مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
نگرش به ازدواج
حوزه های تخصصی:
طرحواره ها در احساسی که ما از خودمان داریم نقش محوری دارند، آنها دانش ما را در مورد خودمان و جهان شکل می دهند به نحوی که وقایع زندگی را بر اساس این باورها پیش بینی می کنیم (یانگ و کلسکو، 1994). در این پژوهش نگرش به ازدواج دو گروه افرادی که در همسر گزینی به فرایند تداوم طرحواره گرایش دارند و آنها که به جبران طرحواره گرایش دارند مورد بررسی و مقایسه قرار گرفته است. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همیستگی است. نمونه مورد مطالعه از میان دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد به روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی انتخاب شدند که شامل 191 زن و 116 مردمی باشند.
شرکت کنندگان به پرسشنامه طرحواره های یانگ (SQ-SF) و پرسشنامه محقق ساخته همسر گزینی (MSI) پاسخ دادند. نتایج پژوهش حاضر نشان داد تفاوت معناداری در نگرش به ازدواج در افرادی که به فرایند جبران طرحواره گرایش دارند در مقایسه با آنها که به فرایند تداوم طرحواره متمایل هستند وجود دارد. این تفاوت در خصوص طرحواره های رهاشدگی، شکست، وابستگی، خودتحول نیافته، ایثار و اطاعت تایید شد.
بررسی رابطه رضایت مندی زناشویی با باورهای ارتباطی و انتظارات غیر منطقی زوجین
حوزه های تخصصی:
در این مطالعه ۵۰ زوج ایرانی مقیم استرالیا و کانادا مورد پژوهش قرار گرفتند. شرکت کنندگان با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به طور داوطلب در این آزمون شرکت کردند. تمامی شرکت کنندگان به آزمون های شاخص رضایت مندی زناشویی (DAS)، پرسشنامه باورهای ارتباطی (اپستین، ۱۹۹۲)، مقیاس انتظارات غیرمنطقی (صاحبی، ۲۰۰۵) پاسخ دادند. یافته های پژوهش نشان داد که رضایت مندی زناشویی و متغیرهای شناختی با یکدیگر همبستگی دارند. ضریب همبستگی بین رضایت مندی زناشویی و باور ارتباطی «عدم توافق تخریب گر است» 42/0، «ذهن خوانی» ۲۳/0، «همسر نمی تواند تغییر کند» 59/0، «کمال گرایی جنسی» 32/0 و «زن و مرد اساساً متفاوتند» 12/0 بدست آمد. ضریب همبستگی بین رضایت مندی زناشویی و انتظارات غیرمنطقی از ازدواج 25/0 بدست آمد. برای محاسبه سهم این عوامل در پیش بینی واریانس های رضایت مندی زناشویی، رگرسیون خطی و هم چنین برای بررسی سهم تک تک این عوامل در برآورد واریانس های رضایت مندی زناشویی از رگرسیون سلسله مراتبی استفاده شد. یافته های بدست آمده نشان داد که تمامی عوامل شناختی روی هم رفته 44% واریانس های رضایت مندی زناشویی را تبیین می کنند که از این میان 41% سهم دو باور ارتباطی «عدم توافق تخریب گر است» (19%) و «همسر نمی تواند تغییر کند» (22%) بوده، دیگر متغیرها کمتر از 2% واریانس های این متغیر را پیش بینی می کنند. یافته های این پژوهش در آموزش شناختی همسران و اصلاح باورهای ناکارآمد آن ها می تواند به کار گرفته شود.
نگرش جوانان ایرانی به ازدواج، انتخاب همسر و تشکیل خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در جامعة جوان ایرانی موضوع های مرتبط با حوزة جوانان مسئله ای اجتماعی تلقی می شود؛ زیرا حدود یک سوم جامعة ایرانی کشور، یعنی بیش از 24 میلیون نفر را جمعیت جوان 20 تا 35 ساله تشکیل می دهند که در نهاد مهم اجتماعی ایرانی، یعنی خانواده، مؤثرند. جامعه شناسان ازدواج را قراردادی اجتماعى، ضامن بقاى نسل انسان و سبب آرامش و امنیت در جوامع دانسته اند. هم چنین نهاد خانواده از مهم ترین نهادهای اجتماعی به شمار می رود. امروزه با افزایش سن ازدواج و کاهش نرخ ازدواج، همسرگزینی و تشکیل خانوادة جوانان اهمیت به سزایی یافته است. جوانان به دلایل مختلف از مبادرت به ازدواج دوری می کنند و پدیدة تأخیر در سن ازدواج نه در حکم امری شخصی، بلکه به منزلة مسئله ای اجتماعی نمود یافته است. در این مقاله، یافته ها دیدگاه مثبت بیش تر جوانان را به ضرورت داشتن امر ازدواج تأیید می کنند؛ به رغم افزایش سن ازدواج، جوانان سن مطلوب ازدواج را برای خانم ها 2/23 و برای آقایان 6/27 بیان کرده اند.
