فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۲۴۱ تا ۷٬۲۶۰ مورد از کل ۵۶٬۰۱۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
فرصت های سرمایه گذاری در دسترس شرکت ها، بخش مهمی از ارزش یک شرکت را تشکیل می دهند. نفوذ و گسترش شرکت های جوانی که در عرصه ی تکنولوژی اطلاعات به منصه ظهور رسیده اند و نیز شرایط اقتصاد جهانی، علایق فراوانی را در مورد درک نقش چنین فرصت های سرمایه گذاری در شرکت ها برانگیخته است. هدف این مطالعه تأثیر محدودیت مالی و نقدشوندگی بر فرصت های سرمایه گذاری است. بدین جامعه آماری پژوهش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و نمونه مورد مطالعه، شامل 140 شرکت پذیرفته شده طی سال های 1396 تا 1400 است. روش پژوهش توصیفی و از نظر ارتباط بین متغیرها همبستگی است و از نظر هدف کاربردی و از لحاظ رویداد، پس رویدادی است. برای پردازش و آزمون فرضیه ها از روش رگرسیونی و داده های تابلویی و همچنین مدل اثرات ثابت استفاده شده است. نتایج به دست آمده حاصل از تجزیه وتحلیل فرضیه ها نشان داد که نقدشوندگی بر فرصت های سرمایه گذاری تأثیر مثبت و معناداری دارد و محدودیت مالی بر فرصت های سرمایه گذاری تأثیر منفی و معناداری دارد.
تحلیل عوامل شغلی و اجتماعی مؤثر در نگهداشت نیروی انسانی در صنایع خلاق (نمونه پژوهش: کارکنان خبر سازمان صداوسیما)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های مدیریت رسانه دوره ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
177 - 200
حوزههای تخصصی:
هدف: اغلب پژوهش های صورت گرفته در حوزه نگهداشت نیروی انسانی، به عوامل درون سازمانی ای اشاره کرده اند که باعث می شود کارکنان در سازمان بمانند؛ اما پژوهش هایی که به بررسی تأثیر روابط غیرکاری بر محیط کار بپردازند، زیاد نیستند. این پژوهش با هدف تحلیل پیشایندهای نگهداشت نیروی انسانی در سازمان های رسانه ای انجام شده و به بررسی تأثیر دو دسته عوامل غیرکاری و کاری بر قصد ترک خدمت کارکنان پرداخته است.
روش: این پژوهش از نظر فلسفی اثبات گرا، از نظر رویکرد قیاسی، از نظر استراتژی پیمایشی، از نظر گزینش روش کمّی تک روشی و از نظر افق زمانی، تک مقطعی است. جامعه آماری پژوهش کارکنان خبری سازمان صداوسیما و ابزار گردآوری داده ها نیز پرسش نامه ای استاندارد، برگرفته از ادبیات پژوهش بود. حجم نمونه بر اساس جدول مورگان به دست آمد و ۱۲۷نفر در نظر گرفته شد. به منظور تحلیل داده های حاصل پرسش نامه، از تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی استفاده شد.
یافته ها: نتایج آزمون فرضیه های پژوهش بدین شرح است: پیوندهای خانوادگی، بر درهم تنیدگی اجتماعی تأثیر معنادار و مستقیم دارد. درهم تنیدگی اجتماعی، تأثیری معنادار و معکوس بر قصد ترک جامعه می گذارد. قصد ترک جامعه، بر قصد ترک خدمت تأثیری معنادار و مستقیم دارد. درهم تنیدگی سازمانی بر ترک خدمت تأثیری معنادار و معکوس می گذارد. به علاوه، فرضیه مربوط به تأثیر پیوندهای دوستی بر درهم تنیدگی اجتماعی، در بین کارکنان خبر سازمان صداوسیما تأیید نشد. متغیرهای جنسیت کارکنان، وضعیت شغل همسر کارکنان، وضعیت مالکیت خانه و مدت اقامت کارکنان خبری سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران، به عنوان متغیرهای تعدیلگر در نظر گرفته شدند. با توجه به نتایج، این متغیرها رابطه بین درهم تنیدگی اجتماعی و قصد ترک جامعه را تعدیل نمی کنند؛ بنابراین تفاوتی بین کارکنان خبری زن و کارکنان خبری مرد و همچنین، برای وضعیت شغل همسر کارکنان در درهم تنیدگی آن ها وجود ندارد؛ یعنی نمی توان گفت کارکنانی که همسران آن ها کارمندند، درهم تنیدگی بیشتری با جامعه دارند و همچنین، کمتر احتمال دارد جامعه را ترک کنند. بر اساس نتایج به دست آمده وضعیت مالکیت خانه نیز، حالت مشابهی با سایر متغیرهای تعدیلگر دارد؛ یعنی تفاوتی بین کسانی که صاحب خانه یا مستأجرند، در درهم تنیدگی اجتماعی آن ها وجود ندارد. به بیان دیگر، نمی توان ادعا کرد کارکنانی که صاحب خانه اند با جامعه شان بیشتر درهم تنیده شده اند و احتمال ترک جامعه و در نهایت ترک سازمان بیشتری دارند.
