فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۸۸۱ تا ۴٬۹۰۰ مورد از کل ۵۵٬۵۸۴ مورد.
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۴
45 - 66
حوزههای تخصصی:
حسابرسان مستقل، در اعتباردهی به صورتهای مالی نقش بسزایی دارند.انتخاب حسابرس مستقل، مهم ترین تصمیم سهامداران برای اعتباربخشی به صورتهای مالی است. عوامل مختلفی بر انتخاب حسابرس تاثیر میگذارند، از جمله این عوامل میتوان به ویژگی های روانشناختی مدیریت صاحبکار همانند خودشیفتگی مدیرعامل اشاره نمود. همچنین، با توجه به نقش مهم زنان در حرفه حسابرسی و نقش خودشیفتگی مردان در زن ستیزی و باورهای مردسالارانه، هدف این پژوهش بررسی نقش خودشیفتگی مدیرعامل صاحبکار در انتخاب حسابرس زن بوده است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و با رویکرد توصیفی-همبستگی انجام شده است و داده های لازم با استفاده از جامعه آماری شامل 134 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای دوره زمانی 1389 تا 1398 به روش رگرسیون چند متغیره لاجستیک باینری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج پژوهش نشان داد که خودشیفتگی مدیرعامل صاحبکار رابطه منفی و معنی داری با انتخاب حسابرس زن دارد. همچنین، گزارش زیان رابطه ای منفی و معنی دار و درصد سهام متعلق به سهامدار عمده رابطه ای مثبت و معنی دار با احتمال انتخاب حسابرس زن دارند. از آنجایی که زنان حسابرس در مقایسه با مردان حسابرس ، دقت نظر و کیفیت حسابرسی بیشتری دارند. از این رو، می توان گفت که خودشیفتگی مدیرعامل می تواند معیاری برای کاهش کیفیت گزارشگری مالی و کیفیت حسابرسی باشد.
بررسی سودمندی گزارش تفسیری مدیریت: دیدگاه استفاده کنندگان، تهیه کنند گان و نهادهای ناظر و تدوین کننده مقررات بازار سرمایه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۴
107 - 146
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، سودمندی گزارش تفسیری مدیریت کنونی را برای اولین بار در ایران از منظر استفاده-کنندگان این گزارش، تهیه کنند گان آن و نهادهای ناظر و تدوین کننده مقررات بازار سرمایه مورد بررسی قرار می دهد. به منظور جمع آوری داده های پژوهش، ابتدا بر مبنای ادبیات و مبانی نظری مرتبط، فرضیه های مرتبط با سودمندی گزارش تفسیری مدیریت تدوین گردید. سپس به شیوه پیمایشی داده های مربوط به دیدگاه سه گروه یاد شده در سال 1400 جمع آوری و فرضیه های پژوهش با استفاده از آزمون تک نمونه ای ویلکاکسون مورد بررسی قرار گرفتند. بر مبنای یافته های این پژوهش، استفاده کنندگان اصلی گزارش های مالی، گزارش تفسیری مدیریت کنونی را در هنگام تصمیم گیری سودمند نمی دانند. همچنین تهیه کنندگان گزارش تفسیری مدیریت، این گزارش را از جنبه عدم افزایش هزینه های مستقیم و غیرمستقیم شرکت و ایفای بهتر مسئولیت شرکت در برابر بورس اوراق بهادار سودمند دانسته اما از جنبه کاهش هزینه تأمین مالی و افزایش مشروعیت شرکت سودمند نمی دانند. افزون بر این، نهادهای ناظر و تدوین کننده مقررات بازار سرمایه این گزارش را از هیچ یک از جنبه های افزایش کارایی (اطلاعاتی)، نقدشوندگی بازار سهام، افزایش تعداد سرمایه گذاران و تحلیل گران بازار سودمند نمی دانند. نتایج این پژوهش می تواند شرکت ها و نهاد های ناظر و تدوین کننده مقررات بازار سرمایه در کشور (سازمان بورس اوراق بهادار و سازمان حسابرسی) را در رابطه با میزان سودمندی گزارش تفسیری مدیریت کنونی و لزوم هرگونه تجدید نظر و به روزرسانی رهنمودها و یا استانداردهای مربوط به تهیه آن آگاه سازد.
ناکارآمدی قیمت گذاری و معاملات بازخورد در صندوق های قابل معامله طلا در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۴
147 - 168
حوزههای تخصصی:
یکی از انواع دارایی های مالی که از اواخر دهه 1990 رشد چشمگیری داشته، صندوق های قابل معامله در بورس است که نشان دهنده یک نوآوری با محبوبیت زیاد در بین سرمایه گذاران خرد و نهادی می باشد. وجود انحراف قیمت بین صندوق های قابل معامله و خالص ارزش دارایی آن ها می تواند منجر به ایجاد استراتژی معاملات بازخورد در بین معامله گران این دارایی ها شود. در این راستا با استفاده از مدل سنتانا-وادوانی (1992) و داده های صندوق های قابل معامله طلا در بورس کالای ایران طی دوره زمانی 1396/03/20 الی 1401/06/12، به بررسی وجود معاملات بازخورد بین معامله گران این بازار پرداخته شد. نتایج نشان داد که نوسان بازدهی این صندوق ها در مقابل اخبار مختلف، نامتقارن و منفی بوده که نشان از تأثیر بیشتر اخبار مثبت نسبت به اخبار منفی دارد. ضریب مربوط به معاملات بازخورد نشان داد که هیچگونه شواهدی مبنی بر وجود معاملات بازخورد در بازار این صندوق ها وجود ندارد. به دلیل وجود دو بازار رسمی (گواهی سپرده با هم پوشانی کامل زمان معاملات) و غیررسمی (بازار آزاد با هم پوشانی ناکامل زمان معاملات) برای معاملات دارایی پایه در ایران، معامله گران توجهی به انحراف قیمت صندوق ها نسبت به خالص ارزش دارایی آن ها ندارند. ضریب مربوط به ناکارآمدی بازار نشان داد که معامله گران این صندوق ها رفتار هدایت شده اطلاعاتی دارند. معاملات صندوق های مورد بررسی، بر پایه ناکارآمدی بازار بوده و اخبار و اطلاعات منتشره در بازار بیشترین تأثیر را بر معاملات آن ها دارد.
