مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
فرزندان طلاق
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش مقایسه ی سلامت روان، عزت نفس و مسئولیت پــذیری دختران مقطع راهنمایی خانواده های طلاق (تحت حضانت مادر) و عادی است. روش پژوهش علی مقایسه ای بود و جامعه ی آماری تمامی دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی شهرستان فیروزآباد را که در سال تحصیلی 88-87 مشغول به تحصیل بودند، در بر می گرفت. نمونه ی آماری شامل 40 دختر خانواده های طلاق (تحت حضانت مادر) و 40 دختر خانواده های عادی بود. روش نمونه گیری دختران طلاق و عادی ابتدا به صورت تصادفی و سپس به صورت در دسترس همتاسازی شدند. ابزار پژوهش عبارتندبودند از: پرسشنامه ی 28 سوالی سلامت روان، پرسشنامه ی 58 سوالی عزت نفس کوپر اسمیت و پرسشنامه ی 42 سوالی مسئولیت پذیری هاریسون گاف و پرسشنامه ی 6 سوالی محقق ساخته که هر 4 پرسشنامه در اختیار آزمودنی ها قرار گرفت و داده های آماری ثبت و از راه شاخص آماری t مستقل فرضیه ها بررسی شدند. بر اساس نتایج بدست آمده، دختران خانوده های طلاق از نظر مسئولیت پذیری، عزت نفس، سلامت روان کلی و خرده مقیاس های آن نظیر نشانه های بدنی، اضطراب و بی خوابی، ناکارایی اجتماعی و افسردگی، با دختران خانواده های عادی تفاوتی معنی دار دارند که ناشی از عوارض ناخوشایند طلاق والدین بر فرزندان است
مسایل فرزندان طلاق در ایران و مداخلات مربوطه: فراتحلیل مقالات موجود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد طلاق در سال های اخیر به افزایش تعداد فرزندان طلاق انجامیده است. فرزندانی که مسائل و مشکلاتشان از دید بسیاری پنهان مانده است. جدایی والدین بی شک برای اکثر فرزندان، پدیده ای سهمگین به شمار می آید. تحقیقات صورت گرفته در این مورد نشان می دهد که این کودکان در طول زندگی خود با آسیب های روانی و اجتماعی فراوانی مواجه اند.
در این پژوهش، که به روش فراتحلیل انجام گرفته است، پژوهش های داخلی مربوط به حوزه ی فرزندان طلاق- که در مجلات علمی پژوهشی داخلی به چاپ رسیده اند- مورد تحلیل قرار گرفته، و نهایتاً 20 مقاله بدست آمده و مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که پژوهش های داخلی عمدتاً به سلامت روان و زیر مقیاس های آن توجه کرده و در نتیجه نشان می دهند که وضعیت فرزندان طلاق در مقایسه با فرزندان یتیم و عادی نامطلوب تر است. همچنین برخی از این پژوهش ها نیز نشان دهنده تاثیر مثبت برنامه های مداخله ای، بر وضعیت فرزندان طلاق است. سرانجام اینکه، آنچه در این مطالعات مورد غفلت واقع شده، بررسی آسیب های اجتماعی است که فرزندان طلاق را تهدید می کند.
امید در نگرش دانش آموزان تک والد: فرزندان طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی امید در نگرش دانش آموزان تک والد(فرزند طلاق) اجرا گردید. روش این پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسی بود. مشارکت کنندگان در این پژوهش شامل 16دانش آموز دختر تک والد مقطع ابتدایی در یکی از مدارس ابتدایی شهر چهاردانگه بودند که به روش انتخاب هدفمند برگزیده شدند. ابزار گردآ.وری اطلاعات در این پژوهش مصاحبه کیفی و از نوع مصاحبه با پرسش های باز و استاندارد شده بود و داده ها مطابق با رویکرد نظریه زمینه ای استراس و گلاسر تحلیل و طبقه بندی کردید. نتیجه: درباره امید و مدرسه، کودکان تک والد به دلیل داشتن مشکلات خانوادگی که به دنبال طلاق والدین پیش آمده دارای مشکلات تحصیلی بوده و آنها دچار افت تحصیلی شده و بسیاری از آنها انگیزه ی پیشرفت و ادامه تحصیل را ازدست داده اند. درباره امید و خانواده کودکان تک والد اغلب در تعریف خانواده دچار سردرگمی شده و تعریف خانواده مطابق با آنچه در واقعیت تجربه می کنند، متفاوت است. آنها در رابطه با والدی که در کنار آنها حضور ندارد، احساس دلتنگی می کنند و برای بودن در کنار والد غایب خود اشتیاق نشان می دهد. ا آنها آرزوی برگشت دوباره ی خانواده در کنار هم را در ذهن خود می پرورانند.برخی نیز از اینکه خانواده دوباره در کنار هم باشند و مثل گذشته در کنار هم زندگی کنند، احساس ناامیدی می کنند.آنها به موجب شرایطی که با آن مواجه هستند به دیگر دوستان خود حسادت کرده و زندگی خود را با آنها مقایسه می کنند.
