مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
تغییر کاربری زمین
حوزه های تخصصی:
کاربری زمین به عنوان یکی از ابزارهای برنامه ریزی همواره مورد توجه برنامه ریزان شهری و منطقه ای بوده است. این ابزار سعی در شناخت میانکنش پیچیده ی بین جامعه ی بشری و محیط زیست دارد تا از این طریق بتواند رابطه ای منطقی بین نیازهای توسعه ای بشر و معیارهای زیست محیطی برقرار کند. در این پژوهش سعی شده تا با استفاده از مدل کاربری LUCIA که مدلی تلفیقی از محرک های اقتصادی-اجتماعی و زیست محیطی است به دو سؤال اساسی در مورد تغییر کاربری زمین که همانا «چگونگی تغییر» و «موقعیت تغییر» را هدف قرار می دهد، پاسخ دهد. با توجه به ساختار دو سطحی مدل، در سطح اول از متغیرهای زیست محیطی به عنوان سنجه ای جهت ظرفیت سنجی مناطق مختلف، در میزان تغییرپذیری استفاده می شود و در سطح دوم متغیرهای اقتصادی-اجتماعی را به عنوان محرک های اصلی تغییر کاربری بررسی می کند. روش تحقیق از لحاظ هدف تحقیق از نوع کاربردی و بر حسب روش شناختی از نوع تحقیقات تحلیل-توصیفی است. در جمع آوری و طبقه بندی داده ها و اطلاعات، از روش کتابخانه ای-اسنادی استفاده شده است. چارچوب و روش تحلیل این پژوهش بر مبنای چارچوب مدل مفهومی مدل تغییر کاربری زمین LUCIA قرارگرفته و با استفاده از داده های موجود شهرستان نوشهر مدل اجرا و خروجی های آن برای توسعه ی شهری تحلیل شده است. نتایج خروجی این مدل پاسخ سؤالات تحقیق را به خوبی بیان می کند و نشان می دهد که مناطق پیرامونی سکونتگاه ها به خصوص مناطق پر جمعیت و همین طور مناطق اطراف تأسیسات زیرساختی برای تغییر کاربری زمین به توسعه ی شهری مستعدترند؛ و در نهایت با توجه به شرایط زیست محیطی و اجتماعی-اقتصادی تنها 14 در صد از کل مساحت شهرستان دارای شرایط بسیار مناسب برای تغییر کاربری زمین به توسعه ی شهری تشخیص داده شده است.
ارزیابی و شبیه سازی تغییرات کاربری زمین پیرامون شهرها با استفاده از مدل CA-Markov (نمونه موردی: شهر میاندوآب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه سریع شهری در دهه های اخیر موجب تغییرات وسیعی در الگوی کاربری زمین پیرامون شهرها شده و تأثیرات زیست محیطی و اجتماعی–اقتصادی زیادی را به همراه داشته است. در این زمینه، ارزیابی تغییرات کاربری زمین و شبیه سازی تغییرات آتی آن می تواند در برنامه ریزی ها و سیاستگذاری های شهری راهگشا باشد. ترکیب سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و سنجش از دور (RS) می تواند ابزار مناسبی برای گردآوری داده ها و تحلیل تغییرات کاربری زمین باشد. این مقاله برای ارزیابی و شبیه سازی تغییرات کاربری زمین صورت گرف ته در شهر میاندوآب از مدل CA-Markov استفاده می نماید. ابتدا، با استفاده از تصاویر ماهواره ای چندزمانه ای مربوط به سال های 1363، 1376 و 1390 نقشه های پوشش/کاربری زمین شهر و اراضی اطراف آن ایجاد گردید و تغییرات صورت گرفته مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حکایت از افزایش 1013 هکتاری مساحت شهر و مناطق ساخته شده اطراف شهر و کاهش 1114 هکتاری کاربری مزارع طی 27 سال گذشته دارد. سپس، با استفاده از مدل مارکوف، ماتریس مناطق گذار کاربری ها در فاصله سال های 1390-1363 محاسبه گردید. در مرحله بعد، نقشه های تناسب مکانی کاربری ها با استفاده از روش های ارزیابی چندمعیاره (MCE) ایجاد گردید. در نهایت، برای پیش بینی تغییرات آتی کاربری زمین تا سال 2025 از مدل CA-Markov استفاده گردید. نتیجه شبیه سازی، حاکی از روند مداوم کاهشی در اراضی کشاورزی و روند مداوم افزایشی در اراضی شهری می باشد. بنابراین، اگر روند کنونی تغییرات بدون اتخاذ یک سیاست توسعه پایدار ادامه یابد افت شدید شاخص های زیست محیطی و اجتماعی-اقتصادی را به دنبال خواهد داشت.