بررسی نقش عوامل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی مؤثر در نگرش منفی به ازدواج (مطالعه موردی شهروندان شهرستان کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگرش به ازدواج یکی از مکانیسم های کلیدی برای پیش بینی رفتار واقعی در ازدواج بوده و متأثر از عوامل متعدد اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی است؛ لذا این مطالعه با هدف بررسی عوامل مختلفی که بر نوع نگرش جوانان به ازدواج تأثیر گذارده و موجبات افزایش سن ازدواج را فراهم می سازد، صورت گرفته است. به دلیل خصلت چندبعدی پدیده های اجتماعی و انسانی و تکثر نظریه های متعدد در خصوص زوایای گوناگون ازدواج، در این تحقیق سعی شده است با تلفیق نظریه های نوسازی، مبادله و نظریه اقتصادی به شناخت و تبیین بهتری از نگرش منفی به ازدواج و دلایل افزایش سن ازدواج دست یابیم.
این مطالعه از نوع پیمایش اجتماعی بوده و برای جمع آوری اطلاعات از تکنیک پرسشنامه توأم با مصاحبه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل جمعیت فعال (65-15 سال) شهرستان کاشان در سال 1391 است. با بهره گیری از فرمول نمونه گیری کوکران، تعداد 620 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین و با استفاده از روش تصادفی افراد مورد مطالعه انتخاب گردیده اند.
یافته های پژوهش نشان می دهد بین متغیرهای خانواده، وضعیت اقتصادی، افزایش توقعات، بیکاری، سنگینی مخارج ازدواج، انحرافات اجتماعی و اخلاقی، کارکرد نامناسب رسانه ها، ترس از آینده و تضعیف باورهای دینی با متغیر نگرش منفی به ازدواج رابطه معنادار وجود دارد. همچنین، مقدار آماره F محاسبه شده در رگرسیون تک متغیره نیز نشان می دهد هر یک از عوامل فوق در پیش بینی نگرش منفی به ازدواج مؤثر می باشد. به گونه ای که عوامل تضعیف باورهای دینی (15.57=F) قوی ترین پیش بینی کننده و بعد از آن عوامل سنگینی مخارج ازدواج (10.49=F)، و افزایش توقعات (7.34=F) قرار دارند.
تبیین جامعه شناختی تأثیر فرایند نوسازی در ساختار خانواده (مقایسه ی نقاط شهری و روستایی در استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ایران، نهاد خانواده در چند دهه ی اخیر عمدتاً به دلیل مؤلفه های نوسازی، سبب تغییرات ساختاری شده است. در این پژوهش تغییرات ساختاری خانواده در بستر فرایند نوسازی در استان مازندران بررسی خواهد شد. روش تحقیق، کمی و پیمایشی است. جامعه ی آماری، را تمامی سرپرستان خانوار در مناطق شهری و روستایی ساکن در استان مازندران تشکیل می دهند که تعداد آنها 931002 خانوار می باشد. حجم نمونه 400 نفر و روش نمونه گیری، خوشه ای چند مرحله ای است. یافته ها نشان داد که تفاوت معنی داری بین میانگین متغیرهای نوع خانواده، ساختار قدرت و نگرش به فرزندآوری نقاط شهری و روستایی با سطح معنی داری 0/000 وجود دارد. بر این اساس، روستاییان نسبت به شهری ها میزان بیشتری از ویژگی های فوق را در زندگی خود تجربه کرده اند. همچنین، میانگین استقلال خواهی زنان و نگرش و رفتار باروری در بین شهری ها از روستاییان بیشتر بوده است و این تفاوت به لحاظ آماری در سطح خطای کوچکتر از 0/01 و اطمینان 0/99 نیز معنی دار می باشد و نیز بین میانگین متغیرهای روابط خویشاوندی، نگرش به ازدواج و سن ازدواج به لحاظ آماری در سطح خطای کوچک تر از 0/01 و اطمینان 0/99 تفاوت معنی داری وجود ندارد. طی چند دهه ی اخیر، نهاد خانواده و نظام خویشاوندی متأثر از فرایند و پیامدهای نوسازی، تغییر و تحولات عمیقی را در سطح عینی ساختار خانواده تجربه کرده است.
بررسی ویژگی های روانسنجی مقیاس نگرش به ازدواج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی ویژگی های روانسنجی مقیاس نگرش به ازدواج روزن و براتین(1998) در نمونه ای زوجین ایرانی انجام شد. پژوهش حاضر از نظر ماهیت در دسته ی پژوهش های توصیفی-همبستگی و از نظر هدف در دسته ی تحقیقات کاربردی قرار می گرد. بدین منظور 200 زوج (400نفر) از جامعه ی جوانان در شرف ازدواج که در سه ماهه ی سوم سال 1394 به مراکز مشاوره ی ازدواج تحت نظر وزارت ورزش و جوانان مراجعه کرده بودند، به روش در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. پس از تکمیل مقیاس نگرش به ازدواج روزن و براتین (1988) تعداد 370 داده قابل تجزیه و تحلیل بدست آمد. سپس داده ها با استفاده از نرم افزار های SPSS-23 و R تجزیه و تحلیل شدند. نتایج محاسبه شده برای آلفای کرونباخ و تتای ترتیبی (0.75 و 0.8) حاکی از اعتبار قابل قبول ابزار مورد نظر است. همچنین نتایج تحلیل عامل اکتشافی مقیاس نگرش به ازدواج حاکی از وجود 4 مؤلفه معنادار و قابل استخراج و همچنین روایی سازه ابزار مورد نظر بود. یافته ها حکایت ازپایایی و روایی قابل قبول مقیاس نگرش به ازدواج روزن و براتین (1998) دارد. نتایج پژوهش حاضر می تواند مورد استفاده ی مشاوران و متخصصان امر ازدواج قرار گیرد.