مطالعه پدیدار شناسانه تجارب هیجانی و ذهنی فرزندان طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طلاق، یک واقعیت در زندگی بسیاری از افراد در سرتاسر دنیاست. این پدیده به طرق گوناگون، زندگی افراد را تحت تأثیر خود قرار می دهد و سرمنشأ تحولات پیچیده ی عاطفی، شناختی و فیزیکی در نظام خانواده و به ویژه نزد فرزندان است. در این راستا این تحقیق با هدف بررسی تجربه ی زیسته ی فرزندان طلاق در زمینه ی تجارب هیجانی آنان انجام گرفته است. پژوهش حاضر کیفی بوده و طرح آن از نوع پدیدارشناسی است. به همین منظور 17 نفر از نوجوانان پسر و دختر 12-18ساله ای که جدایی والدینشان را تجربه کرده بودند، به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته و اکتشافی مورد مطالعه قرار گرفتند. لازم به ذکر است که نمونه گیری تا زمان اشباع داده ها ادامه یافته است. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها، ابتدا داده ها ثبت و کدگذاری شده و سپس با استفاده از روش کلایزی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج این مطالعه به وسیله ی سه زیرمضمون که نشان دهنده ی تجارب زیسته ی مشارکت کنندگان بود، به نمایش گذاشته شد. این زیرمضمون ها به ترتیب شامل خشم و تنفر، ترس و احساس بی پناهی بوده و هریک به صورت مجزا، مؤلفه ها و واحدهای معنایی حمایت کننده دارند. آنچه از نتایج این تحقیق برمی آید این است که فرزندان طلاق هیجاناتی را تجربه می کنند که در مواردی می تواند بهزیستی و سلامت روانشان را تحت الشعاع قرار دهد. نتایج به دست آمده بر لزوم تبیین عمیق تر تجارب زیسته ی این افراد توسط روان شناسان و مددکاران و ارائه ی مداخلات درمانی مبتنی بر مضامینِ برآمده از مطالعه ی حاضر، با تمرکز بر بهبود وضعیت هیجانی آنان تأکید دارد.
مقایسه مشکلات رفتاری (اختلال سلوک، مشکلات توجه-ناپختگی، پرخاشگری اجتماعی، اضطراب-گوشه گیری) در کودکان طلاق و عادی
منبع:
دستاوردهای نوین در مطالعات علوم انسانی سال دوم دی ۱۳۹۸ شماره ۲۰
132 - 143
هدف پژوهش حاضر مقایسه مشکلات رفتاری (اختلال سلوک، مشکلات توجه-ناپختگی، پرخاشگری اجتماعی و اضطراب-گوشه گیری) در کودکان طلاق و عادی بود. روش پژوهش از نوع علی-مقایسه ای؛ و جامعه آماری پژوهش دانش آموزان دختر و پسر متوسطه اول (13-15سال) خانواده های طلاق و عادی شهرستان رباط کریم در سال تحصیلی 97-96 مدارس عادی بود. نمونه 120 نفر نوجوان طلاق و عادی بود، به گونه ای که هرگروه شامل60 نفر (30 دختر و 30 پسر)، بودند که با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای مورد مطالعه از پرسشنامه کوای پترسون (RBPC)، فرم معلم ساخته استفاده شد. تحلیل داده ها استفاده روش تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) نشان داد که مشکلات رفتاری در خرده مقیاس های اختلال سلوک، مشکلات توجه-ناپختگی، پرخاشگری اجتماعی و اضطراب-گوشه گیری در فرزندان خانواده های طلاق به طور معناداری بالاتر از فرزندان خانواده های عادی بود.