تغییرات فضایی- زمانی شکل شهرهای ساحلی و غیرساحلی استان مازندران با به کارگیری سنجه های سیمای سرزمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر اثر فعالیت های انسانی و پدیده های طبیعی، چهرة زمین همواره تغییر می کند. سرعت و تنوع این تغییر و تحول در محیط های شهری بیش از سایر مناطق است. مقالة حاضر تغییر زمانی و فضایی دو شهر ساحلی (چالوس و بابلسر) و دو شهر غیرساحلی (آمل و قائمشهر )استان مازندران را از جنبه های فشردگی، پیچیدگی و مرکزیت شکل شهر با به کارگیری سنجه های سیمای سرزمین بررسی کرده است. روش تحقیق مقاله کمی است و نقشه های کاربری اراضی در سه طبقه (شهر، اراضی کشاورزی و آب) به روش طبقه بندی حداکثر احتمال از تصاویر ماهواره لندست تهیه شدند. برای تحلیل تغییرات سیمای سرزمین از 12سنجه و در دو سطح طبقه و سیمای سرزمین استفاده شد. نتایج نشان داد مقدار سنجة NP برای طبقة کشاورزی چهار شهر مورد بررسی افزایش یافته، که نشان دهندة پدیدة خردشدگی، کاهش پیوستگی و وجود اختلال در کاربری کشاورزی است. علاوه بر این، یافته ها روند افزایشی تعداد لکه ها را در دو شهر قائمشهر و بابلسر نشان داد که گویای وجود ساختار ریزدانه ای در این دو شهر است. همچنین، کاهش سنجة ENN-MN فقط برای قائمشهر نشان دهندة مرکزیت بالا است. به طور کلی، تفاوت بارزی بین شهرهای ساحلی و غیرساحلی از جنبه های فشردگی و پیچیدگی مشاهده نشد .
تحلیل عوامل محرک و پیش بینی تغییرات کاربری زمین در منطقه کلان شهری تهران با تأکید بر یک مدل منطقه ای یکپارچه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۵
39 - 56
حوزه های تخصصی:
مناطق کلان شهری به ویژه در کشورهای درحال توسعه با رشد سریع جمعیت روبه رو شده اند که این امر در دهه های گذشته تأثیرات مخربی را با تغییر در کاربری زمین محیط پیرامونی خود به محیط زیست وارد کرده است. تغییرات کاربری زمین در این مناطق با پیچیدگی و سرعت بالایی رخ داده و موجب تخریب اراضی سبز و کشاورزی، افزایش آلودگی زیست محیطی و آسیب های اکولوژیکی شده است. روند برنامه ریزی حاضر کاربری زمین، این ضرورت را ایجاد می کند تا بر پایه معیارهای مناسب با محیط طبیعی، اقتصادی و اجتماعی الگوی آینده کاربری زمین مناطق شناسایی شوند بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف پیش بینی تغییرات آتی کاربری زمین در منطقه کلان شهری تهران انجام شده است. برای دستیابی به این هدف، در گام نخست تغییرات کاربری زمین در منطقه تحلیل می شود. سپس، با شناسایی میزان تأثیر عواملِ محرکِ تغییر و پتانسیل های انتقال کاربری ها، تغییراتِ کاربری اراضی سال های آتی ترسیم می شود. لذا، برای این منظور، ابتدا کاربری های سال های 1985 ،2000 و 2015 ، با استفاده از نرم افزار ENVI و روش SVM طبقه بندی و تحلیل می شوند. در گام دوم پس از شناسایی عوامل محرک تغییر با روش رگرسیون لجستیک، میزان تأثیر عوامل مشخص می شود. در بخش پیش بینی با ترکیب روش های مارکوف و خودکار سلولی تغییرات آتی در سال های 2030 و 2045 شبیه سازی شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که روند تغییرات گذشته در منطقه کلان شهری تهران منجر به تخریب مراتع، زمین های کشاورزی و زمین های بایر شده و این روند آسیب مناطق ساخته شده بر منابع با ارزش طبیعی و زیست محیطی را بیشتر خواهد کرد؛ که در این بین، راه ها، فاصله از مناطق ساخته شده و عوامل طبیعی بیشترین تأثیر را بر تغییر دارند. تغییرات در سال های 2030 و 2045 روند گذشته را خواهد داشت. در این میان، مناطق ساخته شده افزایش یافته و در محورهای غربی، جنوبی و شرقی محدوده بیشترین تغییرات اتفاق خواهد افتاد.
