مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
صنعت ساخت
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۵ پاییز و زمستان ۱۳۹۲ شماره ۲
141 - 154
حوزه های تخصصی:
عملکرد پروژه های سازمان، تأثیر مهمی بر اجرای موفقیت آمیز استراتژی های سازمان دارد و این امر در سازمان های پروژه محور که کسب وکارشان براساس پروژه هاست، از اهمیت بیشتری برخوردار است. سازمان مادر که یکی از گروه های تعیین کننده موفقیت یا شکست پروژه است، کارکردهای متفاوتی در رابطه با پروژه هایش دارد که شناسایی آنها نقش مهمی در توسعه ادبیات موضوع و شناخت بیشتر این نوع سازمان ها دارد. در این پژوهش بر اساس رویکرد کیفی و با استفاده از یک مطالعه چند موردی، هفت سازمان پروژه محور فعال در صنعت ساخت مورد بررسی قرار گرفتند تا کارکردهای سازمان مادر آنها در رابطه با پروژه هایشان مشخص شوند. براساس تجزیه وتحلیل های بین موردی، هفت کارکرد اصلی برای سازمان های پروژه محور شناسایی شده است. با مشخص شدن این کارکردها، سازمان های پروژه محور می بایست در توسعه قابلیت های لازم برای انجام هرچه بهتر آنها حرکت کرده و سیاست ها و استراتژی هایی را در این جهت تدوین و پیاده سازی کنند.
نقش ربات در پیش ساخته سازی و موانع و محاسن آن در صنعت ساختمان
حوزه های تخصصی:
صنعت ساخت و ساز در پیش ساخته سازی نیازمند یک سازماندهی کارآمد و موثر برای فرآیند تولید و تکنیکهای نوآورانه ساخت و ساز برای رقابتی مفید در برابر رشد جهانی در قرن 21 است. مشکلات مرتبط با ساخت و ساز، مانند کاهش کیفیت و تولید، کمبود نیروی کار و ایمنی و شرایط بد کار، جستجوی راه حل های نوآورانه را ایجاب می کند. یک راه حل استفاده از فناوری های نوآورانه تولید مانند اتوماسیون و رباتیک است که پتانسیل رشد در صنعت ساخت و ساز و تولید و ایمنی و کیفیت را دارد. بیشتر تحقیقات در زمینه رباتیک و اتوماسیون بر روی ارتقای سخت افزار و نرم افزار متمرکز شده است. این مقاله به کاربرد گسترده ربات در مونتاژ در محل و صنعت ساخت در پیش ساخته سازی مربوط می شود. هدف از این پژوهش شناسایی و تبیین موانع و مزایای روش های اتوماسیون و رباتیک در پیش ساخته سازی است که با بررسی و کاوش در ویژگی های صنعت ساخت و فرآیند آن صورت می گیرد.
صیانت از انرژی در پرتو آرمان های توسعه پایدار از منظر قوانین حقوقی و کیفری ملّی و بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق انرژی دوره ۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
295 - 314
حوزه های تخصصی:
نقش و ضرورت وجود قوانین در نحوه استحصال و مصرف انواع منابع انرژی در تمام حوزه ها، به ویژه در عرصه صنعت ساخت، انکار ناپذیر است. مقاله حاضر با استفاده از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی تلاش نموده، ضمن معرفی مهم ترین قوانین بالادستی و معاهدات بین المللی مرتبط با حقوق انرژی، الزامات محیط زیستی آن را نیز شناسایی کند. هم اکنون در حوزه حقوق انرژی، مسئولیت ها، عموماً در قلمرو مسئولیت های حقوقی و مدنی تعریف شده اند و جرم انگاری خاصی برای صیانت از انرژی در سطح ملی وجود ندارد. معدود جرایم تعریف شده فعلی در حوزه انرژی نیز معطوف به موضوعات مرتبط با خرابکاری یا ایجاد محدودیت برای دسترسی به انرژی و تخریب محیط زیست است و مسائل مهمی هم چون بهره برداری غیراصولی، هدررفت انرژی و صیانت از منابع انرژی در سیاست های کیفری جایگاهی ندارد. اما جامعه جهانی در تلاش است رفتارهایی را که مبتنی بر مصرف بی رویه منابع فسیلی، تعرض به محیط زیست و حتی حقوق نسل های بعدی است، به عنوان جرم پنجمی از جرایم فراملی، مصداقی از جرم اِکوساید معرفی کند. سرانجام پیشنهاد می گردد حاکمیت همگام با جامعه جهانی در صیانت از انرژی، از سطح گفتمان فراتر رفته و از برنامه های عملیاتی در کنار آیین نامه های اجرایی حقوقی و کیفری و مشارکت بخش خصوصی بهره ببرد.