نتیجه گیری: اغلب مطالعات انجام شده در حوزه سنجش عوامل درون شغلی یا درهم تنیدگی سازمانی و عوامل برون شغلی یا هر دو عامل منجر به جابه جایی کارکنان، روی افرادی صورت گرفته است که به عنوان کارکنان صنایع خلاق شناخته نمی شدند؛ از این رو در مطالعه حاضر مدلی برای تحلیل عوامل مؤثر بر قصد ترک خدمت کارکنان صنایع خلاق ارائه و آزمون شد. نتایج این پژوهش با برخی از نتایج پژوهش های قبلی هم سو و با برخی دیگر ناهم سو بود که علل دستیابی به چنین نتایجی به تفصیل بیان شده است.
تحلیل راهبردهای تاب آوری روان شناختی منابع انسانی در سازمان های آموزشی با استفاده از روش دی متل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مدیریت تحول سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۹
162 - 190
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی و اولویت بندی راهبردهای تاب آوری روان شناختی منابع انسانی در سازمان های آموزشی بود. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازلحاظ نوع شناسی پژوهش در زمره پژوهش های آمیخته با رویکرد کیفی و کمی در پارادایم استقرایی-قیاسی است. جامعه آماری این پژوهش در بخش کیفی اساتید دانشگاهی و خبرگان در حوزه مدیریت آموزشی، مدیریت منابع انسانی و رفتار سازمانی بود که با توجه به هدف پژوهش، نمونه گیری در این پژوهش به صورت هدفمند با استفاده از تکنیک گلوله برفی و به تعداد 19 نفر انجام شد. جامعه آماری این پژوهش در بخش کمی مدیران ارشد و میانی و کارکنان ستادی دانشگاه ارومیه بودند که با بهره گیری از روش نمونه گیری غیراحتمالی در دسترس 67 نفر در این پژوهش مشارکت کردند. در بخش کیفی، داده های به دست آمده از مصاحبه ها و تحلیل با نرم افزار MAXQDA2020 منجر به استخراج 14 راهبرد تاب آوری روان شناختی منابع انسانی شد و تحلیل بخش کمی با استفاده از روش دی متل انجام پذیرفت. بر اساس تحلیل دی متل مدیریت تنش، اهمیت بازخورد، ارتقای کیفیت زندگی کاری و ارتباطات اثربخش گویای راهبردهایی بودند که بیشترین نفوذ را بر روی سایر راهبردها دارند. چابکی استراتژیک، توانمندسازی ساختاری، مدیریت افقی و حمایت سازمانی ادراک شده نیز نسبت به سایر راهبردها تحت نفوذ بیشتری قرار می گیرند. لازم به ذکر است توانمندسازی روان شناختی، مدیریت افقی، مدیریت تنش و ارتباطات اثربخش راهبردهایی هستند که هم نفوذکننده و هم تحت نفوذ سایر راهبردها می باشند.
حسابداری، از پیدایش تا توسعه
حوزههای تخصصی:
از سال ها پیش، حسابداری در خدمت انسان ها و در توسعه تمدن بوده است، کهن ترین مدارک شناخته شده حسابداری لوح های گلین پرداخت دستمزد مربوط به تمدن سومر در بابِل با قدمت 3600 سال پیش از میلاد مسیح می باشد و نشان می دهد که حسابداری در ابتدایی ترین شکل آن به منظور پرداخت دستمزد در بابِل، مصر باستان و یونان قدیم به کار می رفته است. با توجه به تغییرات اجتماعی در حال رشد، حسابداری نیز از روش سنتی و رویه ای خود خارج شده و با توجه به تغییر محیط تجاری نیاز و تقاضا برای تغییر در اطلاعات مالی باعث توسعه حسابداری نیز می شود. پژوهش حاضر از نوع توصیفی-کیفی بوده و روش آن پس رویدادی (تاریخی) است. نتایج پژوهش نشان می دهد توجه به تاریخ حسابداری و پیگیری روند تکامل آن از زمان پیدایش باعث شناخت بهتر و فرهنگ سازی درست تری نسبت به این علم در سطح جامعه می شود.