شناسایی و رتبه بندی عوامل اثربخشی سیستم آموزش الکترونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال ۱۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
143 - 176
حوزههای تخصصی:
اخیراً توجه زیادی به آموزش الکترونیکی در نظام آموزشی شده است این نظام آموزشی از عواملی تشکیل شده است که تأثیر بسزایی در موفقیت فرایند آموزش الکترونیکی دارند و منجر به ارتقا یا کاهش کیفیت سیستم آموزش الکترونیکی می شود. این مقاله با بهره گیری از روش آمیخته ابتدا با استفاده از روش تحلیل مضمون، به دنبال ارائه دسته بندی جامعی از عوامل اثربخش در سیستم آموزش الکترونیکی بوده و سپس با استفاده از روش تاپسیس به دنبال رتبه بندی آن عوامل بوده است. از دیدگاه هدف، پژوهشی کاربردی و از نظر زمان پژوهش مقطعی است. مشارکت کنندگان در پژوهش کارکنان، اساتید و دانشجویان مقاطع مختلف در رشته های گوناگون دانشگاه تهران بوده اند که به صورت هدفمند و از نوع حداکثر تنوع انتخاب شده و بعد از اشباع نظری به تعداد 15 نفر رسیدند. گردآوری داده ها نیز از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام شد. با تحلیل یافته های به دست آمده 43 مضمون سازمان دهنده از کدها استخراج شد که با فرایند رفت وبرگشت محققین به 6 مضمون اص لی یا فراگیر دست یافتند. در نتیجه رتبه بندی نیز عوامل: استانداردسازی آموزش الکترونیکی، تعامل محتوا، مستندسازی و نظارت بر آموزش و عوامل پداگوژی و طراحی آموزشی داری بیشترین تأثیر و عوامل: افزایش سودمندی درک شده، ارتقا فردی و مهارتی و یادگیری شبکه ای دارای کمترین تأثیر هستند.
حسابرسی بخش عمومی در دولت محلی انگلستان: چشم انداز بین المللی و دیدگاه ارزش عمومی
حوزههای تخصصی:
این ایده که حسابرسان بخش عمومی برای عموم ارزش ایجاد می کنند و از طریق ارائه خدمت، منجر به افزایش منافع عمومی و پیشرفت آن شده و یک نوع کالای عمومی عرضه می کنند، مورد تأیید قرار گرفته است. بدیهی است که ارزش عمومی، نهادهای دولتی را برای حسابرسی صحت صورت های مالی و منظم بودن فرآیندهای اصلی آنها و اعتماد بخشی به معاملات دولتی مورد توجه قرار می دهد. در انگلستان و در بسیاری از حوزه های قضایی در سراسر جهان، مقیاس و ویژگی هزینه های عمومی در سطح محلی، حسابرسی بخش عمومی در دولت محلی(LPA) را به بخش لاینفک حسابرسی بخش عمومی تبدیل کرده است. در کنار بسیاری از واحدهای اصلی انفرادی که باید در سطح محلی مورد حسابرسی قرار گیرند، مشارکت و هم افزایی بین نهادهای عمومی نیز بایستی مورد توجه حسابرسان باشد. با توجه به روابط دولت مرکزی و دولت محلی، تحقق اهداف ملی از طریق نهادهای محلی به وضوح در حال افزایش است که این نیز یک موضوع بالقوه برای حسابرسان بخش عمومی به شمار می رود؛ سیاست گذاران می دانند که تفویض اختیار بیشتر و مسئولیت پذیری محلی، شرط لازم برای مقابله با بسیاری از مشکلات زیان باری است که همچنان تأثیر منفی بر جامعه بریتانیا دارد. این موضوع باعث افزایش انگیزه در شهرداران منطقه/کلان شهر شده و اکنون در سراسر طیف سیاسی اجرا می شود. با این وجود، تفویض اختیار هنوز به اندازه کافی تحقق نیافته و یکی از علل آن، نگرانی در دولت مرکزی است؛ چرا که عقیده دارند پاسخگویی محلی برای بررسی کافی مسائل، ضعیف و آسیب پذیر بوده، بنابراین حسابرسی بخش عمومی در دولت محلی، می تواند ابزاری برای ایجاد اعتماد اساسی مورد نیاز برای افزایش واگذاری اختیارات به دولت های محلی فراهم کند.