نقش ویژگی های شخصیتی و جمعیت شناختی در پیش بینی نگرش به ازدواج سفید در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش ویژگی های شخصیتی و جمعیت شناختی در پیش بینی نگرش به ازدواج سفید انجام گرفت. روش پژوهش همبستگی از نوع پیش بینی بود و جامعه ی آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمان که در سال تحصیلی 96 - 95 مشغول به تحصیل بودند که تعداد آن ها 14850 نفر بود که با توجه به جدول مورگان نمونه ای 375 نفری به صورت در دسترس انتخاب گردیدند. ابزار پژوهش پرسشنامه ی ویژگی های شخصیتی نئو (فرم کوتاه) و پرسشنامه ی محقق ساخته ی نگرش به ازدواج سفید بوده است. برای تجزیه تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی و از نرم افزار آماری SPSS 22 استفاده گردید و نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که ویژگی های شخصیتی و جمعیت شناختی نقش معنی داری در پیش بینی نگرش به ازدواج سفید داشتند. این دو متغیر در کنار هم 7% نگرش به ازدواج سفید را تبیین می کنند. نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که روان نژند گرایی، گشودگی و خوشایندی و همچنین پیش بینی کننده های نگرش به ازدواج سفید هستند، اما وضعیت درآمدی، برون گرایی و وظیفه شناسی و مؤلفه سن ازدواج سفید را پیش بینی نمی کنند. نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که روان نژند گرایی، گشودگی و خوشایندی و همچنین پیش بینی کننده های نگرش به ازدواج سفید هستند، اما وضعیت درآمدی، برون گرایی و وظیفه شناسی و مؤلفه سن ازدواج سفید را پیش بینی نمی کنند. نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی درباره پیش بینی نگرش به ازدواج سفید از طریق مؤلفه های ویژگی های شخصیتی نئو و همچنین از طریق مؤلفه های جمعیت شناختی سن و میزان درآمدنشان داد که روان نژند گرایی با ضریب رگرسیون 16% ، گشودگی با ضریب رگرسیون 14% و خوشایندی با ضریب رگرسیون 19% پیش بینی کننده های نگرش به ازدواج سفید هستند؛ اما وظیفه شناسی با ضریب رگرسیون 1% ، برون گرایی با ضریب رگرسیون 4%، سن با ضریب رگرسیون 7% و میزان درآمد با ضریب رگرسیون 11% نگرش به ازدواج سفید را پیش بینی نمی کنند.
پیش بینی نگرش به ازدواج از طریق ویژگی های شخصیتی، سبک های دلبستگی و جو خانوادگی در دانشجویان دختر مجرد دانشگاه رازی کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر پیش بینی نگرش به ازدواج از طریق ویژگی های شخصیتی، سبک های دلبستگی و جوخانوادگی دانشجویان دختر بود. پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی و جامعه پژوهش شامل کلیه دانشجویان دختر مجرد دانشگاه رازی کرمانشاه بود. نمونه ای به حجم 359 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شد. شرکت کنندگان به پرسشنامه های ویژگی های شخصیتی مک کری و کاستا، سبک های دلبستگی کولینز و رید، جوخانوادگی موس و موس و نگرش به ازدواج اس پارک پاسخ دادند. نتایج به دست آمده با استفاده از رگرسیون و ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که مولفه های ویژگی های شخصیتی، سبک های دلبستگی و جو خانوادگی توانایی پیش بینی نگرش به ازدواج را دارند. همچنین مولفه های ویژگی های شخصیتی، سبک های دلبستگی و جوخانوادگی با مولفه های نگرش به ازدواج رابطه ی معنادار دارند. با توجه به یافته های پژوهش، می توان گفت که ویژگی های شخصیتی، سبک های دلبستگی و جو خانوادگی از مولفه های موثر و مرتبط با نگرش به ازدواج هستند که این نکته می تواند در مشاوره های قبل از ازدواج مورد توجه قرار گیرد.
