وحیده باباخانی

وحیده باباخانی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۸ مورد از کل ۱۸ مورد.
۱.

Comparing the Effectiveness of Emotionally Focused Couple Therapy and Self-Regulation Couple Therapy in Ego Strength in Couples on the Verge of Divorce

کلیدواژه‌ها: Ego strenghth emotionally focused couple therapy self-regulation couple therapy Couples on the verge of divorce

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱ تعداد دانلود : ۱۲۹
Objective: The increase in divorce rates has led to many studies on divorce prevention. The present study was conducted with the objective of comparing the effectiveness of emotionally focused couple therapy and self-regulation couple therapy in the ego strength of couples on the verge of divorce.   Methods:  The design of this quasi-experimental study was pretest-posttest with a control group and a three-month follow-up. The statistical population included all the couples on the verge of divorce in martyr Motahari family court complex in Mashhad in 2019. Sixty couples who referred to Bahar Divorce Counseling Center in Mashhad were selected. They were randomly assigned to two experimental groups (i.e., emotionally focused couple therapy and self-regulation couple therapy) and a control group. There were 20 couples in each group. The instrument included Ego Strength Questionnaire (Markstrom & Marshall, 2007). In addition, one-way analysis of variance and Bonferroni post hoc test were used to analyze the data using SPSS software (version 25). Results: Both intervention methods were effective in strenthing the ego of the couples on the verge of divorce (P<0.0001). Furthermore, the effectiveness of both methods sustained over time. Moreover, there was no significant difference between the two methods in terms of the effectiveness. Conclusion: According to the results of the study, it is suggested that counselors and psychologists in the field of couple and family therapy use the two methods of emotionally focused couple therapy and self-regulation couple therapy in order to strengthen the ego of the couples with challenges.
۲.

مقایسه اثر بخشی الگوی کارکردی مک مستر و مدل شناختی- سیستمی گاتمن در تعارض های زناشویی و طلاق عاطفی متقاضیان طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الگوی کارکردی مک مستر مدل شناختی سیستمی گاتمن طلاق عاطفی تعارضات زناشویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱ تعداد دانلود : ۱۴۰
هدف: پژوهش پیش رو با هدف مقایسه اثر بخشی الگوی کارکردی مک مستر و مدل شناختی- سیستمی گاتمن در تعارض های زناشویی و طلاق عاطفی متقاضیان طلاق انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش-آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. در این پژوهش از تعداد 85 زوج که به جهت اختلافات زناشویی و درخواست طلاق در طول سال 1399 به کلینیک مداخلات روان شناختی روان پویش مراجعه نمودند با توجه به شرایط پژوهش و با روش نمونه گیری در دسترس 21 زوج به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه (گروه آزمایش1، گروه آزمایش 2 و گروه گواه) قرار داده شدند. سپس گروه آزمایش اول در طول ده جلسه تحت آموزش الگوی مک مستر (اپشتاین و همکاران، 1978) و گروه آزمایش دوم نیز طی ده جلسه تحت آموزش رویکرد سیسستمی گاتمن (گاتمن، 2019) قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش مقیاس طلاق عاطفی گاتمن (گاتمن، 2008) و پرسشنامه تعارضات زناشویی (ثنایی، 1375) بود که در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و آزمون پیگیری (سه ماهه) بود که بکار برده شد. یافته ها: یافته های به دست آمده از آزمون تحلیل واریانس دو راهه (آمیخته) نشان داد که هر دو رویکرد درمانی بکار برده شده در پژوهش (مک مستر و گاتمن) موجب کاهش طلاق عاطفی (03/1598=F؛ 001/0>P) و نیز کاهش تعارضات زناشویی (14/207=F؛ 001/0>P) در زوجین بوده است و از طرفی در سنجش ماندگاری اثر نیز که مرحله پیگیری صورت پذیرفت هر دو رویکرد نتایج مثبت را نشان داد. در برآورد آزمون تعقیبی بونفرنی مشخص شد بین دو رویکرد تفاوت معناداری وجود دارد و این بدین معنا است که میزان اثربخشی رویکرد مک مستر در کاهش طلاق عاطفی و نیز کاهش تعارضات بین زوجین در مقایسه با رویکرد گاتمن بیشتر می باشد.
۳.

