مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
بنگاه های کوچک و متوسط
حوزه های تخصصی:
اگرچه رشد بنگاه به عنوان یکی از راه های ایجاد شغل از اهمیتی فراوان برخوردار است، اما عوامل موثر و سهم تاثیر آن ها بر رشد بنگاه، از مباحثی است که در مورد آن اتفاق نظر وجود ندارد. یکی از این عوامل، ترکیب جنسیتی نیروی انسانی یک بخش اقتصادی است که در صورت اثبات عدم تاثیر آن بر رشد بنگاه، می توان انتظار داشت که این بخش بتواند برای زنان نیز به اندازه مردان شغل ایجاد کند. این نوشتار کوشیده است تا با استفاده از داده های جمع آوری شده از بنگاه های کوچک و متوسط صنایع تولیدی بخش تعاون طی برنامه دوم توسعه جمهوری اسلامی ایران و تفکیک آن ها به دو گروه، یعنی گروهی که بیش تر نیروی انسانی آن را مردان و نیز گروهی که بیش تر نیروی انسانی آن را زنان تشکیل می دهند، پاسخی برای بررسی مساله تاثیر ترکیب جنسیتی نیروی انسانی بر رشد بنگاه های این بخش پیدا کند. نتایج پژوهش نشان می دهد ترکیب جنسیتی نیروی انسانی بنگاه های صنعتی کوچک و متوسط بخش تعاون، تاثیری بر رشد نیروی انسانی این بنگاه ها نداشته است و این نتیجه حتا زمانی که روش های متفاوت اندازه گیری رشد و تصحیح دو مرحله یی هک من برای جلوگیری از تورش احتمالی ناشی از انتخاب بنگاه های ماندگار در فعالیت اقتصادی، در مقایسه با بنگاه هایی که تنوانسته اند در این مدت به حیات اقتصادی خود ادامه دهند به کار گرفته می شود، صادق است.
بنگاه های کوچک و متوسط با رشد سریع و سهم آنها در ایجاد اشتغال ( مطالعه صنایع تولیدی ایران در برنامه دوم توسعه )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از دلایل متعددی که برای اهمیت دو حوزه بنگاه های کوچک و متوسط و کارآفرینی بیان می شود، شاید ایجاد اشتغال را بتوان به عنوان مهم ترین دلیل قلمداد نمود. با این همه، و با توجه به ادبیات موجود، واقعیت آن است که تنها تعداد معدودی از بنگاه های کوچک و متوسط توانایی ایجاد اشتغال و کار آفرینی را داشته و به عبارتی، تنها بخش اندکی کار آفرین تلقی شده یا ایجاد اشتغالی قابل توجه در دوره معینی را نشان می دهند. ایجاد اشتغال قابل توجه در دوره ای معین در ادبیات این حوزه با معیار رشد سریع سنجیده می شود و مطالعات موجود نشان می دهد که حدود 10 درصد از بنگاه های اقتصادی می توانند رشدی سریع را تجربه نمایند. بر این اساس، شناسایی بنگاه های کوچک و متوسط صنایع تولیدی با رشد سریع، و نیز تعیین سهم آنها در ایجاد اشتغال در برنامه دوم توسعه هدف اصلی این پژوهش است. بنگاه های کوچک و متوسط به بنگاه هایی گفته می شود که دارای حداکثر 50 نفر کارکن باشند. رشد سریع نیز با معیارهای سه گانه رشد مطلق، رشد نسبی و معیار برچ محاسبه می شود. نتایج این پژوهش نشان می دهد که بیش از نیمی از اشتغال ایجادشده در این دوره توسط درصد اندکی از بنگاه های کوچک و متوسط با رشد سریع صورت گرفته و این نتایج با مدل های متفاوت اندازه گیری رشد سریع تغییر نمی یابد.
ارائه الگویی برای سنجش آمادگی الکترونیکی در کسب وکارهای کوچک و متوسط دفاعی کشور
حوزه های تخصصی:
قرن اطلاعات فاصله بین کشورهای فقیر و غنی، توسعه یافته و در حال توسعه را افزایش داده است. لذا، جوامع و سازمان ها، به شرط آنکه قادر به توسعه دانش در بستر فناوری اطلاعات و ارتباطات باشند می توانند به توسعه خود امیدوار باشند. بدین منظور جوامع و سازمان ها در زمینه ورود به عرصه های مختلف دیجیتال در حال برنامه ریزی هستند و ارزیابی از آمادگی الکترونیکی برای سنجش میزان و سطح موفقیت آنها از اهمیت ویژه برخوردار است. طی سال های اخیر تعدادی از ابزارهای ارزیابی الکترونیکی توسعه یافته اند. این ابزارها نشان می دهند چگونه مطالعه یک سازمان از منظر فناوری اطلاعات می تواند موجب سودمندی گردد. تعیین میزان توانایی پذیرش، استفاده و به کارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات و کاربردهای مرتبط با آن در درون سازمان ها مسئله اصلی این مقاله به شمار می رود. این مقاله منجر به دستیابی، دسته بندی و ارائه شاخص های ارزیابی سطح آمادگی بنگاه های کوچک و متوسط در قالب یک الگوی سنجش برای صنایع دفاعی گردید که می تواند با مطالعه و اصلاح، برای سایر صنایع نیز قابل استفاده باشد.