مدل بندی خسارت های معوق در مثلث های تأخیر وابسته با در نظر گرفتن وابستگی تقویمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بیمه دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴
283 - 298
حوزههای تخصصی:
پیشینه و ا هداف: ذخیره خسارت که برای سودآوری و پرداخت بدهی بیمه گر حیاتی است، پیش بینی مبلغی است که بیمه گر باید برای خسارت های آینده بپردازد. در سال های اخیر، بسیاری از پژوهشگران وابستگی های بین چند مثلث تأخیر را برای تعیین ذخایر زیان در نظر گرفته اند. هدف اصلی این مقاله پیش بینی خسارت های معوق در مثلث های تأخیر وابسته با استفاده از مدل های تصادفی است که در آن ها وابستگی بین مثلث ها و وابستگی بین خسارت های معوق پرداختی در یک سال تقویمی در هر مثلث تأخیر در نظر گرفته می شود. روش شناسی: استفاده از وابستگی بین خسارت های معوق متناظر در مثلث های تأخیر مربوط به چند رشته بیمه ای ممکن است در افزایش دقت پیش بینی خسارت های معوق تأثیرگذار باشد. همچنین، در یک مثلث تأخیر مربوط به یک رشته بیمه ای، علاوه بر عوامل سال وقوع خسارت و تعداد سال های تأخیر پرداخت خسارت معوق، سال تقویمی پرداخت خسارت هم می تواند در میزان پرداخت خسارت برای سال های وقوع خسارت متفاوت تأثیرگذار باشد. بنابراین در نظر گرفتن وابستگی تقویمی بین خسارت هایی که در یک سال تقویمی پرداخت می شوند، می تواند دقت پیش بینی در مثلث های تأخیر را بهبود بخشد. بنابراین، در مدل بندی توأم خسارت های معوق چند مثلث تأخیر، دو نوع وابستگی بین مثلثی و درون مثلثی وجود دارد. در این مقاله، از دو روش برای مدل بندی این دو نوع وابستگی استفاده می شود. در روش نخست، با در نظر گرفتن توزیع چندمتغیره برای خسارت های معوق در سلول های متناظر مثلث های تأخیر، وابستگی بین مثلث ها مدل بندی می شود. در این روش، وابستگی تقویمی بین خسارت های معوق در هر مثلث تأخیر با استفاده از اضافه کردن عامل اثر سال تقویمی در مدل میانگین توزیع خسارت های معوق در نظر گرفته می شود. در روش دوم، یک توزیع چندمتغیره برای خسارت های معوق پرداختی سال های تقویمی متناظر مثلث های تأخیر در نظر گرفته می شود که در این صورت هر دو نوع وابستگی با استفاده از توزیع چندمتغیره مدل بندی می شود. برای برآورد پارامترهای مدل، در هر دو روش، از رهیافت بیزی و روش نمونه گیری مونت– کارلوی همیلتونی استفاده می شود. یافته ها: در این مقاله، داده های خسارت های معوق در دو رشته بیمه بدنه و بیمه شخص ثالث اتومبیل یک شرکت بیمه ایرانی در بازه سال های 1392 تا 1395 که به صورت فصلی ثبت شده است، استفاده می شود. با استفاده از توزیع آمیخته– مقیاس چندمتغیره با توزیع های حاشیه ای نرمال و وابستگی مفصلی، دو روش مدل بندی وابستگی تقویمی مقایسه می شوند. برای این منظور، از معیار میانگین قدرمطلق خطای درصدی برای اندازه گیری دقت پیش بینی دو روش استفاده می شود. برای داده های مورد استفاده، مشاهده می شود که میانگین قدرمطلق خطای درصدی استفاده از توزیع چندمتغیره برای مدل بندی وابستگی تقویمی کمتر است از زمانی که از عامل اثر سال تقویمی در مدل میانگین توزیع خسارت های معوق استفاده شود. نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده با استفاده از داده های یک شرکت بیمه ایرانی، نتیجه می گیریم که مدل بندی وابستگی تقویمی بین خسارت های معوق در مثلث های تأخیر با استفاده از توزیع چندمتغیره به پیش بینی دقیق تر ذخایر مربوط به خسارت های معوق نسبت به استفاده از عامل اثر سال تقویمی در مدل میانگین توزیع خسارت های معوق منجر می شود.
مدل فرایندی نهاد میانجی نوآوری در خلق ارزش های مشترک بین نهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه در زیست بوم های تخصصی، نیازمند خلق ارزش و کسب و کارهای نوآورانه است. مطالعات نشان می دهد که خلق و تبادل ارزش بین نهادها می تواند منجر به توسعه زیست بوم ها شود. این پژوهش با هدف ارائه مدل فرایندی نهاد میانجی در خلق ارزش در همکاری های بین نهادی انجام شد. مطالعه حاضر با روش کیفی و رویکرد تئوری داده بنیاد انجام شد. بمنظور جمع آوری اطلاعات از مصاحبه های عمیق با 19 نفر از متخصصین حوزه نوآوری استفاده شد. مطالعه با نمونه گیری هدفمند از مصاحبه ها آغاز و به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل مقایسه ای به شیوه استراوس و کوربین استفاده شد. پس از تجزیه و تحلیل داده های بیش از 1332 گزاره حاصل از مصاحبه ها، بیش از 216 کد باز، 19 مقوله محوری، ۶ مقوله اصلی یافت شد. "نهاد میانجی نوآوری در خلق ارزش های بین نهادی"، "برنامه همکاری مشترک"، "خلق ارزش مشترک"، "شبکه سازی تعاملات نهادی"، "شبکه باور"، " نهاد میانجی نوآوری" و "فرایندهای میانجی نوآوری" بعنوان مقوله های اصلی یافت شد. همچنین مشخص شد عملکرد نهاد میانجی نوآوری از طریق تقویت شبکه سازی بین نهادی و با مکانیزم برنامه های همکاری مشترک منجر به خلق ارزش مشترک بین نهادهای زیست بوم تخصصی می شود.