مدل یابی رابطه ساختاری ابعاد شخصیت و سبک های دلبستگی با مهارت های ارتباطی و تعارض های زناشویی با میانجی گری طرحواره های ناسازگار اولیه در زوجین در معرض طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابعاد شخصیت سبک های دلبستگی مهارت های ارتباطی تعارض زناشویی و طرحواره ناسازگارانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰ تعداد دانلود : ۸۰
هدف: هدف از پژوهش حاضر تدوین مدل یابی رابطه ی ساختاری ابعاد شخصیت و سبک های دل بستگی با مهارت های ارتباطی و تعارض های زناشویی با میانجی گری طرح واره های ناسازگار اولیه در زوجین در معرض طلاق بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زوجین در معرض طلاق به مراکز مشاوره ای شهر تاکستان بود که در بازده سال های نیمه دوم 1400 و 1401 به این مراکز مراجعه کرده بودند. در این میان، با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و حجم نمونه بر اساس نرم افزار سمپل پاور (373 نفر) در نظر گرفته شد. ابزار پژوهش پرسشنامه شخصیتی سنجش صفات پنچ گانه، مهارت های ارتباطی(کوئین دام، 2004)، تعارضات زناشویی (جونز، 1997)، طرح واره ناسازگارانه اولیه یانگ (2007) و سبک دل بستگی هازان و شاور (1987) بود. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با نرم افزارspss  و Amos انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که ابعاد شخصیت بر تعارض های زناشویی در بین زوجین در معرض طلاق و سبک های دل بستگی بر تعارض زناشویی با توجه به سطح معناداری (05/0<P) رابطه معناداری ندارند. ابعاد شخصیت بر تعارض های زناشویی در بین زوجین در معرض طلاق با توجه به سطح معناداری (05/0<P) رابطه معناداری ندارد. سبک های دل بستگی بر تعارض زناشویی با توجه به سطح معناداری (05/0<P) رابطه معناداری ندارد. طرح واره ناسازگارانه در رابطه با ابعاد شخصیت و تعارض زناشویی نقش میانجی دارد. مقدار t (17.97) سطح معناداری (05/0>P) نقش میانجی دارد. همچنین، طرح واره ناسازگارانه در رابطه با ابعاد شخصیت و مهارت های ارتباطی با مقدار t (17.93) و سطح معناداری (05/0>P) نقش میانجی دارد و دیگر اینکه طرح واره ناسازگارانه در رابطه با سبک های دل بستگی و تعارض های زناشویی با مقدار t (12.87) و سطح معناداری (05/0>P) نقش میانجی دارد. نتیجه گیری: با توجه به اینکه طرح واره ناسازگارانه اولیه می تواند نقش میانجی را در رابطه زوجین در معرض طلاق ایفاء نماید، یکی از عوامل تأثیرگذار در شکل گیری شخصیت و سبک های دل بستگی و تعارضات زناشویی است.
۴.

مقایسه آموزش مدیریت استرس به شیوه شناختی رفتاری و ذهن آگاهی بر میزان اضطراب و نشانگان ملال پیش از قاعدگی دختران دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدیریت استرس ذهن آگاهی درمان شناختی رفتاری نشانگان ملال پیش از قاعدگی اضطراب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷ تعداد دانلود : ۷۱
زمینه: علائم نشانگان پیش از قاعدگی به صورت تحریک پذیری، تنش، بی قراری، اضطراب و نااستواری هیجانی و خلقی ظاهر می شوند که به طور جدی در سبک زندگی و ارتباطات اجتماعی زنان اختلال ایجاد می کند. علی رغم مطالعات گسترده در زمینه اضطراب و نشانگان ملال پیش از قاعدگی، مطالعه ای به مقایسه آموزش مدیریت استرس به شیوه شناختی-رفتاری و ذهن آگاهی بر کاهش اضطراب دختران دبیرستانی انجام نشده است. هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر، اثربخشی آموزش با روش شناختی رفتاری و ذهن آگاهی بر میزان اضطراب و نشانگان ملال پیش از قاعدگی دختران دبیرستانی بود. روش: طرح پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی با گروه گواه است. جامعه آماری تمامی دانش آموزان دختر دبیرستانی در بازه سنی 16 الی 18 سال شهر اهواز بودند که از میان آن ها 45 دانش آموز دختر دبیرستانی شهر اهواز با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی ساده در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از ابزار غربال گری نشانگان پیش از قاعدگی (استاینر و همکاران، 2003)، مقیاس خودسنجی اضطراب زونگ (1970) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس در نرم افزار SPSS استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده ها بیانگر آن بود که آموزش مدیریت استرس مبتنی بر شیوه شناختی رفتاری بر میزان اضطراب و نشانگان ملال پیش از قاعدگی دختران دبیرستانی در سطح معناداری 0/05 مؤثر و معنادار بوده است. نتیجه گیری: بر اساس یافته های حاصل از این مطالعه می توان نتیجه گرفت که آموزش و ترویج بکارگیری راهبردهایی مانند مدیریت استرس مبتنی بر شیوه شناختی-رفتاری و ذهن آگاهی می تواند به بهبود سطح اضطراب درک شده و کاهش میزان ملال پیش از قاعدگی در دختران دبیرستانی منجر گردد و لازم است روانشناسان و مشاوران مدارس نسبت به برگزاری و اجرای چنین آموزش هایی اقدام نمایند.
۵.

