
قضاوت و تصمیم گیری در حسابداری
قضاوت و تصمیم گیری در حسابداری دوره 2 پاییز 1402 شماره 3 (پیاپی 7) (مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
مقالات
حوزههای تخصصی:
جریان نقد عملیاتی به عنوان یک شاخص عملکرد برای استفاده کنندگان به شمار می رود که اطلاعات کاملی را از وضعیت عملیاتی شرکت ارائه می دهد اما، مدیریت در جهت رسیدن به اهداف خود ممکن است به دستکاری اطلاعات جریان های نقد عملیاتی بپردازد. بنابراین، نیاز به حسابرس جهت بررسی و نظارت بر اطلاعات ایجاد می شود. حسابرس با انطباق صورت های مالی با استانداردهای حسابداری و کشف این دستکاری به ارائه اظهارنظر تعدیل شده می پردازد. همچنین حضور حسابرسان رتبه برتر و کنترل های داخلی منجر به نظارت قوی تر در شرکت و تعدیل این ارتباط می شوند. با توجه به اهمیت این موضوع و خلاء پژوهشی، مطالعه حاضر به بررسی رابطه دستکاری جریان نقد عملیاتی و اظهارنظر حسابرس با توجه به نقش تعدیل گر کنترل داخلی و حسابرس رتبه اول می پردازد. در این راستا نمونه ای شامل 130 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران انتخاب گردید. بررسی نتایج حاصل از آزمون رگرسیون چندگانه نشان داد که شرکت هایی که دستکاری جریان نقدی عملیاتی بیشتری انجام می دهند با گزارش تعدیل شده حسابرسی بیشتری روبه رو می شوند. همچنین، حضور مؤسسات رتبه اول حسابرس در شرکت منجر به تشدید رابطه دستکاری جریان نقد عملیاتی و گزارش حسابرسی می شود. اما، کنترل های داخلی در شرکت قادر به تأثیرگذاری بر رابطه دستکاری جریان نقد عملیاتی و گزارش حسابرسی نمی باشد.
ارتباط میان کارآیی مدیران در ایجاد جریان نقد عملیاتی و مدیریت سود واقعی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مدیریت واحد تجاری همواره باید به دنبال فرصت هایی باشد تا ارزش شرکت را افزایش دهد. بدون ایجاد وجوه نقد کافی، نمی توان محصولات جدید تولید نمود و به فروش رساند، از این رو، ارزش شرکت بدون ایجاد وجوه نقد عملیاتی کافی بهبود نمی یابد. بنابراین، هدف این پژوهش آن است تا در راستای اهداف گزارشگری مالی، کارایی مدیران در ایجاد جریان نقد عملیاتی را بر اساس تحلیل پوششی داده ها اندازه گیری نماید و سپس رابطه میان نمره کارایی را با مدیریت سود واقعی مورد بررسی قرار دهد. جامعه آماری تحقیق شامل 550 شرکت از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران که از این تعداد 120 شرکت به عنوان نمونه تحقیق به روش حذف سیستماتیک انتخاب شده اند. مبانی نظری و داده های پژوهش طبق مطالعات کتابخانه ای جمع آوری شده است. برای تحلیل های آماری از رگرسیون خطی چندمتغیره استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد کارایی مدیران در ایجاد جریان نقد عملیاتی طی دوره پژوهش، روندی نزولی است. همچنین کارایی مدیران در ایجاد جریان نقد عملیاتی رابطه ای منفی و معنی دار با مدیریت سود واقعی دارد.
کارایی مدیریت، تأخیر در تعدیل قیمت سهام و کارایی اطلاعاتی قیمت سهام(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در واقع به هنگام بودن کشف قیمت، اشاره به سرعت منظور شدن اطلاعات در قیمت ها دارد. از نظر منطقی، دلیلی بر یکسان بودن سرعت انعکاس کلیه ی اطلاعات مربوط به شرکت، در قیمت سهام وجود ندارد. همچنین دلیلی بر یکسان بودن سرعت کشف قیمت سهام کلیه ی شرکت های فعال در بازار وجود ندارد. تعدیل قیمت سهام به رویدادهای جدید به حدی سریع انجام می شود که از طریق اطلاعات موجود امکان پیش بینی و کسب سود اضافی امکان پذیر نمی باشد. از طرفی مدیران کاراتر، قادر به پیش بینی تغییرات در شرایط اقتصادی که می تواند بر فعالیت های شرکت تأثیرگذار باشد، هستند. همچنین آن ها به منظور افزایش اعتماد سرمایه گذاران به شرکت، اطلاعات باکیفیت تری را در اختیار آن ها قرار می دهند و از این طریق عدم تقارن اطلاعاتی کاهش می یابد. با کاهش عدم تقارن اطلاعاتی، کارایی اطلاعاتی قیمت سهام افزایش و تأخیر در تعدیل قیمت سهام کاهش می یابد. در این پژوهش، جهت سنجش کارایی اطلاعاتی قیمت سهام، از کارایی اطلاعاتی قیمت سهام استفاده گردیده و با عنایت به اهمیت کارایی و توانایی مدیران، به بررسی تأثیر کارایی مدیران بر کارایی اطلاعاتی قیمت سهام و تأخیر در تعدیل قیمت سهام پرداخته شده است. با استفاده از نمونه ای شامل 113 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و استفاده از رگرسیون چندمتغیره جهت آزمون فرضیه ها، نتایج تحقیق مبین این موضوع است که افزایش کارایی مدیران سبب کاهش تأخیر در تعدیل قیمت سهام می شود. ضمن این که نتایج مبین تأثیر معنی دار مثبت کارایی مدیران بر کارایی اطلاعاتی قیمت سهام بوده است
اثر قدرت و دانش مالی مدیرعامل بر رابطه بین ریسک سازمانی و عملکرد شرکت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه اثر قدرت و دانش مالی مدیرعامل بر رابطه بین ریسک سازمانی با عملکرد شرکت بررسی شده است. با روش غربال گری منظم 102 شرکت به عنوان نمونه از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران انتخاب شد. آزمون ها با الگوی داده های تابلویی با اثرات ثابت انجام شده است. نتایج نشان داد ریسک سازمانی با عملکرد شرکت رابطه منفی و معنادار دارد بنابراین با افزایش ریسک های شرکت، عملکرد شرکت ضعیف و بازدهی کاهش می یابد. قدرت مدیرعامل با عملکرد شرکت رابطه منفی و معنادار دارد، لذا، قدرت مدیران عامل با وظیفه دوگانه، زمینه فرصت طلبی آنها را در جهت منافع خودشان فراهم می کنند. دانش مالی مدیران عامل با عملکرد شرکت رابطه مثبت و معناداری دارد، بنابراین دانش مالی آن ها موجب بهبود مکانیزم های راهبری شرکتی و بهبود عملکرد شرکت می گردد. اما قدرت و دانش مالی مدیران عامل بر رابطه ریسک سازمانی با عملکرد اثر نداشته است.
