مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
توسعه اقتصادی و اجتماعی
حوزه های تخصصی:
صنعتی شدن به عنوان یک تصمیم سرنوشتساز برای توسعه اقتصادی و اجتماعی کشورهای در حال رشد، ضرورتی است که هیچکس نمیتواند آن را انکار نماید. امروزه پرواضح است که صنعتی شدن به عنوان عاملی است که اثرات آن در همه بخشها بویژه در بخش اقتصادی احساس شده و باعث تحرک قسمت زیادی از منابع مالی در جهت توسعه اقتصادی میشود. براین اساس در دو دهه اخیر استقرار صنایع در روستا در قالب شهرک ها و نواحی صنعتی با هدف دستیابی به توسعه روستائی مورد توجه برنامه ریزان و مسئولان ذیربط قرار گرفت. در این تحقیق به منظور بررسی و ارزیابی اثرات و پیامدهای شهرک ها و نواحی صنعتی در توسعه اقتصادی و اجتماعی مناطق روستائی، هشت روستا (که در این بین چهار روستا دارای صنایع و چهار روستا فاقد صنایع هستند) در شهرستان بابل به عنوان جامعه نمونه انتخاب شدند. نتایج حاصل از تحقیق که با استفاده از تجزیه و تحلیل آماری (آمار پارامتری و ناپارامتری) بدست آمده، حاکی از آن است که در دو دسته جامعه نمونه اکثر شاخص های توسعه اعم از الگوی مصرف (خوراک، پوشاک وکالاهای مصرفی)، مسکن، بیمه، رضایت و امنیت شغلی، آموزش، انگیزه ماندگاری در روستا تفاوت معناداری را نشان می دهند.
تاثیر عدم نهادمندی نظام سیاسی پهلوی بر وقوع انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی انقلاب اسلامی ایران از منظر تاثیر عدم نهادمندی نظام سیاسی بر انقلاب اسلامی نشان می دهد که تلفیق دو عامل توسعه اقتصادی و اجتماعی به همراه عدم توسعه سیاسی در کنار یکدیگر یکی از مهم ترین عوامل مؤثر در فروپاشی نظام سیاسی پهلوی و شکل گیری انقلاب اسلامی ایران است. هرچند توسعه اقتصادی و اجتماعی رژیم بین سال-های 1332 تا 1357 باعث ایجاد و پیدایش اقشار و نیروهای جدیدی شد که خواهان مشارکت سیاسی بودند اما رژیم به دلیل ماهیت ساخت سیاسی خود با مسدود نمودن مجاری مشارکت سیاسی نه تنها به آن ها اجازه مشارکت سیاسی نداد بلکه به دلیل ترس از آن ها به مقابله با آن ها نیز برخاست. بنابراین در نهایت بسته شدن کانال های مشارکتی باعث انفجار مشارکت این گروه های تازه وارد به عرصه سیاسی و یکی از مهم ترین عوامل مؤثر در پیدایش انقلاب اسلامی ایران بود. این مقاله با تمرکز بر موضوع فقدان نهادمندی رژیم پهلوی پیامدهای آن را در بروز انقلاب اسلامی مورد مطالعه قرار می دهد.
بررسی تطبیقی برنامه های رفاه اجتماعی در برنامه های توسعه (83-1368) با اصول مرتبط در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی رفاه اجتماعی از جمله بخش های مهم برنامه های توسعه می باشد. در این تحقیق با دیدی انتقادی مواد قانونی و برنامه های رفاهی مطرح شده در قانون اساسی و سه برنامه توسعه کشور (83-1368) مورد بررسی قرار گرفته اند و نتایج آن با توجه به رویکردهای رفاه اجتماعی تجزیه و تحلیل شده اند تا میزان انطباق برنامه های توسعه با اصول مرتبط در قانون اساسی مشخص شود. روش تحلیل در این تحقیق تحلیل محتوای کیفی بوده است. بر اساس نتایج بدست آمده در غالب موارد اهداف رفاهی مطرح شده در قانون اساسی و برنامه های توسعه و به خصوص 2 برنامه اول، به نحو شایسته عملیاتی نشده اند و در این زمینه ابهامات و کمبودهای فراوانی در کشور مشاهده می شود، البته این روند در برنامه سوم و چهارم رو به بهبود رفته و امید است در آینده ای نزدیک، کشور ما از نظر مسائل رفاه اجتماعی در سطح قابل قبولی قرار گیرد.