مقایسه اثربخشی آموزش مهارت تفکر خلاق و مدیریت استرس بر سازگاری اجتماعی، عاطفی و آموزشی) در نوجوانان بی سرپرست 15-17 سال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مهارت تفکر خلاق مدیریت استرس سازگاری اجتماعی نوجوانان بی سرپرست

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۷ تعداد دانلود : ۲۳۴
این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی آموزش مهارت تفکر خلاق و مدیریت استرس بر سازگاری اجتماعی، عاطفی و آموزشی در نوجوانان بی سرپرست 17-15سال انجام شد. پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. به این منظور از بین تمامی نوجوانان بی سرپرست که در مراکز شبانه روزی سازمان بهزیستی منطقه 20 شهر ری و منطقه 3 شمیرانات در نیمه اول سال 1397، 36 نوجوان، بصورت در دسترس بعنوان نمونه انتخاب و بطور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه قرار گرفتند (هر گروه 12نفر). سپس شرکت کنندگان گروه آزمایش اول و دوم به ترتیب طی 8 و 7 جلسه 70-60 دقیقه ای تحت آموزش مهارت تفکر خلاق و مدیریت استرس قرار گرفتند. گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکرد. ابزار استفاده شده در پژوهش مقیاس سازگاری دانش آموزان (AISS) (سینها و سینگ، 1993) بود. نتایج به دست آمده از تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره (MANCOVA) نشان داد آموزش مهارت تفکر خلاق و مدیریت استرس موجب افزایش سازگاری اجتماعی در نوجوانان بی سرپرست شده است (05/0 P<). همچنین نتایج به دست آمده از آزمون t مستقل نشان داد که تأثیر آموزش تفکر خلاق بر سازگاری نوجوانان بیشتر از مدیریت استرس است (05/0 P<). بنابراین آموزش مهارت تفکر خلاق و مدیریت استرس می تواند به عنوان یک عامل حمایتی، از پدید آمدن مشکلات روان شناختی و اجتماعی در نوجوانان پیشگیری کند و هم به عنوان اساس و پایه ای برای رشد سالم آن ها مورد استفاده مشاوران و مربیان قرار گیرد.
۶.

مقایسه اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و زوج درمانی مبتنی بر مدل گاتمن بر سبک های عشق ورزی زنان آسیب دیده از خیانت همسر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سبک های عشق ورزی درمان پذیرش و تعهد مدل گاتمن زوج درمانی خیانت زناشویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۰ تعداد دانلود : ۱۷۲
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و زوج درمانی مبتنی بر مدل گاتمن بر سبک های عشق ورزی زنان آسیب دیده از خیانت همسر انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و پیگیری سه ماهه انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زنان آسیب دیده از خیانت همسر مراجعه کننده به مرکز بهداشت شهر رامسر از دی ماه 99 تا پایان اردیبهشت 1400بود. 45 نفر به صورت در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (هرگروه 15 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش اول و دوم هریک 8 جلسه زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و زوج درمانی مبتنی بر مدل گاتمن قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل فهرست مثلثی عشق استرنبرگ (1986) بود. تحلیل داده ها با روش تحلیل واریانس مختلط بوسیله نرم افزار 23-SPSS انجام شد. یافته ها: در مرحله پس آزمون هر دو روش مداخله بر بهبود سبک های عشق ورزی صمیمیت (57/8=F، 001/0>P)، میل (55/8=F، 001/0>P) و تعهد (26/8=F، 001/0>P) اثربخش زنان آسیب دیده از خیانت همسر تأثیر معناداری داشت. در مرحله پیگیری نیز اثربخشی هر دو روش در طی زمان ماندگار است، اما همچنین نتایج آزمون بونفرنی نشان داد زوج درمانی مبتنی بر مدل گاتمن در مقایسه با زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر سبک های عشقورزی زنان آسیب دیده از خیانت همسر اثربخش تر است (01/0>P). نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و زوج درمانی مبتنی بر مدل گاتمن می تواند در بهبود سبکهای عشق ورزی زنان آسیب دیده از خیانت همسر مورد استفاده درمانگران زوج و خانواده قرار گیرد.
۷.

