مطالب مرتبط با کلیدواژه

زنان خشونت دیده


۱.

بحران کرونا و ضرورت تدوین قوانین جنسیت محور: حمایت از زنان خشونت دیده با رسمیت بخشی به «دفاع از دست دادن کنترل»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: آسیب دفاع از دست دادن کنترل زنان خشونت دیده آزارگر فشار روانی پس آسیبی ویروس کرونا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۶ تعداد دانلود : ۱۸۶
با آغاز محدودیت های متعدد، تنش ها و فشارهای روانی ناشی از پاندمی کرونا ویروس در سراسر جهان، عده قابل توجهی از زنان در تمام کشورها، در معرض تجربه هرچه بیشتر انواع خشونت های خانگی قرار گرفته اند. این خشونت ها به نوبه خود و با ابتلای خشونت دیده به نوعی اختلال اضطرابی و تضعیف تاب آوری و قدرت خودکنترلی به شرایط روحی ویژه ای می انجامد که احتمال بروز رفتارهای مجرمانه را در خشونت دیده افزایش می دهد. درست به همین دلیل و از منظر مولفه های روان شناسی و اخلاقیِ مسئولیت کیفری، مرتکب (خشونت دیده) فاقد مسئولیت و یا مسئولیت کامل کیفری است. مقاله حاضر با استفاده از روش تحقیق توصیفی-تحلیلی یکی از مهم ترین الزامات گفتمان تقنینی ایران را در باب مسئولیت کیفری یعنی قاعده گذاری صحیح حقوقی در چارچوب یک الگوی جنسیت محور برای حمایت از زنان خشونت-دیده ای که تحت تأثیر تجربه مکرر خشونت، نشانگان اختلال اضطرابی و به تبع آن از دست دادن کنترل مرتکب قتل همسر یا شریک آزارگر خود می شوند، به بحث می گذارد. آنچه از منظر حقوق تطبیقی، از پیش در گفتمان تقنینی بسیاری از نظام های حقوقی دنیا و با پیش بینی دفاع «از دست دادن کنترل» صورت پذیرفته و با آغاز همه گیری کرونا ضرورت و اثربخشیِ آن در حمایت از بزه دیده خشونت بیش از پیش معلوم گشته است.
۲.

اثربخشی ذهن آگاهی مثبت نگر بر احساس شرم درونی شده، اجتناب تجربه ای و بدتنظیمی هیجان در زنان خشونت دیده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: احساس شرم درونی شده اجتناب تجربه ای بدتنظیمی هیجان ذهن آگاهی مثبت نگر زنان خشونت دیده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۲ تعداد دانلود : ۲۰۳
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی ذهن آگاهی مثبت نگر بر احساس شرم درونی شده، اجتناب تجربه ای و بدتنظیمی هیجان در زنان خشونت دیده انجام پذیرفت. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از نظر ماهیت از نوع طرح های نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری سه ماه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر متشکل از تمامی زنان قربانی خشونت خانگی که در سال 99-1398 عضو خانه های امن شیراز بود که به روش هدفمند 30 نفر انتخاب و به روش تصادفی در گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. ابزارهای سنجش شامل پرسشنامه بدتنظیمی هیجان گارنفسکی و همکاران (CERQ، 2001)، اجتناب تجربه ای باوند و همکاران (AAQ-II، 2011) و پرسشنامه شرم درونی شده کوک (ISS، 1987) بود. گروه آزمایش مداخله ذهن آگاهی مثبت نگر هافمن و همکاران (2014) در 8 جلسه 90 دقیقه ای هفته ای 2 بار دریافت کرد و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر با نرم افزار spss-26 انجام شد. نتایج تحلیل واریانس یک طرفه نشان داد بین نمره پس آزمون و پیگیری احساس شرم درونی شده، اجتناب تجربه ای و بدتنظیمی هیجان در گروه گواه و آزمایش تفاوت معناداری وجود دارد (01/0>p). 44% احساس شرم درونی شده، 75% اجتناب تجربه ای و 36% بدتنظیمی هیجانی به وسیله درمان ذهن آگاهی مثبت نگر تبیین می شود. درنتیجه به نظر می رسد درمان ذهن آگاهی مثبت نگر بر احساس شرم درونی شده، اجتناب تجربه ای و بدتنظیمی هیجان مؤثر است.
۳.

مطالعه جامعه شناختی خشونت خانگی علیه زنان (مورد مطالعه: شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ایلام خشونت خانگی زنان خشونت دیده سنت مردسالاری عادی انگاری خشونت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۵ تعداد دانلود : ۱۳۸
خشونت خانگی در تمامی جوامع، در تمامی گروه ها و طبقات اجتماعی مشاهده می شود و گزارش های متعددی بر مسئله بودن آن در ایران صحه گذاشته اند. هدف این پژوهش، شناخت نحوه درک زنان از شرایط، زمینه ها و پیامدهای خشونت خانگی در زندگی آنان است. این پژوهش کیفی و مبتنی بر روش نظریه زمینه ای است. پاسخگویان از طریق روش نمونه گیری هدفمند با معیار اشباع نظری از بین زنان مراجعه کننده به مراکز مثبت زندگی سازمان بهزیستی شهر ایلام انتخاب شده اند. از معیار مقبولیت برای اعتباریابی و برای اطمینان پذیری از روش ممیزی استفاده شد. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با 30 زن متأهل خشونت دیده، گردآوری شده و کدگذاری داده ها با استفاده از نرم افزار Nvivo12 انجام شده است. یافته ها حاکی از نقش عوامل خانوادگی همچون برهم کنش تنش آلود و ناهمترازی پایگاهی، عوامل اجتماعی نظیر مواجهه شبه کارناوالی با ازدواج و عوامل فرهنگی مانند تصورات مردسالارانه است. واکنش های زنان عمدتاً انفعالی است و عادی انگاری نقش قربانی منفعل برای زنان، پیامد آن است. از برآیند مقوله ها، مقوله هسته «خشونت خانگی علیه زنان محصول هم آیندی درماندگی تجربه شده زنان و تصورات مردسالارانه» حاصل شد که حاصل مدیریت خانواده در بستر حفظ کارکردهای سنت مردسالارانه در کنار انتقال ساختاری خشونت در سازوکاری فرهنگی و مبتنی بر جامعه پذیری جنسیتی است.