آسیب شناسی و تبعات منفی طلاق و فروپاشی خانواده در جامعه
در کنار مسایل مبتلا به نهاد خانواده در شرایط فعلی از جمله افزایش سن ازدواج و عدم تمایل به ازدواج که نوعی تهدید علیه کیان خانواده می باشد، طلاق نیز از جمله آسیب های اجتماعی است که در اغلب جوامع رو به رشد قابل مشاهده است.از هم پاشیدگی خانواده ها، بجا ماندن فرزندان این خانواده ها یا همان "فرزندان طلاق" که آنان نیز دچار مشکلات و کاستی هایی مختص بخود می شوند و نیز کمرنگ شدن محبت و عاطفه در میان اعضای خانواده و افزایش بزه در نوجوانان و جوانان از جمله مسایلی است که در قرن اخیر گریبانگیر بسیاری از جوامع انسانی شده است. به عقیده کارشناسنان پدیده طلاق وضعیتی در نقطه مقابل پدیده ازدواج است به شکلی که آثار مخرب و ویرانگر آن حتی در روند و پروسه ازدواج و نرخ جمعیتی در جامعه نیز تاثیر گذار است. در همین رابطه به نظر آنان از عوامل مهم در کاهش میل ازدواج و تشکیل خانواده در جوانان ، افزایش آمار طلاق و از هم پاشیدگی کانون گرم و صمیمی خانواده در یک جامعه می باشد. در نظر صاحبنظران طلاق یک پدیده چند بعدی است که مهمترین عامل وقوع آن عدم تفاهم بین زوجین است.کارشناسان معتقدند افزایش آمار طلاق در جوامع در حال توسعه از جمله آسیب هایی است که بروز آن طبیعی است اما افزایش بی رویه آن می تواند بسیار خطرناک و در جهت تضعیف کامل بنیان های خانواده پیش برود. متاسفانه انسجام و همبستگی خانواده های قدیم که نمونه هایی از آن هنوز قابل مشاهده است در زندگی زوجهای جوان به سختی یافت می شود و یا اصلا وجود ندارد. اغلب کارشناسان و صاحبنظران اجتماعی بر این باورند که عواملی مانند فشارهای اقتصادی و بالا رفتن هزینه های زندگی ، فشارهای روانی، عدم داشتن تفاهم، اعتیاد، بالا رفتن توقعات زوجین ، ازدواج بخاطر ظواهر، در مواردی عدم تناسب تحصیلات زوجه با زوج و دیگر عوامل در بروز این پدیده رو به افزایش نقش دارند.
طراحی و اثربخشی برنامه آموزش پیش از ازدواج بر نگرش به ازدواج و نگرش به طلاق فرزندان طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرزندان طلاق تمایل بیشتری دارند که دیرتر ازدواج کنند یا اصلا ازدواج نکنند. آن ها مسائل مرتبط با اعتماد و وفاداری را در رابطه خود بیشتر تجربه می کنند و به میزان بیشتری افسردگی و اضطراب دارند. هدف پژوهش حاضر طراحی و بررسی اثربخشی برنامه آموزش پیش از ازدواج بر نگرش به ازدواج و نگرش به طلاق فرزندان طلاق بود. بر این اساس، سه دانشجوی فرزند طلاق با روش نمونه گیری هدفمند در شهر اهواز انتخاب شدند. در این پژوهش از طرح آزمایشی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه استفاده شد. برنامه آموزش پیش از ازدواج در 10 جلسه اجرا شد و آزمودنی ها در سه مرحله خط پایه و چهار مرحله مداخلهء آموزشی به مقیاس نگرش به ازدواج براتن و روزن (MAS) و مقیاس نگرش به طلاق کینایرد و جرارد (ADS) پاسخ دادند. داده ها به روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا (RCI) و فرمول درصد بهبودی تحلیل شدند. نتایج این پژوهش نشان داد که برنامه آموزش پیش از ازدواج باعث افزایش نگرش مثبت به ازدواج شد، ولی بر نگرش به طلاق اثربخشی معناداری نداشت. این پژوهش نشان داد برنامه آموزش پیش از ازدواج می تواند برای کمک به فرزندان طلاق مؤثر باشد و خانواده درمانگران می توانند از این روش آموزشی برای بهبود فرایند آمادگی ازدواج به فرزندان طلاق استفاده کنند.