ارزیابی تغییر اقلیم و کاربری زمین و ارائه برنامه پیشنهادی آمایش کم کربن در حوضه آبخیز دشت کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای طبیعی دوره ۵۱ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۰)
613 - 632
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه بررسی پدیده تغییراقلیم در حوضه دشت کاشان و ارزیابی اثرهای این پدیده و کاربری اراضی بر خشک سالی است. به منظور شناسایی روند تغییرات در سیمای این حوضه از تصاویر ماهواره لندست در یک دوره سی ودوساله استفاده شد. در طبقه بندی تصاویر از روش نظارت شده و الگوریتم حداکثر احتمال استفاده شد. پردازش اطلاعات در این دوره زمانی حاکی از افزایش سطح اراضی کشاورزی، مسکونی، و صنعتی در دوره 1985-2000 به میزان 5.7 و 0.32درصد و کاهش اراضی مرتع و کشاورزی به میزان 5.6 و 4.7درصد و افزایش اراضی شوره زار به مقدار 20درصد در دوره 2000-2017 است. با هدف پیش بینی آینده، داده های بارش با مدل آماری SDSM برای دوره 2050-2011 محاسبه شد. همچنین، با مدل من - کندال روند تغییرات بارش در دوره 1966 تا 2017 بررسی شد. خشک سالی از طریق شاخص SPI به دست آمد. مطالعه هم زمان تغییر کاربری و اقلیم با توجه به خشک سالی طولانی مدت، آسیب پذیربودن، و خشک بودن حاکی از تحمیل فشارهای زیاد بر محیط زیست منطقه است. در صورت ادامه روند فعلی حوضه دشت کاشان با خسارت جبران ناپذیری روبه رو می شود. ازاین رو، این تحقیق راهبرد آمایش سبز (کم کربن) را برای کاهش خطرهای محیط زیستی و خسارات خشک سالی در منطقه پیشنهاد می کند.
تزاحم فضایی در نواحی روستایی پیرامون کلان شهر تهران نمونه پژوهش: بخش رودبار قصران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی فضایی سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۳۹)
86 - 112
حوزه های تخصصی:
طرح مسئله: کلان شهرها به دلیل تمرکز بیش از حد جمعیت و سرمایه، برای رشد و گسترش خود به سوی نواحی پیرامونی کشیده و با خورندگی روستاها و زمین های پیرامون، تحولات مختلفی ازجمله تغییر کاربری زمین ها را سبب می شوند. این تحولات به پیدایش مخاطرات محیط زیستی منجر و ناپایداری فضایی را موجب می شود که بدون توجه به روندها نمی توان برای حل مسائل و چالش های پیش رو به ویژه درزمینه کاربری اراضی پیرامون کلان شهرها آماده بود. هدف: پژوهش حاضر با هدف تحلیل تزاحم فضایی نواحی روستایی، در پی آن است با استفاده از تصاویر ماهواره ای، زمین های تغییر کاربری یافته طی سال های 1986 (1365)، 2001 (1380) و 2016 (1395) را در بخش رودبار قصران شهرستان شمیرانات شناسایی کند. روش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و براساس روش، توصیفی- تحلیلی است. شیوه گردآوری داده ها با توجه به ماهیت پژوهش، کتابخانه ای و به صورت بازدید میدانی و مبتنی بر استفاده از روش های سنجش از دور برای تحلیل تغییر کاربری زمین های نواحی روستایی در بازه زمانی 30ساله در بخش رودبار قصران است. تصاویر ماهواره ای با بهره گیری از نرم افزارهای ENVI 5.3 و ARC MAP 10.2تحلیل شده است. نتایج: یافته های پژوهش نشان می دهد مساحت پوشش زمین های کوهستانی و بایر (%13.06) کاهش یافته و درمقابل بر پوشش زمین های باغی (%2.12)، مرتع (%7.55) و زمین های ساخته شده (%3.39) افزوده شده است؛ همچنین یافته های حاصل از تحلیل زنجیره مارکوف – CA نشان می دهد با ادامه روند فعلی در افق 2031، از پوشش سبز (باغ و مراتع) و پوشش بایر و کوهستانی کاسته و به زمین های ساخته شده افزوده خواهد شد.نتایج پژوهش حاکی است تغییرات پوشش زمین در منطقه پژوهش در پی ایجاد تقاضای شهرنشینان، خزش شهری، ضعف نظارت و قوانین و برای دستیابی به سود بیشتر به سمت کاربری های ناسازگار با محیط بوده است. این تغییر پوشش و کاربری زمین، علاوه بر آثار اقتصادی و اجتماعی به شکل گیری تزاحم فضایی در بخش رودبار قصران انجامیده است. نوآوری: در این پژوهش ضمن بررسی و تبیین تغییر کاربری زمین ها در محدوده پژوهش، تزاحم فضایی تغییرات ایجادشده در کاربری زمین ها نیز در مرکز توجه بوده است؛ افزون بر این تلاش شده است چشم اندازی از وضعیت آینده منطقه در قالب پیش بینی تغییر پوشش و کاربری زمین ترسیم شود.