تحلیل ظرفیت های گردشگری جزیره هرمز با تاکید بر کاربری دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه دانشگاه ها به عنوان مهم ترین ابزار توسعه کشور به حساب می آیند و نقش کلیدی و تأثیرگذار دانشگاه در ابعاد علمی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی روز به روز آشکارتر می گردد. افزایش سطح علم و دانش در جامعه باعث بهبود وضعیت معیشت، کاهش مهاجرت، توسعه اقتصادی و توسعه اجتماعی می شود. هدف این پژوهش، تحلیل ظرفیت های گردشگری جزیره هرمز با تاکید بر کاربری دانشگاهی و بررسی نقش آن در توسعه گردشگری و رونق اقتصادی و اجتماعی جزیره هرمز می باشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و تحقیق از نظر هدف، کاربردی می باشد که با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و مطالعات میدانی ( مصاحبه و پرسشنامه) انجام گرفته و نتایج حاصل از آن با استفاده از نرم افزار SPSS و با آزمون کای اسکوئر تک نمونه ای محاسبه شده است و از تحلیل SWOT برای شناسایی قوت ها و ضعف ها، فرصت ها و تهدیدها استفاده شده است .نتایج به دست آمده نشان می دهد وجود دانشگاه بر توسعه اقتصادی و اجتماعی جزیره هرمز تأثیرگذار است و توسعه اراضی کاربری دانشگاهی تأثیر زیاد در توسعه گردشگری منطقه دارد. در پایان پژوهش راهکارهایی به منظور پایدار کردن توسعه گردشگری و منافع اجتماعی و اقتصادی حاصل از توسعه دانشگاه برای مردم بومی جزیره هرمز ارائه شده است.
تحلیلی بر تأثیر راهکارهای اصلاحی مدیریت بازارچه مرزی در بهبود سطح توسعه اقتصادی- اجتماعی نواحی روستایی پیرامون (مطالعه موردی: بخش خاو و میرآباد شهرستان مریوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: بررسی و تحلیل تأثیر راهکارهای اصلاحی مدیریت بازارچه مرزی در بهبود سطح توسعه اقتصادی- اجتماعی روستاییان بخش خاوومیرآباد شهرستان مریوان بعد از دوره ای رکود و ناکارآمدی در عملکرد بازارچه، هدف اصلی پژوهش حاضر است.
روش تحقیق: تحقیق کاربردی حاضر با روش توصیفی– تحلیلی انجام و داده های مورد نیاز در بخش نظری با بهره گیری از منابع کتاب خانه ای و در بخش عملی با استفاده از پیمایش میدانی مبتنی بر مصاحبه و توزیع پرسش نامه در میان ۲۶۰ نفر از سرپرستان خانوار روستاهای بخش، گردآوری شد. تعیین حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران و توزیع پرسش نامه ها در میان روستاهای نمونه به صورت طبقه ای و در میان سرپرستان خانوار به صورت تصادفی ساده بوده است. داده های به دست آمده نیز با استفاده از شاخص های توصیفی چون میانگین و مد و آزمون های آمار استنباطی چون: t تک نمونه ای، تحلیل مسیر و تکنیک AHP تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان دهنده این واقعیت است که راهکارهای اصلاحی که از سوی مدیریت بازارچه اتخاذ و اجرا شده اند، موجب بهبود عملکرد بازارچه و در نتیجه، ارتقای سطح توسعه اقتصادی- اجتماعی روستاییان بخش شده اند. در این میان، مؤلفه افزایش درآمد، دارای بیشترین تأثیر، در بهبود سطح توسعه اقتصادی- اجتماعی روستاییان به دنبال اجرای راهکارهای اصلاحی مدیریتی در شیوه اداره بازارچه می باشد. از میان راهکارهای اتخاذی مدیریت بازارچه نیز راهکار افزایش سقف مبادلات و افزایش درآمد روستاییان، دارای بیشترین اهمیت و تأثیر در خروج از رکود بازارچه و اثرگذاری مطلوب آن در توسعه اقتصادی- اجتماعی روستاییان بخش بوده است.
محدودیت ها: محدودیت دسترسی به روستاهای منطقه به دلیل گستردگی، کمبود آمارهای کمی در ارتباط با حجم مبادلات بازارچه و عدم در اختیارگذاری آن ها به دلیل امنیتی بودن منطقه، مهم ترین محدودیت های پژوهش حاضر بوده اند.
