مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
صنعت فوتبال
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق پرداختن به موانع اقتصادی اثرگذار بر جذب سرمایهگذاریهای خارجی در صنعت فوتبال ایران است. جامعة آماری تحقیق را کلیة مدیران عامل و اعضای هیأت مدیرة باشگاههای لیگ برتر، اعضای هیأت رئیسة فدراسیون فوتبال و مدیران سابق فوتبال ایران (240 = n) تشکیل میدهند. 148 نفر براساس جدول انتخاب حجم نمونة مورگان بهعنوان نمونة مشخص، و پرسشنامة محققساختة 63 سؤالی که طی یک مطالعة مقدماتی و به روش دلفی تهیه شد، بین آنها توزیع و جمعآوری شد. روایی پرسشنامه را 14 متخصص تأیید کردند و آلفای کرونباخ، پایایی پرسشنامه را 885/0 نشان داد. تجزیهوتحلیل آماری یافتهها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی کلوموگروف – اسمیرنوف، همبستگی پیرسون و تحلیل عاملی، صورت پذیرفت. یافتهها نشان داد بین عامل اقتصادی و جذب سرمایهگذاریهای خارجی در صنعت فوتبال ایران رابطة مثبت و معناداری وجود دارد و در بین عوامل اثرگذار بر بهبود وضعیت موجود، برحسب مقدار بار عاملی بهدستآمده خصوصیسازی و حضور در بازار بورس بیشترین بارعاملی را بهدست آوردند. براساس یافتههای تحقیق، موانع اقتصادی اثرگذار بر جذب سرمایهگذاری خارجی را به سه دستة کلی میتوان تقسیم کرد: دستة اول موانعیاند که ریشه در ساختار اقتصادی کشور دارند؛ دستة دوم موانعی که ریشه در ساختار صنعت ورزش کشور دارند؛ دستة سوم موانعی که ریشه در ساختار نهادهای فوتبال دارند.
کاوش عوامل زمینه ای و مداخله گر بروز فساد در صنعت فوتبال ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت ورزشی سال دهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۴۳)
661 - 685
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، کاوش عوامل زمینه ای و مداخله گر بروز فساد در صنعت فوتبال ایران بود. گردآوری داده ها از طریق بررسی اسناد و مصاحبه حضوری صورت گرفت. پس از انجام 18 مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته با متخصصان اجرایی، علمی و پژوهشی ورزش کشور و رشته فوتبال، اشباع نظری حاصل شد و نشان ها، مقوله های فرعی و مقوله های کلی پس از تکمیل فرایند کدگذاری باز، محوری و گزینشی استخراج شد. پس از تحلیل یافته ها عوامل زمینه ای (بسترساز) و عوامل مداخله گر (تأثیرگذار) شناسایی شدند. بر اساس همین یافته ها، بی اخلاقی، بی تعهدی، عدم تعامل و هم افزایی سازمانی و فراهم نبودن محیط حقوقی و قانونی به عنوان مقوله محوری شناسایی شد. یافته های مربوط به عوامل زمینه ای بیانگر 25 مقوله فرعی حاصل از کدگذاری محوری در 7 مفهوم کلی حاصل از کدگذاری گزینشی همچون شکاف قوانین، انگیزه مالی، کارکرد نامناسب رسانه ها، تضعیف مجامع تصمیم گیری، ضعف قوانین نقل و انتقالات، فقدان معیارهای رفتاری و شفاف نبودن فرایندها دسته بندی شدند. یافته های عوامل مداخله گر (تأثیرگذار) نیز در 7 مقوله فرعی حاصل از کدگذاری محوری در 3 مفهوم کلی از کدگذاری گزینشی تداخل وظایف، عدم اراده فساد ستیزی و عدم هماهنگی طبقه بندی شدند. به طور کلی شناسایی عوامل زمینه ای و تأثیرگذار بروز فساد می تواند به مسئولان در پیشگیری از وقوع فساد و بهبود سلامت سازمانی فوتبال کمک بسیاری کند.
