مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
عشق به برند
حوزه های تخصصی:
امروزه حفظ سهم بالایی از بازار رقابتی، مستلزم داشتن مشتریانی نه تنها وفادار بلکه هوادار است که در هر شرایطی به هواداری از برند پرداخته و با گفته های مثبت خود تصویر برند را در ذهن سایر افراد جامعه بهبود بخشند. یکی از عوامل مؤثر بر این وفاداری و هواداری حسی مبتنی بر عشق به آن برند است. با توجه به این امر در تحقیق پیمایشی حاضر، اثر متغیر عشق به برند بر هواداری و گفته های مثبت مشتریان از طریق وفاداری به برند بررسی شده است. جامعه مورد بررسی هواداران باشگاه فرهنگی ورزشی ملوان انزلی می باشند که داده های پرسش نامه از 329 نفر آنان به روش نمونه گیری غیراحتمالی جمع آوری گردید. جهت بررسی روایی پرسش نامه از شیوه محتوایی و سازه و برای پایایی آن از روش آلفای کرونباخ (92/0) و روش دو نیم کردن به میزان (89/0) استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از میانجی گری وفاداری به برند ورزشی در رابطه میان عشق به برند ورزشی و هواداری از برندهای ورزشی و عدم میانجی گری وفاداری در رابطه میان عشق به برند ورزشی و بیان گفته های مثبت از جانب مشتری در مورد برند می باشد. با توجه به این امر پیشنهاد می گردد، جهت استفاده از فواید هواداری از برند ورزشی، با سازوکارهایی همچون: ""برنامه های وفادارسازی""، وفاداری تماشاگران افزایش یابد. از طرفی برای انتشار گفته های مثبت مشتریان در مورد یک برند ورزشی، بهتر است از ابزارهای دیگری غیر از برنامه های وفادارسازی استفاده شود.
آزمون عشق به برند در میان اعضای شبکه های اجتماعی در ایران بر اساس مدل آلبرت و همکاران
حوزه های تخصصی:
امروزه مصرف کننده در میان انبوهی از برندها به دنبال نشانه ای می گردد که او را به انتخاب تشویق کند. این نشانه های متمایزکننده، اغلب نه از طریق ویژگی های کارکردی، بلکه ویژگی های احساسی و نمادین برند ایجاد می شوند. برقراری ارتباطی بلندمدت و مستحکم با مصرف کننده، شرایطی را فراهم می کند تا مصرف کننده نسبت به برند، احساس پیدا کند و آن را جزئی از زندگی اش بداند. یکی از انواع روابطی که مصرف کنندگان با برند برقرار می کنند، احساس عشق نسبت به برند است. ایجاد چنین رابطه ای با برند، منبعی پایدار و غیر قابل تقلید از مزیت رقابتی را برای آن برند خاص به وجود می آورد. با توجه به اهمیت و جدید بودن مفهوم عشق به برند، این مقاله به بررسی ابعاد تشکیل دهنده این سازه پرداخته است. بدین منظور، بعد از اصلاحات محدودی که به منظور مناسب سازی پرسشنامه آلبرت و همکاران با فرهنگ ایرانی انجام شد و نیز پس از کسب اطمینان از پایایی و روایی ابزار اندازه گیری، پرسشنامه در میان کاربران اینترنتی عضو در شبکه های اجتماعی توزیع و تعداد 390 پرسشنامه کاملاً تکمیل شده و قابل استفاده جمع آوری شد. داده های جمع آوری شده به کمک تحلیل عاملی تأییدی تجزیه و تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که عشق به برند از شش بُعد منحصر به فرد بودن، لذت، صمیمیت، ایده آل بودن، خاطرات و رؤیا متأثر است.
بررسی پیشایندها و پیامدهای کلیدی عشق به برندخریداران گوشی تلفن همراه در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی پیشایندها و پیامدهای کلیدی عشق به برند خریداران گوشی تلفن همراه می باشد. با توجه به اهمیت ارتباطات مصرف کننده با برند، در این مقاله تلاش شده است پیشایند ها و پیامد های عشق به برند مورد بررسی قرار گیرد. جامعه آماری این پژوهش، شامل خریداران گوشی تلفن همراه برند های اپل، سامسونگ، سونی، نوکیا، اچ تی سی، ال جی، دیمو و جی ال ایکس در تهران می باشد. نمونه آماری پژوهش حاضر شامل 379 خریدار گوشی می باشد. برای گردآوری داده ها،از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. تجزیه وتحلیل داده هابا تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار اسمارت پی ال اس انجام گرفته است. نتایج پژوهش نشان داد احساس سورئالیستی خریدار، برند خودانگاره و تصویر برند از پیشایند های کلیدی عشق به برند خریداران گوشی تلفن همراه می باشد. هم چنین وفاداری به برند، حسادت به دارندگان برند، تعامل فعال خریدار، تبلیغات توصیه ای مثبت،وتمایل به پرداخت بیش تر، به عنوان پیامد های عشق به برند خریداران گوشی تلفن همراه، تایید شد.