راهکارهای عملی: مهم ترین راهکار، سهم بردن بیشتر روستاییان از منافع بازارچه با جذب پس اندازهای خرد روستاییان در قالب تعاونی تجاری و نیز اختصاص بخشی از درآمدهای بازارچه به منظور سرمایه گذاری در فعالیت های مولد کارگاهی در سطح روستاهای بخش است.
اصالت و ارزش: نوآوری اصلی پژوهش، بارزکردن نقش مدیریت صحیح و کارآمد نهادهای و محدثات توسعه ای روستایی از جمله بازارچه های مرزی در راستای توسعه اقتصادی– اجتماعی نواحی روستایی محروم مرزی است.
بررسی اثرات جمعیتی برنامه های توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی (1383 1327) بر توزیع، سلسله مراتب و اندازه جمعیت شهری ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
روند رو به رشد شهرنشینی، در دهه های اخیر، همگام با مهاجرت های شدید روستا شهری، و همزمان با سیر تحولات اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و منطقه ای، از مهم ترین عرامل توسعه نامتوازن نظام شهری و شهرنشینی در ایران شده است. از سوی دیگر، توزیع شهرها، و به تبع آن تمرکز جمعیت و سلسله مراتب شهری در کشور ما، همسانی و مشابهت زیادی ندارد. آغاز این ناهمسانی از برنامه های عمرانی پنج ساله کشور که در سال های قبل از انقلاب در جهت قطبی کردن مناطق جمعیتی کشور و سیاست های بعد از انقلاب اجرا شده است، متأثر می باشد. هدف اصلی مطالعه بررسی روند تغییرات اندازه توزیع جمعیت در سلسله مراتب شهری ایران طی چهار دهه اخیر با توجه به تاثیر جمعیتی برنامه های توسعه اقتصادی اجتماعی پنج ساله کشور در رشد شهری می باشد. برای تعیین سلسله مراتب شهری از نظریه رتبه اندازه که توسط جورج زیپف1 معرفی شده استفاده می شود؛ تعیین جمعیت مطلوب شهری برای توسعه پایدار طبق قانون رتبه اندازه با استفاده از پرونده (URBINDEX) در بسته نرم افزاری (PAS2 هدف نهایی مقاله می باشد. نتایج اولیه نشان می دهد که جمعیت شهر اول تهران چند برابر شهر دوم، سوم و چهارم می باشد و حتی از مجموع چهار شهر اول نیز بیشتر است و تمرکز در شهرهای بزرگ تر نسبت به شهرهای میانه بیشتر است. توزیع سلسله مراتب بین 10 شهر اول نامتوازن است؛ با برنامه ریزی مناسب از متغیرهای جمعیتی می توان به جای نقش تاثیرپذیر و انفعالی، نقش فعال و مؤثر در تاثیرگذاری بر ماهیت توسعه استفاده نمود
تاثیرات اقتصادی و اجتماعی بیابان زایی بر شهرها (نمونه مورد مطالعه فردوس)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال سوم بهار و تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱
205 - 185
حوزه های تخصصی:
مسئله بیابان و بیابان زایی یکی از تهدیدهای اساسی زندگی آحاد بشر است و تلاش ها و ابداعات متعددی برای مقابله با آن مورد توجه قرار گرفته است، اما هم چنان آثار منفی آن رو به ازدیاد است. تاثیرات بیابان زایی در حال حاضر از مناطقی که از نظر اقلیمی در شمار پهنه های بیابانی به حساب می آیند، فراتر رفته و مناطق حاشیه ای را نیز تحت تاثیر قرار داده است. شهر فردوس نیز از آن جمله شهرهاست که چون در حاشیه کویر قرار دارد، تاثیرات و پیامدهای منفی این پدیده را به طور کامل تحمل می کند. به خصوص این تاثیرات در ابعاد اقتصادی و اجتماعی به حدی بوده است که ساختار سیاسی و جمعیت این شهر را به شکل غیر قابل تصوری تغییر داده است. به همین منظور، این بررسی قصد دارد به شیوه توصیفی و تحلیلی این شرایط را مورد تحقیق قرار دهد. داده های مورد نیاز از طریق اسناد تجربی و نظرخواهی از متخصصان این حوزه به دست آمده است. تعداد نمونه انتخابی و با استفاده از روش نمونه در دسترس(تمامی شماری)، شامل 50 نفر از متخصصان بود. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و مدل های رگرسیون و ...مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج، نشانگر آن است که پدیده بیابان زایی بر توسعه اقتصادی و اجتماعی-فرهنگی این شهر تاثیر معنی داری داشته و این امر نیز سایر ابعاد مرتبط را متاثر ساخته است.
