فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۲۸۱ تا ۵٬۳۰۰ مورد از کل ۳۲٬۰۴۱ مورد.
منبع:
سازمان های بین المللی سال چهارم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۱
225-252
حوزههای تخصصی:
تلاش دولت یازدهم ایران جهت برچیدن قطعنامه های تحریمی شورای امنیت سازمان ملل با این دیدگاه صورت گرفت که این قطعنامه ها اساس تمامی تحریم ها هستند و با برچیدن قطعنامه های شورای امنیت، نظام تحریم ها (بین المللی و یک جانبه) فرو خواهد پاشید، اما به دنبال خروج آمریکا از برجام و اعمال مجدد تحریم های یک جانبه در سال 1397، مشخص شد که این دیدگاه درست نبوده است. بنابراین این پرسش مهم مطرح می شود که «اساساً تلاش آمریکا برای اجماع علیه ایران در شورای امنیت با چه هدفی صورت گرفته است؟». فرضیه مقاله آن است که آمریکا تلاش کرده با استفاده از قطعنامه های شورای امنیت به ایجاد هنجار بین المللی برای تقویت ساختار تحریمی خود بپردازد و همکاری دیگر کشورها به ایران را برای کاهش آثار تحریم، پرهزینه کند. بنابراین این مقاله در چهارچوب «سازه انگاری ونتی» و از روش تحلیل اسناد به بررسی قطعنامه های تحریمی علیه ایران پرداخته که چگونه این قطعنامه ها به پیشبرد راهبرد تحریمی آمریکا علیه ایران کمک کرده اند. درک صحیح نسبت به جایگاه قطعنامه شورای امنیت در راهبرد تحریمی آمریکا می تواند به برنامه ریزی صحیح در جهت مقابله با فشارهای اقتصادی و تحریمی کمک شایانی کند.
راهبرد رهایی از خطرِ دولت های منطقه ای در دولت های عربستان و عراق (2016-2000)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ظهور و گسترش داعش (دولت اسلامی) در عراق، به ویژه در سال 2014، سرعت و گستره چشمگیری داشت. تحلیل و تبیین این رویداد پیچیده ، چندبعدی، و دارای زوایای مختلف را نمی توان به یک علت یا یک عامل فروکاست، بلکه مطالعه اسباب و علل و بازیگران پرشماری را طلب می کند. این پژوهش به روش پس رویدادی و با بررسی متون معطوف به مواضع پشتیبانان داعش در عراق، راهبردی را مطالعه می کند که در پژوهش های مرتبط، نمود و نشانی ندارد. هدف این پژوهش، شناسایی لایه پنهان تری از علل شکل گیری داعش در عراق و نقش عربستان سعودی در گسترش این جریان است. این پژوهش با ابتنا به نظریه امنیت هستی شناختی و با تکیه بر مفهوم پیله حفاظتی آنتونی گیدنز در راستای پاسخ گویی به پرسش: «چرا راهبرد عربستان سعودی بر گسترش و اشاعه داعش در عراق متمرکز بود؟»، یکی از راهبردهای عربستان سعودی در عراق را واکاوی کرده و این فرضیه را مطرح می کند که یکی از راهبردهای عربستان سعودی برای رسیدن به ثبات راهبردی و امنیت داخلی، راهبرد رهایی از خطر گروه های تکفیری در داخل و برون فکنی خطر به خارج از مرزهای کشور خود بوده است. نتیجه پژوهش نشان می دهد که عربستان سعودی، به عنوان مهم ترین کشور خاستگاه بنیادگرایی تکفیری، از طریق صدور تهدیدهای بالقوه داخلی به مناطق دیگر، افزون بر بهره گیری از امتیازهای بالفعل آن در درگیری های منطقه ای، در پی تحکیم امنیت داخلی و حفظ موجودیت حکومت عربستان است، اما خدشه دار شدن مشروعیت داخلی و خارجی عربستان به سبب حمایت از داعش ازیک سو، و رقابت داعش با عربستان از منظر مشروعیت دینی و درنتیجه، تهدید درونی حکومت عربستان از سوی دیگر، نشان داد که راهبرد اشاعه بنیادگرایی تکفیری، اگرچه ابتدا به گسترش و قدرتمندتر شدن داعش در عراق انجامید، اما تضمینی برای ثبات و امنیت داخلی عربستان سعودی نیست.