بررسی تأثیر تغییر کاربری ابنیه تاریخی در پایداری محیطی؛ نمونه مطالعاتی: سرای کاظمی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال یازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
66-85
حوزه های تخصصی:
اهداف: خانه کاظمیان از بناهای تاریخی در شهر تهران می باشد؛ که مورد مرمت و به خانه موزه تهران تغییر کاربری داده شده است. در این پژوهش، به ارزیابی و تحلیل میزان پایداری در تغییر کاربری خانه کاظمیان به عنوان نمونه ای از میراث معاصر تغییر کاربری یافته توسط سازمان زیباسازی شهر تهران و شهرداری تهران پرداخته شده است. روش ها: این پژوهش کاربردی و شیوه جمع آوری داده های آن مطالعات اسنادی و میدانی است. ابتدا به مطالعه و بررسی اصول و شاخص های پژوهش پرداخته شده است. سپس جهت تحلیل شاخص ها در خانه کاظمیان به مشاهده و مصاحبه با 15 نفر از کارشناسان و متخصصان این حوزه پرداخته شده است. یافته ها: پایداری اجتماعی در سطح بالا به دلیل حفظ و تقویت حس زمان، حس مکان، سرزندگی اجتماعی و تجدید خاطرات جمعی، پایداری کالبدی در سطح بالا، به دلیل تغییرات منعطف و حفظ اصول، ساختار و ارزش های تاریخی- فرهنگی بنا، پایداری عملکردی پایین به دلیل تنوع پایین کاربری و فعالیت و تطابق پایین با نیاز ساکنان بافت پیرامونی، پایداری اقتصادی در سطح پایین به دلیل سودآوری اقتصادی پایین و پایداری زیست محیطی در سطح متوسط ارزیابی شده است. نتیجه گیری : می توان معیارهایی نظیر تغییر کاربری سازگار در خانه های تاریخی با رعایت اصول و فرایند مشخص، توجه به ارزش های اجتماعی و فرهنگی بنا، توجه به ارزش های زیست محیطی و ارزش های بازار و ایجاد رونق اقتصادی مستمر را در ایجاد توسعه پایدار در خانه های تاریخی و حرکت در مسیر توسعه پایدار موثر دانست.
تغییرات کالبدی– فضایی کلانشهر ارومیه و پیرامون آن
حوزه های تخصصی:
حیات هر شهری خصوصاً کلانشهرها به فضاهای پیرامونی خود وابسته است و در این میان زمین های کشاورزی و روستاها از عوامل مهم در گسترش و توسعه شهری محسوب می شوند. روستاها و زمین های کشاورزی در نتیجه گسترش شهرها تهدید می شوند. در این ارتباط، روستاها همراه با زمین های کشاورزی و باغ های اطراف شهر ارومیه نیز از این تغییرات بر کنار نمانده و با گسترش شهر تغییر کاربری داده اند. این پژوهش بر آن است تا تغییرات کالبدی- فضایی روستاهای واقع در حریم شهر ارومیه را در اثر گسترش شهر ارومیه بررسی نماید. این پژوهش بر اساس ماهیت از نوع توصیفی- تحلیلی و بر اساس هدف از نوع کاربردی می باشد. داده ها و اطلاعات مورد نیاز از طریق طرح جامع و تفصیلی شهر، تحلیل نقشه ها و تصاویر ماهواره ای و استفاده از اسناد، کتب مرتبط با موضوع و سازمان های مرتبط جمع آوری گردیده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که همراه با گسترش شهر ارومیه، روستاهای حریم آن با واقع شدن در گوشه ای از شهر و البته خارج از محدوده تعیین شده شهری و ارزان بودن زمین به مقصد اصلی مهاجران تبدیل شده و کشاورزان با بالا رفتن قیمت زمین، دست از زراعت برداشته و با تغییر کاربری اراضی زراعی به شغل های غیر کشاورزی رو آورده اند. در نتیجه جمعیت این روستاها در مقایسه با سایر روستاها و نوع رابطه با زمین تغییراتی داشته است و این روند هم چنان ادامه دارد.
اثر تغییرات کاربری و کاهش فضای سبز شهری برتشدید جزیره گرمایی و آلودگی شهر تهران (مطالعه موردی: منطقه یک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال هفدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۶۳
114 - 129
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی نقش میکروکلیمایی ساخت وسازهای بی رویه در یک دهه اخیر بر افزایش دمای سطحی و تشدید جزیره گرمایی در منطقه یک تهران می پردازد. از داده های ایستگاه شمیرانات و داده های سنجش آلودگی هوای اقدسیه در دوره آماری 12 ساله استفاده شد. برای آشکارسازی نقش کاهش پوشش گیاهی بر دمای سطحی از تصاویر ماهواره لندست 8 استفاده گردید. نتایج نشان داد که در منطقه 1 به دلیل ساخت وسازهای غیراصولی و بدون ضابطه در چند دهه اخیر، پوشش گیاهی از بین رفته، درختان منطقه قطع شده یا در توسعه فضای سبز استاندارد لازم رعایت نشده است. دو ناحیه گرم یا همان جزیره گرمایی با دمای سطحی بالا در حال شکل گیری و توسعه بر روی سایر بخش های هم جوار است. نیمه شرقی منطقه 1 بخصوص بخش جنوب شرقی آن به عنوان یک بخش بسیار گرم در تمام فصول خودنمایی می کند. در فصول گرم دمای سطحی در این ناحیه بسیار افزایش می یابد. درصورتی که بخش میانی که هنوز توانسته تا حدود زیادی فضای سبز خود را حفظ کند از شرایط بهتری برخوردار است. بااین همه به دلیل رشد لجام گسیخته ساخت وسازها در یک دهه اخیر دماهای حداقل (صبحگاهی) بخصوص در فصول سرد به سرعت و با شیب زیادی در حال افزایش است. همچنین، مقادیر ریز گردها بخصوص PM10 و PM2 در منطقه یک در حال افزایش است. تشدید جزیره گرمایی سبب شده است بادهای جنوب غرب تا جنوب و جنوب شرقی در تمام ماه های سال تشدید شده و ریزگردها از بخش های جنوبی شهر تهران و پهنه های بایر اطراف بر روی این منطقه منتقل شده و این منطقه را بخصوص در ماه های سرد سال جزء مناطق آلوده تهران قرار داده است. هدف این پژوهش بررسی نقش تغییر در کاربری اراضی و قطع درختان و از بین رفتن پوشش گیاهی در تغییر در دمای سطحی و جزیره گرمایی منطقه یک شهری تهران است.