اثربخشی آموزش پیش از ازدواج با رویکرد آدلری بر نگرش به ازدواج در بین دختران در آستانه ازدواج
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش پیش از ازدواج با رویکرد آدلری بر نگرش به ازدواج در بین دختران در آستانه ازدواج بود. در این پژوهش از روش پژوهش، نیمه آزمایش و از طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. نمونه ی آماری پژوهش شامل 30 از دختران مجرد خوابگاهی در آستانه ازدواج در سال 1396 بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند (هر گروه 15 نفر). ابتدا همه ی نمونه ها به پرسشنامه نگرش به ازدواج ازدواج (MAS) پاسخ دادند و سپس مداخله پیش از ازدواج با رویکرد آدلری برای گروه آزمایش در 8 جلسه اجرا شد و در نهایت، پس آزمون از دختران مجرد خوابگاهی در آستانه ازدواج گروه آزمایش و کنترل گرفته شد و به منظور تجزیه و تحلیل نتایج، از روش تحلیل کواریانس استفاده شد. یافته های این پژوهش نشان داد که آموزش پیش از ازدواج با رویکرد آدلری بر نگرش به ازدواج در بین دختران در آستانه ازدواج گروه آزمایش مؤثر بوده است. بدین سان، پیشنهاد می گردد که نهادها، سازمان های اجرایی، مشاورین، کارگاه های آموزشی از رویکرد آدلری درزمینه ی ازدواج برای دختران و پسران در آستانه ازدواج و همچنین زوجین صورت گیرد.
اثر بخشی برنامه آموزش پیش از ازدواج بر نگرش درباره ازدواج، تاب آوری و انتظار از ازدواج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه آموزش پیش از ازدواج به روش انجل و رایت بر نگرش به ازدواج، تاب آوری، انتظار از ازدواج در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تبریز بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شهر تبریز در سال تحصیلی ۹۶-۹۷ بودند که در مقاطع کارشناسی و دکترای حرفه ای مشغول به تحصیل بودند. آزمودنی ها به تعداد ۳۰ نفر بودند که به روش نمونه گیری تصادفی از میان دانشجویانی که متقاضی شرکت در این دوره بودند انتخاب گردیده و در دو گروه ۱۵ نفری آزمایش و کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش در ۶ جلسه ۶۰ دقیقه ای آموزش پیش از ازدواج به روش انجل و رایت دریافت کردند و گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکرد. داده ها با استفاده از مقیاس های روان سنجی نگرش به ازدواج براتن و روزن (1998)، تاب آوری کانر و دیویدسون (1991-1979) و انتظار از ازدواج جونز و نلسون (1997) گرد آوری شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها در بخش آمار توصیفی از توزیع فراوانی، میانگین و انحراف معیار و در بخش استنباطی از تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد. برآیندهای آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد آموزش پیش از ازدواج بر نگرش به ازدواج (003/0p=، 862/10F=)، تاب آوری (001/0p
اثربخشی رویکرد تلفیقی روایت درمانی و ایماگوتراپی بر نگرش به ازدواج در داوطلبان ازدواج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره هجدهم پاییز (آذر) ۱۳۹۸ شماره ۸۱
1081-1088
حوزه های تخصصی:
زمینه: تحقیقات زیادی اثربخشی آموزش های روایت درمانی و ایماگوتراپی اثرات مؤثری بر نگرش به ازدواج را نشان داده اند . اما آیا تلفیق روایت درمانی و ایماگوتراپی بر نگرش به ازدواج تأثیر دارد؟ هدف: هدف از این پژوهش تأثیر رویکرد تلفیقی روایت درمانی و ایماگوتراپی بر نگرش به ازدواج در داوطلبان ازدواج بود. روش: روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با گروه آزمایش و گواه می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه دختران و پسران سن ازدواج شهر بروجرد به تعداد 80 نفر بودند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس از افراد مراجعه کننده به مراکز مشاوره 15 دختر و پسر داوطلب ازدواج (30 نفر) که تمایل به شرکت در پژوهش را داشته باشند، در مجموع 60 نفر برای گروه های آزمایش و کنترل انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از مقیاس نگرش به ازدواج براتین و روزن (1998) استفاده گردید. هریک از گروه های آزمایش 8 جلسه 11 دقیقه ای تلفیقی ایماگوتراپی و روایت درمانی زوجین (شاور، نوینر و آلبرت، ترجمه اورنگ، 1397) را دریافت نمودند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری بر روی میانگین نگرش به ازدواج (نگرش بدبینانه به ازدواج، نگرش خوش بینانه به ازدواج و نگرش واقع گرایانه به ازدواج) در گروه آزمایش و کنترل، پس از کنترل پیش آزمون ها معنادار می باشد. لذا درمان رویکرد تلفیقی مبتنی بر روایت درمانی و ایماگوتراپی بر نگرش به ازدواج داوطلبان ازدواج به طور معناداری اثربخش می باشد (0/01> P ) . نتیجه گیری: بنابراین می توان از آموزش تلفیقی روایت درمانی و ایماگوتراپی بر نگرش واقع بینانه به ازدواج در داوطلبان ازدواج استفاده کرد.