نقش جاذبه های فرهنگی، مذهبی در توسعه گردشگری (مورد پژوهی شهرستان تویسرکان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
فضای گردشگری سال نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۴
63 - 76
حوزه های تخصصی:
بررسی و مطالعه توانها و قابلیتهای هر منطقه، بویژه جاذبه های گردشگری مذهبی، تاریخی، فرهنگی و طبیعی آن، مهمترین مرحله شناخت و زیر بنای برنامه های توسعه ی اقتصادی و اجتماعی محسوب می شود.امروزه جهانگردی بزرگترین و متنوع ترین صنعت دنیا محسوب می شود و بسیاری از کشورها، این صنعت پویا را بعنوان منبع اصلی درآمد، اشتغالزایی و توسعه ساختار زیربنایی خود محسوب می کنند. شهرستان تویسرکان با مساحتی حدود 1556 کیلومتر مربع یکی از شهرهای استان همدان و در غرب استان واقع شده است. ارتفاع متوسط شهر تویسرکان از سطح دریا 1784 متر است. این شهرستان بدلیل کوهستانی بودن و مرتفع بودن دارای آب و هوای معتدل کوهستانی است. این شهرستان از سه شهر تویسرکان، سرکان و فرسفج و دو بخش مرکزی و قلقل رود و 7 دهستان تشکیل شده است. وجود مقبره یک پیامبر و یک شاعر بزرگ و همچنین دیگر جاذبه های تاریخی و طبیعی توان بالقوه مناسبی در توسعه صنعت گردشگری دارد که در صورت اجرای طرحی جامع و کامل و سرمایه گذاری در بخش گردشگری و برنامه ریزی های دقیق و حساب شده در زمینه افزایش کمی و کیفی تاسیسات و تجهیزات توریستی، شبکه راهها و خطوط حمل و نقل و کلیه زیر ساخت هایی که بخش گردشگری از آنها متاثر می گردد می توان از این صنعت به عنوان محور توسعه اقتصادی منطقه استفاده های مطلوب تری به عمل آورد همچنین با تاکید بر پتانسیل های موجود گردشگری شهرستان با برنامه ریزی و هدایت آن می توان صنعت گردشگری را در منطقه بهبود بخشید.
ارزیابی حمایت ساکنین روستاهای هدف گردشگری بر توسعه گردشگری پایدار (مطالعه موردی: روستاهای درسجین و گلابر، استان زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
گردشگری یکی از فعالیت های اقتصادی، اجتماعی انکارناپذیر دنیای کنونی جوامع بشری است. این فعالیت پاسخی به نیازهای درونی انسان ها جهت تمدد اعصاب، استراحت، آشنایی با فرهنگ ها و بهره مندی از زیبایی های طبیع ی و بکر است. یکی از زیرشاخه های صنعت گردشگری، گردشگری روستایی می باشد که با توجه به ظرفیت های طبیعی و فرهنگی موجود در روستاها، می تواند نقش مهمی در تجدید حیات روستاها، ایجاد اشتغال و درآمد بر روستاییان، حفاظت از میراث طبیعی، تاریخی و فرهنگی و در نهایت توسعه یکپارچه و پایدار روستایی داشته باشد. هدف از این پژوهش تحلیل اثرات حمایت ساکنین روستاهای هدف گردشگری بر توسعه گردشگری پایدار در دو روستای درسجین و گلابر در استان زنجان می باشد. نوع تحقیق کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی- تحلیلی است و برای گردآوری داده ها از روش های کتابخانه ای و میدانی (پرسش نامه، مشاهده) استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق در دو روستای هدف گردشگری در نظر گرفته شده است، که براساس سرشماری سال 1390 ، 2825 نفر جمعیت برآورد شده است و طبق فرمول کوکران290 پرسش نامه به صورت تصادفی بین مردم روستاهای نمونه توزیع و پخش گردیده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های( t تک نمونه ای، همبستگی) و مدل لیزرل بهره گرفته شده است. یافته های این تحقیق نشان داد که بین شاخص های وابستگی اجتماعی، هزینه های دریافت شده، مشارکت اجتماعی و منافع دریافت شده با حمایت ساکنان از توسعه پایدار گردشگری رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد به طوری که حمایت ساکنان از گردشگری پایدار در روستاهای نمونه مورد مطالعه به صورت مثبت، زمینه را برای پایداری مناطق روستاهای هدف گردشگری و کیفیت زندگی مردم فراهم کرده است.
