فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۳۶۱ تا ۶٬۳۸۰ مورد از کل ۵۵٬۵۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
اهداف: عرضه های اولیه نقطه عطف مهمی در بحث سرمایه گذاری محسوب می شوند. این نوع از سهام نه تنها کمبود منابع و محدودیت سرمایه ای پیش روی شرکت ها را برداشته و زمینه لازم را برای تأمین نقدینگی شرکت ها فراهم می کند، بلکه مجموعه ای گسترده از استراتژی های سرمایه گذاری را پیش روی شرکت ها قرار می دهد؛ از این رو، هدف اصلی بررسی رابطه علیت گرنجری بین تعداد عرضه های اولیه سهام با فاکتورهای کلان اقتصادی ازجمله تولیدات صنعتی، نرخ بهره به بدهی دولت، بازار سهام و نوسان ها بازار سهام ایران است.روش: به منظور دستیابی به هدف فوق از الگوی خودرگرسیون برداری (VAR) طی دوره زمانی 1398-1370 برای بررسی رابطه علیت گرنجری بین تعداد عرضه های اولیه سهام با متغیرهای کلان اقتصادی استفاده شده است.نتایج: یافته ها حاکی است که تعداد عرضه های اولیه علیت گرنجری رشد تولیدات صنعتی و نوسان های شاخص کل است و مشخص شد، تعداد عرضه اولیه، علت رشد شاخص کل و نوسانات بازار سهام و نرخ بهره به بدهی دولت بوده است. به این معنا که عوامل کلان اقتصادی ازجمله تولیدات صنعتی، نرخ بهره به بدهی دولت و بازار سهام به تکانه کوچک از تعداد عرضه های اولیه حساس است و پیامدهای کلان اقتصادی در ایران دارد. براساس نتایج حاصل شده ادعا می شود، منابع مالی به دست آمده از طریق تعداد عرضه های اولیه شرکت ها همه نباید صرف هزینه دولت شود و بهتر است، منابع مالی به دست آمده صرف توسعه و پیشرفت این شرکت ها و بازار سهام شود.
مدلسازی توسعه ظرفیت جذب دانش در شتاب دهنده های استارتاپ با رویکرد ساختاری-تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دانش سازمانی سال ششم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
113 - 150
حوزههای تخصصی:
موفقیت شتاب دهنده ها مستلزم رشد و بهبود مستمر ظرفیت جذب دانش از منابع درون و برون سازمانی است. در همین راستا پژوهش حاضر با هدف مدلسازی توسعه ظرفیت جذب دانش در شتاب دهنده های استارتاپ انجام گرفت. این پژوهش براساس هدف یک مطالعه کاربردی-توسعه ای است و براساس روش گردآوری داده ها یک مطالعه غیرآزمایشی (توصیفی) از نوع پیمایش مقطعی می باشد. همچنین در این مطالعه از روش پژوهش آمیخته (کیفی-کمی) استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه ISM بود. برای اعتبارسنجی بخش کیفی از ضریب هولستی استفاده شد. جامعه مورد مطالعه این پژوهش، شامل مدیران شتاب دهنده های استارتاپ است که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و با 15 مصاحبه به اشباع نظری دست پیدا شد. برای تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش تحلیل کیفی مضمون و نرم افزار Nvivo استفاده شد. سپس با استفاده از روش مدلسازی ساختاری-تفسیری به ارائه مدل پژوهش پرداخته شد. . در آخر با استفاده از تحلیل MICMACنوع متغیرها با توجه به اثرگذاری و تاثیر پذیری بر سایر متغیرها مشخص شده است، یافته های پژوهشی نشان داد توانمندی منابع انسانی تاثیرگذارترین مولفه می بشاد و در سطح 4 قرار گرفته است در نتیجه برای هرگونه برنامه و اقدام برای ارتقای ظرفیت جذب دانش در شتاب دهنده ها باید به نقش کلیدی و پایه ای این عامل توجه شود. این مولفه در ارتقای طرفیت جذب دانش در شتاب دهنده ها دارای قدرت نفوذ بالا و وابستگی پایینی می باشد و جزء اولویت های اقدام در توسعه جذب دانش در شتاب دهنده های استارتاپ می باشد.