رسانه ها، عشق و ازدواج؛ مطالعه رابطهٔ رسانه های اجتماعی و جمعی با عشق سیّال و نگرش به ازدواج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رسانه ها نه تنها به واسطه محتوایشان، بلکه با توجه به ماهیت و ساختارشان می توانند عادات فکری، رفتاری و عاطفی مخاطبان را تغییر دهند. با ظهور رسانه های اجتماعی و گسترش تعاملات انسان ها در فضاهای مجازی، عواطف انسانی همچون عشق نیز در این فضای نوظهور، حیاتی جدید یافته اند؛ موضوعی که نظریه پردازان به نامی همچون باومن و گیدنز به آن پرداخته اند. مقاله حاضر با هدف مطالعهٔ رابطهٔ رسانه های جمعی و اجتماعی با مفهوم عشق (سیّال) و پیامد آن در نگرش به ازدواج در بین دانشجویان دانشگاه شیراز انجام شده است. تعداد 386 نفر از دانشجویان با تکنیک نمونه گیری احتمالی طبقه ای انتخاب شده و به سؤالات پرسشنامه محقق ساخته جواب داده اند که پایایی و روایی آن با تکنیک آلفای کرونباخ و اعتبار صوری تأیید شده است. یافته ها نشان می دهد که بین شبکه های اجتماعی مجازی، رسانه های جمعی داخلی و خارجی رابطه معناداری با عشق سیّال وجود دارد. همچنین متغیرهای شبکه های اجتماعی مجازی، رسانه های جمعی داخلی و خارجی و عشق سیّال رابطه معناداری با نگرش به ازدواج دارند. در تحلیل مدل معادلات ساختاری که با استفاده از آموس انجام شد سه متغیر یعنی میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی، میزان تماشای رسانه های جمعی داخلی، میزان تماشای رسانه های خارجی به ترتیب بیشترین تأثیر را بر عشق سیّال داشتند. همچنین سه متغیر میزان تماشای رسانه های جمعی داخلی، میزان تماشای رسانه های جمعی خارجی و عشق سیّال به ترتیب با ضرایب 199/0، 113/0- و 414/0- تأثیر معناداری بر نگرش به ازدواج داشته اند.
عوامل تعیین کننده نگرش به ازدواج و تشکیل خانواده در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جمعیتی دوره ۳ بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱ (پیاپی ۵)
131 - 162
حوزه های تخصصی:
ابعاد گوناگون رفتاری و نگرشی مرتبط با ازدواج و خانواده در ایران، طی دهه های اخیر تغییر کرده اند. مقاله حاضر نگرش های ازدواج را در پنج بُعد شامل نگرش نسبت به تجرد، ازدواج غیرخویشاوندی، اولویّت ازدواج بر تحصیلات برای دختران، تأخیرِ ازدواج جوانان و رابطه دوستی قبل از ازدواج مورد مطالعه قرار می دهد. داده های تحقیق از طریق پیمایش در بین 723 نفر از زنان 49-15 ساله شهر یزد گردآوری شده است. یافته ها بیانگر آن است که تفاوت های نگرشی زنان شهر یزد به ابعاد مختلف ازدواج و تشکیل خانواده، برحسب متغیّرهای زمینه ای (نظیر سن و وضعیّت تأهل) مستقل از تأثیر عوامل و متغیرهای فرهنگی و ارزشی چندان چشمگیر نیست. در مقابل، متغیّرهایی نظیر فردگرایی، خودتحقق بخشی و سرمایه فرهنگی اهمیّت نسبی بیشتری در تیببن این تفاوت های نگرشی ایفا می کنند. به اختصار، این نتایج، هماهنگ با آن دسته از تبیین های نظری است که تفاوت ها و تغییرات نگرشی ازدواج و خانواده را در کهکشان گسترده تر تحوّلات فرهنگی و ارزشی جوامع معاصر می نگرند. با این وجود، چگونگی فرآیند ادغام نگرش ها، عقاید و اخلاقیات خانواده با مؤلّفه های ارزشی کلان و روبه گسترشی نظیر فردگرایی، خودتحقق بخشی و حتی طیف وسیعی از ارزش های اجتماعی- فرهنگی بررسی نشده در این پژوهش، نظیر اشاعه ایده های توسعه، برابری جنسیتی، فرامادی گرایی و ... مستلزم تحقیقات جداگانه ای است.