موانع توسعهی بنگاه هایکوچک و متوسطکارآفرین روستایی در استان خوزستان (مطالعه موردی: صنایع تکمیلی خرما)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بنگاه های کوچک و متوسط در عرصهی بازاریابی کشاورزی، راهکاری مناسب برای تقویت کارآفرینی روستایی است که اهمیت آن در مناطق تککِشتی به نظر دوچندان میباشد. هدف اصلی این پژوهش کاربردی، شناسایی موانع توسعهی بنگاه های کارآفرین صنایع تکمیلی خرما در استان خوزستان بود. رویکرد غالب تحقیق، کمّی و روش انجام آن مبتنی بر پیمایش بود. جامعهی آماری پژوهش در قالب دو گروه مجزا، 41 نفر از صاحبان بنگاه های کارآفرین و 40 کارشناس مرتبط با امور این بنگاه ها را در بر داشت که با توجه به تعداد اندک مورد سرشماری قرار گرفتند. به منظور جمع آوری داده ها از یک نسخه پرسش نامهی محقق ساخته استفاده شد. روایی محتوایی ابزار اندازه گیری توسط تعدادی از کارشناسان و کارآفرینان باسابقه و پایایی آن با محاسبهی ضریب آلفای کرونباخ تایید شد. یافته ها نشان داد که دو گروه، در ارتباط با 17 مورد از 35 متغیر طرح شده به عنوان بازدارنده های توسعهی بنگاه های کارآفرین اتفاق نظر داشتند. براساس نتایج تحلیل عاملی نیز، بازدارنده های مورد توافق در چهار عامل زیرساختی، بازاریابی، مدیریتی و سیاست گذاری دسته بندی شدند که در مجموع، 94/53 درصد از واریانس کل متغیرها را تبیین میکردند.
مفهوم پردازی آمیخته بازاریابی در بنگاه های صنایع غذایی کوچک و متوسط ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با مروری بر یافته های پیشین با این مساله اصلی مواجه هستیم که بنگاههای کوچک و متوسط از چه الگو یا شیوه هایی به منظور سازماندهی عناصر آمیخته بازاریابی خود بهره میگیرند؟ از اینرو هدف مطالعه حاضر آن است تا با کنکاشی نوپردازانه و ایجاد همگرایی مؤثر بین دو حوزه بازاریابی و الزامات بنگاههای کوچک و متوسط به تبیین چگونگی و چیستی آمیخته بازاریابی و اجزای سازنده را در بنگاه های کوچک و متوسط تشریح کند. در این بررسی دو گونه نوآوری صورت گرفته است؛ یکی مشارکت نظری و توسعه مرزهای دانش بازاریابی در بنگاههای کوچک و متوسط و دیگری مشارکت عملی و الگوشناسی فعالیت های بازاریابی فعالان این قبیل بنگاهها با بهره گیری از رویکرد کیفی و راهبرد پژوهش موردی اکتشافی مرکب. نتایج بررسی نشان داد که مؤلفههای آمیخته بازاریابی در بنگاههای کوچک و متوسط شامل 5 عنصر اصلی (فرد(مدیر/ مالک)، محصول، قیمت، مکان، ترفیع) و 49 جز تشکیل دهنده است که عنصر اول در روند اجرای مطالعه به عنوان یک عنصر جدید استخراج و به موارد متداول اضافه شد. البته محتوای سایر عناصر نیز متفاوت از عناصر مرسوم است. در ضمن این فرضیه تقویت شد که آمیخته بازاریابی در بنگاههای کوچک و متوسط در بنگاه های مورد بررسی متفاوت با آمیخته بازاریابی مرسوم و شامل پنج عنصر شخص، قیمت، مکان، ترفیع و محصول است.