ماموریت گرایی دانشگاه ها گامی موثر در راستای حکمرانی آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمرانی و توسعه دوره ۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
79 - 104
حوزههای تخصصی:
هدف: حکمرانی در نظام آموزش عالی یک ضرورت است و موفقیت آن در کشور ما برای تولید علم و دانش در گرو پایبندی دانشگاه به اصول و حکمرانی خوب است؛ این بدین معناست که دانشگاه باید در برابر جامعه، مردم و نهادهای مدنی پاسخگو و متکی به مشارکت دانشگاهیان و دانشجویان باشد. بدین منظور یکی از شیوه هایی که با توسل به آن مؤسسات آموزش عالی می توانند به این اهداف دست یابند، تدوین بیانیه مأموریت دانشگاه است. بیانیه مأموریت اساس برنامه های راهبردی و تدوین الگوهای ارزیابی مستمر پیشرفت با دانشگاه است.روش پژوهش: بر این اساس ابتدا ماموریت محوله هر دانشگاه با روش کیفی و از طریق مصاحبه و مطالعه اسناد فرادستی، به لحاظ سطح عملکردی و همچنین موضوع فعالیت آنها مشخص شده است تا دانشگاه بتواند چشم انداز و اهداف خود را بر این اساس تنظیم نماید.یافته ها: نتایج این مطالعه نشان می دهد که با ماموریت گرا کردن دانشگاه های کشور شاخص های مهم حکمرانی خوب آموزش عالی همانند، اثر بخشی و کارایی، عدالت، وضوح اختیارات و وظایف، پاسخگویی، شایسته سالاری، مشارکت و استقلال محقق خواهد شد.نتیجه گیری: نتایج حاصله نشان می دهد در مواردی شاخص های فرصت ساز محیطی برای دانشگاه در حد بالایی بوده منجر به ارتقا مقدار درجه برخورداری نهایی تلفیقی دانشگاه شده و سطح ماموریت آن را ارتقا داده است. که با توجه به جبرانی روش چند معیاره بکار گرفته شده دور از انتظار نیست. این موضوع بیانگر آن است که عدم توجه به شرایط محیطی بیرونی هر دانشگاه می تواند منجر به شناخت ناقص از جایگاه آن شود و به دنبال آن تخصیص منابع وضعیت مطلوب و بهینه ای نخواهد داشت. در این مطالعه برای نخستین بار به محیط بیرونی هر دانشگاه در ارزیابی جایگاه آن توجه شده است.
شگفت انگیز ترین مسیرخوشبختی با دانش کوچینگ
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی شگفت انگیز ترین مسیرخوشبختی با دانش کوچینگ صورت گرفته است. روش پژوهش توصیفی تحلیلی بوده است؛ به منظور گردآوری داده های لازم برای نیل به اهداف پژوهش، از منابع موجود و مرتبط با موضوع پژوهش فیش برداری شد و اطلاعات حاصل با شیوه های کیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. این مقاله، توصیف مختصر سوابق و تاریخچه ی کوچینگ و مهارت یا علم کوچینگ (مربیگری)، را بصورت مفهومی در این زمینه را مرور کرده است. سپس مفهوم آموزش علم کوچ و این دانش را به عنوان شاخه ای از دانش بشری را مورد بررسی عمیق قرار داده است و سپس مفهوم انگیزه و اثر بخشی آن در مسیر موفقیت همراه با کوچ و نظریات دانشمندان و بزرگان بیان شده است. در پایان مقاله، پیشنهادهایی کاربردی در مورد آموزش های گوناگون و بخصوص مزایا و معایب استفاده از علم کوچینگ ارائه شده است.
بررسی مولفه های امنیت سیاسی درحکمرانی شایسته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از دغدغه های اصلی اندیشمندان علوم انسانی در طول تاریخ رسیدن به الگوی حکمرانی شایسته بوده است. و با توجه به تهدیدات متنوعی که حکومتها و افراد جامعه با آن مواجه هستند،بررسی الگوی مطلوب امنیت سیاسی به منظور دستیابی به حکمرانی شایسته ضروری است.پژوهش حاضربا هدف بررسی زمینه های ایجاد امنیت سیاسی برای فرد،مردم و حاکمیت بر مبنی حکمرانی شایسته به رشته تحریر درآمده است.
روش شناسی: به منظور تحلیل داده از روش کیفی، تحلیل مضمون استفاده شده است، و از بین روش های مختلف تحلیل مضمون در این مقاله از روش شبکه مضامین آترید و استرلینگ که توسط آن داده های کیفی تقسیم بندی، طبقه بندی، تلخیص و بازسازی می گردند. استفاده شده است
یافته ها: بر اساس نتایج پژوهش، تعداد 8 مولفه به عنوان مولفه های امنیت سیاسی بر اساس شاخص های حکمرانی شایسته احصاء گردید.