واکاوی نگرش اولیا نسبت به ازدواج فرزندان دارای اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال نهم آبان ۱۳۹۹ شماره ۸ (پیاپی ۵۳)
123-130
حوزه های تخصصی:
مشکلات مربوط به بزرگسالان دارای اتیسم، به ویژه ازدواج آنان، یکی از مشکلات چالش برانگیز خانواده ها است. بنابراین، هدف پژوهش حاضر، واکاوی دیدگاه و نگرش والدین نسبت به ازدواج فرزندان دختر و پسر دارای اختلال اتیسم بود. در این مطالعه اکتشافی و توصیفی، نگرش 100 نفر از اولیای دارای فرزند اتیسم بالای 15 سال شهر تهران با روش نمونه گیری در دسترس و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها نشان دادند ، فقط 10در صد والدین نسبت به ازدواج دختران و پسران دارای اتیسم، نگرش مثبت ابراز کردند. افراد مورد مطالعه با آموزش دادن خانواده ها برای ازدواج و زندگی مشترک فرزند دارای اتیسم شان با حمایت سازمان ها و انجمن های مربوط موافق بودند. درحالی که تنها 10 درصد اولیا معتقد بودند که افراد دارای اتیسم، اصولاً فاقد تمایلات جنسی هستند، 55 درصد آنان با مصرف دارو برای مهار تمایلات جنسی افراد دارای اتیسم مخالف بودند. از سوی دیگر 96 در صد اولیا بر این باور بودند که برای مهار تمایلات جنسی افراد دارای اتیسم باید از فعالیت های ورزشی استفاده کرد. 90 درصد اولیا معتقد بودند که افراد دارای اتیسم، باید با هم ازدواج کنند. با توجه به نتایج این پژوهش، با وجود مشکلات متعدد در حوزه اختلال طیف اتیسم که اصلی ترین آن فقدان مهارت های ارتباطی است، نیمی از خانواده ها مخالف ازدواج افراد طیف اتیسم بودند، اما دیدگاهشان این بود که با فراهم شدن شرایط ازدواج و حمایت سازمان های دولتی و مردم نهاد، آنها می توانند با افراد دیگر ازدواج کنند. اصلاح نگرش والدین و خود افراد دارای اتیسم و اقشار گوناگون جامعه، مهم ترین گامی است که کارشناسان و مشاوران و برنامه ریزان باید بردارند .
مقایسه نگرش به ازدواج بر اساس شدت سرگردانی ذهنی در دانشجویان مجرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه نگرش به ازدواج براساس شدت سرگردانی ذهنی در دانشجویان مجرد انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری را کلیه ی دانشجویان مجرد دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی در سال تحصیلی 99-1398 تشکیل دادند که 100 نفر با سرگردانی ذهنی خفیف و 142 نفر با سرگردانی ذهنی شدید به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از مقیاس نگرش به ازدواج (بارتن و روسن، 1998) و مقیاس سرگردانی ذهنی (کایر و سلی، 2013) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تی مستقل استفاده گردید. یافته ها نشان داد که میانگین نگرش بدبینانه در گروه سرگردانی ذهنی شدید به نسبت گروه سرگردانی ذهنی خفیف به صورت معنی داری بیشتر بود (05/0> p ). میانگین نگرش خوش بینانه، واقع گرایانه و ایده آل گرایانه در گروه سرگردانی ذهنی خفیف به نسبت گروه سرگردانی ذهنی شدید به صورت معنی داری بیشتر بود (05/0> p ) پیشنهاد می شود آموزش هایی در جهت کاهش سرگردانی ذهنی به دانشجویان مجرد ارایه شود تا نگرش های آنها به ازدواج بهبود یابد.
نقش تنظیم التزام راهبردی و نگرش به ازدواج در پیش بینی گرایش فرد به ریسک پذیری در اعتیاد به مصرف مواد مخدر، سیگار و الکل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۰
351-372
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تنظیم التزام راهبردی و نگرش به ازدواج در پیش بینی گرایش فرد به ریسک پذیری در اعتیاد به مصرف مواد مخدر، سیگار و الکل انجام گرفت. روش : این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل همه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی در سال 1398-1397 بود که به روش نمونه گیری در دسترس 308 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب گردید. داده ها با استفاده از مقیاس خطرپذیری، مقیاس تنظیم التزام راهبردی و مقیاس نگرش به ازدواج جمع آوری شدند. تجزیه و تحلیل با استفاده از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره گام به گام انجام گردید. یافته ها : یافته ها نشان داد که نگرش بدبینانه به ازدواج با خطرپذیری مصرف مواد، سیگار و الکل رابطه مثبت معناداری داشت، در حالی که نگرش خوش بینانه، واقع گرایانه و ایده آل گرایانه با خطرپذیری مصرف مواد، سیگار و الکل رابطه منفی معناداری داشتند. همچنین، تنظیم التزام راهبردی با خطرپذیری مصرف مواد رابطه منفی معنادار و با خطرپذیری مصرف سیگار و الکل رابطه معنادار نداشت. نتایج رگرسیون آشکار کرد که نگرش بدبینانه و نگرش خوش بینانه 4 درصد؛ نگرش بدبینانه، نگرش ایده آل گرایانه و تنظیم التزام راهبردی 12 درصد؛ و تنظیم التزام راهبردی و نگرش بدبینانه 4 درصد از واریانس خطرپذیری مصرف سیگار، مواد و الکل را به شکل معناداری پیش بینی کردند. نتیجه گیری : می توان نتیجه گرفت که در برنامه های پیشگیری از خطرپذیری در مصرف مواد، سیگار و الکل ضروری است که نقش عوامل تنظیم التزام راهبردی و نگرش به ازدواج در نظر گرفته شوند.