بررسی مقایسه ای انگیزش تحصیلی، نگرش به مدرسه فرزندان طلاق با همتایان عادی در همه گیری کرونا
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال چهارم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۳
95 - 111
حوزه های تخصصی:
تنش های ناشی از شروع همه گیری کرونا و تغییرات قابل ملاحظه ایجادشده در خانواده، باعث بروز مشکلات فراوانی برای فرزندان طلاق می شود. ط لاق و جدای ی والدی ن زمینه ساز مش کلات عدیده ای اس ت ک ه ازجمله آن ها اخت لال در عملکرد تحصیلی فرزندان است. هدف مطالعه حاضر بررسی مقایسهای انگیزش تحصیلی، نگرش به مدرسه فرزندان طلاق با همتایان عادی در همه گیری کرونا بود. جامع ه آم اری پژوه ش ش امل کلی ه دانش آموزان مقط ع متوس طه در سال تحصیلی 1400-1399 بودند ک ه از می ان آن ها 25 نفر خانواده های ع ادی و 25 نفر خانواده های ط لاق با روش نمونه گیری تصادفی ساده قرار گرفتند. طرح تحقیق حاضر علی مقایسهای بود و تمام آزمودنی ها ابزارهای مورداستفاده، انگیزش تحصیلی عبدخدایی (1387)، نگرش نسبت به مدرسه مک کوچ (2001) را تکمیل نمودند. نتایج با استفاده از نرم افزار spss و آزمون کوواریانس، بین دو گروه آزمایش و گواه تجزیه وتحلیل شد. یافتههای پژوهش حاکی از این بود که بین دو گروه آزمایش و گواه، در همه مؤلفه های انگیزش تحصیلی و مؤلفه های نگرش نسبت به مدرسه، تفاوت معناداری وجود دارد.
بررسی تأثیر مشکلات خانوادگی به ویژه طلاق عملکرد تحصیلی کودکان و دانش آموزان ابتدایی
کودکان به عنوان عضوی از خانواده، قادر به درک مسائل خانواده در حد فهم خود هستند. مسائل خانواده مانند شرایط اقتصادی، شرایط شغلی، شرایط اجتماعی-روانی، ارتباط اعضاء خانواده با یکدیگر و سلامت ذهنی و جسمی آن ها، بی سوادی والدین و... .یکی از مهم ترین و تأثیرگذارترین مشکلات، که بیشترین تأثیر خود را بر کودکان می گذارند، جدایی و طلاق والدین است. متأسفانه در سال های اخیر، به دلایل مختلف، آمار طلاق های ثبت شده در کشور رو به افزایش است و به تبع آن تعداد فرزندان طلاق نیز سیر صعودی داشته است. طلاق والدین و برآورده نشدن خواسته ها و نیازهای فرزندانی که دانش آموز مقطع ابتدایی هستند، مشکلات فراوانی را، هم در موضوع پیشرفت در تحصیل و هم درمورد شخصیت آن ها ایجاد می کند و بسیار تأثیرگذار و مخرب است. از طرفی گاهی دیدگاه های جامعه درمورد این کودکان و نوجوانان بسیار منفی و اشتباه است؛ که خود باعث انزوای بیشتر و طردشدن آن ها از جامعه می شوند. پس باید توجه داشت که قضاوت های از پیش انجام شده، خود باری بر فشارها و مشکلات آن هاست. این وظیفه همگانی ست که از این دیدگاه دوری کنند. پژوهش حاضر، حاصل تحقیقات مطالعاتی و گردآوری اطلاعات از منابع معتبر می باشد و هدف آن اطلاع رسانی و آگاهی بخشی به والدین، مربیان، معلمان و تمامی افرادی است که در امر پرورش، نگهداری و آموزش کودکان و دانش آموزان (در گروه های سنی مختلف، به ویژه ابتدایی)، فعالیت می کنند.