بودجه ریزی و استرس کارکنان در مواقع بحران: شواهدی از دوران بیماری همه گیر کووید 19 در دانشگاه های علوم پزشکی استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۳۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
262 - 290
حوزههای تخصصی:
هدف: بحران سازمانی به عنوان رویدادی تعریف می شود که ارزش های اولویت دار سازمان را تهدید می کند، مدت زمان محدودی برای ارائه پاسخ به آن وجود دارد و برای سازمان پیش بینی نشده و ناگهانی است. بحران با کووید ۱۹ شروع شد که تأثیرهای چشمگیری بر کارمندان گذاشت. کارمندان در این زمان، از راه دور و ساعات طولانی تری کار می کردند که همراه بود با افزایش بی اطمینانی ها، نگرانی ها و اختلال ها که همه اینها خستگی را افزایش می دهند. با توجه به درک اندک پیامدهای رفتاری تغییرات شیوه های کنترل مدیریت در واکنش به بحران های جهانی، این مقاله به بررسی آثار رفتاری تغییرات ناشی از بحران همه گیر کووید۱۹ در شیوه های کنترل مدیریت بودجه ریزی و عواملی که این آثار را تشدید یا کاهش می دهد، پرداخته است. روش: روش پژوهش این مطالعه اکتشافی، پیمایشی و از نوع مقطعی (نیمه اول سال ۱۴۰۱) است. مدیران شاغل در دانشگاه های علوم پزشکی استان فارس و بیمارستان های تابعه که حداقل ۵ سال سابقه مدیریتی و ۲۰ کارمند زیرمجموعه داشتند، جامعه آماری این پژوهش بودند. بدین منظور ۲۵۰ پرسش نامه توزیع و ۱۲۷ پرسش نامه دریافت شد که از بین آن ها ۹۹ پرسش نامه قابل استفاده بود. به منظور آزمون فرضیه های پژوهش، از رویکرد الگوسازی معادلات ساختاری در نرم افزار اسمارت پی ال اس ۴ استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که دانشگاه های علوم پزشکی استان فارس در واکنش به آثار منفی کووید ۱۹، انقباض کنترل های بودجه ای خود را افزایش می دهند. همچنین، منقبض کردن کنترل های بودجه، به دلیل افزایش ادراک از ابهام و تعارض نقش، به گونه مثبت با فرسودگی عاطفی مرتبط است. افزون بر این، نتایج نشان داد که اثر انقباض کنترل های بودجه ای بر تعارض نقش، زمانی کاهش می یابد که درک مدیران از کنترل های بودجه ای در دوره های گذشته (قبل از بحران) این بوده باشد که این بودجه ها به روشی توانمند استفاده می شده است. نتیجه گیری: نتایج مقاله نشان داد که طراحی قدرتمند بودجه، در دوران پیش از بحران، آثار منفی و معناداری بر تعارض و ابهام نقش دارد؛ این بدان معناست که بودجه های قدرتمند هم مزایای اطلاعاتی دارند و هم به انعطاف پذیری بیشتر و کمک به حل وفصل خواسته های متضاد کمک می کنند. همچنین شواهد نشان داد که در وضعیت بحرانی، بودجه های قدرتمند اثرهای کاهش کنترل های بودجه را بر تعارض نقش کاهش می دهند؛ اما قدرت تأثیری بر ابهام نقش ندارد. این نتایج نشان می دهد که اگر سازمان های بهداشت عمومی و درمان، از بودجه خود برای کمک به مدیران به منظور درک عمیق تر وظایف و مسئولیت های خود و حل وفصل خواسته های متضاد استفاده کنند، بهتر می توانند با شوک مقابله کنند. واکنش منفی و کنترل بودجه های انقباضی به کاهش واکنش رفتاری نامطلوب ناشی از افزایش تعارض نقش و فرسودگی عاطفی کمک می کند. همچنین، بر اساس نتایج، اعتماد که معمولاً برای سازمان ها مفید است، جنبه تاریکی دارد که در آن مدیران برای جبران اعتمادی که به مدیران ارشد خود دارند، فشار بیشتری بر خود وارد می کنند (افزایش تعارض و ابهام نقش). با این حال، این موضوع اثرهای تشدید کنترل های بودجه ای بر تعارض و ابهام نقش را تشدید نمی کند. این یافته نشان می دهد که زیردستان به دنبال کسب اطمینان بیشتر در مورد انتظارات و مسئولیت های مدیران ارشدی که به آن ها اعتماد دارند، یا غلبه بر تعارض های ذاتی بین تعهدات به مدیران ارشد نیستند.
بررسی عوامل حاکم برآگاهی بخشی اعلان قیمت سهام با استفاده از رویکرد دیماتل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
343 - 368
حوزههای تخصصی:
هدف: آگاهی دهندگی قیمت سهام به این موضوع اشاره دارد که قیمت بازار یک سهم تا چه حد در خصوص وضعیت اقتصادی واقعی و زیربنایی آن، آگاهی بخش است و محتوای اطلاعاتی دارد. از سوی دیگر، آگاهی دهندگی قیمت سهام، از برجسته ترین موضوعات در زمینه سرمایه گذاری شرکت در بازارهای توسعه یافته و در حال توسعه است. عوامل متعددی بر آگاهی دهندگی قیمت سهام تأثیر می گذارند. این پژوهش بر آن است تا با واکاوی اثرگذاری و اثرپذیری عوامل مؤثر بر آگاهی بخشی اعلان قیمت سهام، در غنی سازی دانش در این زمینه سهیم باشد. روش: این پژوهش در زمره پژوهش های آمیخته با رویکرد کیفی و کمّی در منطق استقرایی قیاسی است. مشارکت کنندگان پژوهش در بخش کیفی، اساتید و مدیران مالی بودند. با توجه به هدف پژوهش، نمونه گیری به صورت هدفمند، با استفاده از تکنیک گلوله برفی و به تعداد ۱۷ نفر انجام شد. جامعه آماری پژوهش در بخش کمّی، مدیران مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس بود که با بهره گیری از روش نمونه گیری احتمالی طبقه ای، ۶۸ نفر از مدیران این حوزه در پژوهش مشارکت کردند. یافته ها: داده های به دست آمده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته، به استخراج ۴۱ عامل مؤثر بر آگاهی بخشی اعلان قیمت سهام انجامید. بر اساس تحلیل دیماتل، عوامل ثبات مدیریت، استراتژی های مدیریتی، تجربه هیئت مدیره و حجم معاملات عوامل بسیار مهمی محسوب می شوند که ضمن نفوذپذیربودن، نفوذکننده هم هستند. مالکیت دولتی، شرایط سیاسی، عوامل اقتصادی و قوانین بازار سرمایه، بیشترین تأثیرگذاری را در میان عوامل دارند و عوامل ثبات مدیریتی، مدیریت راهبردی شرکت و برنامه راهبردی، بیشترین تأثیر را از سایر عوامل می پذیرند. نتیجه گیری: تصمیم های مدیران و سرمایه گذاران، بر آگاهی از اطلاعات قیمت سهام مبتنی است؛ بنابراین ضروری است این آگاهی بخشی و عوامل مؤثر بر آن، در کانون پژوهشگران و متولیانِ اجرایی حوزه مالی قرار گیرد.