تبیین مدل توسعه قابلیت های فردی سرمایه انسانی با هدف چابک سازی بنگاههای کوچک و متوسط (مطالعه ای در شرکتهای مستقر در پارک علم و فنآوری دانشگاه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تبیین مدل توسعه قابلیت های فردی سرمایه انسانی با هدف چابک سازی بنگاههای کوچک و متوسط است. برای این منظور، با بررسی پیشینه تحقیق و مصاحبه های اکتشافی با افراد متخصص و خبره، مدل اولیه طراحی و بر اساس آن، دو فرضیه اهم تعریف و برای آزمون آنها پرسشنامه ای طراحی و در اختیار نمونه آماری تحقیق(مدیران و کارشناسان شرکتهای مستقر در پارک علم و فنآوری دانشگاه تهران) قرار داده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها، از روشهای تحلیل عاملی و مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای SPSS وLISREL استفاده شده است. در نتیجه ی تحلیل های آماری می توان گفت، توسعه قابلیت های فردی سرمایه انسانی منجر به چابک سازی سرمایه انسانی و سپس چابک سازی بنگاههای کوچک و متوسط خواهد شد. و همچنین مشخص گردید؛ کارآفرینی، دانش، انگیزش و مهارت به ترتیب اهمیت مهمترین عوامل تبیین کننده توسعه قابلیت های فردی سرمایه انسانی و سیستم اطلاعات، توانمندسازی، شایستگی، مدیریت دانش و هوشمندی و آگاهی به ترتیب اهمیت مهمترین عوامل تبیین کننده چابک سازی سرمایه انسانی و شایستگی، انعطاف پذیری، سرعت، و پاسخگویی بنگاه به ترتیب اهمیت مهمترین عوامل تبیین کننده چابک سازی بنگاههای کوچک و متوسط هستند.
تحلیلی بر عوامل موثر بر موفقیت توسعه محصول جدید در بنگاه های کوچک و متوسط (صنایع غذایی و آشامیدنی منتخب استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع موفقیت در ارائه محصول جدید، مقوله ای پراهمیت برای مدیران و مالکان بنگاه ها می باشد. همچنین، موضوع مزبور علاوه بر پراهمیت بودن، پیچیدگی خاصی را نیز در خود دارد چراکه پیشینه تحقیق نشان می دهد تعیین عوامل موثر بر توسعه موفقیت آمیز محصول جدید در مطالعات مختلف، نتایج متفاوتی داشته است. یکی از دلایل متفاوت بودن این نتایج مربوط به ویژگی هایی مانند تکنولوژی، ساختار، اندازه و غیره در صنایعی است که تحقیق در آنها انجام شده است. در مطالعه پیش رو برای بررسی دقیق تر، صرفاً با توجه به مقوله ی اندازه شرکت، تمرکز تحقیق بر روی شرکت های کوچک و متوسط خواهد بود. تحقیق پیش رو نوعا تحقیقی کمی بشمار می آید که در آن با بازنگری گسترده ادبیات مرتبط و همچنین با اجرای مصاحبات ساخت یافته با مدیران شرکت های هدف، پرسشنامه لازم تدوین و از آن برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. بررسی نتایج این تحقیق حکایت از آن دارد که عوامل 5گانه بر توسعه موفقیت آمیز محصول جدید این شرکت ها تاثیر دارند. از طرف دیگر با عنایت به شکاف مکشوفه مابین وضعیت موجود و وضعیت ایده آل این شرکت ها، عوامل مساله ساز در بروز چنین شکافی شناسایی و ارایه راهکارها بر مبنای این شکاف ها مطرح شده است. در مطالعه پیش رو برای بررسی دقیق تر، صرفاً با توجه به مقوله ی اندازه شرکت، تمرکز تحقیق بر روی شرکت های کوچک و متوسط خواهد بود. تحقیق پیش رو نوعا تحقیقی کمی بشمار می آید که در آن با بازنگری گسترده ادبیات مرتبط و همچنین با اجرای مصاحبه های ساخت یافته با مدیران شرکت های هدف، پرسشنامه لازم تدوین و از آن برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. بررسی نتایج این تحقیق حکایت از آن دارد که عوامل پنج گانه بر توسعه موفقیت آمیز محصول جدید این شرکت ها تاثیر دارند. علاوه براین، با عنایت به شکاف شناخته شده مابین وضعیت موجود و وضعیت ایده آل این شرکت ها، عوامل مساله ساز در بروز چنین شکافی شناسایی و برای رفع آنها راهکارهایی ارائه شده است.