نتایج: سیاستمداران و کارکزاران کشور به منظور دست یابی به حکمرانی شایسته می بایست امنیت سیاسی را در تمامی اقدامات خود مدنظر داشته باشند و لازمه رسیدن به حکمرانی شایسته، برقراری امنیت سیاسی از سوی حکمران برای مردم و از سوی مردم برای حکمران می باشد که در مقاله به آن پرداخته شده است.
شناسایی مولفه های رفتار حسابگرانه در سازمانها
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۸۵ (جلد ۲)
142 - 158
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی از انجام این پژوهش شناسایی مولفه های رفتار حسابگرانه در سازمانها است،لذا از نظر هدف کاربردی و بر اساس ماهیت و روش توصیفی-پیمایشی (( پرسشنامه کیفی(شامل دو پرسشنامه باز و بسته برای هر یک از مؤلفه های دلفی کیفی )وپرسشنامه کمی( پرسشنامه مقایسه زوجی وپرسشنامه دیمتل ) ))است. در این تحقیق از روش آمیخته (کمی-کیفی) جهت تحلیل داده-ها استفاده شده است. روش نمونه گیری در فاز کیفی بصورت گلوله برفی می باشد. جامعه ی آماری در این بخش اسناد و سوابق بالادستی و مقالات و پایان نامه های مرتبط با این حوزه بود. جامعه آماری در فاز کمّی، مرتبط با قسمت تجزیه و تحلیل تصمیم گیری چندمعیاره می باشد برای محاسبه تعداد خبرگان از تکنیک گلوله برفی استفاده شد که در نهایت 14 مصاحبه با خبرگان صورت گرفت که به نقطه اشباع رسید. درگام اول به بررسی و شناسایی عوامل و معیارهای رفتار حسابگرانه از طریق تحلیل محتوای اسناد و مدارک پرداختیم . در ادامه غربال مولفه های اصلی و راهکارها از طریق روش دلفی کیفی صورت گرفت. بر این اساس با توجه به طیف لیکرت توسط آزمون میانگین گیری و انحراف معیار مولفه ها به شناسایی معیارهای رفتار حسابگرانه پرداخته شد.
اثربخشی تنظیم گر شبکه پرداخت در شناسایی دقیق و احصاء به لحظه مالیات وجوه خرید از پذیرندگان مشمول مالیات در شبکه پرداخت ایران
حوزههای تخصصی:
تنظیم گر خدمات شبکه پرداخت در ایران علاوه بر نظارت بر انطباق فعالیت ها در شبکه پرداخت مطابق با الزامات قانونی اطلاعاتی را از پذیرندگان و تراکنش های آن ها در اختیار دارد که امکان بهره برداری از آن در چاچوب قانون برای نهادهای مرتبط را میسر می سازد. سازمان امور مالیاتی از جمله نهادهایی است که می تواند از این اطلاعات جهت شناسایی و دریافت مالیات استفاده نماید. در این پژوهش اثر بخش بودن اقدامات تنظیم گر شبکه پرداخت در اکوسیستم صنعت پرداخت ایران که وجه مشترک با فعالیت های سازمان امور مالیاتی دارد مورد بررسی قرار گرفت. متغیرهای پنهان مورد بررسی، شامل انطباق اطلاعات اصلی پذیرندگان و مودیان، انطباق محل کسب وکار با پرونده مالیاتی، شناسایی تراکنش، کسر مالیات از تراکنش و ارسال گزارش است. روش این پژوهش از منظر هدف کاربردی و از حیث روش، توصیفی پیمایشی است. نتایج تحلیل اطلاعات استخراج شده از پرسشنامه حاکی از تایید اثربخشی تنظیم گر شبکه پرداخت در شناسایی دقیق و احصاء به لحظه مالیات وجوه خرید از پذیرندگان مشمول مالیات در شبکه پرداخت ایران است.