طراحی و اعتباریابی الگوی آموزشی پیشگیری از انتقال بین نسلی طلاق و بررسی اثر بخشی آن بر دلزدگی و انتظارات زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۸۴
۹۷-۶۲
هدف: هر یک از والدین نقش حیاتی در زندگی فرزندان ایفا می کنند و انتقال بین نسلی طلاق نشان می دهد، فرزندانی که طلاق والدین خود را تجربه می کنند بیشتر در معرض آسیب های زناشویی هستند. هدف پژوهش حاضر طراحی و اعتبار یابی الگوی آموزشی پیشگیری از انتقال بین نسلی طلاق و بررسی اثر بخشی آن بر دلزدگی و انتظارات زناشویی بود. روش: پژوهش حاضر با روش تحقیق آمیخته از نوع اکتشافی انجام شد. در بخش کیفی پژوهش از روش نظریه داده بنیاد کلاسیک و در روش کمی از روش شبه آزمایشی گروه آزمایش _ گروه کنترل با طرح پیش آزمون _ پس آزمون و پیگیری استفاده گردید. مشارکت کنندگان پژوهش در بخش کیفی شامل مصاحبه با 26 نفر از زوجین با خانواده اصلی تک سرپرست ناشی از طلاق بودند که به صورت هدفمند تا اشباع داده ها انتخاب شدند و نمونه پژوهش در بخش کمی 32 نفر از زوجین با خانواده اصلی تک سرپرست ناشی از طلاق بودند که با روش در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دوگروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. بخش کیفی پژوهش با مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام شد و ابزار پژوهش در بخش کمی شامل پرسشنامه های انتظارات زناشویی امیدوار و دلزدگی زناشویی پاینز بودند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: از مجموع یافته های بخش کیفی پنج مقوله اصلی که بیانگر آسیب های زناشویی فرزندان تک سرپرست ناشی از طلاق بودند استخراج و بر مبنی آنها و نظر متخصصان الگوی آموزشی پیشگیری از انتقال بین نسلی طلاق در فرزندان تک سرپرست ناشی از طلاق طراحی شد. تحلیل داده ها نیز نشان دهنده اثر بخشی الگوی آموزشی پیشگیری از انتقال بین نسلی طلاق بر دلزدگی و انتظارات زناشویی بود (01/0 p<). نتیجه گیری بر اساس نتیجه پژوهش حاضر، می توان از الگوی آموزشی ارائه شده در راستای پیشگیری از انتقال بین نسلی طلاق، و تداوم زندگی زناشویی فرزندان طلاق استفاده کرد. شماره ی مقاله: ۳
اثربخشی مدیتیشن و طب سوزنی بر استرس و پرخاشگری فرزندان طلاق
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال ششم فروردین ۱۴۰۲ شماره ۵۸
90 - 102
هدف از انجام این پژوهش بررسی اثربخشی مدیتیشن و طب سوزنی بر استرس و پرخاشگری فرزندان طلاق است. پژوهش حاضر شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون است. جامعه موردمطالعه، در این پژوهش شامل کلیه فرزندان طلاق مراجعه کننده به کلینیک آرامش ماندگار شهر مشهد می باشند. تعداد 60 نفر بر اساس پرسشنامه های استرس داس و پرخاشگری پاس و پری، دارای نمره بالاتر از میانگین بودند به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به گونه تصادفی در دو گروه 30 نفره آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسشنامه مقیاس استرس داس (1995)، پرسشنامه پرخاشگری باس و پری (1999) است. یافته های پژوهش نشان داد که مدیتیشن و طب سوزنی بر استرس و پرخاشگری فرزندان طلاق اثربخش است. نتیجه گیری می شود که ترکیب دو روش درمانی طب سوزنی و مدیتیشن در کاهش علائم استرس و پرخاشگری فرزندان طلاق مؤثر است.
مقایسه انواع کمال گرایی با ویژگی های شخصیتی در فرزندان با و بدون والدین مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خانواده کوچکترین واحد اجتماعی است ثبات یا ناپایداریش بر اعضای خانواده و جامعه اثر می گذارد و فروپاشی این واحد کوچک تاثیر عمیقی بر فرزندان دارد. پژوهش حاضر با هدف مقایسه انواع کمال گرایی با ویژگی های شخصیتی در دانش آموزان خانواده های طلاق و سایر دانش آموزان انجام شد. روش پژوهش، توصیفی و از نوع تحلیلی مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش دو گروه از فرزندان طلاق و سایر فرزندان ساکن شهر گرگان در سال 1400-1399 بودند که 200 دانش آموز (100 فرزند طلاق و 100 فرزند دیگر) به روش نمونه گیری در دسترس و داوطلبانه برای شرکت در پژوهش به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار سنجش شامل پرسشنامه کمالگرایی (فراست) و پرسشنامه ویژگی های شخصیتی (نئو) بود. روش تجزیه و تحلیل داده ها شامل روش های توصیفی و روش همبستگی پیرسون بود. نتایج پژوهش نشان داد بین دو گروه از فرزندان طلاق و سایر فرزندان در خرده مقیاس های نگرانی از اشتباهات، انتظارات والدین، انتقادگری والدین، روان رنجور خویی تفاوت معناداری وجود داشت. اما در باوجدان بودن، دلپذیر بودن و برونگرایی بین دو گروه تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتایج حاکی از بالا بودن نمرات روان رنجورخویی و کمال گرایی در فرزندان طلاق در مقایسه با سایر فرزندان بود. استلزامات نتیجه به دست آمده در مقاله مورد بحث قرار گرفته است.