بررسی تأثیر فرهنگ سازمانی بر کارآفرینی شرکتی در بنگاه های کوچک و متوسط (قلمرو مطالعه، بنگاه های کوچک و متوسط استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر درصدد بررسی تأثیرات عوامل فرهنگ سازمانی بر کارآفرینی شرکتی در بنگاه های کوچک و متوسط است. بدین منظور، نخست مقیاس هایی با هدف اندازه گیری مؤلفه های فرهنگ سازمانی و اقدامات کارآفرینانه شرکتی توسعه می یابد. انتخاب نمونه ها، به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده و از بنگاه های کوچک و متوسط استان یزد صورت گرفت. بر اساس مقدار بارهای عاملی و نحوه بارگیری مؤلفه ها بر عوامل در رابطه با هریک از نه عامل فرهنگ سازمانی، عوامل مکنون استخراج و نام گذاری گردید. نتایج مؤید وجود نه عامل فرهنگ سازمانی مجزا و چهار عامل پیشگامی، نوآوری شرکتی، خودنوسازی و اقدامات ریسک آمیز در رابطه با کارآفرینی شرکتی می باشد. اعتبار مدل های مفهومی استخراج شده در رابطه با عوامل فرهنگ سازمانی و کارآفرینی شرکتی از طریق تحلیل مسیر و تحلیل عاملی تاییدی ارزیابی شد. در نهایت تأثیرات عوامل فرهنگ سازمانی بر عوامل شکل دهنده کارآفرینی شرکتی در قالب مدل ساختار به آزمون گذارده شد. نتایج، حاکی از تأثیر تمامی عوامل فرهنگی جز تمایلات و هدف جویی استراتژیک، بر اقدامات نوآورانه سازمان های کوچک و متوسط بودند. عامل انسجام و هماهنگی بر نوآوری، تأثیر منفی و عامل ایجاد تغییرات، بیش ترین تأثیر را بر پرداختن به نوآوری در بین بنگاه های کوچک و متوسط دارد. خودنوسازی سازمانی در بالاترین سطح، تحت تأثیر عامل فرهنگی ایجاد تغییرات می باشد. به منظور پیشگامی در بین بنگاه های کوچک و متوسط، توسعه فرهنگ تغییرپذیری و بهبود مستمر می تواند مؤثرترین راهکار باشد. سرمایه گذاری بر اقدامات ریسک آمیز جدید به صورت قابل توجهی، متاثر از توسعه فرهنگ توافق در درون سازمان می باشد.
ارائه و آزمون مؤلفه های مدل سنجش آمادگی الکترونیکی درصنایع کوچک و متوسط مواد غذایی ایران
حوزه های تخصصی:
شرکت های کوچک و متوسط برای اقتصاد هر کشوری از جمله کشورهای درحال توسعه حیاتی می باشند. پدیدارشدن مدل های تجاری وب فرصت های بی شماری را برای شرکت ها به ویژه شرکت های کوچک و متوسط فراهم آورده است که براساس آن به طور همزمان محدودیت های مربوط به برآوردن انتظارات مشتری، سرعت و قابلیت مقایسه قیمت را مرتفع نمایند. هدف اصلی این تحقیق شناسایی عوامل مؤثر بر افزایش آمادگی شرکت های کوچک و متوسط در استفاده از تجارت الکترونیکی است. در این راستا از شرکت های کوچک و متوسط فعال در صنعت موادغذایی، مبادرت به نمونه گیری و دریافت اطلاعات از طریق پرسشنامه شد. برای نیل به این هدف، براساس سوابق تحقیق مدل تحلیلی تحقیق طراحی گردید و بر مبنای آن ده فرضیه طراحی گردید. نتایج نشان می دهد؛ تنها دو فرضیه از میان فرضیات مورد آزمون مورد تأیید قرار نگرفت و مابقی فرضیات تأیید شد، بر این اساس می توان ادعا نمود که شرکت های کوچک و متوسط در ایران از زیرساخت های برون سازمانی لازم برای به کارگیری تجارت الکترونیکی برخوردار نبوده و همچنین شرکت ها مزبور از حمایت های دولتی لازم برای به کارگیری تجارت الکترونیکی برخوردار نمی باشند.
مدلی برای استقرار ادراکی تجارت الکترونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله، مدل استقرار تجارت الکترونیکی در صنایع کوچک و متوسط ایران را معرفی می کند. این مدل در بیش از 300 صنعت کوچک و متوسط در رشته های مختلف صنعتی در استان های کشور آزمون شده است. در گروه متغیرهای ادراکی، شش متغیر هنجارهای اجتماعی و بیرونی، بروندادهای اجتماعی، ادراک از فایده، ادراک از سهولت کاربرد، عواطف و احساسات و اعتماد لحاظ شده اند. در این مقاله 300 بنگاه از میان بنگاه های کوچک و متوسط صنعتی به صورت تصادفی انتخاب و با استفاده از پرسشنامه، اطلاعات لازم جمع آوری شده است. نتایج مؤید این است که متغیرهای ادراکی هنجارهای اجتماعی و بیرونی، بروندادهای اجتماعی و ادراک از فایده به ترتیب بیشترین تأثیر را بر استقرار تجارت الکترونیکی دارد.