تبیین الگوی کمّی عوامل بروز فساد در صنعت فوتبال ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تبیین الگوی کمّی عوامل بروز فساد در صنعت فوتبال ایران با رویکرد نظریه داده بنیاد بود. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش انجام پژوهش کمّی و از نوع پژوهش های مُدل سازی معادلات ساختاری (SEM) بود که برای ساخت مُدل مفهومی پژوهش از روش نظریه داده بنیاد (سیستماتیک) استفاده شد. جامعه آماری پژوهش را کلیّه مدیران ستادی وزارت ورزش و فدراسیون فوتبال، صاحب نظران و اساتید دانشگاه، اصحاب رسانه، مدیران عامل باشگاه های فوتبال، مربیان، بازیکنان و داوران که حائز شرایط لازم بودند؛ تشکیل می دادند (165=N) که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته ای بود که از طریق مصاحبه با خِبرگان و صاحب نظران تهیه و تدوین شده بود. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه توسط 10 نفر از اساتید و متخصصین بررسی و پایایی ابزار توسط ضریب آلفای کرونباخ بدست آمد (897/0=α). بمنظور بررسی ساختار عاملی پرسشنامه از آزمون تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد که منجر به شناسایی 18 عامل با 71 گویه شد. داده های گردآوری شده توسط آزمون تحلیل عاملی تأییدی به روش حداقل مربعات جزئی (PLS) مورد سنجش قرار گرفت که روایی سازه نیز مورد تأیید قرار گرفت. با توجه به مقادیر ضرایب معناداری (t) بدست آمده با اطمینان 95% از مُدل ساختاری، کلیه عوامل علّی، زمینه ای، مداخله گر، راهبرد و پیامد بر پدیده محوری (فساد) دارای تأثیر معنادار و در جهت مثبت داشتند و تنها ارتباط بین مقوله های علّی، زمینه ای، مداخله گر و راهبرد بر پیامد اثر معنادار و در جهت معکوس (منفی) بود.
مالکیت شخص ثالث در ورزش فوتبال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش حقوق خصوصی سال نهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۶
149 - 180
حوزه های تخصصی:
«مالکیت شخص ثالث» از جمله محدودیت های معامله ای در ورزش است که به موجب آن، شخص ثالث در ازای تأمین مالی بازیکن یا تزریق نقدینگی به باشگاه، تمام یا بخشی از حقوق اقتصادی بازیکن را به دست می آورد. برخلاف تصور، این مکانیزم سبب نمی شود که قدرت تصمیم گیری در انعقاد قرارداد، در اختیار شخص ثالث قرار گیرد. در نتیجه، به مثابه نوعی برده داری و سلب حرّیت از بازیکن که مساوی با دخالت ثالث در اجرای قرارداد است و همچنین ناقض ماده 960 قانون مدنی و ماده 18 آیین نامه تعیین وضعیت و نقل وانتقالات فیفا، نخواهد بود. رویه کشورها در خصوص صحت یا بطلان این مکانیزم یکسان نیست. این مکانیزم بر مبنای کارایی اقتصادی و عدالت، صرفاً موجب استحقاق شخص ثالث در مطالبه از محل هزینه نقل وانتقال بازیکن در آینده می شود بدون اینکه ثروتی به ناحق به ثالث منتقل گردد. مقررات فیفا انجام سرمایه گذاری توسط شخص ثالث را منع نکرده، بلکه وی را از داشتن هرگونه نفوذ در تصمیم گیری های باشگاه ممنوع نموده است. مکانیزم مذکور، این ویژگی را با خود دارد که به عنوان مدل تجاری فوتبال معرفی گردد.