عشق به برند: مطالعه تجربی مصرف کنندگان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخی پژوهش های اخیر نشان می دهند تنها تأمین رضایت مشتریان برای تداوم موفقیت بنگاه ها در بازارِ رقابتیِ امروز کافی نیست. در این میان برای توضیح و پیش بینیِ تغییراتِ مطلوب در رفتارِهای بعدِ مصرفِ مشتریانِ راضی، سازه بازاریابی جدیدی به نامِ «عشق به برند» که دارای ابعادِ اولیه علاقه و هوس و ابعاد ثانویه صمیمیت، رویا، مدتِ رابطه، خاطرات، یگانگی، ایده آل سازی و لذت از برند است، معرفی شده است. هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر اعتماد به برند بر عشق به برند و نیز تأثیر عشق به برند بر وفاداری مشتریان به برند با در نظر گرفتن متغیر میانجی تعهد به برند بود. جامعه آماریِ پژوهش، مشتریان، محصولات مصرفی، مراکز خرید و فروشگاه های منتخب در شهرستان هایِ ساری، بابل و بابلسر در استانِ مازندران بود که نمونه ای 295 نفری که با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده بودند، مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج بدست آمده نشان دادند که عشق به برند بر تعهد به برند و تعهد به برند بر وفاداری به برند اثر مستقیم دارد. اثر مستقیم اعتماد به برند بر عشق به برند نیز تأیید شد. اگر چه اثرِ مستقیم اعتماد بر تعهد تأیید نشد؛ ولی نشان داده شد اعتماد به برند به واسطه عشق به برند اثر مثبتی بر تعهد به برند دارد.
تأثیر هوش هیجانی بر عشق به برند با تبیین نقش میانجی اعتماد به برند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ﻫﺪف ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ ﺑﺮرﺳی راﺑﻄﻪ ﺑیﻦ هوش هیجانی و عشق به برند مشتریان «برند ال جی» اﺳﺖ. ایﻦ ﭘﮋوﻫﺶ از نظر ﻫﺪف کﺎرﺑﺮدی و از ﻧﻈﺮ جمع آوری داده ها، ﭘیﻤﺎیﺸی - ﺗﻮﺻیﻔی اﺳﺖ. ﺟﺎﻣﻌﻪ آﻣﺎری این پژوهش کﻠیﻪ ﻣﺼﺮف کﻨﻨﺪﮔﺎن «برند ال جی» ﺗﺸکیﻞ می دهد کﻪ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از روش نمونه گیری ﺗﺼﺎدﻓی محدود، ﻣﺘﻨﺎﺳﺐ ﺑﺎ ﺣﺠﻢ ﺟﺎﻣﻌﻪ، ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ در میان بانک ایمیل 107 هزارتایی کاربران فعال اینترنت ﺗﻮزیﻊ و درنهایت 1772 ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ ﻗﺎﺑﻞ اﺳﺘﻔﺎده بررسی و ﺗﺤﻠیﻞ شد. برای بررسی و ﺗﺤﻠیﻞ داده های ﺟﻤﻊآوری ﺷﺪه از نرم افزار Lisre l8.8 ﺑﺮای اﻧﺠﺎم ﺗﺤﻠیﻞ ﻋﺎﻣﻠی ﺗأییﺪی و آزﻣﻮن الگوی پژوهش و ﻫﻤﭽﻨیﻦ ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ﺑﺮرﺳی ﭘﺎیﺎیی و آمار توصیفی از ﻧﺮم اﻓﺰار SPSS21 اﺳﺘﻔﺎده شد. ﻧﺘﺎیﺞ ﺣﺎکی از آن اﺳﺖ کﻪ رابطه مثبت و معناداری بین هوش هیجانی و ﻋﺸﻖ به ﺑﺮﻧﺪ وجود ندارد و هوش هیجانی اثر مثبت و معناداری بر اعتماد به برند دارد؛ همچنین یافته ها رابطه مثبت و معنادار اعتماد به برند بر عشق به برند را نشان می دهد.