بررسی تأثیر تسهیلات اعطایی به بنگاه های کوچک و متوسط زودبازده بر کارآفرینی و اشتغال زایی بخش تعاون طی دوره ( 1389-1384)
حوزه های تخصصی:
امروزه در اکثر کشورهای جهان سعی می شود تا از پتانسیل های بنگاه های کوچک و متوسط برای تحقق اهداف اقتصادی به خصوص کارآفرینی و اشتغال زائی استفاده گردد. در ایران نیز دولت نهم در مواجهه با مشکلاتی از قبیل بیکاری توجه خاص خود را معطوف به این بنگاه ها نموده و بخش عمدهای از تسهیلات بانک ها را به حمایت از بنگاه های کوچک و زودبازده اقتصادی اختصاص داده است. از طرف دیگر، با توجه به اینکه در کشور ما بخش تعاون به عنوان یکی از متولیان کارآفرینی مطرح است، لذا حمایت از بنگاه های زودبازده می تواند بستر مناسبی را برای توسعه بخش تعاون فراهم آورد. در این تحقیق با استفاده از روش دادههای تابلویی، تأثیر تسهیلاتی که طی سال های 1389-1384 در اختیار بنگاه های زودبازده قرار گرفته است بر اشتغال و کارآفرینی بخش تعاون به تفکیک استان ها مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان می دهند که تنها در دو سال اول اجرای طرح میزان اشتغال و تعداد بنگاه های تعاونی در قالب بنگاه های زودبازده به صورت معنیداری رشد کردهاند و در سال های بعد این افزایش رو به افول رفته و نهایتاً بسیار کمرنگ گردیده است. همچنین بر اساس برآوردهای صورت گرفته، تسهیلات اعطایی در قالب بنگاه های زودبازده تأثیر معنی داری بر افزایش اشتغال زایی و کارآفرینی بخش تعاون داشته است.
مقایسه دیدگاه کارشناسان تعاون و صاحب نظران مدیریت ورزشی در خصوص توسعه بنگاه های کوچک و متوسط ورزشی در قالب تعاونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه دیدگاه کارشناسان تعاون و صاحب نظران مدیریت ورزشی در خصوص توسعه بنگاه های کوچک و متوسط ورزشی در قالب تعاونی، به منظور دستیابی به اهداف اقتصادی و اجتماعی در جامعه به اجرا درآمد. روش این پژوهش توصیفی-پیمایشی است. کارشناسان ادارات کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی و استادان مدیریت ورزشی جامعه آماری این پژوهش را تشکیل دادند، نمونه آماری به صورت تمام شمار از این جامعه در نظر گرفته شد. پرسشنامه محقق ساخته ای مشتمل بر 33 گویه به عنوان ابزار تحقیق تنظیم شد. روایی محتوایی پرسشنامه با استفاده از نظر صاحب نظران تأیید و پایایی پرسشنامه نیز با استفاده از آلفای کرونباخ، در نمونه کارشناسان 91/0 و صاحب نظران دانشگاهی 94/0 به دست آمد. از آزمون های آنالیز واریانس با اندازه گیری های مکرر، آزمون مقایسه ای بونفرونی و آزمون t مستقل در سطح معناداری 05/0 ≥α با نرم افزار آماری 18SPSS برای تحلیل داده ها استفاده شد. یافته های تحقیق، توافق در دیدگاه های هر دو گروه کارشناسان و صاحب نظران دانشگاهی را در خصوص اهمیت عوامل حمایتی-تشویقی، قانونی-ساختاری، آموزشی، فناوری اطلاعات و ارتباطات و عامل اطلاع رسانی-فرهنگی به عنوان مهم ترین عوامل تأثیرگذار در توسعه و تشکیل بنگاه های کوچک و متوسط ورزشی در قالب تعاونی، نشان داد.
ارائه چارچوبی برای تشخیص ساختار مناسب سازمان های صنعتی در راستای عملکرد بهتر با استفاده از روش طراحی آزمایش های تاگوچی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحولات سال های اخیر و تشدید رقابت در عرصه صنعت، سازمان ها را بر آن داشته است تا تلاش های خود را در جهت کسب مزیت رقابتی معطوف سازند. به طور کلی بسیاری از صاحب نظران بر این باورند که بهبود سطح عملکرد سازمان، افزایش سودآوری را به دنبال دارد که همین امر موجب می شود تا جایگاه رقابتی سازمان نسبت به دیگر رقبا به طور چشمگیری ارتقاء پیدا کند. در این صورت می توان گفت که تحقق این امر به شرایط محیطی، منابع و اقداماتی نیاز دارد که به واسطه آن سازمان بتواند برای خلق ارزش و رسیدن به سودآوری، توانایی های خود را ارتقا دهد. بنابراین با توجه به این که منابع سازمان در تحقق ارتقای سطح عملکرد، نقش مهمی را ایفا می کنند، در مطالعه حاضر تلاش شده است تا با بررسی نتایج حاصل از پژوهش های گذشته و نیز با توجه به نظر خبرگان، منابع کلیدی اثرگذار بر عملکرد سازمان ها استخراج شده و سپس با استفاده از روش طراحی آزمایش های تاگوچی، چارچوب مناسبی از عوامل در نظر گرفته شده، ارائه شود.
نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها در این مطالعه نشان می دهد که سهم مشارکت هر یک از عوامل تعداد کل شاغلان، میزان موجودی انبار، ارزش اموال سرمایه ای، نسبت شاغلان تولیدی به کل شاغلان و هزینه تبلیغات در عملکرد بنگاه، به ترتیب برابر 373/39، 699/11، 891/16، 848/27 و 441/3 درصد می باشد.
نگرش رفتاری بنگاه های کشاورزی به آلودگی محیط زیست (مطالعه موردی شهرستان های کرمانشاه و اسلام آباد غرب، ایلام و ایوان غرب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه آلودگی محیط زیست به موضوعی بسیار مهم و بحث برانگیز تبدیل شده است. باور بیشتر صاحب نظران حوزة محیط زیست این است که اصلاح مشکلات زیست محیطی تا حد زیادی در گرو اصلاح آموزه های انسان و تغییر نگرش وی به منابع طبیعی و محیط زیست است. هدف این مطالعه سنجش نگرش زیست محیطی مالکان و مدیران بنگاه های کوچک و متوسط کشاورزی و تأثیر آن بر میزان رعایت اصول زیست محیطی با تکیه بر تئوری رفتار برنامه ریزی شده است. تحقیق حاضر، به لحاظ کمّی، با توجه به هدف، از نوع تحقیقات کاربردی و از لحاظ گردآوری داده ها از نوع تحقیقات توصیفی است. جامعة آماری تحقیق دویست و دو نفر از مالکان و مدیران بنگاه های کوچک و متوسط کشاورزی استان های کرمانشاه و ایلام اند که به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. یافته ها نشان داد محدودیت پیشرفت و امکان وقوع بحران زیست محیطی بر میزان رعایت اصول زیست محیطی تأثیرگذار است. افزون بر این، شرکت در دوره های آموزش زیست محیطی تأثیری مثبت و معنا دار بر میزان رعایت اصول زیست محیطی دارد.
طراحی مدل فرایندی برندسازی کارآفرینانه در کسب و کارهای کوچک و متوسط صنایع غذایی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به طراحی و تبیین مدل برندسازی کارآفرینانه در کسب و کارهای کوچک و متوسط صنایع غذایی ایران می پردازد. این مطالعه با درک نقش و اهمیت برندسازی کارآفرینانه در بنگاه های کوچک و متوسط و با توجه به ضعف مطالعات پیشین در خصوص معرفی یک مدل برند کارآفرینانه مناسب در این بنگاه ها اجرا گردید. بدین منظور از چارچوب پژوهشی آمیخته اکتشافی در گردآوری داده ها و به منظور دست یابی به مؤلفه های برند کارآفرینانه استفاده شده است . روش پژوهش صورت گرفته در بخش کیفی، مصاحبه عمیق و نیمه ساختار یافته و در بخش کمی، روش توصیفی- همبستگی بوده است. جامعه مورد مطالعه در بخش کیفی شامل خبرگان و اساتید دانشگاهیِ بازاریابی کارآفرینانه و کارآفرینان و مدیران برند بنگاه های کارآفرین برتر بخش غذایی در سال 87 و 88، و در بخش کمی جامعه کارآفرینان برتر سال 87-88، معرفی شده توسط وزارت کار در صنعت غذایی می باشد. در بخش کیفی با استفاده از روش نمونه گیری ملاکی- نظری، دوازده خبره و کارآفرین برتر انتخاب شد و در بخش کمی با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای، 77 کارآفرین انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در مرحله کیفی مرور متون پیشین و مصاحبه نیمه ساختار یافته با خبرگان، و در مرحله کمی پرسشنامه محقق ساخته بوده است که از روایی محتوای مطلوب و ضریب قابلیت اعتماد (آلفای کرنباخ) 85% برخوردار می باشد. در نهایت یافته های پژوهش حاکی از آن است که مدل برندسازی کارآفرینانه در بنگاه های کوچک و متوسط کارآفرین، متشکل از پنج مرحله شامل 1) تحلیل و ارزیابی برند، 2) انتخاب نام و هویت برند، 3) تثبیت جایگاه برند در بازار، 4) انتخاب استراتژی برندسازی و 5) حفظ جایگاه برند میان مشتریان و بازار می باشد و کار آفرین با پیاده سازی آن تلاش می کند تا ضمن تأمین ارزش مورد انتظارِ مشتری، تقویت و توسعه جایگاه شرکت و محصولات آن در سطح بازار، و ایجاد مزیت های رقابتی ماندگار، پایایی و ماندگاری کسب وکار خود را در محیط، به صورت هر چه بیشتر حفظ نماید.