الگوی بهینه تعاملات کارکنان حسابرس با صاحبکار در جمع آوری شواهد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مقررات حسابداری مبتنی بر این فرض استوار است که صاحبکاران به درخواست حسابرسان برای جمع آوری شواهد حسابرسی پاسخ داده و همکاری می کنند. معمولاً کارکنان حسابرسی نسبت به صاحبکار و کارکنان آن که در طول فرآیند جمع آوری شواهد حسابرسی با آن ها در تعامل هستند، ساعت های طولانی تحت محدودیت های زمانی و بودجه ای کار می کنند و معمولاً برای تمرکز بر منافع تجاری شرکت به جای تعهدات حرفه ای، فرهنگ سازی شده اند. بنابراین، کارکنان حسابرسی مستعد به خطر افتادن استقلال عملیاتی هستند و گروه مهمی برای مطالعه در بررسی رابطه حسابرس و صاحبکار به شمار می روند. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر تدوین الگوی بهینه تعاملات کارکنان حسابرس با صاحبکار در جمع آوری شواهد است. در این پژوهش برای شناسایی عوامل از مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان و در نهایت از ابزار پرسشنامه برای اعتبارسنجی و رتبه بندی این عوامل استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که 1. آشنایی حسابرسان با نرم افزارهای مورد استفاده در تهیه گزارش های مالی؛ 2. کاهش اضطراب کارکنان حسابرس؛ 3. سوابق کارکنان حسابرس؛ 4. توضیح واضح مسائل برای پرسنل صاحبکار از طرف کارکنان تیم حسابرسی؛ 5. ارائه مدارک و مستندات به موقع از طرف صاحبکار به حسابرس به ترتیب از اولویت بیشتری به عنوان عوامل موثر بر بهبود تعامل کارکنان حسابرسی با صاحبکاران برخوردارند. رابطه کارکنان حسابرس و صاحبکار به دلیل تعداد ذینفعان و افراد درگیر بسیار پیچیده است. با این حال، از آنجاکه این پیچیدگی در هسته فرآیند حسابرسی نهفته است، بررسی های بیشتری در مورد تعامل حسابرس و صاحبکار مورد نیاز است. یافته های این پژوهش می تواند به رفع پیچیدگی های تعامل بین کارکنان حسابرس و صاحبکار کمک کند.
رفتارهای سیاسی و الیگارشی مالی - اقتصادی
حوزههای تخصصی:
پدیدارسازی حیوان ها در حسابداری پایداری؛ با نگاهی انتقادی به ارزش گذاری مالی
حوزههای تخصصی:
ارائه الگوی تأثیرپذیری رفتار زیست محیطی از کمپین های زیست محیطی: با رویکرد مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات بازاریابی نوین سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۰)
159 - 186
حوزههای تخصصی:
سلامت محیط زیست به دلایل مختلف از کاهش تنوع زیستی و جنگل زدایی گسترده گرفته تا گرم شدن بی سابقه جهانی کاهش یافته است که در این میان، تقویت رفتار زیست محیطی تحت تأثیر کمپین های زیست محیطی آگاهی دهنده می تواند چاره ساز باشد. هدف از پژوهش حاضر در مرحله اول شناسایی و دسته بندی نظریه های رفتار زیست محیطی بر اساس پارادایم جدید بوم محور و در مرحله دوم ارائه الگویی برای تبیین رفتار زیست محیطی تحت تأثیر اثربخشی کمپین های زیست محیطی است. این پژوهش به لحاظ هدف، اکتشافی و به لحاظ اجرا، پژوهشی کیفی در پارادایم تفسیری است. محققان برای دستیابی به این هدف از رویکرد مرور نظام مند پیشینه موجود در پایگاه داده اسکوپوس در بازه زمانی 2010 تا 2023 استفاده کرده اند. بر اساس نتایج، پژوهش های انجام شده در زمینه رفتار زیست محیطی به سه بخش مهم موضوعات پژوهشی، یعنی رفتار زیست محیطی افراد با نقش های متفاوت، پیشایندها و پیامدهای این رفتار دسته بندی و سپس مسیرهای پیشرفت نظری این حیطه در سه بخش توسعه نظری (نظریه های روان شناسی و جامعه شناسی)، اکتشاف نظری (نظریه ارزش-باور-هنجار و نظریه های مرتبط با زمینه ها) و یکپارچه سازی نظری (ترکیب علل بیرونی و درونی و ترکیب عقلانیت و احساسات) خلاصه شد. در نهایت، بر اساس آخرین مسیر پیشرفت نظری، یعنی ترکیب عقلانیت و احساسات با ترکیب نظریه ارزش-باور-هنجار و نظریه نگرش-رفتار-زمینه، الگویی برای نشان دادن تأثیرپذیری رفتار زیست محیطی و عوامل تببین کننده آن (آگاهی، دانش، ارزش و نگرش) از کمپین های زیست محیطی ترسیم شد.