اثر هیجان حاصل از کدهای غیرکلامی در محیط های تجاری بر ادراک مخاطب از پیام تجاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های مدیریت رسانه دوره ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
47 - 85
حوزههای تخصصی:
هدف: محیط در تمام مدت فعالیت بشری در حال برقراری ارتباط با انسان است و علاوه بر اثرپذیری، اثرگذار هم هست. با مطالعه فرایند شکل گیری رفتار مشخص می شود که انسان در پاسخ به محرک ها به صورت مشهود و نامشهود عکس العمل نشان می دهد که با مفهوم «رفتار» مطالعه می شود. بر این اساس در این مقاله تلاش شده است که کدهای غیرکلامی محیط تجاری مؤثر بر فرایند ارتباطات تجاری، شناسایی و اثرهای آن ها بر شدت و ظرفیت هیجانی و رفتارهای ادراکی و فیزولوژیکی مخاطبان بررسی شود.
روش: در این مطالعه بر اساس شیوه آزمایشگاهی از نوع درون آزمودنی و پس آزمون (یا شیوه سنجش مکرر) به بررسی روابط مدل مفهومی، با طراحی ۱۳ آزمون روا و پایا پرداخته شده است. جامعه پژوهش دانشجویان دختر در دسترس شهر تهران است که از بین آن ها ۵ گروه آزمودنی اصلی ۶ نفره و ۵ گروه فرعی ۳ نفره به صورت داوطلبانه و بر اساس متغیرهای مشتبه کننده، غربالگری و انتخاب شده اند. ابزارهای مهم جمع آوری اطلاعات در مراحل پژوهش عبارت اند از: دستگاه فشارسنج Beurer BM58، دستگاه Accumed HB500، دستگاه Pals Oximeter MD300C13، لوکس متر و مشاهده.
یافته ها: یافته ها نشان داد که رنگ، نور، مصالح و بوی محیط بر رفتارهای فیزیولوژیکی، ظرفیت و شدت هیجانی مخاطب مؤثر است.
نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان ادعا کرد که با تغییر کدهای غیرکلامی محیط تجاری، می توان علائم حیاتی، شدت و ظرفیت هیجانی مخاطب را تغییر داد که حسب نوع هیجان ایجاد شده در مخاطب، ادراک ایشان از مفاهیم موجود در محیط تجاری دستخوش تغییر می شود.
بررسی اثرات غیرخطی رشد اقتصادی بر رفاه اجتماعی در کشورهای منتخب در حال توسعه
منبع:
تامین اجتماعی دوره ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۶۸)
13 - 36
حوزههای تخصصی:
هدف: از اهداف کلان اقتصادی کشورها، ایجاد شرایط لازم جهت ارتقای سطح رفاه اجتماعی بوده و ازجمله عوامل مؤثر بر آن می توان به رشد اقتصادی اشاره کرد. یکی از مهم ترین اهداف برنامه ریزان اقتصادی افزایش رشد اقتصادی به منظور گسترش رفاه اجتماعی می باشد. بر همین اساس هدف این پژوهش بررسی نحوه اثرگذاری رشد اقتصادی بر رفاه اجتماعی در کشورهای منتخب درحال توسعه می باشد.
روش: پژوهش حاضر بر آن است که با استفاده از روش گشتاورهای تعمیم یافته اثرات رشد اقتصادی بر رفاه اجتماعی در منتخبی از کشورهای درحال توسعه را در بازه زمانی سال های 2021-2002 مورد ارزیابی قرار دهد.
یافته ها: نتایج برآورد مدل نشان می دهد رشد اقتصادی تأثیری غیرخطی بر رفاه اجتماعی داشته است. رشد اقتصادی در سطوح پایین آن تأثیری منفی بر رفاه اجتماعی برجای گذاشته، اما افزایش سطح رشد اقتصادی و عبور آن از سطح آستانه 0/091، موجب بهبود رفاه اجتماعی شده است.
نتیجه گیری: رشد اقتصادی عاملی در جهت افزایش سطح رفاه اجتماعی در کشورهای مورد مطالعه خواهد بود. از طرفی سایر متغیرهای موجود در مدل، تأثیری متفاوت بر متغیر وابسته داشته اند؛ که برخی سبب کاهش و برخی سبب افزایش رفاه اجتماعی می گردند. وقفه اول رفاه اجتماعی و کنترل فساد اثری مثبت و اندازه دولت اثری منفی بر رفاه اجتماعی داشته است.
چالش ها و فرصت های فناوری های نوظهور در مدیریت استراتژیک
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به بررسی چالش ها و فرصت هایی که فناوری های نوظهور در مدیریت استراتژیک به همراه دارند، پرداخته شده است. با توجه به تحولات سریع فناوری و تأثیر آن ها بر کسب وکارها، شناخت دقیق این فرصت ها و چالش ها برای مدیران ضروری است. از استفاده پهپادها در مدیریت دام تا نوآوری های باز در بهبود عملکرد استراتژیک، فناوری های نوین مزایا و معضلاتی را ارائه می دهند. این مقاله با استناد به تحقیقات مختلف، به بررسی اینکه چگونه شرکت ها می توانند از این فرصت ها به نحو احسن بهره برداری کنند و چگونه می توانند با چالش های مربوطه به طور مؤثری مواجه شوند، می پردازد. هدف از این مقاله، ارائه یک چشم انداز جامع نسبت به نقش فناوری های نوظهور در شکل گیری و اجرای استراتژی های کسب وکار است.