آسیب شناسی بنگاههای کوچک و متوسط(SMEs) بخش کشاورزی در استان کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در طی سالهای اخیر، نقش و اهمیت بنگاههای کوچک و متوسط در کشورهای توسعه یافته و همچنین کشورهای در حال توسعه رو به افزایش بوده است که می توان با برنامه ریزی صحیح و ارائه راهکارهای حمایتی و نظارتی علاوه بر رفع بخش قابل توجهی از مشکل بیکاری و ایجاد اشتغال، به افزایش تولید و صادرات ملی نیز کمک کرد. از اینرو در ایران نیز طرح گسترش بنگاههای زودبازده اقتصادی و کارآفرین، اشتغالزایی و افزایش فرصت های شغلی جدید در پاییز سال 1384 در هیئت وزیران به تصویب رسید و در زمستان همان سال به اجرا درآمد. برای این منظور در پژوهش حاضر، به آسیب شناسی بنگاههای کوچک و متوسط بخش کشاورزی واقع در استان کردستان پرداخته شده است. براساس مطالعات و بررسی های کتابخانه ای، بررسی های میدانی و مصاحبه با مسئولان بنگاههای کوچک و متوسط در استان کردستان، مهمترین مشکلات بنگاههای کوچک و متوسط، با استفاده از پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه آماری پژوهش، بنگاههای کوچک و متوسط استان کردستان به تعداد 6945 واحد در سال 1393 را شامل می شود. تعداد نمونه مورد بررسی 382 نفر بدست آمده است که براساس نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند.در این مقاله با استفاده از آزمون های کای دو، کروسکال والیس و فریدمن به بررسی مشکلات بنگاههای کوچک و متوسط بخش کشاورزی استان کردستان پرداخته شده است. نتایج نشان داد که بنگاههای کوچک و متوسط استان کردستان با آسیب ها و مشکلات متعددی مواجه می باشند. نتایج اولویت بندی آسیب ها و مشکلات بنگاه های کوچک و متوسط نشان می دهد که هزینه های بالای تولید با میانگین 10/39 بیشترین اهمیت و نرخ بهره مناسب اعتبارات تولیدی با میانگین 4/71 دارای کمترین اهمیت می باشد.
عارضه یابی عملکرد شرکت های قطعه ساز کوچک و متوسط (مطالعه موردی: قطعه سازان تحت پوشش ساپکوی استان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بنگاه های کوچک و متوسط قبل از ایجاد هر تغییر یا حرکت به سوی تعالی لازم است به شناخت وضعیت موجود و شکاف ها تا وضعیت مطلوب بپردازند. پژوهش حاضر، با به کارگیری مدل تعالی سازمانی EFQMو تحلیل های آماری مانند آزمون میانگین، آزمون فریدمن و تحلیل های توصیفی- استنباطی به شناسایی مشکلات و حوزه های ضعیف شرکت های کوچک و متوسط تحت پوشش ساپکو پرداخته و از روش آنتروپی شانون برای تعیین وزن هر یک از معیارهای مدل استفاده کرده است. با شناسایی مشکلاتی مانند ضعف در مهارت های مدیریتی، وجود مشکلات مالی برای سرمایه گذاری در زمینه تحقیقات و توسعه، خرید تکنولوژی، آموزش و استخدام نیروی انسانی با مهارت بالا و ... راهکارهایی مانند: سرمایه گذاری در بخش تحقیق و توسعه، افزایش سطح همکاری با سازمان های همتراز، مدیریت و توسعه منابع انسانی، گذراندن دوره های مدیریتی توسط مدیران ارشد و ... ارائه شده است.