ارائه نظریه ای داده بنیاد برای تبیین فرآیند «شکل گیری نشاط و پویایی علمی در دانشگاه ها و مراکز علمی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نشاط و پویایی علمی حیاتی ترین عامل در رشد و تعالی مراکز علمی و دانشگاهی است و پژوهش حاضر به دنبال تبیین فرآیند شکل گیری آن در این مراکز است. داده ها مبتنی بر نمونه گیری نظری و مصاحبه نیمه ساختاریافته با 22 نفر از مطلعان کلیدی گردآوری شد. در چهاردهمین مصاحبه، اشباع نظری داده ها حاصل شد. به منظور رواسازی یافته ها، مصاحبه ها تا بیست و دومین نفر ادامه یافت. نتایج حاصل از این مطالعه به اساتید شرکت کننده در این پژوهش ارائه و نتایج مطالعه، تأیید شد. تحلیل داده ها در چارچوب نظریه برخاسته از داده ها به شکل گیری و بازنمایی «فرآیند نشاط و پویایی علمی» در مراکز علمی و دانشگاهی در قالب نظریه ای بنیادین با محوریت «خودتعالی جویی حکمت گرا» منتهی شد. این نظریه در نگاهی کلان تر با این گزاره تبیین می گردد که پدیده نشاط و پویایی علمی، برآیندی از فرآیند منظم و یکپارچه تأثیر و تأثر میان پدیده های «نشاط و پویایی عمومی» و «تعامل چندوجهی با محیط پیرامونی»، است. در این مطالعه این تعاملات چندسطحی و چندبعدی به تدوین «مدل چهار حلقه ای نشاط و پویایی علمی» منتهی شد.
The Effect of COVID-19 on Information Technology (IT) Marketing and Digital Business in Global Market(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The worldwide Covid-19 epidemic while affecting numerous places, has had a profound effect on virtual advertising and advertising and, globally, in the provinces and at the neighborhood level. except, this effect for the most element become positive, in contrast to what has seen in exclusive sectors which include economy, human sources, etc., whilst contamination reasons a variety of incapacity amongst clients and advertisers alike, in phrases of welfare, social work, inflation, business, and many others., the equal shifted conduct goes as a long way as running. , investing strength, getting into self-schooling, adopting new programs from the internet, expanding social and hygiene concerns, retaining distance strategies from complete regions, internet-based media willpower, get right of entry to online sources, etc., and this has greatly impacted the display and endorsed efforts. The moral movement has moved past the PC and digital international, which places open doors for advertisers and products to connect with clients more efficiently than ever before. With the arrival of expanded online media and the call for pc-generated content material, the evolved Media have given advertisers a part of the monetary freedom. At the equal time, this has, in turn, enabling advertisers to be extra proactive and to engage with the public at the same time as appearing excessive excellent demonstration programs. The purpose of this study is to explore, investigate, and recognize the effect of coronavirus on the digital market and businesses.
