مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
عشق رمانتیک
حوزه های تخصصی:
یکی از اهداف مطالعات تطبیقی ادبی، جست وجوی نمونه های «حقیقت» انسانی است که به صورت کهن الگوها در ادبیات همة ملت ها در همة زمان ها آشکار شده است. در این مقاله، نگارندگان با بهره گیری از مکتب آمریکایی (بین المللی) مطالعات تطبیقی ادبی، به مقایسة کهن الگویی عشق رمانتیک در قصة فرانسوی «تریستان و ایزولت» و قصة ایرانی «خورشیدشاه و مه پری» در رمانس حماسی سمک عیار می پردازند. بدین منظور ابتدا به تعریف کهن الگوهای مادر و پدر، آنیما و آنیموس، مفاهیم خودآگاه و ناخودآگاه، خودآگاه و ناخودآگاه جمعی و مردانگی و زنانگی در روان شناسی یونگی می پردازیم. سپس مفهوم فرآیند «فردیت» که مبتنی بر ایجاد تسلط فرد بر خودآگاه و ناخودآگاه خویش است را توضیح داده و نشان می دهیم که با توجه به وجود ناخودآگاه زنانه (آنیما) در مرد و ناخودآگاه مردانه (آنیموس) در زن، قصة عشق رمانتیک با فرآیند فردیت در انسان تطبیق دارد. نگارندگان ضمن بیان پیرنگ کلی دو قصة عاشقانة مورد بحث، به تعبیر کهن الگویی یونگی عناصری چون شاه، ملکه، قهرمان مرد، جادوگران و معشوق پرداخته و نقش نمادین و روان شناختی آن ها را در هر دو قصه توضیح می دهند. آن گاه به مطالعة تطبیقی شخصیت ها، کارکردها و حوادث هر قصه پرداخته و ضمن بیان تفاوت ها و شباهت های آن ها، به تجزیه و تحلیل فرآیند عشق رمانتیک در هریک از قصه ها و مقایسة تحلیلی آن ها با یکدیگر می پردازند.
این مطالعة تطبیقی قصد دارد به این سؤال پاسخ دهد که چرا عشق رمانتیک در قصة فرانسة عصر مدرن به مرگ و تراژدی منجر می شود ، اما در قصة ایران پیش از اسلام به وصال عشاق می انجامد.
بررسی میزان انطباق واقعیتِ روابط زناشویی در ایران با مفهوم رابطه ناب گیدنز؛ مورد مطالعه شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گیدنز، تحولات اخیر در حوزه روابط صمیمی را در قالب فرایند تغییر شکل صمیمیت به سوی رابطه ناب توضیح می دهد و آن را فرایندی جهانی می داند. تعبیری که در بسیاری از تحلیل هایی که از تحولات خانواده و روابط زناشویی در ایران صورت می گیرد نیز مورد توجه قرار گرفته و برخی از پژوهشگران این حوزه از تغییر شکل روابط زناشویی در ایران به سمت رابطه ناب گیدنزی سخن به میان آورده اند. بر همین اساس در مقاله حاضر، که با تکیه بر یافته های یک مطالعه پیمایشی با حجم نمونه 482 نقر در شهر تهران به مرحله نگارش درآمده است، به دنبال پاسخ به این سئوال هستیم که با توجه به واقعیت روابط زناشویی در جامعه امروز ایران، آیا می توان از ایده شکل گیری رابطه ناب گیدنزی در این جامعه دفاع نمود؟ برای این منظور در مطالعه حاضر مدلی مفهومی از ابعاد مختلف رابطه ناب مورد نظر گیدنز مرکب از 5 شاخص اصلیِ «نقش های زناشویی»، «منطق زناشویی»، «اعتماد زناشویی»، «دوام زناشویی» و «اهمیت زناشویی» ساخته و این مدل را در مطالعه پیمایشی یاد شده در معرض آراء پاسخگویان قرار دادیم. نتایج حاکی از آن است که رابطه ناب مورد نظر گیدنز با میانگین درصدیِ نزدیک به 32% (در مقابل رابطه سنتی با میانگین درصدیِ بیش از 68%) تعبیر مناسبی برای توصیف وضعیت روابط زناشویی در جامعه ما فراهم نمی آورد و با توجه به عدم توازن نمرات به دست آمده برای ابعاد مختلف روابط زناشویی می توان اذعان نمود که شاخصه اصلی این جامعه را باید در ترکیب های نگرشی نامتوازن در خصوص زناشویی خلاصه نمود.