مقایسه اثربخشی زوج درمانی گروهی راه حل محور و زوج درمانی گلاسری بر کیفیت جو عاطفی در همسران آسیب دیده از روابط فرازناشویی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: روابط فرازناشویی زوج درمانی گروهی راه حل محور زوج درمانی گلاسری کیفیت جو عاطفی همسران آسیب دیده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۰ تعداد دانلود : ۱۵۴
هدف : هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی زوج درمانی گروهی راه حل محور و زوج درمانی گلاسری بر کیفیت جو عاطفی در همسران آسیب دیده از روابط فرازناشویی بود. روش : پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش حاضر شامل کلیه زوجین دارای روابط فرازناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران در محدوده زمانی اسفند 98 تا اردیبهشت 99 بوده اند. نمونه پژوهش شامل 45 زوج مراجعه کننده بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایشی و گواه گمارده شدند. شرکت کنندگان قبل از اجرای مداخلات پرسشنامه کیفیت جو عاطفی را تکمیل کردند. گروه های آزمایش مداخلات زوج درمانی گروهی راه حل محور و زوج درمانی گلاسری را دریافت کردند. در نهایت از  هر سه گروه پس آزمون گرفته شد. داده ها با آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری به کمک نرم افزار SPSSV19 تحلیل شدند. یافته ها : نتایج نشان داد در همه مؤلفه های کیفیت جو عاطفی بین دو گروه زوج درمانی و گروه گواه تفاوت معنیداری مشاهده شد (01/0>P). همچنین نتایج نشان داد در متغیر کیفیت جو عاطفی، زوج درمانی راه حل محور نسبت به زوج درمانی گلاسری اثربخش تر است. نتیجه گیری : بر اساس نتایج این پژوهش می توان گفت، استفاده از روش های زوج درمانی راه حل محور و زوج درمانی گلاسری در جو عاطفی همسران آسیب دیده از روابط فرازناشویی اثربخش بوده و آگاهی متخصصان حوزه های مشاوره، روان شناسی و سلامت از این درمان ها می تواند کمک کننده باشد.
۸.

اثربخشی واقعیت درمانگری بر تمایزیافتگی و تحمل پریشانی در مادران کودکان با ناتوانی هوشی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۷۰ تعداد دانلود : ۱۴۰
زمینه: تحقیقات به اثرات مثبت واقعیت درمانگری بر اختلالات خلقی و عاطفی اشاره دارد که به افراد آموزش می دهد تا از نیازهای اساسی خودآگاهی یافته و بر مواجهه با واقعیت، مسئولیت پذیری و ارزشیابی رفتارهای درست و نادرست تأکید کرده اند. اما در زمینه کاربرد این روی آورد بر تمرکز و کنترل روابط خود و شناسایی و تغییر تحریف های شناختی و استرس در جامعه تحقیق شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی واقعیت درمانگری بر تمایزیافتگی و تحمل پریشانی مادران کودکان ناتوانی هوشی انجام شد. روش: بر اساس طرح شبه آزمایشی، پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه، 30 نفر از تمامی مادران کودکان ناتوانی هوشی (آموزش پذیر) در مدارس استثنایی دوره ابتدایی منطقه 4 شهر تهران در سال تحصیلی 99-98، با استفاده از روش نمونه گیری غیر تصادفی به صورت در دسترس و بر اساس ملاک های ورود و خروج، به عنوان نمونه انتخاب شدند و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. گروه آزمایش در جلسات مداخله واقعیت درمانگری شرکت داده شدند، در مقابل گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه های تمایزیافتگی خود اسکورن و اسمیت (2003) و مقیاس تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) بود. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها: بین دو گروه در تمایزیافتگی و تحمل پریشانی تفاوت معناداری وجود داشت (0/0001 P<). مقایسه میانگین ها در دو گروه مداخله و گواه نشان داد که واقعیت درمانگری موجب افزایش تمایزیافتگی و کاهش تحمل پریشانی شده است. نتیجه گیری: از یافته های فوق می توان دریافت که واقعیت درمانگری با بهره گیری از فنونی چون آشنایی با مسئولیت های خویش، کمک به پذیرش و افزایش مسئولیت پذیری، همچنین کم اهمیت جلوه دادن گذشته در رفتار کنونی و تأکید بر کنترل درونی موجب می شود به واسطه مسئولیت شخصی هویت موفقی کسب کنند، و درنتیجه تمایزیافتگی و تحمل پریشانی مادران دارای کودک ناتوان افزایش یابد.
۹.