نقد شهرسازی و معماری ایران از دیدگاه سفرنامه نویسان سده های دهم تا دوازدهم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۳
89-104
حوزههای تخصصی:
دوره صفوی، یکی از ادوار مهم فرهنگی و اجتماعی و از نقاط عطف تاریخ معماری ایران است. موقعیت ممتاز و جاذبه های اقتصادی ایران در آن روزگار سبب شد تا جهانگردان بسیاری به ایران آیند که سفرنامه هایشان، یکی از مهم ترین اسناد تاریخ معماری ایران به شمار می روند. کمبود اسناد و منابع مکتوب در باب شهرسازی و معماری، ضرورت مطالعه و تأمل در سفرنامه ها را دوچندان می کند. هدف تحقیق، بر نقد شهرسازی و معماری ایران در دوره صفوی از منظر سفرنامه نویسان اروپایی تمرکز دارد و در پی یافتن پاسخی برای این پرسش ها است که از دیدگاه جهانگردان اروپایی، چه انتقاداتی بر شهرها و بناهای ایران در سده های دهم تا دوازدهم هجری وارد شده است؟ و از انتقادات وارده، کدام یک قابل اعتنا و کدام ها، فاقد اعتبار هستند. تحقیق حاضر، یک تحقیق کیفی است که به شیوه تفسیری- تاریخی انجام شده است. نتایج تحقیق نشان می دهند که گزاره های انتقادی استخراج شده از متن سفرنامه ها، مواردی همچون سیمای شهر، نظم کوچه ها، پاکیزگی معابر، مخروبه بودن بناها، عدم توجه به تعمیر و نگهداری، عدم وجود مبلمان داخلی، هزینه های ساخت وساز و مواردی دیگر را در بر می گیرند. از نظر اعتبار گزاره ها، عبارات عینی که به دفعات تکرار شده اند، گزاره هایی قابل اعتبار هستند اما از آنجا که عبارات ذهنی به شنیده ها، باورها، تفسیرها و تحلیل های نویسنده اتکا دارند لذا در بررسی اعتبار علمی آن ها باید ملاحظاتی همچون هدف سفر و مأموریت نویسنده، مخاطب اصلی سفرنامه، عدم توانایی نویسنده در درک اعتقادات و باورهای ایرانیان، اغراض سیاسی و تعصبات نژادی، قومی و مذهبی نویسنده سفرنامه را نیز در نظر گرفت.
ارائه الگوی خط مشی گذاری در حوزه ماموریتی بنیاد تعاون وزارت دفاع جمهوری اسلامی ایران (ودجا) مبتنی بر بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی
منبع:
نگرش مدیریت راهبردی سال ۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
107 - 132
حوزههای تخصصی:
امروزه صنایع نظامی هر کشوری نه تنها در زمینه تأمین بنیه و زیرساخت دفاعی که در زمینه های سیاسی، رفاهی، اقتصادی و خصوصاً صنایع سنگین و فناوری های مرزی در بخش های غیردفاعی نیز کاربرد دارند. صنایع نظامی و دفاعی ایران نیز با داشتن انبوه امکانات، تخصص، دانش و حتی خلق نوآوری های دومنظوره می توانند به نیازهای پیچیده و در حال تغییر کلیه شهروندان اعم از نیروهای مسلح و سایر آحاد مردم پاسخ داده و شایستگی های دفاعی خود را در شرایط بحرانی با شایستگی های غیردفاعی تلفیق نماین.. هدف اصلی این تحقیق ارائه الگوی خط مشی گذاری بنیاد تعاون وزارت دفاع مبتنی بر بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی در دوران بحرانی می باشد. روش تحقیق کمی و اس تراتژی آن پیمایش است. روش جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه محقق ساخته و برآمده از کار کیفی می باشد. روش تحلیل با استفاده از معادلات ساختاری و نرم افزار آموس انجام پذیرفت. نتایج نشان داد که بازیگران سازمانی و فراسازمانی بر فرآیند خط مشی گذاری تاثیر مثبت دارد. در مجموع الگوی خطمشی گذاری بنیاد نشان می دهد که بازیگران متعددی در سازمان و فراسازمان وجود دارند که می توانند بر خط مشی گذاری تاثیر مثبت بگذارند.
شناسایی و سنجش عوامل موثر بر مسئولیت اجتماعی شرکت گاز استان تهران به روش آمیخته
منبع:
نگرش مدیریت راهبردی سال ۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
183 - 218
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، شناسایی و سنجش عوامل موثر بر مسئولیت اجتماعی شرکت گاز استان تهران به روش آمیخته می باشد. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختار یافته بهره گرفته شد و 27 نفر از مدیران و صاحب نظران درونی و بیرونی شرکت به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و مصاحبه ها تا زمان اشباع نظری داده های تحقیق، ادامه پیدا کرد. برای شناسایی عوامل موثر بر مسئولیت اجتماعی شرکت گاز استان تهران از روش تحلیل مضمون و از نرم افزار MAXQDA2020 استفاده شد و در نهایت 8 مضمون فراگیر، 50 مضمون سازمان دهنده مستخرج از 870 مضمون پایه، شناسایی گردید. پس از شناسایی مضمون های اصلی، پرسشنامه ای جهت سنجش مسئولیت اجتماعی شرکت در میان 53 نفر از مدیران و کارشناسان شرکت توزیع، جمع آوری و به روش تحلیل عاملی تاییدی با استفاده نرم افزار SmartPLS تجزیه و تحلیل شد. عوامل موثر بر مسئولیت اجتماعی شرکت گاز استان تهران در هشت مقوله: اصول مسئولیت پذیری، حکمرانی شرکتی، حقوق شهروندی، فعالیت های کاری کارکنان، محیط زیست، فعالیت های عملیاتی قانونی، مسائل مربوط به مشتریان و مشارکت و توسعه جامعه شناسایی و سنجش شدند. در این میان به ترتیب عوامل حقوق شهروندی و حکمرانی شرکتی و فعالیت های عملیاتی قانونی از بیشترین بار عاملی و ضریب تبیین برخوردار شدند.