ارائه مدل آموزشی بالندگی کارکنان ثبت اسناد و املاک کشور
حوزههای تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل آموزشی بالندگی کارکنان ثبت اسناد واملاک انجام شده است. روش: روش پژوهش آمیخته(کیفی و کمی) بوده است. ابزار جمع آوری داده در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته بالندگی کارکنان بوده است.پایایی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ محاسبه شد. حاصل این مصاحبه ها، مجموعهای از مضامین اولیه بود که طی فرآیند کدگذاری گردآوری و از درون آنها مقوله هایی استخراج، سپس در مرحله کدگذاری محوری، پیوند میان این مقوله ها تعیین شد .برای تحلیل از مدل یابی معادلات ساختاری و برای تعیین وضع موجود از tتک نمونه ای و برای مقایسه وضعیت موجود و مطلوب t تک نمونه ای ازطریق نرم افزار SPSS24 استفاده شد. برای ارائه مدل نهایی پژوهش از مدل یابی اندازه گیری و برای برازش مدل در تکنیک مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار PLS3 استفاده شده است. یافته ها: یافته های بخش کیفی پژوهش منجر به شناسایی دو بعد(فردی و سازمانی) گردید و بعد بالندگی سازمانی با 8 مولفه و بعد فردی با 3 مولفه که 19 مضمون(زیر مولفه) برای سنجش مولفه های یادشده بوده است. وضعیت موجود بالندگی کارکنان ثبت اسناد و املاک که در بعد بالندگی سازمانی بین وضعیت موجود شکاف و فاصله وجود دارد و در بعد بالندگی فردی بین وضعیت موجود و مطلوب شکاف و فاصله وجود ندارد. نتایج: بر اساس نتیجه پژوهش مولفه ها و شاخص ها شناسایی و مدل نهایی ترسیم گردید. مدل تدوین شده می تواند به عنوان منشوری راهنمای برنامه-ریزی کلان مدیران و برنامه ربزان سازمان ثبت اسناد واملاک کشور قرار گیرد.
درآمدی بر ارتقای هویت در سیمای شهر با تاکید بر اندیشه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۳
7 - 25
حوزههای تخصصی:
سیمای شهر بخش مهمی از تصویر ذهنی شهروندان از محیط زندگی شان را تشکیل می دهند و عدم توجه به آن هویت شهر با چالش های جدی مواجه می نماید. بنابراین هدف این پژوهش شناسایی مولفه های هویت بخش به فضاهای شهری و اولویت بندی آن ها در راستای ایجاد مطلوبیت می باشد. بدین منظور، در گام اول با استفاده از روش «تحلیل محتوا»ی کیفی، مبانی نظری تحقیق در سه بخش «چیستی عناصر هویت ساز»، «کجایی تجلی آن ها» و «چگونگی تداعی شان» به صورت معنایی و کالبدی استخراج گردید، بخش اول، مفاهیم هویت بخش به فضاها را معرفی نموده و بخش دوم حیطه نفوذ و تأثیر مفاهیم را معرفی می نماید، بخش سوم راهبرد تجلی محتوا در کالبد را مشخص کرد. در گام دوم مبانی مستخرج از مرحله قبلی با استفاده از روش AHP به صورت سلسله مراتبی تحلیل و وزن دهی شدند تا اولویت های معنایی و کالبدی جهت طراحی (یا اصلاح) سیمای شهری هویت مند به دست آیند. براساس یافته های مرحله اول 4 سنجه محتوایی شامل «زیبندگی»، «امنیت»، «انسجام» و «تواضع» و 3 سنجه کالبدی «کهن الگوهای فرهنگی»، «توجه به عوامل کالبدی بستر» و «کارایی» برای فضاهای شهری به دست آمد که می توانند در عناصر شهری راه، لبه، محله، گره و نشانه ظهور پیدا کنند (حیطه نفوذ)، هر عنصر شهری نیز دارای عوامل کف، جداره و سقف (خط آسمان) معرفی شد (حیطه تجلی). برای برهم نهی عناصر هویت بخش در کالبدهای شهری سه راهبرد شناسایی شدند که شامل «مجاورت»، «محاکات» و «تشابهات» هستند. بررسی ها گام دوم نیز مشخص کرد که در بین معیارهای فوق به ترتیب وزن مولفه «امنیت» در بین سنجه های معنایی، «استفاده از کهن الگوها» در بین سنجه های کالبدی، «راه» در بین عناصر شهر، «جداره» در بین عوامل سازنده راه و «محاکات و بازنمایی» برای تداعی سنجه های نسبت به بقیه مولفه ها بیشتر است، پس مهم ترین عامل برای هویت بخشی به فضاهای شهری بازنمایی الگوهای کهن در جداره راه ها به صورت ایمن می باشد.
تبیین مدل مدیریت استعدادهای دیجیتال در صنعت بانکداری ایران؛ رویکردی ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
24 - 50
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: این پژوهش یکی از مطالعات اولیه در زمینه استعداد دیجیتال در داخل کشور به شمار می رود که به تبیین مدل مدیریت استعدادهای دیجیتال در صنعت بانکداری ایران (رویکردی ترکیبی) پرداخته است. روش: رهیافت پژوهشی در این مطالعه، نظریه داده بنیاد و مدل سازی معادلات ساختاری است. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته از خبرگان سازمانی در صنعت بانکداری و پرسش نامه کمّی در میان کارکنان به دست آمده است. یافته ها: بر اساس یافته ها مقوله های نهایی عبارت اند از: جهت گیری های فلسفی و سازمانی، تحلیل موقعیتی استعداد دیجیتال، شناخت الگوهای موقعیتی چشم اندازی، جهت گیری های اقدام های استراتژیک در توسعه DTs، ارتقای سطح عملکرد فردی و سازمانی. در بخش کمّی، سازه جهت گیری های فلسفی و سازمانی، بر سه سازه مستقیم خود، یعنی تحلیل موقعیتی استعداد دیجیتال، شناخت الگوهای موقعیتی چشم اندازی و توسعه استعدادهای دیجیتال اثرگذار بوده است. در مدل ساختاری، سازه شناخت الگوهای موقعیتی چشم اندازی، به عنوان سازه ای با اثرگذاری بیشتر در رابطه با توسعه استعدادهای دیجیتال و جهت گیری های اقدام های استراتژیک در مدل مفهومی محسوب می شود. نتیجه گیری: به طورکلی، اشاعه تفکر دیجیتالی در عناصر گوناگون بانکداری حائز اهمیت است و توسعه جهت گیری های درونی بانک ها به سوی ایدئولوژی دیجیتالی، سیاستی است که می تواند قابلیت ها و ظرفیت های بیشتری را در بخش HR ایجاد کند و بانک ها را به مزایای رقابتی بهتر در زمینه استعدادهای دیجیتالی برساند.