مطالعه نگرش جوانان به ازدواج و ارتباط آن با ترجیحات ارزشی، دین داری و شیوه های فرزندپروری (مورد مطالعه: جوانان استان آذربایجان غربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (فردوسی مشهد) سال هفدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
384 - 357
حوزه های تخصصی:
طی دهه های اخیر، تغییر ارزش های فرهنگی در روند گذار از سنت به مدرنیته به نوبه خود موجبات تغییر ارزش ها و نگرش های فردی جوانان را فراهم آورده است و نگرش جوانان در سال های اخیر نسبت به امر ازدواج تغییرات گسترده ای کرده است. بر همین اساس، تحقیق حاضر با هدف بررسی نگرش جوانان نسبت به ازدواج و عوامل مؤثر بر آن (مورد مطالعه، جوانان استان آذربایجان غربی) نگاشته شد. روش تحقیق از نوع پیمایشی بوده و جامعه آماری شامل جوانان ارومیه، خوی، میاندوآب و پیرانشهر است که 832 نفر از آن ها به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، انتخاب شده اند. داده ها با استفاده از پرسش نامه جمع آوری و با استفاده از SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج تحقیق حاکی از آن است که میزان نگرش به ازدواج در میان پاسخ گویان پایین تر از سطح متوسط است. براساس نتایج روابط دو متغیره نیز، متغیرهای فردگرایی (به صورت منفی)، مادی گرایی (به صورت منفی)، دین داری (به صورت مثبت)، شیوه استبدادی فرزندپروری (به صورت منفی)، شیوه آزادگذاری مطلق فرزندپروری (به صورت منفی) و اقتدار منطقی در فرزندپروری (به صورت مثبت) تأثیر معناداری بر نگرش به ازدواج دارند، اما رابطه میان پایگاه اقتصادی- اجتماعی، سن و جنس با نگرش به ازدواج معنادار نشد. از میان متغیرهای مذکور، بیشترین تأثیر را به ترتیب متغیرهای شیوه فرزندپروری آزادانه (39/0-)، مادی گرایی (37/0-)، فردگرایی (31/0-)، فرزندپروری منطقی (22/0)، فرزندپروری مستبدانه (21/0-) و دین داری (20/0) بر نگرش به ازدواج دارند. در مجموع، متغیرهای مذکور در مدل رگرسیون توانسته اند 32 درصد از تغییرات نگرش به ازدواج را تبیین نمایند.
طراحی و اثربخشی برنامه آموزش پیش از ازدواج بر نگرش به ازدواج و نگرش به طلاق فرزندان طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرزندان طلاق تمایل بیشتری دارند که دیرتر ازدواج کنند یا اصلا ازدواج نکنند. آن ها مسائل مرتبط با اعتماد و وفاداری را در رابطه خود بیشتر تجربه می کنند و به میزان بیشتری افسردگی و اضطراب دارند. هدف پژوهش حاضر طراحی و بررسی اثربخشی برنامه آموزش پیش از ازدواج بر نگرش به ازدواج و نگرش به طلاق فرزندان طلاق بود. بر این اساس، سه دانشجوی فرزند طلاق با روش نمونه گیری هدفمند در شهر اهواز انتخاب شدند. در این پژوهش از طرح آزمایشی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه استفاده شد. برنامه آموزش پیش از ازدواج در 10 جلسه اجرا شد و آزمودنی ها در سه مرحله خط پایه و چهار مرحله مداخلهء آموزشی به مقیاس نگرش به ازدواج براتن و روزن (MAS) و مقیاس نگرش به طلاق کینایرد و جرارد (ADS) پاسخ دادند. داده ها به روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا (RCI) و فرمول درصد بهبودی تحلیل شدند. نتایج این پژوهش نشان داد که برنامه آموزش پیش از ازدواج باعث افزایش نگرش مثبت به ازدواج شد، ولی بر نگرش به طلاق اثربخشی معناداری نداشت. این پژوهش نشان داد برنامه آموزش پیش از ازدواج می تواند برای کمک به فرزندان طلاق مؤثر باشد و خانواده درمانگران می توانند از این روش آموزشی برای بهبود فرایند آمادگی ازدواج به فرزندان طلاق استفاده کنند.