شناسایی و اولویت بندی عوامل موفقیت در مدیریت الکترونیکی ارتباط با مشتری با استفاده از OPA (مطالعه موردی: بیمه پارسیان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
امروزه سازمان ها به طور گسترده به دنبال راه هایی برای تعامل و برقراری ارتباط مؤثر با مشتریان هستند. فناوری اینترنتسازمان ها را قادر می سازد تا مشتریان جدید را جذب کنند، رفتار و عملکرد آنلاینآن ها را ردیابی کنند و ارتباطات، محصولات، خدمات و قیمت ها را منحصربه فرد کنند. هدف از این پژوهش شناسایی و اولویت بندی عوامل موفقیت در مدیریت الکترونیکی ارتباط با مشتری با استفاده از روش اولویت ترتیبی در شعبه مرکزی بیمه پارسیان است. در ابتدا عوامل شناسایی شده از پیشینه پژوهش با به کارگیری از روش دلفی فازی اعتباریابی شدند. در ادامه نیز رتبه و ضرایب وزنی هر یک از عوامل با استفاده از روش اولویت ترتیبی تعیین گردید. براساس نتایج کسب شده وجود زیرساخت های تکنولوژیکی و ارتباطی مناسب، تخصیص منابع مالی موردنیاز، و حمایت، تعهد و یادگیری مدیران ارشد و میانی به عنوان مهم ترین مؤلفه های اثرگذار در موفقیت مدیریت الکترونیکی ارتباط با مشتری معرفی گردیدند. همچنین قابلیتیکپارچگی با سایر سیستم ها، فرهنگ یادگیری، و وجود سیستم شکایات به ترتیب به عنوان کم اهمیت ترین مؤلفه های مؤثر بر E-CRM در شرکت بیمه پارسیان شناخته شدند.
بررسی رابطه بین رهبران زن تیم حسابرسی و تلاش حسابرسی
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸۳ (جلد ۳)
271 - 289
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین رهبران زن تیم حسابرسی و تلاش حسابرسی است. با استفاده از داده های 104شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای دوره زمانی بین سال های 1392تا 1400 به بررسی این رابطه پرداخته شده است. پژوهش حاضر از نظر هدفِ پژوهش، کاربردی، از لحاظ طرح پژوهش به جهت تکیه بر اطلاعات تاریخی، پس رویدادی بوده و روش استنتاج آن استقرایی و از نوع علّی می باشد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار Eviews12 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. از روش های همبستگی، رگرسیون و داده های ترکیبی جهت تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که بین رهبران زن تیم حسابرسی و تلاش حسابرسی رابطه معناداری وجود ندارد.