ارائه الگوی پارادایمی توسعه گردشگری خلاق روستایی (مورد مطالعه: روستاهای هدف گردشگری استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۴
217 - 259
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی و تبیین الگوی توسعه گردشگری خلاق روستایی در روستاهای هدف گردشگری استان کرمانشاه انجام شده است. پژوهش از نوع کیفی و مبتنی بر نظریه پردازی داده بنیاد است. جامعه مورد مطالعه را دهیاران روستاهای هدف گردشگری، مدیران خانه های بوم گردی، شوراهای روستاها، خبرگان بومی، اساتید دانشگاه در رشته گردشگری و مطلعان کلیدی تشکیل دادند. نمونه گیری به روش هدفمند و گلوله برفی انجام شده است. بر این اساس، تعداد 23 مصاحبه با مشارکت کنندگان در پژوهش انجام شد و اشباع نظری در مصاحبه 19 حاصل گردید. داده ها با استفاده از مصاحبه عمیق نیمه ساختارمند گردآوری و با استفاده از راهبرد اشتراوس و کوربین تحلیل شدند. به منظور سنجش روایی و رعایت ویژگی های کیفی پژوهش، اعتباربخشی داده ها حین انجام مصاحبه ها از معیارهای چهارگانه لینکُلن و گوبا (قابلیت اعتبار، قابلیت انتقال پذیری و تناسب، قابلیت اطمینان و ثبات و قابلیت تصدیق) استفاده شد. پایایی پژوهش با استفاده از فرمول پایایی هولستی (82 درصد) محاسبه گردید. نتایج تحلیل محتوای استقرایی، طی سه رویه کدگذاری باز، محوری و انتخابی به شناسایی تعداد 120 کد اولیه، 32 کد محوری و 6 عامل منتج شد. در نهایت، الگوی گردشگری خلاق روستایی طراحی و ارائه گردید که در آن «گردشگری خلاق روستایی» به عنوان پدیده محوری متأثر از عوامل علی پژوهش انتخاب شد. عوامل زمینه ای و مداخله گر به همراه پدیده محوری راهبردهای توسعه گردشگری خلاق روستایی را شکل دادند و پیامدهایی همچون افزایش سرمایه گذاری های بخش خصوصی، سوق دادن درآمد از مناطق شهری به روستا، جلوگیری از مهاجرت به شهرها، افزایش نرخ اشتغال، بازگشت به روستا و توسعه فرهنگی و حس همکاری در منطقه شناسایی شدند.
شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر بر ریسک حمل ونقل در زنجیره تأمین صنایع غذایی با رویکرد دلفی و کوپراس خاکستری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت صنعتی سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۱
263 - 295
حوزههای تخصصی:
به منظور تبیین چارچوبی برای مدیریت ریسک حمل ونقل در زنجیره تأمین صنایع غذایی، ابتدا بر اساس پیشینه پژوهش، 12 ریسک که می توانند منجر به ایجاد اختلال در حمل و نقل در زنجیره تامین صنایع غذایی شوند شناسایی شده اند. با استفاده از روش دلفی و کسب نظر از 15 خبره دانشگاهی و صنعتی و در 3 مرحله، ریسک ها نهایی شده و با کسب نظر از خبرگان، راهکارهای مواجهه با ریسک های حاضر نیز معین شده است. با بکارگیری روش دیمتل خاکستری به بررسی نحوه تعامل ریسک ها پرداخته شد. نتایج نشان داد که ریسک های مشکلات آب و هوایی ، بلایای طبیعی، نیروی کار ماهر ناکافی/ اعتصابات کارگری، ظرفیت نامناسب زیرساخت هاو تورم و تغییر نرخ ارز از جمله ریسک هایی هستند که بیشتر روی سایر ریسک ها اثر می گذارند تا اینکه بخواهند از آنها اثر بپذیرند. سپس با استفاده از روش کوپراس خاکستری نیز به رتبه بندی راهکارهای مواجهه با ریسک که با کسب نظرات خبرگان شناسایی شدند؛ پرداخته شده است. نتایج نشان داد که تعریف شاخص های عملکردی کلیدی اولویت اول را در میان راهکارها دارد. به همین دلیل، به مدیران پیشنهاد می شود که به منظور دست یابی به زنجیره تامین استوار و مدیریت ریسک فعالانه، پس از شناسایی ذینفعان و فرآیندهای حیاتی، توافق بر سر جریان مالی در هر موقعیت به دست آمده و نقشه جریان ارزش ترسیم شود. به این صورت اقدامات پیشگیرانه برای کاهش ریسک زنجیره تامین ممکن شده و می توان برای شرایط پیش بینی نشده یک طرح اضطراری تهیه نمود تا تاب آوری افزایش یابد.