تمایلات شیعی- فرزندآوری در شهرستانهای بجنورد و گنبدکاووس(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۶ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۶۲
۲۲۳-۱۸۷
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مقاله حاضر به بررسی الگوها و تعیین کننده های مرتبط با تمایلات فرزندآوری با تأکید بر ملاحظات مذهبی می پردازد. گرچه ملاحظات دینی و مذهبی در جامعه ما تأثیر قوی و مهمی بر زندگی و رفتارهای فردی و اجتماعی در ابعاد گوناگون ازجمله در زمینه تمایلات فرزندآوری دارند، اما مطالعات اندکی در این حوزه انجام گرفته است. این خلأ تحقیقات به ویژه در مطالعات تطبیقی بین دو گروه شیعی و سنی مذهب برجسته تر به نظر می رسد. به همین منظور، این مقاله شواهد پژوهشی و تجربی مناسب برای شناخت برخی از مهم ترین الگوها و تعیین کننده های مرتبط با مناسبات بین تمایلات فرزندآوری و تعلقات مذهبی با تأکید بر بررسی تطبیقی گروههای شیعی و سنی مذهب را ارائه و مورد بحث و بررسی قرار می دهد. روش: مقاله حاضر مبتنی بر تحقیق پیمایشی است و جامعه آماری تحقیق را مردان و زنان 15 ساله و بالاتر نقاط شهری و روستایی شهرستانهای بجنورد و گنبدکاووس تشکیل می دهند. با استفاده از روش کوکران و روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، مجموعاً تعداد 870 نفر به عنوان جمعیت نمونه این تحقیق انتخاب شده اند. هدف اصلی انتخاب دو جامعه آماری مختلف در این تحقیق نیز فراهم آوردن زمینه های مناسب تر برای برسی دقیق تر پرسشهای تحقیق است بدین معنا که گروههای مذهبی مورد مطالعه این تحقیق در دو جامعه برخوردار از شرایط اقتصادی اجتماعی کمابیش متفاوت زندگی می کنند. بنابراین، بررسی تطبیقی تمایلات فرزندآوری هر گروه مذهبی ساکن در دو جامعه آماری موردمطالعه نیز می تواند زمینه های مساعدی را برای بررسی دقیق تر این پرسش تحقیق فراهم آورد که آیا الگوهای مرتبط با تمایلات فرزندآوری تحت تأثیر شرایط اقتصادی اجتماعی گروههای مذهبی است یا اینکه اساساً ناشی از تعلقات مذهبی آنها است؟ پس از گردآوری داده های موردنیاز این تحقیق با استفاده از ابزار پرسشنامه، از نرم افزار SPSS برای تجزیه وتحلیل داده های تحقیق استفاده شده است. یافته ها: الگوی خانواده 2 فرزندی به عنوان برجسته ترین و قوی ترین تمایل فرزندآوری در بین هر دو گروه شیعی و سنی مذهب است. الگوهای کمابیش مشابهی در خصوص سایر شاخص های مرتبط با فرزندآوری (مانند الگوهای ازدواج، سیاستهای افزایش موالید، ترجیح جنسیتی) مشاهده شده است. برعکس، الگوهای باروری ترجیحی "بی فرزندی" و "تک فرزندی" در نزد هیچ یک از این دو گروه مذهبی چندان پذیرفتنی و شایع نیست. یافته های تطبیقی نیز نشان دهنده نقش به مراتب مهم تر متغیرهای جمعیتی مانند جنسیت و محل سکونت بر روی تمایلات فرزندآوری است. بحث: گرچه تفاوتهای مهمی بین تمایلات فرزندآوری گروههای مذهبی وجود دارد، اما یافته های تحقیق حاضر هم سویی و هم خوانی بیشتری با تئوری کافمن و اسکایربک دارد مبنی بر اینکه تعلقات دینی مذهبی همچون یک عنصر ثانوی در تبیین الگوهای فرزندآوری عمل می کنند.