واکاوی عشق به برند و بررسی تأثیر تداعی ها، رضایت و اعتماد بر عشق به برند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برندها نقش محوری در رفتار مصرف کننده ایفا می کنند و ایجاد روابط قدرتمند بین مشتری و برندهای منتخب آنها، تأثیر شگرفی بر رفتار مشتری و ترجیج برند دارد. ایجاد چنین روابط قدرتمندی در پاره ای از مواقع موجب شکل گیری پیوندهای احساسی عمیق و در نهایت عشق به برند می شود. ایجاد و تقویت پیوندهای قدرتمند عاطفی، مشریان را به مدافعانی سرسخت برای برند تبدیل می کند که نتیجه آن ایجاد سرمایه ای هنگفت برای شرکت است. هدف این پژوهش واکاوی ماهیت عشق به برند و بررسی رابطه مفاهیم تداعی های ناشی از برند، اعتماد، رضایت و عشق به برند است. برای این منظور بر اساس مرور گسترده ادبیات، مدل مفهومی شکل گرفت. در فاز نخست پژوهش، بر اساس مصاحبه های انجام گرفته با نمونه ای هدفمنداز افرادی که وابستگی عمیق به برند داشتند، پرسشنامه تداعی های ناشی از برند شکل گرفت. در فاز دوم که رویکرد کمّی در آن حاکم بود، دانشگاه ها، مراکز خرید و مشتریانی که به نمایندگی های برندها مراجعه می کردند، بر اساس نمونه گیری در دسترس، بررسی شدند. بعد از واکاوی عشق به برند و ارتباط آن با عشق انسانی، در ادامه نتایج به دست آمده از تکنیک معادلات ساختاری حاکی از آن بود که تداعی های برند، رضایت و اعتماد به برند با شدت های مختلف بر یکدیگر و بر عشق برند تأثیر داشتند. این پژوهش ضمن واکاوی مفهوم عشق به برند و افزودن بر غنای ادبیات در این زمینه، نشان دهنده این امر است که تداعی های برند، ضمن اثرگذاری بر اعتماد و رضایت از برند، عاملی مهم در ایجاد عشق به برند است
تأثیر اصالت برند بر عشق به برند، مبتنی بر حافظه و سبک زندگی و اعتماد مشتریان
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، تاثیر اصالت برند بر عشق به برند از طریق اثرگذاری بر حافظه، سبک زندگی و اعتماد مشتریان است. ضرورت انجام این پژوهش، کشف اثرات احساس شیفتگی به برند مشتریان به عنوان نیروی حیاتی برای شرکت ها است که باعث تولید بالای سهم بازار و در نهایت وفاداری مشتریان می شود. جامعه آماری، مشتریان خانم پوشاک برند باربری در شهرستان رشت می باشد. روش انجام پژوهش به صورت پیمایشی می باشد. تحقیق انجام شده به لحاظ اهداف، کاربردی بوده و از نظر جمع آوری داده ها از نوع توصیفی محسوب می شود. طبق مدل پژوهش، 8 فرضیه تنظیم شد. روش جمع آوری داده ها میدانی و ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه است و جهت تجزیه و تحلیل داده ها و بررسی فرضیه از آزمون آماری مبتنی بر مدل یابی معادله ساختاری و نرم افزار لیزرل استفاده شده است و هفت فرضیه مورد تایید قرار گرفت. از بین متغیرها، اعتماد به برند، اصالت برند و حافظه مشتری بیشترین تاثیر را بر عشق به برند دارند و تاثیر سبک زندگی بر عشق به برند معنادار نیست.
نقش بازاریابی رسانه های اجتماعی در رابطه علّی عشق به برند و بازاریابی ویروسی در مشتریان برند های منتخب پوشاک ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای این تحقیق، بررسی نقش بازاریابی رسانه های اجتماعی در رابطه علّی عشق به برند و بازاریابی ویروسی در مشتریان برندهای منتخب پوشاک ورزشی است. این تحقیق ازنظرهدف کاربردی، و از نظر ماهیت از نوع همبستگی است که به روش میدانی انجام شد.جامعه آماری تحقیق، کلیه ی مشتریان نمایندگی های4 برند ورزشی عضو صفحه ی اینستاگرام آن برند بوده اند. حجم نمونه 384 نفربرآوردشدکه به روش نمونه برداری احتمالی چند مرحله ای انتخاب گردید.دربخش آماراستنباطی از آزمون کولموگروف-اسمیرنوف،ضریب همبستگی پیرسون وآزمون مدلسازی معادلات ساختاری به منظورآزمون فرضیات استفاده شد.سطح معنی داری برای تمامی تجزیه وتحلیل ها 05/0P< در نظر گرفته شد.نتایج نشان داد،عشق به برند بربازاریابی رسانه های اجتماعی و بازاریابی ویروسی اثر داشته و (p ≤0/01 ،9/20 = t) توانایی پیش بینی بازاریابی ویروسی را دارد. براساس نتایج ضریب بتا، به ازای یک انحراف استاندارد افزایش در عوامل عشق به برند،بازاریابی ویروسی (0/43) افزایش می یابد همچنین عشق به برند (P ≤0/01 ، 4/47 = t) توانایی پیش بینی بازاریابی رسانه های اجتماعی را دارد. ازطرفی ضریب بتا، به ازای یک انحراف استاندارد افزایش در عوامل عشق به برند،بازاریابیرسانه های اجتماعی(0/22) افزایش می یابد. لذا می توان افراد علاقه مند به برندرا به سوی شبکه های اجتماعی و فعالیت ویروسی آنها تشویق نمود.بر همین اساس برندهای ورزشی می توانند باافزایش میزان مشارکت با مشتریان خود زمینه های رفتارویروسی راتقویت نمایند چرا که ایجاد محتواهای چالشی، پست های نظرسنجی عواملی هستند که می توانندرفتارویروسی را تقویت نمایند.