عوامل اثرگذار بر توسعه بنگاه های کوچک و متوسط کشاورزی در استان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به رغم اهمیت بنگاه های کوچک و متوسط به عنوان یکی از ابزارهای اصلی دستیابی به توسعه اقتصادی، این بنگاه ها به ویژه در بخش کشاورزی در کشور به شکل مطلوبی توسعه پیدا نکرده و میزان موفقیت آنها بسیار پایین بوده است. با توجه به اهمیت موضوع، هدف اصلی این تحقیق بررسی عوامل تأثیرگذار بر توسعه بنگاه های کوچک و متوسط کشاورزی بوده است. تحقیق حاضر به لحاظ روش، از نوع تحقیقات توصیفی- پیمایشی محسوب می شود. جامعه آماری تحقیق را تمامی مدیران و صاحبان این بنگاه ها در استان زنجان تشکیل داده است (354N=) که با توجه به جدول بارتلت و همکاران (2001)، یک نمونه 220 نفری از آنها با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شد. داده ها با استفاده از یک پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شد. روایی پرسشنامه با نظر پانلی از کارشناسان مورد تأیید قرار گرفت. برای تعیین پایایی ابزار تحقیق پیش آزمون انجام گرفت که مقدار آلفای کرونباخ برای مقیاس اصلی پرسشنامه 79/0 بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل های عاملی اکتشافی و تأییدی انجام گرفت. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که 747/67 درصد از واریانس کل عوامل تأثیرگذار بر توسعه بنگاه های کوچک و متوسط کشاورزی را پنج عامل حمایتی (189/19 درصد)، مالی- تسهیلاتی (438/15 درصد)، قانونی- اداری (388/12 درصد)، آموزشی (720/11 درصد) و ارتباطی (012/9 درصد) تبیین کردند. همچنین، نتایج تحلیل عاملی تأییدی حاکی از آن بود که مقادیر t هر یک از پنج عامل اشاره شده از 96/1 بزرگتر بوده و این عوامل اثر مثبت و معنی داری در تبیین سازه ""عوامل تأثیرگذار بر توسعه بنگاه های کوچک و متوسط"" داشتند. با در نظر گرفتن یافته های تحقیق، می توان نتیجه گرفت که اجرای سیاست های حمایتی، اعطای تسهیلات و اعتبارات، تدوین قوانین مناسب و رفع موانع اداری، آموزش مدیران بنگاه ها و ایجاد ارتباط اثربخش بین بنگاه ها، پیش شرط های اصلی توسعه مطلوب بنگاه های کوچک و متوسط کشاورزی در استان زنجان به شمار می آیند.
بررسی عوامل موثر بر شکل گیری بنگاه های کوچک و متوسط در صنعت ورزش کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از مقاله حاضر بررسی عوامل موثر بر شکل گیری از بنگاه های کوچک و متوسط در صنعت ورزش کشورمی باشد.روش تحقیق حاضر پیمایشی از نوع کاربردی بوده که شکل میدانی انجام گرفته است. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل تمامی اساتید دانشگاهی و کارافرینان و افراد آگاه در این حوزه بودند. بدین منظور تعداد 35 استاد دانشگاهی با مدرک دکتری مدیریت ورزشی، تعداد 48 کارافرین منتخب در حوزه ورزش به عنوان نمونه تحقیق مشخص گردیدند. . پرسشنامه تحقیق حاضر، پرسشنامه محقق ساخت ای بود که روایی صوری و روایی سازه و همچنین پایایی آن مورد تایید قرار گرفت.به منظور تجزیه و تحلیل داده های تحقیق حاضر از روش های تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل مسیر به وسیله نرم افزار های SPSS و AMOS استفاده گردید.نتایج تحقیق حاضر نشان میدهد که در کل 5 عامل حدود 835/83 درصد از واریانس ها را شامل می شدند. نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد که عوامل تکنولوژی با تاثیر 459/0 بیشترین تاثیر بر شکل گیری از بنگاه های کوچک و متوسط در صنعت ورزش کشور را دارا بود. یافته های این پژوهش نشان داد که عوامل تکنولوژی در توفیق و شکل گیری کسب و کارهای کوچک و متوسط ورزشی تاکید داشتند.
مؤلفه های توسعه منابع انسانی سازمان های کوچک و متوسط (SMEs) برای دستیابی به عملکرد بهتر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی مؤلفه های توسعه منابع انسانی به منظور ارتقای عملکرد SMEs ایران در سه بعد رفتاری، ساختاری و زمینه ای صورت پذیرفته است. نوع پژوهش ازلحاظ هدف، کاربردی و روش آن براساس نحوه گردآوری داده ها، کمی کیفی بود. در فاز کیفی با مرور ادبیات و پیشینه تحقیق وگفتگو با صاحب نظران و خبرگان حوزه منابع انسانی و SMEs، مؤلفه های سه بعد رفتاری، ساختاری و زمینه ای استخراج و سپس با تشکیل پانل دلفی متشکل از 25 خبره در چهار دور، مؤلفه های نهایی شناسایی شد و در فاز کمی براساس جدول مورگان، 375 مدیر SMEs انتخاب شدند. نمونه گیری با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای انجام شد. مدل تحقیق در قالب 74 نشانگر در 12 متغیر مکنون برای دستیابی به سه متغیر مستقل مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج تحلیل ساختاری نشان داد، هر سه بعد، نقش معنی داری در توسعه منابع انسانی SMEs دارند و مبتنی بر آزمون فریدمن، اولویت بندی هر سه بعد مشخص شد. لذا نتیجه تحقیق نشان داد مؤلفه های ابعاد ساختاری، رفتاری و زمینه ای مؤثر بر توسعه منابع انسانی، به افزایش دانش و مهارت، بهبود نگرش و انگیزه کارکنان و درنتیجه افزایش عملکرد مالی و عملیاتی SMEs منجر شده است.