Designing an Optimal Selection Model of Transportation Network in A Multi-level Supply Chain Using Game Theory(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Modern organizations’ strategy is reducing inventory, production cycle time, transportation cost, quality cost, while increasing competitiveness to maximize its benefits. Supply chain management, as part of an organization’s strategy, involves several stakeholders with different interests, each controlling part of the chain and pursuing different goals. This paper presents a comprehensive multi-level model of a supply chain consisting of several simultaneous stakeholders in a systematic way. The developed model first, consider the various transportation factors, such as distribution of goods for various members of the supply chain to achieves the lowest transportation cost at different levels, for both transporting parts and products. The model also provides lowest costs of purchase and production by considering the costs of maintenance, supply shortages and shortage, for all the involved parties. In addition, a competition in the context of a game to select the optimal situation between the stakeholders of the supply chain has been considered to make the best decision in terms of a participatory game by considering different scenarios. Through applying the principles of the game theory, various scenarios were developed to optimize the benefits of parties and to achieve the optimal design. The results of a numerical example showed that the answer provided by the game theory for the value of the objective function was less than the answers of the transport problem, despite the deficit penalty. Therefore, it can be concluded that game theory can achieve a better answer by considering the conditions of alliance between participants in a collaborative game.
Dentifying and explaining a model for improving DNA genetic codes (Case study: Isfahan Tokafulad Holding Companies)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Journal of System Management, Volume ۹, Issue ۳, Summer ۲۰۲۳
209 - 228
حوزههای تخصصی:
Organizational DNA expresses a method of investigation, thinking, reflection and thought about organizations, which examines the patterns of organizations, management practices, leadership style and other concepts related to the organization. Organizational DNA uses very diverse approaches to understand and recognize the organization, instead of organizational models and forms, by examining issues such as teamwork, decision-making, and development and improvement of human resources as separate or at least independent variables. In this research, by using the theoretical framework and using quantitative and qualitative methods, it has been done to identify the dominant DNA in Tocafulad Holding companies and determine the relationship model of hidden components using covariance analysis. The statistical population includes 435 employees of Isfahan Tokafulad companies and 6 company experts who used a mixed or mixed design to conduct the research. The technique of structural equations has been used to improve the model and evaluate the components and indicators to check and identify the model. In order to answer the research question, the steps are: 1) presentation of the conceptual model of the relationship between the corporate DNA and the investigated components, 2) quantitative evaluation of the components and indicators of the model, 3) determining the mutual influence of the hidden variables and the obvious variables of the model and 4) the relationship Between the apparent variables of the components with each other and the verification of the initial conceptual model has been carried out and then the model has been improved and finally the dominant DNA has been determined. The research showed that semantic DNA with a factor load of 0.93 is the dominant DNA in 4 out of 6 companies under investigation. It was also found that planning and payment system are the least important and change processes are the most important in line with the improvement model. In the improved model based on covariance analysis, the mutual effects of payment system and planning with mission, leadership style with teamwork, performance management with decision-making, interpersonal relations with change processes and change processes with work group should be considered.
A Mathematical Model for Measuring Corporate Governance using Multi-Criteria Decision Making (MCDM)Technique(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
There has not been presented any comprehensive index for Corporate Governance in spite of its crucial role in resolution and responsiveness. Although diverse methods have been sought for measuring the Corporate Governance in the previous studies, in this study, a comprehensive index is proposed for measuring Corporate Governance taking other indexes into account through mathematical equations. For testing the designed model’s functionality, a set of data related to 149 firms from 2014 to 2019 has been used jointly, too. To do so, a questionnaire, which asks the experts their idea about the weight and significance of the criteria of measuring the Corporate Governance of the firm, is made and distributed and the weight and significance of the criteria were determined through one method of multi-criteria decision model (Shannon Entropy). To measure the changeable hidden relationship which exists in this study of the Corporate Governance, provided with the measurement items, a confirmatory factorial analysis was taken, too; results show that the supposed model has been a proper index for Corporate Governance. This mixed index includes criteria such as the board of directors' size, independence, meetings, and its education, the CEO's permanence, the size, independence, financial specialty, financial experience, tenure and the meetings of the auditors hip committee, ownership concentration, organizational ownership, governmental ownership, deals with the dependent persons, the quality of the disclosure, proper information and weaknesses if the internal controls,
بهینه سازی شبکه زنجیره تامین زیست توده در چهار سطح(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
آلایندگی بر اثر دفن زیست توده ها، امکان تولید انرژی پاک از زیست تودهها و تقاضای زیاد برای دریافت انرژی، بهینه سازی شبکه زنجیره تامین زیست توده را مهم و ضروری ساخته است. هدف این مقاله، بهینه سازی شبکه زنجیره تامین زیست توده در چهار سطح به منظور کاهش هزینه های اقتصادی و زیست محیطی است. مهم ترین شکاف پژوهشی برطرف شده در این مقاله، تعیین خروجیهای مطلوب و نامطلوب زیست توده ها در مراکز تفکیک سازی و در نظرگرفتن حالت چند دوره ای، چندمحصولی با وسایل حمل و نقل ناهمگن است. مدل پژوهش، دو هدفه برنامهریزی خطی عدد صحیح مختلط با عدم قطعیت و اختلال است بدین منظور چهار سناریو، طراحی گردید. مدل با روش الگوریتم ژنتیک و MOPSO و با نرم افزار پایتون حل گردید.اعتبارسنجی مدل، در یک مورد مطالعه ای واقعی در استان فارس بررسی شده است. مدل پیشنهادی توانسته است پایداری و تاب آوری را همزمان، پیاده سازی نماید که موجب کاهش هزینه ها، کاهش انتشار کربن و افزایش تجاری شدن تولید انرژی از زیست توده ها شده است از اینرو سبب افزایش تمایل سرمایه گذاران به سرمایه گذاری در این شبکه از زنجیره تامین میشود مدل پیشنهادی میزان تولید انرژی را 1/2 درصد نسبت به زمانی که خروجیهای مطلوب و نامطلوب در نظر گرفته نشوند کمتر تشان می دهد یعنی به واقعیت بسیار نزدیکتر می کند. با انجام تحلیل حساسیت بر روی داده های واقعی، کارایی مدل اثبات گردید.