مطالعه عشق از منظر روان شناسی، جامعه شناسی،فلسفه و زبان شناسی، ارائه یک نظریه ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۷ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۸
55 - 82
حوزه های تخصصی:
مفهوم عشق را از زوایای گوناگونی تعریف کرده اند و واکاوی این مفهوم در بسیاری از رشته های علمی ازجمله فلسفه، روان شناسی، جامعه شناسی و زبان شناسی موردتوجه بوده است. به گونه ای که تعریف های متنوع و پرشماری از آن شده است. عشق به مثابه احساس، به رغم ویژگی های جسمی آن، فرد را به دیگرانی که موضوع این احساس هستند مرتبط می کند و ازاین رو بعدی اجتماعی- فرهنگی بر آن حاکم است. مفهوم عشق و تجربه ی عاشقی کاملاً تحت تأثیر گفتمان حاکم بر جامعه و وضعیت اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی هر دوران خاصی است. عشق اگرچه در نگاه اول فردی ترین عاطفه و احساسات می نمایاند اما این مسئله کاملاً متأثر از شرایط جامعه است. توجه به عشق از منظر عاملیت فرد نیز از اهمیت بسیاری برخوردار است. با توجه به تعامل بین فرد و ساخت، ظرفیت افراد برای عاشق شدن به مثابه یک ویژگی اجتماعی شکل می گیرد. هدف اصلی مقاله ی حاضر، بررسی عشق از منظر جامعه شناسی و علوم انسانی است. نویسندگان مقاله با بررسی متون موجود و بهره گیری از روش تحقیق اسنادی به مثابه پیش زمینه لازم برای سنجش تجربی و میدانی موضوع، تحلیل اجتماعی؛ زبان شناختی؛ روان شناختی و فلسفی عشق را مورد کنکاش قرار داده اند. در تحلیل اجتماعی عشق از دیدگاه های افرادی مانند ترنر، گود، گیدنز، باومن و ایلوز استفاده شده است. دیدگاه رولان بارت و رابرت استرنبرگ در حوزه زبان شناسی و نشانه شناسی نیز برای تدقیق دلالت های مفهومی عشق موردتوجه قرارگرفته است. نگاه فلاسفه و روان شناسان به عشق در بخش پایانی مقاله بررسی شده است.
بررسی رمان هاواردزاند اثر ای. ام. فارستر از دیدگاه اخلاقی مارتا سی. نازبام
حوزه های تخصصی:
تحلیل گفتمان برساخت سوژه جسم مند زنانه در ارتباط با سلطه مردانه (زنان شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر تحلیل گفتمانِ فوکویی این مسئله است که انجام کنش «مدیریت بدن زنانه» در بستر جامعه مصرفیِ کنونی چگونه به شکل گیری فردیت و نَفسِ مستقلِ زنانه، یا برعکس، به بازتولید سلطه مردانه می انجامد. . روشِ مورداستفاده، «تحلیل گفتمانِ فوکویی» است و داده ها از طریق مصاحبه عمیق فردی با زنان شهر سنندج (بیست وشش نفر به-شیوه نمونه گیری هدفمند) گردآوری شده اند. از یافته های تحقیق هشت گزاره اصلی در ارتباط با موضوع استنتاج گردید که نشان از برساخت نفس زنانه در فضای نزاع آلود و پرتناقض بیناگفتمانی دارند. تکنیک های برسازنده سوژه جسم مند زنانه در دو گروه «تکنیک های پرورش نَفس مستقل زنانه» و «تکنیک های معطوف به بازتولید سلطه مردانه» دسته بندی شده اند. همچنین، اصلی-ترین موقعیت های سوژگی که به زنان ارایه می شود عبارتند از: «پایه زندگی»، «معشوق وفادار»، «شریک جنسی»، «زن جذاب»، «زن مهربان و فداکار» و «زن خانه دار». دست آخر این که یافته های تحقیق بیانگر آنند که شش گفتمان رایج درباره زنانگی به سوبژکتیویته زنان شکل می دهند: «گفتمان خودفعلیت بخشی»، «گفتمان عشق رمانتیک»، «گفتمان زن مستقل»، «گفتمان» تناسب اندام»، «گفتمان شریک زندگی» و «گفتمان مادر دلسوز». در ارتباط با پرسش اصلی تحقیق می توان گفت که سه گفتمان نخست به پرورش نفس مستقل زنانه کمک می کنند و سه گفتمان دوم به بازتولید سلطه مردانه می انجامند.