مناسبت های جرم زا در صنعت ساخت با رویکرد جرائم دولتی- شرکتی (مطالعه نظام ایران و انگلیس)
حوزه های تخصصی:
صنعت ساخت واجد پتانسیل ها و بسترهای شگرفی برای وقوع انواع جرایم است. این جرایم در مواردی در پیوند با رفتارها و سیاست های جرم زای دولتی شکل می گیرد و وقوع آنها عملاً بدون دخالت مستقیم یا غیرمستقیم دولت، نهادهای عمومی و تصمیم ساز حاکمیتی میسر نیست. مقاله حاضر، با تکیه بر روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای با کنکاش در جرائم دولتی-شرکتی چگونگی ظهور و تأثیر «ساختارهای صنعتی جرم زا» در صنعت ساخت در پیوند با تصمیمات و دخالت های حاکمیت را بررسی نموده و مشخص می نماید که چگونه ساختارهای صنعتی جرم زا تعاملات دو سویه را بین فرآیندهای سازمانی و مناسبات سیاسی-اقتصادی را شکل می دهد، که برای توسعه گفتمان جرم شناسی انتقادی حیاتی است و می تواند تبیین کننده چارچوبی مشخص در شناسایی علل وقوع جرم و سیاست گذاری های کیفری در برخورد با جرائم دولتی-شرکتی را فراهم آورد. نهایتاً مشخص گردید که آنچه دولت را به سوی هم زیستی جرم زا با بخش خصوصی سوق می دهد کم رنگ شدن جایگاه اجرایی دولت ها در مناسبات اقتصادی و اجتماعی است زیرا دولت ها امروزه بیشتر نقش ناظر و تعریف کننده فرایندها را ایفا می کند و این بخش خصوصی است که به نیازهای اقتصادی-اجتماعی پاسخ می دهد و مصلحت دولتی ایجاب می نماید تا حاکمیت همنوا با بخش خصوصی (شرکت ها) گام بردارد.
کاربرد هوش مصنوعی در هوشمندسازی صنعت ساخت (شرکتهای مهندسی، طراحی و اجرای نمای ساختمان)
حوزه های تخصصی:
هوش مصنوعی (AI) به عنوان یکی از پیشرفته ترین فناوری های معاصر، تأثیر عمیقی بر زندگی انسان ها و صنایع مختلف دارد. به طور کلی، هوش مصنوعی با ارائه راه حل های نوآورانه و بهینه سازی فرآیندها، نقش مهمی در تحول و بهبود صنایع مختلف و کیفیت زندگی انسان ها ایفا می کند. این فناوری نه تنها کارایی و بهره وری را افزایش می دهد، بلکه با ارائه خدمات شخصی سازی شده و بهبود ایمنی و امنیت، تجربه کلی زندگی و کار را بهبود می بخشد. تأثیر هوش مصنوعی بر هوشمندسازی ساختمان ها نیز بسیار گسترده و چشمگیر است. با استفاده از فناوری های AI، ساختمان ها می توانند به طور هوشمند عمل کرده و بهبودهای قابل توجهی در کارایی، راحتی، ایمنی و پایداری به ارمغان بیاورند. با توجه به پیشرفت های روزافزون در زمینه AI، انتظار می رود که نقش آن در هوشمندسازی ساختمان ها همچنان گسترش یابد و مزایای بیشتری را به ارمغان بیاورد. از این رو در این مطالعه بررسی کاربرد هوش مصنوعی در هوشمندسازی صنعت ساخت و در شرکتهای مهندسی، طراحی و اجرای نمای ساختمان هدف اصلی این مطالعه قرار گرفته است. جامعه آماری این مطالعه را کلیه مدیران در شرکت های مهندسی، طراحی و ساخت نما ساختمان تشکیل می دهد که 150 نفر از میان آنها بر اساس فرمول کوکران و به صورت تصادفی انتخاب شده اند. پرسشنامه ای محقق ساخته مشتمل بر 40 سؤال متناسب با موضوع ابزار جمع آوری اطلاعات بوده و داده های جمع آوری شده نیز با استفاده از نرم افزار SPSS و لیزرل و روش معادلات ساختاری (PLS) مورد سنجش و ارزیابی قرار گرفته است. نتایج بدست آمده حاکی از نقش مثبت و معنی دار هوش مصنوعی بر هوشمندسازی صنعت است. همچنین بر اساس نتایج، عوامل هشت گانه شاخص های عملکردی، شاخص های ایمنی و نظارت، شاخص های چالشی و موانع، شاخص های مدیریتی و تعاملی، شاخص های آموزشی و توسعه ای، شاخص های فنی، شاخص های قانونی و مقرراتی و شاخص های مالی و اقتصادی به عنوان شاخص هایی هستند که بیانگر کاربرد هوش مصنوعی در هوشمندسازی صنعت ساخت شناسایی شده و اثر معنی دار آنها نیز تأیید شده است.