بررسی تجربه انتخاب همسر در فرزندان طلاق: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۸۷
۱۱۳-۸۶
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تجربه انتخاب همسر در فرزندان طلاق بود. روش: پژوهش حاضر کیفی از نوع پدیدارشناسی بود. شرکت کنندگان پژوهش حاضر شامل 6 زن و 4 مرد در آستانه ازدواج و دارای تجربه طلاق والدین شهر کرمانشاه در سال 1401 بود. شرکت کننده ها به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و نمونه گیری تا زمان رسیدن به اشباع داده ها ادامه یافت. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها ابتدا داده ها ثبت و کدگذاری شد و سپس با استفاده از روش تحلیل مضمون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج پژوهش شامل 6 مضمون اصلی و 19 مضمون فرعی از تجارب زیسته مشارکت کنندگان بود که مضمون های فرعی شامل نگرش منفی اجتماعی، مشکلات تمایز نایافتگی از خانواده، مشکلات روان شناختی، مشکلات ارتباطی با همسر و خانواده همسر، احساس ارزشمندی به عنوان فردی متفاوت از والدین، سازگاری و ساختن زندگی متفاوت از والدین بود. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که فرزندان طلاق در زمان تشکیل زندگی و ازدواج، تجارب منفی دارند که می تواند منجر به انتخاب اشتباه یا ناسازگاری و مشکلات سلامت روان در آنها شود اما از طرفی آنها تجارب مثبتی نیز دارند که باعث می شود از اشتباهات والدین درس گرفته و به دنبال آموزش و خدمات آموزشی و مشاوره برای بهبود رضایت زندگی زناشویی خود باشند و بتوانند زندگی بهتر از والدین خود داشته باشند.
بررسی وضعیت روانشناختی فرزندان طلاق در بزرگسالی به روش کیفی
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: طلاق از مهمترین پدیده های حیات انسانی به شمار می آید که نه تنها تعادل روانی زوجین، بلکه تعادل روانی فرزندان را نیز بهم می ریزد. بر این اساس مطالعه وضعیت روانشناختی فرزندان طلاق در بزرگسالی اهمیت پیدا می کند، با درک این مهم پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت روانشناختی فرزندان طلاق در بزرگسالی انجام شد. روش پژوهش: این پژوهش از نوع مطالعات کیفی است که از نظریه داده بنیاد استفاده شده است. مشارکت کنندگان شامل فرزندان طلاق شهر تهران که 10 سال از طلاق والدینشان گذشته بود، که از طریق روش نمونه گیری هدفمند تعداد 18 نفر بعنوان مطلعین کلیدی انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته گردآوری شد. اعتبار و روایی داده ها از دو روش بازبینی مشارکت کنندگان و کدگذاری مجدد توسط خبرگان به دست آمد. یافته ها: داده ها بوسیله کد گذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل شدند کدهای گزینشی نشان داد دو بعد را نشان داد که بعد مثبت کودکی همراهی و همدلی با والد سرپرست، حمایت و پشت گرمی والد سرپرست، رهایی و رضایت والد سرپرس تبود؛ روی دیگر این بعد در برگیرنده شاخص های منفی همچون از دست دادن خانواده، ترس از بازگویی حقیقت به خاطر قضاوت مردم فرزندان پس از وقوع طلاق بود. نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان داد که وضعیت روانشناختی فرزندان طلاق در دو بعد کودکی و بزرگسالی دارای شاخص های مثبت و منفی است.