بررسی نقش مولفه های هوش هیجانی بر عملکرد کارکنان مهندسی آجا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی ارتش سال ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵
1 - 33
حوزههای تخصصی:
امروزه بسیاری از سازمان ها دستخوش تغییرند و هرگونه تغییر و تحول نیازمند کارکنان و مدیرانی است که انطباق پذیر بوده و با تغییرات سازگار شوند. با توجه به سرعت تغییرات و تحولات فوق العاده زیاد و به تبع آن نوآوری های فراوان در سطح سازمان های مختلف و بویژه سازمان های نظامی ضرورت پیدا می کند مدیران و فرماندهان از ارتباطات و مهارت های مدیریتی با مدنظر قرار دادن بهبود هوش هیجانی برخوردار باشند تا بتوانند اهداف سازمان خود را به خوبی و با سرعت پیش ببرند. لیکن هدف از انجام این تحقیق بررسی نقش مولفه های هوش هیجانی بر عملکرد کارکنان آجا بوده است. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی و از نوع همبستگی و رویکرد تحقیق آمیخته می باشد. در این پژوهش برای گردآوری داده های میدانی از پرسشنامه استاندارد شرینگ استفاده شده است. همچنین پایایی درونی سوالات توسط آلفای کرونباخ سنجیده شد که میزان 85/0 در سطح 001/0 معنی دار بود. جهت تجزیه و تحلیل داده های پژوهش حاضر از دو شیوه آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شد. انجام آزمون فرضیه ها در آمار استنباطی از طریق آزمون پیرسون به کمک نرم افزار 22 (SPSS) و رگرسیون صورت پذیرفت. همچنین تحلیل مدل به کمک روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار لیزرل با اعتبار ابزار سنجش انجام شده است. نتایج آزمون فرضیه های تحقیق نشان داد که بین مولفه های هوش هیجانی (درون فردی، سازگاری، خلق و خوی عمومی، میان فردی و کنترل تنش ها) و عملکرد کارکنان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد بدین معنا که با افزایش میزان مؤلفه های هوش هیجانی عملکرد کارکنان نیز بهبود خواهد یافت.
شناسایی عوامل تاثیرگذار بر ادغام موفقیت آمیز سازمان های دولتی: رویکرد تحلیل مضمون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، شناسایی عوامل اثرگذار بر ادغام موفقیت آمیز سازمان های دولتی ایران (مورد وزارت ورزش و جوانان) است. طرح پژوهش/ روش شناسی/ رویکرد: روش پژوهش برحسب هدف کاربردی، برحسب زمان گردآوری داده، مقطعی و برحسب روش گردآوری داده ها توصیفی-پیمایشی بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان وزارتخانه ورزش و جوانان است و مشارکت کنندگان پژوهش تشکیل می شوند از متخصصان و خبرگان منابع انسانی، که قبل و بعد از ادغام در وزارت ورزش و جوانان مشغول بوده اند و خبرگان دانشگاهی شامل استادان حوزه منابع انسانی که دست کم 10 سال در این حوزه تدریس و پژوهش داشته اند. برای تحلیل داده های جمع آوری شده از رویکرد تحلیل مضمون استفاده شد. یافته ها: عوامل اثرگذار بر ادغام موفقیت آمیز در سازمان های دولتی در شش عامل اصلی شامل عوامل فردی، سازمانی، قانونی، ارتباطی، راهبردی، و مدیریتی و 21 زیرشاخص شناسایی شدند. از طرفی، توجه به این عوامل باعث کاهش تنش های سازمانی و جلوگیری از شکست سازمان بعد از ادغام می شود، و از طرف دیگر، موجب ایجاد تسهیل در مدیریت بعد از ادغام و افزایش هم افزایی و ایجاد وحدت هویت سازمانی و افزایش شناخت و آگاهی در این حوزه می شود و می تواند زمینه ساز ادغام کاربردی، اثربخش و موفقیت آمیز باشد. ارزش/ اصالت پژوهش: سهم پژوهش حاضر در این است که نشان می دهد در جهت رسیدن به یک تغییر درست (ادغام صحیح)، چه راهبردهایی باید مورد استفاده قرار گیرد، باید به چه عواملی توجه کرد و به چه میزان بر انجام آن ها پافشاری نمود. بنابراین، ارائه چارچوبی منسجم که تمامی عوامل اثرگذار بر ادغام موفقیت آمیز را با رویکرد تحلیل مضمون بررسی کند، سهم دیگر پژوهش حاضر در پر کردن شکاف موجود در ادبیات است.