اثربخشی آموزش آنلاین مفاهیم واقعیت درمانی بر تنظیم شناختی هیجان و اضطراب مادران دانش آموزان در ایام قرنطینه ناشی از ویروس کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اضطراب تنظیم شناختی هیجان قرنطینه واقعیت درمانی ویروس کرونا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶ تعداد دانلود : ۱۳۳
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش آنلاین مفاهیم واقعیت درمانی بر تنظیم شناختی هیجان و اضطراب مادران دانش آموزان در ایام قرنطینه ناشی از ویروس کرونا انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون، با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مادران دانش آموزان دختر مدارس غیرانتفاعی دوره ابتدایی ناحیه 1 آموزش و پرورش شهر قزوین در سال تحصیلی 1400-99 بود، که 30 نفر بصورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. شرکت کنندگان گروه آزمایش طی 8 جلسه بصورت مجازی تحت آموزش مفاهیم واقعیت درمانی قرار گرفتند، در این مدت گروه گواه آموزشی دریافت نکردند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (CERQ) (گارنفسکی و همکاران، 2006) و مقیاس اضطراب کتل (CAS)(1957) بود. یافته های به دست آمده از تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد بین نمرات پیش آزمون و پس آزمون گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه تفاوت معناداری وجود دارد (05/0P<) بدین معنا که آموزش آنلاین مفاهیم واقعیت درمانی موجب افزایش و بهبود تنظیم شناختی هیجان و کاهش اضطراب مادران دانش آموزان در ایام قرنطینه ناشی از ویروس کرونا شده است. با توجه به یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت از آموزش آنلاین واقعیت درمانی می توان به عنوان یک روش مؤثر در کاهش مشکلات روان شناختی مورد استفاده درمانگران و مشاوران قرار گیرد.
۱۰.

مقایسه اثربخشی زوج درمانگری مبتنی بر پذیرش و تعهد و زوج درمانگری مبتنی بر شیوه گاتمن بر تعهد زوجی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تعهد زناشویی زوج درمانگری مبتنی بر پذیرش و تعهد زوج درمانگری مبتنی بر شیوه گاتمن خیانت زناشویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۷ تعداد دانلود : ۱۴۸
زمینه: قطع پیوند عاطفی میان زوجین، پیامد خیانت توسط یکی از آن هاست که فشار روانی زیادی را تحمیل می کند و با ایجاد احساسات منفی ممکن است موجب خیانت متقابل یا عدم تعهدزناشویی در همسر آسیب دیده از خیانت شود. پیشینه پژوهش نشان می دهد زوج درمانگری مبتنی بر پذیرش و تعهد و زوج درمانگری مبتنی بر شیوه گاتمن بر روابط زوجین آسیب دیده از خیانت همسر مؤثرند؛ اما تاکنون مشخص نیست که کدام یک از این مداخلات می توانند در طول زمان اثربخشی بیشتری داشته باشند. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی زوج درمانگری مبتنی بر پذیرش و تعهد و زوج درمانگری مبتنی بر شیوه گاتمن بر تعهدزناشویی زنان آسیب دیده از خیانت همسر انجام شد. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری سه ماهه با گروه گواه انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زنان آسیب دیده از خیانت همسر مراجعه کننده به مرکز بهداشت شهر رامسر از دی ماه 99 تا پایان اردیبهشت 1400 بود. 45 نفر به صورت در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (هرگروه 15 نفر) قرار گرفتند. گروه های آزمایش هرکدام 8 جلسه زوج درمانگری مبتنی بر پذیرش و تعهد داهل و همکاران (2014) و زوج درمانگری مبتنی بر شیوه گاتمن (2008) قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه تعهدزناشویی (آدامز و جونز، 1997) بود. تحلیل داده ها با روش تحلیل واریانس مختلط انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد در مرحله پس آزمون هر دو روش مداخله بر افزایش تعهدزناشویی زنان آسیب دیده از خیانت همسر تأثیر معناداری داشتند (01/0 P<). در مرحله پیگیری نیز دو مداخله به صورت معناداری موجب افزایش تعهدزناشویی شد، اما بین دو رویکرد زوج درمانگری مبتنی بر شیوه گاتمن و زوج درمانگری مبتنی بر پذیرش و تعهد در تعهدزناشویی تفاوت آماری معنی داری مشاهده نشد (01/0 <P). نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد هر دو رویکرد زوج درمانگری مبتنی بر پذیرش و تعهد و زوج درمانگری مبتنی بر شیوه گاتمن موجب ارتقای تعهدزناشویی زنان آسیب دیده از خیانت همسر شده و از این رو می توان گفت آگاهی و استفاده از این دو رویکرد در جهت تعهدزناشویی و تعارضات زوجین آسیب دیده از خیانت همسر می تواند به روان شناسان، زوج درمانگران و سایر متخصصان کمک کند.
۱۱.