توسعه مدل عشق به برندهای ورزشی درمیان مصرف کنندگان ایرانی با استفاده از تحلیل های کیفی و کمّی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت ورزشی بهمن و اسفند ۱۳۹۸ شماره ۵۸
243-268
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، توسعه و آزمون چارچوبی برای شناسایی ابعاد سنجش عشق به برندهای ورزشی، شناسایی متغیرهای مؤثر در ابعاد عشق به برندهای ورزشی و شناسایی متغیرهای تأثیرپذیر از ابعاد عشق به برندهای ورزشی درمیان مصرف کنندگان ایرانی بود. در این پژوهش، از روش های پژوهش آمیخته استفاده شد. برای توسعة چارچوب عشق به برندهای ورزشی، از روش کیفی ازنوع نظریة داده بنیاد، ابزار مصاحبه و تکنیک تحلیل تم استفاده شده است. سپس، برای آزمون مدل روش کمّی با استفاده از پرسش نامة استخراج شده از داده های کیفی و روش تحلیل عامل تأییدی به کار برده شد. نتایج حاصل از تحلیل کیفی نشان داد که ساختار عشق به برندهای ورزشی درمیان مصرف کنندگان ایرانی، به واسطة 14 بعد (اعتماد، ابراز علاقه، ادراک های عملکردی، آرزو و رؤیا، جذابیت، خاطره ها و لحظه ها، خودسازگاری، رضایت، زیبایی، صمیمیت، لذت، مدت زمان رابطه، منحصربه فرد بودن و وابستگی) سنجیده می شود. هویت برند، اعتماد به برند و تصویر برند به عنوان پیشایندهای عشق به برندهای ورزشی و تعهد به برند، وفاداری به برند، تبلیغات شفاهی و میل به پرداخت اضافه بها، به عنوان پیامدهای عشق به برندهای ورزشی شناخته شده اند. همچنین، نتایج حاصل از تحلیل کمّی بیانگر رابطة قوی بین پیشایندهای عشق به برندهای ورزشی، ابعاد آن و پیامدهایش بود. لذا می توان نتیجه گیری کرد که عشق به برند در نمونه آماری حاضر بیشتر در خصوص ادراکات عملکردی این محصولات مستتر است و همچنین رضایت از برند در این نوع محصولات بیشترین میزان تاثیر را بر ایجاد عشق به برند دارد که خود از توجه به گزینه هایی چون کیفیت محصولات، خدمات پس از فروش و آموزش مناسب کارکنان ایجاد می گردد.
تحلیل مدل ارتباطی هویت، اصالت، عشق و قدرت اجتماعی برند المپیادهای ورزشی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در ورزش تربیتی (دانشگاهی) تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۹
163-178
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تحلیل مدل ارتباطی هویت ، اصالت، عشق و قدرت اجتماعی برند المپیادهای ورزشی دانشجویان دختر بود. روش تحقیق از نوع توصیفی – همبستگی بود. جامعه آماری این تحقیق را کلیه دانشجویان ورزشکار شرکت کننده در چهاردهمین المپیاد ورزشی دانشجویان دختر کشور به تعداد 2000 نفر تشکیل دادند؛ که نمونه به صورت خوشه ای چند مرحله تصادفی و با استفاده از جدول مورگان از بین دانشجویان به تعداد 320 نفر انتخاب گردید. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه های استاندارد هویت برند میل و اشفورس (1992)؛ عشق به برند آلبرت (2010)؛ اصالت برند کادیرو (2010) و پرسشنامه قدرت اجتماعی برند کرسنو و همکاران (2009) بود. روایی پرسشنامه ها به تأیید 10 نفر از خبرگان ورزشی رسید و پایایی آن ها در یک آزمون مقدماتی با 30 آزمودنی و با آلفای کرونباخ برای پرسشنامه هویت برند(79/0 )، عشق به برند (84/0)، اصالت برند (94/0 ) و قدرت اجتماعی برند (80/0) محاسبه شد. برای تجزیه وتحلیل نتایج داده ها از آزمون های کلموگروف-اسمیرنف و معادلات ساختاری با نرم افزار اس.پی.اس.اس، آموس نسخه 22 استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که هویت و اصالت برند تأثیر معناداری در عشق به برند و قدرت اجتماعی برند المپیادهای ورزشی دارند. از اینرو ایجاد برند باریشه ی قوی زمینه احساسات شدید را به وجود آورده و قدرت اجتماعی آن افزایش میابد.