شناسایی و اولویت بندی پیشایندها و پسایندهای نقش آفرینی نهاد دانشگاه در چارچوب حکمرانی همکارانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت دولتی ایران دوره ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
39 - 72
حوزههای تخصصی:
رشد روز افزون فناوری و جهانی شدن سبب توجه خاص برنامه ریزان و خط مشی گذاران به بازنگری در نقش نهاد دانشگاه به عنوان یکی از مهم ترین نهادهای علمی کشور، به منظور تحول آفرینی و دستیابی به اهداف توسعه به ویژه در کشورهای در حال توسعه شده است. ازاین رو، نظام حکمرانی بسیاری از کشورها سعی در ایجاد ارتباط هدفمند بین نظام آموزش عالی و اهداف مدیریت توسعه در این کشورها دارند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی پیشایندها و پسایندهای نقش آفرینی نهاد دانشگاه در چارچوب حکمرانی همکارانه انجام شده است. این پژوهش از نوع پژوهش های آمیخته با رویکرد کیفی و کمی است که از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، اکتشافی است. مشارکت کنندگان پژوهش را 16 نفر از خبرگان دانشگاهی از 13 دانشگاه برتر تشکیل می دهند که بر اساس اصل کفایت نظری و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شده اند. در بخش کیفی، برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه نیمه ساختاریافته و روش تحلیل مضمون و برای تأیید داده ها از معیارهای چهار گانه «گوبا» و «لینکن» استفاده شد و با استفاده از روش دلفی فازی، پیشایندها و پسایندهای نقش آفرینی نهاد دانشگاه اولویت بندی شدند. نتایج نشان داد که تقاضامحور شدن خدمات دانشگاه و مدیریت پژوهش های علمی از طریق شبکه خبرگان صنعت و دانشگاه به عنوان مهم ترین پیشایندهای نقش آفرینی محسوب می شوند. همچنین، خط مشی گذاری پژوهش محور و بخش بندی دانشگاه ها برای حل مسائل منطقه ای و جغرافیایی مرتبط، ایجاد کرسی های تصمیم گیری علاوه بر کرسی های علمی و پژوهشی نیز به ترتیب از مهم ترین پسایندهای نقش آفرینی نهاد دانشگاه در چارچوب حکمرانی همکارانه هستند.
فرهنگ نتیجه گرا و فن های حسابداری مدیریت استراتژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرهنگ نتیجه گرا شرط لازم برای افزایش عملکرد شرکت است، اما می توان آن را با فن های حسابداری مدیریت استراتژیک ادغام کرد و شرایط کافی برای عملکرد بهتر و مفیدتر برای شرکت را ایجاد کرد. با توجه به این مقدمه، هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر فرهنگ نتیجه گرا بر کاربرد فن های حسابداری مدیریت استراتژیک است. ﭘﮋوﻫﺶ پیش رو از نظر هدف، کاربردی است و از نظر روش، پژوهشی توصیفی از نوع پژوهش پیمایشی و همبستگی است. برای دستیابی به این هدف از ابزار پرسشنامه برای گردآوری داده ها استفاده شده است. برای این منظور 212 نفر از مدیران بخش های حسابداری مدیریت شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در سال 1400 مورد پیمایش قرار گرفتند. به منظور تحلیل داده های پژوهش از مدل یابی معادلات ساختاری مبتنی بر حداقل مربعات جزئی و نرم افزار پی ال اس استفاده شده است. بر اساس آزمون فرضیه ها، یافته های پژوهش نشان می دهد فرهنگ نتیجه گرا بر کاربرد فن های حسابداری مدیریت استراتژیک تأثیر معنادار و مثبتی دارد. با توجه به گسترش فعالیت های اقتصادی و پیشرفت روزافزون بازارهای سرمایه از جمله بورس اوراق بهادار تهران، تأثیر فرهنگ سازمانی و آگاهی از پیامدهای کاربرد فن های حسابداری مدیریت استراتژیک، برای تصمیم گیری های راهبردی از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است.
بررسی تأثیر اخلاق حرفه ای و امنیت شغلی بر تعهد سازمانی با نقش میانجی سرمایه اجتماعی، مطالعه موردی: کارکنان شرکت فولاد مبارکه اصفهان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر اخلاق حرفه ای و امنیت شغلی بر تعهد سازمانی با نقش میانجی سرمایه اجتماعی انجام پذیرفت. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نوع توصیفی_همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش، کارکنان شرکت فولاد مبارکه اصفهان می باشند، که نمونه ای مشتمل بر 285 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. جمع آوری داده ها با استفاده از چهار پرسشنامه استاندارد اخلاق حرفه ای کادوزیر (2002)، امنیت شغلی، نیسی و همکارن (1379)، سرمایه اجتماعی، ناهاپیت و گوشال (1998) و پرسشنامه تعهد سازمانی می یر و آلن (1990) انجام شد. روایی محتوای پرسشنامه ها توسط خبرگان تایید و جهت سنجش پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. آزمون فرضیه های پژوهش با استفاده از روش تحلیل مسیر به کمک نرم افزار AMOS انجام گردید. نتایج پژوهش وجود تأثیر مثبت و مستقیم امنیت شغلی بر تعهد سازمانی را تأیید کرد. این تأثیر در حالت استاندارد برابر با 28/0 بوده و بالاترین ضریب تأثیر را در میان سایر روابط دارا بود. همچنین نتایج وجود رابطه غیر مستقیم بین اخلاق حرفه ای و امنیت شغلی بر تعهد سازمانی با نقش میانجی سرمایه اجتماعی را نشان داد.