تحلیل نقش جهت گیری کارآفرینانه در تقویت عملکرد شرکت در صنعت گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۳
193 - 228
حوزههای تخصصی:
در تحقیق حاضر تأثیرات نوآوری جویی، پیش نگری و ریسک پذیری به عنوان ابعاد جهت گیری کارآفرینانه بر عملکرد شرکت های بخش گردشگری با درنظر گرفتن قابلیت های بازاریابی به عنوان متغیر میانجی و فرهنگ یادگیرنده به عنوان متغیر تعدیل گر بررسی شده است. نوع پژوهش از نظر هدف کاربردی و به لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات توصیفی از نوع پیمایشی و براساس مدل سازی معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش، شرکت ها و کسب وکارهای فعال در حوزه گردشگری در استان تهران بودند. در این راستا 103 پرسشنامه تکمیل شد و مورد بررسی قرار گرفت. نتایج پیمایش نشان می دهد پیش نگری و نوآوری جویی اثر مثبت معناداری بر عملکرد دارند و قابلیت های بازاریابی در این رابطه نقش میانجی را ایفا می کنند؛ اما اثر ریسک پذیری بر عملکرد معنادار نیست. اگرچه نقش تعدیل گر فرهنگ یادگیرنده تأیید نشد، اما تأثیر مثبت آن به عنوان متغیری مستقل بر قابلیت های بازاریابی معنادار است.
طراحی زنجیره تأمین چند دوره ای-چندسطحی جهت کالاهای فاسدشدنی با دوره عمر ثابت در شرایط عدم اطمینان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت صنعتی سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۰
129 - 172
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر طراحی زنجیره تامین چهار سطحی کالاهای فاسدشدنی شامل کارخانجات تولیدی، مراکز توزیع، عمده فروشان و خرده فروشان در شرایط عدم اطمینان در پارامترهای مهم را مدنظر قرار داده است و به منظور اتخاذ تصمیمات مهم در سطوح استراتژیک و تاکتیکال از جمله مکان، تعداد و اندازه مراکز توزیع و عمده فروشان، سطح موجودی در مراکز انبارش کالا، تعیین میزان جریان کالا میان تسهیلات در سطوح مختلف زنجیره تامین و همچنین انتخاب نوع وسیله حمل و نقل کالا میان تسهیلات از یک مدل ریاضی سه هدفه بهره می برد. اهداف شامل حداقل سازی هزینه کل مورد انتظار در زنجیره تامین، دستیابی به کمترین زمان سفر کالا در زنجیره و در عین حال حداقل نمودن میزان انحراف از تقاضای مشتریان می باشد. مدل ارائه شده تلاش می کند ضمن توجه به عدم اطمینان محیطی و در نظر گرفتن سناریوهای عملیاتی مختلف و همچنین رویکرد احتمالی در پارامترهای مهم، با در نظر گرفتن دوره عمر محصول، نرخ متفاوت فساد کالا در تسهیلات مختلف انبارش، ظرفیت متفاوت تسهیلات در سناریوهای مختلف و همچنین در نظر گرفتن روش های مختلف حمل و نقل محصول با نرخ های مختلف فساد کالا، نقصان تحقیقات قبلی در حوزه طراحی زنجیره تامین کالاهای فاسدشدنی را پوشش دهد. با توجه به چند هدفه بودن مدل و همچنین لزوم ایجاد انعطاف در تصمیم گیری برای تصمیم گیران، این پژوهش از تکینک محدوده میان بخشی نرمال (NBI) که به تصمیم گیرندگان امکان انتخاب مطلوب ترین راه حل با توجه به درجه اهمیت اهداف مختلف را می دهد استفاده نموده است. به منظور حل مدل ریاضی از نرم افزار GAMS 24 و حل کننده MILP استفاده شده است.