طراحی مدل پیش بینی عملکرد خانواده، سبک های مقابله با تعارض زناشویی و انعطاف پذیری شناختی، بر اساس تحلیل روند تغییرات دورهای تحولی خانواده در زوجین متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دورهای تحولی خانواده طلاق عملکرد خانواده سبک مقابله با تعارض زناشویی انعطاف پذیری شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۳ تعداد دانلود : ۲۴۸
هدف پژوهش حاضر، طراحی مدل پیش بینی عملکرد خانواده، سبک مقابله با تعارض زناشویی و انعطاف پذیری شناختی بر اساس تحلیل روند تغییرات دور های تحولی خانواده در زوجین متقاضی طلاق است. روش پژوهش، علمی- مقایسه ای بوده که بر اساس تحلیل واریانس یکراهه و رگرسیون منحنی درجه دوم است. جامعه آماری این پژوهش، زوجین متقاضی طلاق مراجعه کننده به دادگاه خانواده در شش ماه اول سال 1397 در استان آذربایجان شرقی بودند که با روش نمونه گیری هدفمند، 200 تن از زوجین (400 نفر)، به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه است که عملکرد خانواده بنا بر الگوی مک مستر، سبک های مقابله با تعارض زناشویی پرسشنامه رحیم (ROCI-II) و انعطاف پذیری شناختی پرسشنامه (دنیس و وندروال، 2010) تدوین شده است. داده ها با استفاده از روش تحلیل روند، تحلیل واریانس یکراهه و رگرسیون منحنی درجه دوم با نرم افزار  Spssتحلیل شدند. نتایج تحلیل روند حاکی از آن بود که تغییرات عملکرد خانواده، سبک مقابله با تعارض زناشویی و انعطاف پذیری شناختی در مراحل گوناگون دورهای تحولی خانواده زوجین متقاضی طلاق معنادار است. بیشترین میزان عملکرد خانواده، سبک مقابله با تعارض زناشویی و انعطاف پذیری شناختی در مراحل عقد و بدون فرزند می باشد. عملکرد خانواده، سبک مقابله با تعارض زناشویی و انعطاف پذیری شناختی زوجین با ورود اولین فرزند کاهش می یابد و معمولاً کمترین مقدار متغیرها در دوره نوجوانی فرزند است و در مرحله آشیانه خالی دوباره افزایش می یابد (P<0.01). نتایج پژوهش نشان می دهد عملکرد خانواده، سبک مقابله با تعارض زناشویی و انعطاف پذیری شناختی زوجین از مراحل دورهای تحولی خانواده تبعیت می کند. لذا پیشنهاد می شود زوجین به آموزش مهارت های اجتماعی مناسب به نوجوان توجه کنند و بعد از دوره نوجوانی فرزند، مجدداً روابط خود را با اطرافیان بازسازی کنند.
۱۲.

نقش میانجی انعطاف پذیری شناختی در رابطه ویژگی های شخصیتی و سبک های مقابله ای رانندگان پایانه های بین شهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ویژگی های شخصیتی انعطاف پذیری شناختی سبک های مقابله ای رانندگان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۶ تعداد دانلود : ۳۸۶
هدف این پژوهش بررسی نقش میانجی انعطاف پذیری شناختی در رابطه ویژگی های شخصیتی و سبک های مقابله ای بود. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری،کلیه رانندگان مرد اتوبوس های بین شهری پایانه های شهر تهران بود. از جامعه مورد نظر نمونه ای به حجم 210 نفر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به سه پرسشنامه سبک های مقابله ای (اندلر و پارکر، 1990)،پرسشنامه ویژگی های شخصیتی نئو(کاستا و مک کری، 1992)،پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی(دنیس و وندورال، 2010)پاسخ دادند. تحلیل داده ها و ارزیابی الگوی پیشنهادی با استفاده از الگویابی معادلات ساختاری (SEM) بر اساس نرم افزار Amos-21 و SPSS-19 انجام شد. نتایج نشان داد بین ویژگی شخصیتی روان رنجورخویی با سبک مقابله ای  مساله مدار رابطه منفی و با سبک مقابله ای هیجان مدار و اجتنابی  رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (05/0>p).  بین ویژگی های شخصیتی برونگرایی، سازگاری، وظیفه شناسی با سبک مقابله ای مساله مدار رابطه مثبت و با سبک مقابله ای  هیجان مدار و اجتنابی رابطه منفی و معنادار وجود دارد (05/0>p). اما بین ویژگی شخصیتی گشودگی در برابر تجربه با سبک های مقابله ای رابطه معناداری یافت نشد. همچنین، روان رنجورخویی، برون گرایی و وظیفه شناسی اثر غیرمستقیم بر سبک مقابله ای مساله مدار از طریق انعطاف پذیری شناختی دارند (05/0>p). ویژگی های شخصیتی روان رنجورخویی و وظیفه شناسی اثر غیرمستقیم بر سبک مقابله ای هیجان مدار از طریق انعطاف پذیری شناختی دارند (05/0>p).).اثرات غیر مستقیم ویژگی های شخصیتی بر سبک مقابله ای اجتنابی از طریق انعطاف پذیری شناختی رد شد (05/0<p).در کل می توان گفت ویژگی های شخصیتی روان رنجورخویی، برونگرایی و وظیفه شناسی از طریق انعطاف پذیری شناختی بر سبک های مقابله ای مساله مدار و هیجان مدار تاثیر می گذارند.
۱۳.