ساختاردهی به مسائل صادرات صنایع خلاق و فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صنایع خلاق و فرهنگی دارای ظرفیت بالایی جهت انتقال مفاهیم فرهنگی ملت ها هستند و این موجب می شود تا صادرات این محصولات در کنار سود اقتصادی از بعد تاثیرگذاری فرهنگی نیز حائز اهمیت باشد. به منظور رونق صادرات این حوزه می بایستی موانع موجود شناسایی گردیده و برطرف شود. هدف از این پژوهش استخراج موانع صادرات صنایع خلاق می باشد که برای دستیابی به آن از روش آمیخته استفاده گردیده است. در بخش کیفی با بکار بردن روش تحلیل مضمون بر روی ادبیات و مصاحبه با فعالین این حوزه ۱۶۸ مضمون پایه شناسایی شد که این مضامین در ۴۱ مضمون سازمان دهنده دسته بندی گردید و در مرحله بعدی در ۱۰ مضمون فراگیر جای گرفت. در بخش کمی با طراحی پرسشنامه و انتخاب ۱۰ خبره بر اساس روش نمونه گیری قضاوتی، مضامین بدست آمده با روش دیمتل اولویت بندی شدند. نتیجه تحلیل پرسشنامه ها نشان می دهد که "عدم ایفای نقش های حاکمیتی در صنایع خلاق" از بیشترین تاثیر گذاری در میان موانع برخوردار بوده و "عدم ایفای نقش های حاکمیتی در صنایع خلاق"، "چالش های ساختاری و نهادی شرکت های فعال در حوزه صنایع خلاق"و "عدم توجه به عوامل نهادی در صنایع خلاق" ازجمله موانع علی در این حوزه می باشد.
بررسی تأثیر منابع طبیعی و سرمایه انسانی بر ردپای اکولوژیکی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمرانی و توسعه دوره ۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
99 - 120
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر مقابله با تخریب محیط زیست به عنوان یک دغدغه برای کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه در سراسر جهان مطرح شده است. سرمایه انسانی، رشد اقتصادی و منابع طبیعی هر کدام از عوامل مؤثر در توسعه پایدار هستند و همبستگی نزدیکی با ردپای اکولوژیکی دارند. ردپای اکولوژیکی فشار انسان بر محیط زیست را نشان می دهد و ظرفیت احیاکنندگی زیست کره را با مصرف انسان مقایسه می کند. در نتیجه، به منظور حفظ ردپای اکولوژیکی و توسعه پایدار در ایران، لازم است که سرمایه انسانی و رشد اقتصادی موثر و موازی با توسعه منابع طبیعی باشد. در این مقاله با به کارگیری ردپای اکولوژیکی به عنوان شاخص تخریب محیط زیست، اثر رشد اقتصادی، سرمایه انسانی، منابع طبیعی بر ردپای اکولوژیکی برای دوره 2021-1988 ایران با استفاده از روش ARDL مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج مطالعه نشان داده است که یک رابطه منفی میان رشد اقتصادی و متغیر سرمایه انسانی بر ردپای اکولوژیکی در کوتاه مدت وجود دارد و در بلندمدت سرمایه انسانی مثبت شده است و یک رابطه مثبت میان منابع طبیعی و ردپای اکولوژیکی در کوتاه مدت و بلندمدت وجود دارد. نتیجه گیری ها نشان می دهد سرمایه انسانی، رشد اقتصادی و منابع طبیعی دارای تاثیر مستقیم بر ردپای اکولوژیکی در ایران هستند. با افزایش سرمایه انسانی، قابلیت های تولیدی و اقتصادی کشور بهبود می یابد و در صورت رعایت ردپای اکولوژیکی، حفظ منابع طبیعی جامعه نیز ممکن است. اما در صورتی که تنها به رشد اقتصادی فکر شود و بدون توجه به ردپای اکولوژیکی، فعالیت اقتصادی انجام شود، می تواند منجر به خطراتی برای محیط زیست و منابع طبیعی شود. لذا با توجه به اینکه سرمایه انسانی، رشد اقتصادی و منابع طبیعی با ردپای اکولوژیکی در ایران به یکدیگر وابسته هستند، بهتر است که هماهنگی و همکاری بین دولت، صنعت و جامعه در راستای تعادل بخشیدن بین توسعه اقتصادی و حفظ محیط زیست، تقویت شود.