بررسی فضای مفهومی عشق در رمان های ایرانی عامه پسند و ادبی دهه 80(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله در صدد است تا به بازنمایی فضای مفهومی عشق در رمان های عامه پسند و ادبی دهه 80 بپردازد. چارچوب مفهومی پژوهش حاضر برگرفته از نظرات گیدنز، بک، بک-گرنشایم و باومن بوده است. همچنین با بهره گیری از نمونه گیری هدفمند چهار رمان ادبی (کافه نادری، چه کسی باور می کند رستم، ویران می آیی و رویای تبت) و رمان های عامه پسند (الهه شرقی، دالان بهشت، من او و پریچهر) برگزیده شده است. ملاک تقسیم رمان ها به ادبی و عامه پسند بر حسب تقسیم بندی حسن میرعابدینی از مشخصه های هر یک از انواع رمان بوده است. روش استفاده شده در این پژوهش، تحلیل محتوای کیفی بوده است که پس از استخراج مقوله های محوری مشخص گردید که داستان های عامه پسند، نماینده ای از عشق رمانتیک در جامعه بوده و در این رمان ها عشق حالتی از تقدس دارد؛ در حالی که رمان های ادبی نماینده ای از عشق سیال در جامعه هستند؛ در این رمان ها تشنگی عشق در تمام شخصیت های داستان حضور دارد. بر این اساس، نوع عشق در دو گونه ی رمان با هم متفاوت بوده و مفهومی از تحول عشق رمانتیک به عشق سیال فقط در یک گونه ی رمان، یعنی رمان های ادبی نفوذ کرده است. البته زنان داستان در هر دو گونه ی رمان به اندازه ی مردان قدرت داشته و همه ی رمان های عامه پسند و ادبی دهه-ی اخیر خوشبختی زن و مرد را در کنار یکدیگر نمایش می دهند.
ویژگی های روان سنجی و ساختار عاملی نسخه فارسی پرسشنامه باورهای رشدنایافته در مورد عشق رمانتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف پژوهش حاضر بررسی ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی پرسشنامه باورهای رشدنایافته در مورد عشق رمانتیک بود که توسط لارا و گومز-اروتیا (2021) ساخته شده است. نوع پژوهش ارزشیابی و جامعه آماری آن افراد 18 تا 24 ساله متولد و ساکن ایران در سال 1401 بودند. 364 نفر با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس، انتخاب شدند. نسخه فارسی پرسشنامه باورهای رشدنایافته در مورد عشق رمانتیک ( RLMQ )، همراه با پرسشنامه خشونت در روابط عاشقانه DVQ-R ( رودریگز-دیاز و همکاران، 2017) و عناصر کیفیت رابطه ادراک شده PRQC-S (فلچر و همکاران، 2000) اجرا شد. بررسی روایی پرسشنامه، با تحلیل عاملی تأییدی انجام شد. روایی ملاک همزمان و روایی واگرا با سایر مقیاس ها بررسی شد و اعتبار آن از طریق آلفای کرونباخ و اعتبار مرکب محاسبه شد. تحلیل عاملی تأییدی نشان داد نسخه فارسی همانند نسخه اصلی، از دو عامل (آرمانی سازی درعشق و آزارگری در عشق) برخوردار است . با توجه به همبستگی معنادار عوامل پرسشنامه باورهای رشدنایافته در مورد عشق رمانتیک با مقیاس های استفاده شده، از روایی ملاکی همزمان و روایی واگرا اطمینان حاصل شد. ضریب آلفای کرونباخ برای کل مقیاس70 / ٠ گزارش شد که مطلوب است. اعتبار مرکب عوامل در دامنه مناسب 81/0 تا 83/0 به دست آمد. میانگین واریانس استخراج شده ( AVE ) برای هر دو عامل بالای 50/0 گزارش شد و روایی همگرا نیز مورد تأیید قرار گرفت. می توان نتیجه گرفت که نسخه فارسی پرسشنامه باورهای رشدنایافته عشق رمانتیک ابزاری معتبر و روا برای استفاده در جمعیت ایرانی است.
تحول تجربه زنانه عشق و ازدواج: مطالعه ای مردم نگارانه بر زنان تحصیل کرده و شاغل شهری در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ورزش و جوانان دوره ۱۶ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳۸
185 - 204
این مقاله در پی شناخت تاثیر عاطفه عاشقانه بر شکل بندی ازدواج است. روش پژوهش، روند پژوهی مردم نگارانه بود و داده ها در خلال یازده سال (1384 تا 1395) از طریق مصاحبه های عمیق و مشاهده گردآوری شد. نمونه گیری در این پژوهش، هدفمند بود و افراد عمدتا بر حسب تحصیلات، شغل و سن انتخاب شدند. این مقاله براساس یافته های حاصل از مشارکت داوطلبانه 46 تن از زنان شاغل و دارای تحصیلات دانشگاهی ساکن تهران فراهم شد. یافته ها نشان می دهد که در نسل های جوان تر زنان، عشق تبدیل به امری ضروری در ازدواج شده است، در حالی که در بین زنان مسن تر عشق چندان مهم نبود و ازدواج از اهمیت زیادی برخوردار بود. همچنین، در خلال زمان ضرورت ازدواج به مثابه نابود کننده عشق، به چالش کشیده شد. با توجه به وجود یا عدم وجود عشق، سه نوع ازدواج سنتی، ازدواج انتخابی عاقلانه و ازدواج عاشقانه شناسایی شده است. چالش های ازدواج عاشقانه از دوگانه های مهم حاصل از تجربه عاشقانه شامل عشق سنتی/رابطه مدرن، زن معشوق/عاشق، مرد عاشق/شوهر و زن معشوق/همسر ناشی می شود. در ازدواج سنتی و ازدواج انتخابی لزوما عشق پس از ازدواج دیده نشد.