پیش بینی انتظار از ازدواج بر اساس باورهای ارتباطی و نگرش به ازدواج در دختران در آستانه ازدواج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۵)
351 - 371
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر پیش بینی انتظار از ازدواج بر اساس باورهای ارتباطی و نگرش به ازدواج در دختران در آستانه ازدواج بود. روش پژوهش: طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود، جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی دانشجویان دختر در آستانه ازدواج دانشگاه پیام نور در شهر تهران در سال 1399 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 145 دختر در آستانه ازدواج به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و به پرسشنامه های باورهای ارتباطی آیدلسون و اپشتاین (1982)، مقیاس نگرش به ازدواج براتن و روزن (1998) و مقیاس انتظار از ازدواج جونز و نلسون (1996) پاسخ دادند. یافته ها: نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون نشان داد که باورهای ارتباطی و تمامی مؤلفه های آن با انتظارات بدبینانه و انتظارات ایده آل گرایانه از ازدواج رابطه مثبت معنی دار و با انتظارات واقع گرایانه از ازدواج رابطه منفی معنی دار دارند (p<0/05). به علاوه، از بین نگرش های به ازدواج، نگرش بدبینانه و ایده آل گرایانه با انتظارات بدبینانه و ایده آل گرایانه رابطه مثبت معنی دار و نگرش خوش بینانه و واقع گرایانه با انتظارات بدبینانه رابطه منفی معنی دار دارند (p<0/05). نگرش خوش بینانه و واقع گرایانه با انتظارات ایده آل گرایانه و واقع گرایانه از ازدواج رابطه منفی معنی دار و نگرش بدبینانه و ایده آل گرایانه با انتظارات واقع گرایانه از ازدواج دختران در آستانه ازدواج رابطه منفی معنی دار دارند (p<0/05) به طور کلی باورهای ارتباطی و نگرش به ازدواج به میزان 83/0 با انتظارات بدبینانه از ازدواج دختران در آستانه ازدواج همبستگی دارند، بدین معنی که 69 درصد از تغییرات انتظارات بدبینانه از ازدواج دختران در آستانه ازدواج به وسیله ترکیب خطی باورهای ارتباطی و نگرش به ازدواج تبیین می شود. نتیجه گیری: با توجه به نقش باورهای ارتباطی و نگرش به ازدواج در انتظار از ازدواج، روانشناسان و مشاوران می توانند در مشاوره های پیش از ازدواج متغیرهای ذکر شده را مدنظر قرار دهند
نقش نگرش به ازدواج و بلوغ عاطفی در پیش بینی بی ثباتی ازدواج زنان و مردان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ پاییز (آبان) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۶
۱۵۹۸-۱۵۸۱
حوزه های تخصصی:
زمینه: بی ثباتی ازدواج تأثیر عمیقی بر روابط زوجین و بافت خانواده می گذارد. اگرچه پژوهش های متعددی بر روی بی ثباتی ازدواج انجام شده است، نقش نگرش به ازدواج و بلوغ عاطفی در پیش بینی بی ثباتی ازدواج، کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. هدف: این پژوهش به هدف شناسایی سهم عوامل بلوغ عاطفی، نگرش به ازدواج، سن هنگام ازدواج و میزان درآمد بر بی ثباتی ازدواج زنان و مردان متأهل با حداقل 5 و حداکثر 10 سال زندگی مشترک، انجام شد. همچنین شناسایی نقش مؤلفه های عامل نگرش به ازدواج و مؤلفه های عامل بلوغ عاطفی در پیش بینی بی ثباتی ازدواج دو گروه مورد مطالعه، از اهداف این مطالعه است. روش: در این پژوهش، از روش توصیفی، همبستگی و رگرسیون استفاده شده است. تعداد 197 مرد و زن با حداقل 5 و حداکثر 10 سال زندگی مشترک و دارای حداقل یک فرزند، با استفاده از نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند تا به پرسشنامه های بی ثباتی ازدواج (بوث و همکاران، 1987)، نگرش به ازدواج (روزون و براتون، 1998) و بلوغ عاطفی (بهارگاوا و سینگ، 1974) پاسخ دهند. همچنین، سن زمان ازدواج و میزان در آمد از طریق مصاحبه گرد آوری شده است. داده ها با استفاده از آزمون های تی، همبستگی و رگرسیون تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد در زنان، دو متغیر نگرش به ازدواج و بلوغ عاطفی در مجموع 17/5 درصد و در مردان تنها متغیر نگرش به ازدواج، 21 درصد از واریانس بی ثباتی ازدواج را تبیین می کنند (0/01 >p). مؤلفه بدبینی در زنان، بی ثباتی ازدواج را به میزان 7/6 درصد پیش بینی کرده و مؤلفه بدبینی در در مردان، بی ثباتی ازدواج را به میزان 26/1 درصد پیش بینی کرد. دیگر مؤلفه ها در هر 2 گروه با بی ثباتی ازدواج رابطه نداشتند. مؤلفه عدم ثبات هیجانی (بلوغ عاطفی)، در زنان با 17/1 درصد از واریانس بی ثباتی ازدواج را پیش بینی کرده و مؤلفه سازگاری اجتماعی (بلوغ عاطفی) در مردان، 7/9 درصد از واریانس بی ثباتی ازدواج را پیش بینی کرد (0/05 >p). همچنین متغیر های سن و درآمد ارتباط معنی داری با بی ثباتی ازدواج نداشتند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد بدبینی در زنان و مردان، عدم ثبات هیجانی در زنان و سازگاری اجتماعی در مردان بر میزان بی ثباتی ازدواج تأثیرگذار هستند. از نتایج این پژوهش می توان در راستای تدوین و اجرای برنامه های آموزشی و درمانی به منظور کاهش بدبینی زوجین و افزایش ثبات هیجانی زنان و سازگاری اجتماعی مردان به منظور کاهش بی ثباتی ازدواج زوج ها استفاده نمود.