تحلیل کانونی رابطه حمایت اجتماعی ادراک شده با رفتارهای پرخطر در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حمایت اجتماعی ادراک شده رفتارهای پرخطر نوجوانان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۳ تعداد دانلود : ۵۸۲
رفتارهای پرخطر از عوامل مهم گرایش به بزهکاری و جرم به شمار می آید. شناسایی عواملی که بتواند از این رفتارها پیشگیری کند یا آنها را کاهش دهد بسیار ضروری است. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه حمایت اجتماعی ادراک شده با رفتارهای پرخطر در نوجوانان ا نجام شد . روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری عبارت بود از تمامی دانش آموزان دختر و پسر دوره متوسطه دوم که در سال تحصیلی 98-97 در مدارس دولتی شهر قزوین مشغول به تحصیل بودند. 340 دانش آموز (173 دختر و 167پسر) با روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند و به مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده، و مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی، پاسخ دادند. داده ها با استفاده از تحلیل همبستگی کانونی بوسیله نرم افزار SPSS-22 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد بین حمایت اجتماعی ادراک شده با بروز رفتارهای پرخطر رابطه مثبت معناداری وجود دارد و مؤلفه حمایت خانواده، قوی ترین پیش بینی کننده رفتارهای پرخطر در مؤلفه های مواد مخدر، سیگار و خشونت در نوجوانان است. بدین معنی که هر چه نوجوان از حمایت خانوادگی بیشتری برخوردار باشد، مصرف مواد مخدر، سیگار و ابراز خشونت در او کمتر است. با توجه به نقش معنادار حمایت ادراک شده خانواده در بروز رفتارهای پرخطر نوجوانان، می توان از نتایج پژوهش حاضر در مداخلات و آموزش ها در کلینیک های کودک و نوجوان و دوره های آموزش خانواده استفاده نمود.
۱۴.

مقایسه اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیک و واقعیت درمانی بر کنترل عواطف مادران کودکان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کنترل عواطف رفتاردرمانی دیالکتیکی واقعیت درمانی مادران کودکان ناتوان ذهنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۶ تعداد دانلود : ۳۳۴
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی و واقعیت درمانی بر کنترل عواطف مادران کودکان کم توان ذهنی ا نجام شد . به منظور دستیابی به هدف از بین تمامی مادران کودکان کم توان ذهنی (آموزش پذیر) که فرزندشان در سال تحصیلی 99-98 در مدارس استثنایی دوره ابتدایی منطقه 4 شهر تهران مشغول به تحصیل بودند، 45 نفر بصورت در دسترس به عنوان نمونه انتخاب و بطور تصادفی در سه گروه (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) قرار گرفتند. سپس آزمودنی های گروه آزمایش اول و دوم هر یک طی 8 جلسه به ترتیب رفتاردرمانی دیالکتیکی و واقعیت درمانی دریافت کردند. مقیاس کنترل عواطف ( ویلیامز کمبل و آهرانز، 1997) بعنوان ابزار پژوهش در سه مرحله قبل و بعد از آموزش، و پیگیری سه ماهه در هر سه گروه آزمایش و کنترل اجرا شد. در پایان یافته های به دست آمده از آزمون تحلیل واریانس آمیخته نشان داد هر دو رویکرد درمانی موجب بهبود کنترل عواطف مادران شده است و تأثیر هر دو رویکرد در طی زمان دارای پایداری اثر است ( 01/0 P≤ ). نتایج آزمون بونفرنی نشان داد اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیک نسبت به واقعیت درمانی بر کنترل عواطف بیشتر است. با توجه به یافته های پژوهش حاضر، در حوزه درمان و مشاوره مادران کودکان دارای ناتوانی، رفتاردرمانی دیالکتیکی و واقعیت درمانی بسیار کارآمد و نویدبخش به نظر می رسد.
۱۵.