هوش مصنوعی و تصمیم گیری اخلاقی در حسابداری و حسابرسی: تحلیل چالش های مرتبط(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر، چالش های اخلاقی کاربرد سیستم های حسابداری مبتنی بر هوش مصنوعی برای تصمیم گیری را بررسی و در چارچوب مدل چهارمؤلفه ای رست در باب تصمیم گیری صحیح ارائه می نماید. مقاله پیش رو به ادبیات مربوط به حسابداری به عنوان یک عامل ذهنی همانند عملکرد یک واسطه در زمینه اجتماعی - مادی کمک می کند. این کار با ارائه یک استدلال قوی صورت می پذیرد که هوش مصنوعی به تنهایی، علی رغم نقش توانمندکننده و واسطه ای که در حسابداری دارد، نمی تواند تصمیمات اخلاقی حسابداری بگیرد، زیرا از نظر مدل رست فاقد پیش شرط های لازم است. علاوه بر این، از آنجایی که هوش مصنوعی با وجود یادگیری مستقل و شیوه های انطباقی، مقید به اهداف از پیش تعیین شده توسط انسان ها بوده، فاقد بی طرفی واقعی است. موضوع مورد بحث در بین 138 مقاله از 43 مجله معتبر بین المللی حسابداری بررسی شده است. در کدگذاری موضوعی مقالات انتخاب شده، پنج چالش اخلاقی عمده تصمیم گیری مبتنی بر هوش مصنوعی در حسابداری شناسایی گردید که عبارتنداز: بی طرفی، حریم خصوصی، شفافیت، پاسخگویی و قابل اعتمادبودن. با استفاده از مؤلفه های مدل رست برای تصمیم گیری اخلاقی به عنوان چارچوبی پایدار برای ساختار مورد بحث، می توان چالش ها و ارتباط آنها را برای همکاری آینده انسان و ماشین در دفاتر مختلف بین انسان ها و هوش مصنوعی، مورد بحث قرار داد. از این رو علاوه بر درک فرآیند مناسب تصمیم گیری در حسابداری بر اساس هوش مصنوعی پیشنهاد می شود که فرآیندهای حسابرسی مستقل و داخلی نیز از نظر مهارت ها و آگاهی، تطبیق داده شوند تا از تصمیم گیری اخلاقی مبتنی بر هوش مصنوعی اطمینان حاصل شود.
تأثیر ویژگی های حسابرس و ساختار هیئت مدیره بر احتمال وقوع تقلب در صورت های مالی شرکت های تجاری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
کشف تقلب از دیرباز موردتوجه حسابرسان مستقل، داخلی و نهادهای حرفه ای بوده و بر همین اساس تأکید این نهادهای حرفه ای و استانداردهای حسابرسی بر اصلاح ساختار سازمانی، بهبود نظام حفاظت و نظارت داخلی و انجام حسابرسی های مداوم و منظم می باشد تا از این طریق، احتمال وقوع تقلب کاهش و اعتبار گزارش های مالی افزایش یابد. باتوجه به این که در سال های اخیر رشد فزاینده ای راجع به تقلب در گزارشگری مالی شرکت ها در جهان اتفاق افتاده است، در پژوهش حاضر تأثیر عوامل درون سازمانی (ساختار هیئت مدیره) و برون سازمانی (ویژگی های حسابرس) بر احتمال وقوع تقلب در صورت های مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بررسی شده است. برای این منظور از داده های 160 شرکت منتخب استفاده شده است. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از روش رگرسیونی داده های تابلویی با رویکرد لاجیت استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که عوامل درون سازمانی مورد بررسی در این پژوهش بر احتمال وقوع تقلب در صورت های مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران اثرگذار بوده است. همچنین، مشاهده می شود که عوامل برون سازمانی موردنظر پژوهش نیز بر احتمال وقوع تقلب در صورت های مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران اثرگذاری معنادار داشته است.