تجاری شدن جداره های شهری و تاثیر آن بر کیفیت فضایی محلات مسکونی. مطالعه موردی: کوی نصر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال ششم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۰
63 - 84
حوزه های تخصصی:
آمایش و ساماندهی یکپارچه کاربری و فعالیت زمین، یکی از حساس ترین اقدامات در روند توسعه شهرها است که بر مرز میان توسعه مورد نیاز شهر و کیفیت زندگی جوامع محلی گام برمی دارد. موفقیت در تعادل بخشی میان این دو حیطه، نیازمند نگاهی یک پارچه به پیامدها و تعارضات احتمالی به لحاظ رفاه اجتماعی، حفاظت زیست محیطی و کارایی اقتصادی است. یکی از زمینه های تشدید این تعارضات، تمایل همیشگی فعالیت های تجاری- اداری به مکان گزینی در جداره شریان های اصلی ارتباطی و مراکز محلات مسکونی است، که غالباً به منظور استفاده از تسهیلات زیرساختی و فرصت های اقتصادی- مالی موجود در نواحی مسکونی پدیدار می شود. پدیده مذکور تحت عنوان تجاری شدن نواحی مسکونی، طی سالیان اخیر بخش عمده ای از جداره های محلات مسکونی کلان شهر تهران به ویژه محلات مرفه نشین شمالی شهر را در برگرفته و اثرات گوناگونی را بر کیفیت فضایی نواحی مسکونی بلافصل خود گذاشته است. لذا این پژوهش با هدف شناخت و ریشه یابی روند مذکور و روشن ساختن ضرورت آمایش فضایی در تجاری شدن نواحی مسکونی، مشخصاً به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که روند کنونی تجاری شدن شریان های اصلی محلات مسکونی در شهر تهران چه تأثیری بر کیفیت فضایی نواحی مسکونی بلافصل خود گذاشته است. به منظور پاسخگویی به این پرسش، پیمایشی میدانی در نواحی مسکونی بلافصل خیابان نصر صورت پذیرفته است. این تحقیق بر اساس هدف در دسته تحقیقات کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش در دسته تحقیقات علی- تطبیقی قرار می گیرد. سنجش و ارزیابی به کمک تلفیق تکنیک های کمی و کیفی ارزیابی تأثیر شامل انواع تکنیک های مصاحبه و گفت و گوهای فردی، تکنیک های مشاهده مستقیم، پیمایش های ترافیکی هدفمند، و نهایتاً تکنیک های مشارکتی (برش های تاریخی، تحلیل روند و رتبه بندی تأثیر)، صورت خواهد پذیرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد که فقدان مطالعات ارزیابی اثرات تغییر کاربری زمین در روند تهیه طرح های توسعه محلی، نه تنها سبب تشدید گرایشات سوداگرایانه و کاسب کارانه در نواحی مسکونی کوی نصر گردیده، بلکه اثرات نامطلوب و مخاطره آمیزی بر کیفیت زندگی جوامع محلی بلافصل خود گذاشته است. به طوری که طی سالیان اخیر، تغییر کاربری و مقیاس عملکردی فعالیت های مستقر در جداره اصلی خیابان نصر بر اساس پیشنهادهای طرح تفصیلی ملاک عمل، در کنار تأثیرات مثبت کوتاه مدت همچون بهبود میزان دسترسی به خدمات و تسهیلات شهری، طیف وسیعی از اثرات و پیامدهای نامطلوب را به لحاظ اجتماعی- فرهنگی، کالبدی- فضایی و ترافیکی، در محلات مسکونی بلافصل خود به دنبال داشته و در پی آن کیفیت زندگی ساکنان محلی را دست خوش تغییرات نامطلوبی نموده است.