تجربه زیسته فرزندان طلاق در شهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۰ بهار ۱۳۹۹ شماره ۷۶
206-167
حوزه های تخصصی:
مقدمه: طلاق به عنوان یک مسئله اجتماعی پیامدهای اجتماعی، عاطفی، اقتصادی زیادی برای فرزندان به همراه دارد اما تاکنون این مسائل از نظرگاه فرزندان موردتوجه قرار نگرفته است. اگرچه در سایر کشورها نیز تعداد کمی از تحقیقات به آن پرداخته اند اما نتایج آنها نشان دهنده تجربیاتی بیان نشده و شناخته نشده از سوی جامعه علمی است و این واقعیت خود منجر به تحمیل فشارهای بیشتر به کودکان شده است. بر این اساس در این پژوهش تلاش شده است اولین گام برای حل مشکلات فرزندان طلاق که همانا شناخت آنهاست، برداشته شود. روش: این پژوهش به روش گرانددتئوری (نظریه مبنایی) و با مصاحبه عمیق با 24 نفر از فرزندان خانواده های طلاق در گروه سنی 13 تا 18 ساکن شهر تهران، در سال 1395 انجام شد. یافته ها: تجربه مشترک فرزندان طلاق در مقوله ای با عنوان «معلق بودگی رانشی» قابل توصیف و تشریح است که ماحصل نابسامانی در فضای اجتماعی، خانواده بازسازی شده و سایر فضاهای زندگی فرد است و علی رغم به کارگیری استراتژیهای انطباقی مختلف توسط کودک، در بسیاری از مواقع قادر به سازگار شدن با شرایط نیست و این امر پیامدهای اجتماعی و روانی زیادی را برای او به همراه دارد. بحث: هرچقدر محیطی که کودک در آن زندگی می کند، طلاق را انگ آلودتر بداند، هرچه تغییرات ایجادشده در زندگی کودک بیشتر به عنوان استرس واره عمل کند و هرچه تاب آوری فضای زندگی کودک شکننده تر باشد و هرچقدر توانایی کودک در به کارگیری استراتژیهای کارآمد کمتر باشد، پیامدهایی که از طلاق نصیبش می شود، سخت تر و آسیب زننده تر خواهد بود. بر این اساس در کنار تلاشهایی که برای کاهش طلاق در جامعه صورت می گیرد پیشنهاد می شود به «طلاق کم آسیب» نیز توجه شود. برچسب زدایی از طلاق و کودکان طلاق اولین گام برای رسیدن به جامعه ای امن برای این گروه از کودکان است.
اثربخشی «برنامه شروع جدید» بر خودکارآمدی والدگری زنان مطلقه و سازگاری اجتماعی فرزندان طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه شروع جدید بر خودکارآمدی والدگری زنان مطلقه و سازگاری اجتماعی فرزندان طلاق بود. روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، 30 مادر مطلقه انتخاب و به صورت تصادفی ساده، تعداد 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل گمارده شدند. "برنامه شروع جدید" در ده جلسه 90 دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا شد. برای گردآوری داده های پژوهش، از پرسشنامه خودکارآمدی والدگری دومکا و همکاران (1966) و مقیاس سازگاری کودکان دخانچی (1377) استفاده شد. بعد از اتمام جلسات آموزشی، از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. داده های این پژوهش با استفاده از تحلیل کواریانس چندمتغیره مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد برنامه شروع جدید بر خودکارآمدی والدگری مادران مطلقه و سازگاری اجتماعی فرزندان طلاق اثربخش است. بنابراین، بر اساس یافته های پژوهش مشاوران خانواده می توانند از این بسته آموزشی برای تسهیل فرزندپروری و بهبود سلامت روان مادران مطلقه استفاده کنند.
مطالعه کیفی چالش های زنان در ازدواج دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال ۲۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۹۹
165 - 206
حوزه های تخصصی:
یکی از چالش های جدی زنان مطلقه، مسئله ازدواج مجدد است؛ اغلب آنها به دلیل تجربه ناخوشایند خود در ازدواج اول، نگرانی ها و ترس هایی برای ازدواج دوم دارند. در این میان، برخی از آنها به دلایل متعدد فردی و خانوادگی، به ازدواج دوم مبادرت می ورزند. این پژوهش با هدف بررسی چالش های بانوان مطلقه در ازدواج دوم با ملاحظه شکست های فرد در اولین تجربه زندگی مشترک، طراحی و اجراشده است. در این مطالعه کیفی از روش پدیدارشناسی استفاده شده و ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساخت یافته بوده است. در این مطالعه از طریق نمونه گیری هدفمند و با لحاظ تنوع کیفی، با تعداد 21 نفر از بانوان مطلقه شهر همدان که ازدواج دوم داشته اند، مصاحبه انجام شده است. یافته های مطالعه نشان می دهد که برخی از بانوان مطلقه پس از سپری شدن مشکلات دادگاه و انجام طلاق و گذشت مدت زمانی از وقوع طلاق، برای بار دوم ازدواج می نمایند؛ هرچند این اقدام آنان با چالش ها و مشکلات پیچیده ای همراه است. در تحلیل مصاحبه های این گروه از بانوان، در زمینه چالش های مرتبط با ازدواج دوم، چهار مقوله اصلی شامل: چالش های مرتبط با تعاملات بین زوجین، چالش های زوجین با فرزندان، چالش های مرتبط با خانواده زوجین و چالش های فرزندان همسران با یکدیگر شناسایی شد. از منظر مشارکت کنندگان در مطالعه، این چالش ها عمدتاً منبعث از شکست فرد در ازدواج اول و تجربه منفی فرد است.