مدیریت ریسک در پروژه های ساخت پایدار: مرور ادبیات نظام مند و تحلیل کتاب سنجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
303 - 333
حوزه های تخصصی:
هدف: در سال های اخیر با تسری مفهوم توسعه پایدار در چرخه حیات پروژه های ساخت و ماهیت پویا و حادثه آفرین این پروژه ها، مسئله مدیریت ریسک پایدار، بیش از پیش در کانون توجه پژوهشگران قرار گرفته است. با این حال، فقدان مرور نظام مند و تحلیل کتاب سنجی مجموعه پژوهش های انتشاریافته، چشم انداز آتی و روند تکامل این حوزه مطالعاتی را در هاله ای از ابهام قرار داده است. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی و ترسیم بدنه ادبیات برای شناسایی شکاف های بالقوه پژوهشی و برجسته کردن مرزهای دانش در حوزه مطالعاتی مدیریت ریسک پروژه های ساخت پایدار نگاشته شده است.روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی تحلیلی است و از نظر روش اجرا، مرور نظام مند تلقی می شود. در این پژوهش برای تحلیل توصیفی و محتوایی مقاله ها، مرور نظام مند ادبیات مطابق با دستورالعمل پریزما انجام گرفته است. در این راستا، ضمن بازیابی و غربالگری ۱۶۳۰ مقاله انتشاریافته در دو پایگاه علمی اسکوپوس و وب آوساینس، طی سال های ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۳، به تحلیل ۱۱۳ مقاله واجد شرایط پرداخته شد. در تکمیل مرور ادبیات نظام مند و برای ارزیابی جامع نگرتر حوزه مدیریت ریسک پروژه های ساخت پایدار، از تحلیل کتاب سنجی و فنون مصورسازی، اعم از تحلیل شبکه های هم تألیفی پژوهشگران و هم رخدادی واژگان کلیدی، در نرم افزار وس ویور بهره برده شد.یافته ها: با تحلیل توصیفیِ مقاله های بازیابی شده بر مبنای سال انتشار و فراوانی آن ها در مجله های گوناگون، مشخص شد که در سال های اخیر، استقبال پژوهشگران به حوزه مطالعاتی مدیریت ریسک پروژه های ساخت، از منظر توسعه پایدار، رو به افزایش بود. با تحلیل محتوایی مقاله ها ملاحظه شد که پژوهشگران در حوزه کلی مدیریت ریسک پروژه های ساخت پایدار، بر پنج مضمون پژوهشی تمرکز داشتند که عبارت اند از: ۱. ریسک های کلی پایداری؛ ۲. ریسک های تدارکات پایدار؛ ۳. ریسک های زنجیره تأمین؛ ۴. ریسک های پذیرش فناوری؛ ۵. ریسک های منابع انسانی. با تعمیق و تدقیق در پژوهش ها ملاحظه شد که پرتکرارترین ریسک ها در پروژه های ساخت پایدار، در هشت بُعد اصلی قرار داشتند: ۱. مالی و اقتصادی؛ ۲. اجتماعی؛ ۳. اجرایی، مدیریتی و سازمانی؛ ۴. دانشی و مهارتی؛ ۵. دولتی و قانونی؛ ۶. ذی نفعان/کارفرما؛ ۷. زیست محیطی؛ ۸. فناوری، تجهیزات و منابع. از منظر روش پژوهش ملاحظه شد که سهم پژوهش های تجربی و کاربردی در مدیریت ریسک پروژه های ساخت پایدار، کمتر از پژوهش های توصیفی و مروری بود که این امر، بر وجود فرصت های مطالعاتی فراوان برای انجام پژوهش های کاربردی با طرح مسائل و اعمال فرض های مختلف، تأکید می کند. از نظر استراتژی، سهم چشمگیری از مقاله ها، روش پیمایشی و تعداد کمتری از مقاله ها روش مطالعه موردی را در دستور کار خود قرار داده بودند. نظر به آنکه دقت و تعمیم پذیری نتایج پژوهش، در روش پیمایشی بیش از مطالعه موردی است، گرایش پژوهشگران به استراتژی پیمایشی بیشتر بود. همچنین پژوهشگران در ارزیابی ریسک های پروژه های ساخت پایدار، اغلب از روش های تحلیل آماری بهره برده بودند. با تحلیل کتاب سنجی و تدقیق در تحلیل های هم رخدادی واژگان کلیدی، ملاحظه شد که گرایش آتی پژوهشگران در محوریت قراردادن مفاهیم، رویکردها و زمینه هایی همچون اقتصاد چرخشی، بازیافت، ارزیابی ریسک، تحلیل عاملی، رهبری در انرژی و محیط زیست کشورهای در حال توسعه و پیمایش پرسش نامه ای، در حوزه مدیریت ریسک پرژوه های ساخت پایدار بود.نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش، پیش بینی می شود که جهت گیری مقاله های آتی از نظر محتوایی و روش شناسی، به سمت تکمیل پازل نظام مدیریت ریسک پایداری (شناسایی، ارزیابی، کنترل و واکنش به ریسک) در پروژه های ساخت وساز پایدار، به ویژه در کشورهای در حال توسعه، در قالب مطالعات تجربی و کاربردی با روش آمیخته و کاربست رویکرد ترکیبی در فضای عدم قطعیت باشد. مطالعات مختلفی به بررسی موانع و مخاطرات پروژه های ساخت از وجوه مختلف پایداری مانند اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعی پرداخته اند. اما سهم بُعد اقتصادی بیش از ابعاد اجتماعی و زیست محیطی بود که این نقصان، ارزیابی جامع نگری از ریسک پروژه های پایدار به ارمغان نمی آورد. هرچند انجام چنین مطالعات برای تخصیص کارآمد منابع ضروری هستند. سهم دانش افزایی این مقاله در واکاوی وضعیت کتاب سنجی حوزه مطالعاتی مدیریت ریسک در پروژه های ساخت پایدار، به منظور تعیین جهت گیری پژوهش های آتی نیز به سهم خود منحصربه فرد بود.
استخراج شاخص های کلیدی اقتصادی اثرگذار بر قیمت مسکن در کلانشهرهای ایران به روش دلفی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ مهر ۱۴۰۳ شماره ۱۳۶
29 - 38
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله:یکی از پرسش های فعالان صنعت ساخت و جامعه به عنوان بهره برداران اصلی مسکن در کلانشهرهای ایران این است که قیمت مسکن در آینده چه تغییراتی خواهد کرد؟ به عبارتی، دوره های رکود و رونق مسکن در چه زمان و با چه شدتی به وقوع می پیوند؟ پاسخ به این پرسش ها، نیازمند نگاهی آینده پژوهانه به مقوله مسکن و فهم ارتباط قیمت آن با شاخص های اقتصاد کلان کشور است.هدف پژوهش: این پژوهش در نظر دارد با استخراج کلیدی ترین شاخص های کلان اقتصادی به لحاظ اثرگذاری بر قیمت مسکن در کلانشهرهای کشور، زمینه تفکر و پژوهش در آینده قیمت و درک دوره های رکود و رونق مسکن را فراهم کند. این پژوهش و مطالعات مشابه، به واسطه نگرشی که برای شرکت های توسعه دهنده املاک و مستغلات، شرکت های طراحی و ساخت، سرمایه گذاران، بهره برداران و فعالان صنعت ساخت ایجاد می نمایند، آن ها را در اتخاذ تصمیمات بهتر و اثربخش تر برای کسب وکار و زندگی خود یاری می کند. به این ترتیب، ریسک ها و خطرات محتمل در آینده بازار مسکن برای مخاطبان ذکر شده، آشکار و ملموس شده و بررسی و پاسخگویی مطلوب تر برای آن ها امکان پذیر می شود.روش پژوهش: براساس گام های روش دلفی فازی، ابتدا کلیه شاخص های اقتصاد کلان مرتبط با قیمت مسکن از طریق مطالعه منابع کتابخانه ای و مطالعات پیشین استخراج شد. سپس از طریق نظرسنجی از خبرگان و با غربال گری امتیازهای هر شاخص و مقایسه مقدار ارزش اکتسابی هریک، کلیدی ترین شاخص های اقتصادی اثرگذار بر آن تعیین شد.نتیجه گیری: شاخص های موضوع پژوهش براساس نتایج به دست آمده به ترتیب، «تورم»، «نرخ ارز»، «قیمت زمین مسکونی»، «هزینه ساخت» و «نقدینگی» است. شاخص های استخراج شده و ترتیب و تقدم آن ها، نشان می دهد نقش و جنبه «سرمایه ای» مسکن در کلانشهرهای ایران، مهم تر از جنبه های «عرضه» و «تقاضا» است.