بررسی تأثیر نوستالژی و عشق به برند بر قصد خرید مصرف کنندگان (مورد مطالعه: برند تلفن همراه سامسونگ)
حوزه های تخصصی:
با افزایش رقابت، پویایی و پیچیدهشدن محیط، افزایش انتظارات مشتریان و ظهور نوآوریهای جدید، قصد خرید مصرفکنندگان یکی از عوامل مهم و تاثیرگذار بر تصمیمگیری و برنامهریزی فرآیندهای بازاریابی و تعیین بهترین استراتژی است. از آنجا که امروزه تاکید بر مولفههای تاریخی و ثبات، پایداری و عشق به برند به امری رایج برای مصرفکنندگان تبدیل شده است و برندها با مولفههایی نظیر نوستالژی و عشق به برند در حال کسب محبوبیت می باشند؛ لذا پژوهش حاضر به بررسی تاثیر نوستالژی و عشق به برند بر قصد خرید مصرفکنندگان پرداخته است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت جمعآوری اطلاعات توصیفی است. جامعه آماری پژوهش را مشتریان تلفن همراه برند سامسونگ در شهر اصفهان تشکیل میدهند. دادهها با استفاده از پرسشنامه و به روش نمونهگیری غیرتصادفی به روش در دسترس جمعآوری و برای اطمینان از کسب محتوای روایی از نظر اساتید و صاحب نظران حوزهی بازریابی و برای اطمینان از پایایی ابزار اندازهگیری، از روشهای آلفای کرونباخ و بازآزمایی استفاده شده است. دادههای جمعآوری شده به کمک دو نرمافزار SPSS19 و LISREL8.8 تجزیهوتحلیل شد. یافتههای پژوهش نشان میدهد که نوستالژی برند بر عشق به برند تاثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین نتایج تحقیق حاکی از تاثیر مثبت و معنادار عشق به برند روی قصد خرید مصرفکنندگان دارد.
بررسی تاثیر شخصیت برند و ابعاد آن بر روی عشق به برند، وفاداری و تبلیغات دهان به دهان (مورد مطالعه: خرده فروشی های اینترنتی و فروشگاه های زنجیره ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ششم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۸
183 - 218
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین عوامل ایجاد تمایز در رقابت برای برندها، ایجاد تمایل در مصرفکنندگان نسبت به برند و هماهنگی بین ادراکات و انتظارات آنها از برند با محصولات و خدماتی است که برند ارائه میکند. در این زمینه توجه به شخصیت برند و ویژگیهای شخصیتی مختلفی که برای آن در نظر گرفته میشود و نیز روابطی که شخصیت برند با سایر متغیرهای اثرگذار بر ادراک و علاقه افراد نظیر عشق به برند، وفاداری و تبلیغات دهانبهدهان برای برند دارد، دارای اهمیت فراوانی است. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر شخصیت برند بر عشق به برند، وفاداری و تبلیغات دهانبهدهان با مقیاسی نوین برای شخصیت برند و نیز تعیین مهمترین ابعاد شخصیت برند در این روابط انجام شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی است و به شیوه پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش خردهفروشیهای اینترنتی و فروشگاههای زنجیرهای شهر تهران است. دادههای پژوهش از طریق پرسشنامه جمعآوریشده و برای تجزیهوتحلیل از روش مدلسازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی استفادهشده است. طبق نتایج، در هر دو جامعه شخصیت برند بر روی عشق به برند و وفاداری تأثیر داشته است و در جامعه اول بهطور غیرمستقیم و در جامعه دوم بهطور مستقیم و غیرمستقیم بر تبلیغات دهانبهدهان تأثیر دارد. تأثیرگذارترین بعد شخصیت برند در هر دو جامعه مسئولیتپذیری بوده و پس از آن فعالیت و احساسی بودن قرار دارند و بعد جسارت تأثیر اندکی داشته است. نقش میانجی عشق به برند و وفاداری در رابطه بین شخصیت برند و تبلیغات دهانبهدهان مورد تائید است. برندها باید به بعد مسئولیتپذیری بیشترین توجه را داشته باشند تا بتوانند با نشان دادن مسئولیتپذیری و پاسخگویی و ثبات در مورد برند خود، عشق به برند و وفاداری را در مصرفکنندگان ایجاد نمایند. دو بعد احساسی بودن و فعالیت نیز باید در ارائه شخصیت برند موردتوجه قرار گیرند.