بررسی وضعیت آموزشی فرزندان طلاق در بزرگسالی؛ یک مطالعه ی کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۱۹ زمستان ۱۴۰۲شماره ۴
217 - 248
حوزه های تخصصی:
وضعیت آموزشی از جمله جنبه های کلیدی زندگی فرزندان طلاق است که تحت تأثیر طلاق والدین می تواند مسیرهای متفاوتی را پیش بگیرد؛ بر این اساس مطالعه وضعیت آموزشی فرزندان طلاق در بزرگسالی اهمیت پیدا می کند. با درک این مهم، پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت آموزشی فرزندان طلاق در بزرگسالی انجام شد. این پژوهش از نوع مطالعات کیفی است که از نظریه داده بنیاد استفاده شده است. مشارکت-کنندگان شامل فرزندان طلاق شهر تهران بودند که 10 سال از طلاق والدینشان گذشته بود و از طریق روش نمونه گیری هدفمند، تعداد 18 نفر به عنوان مطلعان کلیدی انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه نیمه-ساختاریافته گردآوری شد. اعتبار و روایی داده ها از دو روش بازبینی مشارکت کنندگان و کدگذاری مجدد توسط خبرگان به دست آمد. داده ها به وسیله کدگذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد که وضعیت آموزشی فرزندان طلاق در دو بعد موتور محرک در پیشرفت و انگیزه تحصیل دارای شاخص های مثبت و منفی است.
شناسایی نقش والدین در سازگاری دختران جوان با طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محیط خانواده قبل و بعد از طلاق والدین به عنوان عامل مهمی در سازگاری فرزندان در نظر گرفته شده است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی نقش والدین در سازگاری فرزندان با طلاق انجام شد. این پژوهش کیفی با استفاده از رویکرد تحلیل مضمون (تماتیک) به انجام رسید. نمونه پژوهش از بین فرزندان طلاق دختر ساکن تهران در سال 1401که بین 20 تا30 سال داشتند و حداقل 5 سال از طلاق والدینشان گذشته بود. مشارکت کنندگان بر مبنای منطق نمونه گیری هدفمند از بین مراجعان واجد شرایط انتخاب شدند. فرایند نمونه گیری تا حصول اشباع نظری ادامه یافت و در نهایت 12مشارکت کننده از طریق پرسشنامه سازگاری بل فرم بزرگسالان انتخاب شدند و با استفاده از مصاحبه موردمطالعه قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل یافته ها از طریق روش تحلیل مضمون براون و کلارک منجر به شناسایی 3 مضمون اصلی و 16 مضمون فرعی گردید. مضامین اصلی شامل «ایفای نقش کارآمد والدینی بعد از طلاق»، «تغییر نگرش والدین نسبت به طلاق» و «تدارک محیط بدون تنش بعد از طلاق» است. براین اساس نتایج پژوهش حاضر می تواند به والدین دغدغه مند نسبت به نقش خود در جهت سازگاری دختران جوانشان با طلاق آگاهی و بینش برساند و راهگشا باشد.
بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری برمهارت های مثبت اندیشی و تعارضات بین فردی در فرزندان طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
103 - 117
حوزه های تخصصی:
این پژوهش باهدف بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر مهارت های مثبت اندیشی و تعارضات بین فردی فرزندان طلاق انجام شده است. طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری پژوهش شامل فرزندان طلاق در مؤسسه خیریه دارالاکرام قم بود. نمونه آماری این پژوهش از 30 نفر تشکیل شده بود که به روش هدفمند انتخاب و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شده بودند. جهت جمع آوری داده های این پژوهش از پرسشنامه های مثبت اندیشی اینگرام و ویسنیکی و همچنین پرسشنامه تعارض بین فردی جن استفاده شد. سپس درمان طبق پروتکل درمان شناختی و رفتاری ارائه شده توسط بک، طی 8 جلسه 90 دقیقه ای، برای گروه آزمایش ارائه شد و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. سپس از دو گروه پس آزمون گرفته شد. و بعد از جمع آوری اطلاعات آماری برای تحلیل داده ها از روش تحلیل کواریانس چند متغیری استفاده شد. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که درمان شناختی رفتاری بر مهارت های مثبت اندیشی و تعارضات بین فردی در فرزندان طلاق، اثربخش بود. همچنین، با توجه به نتایج پیشنهاد می گردد دوره های درمان شناختی رفتاری جهت کاهش تعارضات بین فردی فرزندان طلاق در مراکز مشاوره و مدارس توسط روان شناسان و مشاورین برگزار گردد.