش پیش از ازدواج می تواند برای کمک به فرزندان طلاق مؤثر باشد و خانواده درمانگران می توانند از این روش آموزشی برای بهبود فرایند آمادگی ازدواج به فرزندان طلاق استفاده کنند.
اثربخشی کاهش استرس مبتنی بر ذهن اگاهی بر اضطراب، انعطاف پذیری شناختی و تاب آوری زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی اثربخشی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب، انعطاف پذیری شناختی و تاب آوری زنان مطلقه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه زنان مطلقه ی شهر مشهد بود که تعداد 27 نفر آز آنها به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم شدند . با استفاده از پروتوکول MBSR 8 جلسه 120 دقیقه ایی درمان برای گروه آزمایش صورت گرفت و گروه کنترل هیچ نوع درمانی دریافت نکردند. اطلاعات جمع آوری شده از طریق پرسشنامه اضطراب آشکار و پنهان اشپیلبرگر، پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی و پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون، با استفاده از Spss25 و تحلیل کوواریانس تک متغیری موردسنجش قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی منجر به کاهش اضطراب آشکار از یک سو و بهبود انعطاف پذیری شناختی و تاب آوری از سوی دیگر شد. ولی این روش درمانی در کاهش اضطراب پنهان افراد تاثیر معنا دار نداشته است. بنابراین با توجه به نتایج پژوهش می توان بیان کرد که توجه به مشکلات روان شناختی زنان مطلقه امری ضروری است و کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی می تواند به عنوان مداخله ای موثر در بهبود مشکلات زنان مطلقه به کار گرفته شود.
رابطه هم نوایی با هنجارهای زنانه و ادراک تبعیض های جنسیتی با کیفیت زندگی زنان ایرانی: نقش واسطه ای خودخاموشی
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر پژوهش های مرتبط با سلامت و کیفیت زندگی زنان بر نقش ویژه هنجارهای زنانه و تبعیض های جنسیتی تأکید نموده اند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش واسطه ای مؤلفه های خودخاموشی در رابطه میان هم نوایی با هنجارهای زنانه و ادراک تبعیض های جنسیتی با کیفیت زندگی زنان شاغل و دانشجوی 18 تا 40 سال بوده است. نمونه پژوهش نیز شامل 687 نفر از بانوان شهر کازرون بودند که به صورت مجازی و از طریق پاسخ-گویی به لینک پرسشنامه ها در این مطالعه شرکت نموده اند. این لینک از مجموعه گویه های مربوط به چهار ابزار سیاهه هم نوایی با هنجارهای زنانه (پرنت و مرادی، 2010)، سیاهه رویدادهای تبعیض آمیز جنسیتی (کلونوف و لندرین، 1995)، مقیاس خودخاموشی (جک و دیل، 1992) و فرم کوتاه پرسش نامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی تشکیل شده است. نتایج تحلیل که به کمک روش مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزار ایموس-22 انجام گرفت، نشان داد که هم نوایی با هنجارهای زنانه و ادراک تبعیض های جنسیتی، علاوه بر تأثیر مستقیم، به طور غیرمستقیم و به واسطه مؤلفه های خودخاموشی نیز بر جنبه های مختلف کیفیت زندگی زنان تأثیر گذاشته است. نتایج پژوهشی نشان می دهد که تأکید سازمان بهداشت جهانی بر لزوم توجه به درک زنان از تبعیض های اجتماعی و نیز هنجارهای جنسیتی امری کاملاً جدی بوده و بایستی درخصوص زنان ایرانی نیز مورد توجه قرار گیرد.
بررسی تأثیر دانشگاه آزاد اسلامی در امور آموزشی، فرهنگی و اقتصادی زنان شهرستان شهربابک
حوزههای تخصصی:
رشد نهادهای آموزشی و علمی زمینه مشارکت مؤثر افراد یک جامعه را در تحولات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی فراهم می کند. دانشگاه آزاد اسلامی به عنوان یکی از نهادهای آموزشی در کشور فرصتی فراهم کرده تا زنان نیز بتوانند در عرصه های مختلف فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی نقشی فعال داشته باشند و با خودباوری بتوانند نگرش جامعه را نسبت به توانایی های زنان تغییر داده و نشان دهند که امر توسعه بدون مشارکت زنان امکان پذیر نخواهد بود. ازآنجایی که عملکردها و پیامدهای دانشگاه آزاد اسلامی در زمینه های مختلف (فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی) در مناطق مختلف کشور متفاوت بوده است؛ لذا هدف تحقیق حاضر بررسی نقش و عملکرد دانشگاه آزاد اسلامی شهرستان شهربابک در امور آموزشی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی زنان بوده است. در این راستا فرضیه های تأثیر دانشگاه آزاد اسلامی در امور آموزشی، فرهنگی-اجتماعی، اقتصادی زنان موردبررسی قرار گرفت. درمجموع روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی، کاربردی و مبتنی بر پیمایش بود. در این روش از گردآوری اطلاعات، مطالعه اسنادی و میدانی (پرسشنامه محقق ساخته) استفاده شده است و جامعه آماری موردمطالعه کارمندان، دانشجویان، زنان خانه دار، مشاغل آزاد و دانش آموزان ساکن شهرستان شهربابک (1395) و حجم نمونه 500 نفر می باشد که جهت ورود اطلاعات و داده ها و تجزیه تحلیل آن ها نیز از نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتیجه آنکه دانشگاه آزاد اسلامی در امور آموزشی (T=79.16,P<5%) و در امور فرهنگی- اجتماعی T=60.85,P<5%)) و در امور اقتصادی ( T=93.37,P<5%) زنان در شهرستان شهربابک تأثیرگذار بوده است.
مطالعه فرایند برساخت فهم جنسی در دختران نوجوان شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۹ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
119 - 140
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، مطالعه فرایند برساخت فهم جنسی دختران نوجوان شهر اصفهان پس از مواجهه با دنیای جنسی است. این پژوهش با روش نظریه زمینه ای و در رویکرد برساخت گرایانه اجرا شده است. مشارکت کنندگان در پژوهش، دختران نوجوان 12 تا 18 ساله شهر اصفهان بودند و با روش نمونه گیری هدفمند متوالی شامل نمونه گیری گلوله برفی و نظری به بررسی فرایند فهم جنسی در تجربه زیسته آنان از اولین مواجهه با دنیای جنسی تا کنون پرداخته شده است. تکنیک استفاده شده در پژوهش مصاحبه های انباشتی و روایت گونه بود که با اجرای 3 مصاحبه مقدماتی و 24 مصاحبه نهایی ما را به سمت اشباع نظری یاری کرد. براساس یافته های پژوهش، فرایند مواجهه دختران نوجوان شهر اصفهان با ابعاد دنیای جنسی از کودکی تا زمان حاضر در سه مقوله اصلی مواجهه پروبلماتیک با دنیای جنسی، سن محوری فهم جنسی و ابهام زدایی از فهم جنسی شناخته شد. ارتباط بین این مفاهیم نشان دهنده تاریخ مندی سکسوالیته فردی و اجتماعی و سیالیت برساخت فهم جنسی است و این فرایند را از مواجهه ابتدایی با دنیای جنسی تا دستیابی مداوم به اطلاعات جدید و بازاندیشی در تفکرات، نگرش ها و فهم در پرتو سناریوهای فرهنگی و الگوهای بین فردی و درون روانی تا زمان مصاحبه روایت می کنند.