تأثیر بازاریابی دیجیتال بر قصد خرید: اثر تعدیل کننده ارزش ویژه برند (مطالعه موردی: مشتریان شرکت فرساد ماشین" تولید کننده ماشین آلات صنایع چوب")
حوزههای تخصصی:
امروزه کسب و کارها جهت شناخت، درک و تحقق نیازهای مشتریان و همچنین بهره گیری از ایده های آنها و در نهایت ارائه بهترین محصولات( کالا و خدمات ) و بهبود مستمر عملکرد خود به شدت نیازمند برقراری ارتباط آسان، موثر و بلند مدت با مشتریان خود می باشند. با توجه به رشد اینترنت و افزایش کاربران فضای دیجیتال، یکی از موثرترین ابزارها برای برقراری این نوع ارتباطات، استفاده از بازاریابی دیجیتال می باشد.فضای دیجیتال و امکانات و ابزار های وابسته به آن به سرعت اکوسیستم کسب و کارها را دگرگون کرده است. هدف از تحقیق حاضر برررسی تاثیر بازاریابی دیجیتال بر نیت خرید با نقش تعدیلگری ارزش ویژه برند صورت گرفته است.روش تحقیق حاضر کاربردی از نوع پیمایشی می باشد. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل مشتریان یک شرکت تولید کننده ماشین آلات صنایع چوب می باشد، روش نمونه گیری تصادفی ساده با استفاده از فرمول کوکران برای جامعه نامحدود می باشد که تعداد نمونه 384 نفر است. برای سنجش متغیر بازاریابی دیجیتال، نیت خرید و ارزش ویژه برند از پرسشنامه ماهر و محمد(2022) استفاده شده است .جهت آزمون فرضیه ها، روش معادلات ساختاری و آزمون تحلیل حداقل مربعات جزئی بکار گرفته شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بازاریابی دیجیتال بر نیت خرید با نقش تعدیلگری ارزش ویژه برند تاثیر مثبت و معناداری دارد.
عوامل مؤثر بر کارآفرینی درون سازمانی کارکنان (مورد مطالعه: شرکت های تولید مواد غذایی شهرستان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
39 - 56
حوزههای تخصصی:
سازمان های امروزی برای پاسخ به تغییرات روزافزون در جهان و حفظ قدرت رقابت و اثربخشی، به طور فزاینده ای به کارآفرینی کارکنان خود اتکا دارند. هدف از تحقیق حاضر، بررسی عوامل مؤثر بر کارآفرینی درون سازمانی کارکنان بود. جامعه آماری این پژوهش، کارکنان شرکت های تولید مواد غذایی استان همدان بودند که به صورت سرشماری مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه ای بود که روایی و پایایی آن به ترتیب براساس نظر متخصصان و ضریب آلفای کرونباخ مورد بررسی و تأیید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش حاضر، با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری و با رویکرد حداقل مربعات جزئی و نرم افزار SmartPLS3.2 انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد از میان متغیرهای مورد مطالعه (ریسک پذیری، نوآوری، پیشگامی، قصد کارآفرینانه، سیستم بازداری و فعال سازی رفتاری)، متغیرهای پیشگامی و قصد کارآفرینانه بیش ترین سهم را در تبیین متغیر کارآفرینی درون سازمانی کارکنان داشتند. همچنین، یافته های مطالعه نشان داد که قصد کارآفرینانه درون سازمانی رابطه بین نوآوری و پیشگامی با کارآفرینی درون سازمانی کارکنان را میانجی گری می کند. این در حالی است که بر اساس نتایج مطالعه، رابطه معناداری بین سیستم فعال سازی رفتاری و ریسک پذیری با کارآفرینی درون سازمانی کارکنان مشاهده نشد. یافته های این مطالعه، پیشنهادهای مفید و کاربردی را برای مدیرانی که به دنبال توسعه و بهبود کارآفرینی در سازمان های متبوع خود هستند، ارائه نموده است.
آینده پژوهی تأمین مالی از طریق ارائه خدمات در زنجیره تأمین بهداشت و درمان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بخش سلامت به عنوان یکی از پیشران های اصلی رشد در کشورها شناخته می شود. در پرتو بحران های بهداشتی اخیر، اهمیت تأمین مالی مناسب این بخش بیش ازپیش آشکار شده است. این پژوهش به دنبال شناسایی راه های احتمالی تأمین مالی در آینده، از طریق ارائه خدمات در زنجیره تأمین بهداشت و درمان است. روش ها: این پژوهش کاربردی، با رویکرد ترکیبی، در ایران و طی سال های 1400 تا 1402 در چهار مرحله اجرا شده است. در مرحله اول، 15 نفر و در مراحل بعدی، 12 نفر از خبرگان شامل مدیران زنجیره تأمین بهداشت و درمان و اساتید دانشگاهی با تخصص در این حوزه، مشارکت کرده اند. ابتدا، از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته، پیشران های تأمین مالی از طریق ارائه خدمات شناسایی شدند. در مرحله دوم، پیشران های اصلی با استفاده از پرسشنامه های محقق ساخته و نرم افزار میک مک استخراج گردیدند. در مرحله سوم، عدم قطعیت هر یک از پیشران ها با رویکرد مدیریت تعاملی مورد بررسی قرار گرفت. نهایتاً، در مرحله چهارم، سناریوهای ممکن با استفاده از پرسشنامه های محقق ساخته و نرم افزار سناریوویزارد تعیین شدند. یافته ها: در این پژوهش، از میان 20 پیشران شناسایی شده، 13 مورد به عنوان پیشران های اصلی شناخته شدند که 15 سناریوی سازگار را تشکیل دادند. نتایج نشان می دهد که بهبود و تمایز خدمات می تواند، همراه با تورم، به گران تر شدن خدمات و در نتیجه، محرومیت مردم از خدمات سلامت منجر شود. از طرف دیگر، عدم بهبود خدمات درمانی می تواند به خروج سرمایه از کشور و ناکفایتی در مواجهه با بیماری های جدید منجر شود. نتیجه گیری: برای حل این تناقض، دو جهت گیری متفاوت برای بخش بهداشت و درمان قابل تصور است: الف) بخش بندی مشتریان بر اساس توان مالی و نیازهای خدماتی ب) تأمین مالی از طریق روش های دیگر. در رویکرد الف، ارائه خدمات متفاوت بر اساس توان مالی مردم می تواند به افزایش احساس نابرابری اجتماعی منجر شود. رویکرد دوم نیز تضمینی برای جریان درآمدی ثابت از طریق سایر روش های تأمین مالی مانند خیرین ندارد و وضعیت دولت در تأمین مالی مبهم است. در نهایت، رویکرد الف به همراه حمایت دولت از اقشار آسیب پذیر، راهکار مرجح به نظر می رسد.