مدلی برای بلوغ هوشمندی کسب وکار در حوزه مراقبت های سلامت بر پایه ترکیب روش های دلفی و DEMATEL-ANP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بلوغ هوشمندی کسب وکار که هدف اصلی این پژوهش است، نقش مهمی در تصمیم گیری، برنامه ریزی، کنترل و نظارت هوشمند در حوزه مراقبت های سلامت دارد. بصورت کلی، به منظور شناسایی عوامل موثر از روش دلفی و تجمیع نظرات خبرگان استفاده گردید و به منظور تاثیرگذاری و تاثیرپذیری شاخص ها و در نهایت اولویت بندی آن ها از ترکیب روش دیمتل و فرآیند تحلیل شبکه بهره گرفته شد. نمونه آماری شامل 20 نفر از خبرگان هدفمند دانشگاهی و کارشناسان حوزه مراقب های سلامت هستند. گردآوری داده ها در هر دو بخش از طریق پرسشنامه صورت پذیرفت. طبق نتایج بخش دلفی، 26 شاخص اصلی نهایی شده در تحقیق، شناسایی شد که در سه دسته اصلی شامل معیارهای سازمانی، فرآیندی و فناوری تقسیم بندی می شوند. طبق نتایج بخش دیمتل و فرآیند تحلیل شبکه به ترتیب معیارهای زیرساخت فنی انعطاف پذیر و قابل توسعه (سخت افزاری و نرم افزاری)، کیفیت داده و سیستم و تعریف درست از مشکلات و فرایندهای هوشمندی کسب وکار به عنوان سه معیار با رتبه برتر در بلوغ هوشمندی کسب وکار اولویت دهی شدند. مدل بلوغ هوشمندی کسب وکار پیشنهادی پژوهش، می تواند نقشه راهی برای پیاده سازی موفق بلوغ هوشمندی کسب وکار در حوزه مراقبت های سلامت باشد.
هوش مصنوعی و بلاکچین در حسابداری و حسابرسی
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸۲ (جلد ۲)
224 - 229
حوزههای تخصصی:
هوش مصنوعی کاربردهای بسیار زیادی دارد که در زمینه حسابداری و حسابرسی هم نقش بزرگی را ایفا کرده است. هوش مصنوعی از رفتارهای انسان مانند استدلال و یادگیری و همینطور حل مسئله را تقلید می کند. در این دوره با استفاده از فناوری اطلاعات استفاده از اطلاعات و پردازش آنها باعث شده که حسابداران با روش های جدیدی مواجه بشوند و همین موضوع بر سامانه های اطلاعات حسابداری بسیار پررنگ تر شده است. با استفاده از هوش مصنوعی در حسابداری و حسابرسی می توان تمام روابط بین متغیرها که پیدا شده اند و یا برخی پیدا نشده اند را لحاظ کرد و همینطور یکی دیگر از تکنولوژی های جدید که در سال های اخیر بسیار مورد توجه قرار گرفته است بلاکچین می باشد که در ابتدا برای نگهداری و ذخیره سازی ارزهای دیجیتال مورد استفاده قرار می گرفت اما با معرفی بهتر این تکنولوژی و کاربردهای فراوان آن در زمینه حسابداری و حسابرسی ها و کنترل بازارهای مالی و ... مورد توجه بسیاری از سازمان ها و شرکت های فعال قرار گرفت.
The Influence of the Shadow Economy on the Financial Security of Ukraine in the Conditions of Informatization of Society(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The article presents the results of the analysis of the indicators of the level of the shadow economy in Ukraine in the period from 2010 to 2020. The level of shadow economy calculated on the basis of such methods as: unprofitable enterprises, monetary, population expenditures - retail trade - services and electricity was used for the analysis. The causes and consequences of shadow economic activity in Ukraine are given. The study found that the downward trend in the shadow economy persists despite the spread of the negative effects of the COVID - 19 pandemic and declining real GDP. In particular, three of the four methods used to assess the level of the shadow economy recorded a decrease in the level of the shadow economy (the method of "population expenditure - retail trade and services"; the electric method; the monetary method). At the same time, the method of enterprise losses showed an increase in the shadow economy, which is largely due to a significant deterioration in the financial situation of enterprises under the restrictions imposed to prevent the rapid spread of the coronavirus pandemic in the world and Ukraine, as well as logistical problems. The practical value of the results is determined by the fact that the conclusions and proposals can be used to more accurately and objectively calculate the level of the shadow economy, which in turn can be the basis for effective decisions to de-shadow and legalize Ukraine's economy.