بررسی اثرات منطقه آزاد تجاری و صنعتی بندرانزلی در بهبود شاخص های توسعه نواحی روستایی، مطالعه موردی: روستاهای دهستان لیچارکی حسن رود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منطقه تجاری آزاد، قلمرو معینی است که غالباً در داخل یا در مجاورت یک بندر واقع گردیده و در آن تجارت آزاد با سایر مناطق جهان مجاز شناخته شده است و می توان در آن کالاها را بدون پرداخت حقوق و عوارض گمرکی خارج یا وارد نمود. به این ترتیب مناطق آزاد، راهی برای ورود به بازارهای تجارت جهانی محسوب می شوند. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی و میدانی می باشد. جامعه آماری تحقیق حاضر خانوارهای روستایی پنج روستا در دهستان لیچارکی حسن رود می باشند که بالغ بر 2500 خانوار بوده و جمعیت آن برابر با 7596 می باشد. تعداد نمونه موردنیاز با استفاده فرمول کوکران معادل 312 نفر تعیین گردید و پایایی ابزار تحقیق نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای مؤلفه های موردبررسی تحقیق برابر با 83/0 به دست آمده است. داده های مستخرج از پرسش نامه با بهره گیری از نرم افزار spss و با استفاده از آزمون های مختلف مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج تحلیل همبستگی کای اسکوئر برای بررسی رابطه شاخص های اقتصادی، اجتماعی و کالبدی با تأسیس منطقه آزاد، رابطه معنادار تا سطح اطمینان 99 درصد را نشان می دهند. نتایج فریدمن نیز نشان دهنده تفاوت معنادار شاخص های بررسی شده می باشند. همچنین آزمون ویلکاکسون و مک نمار برای مقایسه شاخص های بررسی شده در قبل و بعد از تأسیس منطقه آزاد نیز نشان دهنده اختلاف معنادار و 99 درصدی می باشند. بر این اساس می توان نتیجه گرفت پس از شکل گیری منطقه آزاد بیشتر شاخص های اقتصادی، اجتماعی و کالبدی- فیزیکی روستاهای ناحیه موردمطالعه ارتقا یافتند و به تبع آن کیفیت زندگی روستاییان بهبودیافته است.
تبیین نقش منطقه آزاد تجاری ارس در توسعه شهرهای میانی و کوچک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
1 - 18
حوزه های تخصصی:
مناطق آزاد دروازه های ورود به بازارهای جهانی با بهره گیری از پتانسیل ها و فرصت های اقتصاد داخلی در تجارت بین الملل است. اگر هدف از توسعه کشور ،توسعه مناطق خارج از شهرهای بزرگ باشد به طوری که علاوه بر شهرها،تمام نواحی روستایی رادر برگیرد ،یکی از مهم ترین تلاش ها ،عطف توجه به شهرهای کوچک و به نوعی تعیین و ارزیابی نقش آن ها در توسعه منطقه ای است. در این پژوهش نقش منطقه آزاد تجاری ارس در توسعه شهرهای میانی و کوچک ارزیابی شده است. هدف اصلی پژوهش بررسی نقش منطقه آزاد ارس برتوسعه شهرهای میانی و کوچک پیرامون می باشد.در این پژوهش منظور از شهرهای پیرامونی (بخش مرکزی،شهر جلفا و هادی شهر و بخش سیه رود) می باشد .تحقیق حاضر در زمره تحقیقات کاربردی و از نظر روش در چارچوب روش توصیفی-تحلیلی قرار می گیرد. جمع آوری اطلاعات به دو روش کتابخانه ای ومیدانی بوده است. جامعه آماری مورد مطالعه ساکنین شهرهای کوچک و میانی پیرامون منطقه می باشند. که علت انتخاب این جامعه تاثیر منطقه آزاد ارس بر زندگی این ساکنین است.150 نفر از این افراد به صورت تصادفی انتخاب شده است؛ همچنین برای برآورد حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شده است.برای سنجش پایایی تحقیق از روش آلفای کرونباخ استفاده می گردد .جهت تحلیل یافته از آزمون تحلیل عاملی و آزمون اسپیرمن استفاده شده است. با توجه به نتایج به دست آمده از پرسشنامه ها و آزمون تحلیلی انجام شده ،منطقه آزاد ارس عاملی تاثیر گذار در توسعه شهرهای کوچک ومیانی می باشد و موجب توسعه اقتصادی و اجتماعی این شهرها شده است. پیشنهاداتی جهت توسعه بیشتر شهرهای کوچک ومیانی ارائه شده است ،ازجمله این پیشنهادات:توسعه گردشگری روستایی در روستاهای نمونه منطقه؛توسعه و تجهیز پارک کوهستان و پارک جنگلی در شهر جلفا به امکانات ورزشی و سرگرمی متنوع و شهربازی برای تمام سنین؛تشکیل کمیسیون برنامه ریزی فضایی-منطقه ای و تدوین برنامه های اجرایی توسعه همه جانبه درون منطقه ای با تعریف جایگاه نقش شهرهای کوچک ومیانی می باشد.