ارزیابی تاثیر عشق به برند و ابعاد آن بر وفاداری به برند (مطالعه موردی : لوازم خانگی ال جی)
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی تاثیر عوامل موثر بر وفاداری به برند انجام شده است. در این تحقیق به ارزیابی تاثیر متغیر تصویر برند بر رضایت برند، اعتماد برند و عشق برند، تاثیر متغیرهای رضایت برند و اعتماد برند بر عشق برند و تاثیر متغیرهای رضایت برند، اعتماد برند و عشق برند بر وفاداری برند پرداخته شد. جامعه آماری تحقیق مشتریان لوازم خانگی ال-جی، بازه زمانی آن خرداد ماه 1399 تا شهریور ماه 1399 و حجم نمونه 280 نفر انتخاب شد. ابتدا داده های تحقیق از طریق پرسشنامه به دو روش چاپی و الکترونیکی جمع آوری و سپس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نرم افزارهای آماری مورد استفاده در این تحقیق spss 22 و smart pls2 می باشند. بر اساس نتایج بدست آمده روایی واگرا، همگرا، پایایی ابزار گردآوری اطلاعات، برازش کلی مدل و همچنین تمامی فرضیه ها تایید شد. طبق نتایج آزمون فرضیه ها متغیرهای رضایت برند و اعتماد برند بر عشق برند و متغیر تصویر برند بر رضایت برند، اعتماد برند و عشق برند تاثیر مثبت و معناداری دارد. متغیرهای رضایت برند، اعتماد برند و عشق برند نیز بر وفاداری به برند تاثیر مثبت و معناداری دارد.
بررسی نقش عشق به برند بر رفتار مصرف کننده (موردمطالعه : هتل استقلال تهران)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی نقش عشق به برند بر رفتار مصرف کننده در هتل استقلال تهران می باشد. پژوهش حاضر ازلحاظ هدف کاربردی بوده زیرا هدف تحقیقات کاربردی توسعه دانش کاربردی در یک زمینه خاص می باشد و ازنظر شیوه گردآوری و تحلیل اطلاعات، توصیفی- همبستگی است چراکه به توصیف وضعیت متغیرها و نیز روابط میان آن ها می پردازد. مشتریان هتل استقلال تهران در تابستان 98 که با توجه به نامحدود بودنشان با کمک فرمول کوکران تعدادشان 384 نفر شد. داده ها با کمک پرسشنامه محقق ساخته تائید شده گردآوری شدند و با استفاده از نرم افزار SPSS و لیزرل تحلیل شدند. و نتایج زیر حاصل شدند. علاقه برند بر رفتار مصرف کننده، لذت بردن از برند بر رفتار مصرف کننده، شیفتگی برند بر رفتار مصرف کننده ، پیوندهای احساسی بر رفتار مصرف کننده و وابستگی به برند بر رفتار مصرف کننده تأثیرگذار می باشند. در ادامه پیشنهادهایی برای بهبود پژوهش ارائه شدند.
تاثیر تجربه مشتری بر اعتماد و عشق به برند و تحلیل پیامدهای آن با نقش تعدیل گری هویت نام تجاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ششم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۹
61 - 92
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر تجربه برند بر عشق و اعتماد به برند و تحلیل پیامدهای آن با نقش تعدیل گری هویت نام تجاری در مشتریان محصولات آرایشی و بهداشتی سینره است. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی وازنوع پیمایشی- علی است. جامعه آماری پژوهش حاضر را مشتریان محصولات آرایشی و بهداشتی سینره که حداقل سه بار طی دوره جمع آوری اطلاعات استفاده کرده اند، تشکیل می دهند که تعداد 384 نفر به طور غیر تصادفی در دسترس برای نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش، پرسشنامه استاندارد بومی سازی شده برگرفته از پژوهش های براکس و همکاران (2009)، کارول و آهویا (2006)، دلگادو-بالستر و همکاران (2003)، چاودری و هلبروک (2001) و لام و همکاران (2011) است. روایی پرسشنامه به روش روایی سازه و از طریق تحلیل عاملی تائیدی و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ سنجیده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای اس.پی.اس.اس و اسمارت پی.ال.اس بهره برده شده است. یافته های پژوهش نشان دهنده این است که تجربه برند بر عشق به برند، اعتماد به برند و وفاداری به برند تأثیر دارد. همچنین متغیرهای عشق به برند و اعتماد به برند بر وفاداری به برند مؤثر است. درنهایت هویت نام تجاری رابطه بین «تجربه برند و عشق به برند» و «تجربه برند و اعتماد به برند» را تعدیل کرده، همان طور که رابطه بین «عشق به برند و وفاداری برند» و «اعتماد برند و وفاداری به برند» را هم تعدیل گری می کند. در پایان هم پیشنهادهای کاربردی برگرفته از یافته های پژوهش ارائه می گردد.
آمیختگی با برند در خود پنداره در رابطه ی عشق، وفاداری و هواداری از برند (مطالعه موردی: کاربران رسانه ی اجتماعی اینستاگرام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ششم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۰
169 - 211
حوزه های تخصصی:
امروزه داشتن مشتریانی وفادار و حتی هوادار از برند که حتی در شرایط بحران به هواداری از برند بپردازند و با هواداری از برند تصویر برند را در ذهن سایر افراد بهبود بخشند، بسیار حائز اهمیت می باشد. با توجه به افزایش روزافزون کاربران رسانه های اجتماعی و با در نظر گرفتن آن ها به عنوان مشتریان بالقوه کسب وکارها و همچنین ازآنجاکه امروزه یکی از شبکه های اجتماعی محبوب و پرکاربرد برای کسب وکارها بخصوص در ایران، رسانه ی اجتماعی اینستاگرام می باشد، پژوهش حاضر به بررسی آمیختگی با برند در خود پنداره کاربران رسانه ی اجتماعی اینستاگرام با برندهای خدمات زیبایی که با توجه به قابلیت های تصویری اینستاگرام یکی از صنعت های رو به رشد و محبوب در شبکه های اینستاگرامی می باشد، می پردازد.این پژوهش کاربردی، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه ی آماری پژوهش شامل کاربران رسانه ی اجتماعی اینستاگرام است که با استفاده از روش نمونه گیری غیر احتمالی در دسترس، 280 نفر به عنوان نمونه ی آماری انتخاب شدند. تجزیه وتحلیل داده ها به روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شده است. بر اساس نتایج این پژوهش، توسعه ی آمیختگی با برند در خودپنداره مشتریان، برای صاحبان کسب وکار ایجاد هواداری از برند می کند و همچنین موجب وفاداری به آن برند می شود، بنابراین توصیه می شود صاحبان کسب وکار به توسعه ی برند خود به خصوص در بستر شبکه های اجتماعی پرکاربرد و تأثیرگذار مانند اینستاگرام با توجه به ویژگی های درونی و روان شناختی مصرف کنندگان، بپردازند تا بتوانند از منافع مادی و معنوی این شبکه ها استفاده کنند.
بررسی تأثیر جنسیت برند بر ارزش ویژه برند مبتنی بر مصرف کننده با نقش میانجی مشارکت برند مصرف کننده و عشق به برند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال هفتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۱
169 - 212
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر جنسیت برند بر ارزش ویژه برند مبتنی بر مصرف کننده با نقش میانجی مشارکت برند مصرف کننده و عشق به برند است. تفاوت جنسیتی برای محصولات شرکت بیک و عطر بیک اهمیت زیادی دارد. چراکه عطر بیک یک برند موفق می باشد و طرفداران زیادی دارد. این عطر هم در جنسیت و هم در مورداستفاده سنین خاص بوده، به همین علت موردتوجه بسیاری از افراد قرارگرفته است. در این پژوهش 384 نفر از مشتریان عطر بیک با استفاده از فرمول کوکران به عنوان نمونه ی آماری از یک جامعه ی نامتناهی به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. برای انجام این پژوهش از پرسشنامه استفاده شد که جهت تأیید روایی آن، از روایی صوری و روایی همگرا و روایی واگرا استفاده شد و برای پایایی آن آلفای کرونباخ و ضریب پایایی ترکیبی استفاده گردید. تجزیه وتحلیل داده ها با نرم افزار اس پی اس اس و ویژوال-پی ال اس انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد: مردانه بودن برند (116/0) و زنانه بودن برند (211/0) بر ارزش برند مبتنی بر مصرف کننده تأثیر معناداری دارد. مردانه بودن برند (316/0) و زنانه بودن برند (594/0) بر مشارکت نام تجاری مصرف کننده تأثیر معناداری دارد. مردانه بودن برند (396/0) و زنانه بودن برند (519/0) بر عشق به برند تأثیر معناداری دارد. مشارکت نام تجاری مصرف کننده بر عشق به برند (227/0) و ارزش برند مبتنی بر مصرف کننده (884/0) تأثیر معناداری دارد. عشق به برند بر ارزش برند مبتنی بر مصرف کننده تأثیر معناداری (459/0) دارد. مشارکت نام تجاری مصرف کننده و عشق به برند در رابطه ی بین جنسیت برند و ارزش برند مبتنی بر مصرف کننده نقش میانجی دارد.
ارائه مدل تاثیر عشق به برند، بسته بندی و قیمت آن بر قصد خرید مجدد مشتریان از صنعت پوشاک ورزشی
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، ارائه مدل تاثیر عشق به برند، بسته بندی و قیمت آن بر قصد خرید مجدد مشتریان از صنعت پوشاک ورزشی بود. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری شامل ورزشکاران حرفه ای شهر کرمانشاه بود (200=N). با توجه به محدود بودن حجم جامعه از روش نمونه گیری تمام شمار برای نمونه آماری استفاده شد (200=n). ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته ویژگی های فردی، عشق به برند، (کارول و آهویا،2006)، بسته بندی (کشگر و همکاران، 1394)، قیمت (اوه، 2014) و قصد خرید مجدد، (پارک و همکاران، 2008) بود که روایی صوری و محتوایی آن به تایید 10 نفر از متخصصان مدیریت ورزشی رسید. پایایی آن نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 87/0 محاسبه گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار اس.پی.اس.اس و آموس انجام شد. نتایج نشان داد که عشق به برند، بسته بندی و قیمت بر قصد خرید مجدد تاثیر مثبت و معناداری دارد. بنابراین شرکت های تولیدی پوشاک ورزشی باید توجه ویژه ای به عشق به برند، بسته بندی و قیمت محصولات خود داشته باشند و در مشتریان احساس لذت و خشنودی در هنگام استفاده از محصولاتشان ایجاد کنند و بر اساس آن ارتباط عاطفی و علاقه بین مشتریان و محصولات را تقویت کنند، تا از این طریق مشتریان نسبت به برندهای مورد علاقه خود حس تعهد و وفاداری داشته باشند و در نهایت به قصد خرید مجدد مشتریان تبدیل شود و به سهم بیشتری از بازار، نسبت به سایر برندها دست یابند.
بررسی تأثیر ابراز وجود و عزت نفس بر قصد خرید مجدد مشتریان با میانجی گری حسادت و عشق به برند و تعامل فعال با برند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باتوجه به اهمیت مباحث احساسات در رفتار خرید مشتریان، هدف از پژوهش حاضر بررسی ویژگی های شخصیتی مشتریان (ابراز وجود و عزت نفس) بر تعاملات رفتاری، عشق به برند و قصد خرید آنان است. این مولفه نقش میانجی گر و تعدیل کننده در مدل پژوهش ایفا می کند. پژوهش حاضر کاربردی و در زمره پژوهش های توصیفی- تحلیلی است که به صورت مقطعی و به شیوه پیمایشی انجام شده است.جامعه آماری پژوهش خریداران لوازم و تجهیزات ورزشی (برندهای متفاوت) در شهر مشهد بودند. حجم جامعه آماری نامعلوم و براساس جدول مورگان حداقل حجم نمونه 385 نفر بود که با نمونه گیری در دسترس از بین خریداران انتخاب گردید. با بررسی ادبیات و مبانی نظری، فرضیات و مدل پژوهش توسعه داده شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه گرد آوری شد. پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ و پایایی مرکب و روایی آن با استفاده از روایی هم گرا و واگرا سنجش قرار گرفت. جهت بررسی فرضیات پژوهش از مدل معادلات ساختاری موسوم به تحلیل مسیر در نرم افزاراسمارت پی ال اس استفاده شد. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان داد، چارچوب حسادت عاشقانه به برند، عامل تعدیلگری ضعیفی در ایجاد تعامل مشتری با برند و هم چنین ایجاد انگیزه در او برای خرید برند می باشد.
بررسی عوامل موثر بر وفاداری برند با نقش میانجی هویت پذیری و عشق به برند در هتل های پنج ستاره شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ششم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۱۳)
121 - 138
حوزه های تخصصی:
از آنجایی که هتلداری یکی از عناصر گردشگری محسوب می شود و سهم مهمی در اقتصاد کشور دارد توجه به این صنعت حائز اهمیت است. وجود محیط پویا و رقابتی در این صنعت موجب شده تا هتلداران بیش از پیش به دنبال تمایز و یافتن راه هایی جدید جهت جذب و حفظ مشتریان خود باشند. برندسازی و داشتن برندی قوی و از همه مهم تر وفاداری به برند از جمله روش های متمایزسازی در این صنعت به شمار می رود. این پژوهش از نوع هدف، کاربردی بوده و روش پژوهش، توصیفی و پیمایشی است. جامعه آماری مراجعه کنندگان داخلی به هتل های پنج ستاره درتابستان 1396 شهر مشهد بودند. حجم نمونه از جدول مورگان برابر 384 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات مربوط به متغیرهای تحقیق، پرسشنامه استاندارد بوده که به منظور سنجش روایی آن از روش-های روایی صوری، محتوایی و سازه و به منظور سنجش پایایی از آلفای کرونباخ استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با روش مدل سازی معادلات ساختاری و از طریق نرم افزار لیزرل انجام گردید. نتایج نشان داد که تأثیر هویت برند و تناسب برند با سبک زندگی بر هویت پذیری معنادار بوده است. هم چنین تاثیر هویت پذیری بر عشق به برند به طور مستقیم و بر وفاداری به صورت میانجی مورد تائید قرار گرفت. در حالی که نقش میانجی هویت پذیری و تاثیر مستقیم آن بر وفاداری به برند معنادار نبوده است.