ارائه الگویی برای توسعه و عملیاتی شدن کارآفرینی در دانشگاه آزاد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال هفدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۶
199 - 167
حوزههای تخصصی:
نقش دانشگاه ها در توسعه اقتصادی و اجتماعی در سال های اخیر، موضوع بحث محققان و سیاست گذاران آموزش عالی بوده؛ به طوری که در نظر آنان، دانشگاه های کارآفرین به عنوان بازیگر کلیدی رقابت، رشد اقتصادی و ثروت شناخته می شوند. در این راستا پژوهش آمیخته (کیفی - کمی) حاضر، به ارائه الگویی برای توسعه و عملیاتی شدن کارآفرینی در دانشگاه آزاد اسلامی پرداخته است. در بخش آمار کیفی، نمونه آماری شامل 20 نفرازمسئولان دانشگاه، مدیران کارآفرین، استادان، مدیران پارک علم و فناوری، متخصصان در حوزه کارآفرینی، مدیران شرکت های دانش بنیان، شرکت های خصوصی، مسئولان آموزش بازرگانی، ریاست پارک علم و فناوری، مدیرعامل شرکت رباتیک و دانشجویان بودند که به صورت هدفمند انتخاب شدند و مورد مصاحبه قرار گرفتند. نمونه بخش کمی نیز 365 نفر بود که به سؤالات پرسشنامه پاسخ دادند. برای تجزیه وتحلیل داده های بخش کیفی از فرایند کدگذاری (باز، محوری و انتخابی) و برای داده های بخش کمی از نرم افزار Amosاستفاده شد. یافته های پژوهش در بخش کیفی، حاکی از آن بود که الگو، شامل ابعاد زیرساختی، مدیریتی، منابع انسانی محیطی و عملیاتی است. در بخش کمی هم شاخص های مدل، برازش مناسبی را نشان می دهند. سطح پوشش p value برابر با 0.313 بوده که بیانگر مناسب بودن برازش مدل است؛ از طرف دیگر، ریشه میانگین مربعات خطای برآورد- به عنوان شاخصی مهم- دارای مقدار 0.07 بوده که کمتر از 0.1 است؛ دیگرشاخص های برازش الگو مانند TLI0/92؛NFI 0/951؛ CFI 0.94؛ IFI 0.94؛ RFI 0.911 و شاخص کای اسکور بهنجارشده به درجه آزادی 1.45، نشان دهنده برازش مطلوب و تأیید الگو هستند.
رابطه افشای مسئولیت پذیری اجتماعی با ریسک سقوط قیمت سهام با توجه به نقش تعدیلگر عملکرد شرکت
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸۱ (جلد ۱)
239 - 253
حوزههای تخصصی:
رابطه افشای مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت با ریسک سقوط قیمت سهام به دلیل اثرات نظارتی، اثرات غیرمستقیم و اثرات نامشخص برخی از عوامل مداخله گر پیچیده است. هدف این پژوهش بررسی رابطه افشای مسئولیت پذیری اجتماعی با ریسک سقوط قیمت سهام با توجه به نقش تعدیلگر عملکرد شرکت می باشد. اطلاعات مورد نیاز این پژوهش برگرفته از صورت های مالی 168 شرکت در بازه زمانی 1393-1400 می باشد. پژوهش انجام شده از نظر نوع هدف جزء پژوهش های کاربردی است و روش پژوهش از نظر ماهیت و محتوایی همبستگی می باشد و برای تجزیه وتحلیل فرضیه از تحلیل پانلی کمک گرفته شده است. نتایج بدست آمده نشان داد بین افشای مسئولیت پذیری اجتماعی و ریسک سقوط قیمت سهام رابطه منفی وجود دارد؛ اما این رابطه معنی دار نیست؛ همچنین عملکرد شرکت بر رابطه بین افشای مسئولیت پذیری اجتماعی و ریسک سقوط قیمت سهام تأثیرگذار نیست. این رابطه منفی مطابق با نظریه تعادل است که نشان می دهد شرکت هایی که به طور فعال مسئولیت اجتماعی خود را انجام می دهند، احتمال بیشتری دارد که اطلاعات بیشتری را منتشر کنند و شفافیت را افزایش داده و عدم تقارن اطلاعاتی را کاهش دهند.