بررسی تغییرات کاربری زمین در حوضه آبریز ابهر رود با استفاده از تصاویر ماهواره لندست بین سال های 1989 تا 2018(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی تغییرات کاربری زمین یکی از موضوعات مهم به شمار می رود زیرا تغییرات کاربری اراضی می تواند منجر به از دست رفتن منابع طبیعی، افزایش رسوب دهی و حتی افزایش احتمال وقوع سیلاب ها گردد. در این تحقیق تغییرات کاربری زمین در این حوضه با استفاده از تصاویر لندست و تکنیک های سنجش ازدور و سیستم اطلاعات جغرافیایی در بازه زمانی 1998 تا 2018 بررسی شد. نتایج نشان داد که در اثر گسترش منابع آبی بر وسعت زمین های کشاورزی و پوشش گیاهی افزوده شده است. از طرف دیگر قسمت هایی از زمین های با ارزش کشاورزی نیز در اثر گسترش شهرها و روستاها از دست رفته اند. با این وجود گسترش نواحی ساخته شده نیز سبب از دست رفتن بخشی از زمین های کشاورزی و پوشش گیاهی شده است. شناسایی و بررسی تغییرات کاربری اراضی در منطقه مورد مطالعه می تواند به مدیران و برنامه ریزان در شناخت عوامل موثر بر تغییر کاربری و اتخاذ تصمیمات صحیح مدیریتی سطوح مختلف کمک نماید.
بررسی تغییرات کاربری زمین در حوضه آبریز ابهر رود با استفاده از تصاویر ماهواره لندست بین سال های 1989 تا 2018(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی تغییرات کاربری زمین یکی از موضوعات مهم به شمار می رود زیرا تغییرات کاربری اراضی می تواند منجر به از دست رفتن منابع طبیعی، افزایش رسوب دهی و حتی افزایش احتمال وقوع سیلاب ها گردد. در این تحقیق تغییرات کاربری زمین در این حوضه با استفاده از تصاویر لندست و تکنیک های سنجش ازدور و سیستم اطلاعات جغرافیایی در بازه زمانی 1998 تا 2018 بررسی شد. نتایج نشان داد که در اثر گسترش منابع آبی بر وسعت زمین های کشاورزی و پوشش گیاهی افزوده شده است. از طرف دیگر قسمت هایی از زمین های با ارزش کشاورزی نیز در اثر گسترش شهرها و روستاها ازدست رفته اند. با این وجود گسترش نواحی ساخته شده نیز سبب از دست رفتن بخشی از زمین های کشاورزی و پوشش گیاهی شده است. شناسایی و بررسی تغییرات کاربری اراضی در منطقه مورد مطالعه می تواند به مدیران و برنامه ریزان در شناخت عوامل موثر بر تغییر کاربری و اتخاذ تصمیمات صحیح مدیریتی سطوح مختلف کمک نماید.
تبیین پیامدهای کالبدی – فضایی تغییرات کاربری اراضی کشاورزی در روستاهای بخش خمام شهرستان رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روستا اولین شکل از حیات جمعی انسان در عرصه طبیعی است که از ویژگی های اقتصادی، اجتماعی_فرهنگی، کالبدی خاصی برخوردار است. در برخی از سکونتگاه های روستایی با تغییر در فعالیت های اجتماعی_اقتصادی ناشی از گسترش فضای کالبدی، افزایش جمعیت و کارکردها دچار تحول شده و شرایط کالبدی ویژه ای را تجربه کرده و به تدریج به سوی کارکردهای شهری تمایل پیدا می کنند و فعالیت های آن ها نیز از کشاورزی به صنعت و خدمات تغییر می یابد. این مطالعه با هدف سنجش تغییرات کاربری اراضی کشاورزی و پیامدهای کالبدی_فضایی در بخش خمام صورت پذیرفته است. بدین منظور با به کارگیری روش تحقیق توصیفی_تحلیلی از روش جمع آوری اطلاعات اسنادی و میدانی، فن مشاهده و از نرم افزار نظیرGIS استفاده شده است. بدین سان ابتدا تغییرات کاربری های اراضی کشاورزی از سال 1375 تا 1395 استخراج و سپس بر اساس تغییرات روی داده، در سه دسته اراضی کشاورزی، فضای انسان ساخت و بایر، مقایسه و تحلیل شده است. یافته های این پژوهش بیانگر آن است که مساحت قابل توجهی از اراضی تولیدی روستاهای ناحیه مطالعاتی به سمت کاربری های دیگر تغییر یافته، به طوریکه مشاهدات میدانی و خروجی های پرسشنامه بیانگر آن است که سطح وسیعی از اراضی زراعی به خصوص در روستاهای هدف گردشگری تغییر کاربری داده و تبدیل به خانه های دوم، شهرک های توریستی، مجتمع های اقامتی شده است. همچنین یافته های این تحقیق بیانگر آن است که بیشتر اثرات گردشگری برتغییر اراضی باغی و زراعی است.