طراحی مدل پیش بینی انعطاف پذیری شناختی بر اساس تحلیل روند تغییرات چرخه زندگی در زوجین متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: چرخه زندگی طلاق انعطاف پذیری شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۸ تعداد دانلود : ۴۳۷
هدف پژوهش حاضر طراحی مدل پیش بینی انعطاف پذیری شناختی بر اساس تحلیل روند تغییرات چرخه زندگی در زوجین متقاضی طلاق بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و براساس معادلات ساختاری و جامعه آماری زوجین متقاضی طلاق مراجعه کننده به دادگاه خانواده در 6 ماه اول سال 1397 در استان آذربایجان شرقی بودند. با روش نمونه گیری هدفمند، 200 زوجین (400 نفر) که دارای ملاک های ورود به پژوهش بودند به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی (دنیس و وندروال، 2010) بود. داده ها با استفاده از روش معادلات ساختاری و تحلیل مسیر و نرم افزار AMOS تحلیل شدند. نتایج نشان داد که مدل ساختاری پژوهش برازش قابل قبولی با داده های پژوهش دارد. نتایج تحلیل روند حاکی از آن بود که تغییرات انعطاف پذیری شناختی در مراحل گوناگون چرخه زندگی زوجین متقاضی طلاق معنادار است. بیشترین میزان انعطاف پذیری شناختی در مراحل عقد و بدون فرزند می باشد. همچنین انعطاف پذیری شناختی زوجین با ورود اولین فرزند کاهش می یابد و کمترین انعطاف پذیری شناختی زوجین در دوره نوجوانی فرزند است و در مرحله آشیانه خالی دوباره افزایش می یابد. (P<0.01). نتایج پژوهش شواهدی را پیشنهاد می کند که انعطاف پذیری شناختی همسران از مراحل چرخه زندگی خانوادگی تبعیت می کند. لذا پیشنهاد می شود زوج ها به آموزش مهارت های اجتماعی لازم به نوجوان توجه کنند و با بعد از دوره نوجوانی فرزند، روابط خود را با اطرافیان دوباره بازسازی کنند.
۱۶.

اثربخشی آموزش مهارت های ذهن آگاهی بر سازگاری و سلامت روان دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مهارتهای ذهن آگاهی سازگاری سلامت روان دانش آموزان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۹ تعداد دانلود : ۴۰۷
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مهارت های ذهن آگاهی بر سازگاری و سلامت روان دانش آموزان انجام شد. برای این منظور از بین تمامی هنرستان های کار و دانش دخترانه ناحیه 2 استان قزوین در سال تحصیلی 94-93، 40 دانش آموز با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای بعنوان نمونه پژوهش انتخاب و بطور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. سپس گروه آزمایش به مدت 8 جلسه تحت آموزش مهارت های ذهن آگاهی قرار گرفت؛ و مقیاس سازگاری دانش آموزان و پرسشنامه سلامت روان کیز بعنوان ابزار پژوهش در هر دو گروه آزمایش و کنترل در دو مرحله (قبل و بعد از آموزش) استفاده شد. در پایان داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس (آنکوا) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت؛ که یافته های به دست آمده نشان داد بین نمرات پیش آزمون پس آزمون گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد. به این معنا که آموزش مهارت های ذهن آگاهی موجب افزایش سازگاری (اجتماعی، عاطفی، آموزشی) و سلامت روان دانش آموزان شده است. بنابراین با توجه به یافته های پژوهش حاضر میتوان نتیجه گرفت آموزش مهارت های ذهن آگاهی می تواند به عنوان یکی از روش های مؤثر بر سازگاری و سلامت روان دانش آموزان مورد استفاده مربیان و همچنین مشاوران و درمانگران قرار گیرد.
۱۷.

Effectiveness of Cognitive Behavioral Stress Management on Happiness and Quality of Life of Relief workers in Red Crescent Society of Shemiranat, Iran(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : ۲۸۸ تعداد دانلود : ۱۰۰
INTRODUCTION: Relief workers are among the groups that are present in the site from the very first moments of an accident or disaster and perform relief tasks. Various studies have shown that relief is one of the stressful activities due to a set of factors during a crisis. The present study was conducted with the aim to determine the effectiveness of the cognitive behavioral stress management (CBSM) on happiness and quality of life (QOL) among the relief workers of the Red Crescent Society in Shemiranat, Iran. METHODS: In this quasi-experimental study with the pre-test and post-test design with a control group, out of all relief workers of the Red Crescent Society in Shemiranat City, 30 individuals were selected by convenience sampling method and randomly divided into two equal experimental and control groups. Then, the subjects in the experimental group were placed under the effect of the independent variable (CBSM) during 20 hours (two 10-hour workshop sessions). The instruments used in the study included the Oxford Happiness and Quality of Life Questionnaires that were implemented in both groups in the pre-test and post-test stages. Finally, the data collected were analyzed using multivariate analysis of variance (MANOVA). FINDINGS: There was a significant difference between the pre-test and post-test scores in the two experimental and control groups in the variables of happiness and QOL. CONCLUSION: CBSM training increased happiness and QOL among the relief workers of the Red Crescent Society.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان