فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۸۱ تا ۱٬۴۰۰ مورد از کل ۵۶٬۰۱۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: ظهور اقتصاد جدید مبتنی بر دانش و اطلاعات منجر به افزایش علاقه محققان به مطالعه در حوزه سرمایه فکری شده است. این حوزه که توجه بسیاری از محققین را به خود جلب نموده است، سرمایه فکری را به عنوان ابزاری برای تعیین ارزش سازمان مورد استفاده قرار می دهند. در اقتصاد دانشی برخلاف اقتصاد صنعتی، دانش یا سرمایه فکری به عنوان عامل تولید ثروت در مقایسه با سایر دارایی ها، برکسب مزیت رقابتی و پیشبرد اهداف سازمانی نقش به سزایی ایفا می کند. مدیریت دانش با ارزش ترین و استراتژیک ترین منبع برای سازمان هاست و عملکرد سازمانی نیز از اجرای کلیدی دست یابی به موفقیت و برتری آن ها می باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر سرمایه فکری بر عملکرد سازمانی و عملیات مدیریت دانش در فرمانداری شهرستان همدان انجام شد.روش شناسی پژوهش: این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی می باشد. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان فرمانداری شهرستان همدان در سال 1402-1401 بود که مشتمل بر 65 نفر می باشند. در این تحقیق با استفاده از جدول مورگان و با توجه به تعداد محدود جامعه آماری، تعداد نمونه تحقیق برابر56 نفر انتخاب گردید و شیوه نمونه گیری به روش تصادفی ساده می باشد. همچنین پایایی پرسشنامه ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی مورد تایید می باشند. جهت تحلیل داده های پژوهش از روش تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزارهای SPSS 26 و SmartPLS 4 بهره گرفته شده است.یافته ها: نتایج نهایی آزمون فرضیات نشان داد که سرمایه فکری بر عملکرد سازمانی کارکنان فرمانداری شهرستان همدان تاثیر معناداری ندارد؛ سرمایه فکری بر عملیات مدیریت دانش کارکنان فرمانداری شهرستان همدان تاثیر معناداری دارد. عملیات مدیریت دانش بر عملکرد سازمانی کارکنان فرمانداری شهرستان همدان تاثیر معناداری دارد.اصالت/ارزش افزوده علمی: در سازمان موردمطالعه، سرمایه فکری به طور مستقیم بر عملکرد سازمانی کارکنان فرمانداری شهرستان همدان تاثیر معناداری نداشت؛ اما از طریق عملیات مدیریت دانش بر عملکرد سازمانی کارکنان تاثیر داشت. لذا برنامه ریزی جهت بهبود وضعیت عملیات مدیریت دانش (مشارکت دانش، خلق و کسب دانش) در فرمانداری همدان ضروری است.
طراحی الگوی پیدایش انتقام الکترونیک در فروشگاه های آنلاین با روش TISM(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۸
191 - 230
حوزههای تخصصی:
مصرف کنندگان ممکن است به دلایل نارضایتی از محصول یا خدمات یک شرکت یا برند، واکنش های منفی مانندارسال نظرات و امتیازات منفی به سمت آن شرکت یا کسب و کار، از خود بروز دهند. انتقام الکترونیک مشتریان یکی از انواع این واکنش های منفی است، که به معنای واکنش های ناخوشایند و انتقام جویانه ای استکه ممکن است مشتریان برای ناراضی تر شدن یا انتقام گرفتن از یک شرکت یا کسب و کار انجام دهند که درنهایت باعث آسیب به شرکت و تصویر برند می شود. بنابراین باتوجه به اهمیت موضوع، پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی پیدایش انتقام الکترونیک در فروشگاه های آنلاین با روش TISM انجام پذیرفت. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی، و در زمره پژوهش های اکتشافی قرار می گیرد. جامعه آماری پژوهش حاضر خبرگان بودند که متشکل از مدیران فروش و بازاریابی فروشگاه های آنلاین به همراه مشتریان هستند که بااستفاده از روش نمونه گیری هدفمند و براساس اصل اشباع نظری 27 نفر از آنان به عنوان اعضای نمونه انتخاب شده است. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبه و در بخش کمی پرسشنامه بود. در این پژوهش برای تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش تحلیل محتوا و کدگذاری با نرم افزار اتلس-تی استفاده شد. برای بررسی روایی و پایایی ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی از روش محتوایی و روایی نظری و پایایی درون کدگذار میان کدگذار استفاده شد که پایایی آن با ضریب توافق 76/0 برای روش درون کدگذار و 83/0 برای پایایی میان کدگذار تایید شد. همچنین روایی و پایایی ابزار گردآوری داده ها در بخش کمی، روایی اعتبار محتوا و پایایی بازآزمون بود که با ضریب 88/0 نشان از تایید روایی و پایایی پرسشنامه ها داشت. برای تحلیل کمی از روش مدلسازی ساختاری تفسیری کل فازی استفاده گردید. نتایج پژوهش مشتمل بر ارائه الگوی پیدایش انتقام الکترونیک مشتریان درچهار محور دلایل انتقام الکترونیک، بسترهای انتقام الکترونیک، اشکال انتقام الکترونیک و پیامدهای آن میباشد.
تحلیلی بر گرایش به مطالعات دینی و معنوی در رشته مدیریت در عرصه ملی و بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۴
4 - 40
حوزههای تخصصی:
علوم انسانی متعارف، برای مدت های مدیدی، مفاهیم دینی و معنوی را در قلمرو خود وارد نمی دانست. طی دهه های اخیر، حجم پژوهش های مدیریتی که در زمینه مذهب، دین و اخلاق در جهان انجام می شود، افزایش قابل توجهی داشته است که نشان از تغییر در برخی جهت گیرهای نظری این رشته دارد. در ایران نیز، به موازات فضای بین الملل، تولید آثار مدیریتی با محوریت دین و اخلاق افزایش یافته است. هدف این مقاله، بررسی نسبت پژوهش های دینی ومعنوی تولید شده در عرصه بین الملل در رشته مدیریت و رابطه آن با پژوهش های انجام شده در ایران است. آیا بین این دو جریان (جریان دانشی متعارف و جریان دانشی بومی) رابطه ای قابل تصور است؟ چرا مدیریت متعارف، به موضوعات دینی و معنوی جایگاه علمی و دانشی داده است؟ این پژوهش، از روش شناسی پیمایش کیفی برای پاسخ به سؤالات خود استفاده کرده است. جامعه آماری شامل تمامی پژوهش های مرتبط با این موضوع است. برای نمونه برداری، تنوع در انتخاب را مبنا قرار داده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از روش استدلالی و برشماری تمامی احتمالات منطقی ممکن بهره جسته است. بدین منظور، با طرح فرضیاتی، احتمالات ممکن از روند اقبال به مدیریت دینی و انتشار آثار در غرب را مطرح کرده و با طرح استدلال هایی، رابطه بین دو جریان متعارف و جریان بومی را بررسی می کند. نتایج نشان می دهد احتمال تغییر پارادایم، نیاز به حل مشکلات جامعه، تکثرگرایی برای بقا، احتمال سیاسی (مقابله مذهبی)، بیداری فطرت، استفاده ابزاری و کسب مرجعیت از جمله علل گرایش به افزایش آثار دینی و معنوی در غرب است. این افزایش در ایران به دلیل حل مسائل و مشکلات، تبیین مدیریت اسلامی، دلیل سیاسی و مدگرایی و تقلید است. همچنین، به نظر می رسد گرایش به آثار معنوی در غرب، ابزاری برای مقابله با جریان دینی اصیل و بازگشتی به همان دین فردی و سکولار است که در قالب جدید متجلی شده است.
بررسی تأثیر توانمندسازی روان شناختی بر عملکرد خلاقانه کارکنان با میانجیگری کامیابی و نقش تعدیل گری جو رقابتی (مورد مطالعه: شهرداری منطقه 21 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توانمندسازی روان شناختی به عنوان یک رویکرد مهم در مدیریت منابع انسانی، تأثیر چشمگیری بر عملکرد و خلاقیت کارکنان دارد. هدف این پژوهش بررسی تأثیر توانمندسازی روان شناختی بر عملکرد خلاقانه کارکنان با میانجیگری کامیابی و نقش تعدیل گری جو رقابتی بوده است. این تحقیق ازنظر هدف کاربردی و در دسته تحقیق های توصیفی-همبستگی قرار دارد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان شهرداری منطقه 21 شهر تهران که شامل 600 نفر بودند که با توجه به جدول مورگان 234 نفر انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه می باشد که از پرسشنامه استاندارد ساهادیف و همکاران (ساهادیف و همکاران، 2024) استفاده شد. برای سنجش روایی پرسشنامه از قضاوت اساتید و خبرگان در این حوزه استفاده گردید. برای آزمون اعتبار پرسشنامه از آلفای کرونباخ استفاده گردید که عدد 89/0 به دست آمد. در این تحقیق برای بررسی روابط بین اجزا از مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از روش حداقل مربعات جزئی استفاده شده است. با توجه به تجزیه وتحلیل داده ها نتایج حاکی از وجود مثبت و معنادار توانمندسازی روان شناختی بر عملکرد خلاقانه کارکنان، توانمندسازی روان شناختی بر کامیابی کارکنان و کامیابی کارکنان بر عملکرد خلاقانه کارکنان است. همچنین نقش میانجی کامیابی کارکنان بر توانمندسازی روان شناختی و عملکرد خلاقانه کارکنان و نقش تعدیل گری جو رقابتی بر توانمندسازی روان شناختی و عملکرد خلاقانه کارکنان مورد تأیید قرار گرفت؛ بنابراین، لازم است مدیران برای ایجاد توانمندسازی روان شناختی کارکنان به این ابعاد توجه کافی داشته باشند.
بررسی ارتباط بین حق الزحمه پرداختی به شرکای حسابرسی،کیفیت حسابرسی و درآمد حاصل از خدمات مشاوره حسابرسان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش بررسی ارتباط بین حق الزحمه پرداختی به شرکای حسابرسی،کیفیت حسابرسی و درآمد حاصل از خدمات مشاوره حسابرسان در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. جامعه آماری پژوهش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1395 تا 1400 است. به منظور آزمون فرضیه های پژوهش رگرسیون چندمتغیره مبتنی بر داده های ترکیبی با اثراث ثابت از طریق نرم افزار ایویوز 11 استفاده شده است. نتایج فرضیه اول نشان داد حقوق و مزایای شرکای حسابرسی بر درآمدهای مشاوره ای ناشی از فروش خدمات مشاوره به مشتریان غیرحسابرسی تاثیر مثبت دارد. همچنین، نتایج فرضیه دوم نشان داد کیفیت حسابرسی بر درآمدهای مشاوره ای ناشی از فروش خدمات مشاوره به مشتریان غیرحسابرسی تاثیر منفی دارد. سایر فرضیه ها نیز نشان دادند که کیفیت حسابرسی ناشی از دوره تصدی حسابرسی، انداره موسسه حسابرسی و تخصص حسابرس در صنعت بر درآمدهای مشاوره ای ناشی از فروش خدمات مشاوره به مشتریان غیرحسابرسی تاثیر منفی دارد. در ارتباط با تبیین نتایج از دیدگاه پژوهشگر می توان بیان داشت حرفه حسابرسی به منظور کاهش عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیران و سهامداران از طریق ایجاد قابلیت اطمینان بر صورت های مالی شرکت ها به وجود آمده است به گونه ای که وظیفه حسابرس حمایت از حقوق سرمایه گذاران از طریق ایفای نقش اعتباردهی به صورت های مالی و اظهار نظر در مورد کلیات آنها است.
ارائه شاخصی جهت سنجش گرایش احساسی سرمایه گذاران در بازار سرمایه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۴)
87 - 112
حوزههای تخصصی:
گرایش احساسی بازار یا گرایش احساسی سرمایه گذار، تلقی عمومی سرمایه گذاران نسبت به یک اوراق بهادار خاص یا کل بازار مالی است. احساسات سرمایه گذاران یکی از عومل مهم تأثیرگذار بر قیمت سهام ارزیابی می گردد اما تورش های رفتاری انسان ها، سنجش میزان احساسات را با چالش هایی مواجه ساخته است؛ بنابراین مسئله اصلی این پژوهش استخراج یک شاخص کمی برای سنجش گرایش احساسی سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار تهران است. این پژوهش از منظر هدف کاربردی و از منظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی _ همبستگی محسوب می شود. در این پژوهش با استفاده از روش تحلیل مؤلفه های اساسی (PCA) شاخصی برای سنجش گرایش احساسی سرمایه گذاران بورس اوراق بهادار تهران بر اساس داده های ماهیانه طی بازه زمانی در سال های در سال های 1393 تا 1399 استخراج گردید. متغیرهای احساسی مورد استفاده در شاخص نهایی عبارت اند از: میزان گردش معاملات سهام، خالص جریان نقد صندوق های مشترک سهامی، نسبت معاملات سرمایه گذاران خرد، دقیق تنزیل واحدهای صندوق های با سرمایه بسته، نسبت قیمت به درآمد، شاخص خط روانشناسی، شاخص قدرت نسبی و حجم معاملات سهام.
شناسایی وتعیین متغیرهای اصلی حکمرانی خوب در دستگاه های نظارتی کشور ایران با استفاده از روش فراتحلیل (مورد مطالعه: دیوان محاسبات کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۵
24 - 53
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات مهمی که در دهه اخیر مورد توجه قرار گرفته است حکمرانی و شیوه حکمرانی است. لذا هدف این پژوهش شناسایی وتعیین متغیرهای اصلی حکمرانی خوب در دستگاه های نظارتی کشورایران با استفاده از روش فراتحلیل می باشد. این پزوهش از نظر هدف کاربردی و توصیفی می باشد. پژوهش حاضر با استفاده از روش فراتحلیل به بررسی کلیه مقالات، کتاب ها، پایان نامه و رساله ها دربین سال های 1385 تا 1402درباره حکمرانی خوب پرداخته است که پس از غربالگری 42 مورد انتخاب شدند. در این پژوهش، از طرح اکتشافی از نوع مقوله بندی استفاده گردیده است. دراین طرح ابتدا داده های کیفی ازطریق مطالعات کتابخانه ای(فیش برداری) جمع آوری شده و براساس روش فراتحلیل مورد ارزیابی قرارگرفته اند. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد که متغیرهای اصلی حکمرانی خوب در دستگاه های نظارتی کشور ایران را می توان پنج دسته زمینه ای، ساختاری، مقرراتی، فرهنگی واجتماعی، و عملکردی سازمان تقسیم می شود که هر کدام ازآنها بوسیله شاخص هایی (25 شاخص)تعریف می شوند. نتایج این تحقیق نشان داد که با تمرکز بر متغیرهای شناسایی شده واجرای پیشنهادات قابل اجرا، نهادهای نظارتی در ایران می توانند شیوه های حاکمیتی خودرا تقویت کنند، عملکرد سازمانی را بهبود بخشند و اثربخشی کلی خودرا در انجام مسئولیت های نظارتی خود افزایش دهند. نتایج حاصله می تواند به بهبود مستمرشیوه های حاکمیتی در نهادهای نظارتی بخصوص دیوان محاسبات کشور در ایران کمک کرده و بینش های ارزشمندی را برای افزایش اثربخشی، شفافیت و پاسخگویی سازمانی ارائه دهد.
طراحی رویکرد پیشرفته چرخه عمر محصول در شرکت های تولیدی
منبع:
حسابداری مدیریت راهبردی سال اول زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱
1 - 17
حوزههای تخصصی:
چرخه عمر محصول دارای اهمیت خاصی برای همه شرکت ها می باشد. همه محصولات تولیدی، چرخه عمر محصول را طی می نمایند. توجه به چرخه عمر محصول و کیفیت محصولات باعث جذب مشتری و افزایش فروش می گردد. چرخه عمر محصول دارای چهار مرحله به ترتیب، معرفی محصول، رشد محصول، اشباع ( بلوغ) و نزول می باشد. هدف از انجام پژوهش حاضر، طراحی رویکرد پیشرفته چرخه عمر محصول در شرکت های تولیدی است. پژوهش کیفی و از نوع اکتشافی می باشد. در پژوهش فوق، مصاحبه با 10 نفر خبره که شامل اعضای هیات علمی، حسابداران مدیریت و حسابداران به روش هدفمند انتخاب شده اند، در سال 1402 صورت گرفته و رویکرد پیشرفته چرخه عمر محصول طراحی گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد، طبق نظر خبرگان رویکرد پیشرفته چرخه عمر محصول شامل، مرحله معرفی محصول به بازار، مرحله رشد، مرحله بلوغ، مرحله باز طراحی (مهندسی مجدد) و مرحله نزول می گردد. رویکرد پیشرفته چرخه عمر محصول، به شرکت های تولیدی کمک می نماید تا با درک بهتری از موقعیت محصول خود در بازار، تصمیم های راهبردی اتخاذ نمایند. همچنین، با پیش بینی و برنامه ریزی برای مرحله بازطراحی، از افول زودهنگام محصول جلوگیری کرده و عمر مفید آن را افزایش دهند.
اثر مشوق های رقابتی بر حق الزحمه حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۷
۲۸۵-۲۶۸
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی رابطه بین مشوق های رقابتی مربوط به پست مدیریت ارشد اجرایی (مدیر عامل) و حق الزحمه حسابرسی است. جامعه آماری این پژوهش، شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای سال های 1398 تا 1401 است. تعداد نمونه پژوهش 49 شرکت است. برای اندازه گیری متغیر مشوق های رقابتی از 5 مولفه (تفاوت حقوق مدیر ارشد اجرایی و میانگین حقوق سایر مدیران، سود خالص واقعی شرکت، سود خالص پیش بینی شده، بازدهی سالانه ناشی از سود سهام و تغییر قیمت سهامی که مدیر ارشد اجرایی مالک آن است) و برای تجزیه و تحلیل روابط بین متغیرها از نرم افزارPLS استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد مشوق های رقابتی بر حق الزحمه حسابرسی اثری مستقیم و معنی دار دارد. علاوه بر این نتایج نشان داد متغیرهای تعدیلگر بازده کل دارایی ها، بازده حقوق صاحبان سهام، نسبت بدهی و نسبت جاری؛ هیچکدام اثری معنی دار بر رابطه مزبور ندارند.
شناسایی قابلیت های سرمایه انسانی در شرکت مینو: یک مرور سیستماتیک(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
منابع انسانی تحول آفرین سال ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۹
99 - 113
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تمرکز بر قابلیت های جدید سرمایه انسانی یکی از جنبه های مهم بخش صنعت غذایی کشور می باشد که منجر به ایجاد تمایز با سایر رقباء می گردد. هدف این پژوهش، شناسایی قابلیت های سرمایه انسانی در شرکت مینو می باشد.
روش بررسی: در این پژوهش، از روش مرور سیستماتیک در چند مرحله در شرکت مینو استفاده شد. بعد از شناسایی مفاهیم و کدهای قابلیت های سرمایه انسانی و ارزیابی روایی و پایایی آن، مدل مفهومی اولیه پژوهش طراحی شد. از 58 مطالعه بازیابی شده، 11 مطالعه مرتبط با هدف مطالعه انتخاب شدند. در سطح تحلیل و ارائه الگو، از روش فراترکیب سندلوسکی و بارسو (2006) استفاده گردید.
یافته ها: یافته ها نشان داد مدل پژوهش شامل 5 قابلیت شامل قابلیت های هم افزا، قابلیت های پیمایش محیطی، قابلیت های گزینش استراتژیک، قابلیت های انطباق پذیری، و قابلیت های خردگرایانه بود. قابلیت های شناسایی شده مورد تایید خبرگان سازمانی شرکت مینو قرار گرفت.
نتیجه گیری: برای متمایز و منحصر به فرد بودن سرمایه های انسانی شرکت مینو، لازم است که قابلیت های شناسایی شده مورد توجه مدیران قرار بگیرد تا بتوانند از بعد سرمایه انسانی، از رقبای صنعت غذایی کشور چندگام جلوتر باشند.
ارائه الگوی پیش بینی حساسیت جبران خدمات مدیرعامل با استفاده الگوریتم های فراابتکاری (ژنتیک و ازدحام ذرات)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
562 - 600
حوزههای تخصصی:
هدف: برای کاهش تضاد منافع بین مدیران و سهام داران، بر تسهیم منافع تمرکز می شود. پاداش به مدیران، یکی از راه های کاهش این تضاد است و به عنوان ابزاری برای هم سو کردن دیدگاه ها و عملکرد آنان در جهت افزایش ثروت سهام داران استفاده می شود. پاداش نقدی به مدیران باید بر عملکرد آنان مبتنی باشد تا هم سویی عملکرد مدیران با منافع سهام داران را تضمین کند. در طراحی بسته دستمزد مدیرعامل در شرکت ها، نقش سرمایه گذاران نهادی مطرح است. نظریه نمایندگی به مشکلاتی اشاره می کند که در زمان تفویض اداره شرکت به مدیران توسط مالکان به وجود می آید. برای کاهش تضاد نمایندگی، پاداش به مدیران با ارزش ایجاد شده برای سهام داران باید مرتبط باشد. یکی از روش های اصلی اندازه گیری عملکرد مدیر، گزارش های حسابداری است که به عنوان ابزاری برای اندازه گیری و ارزیابی عملکرد و انگیزش مدیر نقش دارد. با توجه به نکات ذکر شده، هدف این پژوهش ارائه الگوی پیش بینی حساسیت جبران خدمات مدیرعامل با استفاده الگوریتم های فراابتکاری (ژنتیک و ازدحام ذرات) است.
روش: جامعه آماری این پژوهش را کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، در دوره زمانی ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۰ تشکیل می دهد. در این پژوهش به منظور انتخاب نمونه، از روش حذف سیستماتیک استفاده و ۱۱۰ شرکت انتخاب شد. براساس دسته بندی پژوهش ها برحسب هدف، پژوهش حاضر از نوع کاربردی است. به علاوه، از نوع تحقیقات شبه تجربی است و در حوزه تحقیقات توصیفی (غیرآزمایشی پیمایشی) قرار می گیرد. روش های گردآوری داده های پژوهش مطالعه اسناد و مدارک، کاوش اینترنتی و مطالعه کتابخانه ای بسته به نیاز بوده است. در این پژوهش ۱۲ پارامتر تأثیرگذار، بر حساسیت جبران خدمات مدیرعامل، به عنوان ورودی مدل داده کاوی انتخاب شده است که عبارت اند از: مالکیت نهادی، مالکیت خانوادگی، قابلیت مقایسه صورت های مالی، مدیریت سود، محافظه کاری شرطی، تطابق درآمد و هزینه، ارزش افزوده بازار، اکتساب شرکتی، قراردادهای بدهی و رفتار هزینه با سه نوع (تغییرات بازده دارایی، تغییرات درآمد فروش و تغییرات هزینه های عملیاتی). همچنین پارامتر حساسیت جبران خدمات مدیرعامل نیز به عنوان خروجی مدل داده کاوی انتخاب شد. بدین منظور، سه مدل داده کاوی به تفکیک پارامتر رفتار هزینه ایجاد شد. افزون بر این، به منظور مقایسه، از سه مدل رگرسیون خطی استفاده شد.
یافته ها: نتایج از برتری مدل شبکه عصبی عمیق، از لحاظ میزان ضریب تعیین و شاخص MSE حکایت می کند. این برتری برای هر سه مدل داده کاوی، نسبت به سه مدل رگرسیون خطی صادق است. در بین مدل های داده کاوی، مدل سوم با پارامتر رفتار هزینه: تغییرات هزینه های عملیاتی، بهترین نتایج را کسب کرده است. در سطح بعدی، مدل دوم با پارامتر رفتار هزینه: تغییرات درآمد فروش، بهترین نتایج را کسب کرده است. در نهایت مدل داده کاوی اول با پارامتر رفتار هزینه: تغییرات بازده دارایی، ضعیف ترین نتایج را کسب کرده است.
نتیجه گیری: استفاده از شبکه های عصبی عمیق با بهینه سازی الگوریتم های فراابتکاری، می تواند مدل های پیش بینی مبتنی بر داده های واقعی را ایجاد کند و از آن ها می توان برای تصمیم گیری های مدیریتی و بهبود فرایندهای جبران خدمات در سازمان ها استفاده کرد. این روش ها با بهره گیری از داده های موجود و الگوریتم های هوش مصنوعی، عملکرد مدیرعاملان را بهبود و کیفیت خدمات ارائه شده توسط سازمان ها را ارتقا می دهد. از طرف دیگر، این پژوهش می تواند به سرمایه گذاران و تصمیم گیران اقتصادی کمک کند تا با دقت بسیار زیاد، به تحلیل و پیش بینی حساسیت جبران خدمات مدیرعامل با استفاده شبکه های عصبی عمیق و الگوریتم های فراابتکاری بپردازند.
ارائه الگویی برای تحلیل موانع تأمین مالی تولید در کسب و کارهای کوچک و متوسط(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف ارائه الگویی برای تحلیل موانع تأمین مالی تولید در کسب وکارهای کوچک و متوسط انجام شده است.روش : این پژوهش با رویکرد کیفی، گردآوری داده ها را از طریق روش فراترکیب سندلوسکی و بارسو انجام داده است. این روش با بررسی نظام مند 23 مقاله مرتبط با هدف پژوهش از بین 282 مقاله ابتدایی انجام شده است. مقاله های نهایی براساس معیارهای ورود به پژوهش انتخاب شده اند. روایی پژوهش براساس معیارها، برگزاری جلسات با اعضای تیم پژوهش، استفاده از کارشناس و ممیزی کل فرایند برای اجماع نظری تأیید شده و پایایی آن نیز ازطریق برنامه مهارت های ارزیابی انتقادی مشخص شده است.یافته ها: بر اساس یافته ها، 57 شناسه در قالب 10 بُعد اصلی به عنوان موانع تأمین مالی تولید در کسب وکارهای کوچک و متوسط شناسایی شده است که عبارتند از: زیرساخت های مالی و دسترسی، محیط قانونی و پیامدهای سیاسی، نبود تقارن و شفافیت اطلاعات، الزامات وثیقه و تأمین مالی مبتنی بر دارایی، شرایط و ضوابط وام، ارزیابی اعتبار و درک ریسک، پویایی بازار و رقابت، پیشرفت های فناوری و دیجیتالی شدن، عوامل اجتماعی و اقتصادی و نابرابری های منطقه ای و فرآیند ها و نوآوری های تأمین مالی جایگزین.نوآوری: در این پژوهش از روش فراترکیب برای ادغام و تجزیه و تحلیل مبانی موانع تأمین مالی کسب وکارهای کوچک و متوسط استفاده و چارچوب ساختاریافته ای برای درک و توجه به این مسائل ارائه شده است. با ترکیب دیدگاه های متنوع و شواهد تجربی، این پژوهش به پیشبرد گفتمان های علمی و راهبردهای عملی برای حمایت از کسب وکارهای کوچک و متوسط در دسترسی به منابع مالی تولید و پیش برد توسعه اقتصادی کمک می کند.
ارائه مدل تاثیر بازاریابی داخلی بر عملکرد صنعت بانکداری بر اساس روش نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ارائه مدل تأثیر بازاریابی داخلی بر عملکرد صنعت بانکداری براساس روش نظریه داده بنیاد می باشد. روش پژوهش از حیث هدف از نوع تحقیقات کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی مبتنی بر رویکرد استقرایی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل 8 نفر از خبرگان صنعت بانکداری می باشند و نمونه گیری به صورت هدفمند انجام شد و مصاحبه ها تا دستیابی به اشباع نظری ادامه داشت. در این پژوهش از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. برای گردآوری و تحلیل داده ها از راهبرد پژوهشی نظریه داده بنیاد، استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار 2020 MAXQDA برای کدگذاری مصاحبه ها استفاده گردید. نتایج حاکی از آن بوده که در مجموع 5 مؤلفه امنیت شغلی، آموزش، انگیزش و رضایت کارکنان، ارتباطات مثبت، توسعه و پاداش به عنوان ویژگی های بازاریابی داخلی در صنعت بانکداری شناسایی شد و 14 مؤلفه که در قالب شرایط علی (برقراری تعامل سازنده بین کارکنان ومدیران، پاداش سخاوتمندانه، توانمندسازی کارکنان، حمایت مدیریت)، شرایط بسترساز (رهبری و مدیریت سازمان، اقدامات مدیریت منابع انسانی، فرهنگ سازمان)، مداخله ای (جو سیاسی، هزینه های سازمانی)، راهبردها (ترویج فرهنگ مشتری مداری، تناسب فرد- شغل) و پیامد (توسعه انسانی، خلق ارزش، افزایش تعهد) شناسایی و استخراج شد.
Interpretive Structural Modeling of Social Network Marketing Based on Gaining a Competitive Advantage of Startup Travel Service Companies(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۵, No. ۹, Summer & Fall ۲۰۲۴
88 - 109
حوزههای تخصصی:
Purpose: This research aims to identify the factors affecting social network marketing based on gaining a competitive advantage and designing a model related to the communication between them.Method: This research is applied in its purpose, and conducted using a mixed approach (qualitative and quantitative). In the qualitative phase, first by reviewing the literature in the field of social network marketing and using the meta-combination method, the factors affecting it were identified and divided into three categories. subsequently, the relationships between these factors were determined and analytically analyzed using the interpretative structural modeling approach. In the modeling section, a questionnaire was distributed among experts selected through snowball sampling.Findings: The results of this research led to the classification of factors affecting social network marketing based on gaining competitive advantage and designing a model of these factors. In this model, the categories of organizational and structural resources (responsiveness to customers, service quality), marketing (attracting more customers, efficiency), and competitive advantage based on social media (branding, profitability), indicate the factors and the way of communication and interaction of these factors.Conclusion: Finally, the interpretation of the model, analysis of its levels, and the relationships among dimensions were discussed and solutions were provided in this regard.
بررسی رابطه بین استراتژی بازاریابی با توسعه محصول اوره درشرکت پتروشیمی پردیس(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات توسعه و مدیریت منابع دوره ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
39 - 48
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطه بین استراتژی های بازاریابی و توسعه محصول برای همسوسازی نیازهای مشتری، روند بازار و اهداف تجاری برای هدایت نوآوری، تمایز و مزیت رقابتی ضروری است. لذا هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین استراتژی بازاریابی با توسعه محصول اوره درشرکت پتروشیمی پردیس می باشد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نوع توصیفی – همبستگی می باشدو جامعه آماری شامل مدیران و کارکنان پتروشیمی پردیس است که تعداد 150 نفر بصورت نمونه گیری تصادفی در دسترس انتخاب شدندو داده ها از طریق پرسشنامه استاندارد استراتژی بازاریابی (کسزی و بیمنز، 2016) و توسعه محصول (مو وهمکاران، 2007) جمع آوری شدندو از طریق روش معادلات ساختاری و نرم افزار Smart PLS3 تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد رابطه معناداری بین ابعاد استراتژی بازاریابی و توسعه محصول اوره در پتروشیمی پردیس وجود دارد. بنابراین با توجه به این نتایج پیشنهاد می شود پتروشیمی پردیس همکاری و ارتباط بین تیم های بازاریابی و توسعه محصول برای اطمینان از یک رویکرد منسجم را تقویت نماید.
تحلیل شکاف بازاریابی رابطه ای در بانک شهر با رویکرد اهمیت-عملکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های بازرگانی آذر و دی ۱۴۰۳ شماره ۱۲۸
77 - 96
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف تحلیل شکاف بازاریابی رابطه ای در بانک شهر با رویکرد اهمیت-عملکرد صورت پذیرفت. این تحقیق مبتنی بر فلسفه عمل گرایانه است و با رویکردی استقرایی-قیاسی انجام شد. همچنین از نظر هدف کاربردی-توسعه ای و از نظر گردآوری داده ها پیمایشی-مقطعی است. در راستای هدف از طرح تحقیق آمیخته اکتشافی استفاده شد. جامعه مشارکت کنندگان بخش کیفی شامل اساتید بازاریابی و مدیران بانک شهر تهران بود و پس از 21 مصاحبه به اشباع نظری دست پیدا شد. جامعه آماری بخش کمی نیز مدیران ارشد و معاونین شعب بانک شهر در تهران بودند. حجم نمونه 147 نفر برآورد گردید و برای نمونه گیری از روش خوشه ای-تصادفی استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه بود. داده ها در بخش کیفی با روش گراندد تئوری و نرم افزار Maxqda انجام شد و در بخش کمی از روش تحلیل اهمیت-عملکرد با نرم افزار SPSS استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد شرایط علی (انگیزه ها و فشار های بازاریابی رابطه مند و انگیزه و فشار های فناورانه) بر پدیده محوری (بازاریابی رابطه مند) اثرگذارند. مولفه مذکور به همراه شرایط زمینه ساز (عوامل فناورانه و عوامل ساختاری) و شرایط مداخله گر (عوامل مدیریتی و فرایندی) بر راهبرد ها و اقدامات (الزام واکنش بانک به فشار های موجود بر بازاریابی رابطه مند : پشتیبانی و تصمیمات) تاثیرگذارند. در نهایت مولفه مذکور منجر به پیامدهایی نظیر (مشخصه های بازاریابی رابطه مند: اقتصادی، رقابتی، مدیریتی، فناورانه و ارتباطات) می شود.
تبیین نظرات امام خامنه ای (مد ظله العالی) درخصوص ارتقای امنیت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ناجا سال ۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۳۴)
173 - 198
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مقام معظم رهبری امنیت اجتماعی را عدم احساس خوف و تهدید و ناامنی ازسوی مردم در محیط کار و زندگی دانسته و تأمین آن را وظیفه پلیس برشمرده است. این پژوهش با احصای شاخص های امنیت اجتماعی در بیانات مقام معظم رهبری، در تلاش است تا به تبیین وظایف فراجا در تحول و ارتقای امنیت اجتماعی بپردازد.روش:این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی با رویکرد کیفی بااستفاده از روش تحلیل محتوا است و جامعه مورد مطالعه، کلیه اسناد، مدارک و منابع مرتبط با سخنرانی های معظم له از سال 1368 تا 1401 است که در حد اشباع و به صورت هدفمند موردمطالعه قرار گرفته و در قالب مولفه و شاخص تحلیل شده است.یافته ها: درمجموع، 4 بیان از مقام معظم رهبری درخصوص امنیت اجتماعی به صورت مستقیم به دست آمده است. از دیدگاه مقام معظم رهبری، امنیت اجتماعی یعنی مردم در محیط کار و زندگی خود، احساس خوف و تهدید و ناامنی نکنند. 5 مقوله از بیانات استخراج شد که «عدم احساس ترس مردم در محیط کار و زندگی» با 3 جمله، «تضمین امنیت مال و فرزند مردم» با 6 جمله، «ممانعت از کشاندن جوانان به انحرافات اجتماعی» با 4 جمله و «مقابله با ناامن سازان جامعه» با 8 جمله بود.نتایج: مقام معظم رهبری امنیت اجتماعی را شامل امنیت در تمام محیط های اجتماعی اعم از شهر و روستا، مرزها، جاده ها، دانشگاه ها، محل کسب و کار، خیابان و مانند آن دانسته اند و تأمین آن را هم برعهده تمام دستگاه ها و سازمان ها حتی افراد خانواده ها می دانند و معتقدند که همه گی باید در این خصوص، احساس تکلیف کنند و نقش خود را شناخته و به آن عمل کنند.
تبلیغات، همپوشانی رئیس کمیته حسابرسی و اجتناب مالیاتی: نظریه نمایندگی در برابر نظریه مبتنی بر منابع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۹۴
492 - 514
حوزههای تخصصی:
تبلیغات به عنوان یکی از عوامل مؤثر افزایش اعتبار شرکت و تقویت جایگاه اجتماعی شرکت در میان مشتریان و اجتناب مالیاتی است. همچنین، بر اساس نظریه نمایندگی، استدلال می شود که همپوشانی رئیس کمیته حسابرسی می توانند با توصیه به مدیریت برای کاهش سطح مشارکت در فعالیت های اجتناب مالیاتی، نقش نظارتی ایفا کنند یا بر اساس نظریه مبتنی بر منابع، به دلیل ارتباط و کانال های شبکه ای، رئیس کمیته حسابرسی همپوشان می توانند مدیران را برای اجتناب مالیاتی بیشتر تشویق کنند؛ لذا، پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین تبلیغات با میزان اجتناب مالیاتی باتوجه به نقش تعدیلی همپوشانی رئیس کمیته حسابرسی با توجه به نظریه های متضاد نمایندگی و مبتنی بر منابع در 142 شرکت (1172 شرکت - سال) پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1391 تا 1400 می پردازد. پس از اندازه گیری متغیرهای پژوهش از تجزیه تحلیل رگرسیون خطی چندمتغیره، برای آزمون فرضیه های پژوهش استفاده شد. آزمون فرضیه نیز با استفاده از نرم افزار اقتصادسنجی Eviews و تکنیک های آماری داده های تلفیقی صورت پذیرفته است. نتایج حاصل از آزمون های آماری پژوهش نشان می دهد که تبلیغات موجب کاهش اجتناب مالیاتی شرکت می گردد. به عبارتی؛ شرکت هایی که میزان هزینه و شدت تبلیغاتی بیشتری دارند، اجتناب مالیاتی پایین تری دارند. همچنین، نتایج نشان داد همپوشانی رئیس کمیته حسابرسی این رابطه را تضعیف می کند. یافته های این مطالعه بیانگر این است که تبلیغات به شکل گیری تصویر و شهرت شرکت در بین مشتریان کمک می کند. اگر شرکت به عنوان یک شرکتی که دارای رفتار اجتناب مالیاتی است تلقی شود، مزایای تبلیغات کاهش می یابد. آگاهی بیشتر مشتری ناشی از هزینه های تبلیغاتی بیشتر، احتمال اینکه مشتریان رفتارهای تهاجمی مالیاتی شرکت را بفهمند، افزایش می دهد. بنابراین، شرکت هایی که هزینه بیشتری برای تبلیغات انجام می دهند اجتناب مالیاتی کمتری دارند. همچنین، با توجه به نظریه مبتنی بر منابع رئیس کمیته حسابرسی همپوشان مزایای اجتناب مالیاتی را بیشتر از معایب آن که کاهش وجهه و اعتبار شرکت است، در نظر بگیرد و از تبلیغات به عنوان استراتژی برای بهبود وجهه شرکت و پنهان کردن رفتار فرصت طلبانه شرکت استفاده کند و همزمان به ایفای نقش های مشاوره ای برای انجام اجتناب مالیاتی بپردازد.
Wellness Tourism Pattern with Socio-Cultural Approach to Improve Tourist’s Health in Baraghan Alborz Village(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Wellness tourism represents the intersection of a powerful lifestyle trend and a growing global industry. The purpose of this study is to design a pattern of wellness tourism with socio-cultural approach to improve the tourist’s health in (Baraghan Alborz village). In order to conduct the research, a Mixed Method has been used. The statistical population includes experts in the fields of tourism, health tourism, spiritual health, psychoanalysts and psychologists (qualitative part) and in the quantitative part, tourists of Baraghan Alborz village period of July to August 2024 are considered. The size of the sample was determined in the qualitative method by the logical method of theoretical and judgmental sampling and until the theoretical saturation was reached, a total of 12 people, and in the quantitative part, 384 tourists (n = 384) were serveyed. For sampling, random sampling method was used. In the qualitative section using semi-structured interviews and Qualitative data coding was done in order to identify the components of wellness tourism in improving the health of tourists in Baraghan Alborz village, by theme analysis method. The questionnaire data were analyzed using factor analysis techniques with SPSS 26 software to assess the impact of the identified components. The findings indicate that the model of wellness tourism in improving the health of tourists, consists of 11 sub-themes, quality management of the wellness tourism destination, the necessity of linking science with wellness tourism, nature, physical dimension, mental dimension, social dimension and spiritual dimension, professional and expert team work, training and empowerment, nostalgia and memory-making, the characteristics of the unique wellness tourism model. Additionally, 7 main categories including destination management, the necessity of linking science with wellness tourism, nature, physical dimension, mental dimension, social dimension and spiritual dimension, which have the greatest impact in improving the health of tourists in Baraghan village,has been achieved.The development of wellness tourism, while introducing Baraghan as a wellness tourism destination ,not only helps to improve the health of the community and tourists (which is one of the basic pillars of a healthy society), but also can create a sustainable livelihood for local communities and is focused on the support and protection of natural, cultural and historical resources. By increasing the participation of local people in related activities and businesses, while expanding employment, it brought countless economic benefits to the tourist destination and ultimately country.
چارچوب عوامل تبیین کننده موفقیت نوآوری باز از دیدگاه شبکه های نوآوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دیریت نوآوری سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۴۸)
1 - 36
حوزههای تخصصی:
ظهور نوآوری باز به ایجاد شبکه های پیچیده ای منجر شده است که در آن شرکت ها با انواع مختلفی از شرکا و کاربران برای تولید محصولات، خدمات و فناوری های جدید متحد می شوند. این بازیگران، همراه با فرایندهای نوآوری که انجام می دهند، به عنوان شبکه های نوآوری باز شناخته می شوند. از سوی دیگر استفاده از راهبرد نوآوری باز در کسب وکارها نیازمند شناخت عوامل موفقیت بر آنهاست. بنابراین، هدف از انجام این پژوهش، چارچوب عوامل تبیین کننده موفقیت نوآوری باز از دیدگاه شبکه های نوآوری است. بدین منظور از رویکرد فراترکیب استفاده شد که یکی از روش های فرامطالعه می باشد. در این پژوهش، 1346 مطالعه مرتبط منتشرشده در پایگاه های معتبر علمی بین المللی در بازه زمانی 2009 تا 2023 میلادی مورد بررسی قرار گرفت. درنهایت پس از غربالگری، 29 مقاله برای تحلیل عمیق تر شناسایی شدند. یافته های پژوهش، به استخراج 74 شناسه باز و هشت شناسه محوری شامل دانش شبکه، نوآوری شبکه، ساختار شبکه، بازیگران شبکه، ارتباطات شبکه، هوشمندی شبکه، حاکمیت شبکه و توانمندی شبکه منجر شده است. این تقسیم بندی می تواند ابزار مناسبی برای اجرای سیاست نوآوری باز از دیدگاه شبکه نوآوری در صنایع مختلف باشد.