تبیین عوامل موثر بر توزیع منافع تغییر کاربری زمین با استفاده از چارچوب برنامه ریزی ارتباطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییر کاربری زمین شهری از جمله موضوعات اساسی مطرح در شهرسازی است که پژوهشگران بسیاری از جنبه های مختلف بویژه از بعد فضا به آن پرداخته اند ولی موضوعی که در پژوهش های مختلف مورد غفلت واقع گردیده آن است که تحلیل جنبه هاب مختلف تغییر کاربری زمین تنها محدود به عوامل کلاسیک و فضایی نبوده و به دلیل وجود منافع گوناگون در تغییر کاربری زمین، ذی نفعان فراوانی با هدف کسب منافع از این فرایند، در تحولات زمین شهری موثر واقع می شوند. بر این اساس نگارش این مقاله با هدف کاربست چارچوب برنامه ریزی ارتباطی در شناسایی و تبیین عوامل موثر بر توزیع منافع تغییر کاربری زمین صورت پذیرفته چرا که برنامه ریزی ارتباطی به عنوان یکی از نظریات عمومی برنامه ریزی شهری عمده توجه خود را معطوف به توزیع مناسب منافع میان ذینفعان نموده است. در این پژوهش پس از تدوین شاخص های مطالعه حاصل از مطالعات نظری، با استفاده از رویکردی کمی و روش تحلیل عاملی اکتشافی به شناسایی و تبیین عوامل موثر بر توزیع منافع تغییر کاربری زمین بر مبنای مصوبات کمیسیون ماده 5 شهر اهواز (به عنوان یکی از مراجع رسمی تغییر کاربری زمین در نظام برنامه ریزی شهری) پرداخته شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد 9 عامل با میزان واریانس تجمعی 851/70 درصد، تبیینی مناسب از توزیع منافع تغییر کاربری ارایه می دهند که در این میان عامل «مشروعیت میانجیگری برنامه ریزان و تصمیم گیران» دارای بیشترین اثر است.
مدل سازی و پیش بینی روند گسترش و توسعه ی فیزیکی شهر بجنورد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۴ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۲)
1563 - 1585
حوزه های تخصصی:
شهر بجنورد، در پی انتخاب به عنوان مرکز سیاسی-اداری استان خراسان شمالی در سال 1384، با رشد دوچندان جمعیت و تحولات جمعیتی مواجه شد. تمرکز مراکز اداری، نظامی، سیاحتی، فرهنگی و آموزشی در کنار مهاجرت بی رویه روستائیان به شهر، شهر را با نیازهای جدید توسعه شهری مواجه ساخت. گسترش فیزیکی شهر بیش ازپیش، تبدیل زمین های کشاورزی به شهری و ساخت وساز بی رویه، یکی از مسائل اصلی پیش روی شهر است. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از روش اتوماتای سلولی توسط شبکه های عصبی مصنوعی پرسپترون و داده های سنجش ازدور، انجام شده است. تصاویر ماهواره ای مربوط به سال های 2011 و 2021 دشت بجنورد، مبنای بررسی قرار گرفت و به منظور به طورکلی الگوهای فضایی-زمانی کاربری زمین، از داده های آرشیو سنجش ازدور، استفاده شد. در راستای اهداف تحقیق، تصاویر مولتی اسپکتورال لندست 7 و لندست 8 در ارتباط با شهر بجنورد (path 161, row 034) دانلود شده است. باهدف افزایش اعتبار نتایج، نقشه های خروجی با نقشه های گوگل ارث، تطبیق داده شد. همچنین در طبقه بندی سال 2011 دقت کلی 86 و ضریب کاپا 81 و در سال 2021، دقت کلی 88 و ضریب کاپا 85 به دست آمد. یافته های اصلی شامل محاسبه و برآورد تغییرات کاربری زمین و سهم هر کاربری در سال های مبنای این تحقیق، مدل سازی و پیش بینی تغییرات کاربری زمین برای سال 2031 بر اساس ترسیم نقشه پتانسیل انتقال برای کاربری ها و تشکیل زنجیره مارکوف در کنار هشت عامل تأثیرگذار شیب، ارتفاع، فاصله از گسل، زمین های کشاورزی، راه های اصلی، شبکه برق اصلی، مناطق ساخته شده و قیمت زمین، است. نتایج نوشتار، تأییدکننده افزایش مناطق ساخته شده و کاربری های شهری و کاهش کاربری کشاورزی و مرتع در افق پیش بینی گسترش شهر بجنورد در سال 2031 است. بعلاوه به لحاظ ساختار فضایی، رشد مناطق ساخته شده عمدتاً در سه جبهه بجنورد-اسفراین، بجنورد-مشهد و بجنورد-آشخانه قابل مشاهده است. بدین ترتیب، انتظار می رود با شناسایی روند گسترش و توسعه فیزیکی شهر بجنورد، بتوان در مدیریت و برنامه ریزی این فرآیند، تأثیرگذار واقع شد.
مهاجرت و تغییر کاربری اراضی در شهر اسلامشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۲ پاییز ۱۳۹۰ شماره ۵
131 - 150
حوزه های تخصصی:
امروزه شناخت روند تغییرات کاربری زمین و عوامل اثرگذار بر آن از مباحث مطرح و مهم در برنامه ریزی شهری می باشد. در این پژوهش به بررسی نحوه ی اثرگذاری عامل مهاجرت بر تغییرات کاربری اراضی شهر اسلامشهر پرداخته شده است، با این هدف که شناخت و تحلیل منطقی و روشنی از مسائل پویا و متغیر شهر اسلامشهر به عنوان یکی از بزرگ ترین مهاجر شهرهای جهان ارائه شود. روش تحقیق روش توصیفی تحلیلی و روش جمع آوری اطلاعات نیز روش اسنادی و میدانی است، ابزار مورد استفاده نرم افزارهای ENVI و GIS و عکس های هوایی و تصاویر ماهواره ای شهر اسلامشهر می باشد. برای سنجش تعادل در توزیع کاربری ها در سطح شهر نیز از شاخص ویلیامسون و ضریب پراکندگی استفاده شده است. نتایج بررسی ها نشان داد که اثرگذاری عواملی نظیر اصلاحات اراضی، سیاست قطبی کردن فعالیت ها، تبدیل تهران به مرکز کلیه فعالیت های اجتماعی، اقتصادی و... موجب شکل گیری روندهای مهاجرتی از کل کشور به سوی شهر تهران گردید. امّا عوامل دافعه ی تهران یعنی گرانی مسکن و هم چنین عوامل جاذب نقاط پیرامونی این شهر به ویژه ارزانی زمین و مسکن منجر به شکل گیری روندهای مهاجرتی از شهر تهران به مناطق پیراشهری و به ویژه شهر، اسلامشهر شد. این مهاجرت ها در سایه ی نبود نهاد نظارتگر بر استفاده از اراضی و نبود طرح و برنامه هدایتگر کاربری زمین در مناطق پیراشهری (اسلامشهر) موجب تغییر گسترده کاربری زمین شد. عمده این تغییرات در شهر اسلامشهر تغییر کاربری کشاورزی و فضای سبز به کاربری های شهری(به طوری که میزان آن از 40.6 % در سال 1343 به 10.3% در سال 1388 رسیده است) و شکل گیری کاربری مسکونی غیر استاندارد و شکل گیری یک نقطه شهری با نظام کاربری اراضی غیراستاندارد، نامتعادل و با مشکلات فراوان گردید.
ارزیابی تأثیر نواحی صنعتی در آلودگی هوای شهر (نمونه موردی: کلان شهر تبریز)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: مکان یابی صحیح و طراحی درست نواحی صنعتی، را می توان گامی استوار در جهت بهبود محیط زیست، توسعه صنایع و رشد صحیح و منطقی مناطق شهری و روستایی بر شمرد. در این تحقیق میزان آلاینده های موجود در دوره ی سی روزه آبان ماه 1402 که باهدف تحلیل میزان تأثیرگذاری کاربری های صنعتی شهر تبریز بر آلودگی هوای آن صورت گرفته که با مکان یابی و نوع جایگزینی خود در بطن شهر تبریز باعث افزایش شاخص های آلایندگی هوایی شده و باتوجه به اطلاعات جمع آوری شده و داده های در دسترس پژوهش در نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و با استفاده از روشهای کتابخانه ای و تحلیل مانند روش IDW مورد بازبینی و بررسی قرار گرفت.مواد و روش ها: موارد مورد بررسی در این مطالعه، آلاینده ها و همچنین نوع آن در دوره زمانی ۳۰ روزه در کلان شهر تبریز به صورت کتابخانه ای و جمع آوری اطلاعات است. آلاینده های منوکسید کربن (CO)، دی اکسید گوگرد (SO2)، ذرات معلق (PM2.5) و (PM10)، دی اکسید نیتروژن (NO2) و اوزون، به صورت نقطه ای در ایستگاه های کجوار، حکیم نظامی، میدان آذربایجان، هتل مرمر، میدان نماز، راه آهن، باغشمال، آب رسان و بهداشت جمع آوری شدند و با استفاده از روش معکوس فاصله (IDW) در نرم افزار GIS به صورت نقشه ی توزیع آلاینده به تفکیک هر آلاینده به صورت نقشه های توصیفی تهیه شده است.یافته ها و نتیجه گیری: نتیجه حاصل از پژوهش چنین بیان می شود که موقعیت نواحی صنعتی شهر تبریز بر میزان آلودگی هوای شهر تبریز بی تأثیر است و هیچ اثر سویی بر افزایش آلودگی هوایی شهر تبریز ندارد.