شناسایی راهکارهای توسعۀ بازاریابی دیجیتال در فدراسیون فوتبال ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت ورزشی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۵۷)
239 - 253
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از تحقیق حاضر، شناسایی راهکارهای مؤثر بر پیاده سازی بازاریابی دیجیتال در فدراسیون فوتبال ایران بود. روش پژوهش: این تحقیق با شیوه کیفی انجام شد که از لحاظ هدف کاربردی و با ماهیت اکتشافی بود. نمونه گیری از نوع نمونه گیری نظری بود. مصاحبه شونده ها شامل مدیران و متخصصان اجرایی در سطوح عالی باشگاه های فوتبال لیگ برتر خلیج فارس، سازمان لیگ، فدراسیون فوتبال و اتحادیه فوتبال، متخصصان فناوری اطلاعات و به ویژه صاحب نظران بازاریابی دیجیتال و استادان دانشگاهی بودند. نمونه گیری به صورت هدفمند انجام گرفت و با 18 مصاحبه، اشباع نظری صورت گرفت. یافته ها: در مجموع، 104 مفهوم به دست آمد که در 13 مقوله و ۶ مقوله اصلی دسته بندی شدند. این مفاهیم شامل تحقیقاتی و آموزشی، نظارتی، منابع، هدف گذاری و قانونگذاری، ارتباطات و راهکارهای اجرایی بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج تحقیق، موفقیت در بازاریابی دیجیتال در فدراسیون مستلزم داشتن تیم متخصص و مجرب، اتخاذ راهبرد های بازاریابی و همچنین وجود زیرساخت ها و سیستم های بازاریابی نیز است. افزون بر این مدیران فدراسیون می توانند با هدف گذاری دقیق و مدیریت صحیح، استخدام نیروی کار خبره به رشد و توسعه بازاریابی دیجیتال کمک کنند.
شناسایی و مفهوم پردازی پیش نیازهای نوآوری استراتژیک (مورد مطالعه: صنعت فوتبال)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت منابع سازمانی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
153 - 182
حوزه های تخصصی:
هدف: علیرغم اهمیت پیش نیازهای نوآوری استراتژیک، تحقیقات این حوزه در ابتدای راه است و اکثر مطالعات صرفاً به توصیف یک یا چند وجه از این عوامل تأثیرگذار بر آن پرداخته اند. هدف از مطالعه حاضر شناسایی و مفهوم پردازی پیش نیازهای نوآوری استراتژیک است.
روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف توسعه ای-کاربردی و از نظر رویکرد کیفی-کمی است. در بخش کیفی از دو رویکرد فراترکیب و مطالعه موردی و در بخش کمی از مدل سازی نرم دیمتل استفاده گردید. گردآوری داده ها در مرحله فراترکیب براساس تحلیل داده های حاصل از مرور نظامند مطالعات در بازه زمانی 24 سال اخیر (1998 لغایت 2022)، مرحله مطالعه موردی مصاحبه با 21 نفر از خبرگان دانشگاهی و اجرایی و در مرحله پیمایشی از طریق پرسشنامه بوده است. برای تحلیل داده ها در بخش کیفی تحلیل مفهوم، تحلیل محتوا و تحلیل تم و در بخش کمی از تکنیک دیمتل استفاده شده است.
یافته های پژوهش: نتیجه پژوهش نشان می دهد که پیش نیازهای نوآوری استراتژیک در قالب پنج مقوله عوامل ساختاری، عوامل سرمایه انسانی، عوامل سازمانی، عوامل فرهنگی و کارآفرینانه و حمایت های مدیریتی قابل دسته بندی هستند و براساس تحلیل کمی انجام شده با استفاده از روش دیمتل مشخص گردید که عوامل ساختاری دارای بیشترین تعامل و حمایت های مدیریتی کمترین تعامل را دارا هستند و همچنین عوامل سرمایه انسانی، عوامل ساختاری و حمایت های مدیریتی اثرگذار و عوامل فرهنگی و کارآفرینانه و عوامل سازمانی اثرپذیر هستند.
نوآوری پژوهش: مدیران صنعت فوتبال می توانند با به کارگیری پیش نیازهای نوآوری استراتژیک، بسترهای لازم برای نوآوری استراتژیک را فراهم کنند.
تدوین الگوی عوامل بروز فساد در صنعت فوتبال ایران: نظریه ای برخاسته از داده ها(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف پژوهش حاضر، تدوین الگوی عوامل بروز فساد در صنعت فوتبال به روش کیفی بود که با استفاده از الگوی نظریه پردازی برخاسته از داده های حاصل از پژوهش انجام پذیرفت. گردآوری داده ها از طریق بررسی اسناد و مصاحبه صورت گرفت. با انجام 18مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته با متخصصان و صاحب نظران رشته فوتبال، اشباع نظری حاصل شد و مقوله های اصلی پس از تکمیل فرایند کدگذاری استخراج گردید و با تکمیل یافته ها، مدل زمینه ای بر اساس مدل سیستماتیک استراوس و کوربین[1] (1998) طراحی گردید.
بر اساس یافته ها، مقوله های محوری رهاسازی اخلاقی، بی تعهدی و مسئولّیت ناپذیری مدیران، فراهم نبودن محیط حقوقی و قانونی و عدم تعامل فرابخشی شناسایی و مقوله های اصلی بر مبنای مدل سیستماتیک طبقه بندی شدند.
بر همین اساس، ضعف اصول مدیریتی مدیران فوتبال از علل اصلی وقوع فساد، ضعف قوانین، انگیزه مالی، ناکارآمدی رسانه ها و فقدان معیارهای رفتاری از جمله عوامل زمینه ای و تداخل وظایف، عدم اراده فسادستیزی و عدم هماهنگی بین سازمانی از جمله عوامل مداخله گر در این پژوهش بود. فرهنگ سازی، تقویت محیط حقوقی و قانونی، کنترل و نظارت و استفاده از خِرد جمعی در تصمیمات از جمله راهبردهای این پژوهش بود که می تواند به بهبود و پاکی محیط فوتبال و در نتیجه توسعه و پیشرفت صنعت فوتبال کمک شایانی نماید.
<br clear="all" />
[1] . Strauss & Corbin
طراحی مدل توسعه اقتصادی باشگاه های لیگ برتر فوتبال ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ورزش و جوانان دوره ۲۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۸
293 - 312
هدف: امروزه فوتبال با پشت سر گذاشتن تغییرات فراوان، از حالت یک ورزش ساده تبدیل به یک تجارت مبدل شده است و خود را در کنار سایر صنایع و حرفه های موجود مطرح نموده است. هدف از پژوهش حاضر طراحی مدل توسعه اقتصادی باشگاه های لیگ برتر فوتبال ایران بود. روش: از نظر نوع، همبستگی و از نظر هدف، کاربردی است. جامعه آماری شامل: 46 نفر از مدیران عامل و اعضای هیئت رئیسه باشگاه ها و 237 نفر از کارشناسان اقتصادی فوتبال و 92 نفر از اساتید دانشگاه بودند که مجموعاً 375 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده در تحقیق شرکت نمودند. ابزار تحقیق، پرسشنامه محقق ساخته و روایی پرسشنامه توسط (16 نفر) صاحب نظر تائید شد. همچنین پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها و بررسی برازش مدل از مدل سازی معادلات ساختاری و با نرم افزار PLS3 و SPSS24 استفاده شده است. یافته ها: نتایج تحلیل مسیر نشان داد که ارتقای ساختاری، تأمین مالی و منابع باشگاه، رویکردهای توسعه ورزش قهرمانی و حرفه ای، سیستم مدیریت استعداد، سیستم مدیریت مالی و عمکلرد ورزشی، بازار نقل و انتقالات، مدیریت راهبردی باشگاه دارای اثر معنادار بر متغیرها هستند. اما ساختار و مالکیت باشگاه، سیستم بازاریابی، مدیریت ذینفعان اثر معناداری بر متغیرهای پژوهش ندارند. نتیجه گیری: با استفاده از این نتایج می توان به تقویت و تمرکز بیشتر روی عوامل تاثیرگذار جهت توسعه اقتصادی و بهبود وضعیت مالی باشگاه ها به خصوص برای باشگاه های فوتبال غیرخصوصی که منبع درآمدی مستقیمی ندارند استفاده گردد.