بازخوانی روایات ظهور از منظر نظم تمدنی
حوزههای تخصصی:
طبق روایات اسلامی، تشکیل حکومت مهدوی در زمانی اتفاق می افتد که بی نظمی فراگیری جهان را دربرگرفته، و ظهور حضرت مهدی.، مقابله با این بی نظمی است. مسئله این پژوهش اثبات یا رد مسئله مهدوی و نیز سنجش میزان صحت روایات نیست، بلکه در پی یافتن نظم تمدنی آرمانی از دیدگاه مسلمانان در تمدن مهدوی است. ازاین رو، پژوهش حاضر در پی ارزیابی ابعاد نظم تمدنی دوران ظهور در روایات اسلامی است. برای این منظور، با روش پدیدارشناسی و با استفاده از واژگانی که مفهوم نظم را انتقال می دهند، نظم اخلاقی و نظم قانونی در تمدن مهدوی بررسی می شود. یافته های تحقیق روشن می سازد در ابتدای حکومت مهدوی، اجبار قانونی و پس از درونی شدن احکام و اخلاق اسلامی، اجبار وجدان جمعی نظام بخش تمدن مهدوی در دوران ظهور خواهد بود.
تمدن نوین اسلامی؛ از آرمان تا واقعیت
حوزههای تخصصی:
مقوله تمدن بالاترین مرحله اجتماع بشری است که نقطه اوج تلاش انسان برای دستیابی به زندگی بهتر و پیشرفت همه جانبه را نشان می دهد. تمدن ها دو جنبه دارند: جنبه زیربنایی که عرصه فکر و جهان بینی و اندیشه حاکم بر تمدن است؛ جنبه روبنایی که شامل حوزه سخت افزار مانند صنعت، اقتصاد، سیاست و هنر و معماری است، و حوزه نرم افزار که دربرگیرنده نحوه سبک زندگی و روابط انسانی می باشد. همچنین ازآنجاکه جنبه روبنایی تابع جنبه زیربنایی است، می توان تمدن ها را بر اساس جنبه زیربنا، یعنی جهان بینی، بر دو گونه قسمت کرد: تمدن توحیدی و تمدن الحادی. البته اندیشمندان غربی در تلاش اند مفهوم تمدن توحیدی را به بهانه ناکارآمدی دین و معنویت، امری تخیلی و دور از واقعیت نشان دهند. آنان برای اثبات مدعای خود، به دوره حاکمیت کلیسا بر اروپا استناد کرده اند. درمقابل دیدگاه «تمدن نوین اسلامی» درصدد است با به تصویر کشیدن دین واقعی که بر پایه توحید است، نگاه غربی ها را به چالش کشاند. برتری تمدن توحیدی در امتداد دادن توحید در همه عرصه های زندگی بشری است. توحید در تمدن توحیدی تنها اندیشه و باور قلبی فرد نیست که در مرحله نظر و انتزاع باقی بماند، بلکه باور توحیدی مسئولیت آور است و تکلیف روابط اجتماعی و سبک زندگی، حکومت، اقتصاد، سیاست، هنر و معماری، و حتی علم را مشخص می کند. نگاه به انسان در تمدن توحیدی، بر اساس فطرت پاک توحیدی است، نه معیارهای محدود نژاد و زبان و اقلیم. اما با وجود این نگاه وسیع به انسان، موضع تمدن توحیدی در برابر طاغوت ها و سردمداران جبهه استکبار که اندیشه انسان ها را به اسارت کشانده اند، مبارزه همه جانبه است.
عوامل درون زای کاهنده شتاب تکامل انقلاب اسلامی در گام اول
حوزههای تخصصی:
انقلاب اسلامی ایران همان گونه که مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم اشاره نمودند با همه پیشرفت ها و دستاوردهایی که داشته در گام اول با مشکلات و موانع داخلی نیز مواجه بوده که سرعت تکامل آن را با چالش های مختلفی مواجه نموده است. این پژوهش تلاش دارد به این سؤال پاسخ دهد که عوامل درون زای کاهنده شتاب تکامل انقلاب اسلامی در گام اول، دارای چه ابعاد، مؤلفه ها و مفاهیمی است؟ روش تحقیق داده بنیاد بوده و جامعه آماری اختصاص به متن کامل بیانیه گام دوم دارد. حجم نمونه شامل بخش هایی از بیانیه است که مقام معظم رهبری در آن مشکلات و موانع داخلی کشور را در گام اول برشمرده اند. روش گردآوری داده ها، کتابخانه ای و ابزار پژوهش، فیش برداری است. 84 داده از عوامل درون زای کاهنده شتاب تکامل انقلاب اسلامی استخراج شد. نتایج کدگذاری های سه مرحله ای باز، محوری و انتخابی، منجر به استخراج 25 مفهوم، 12 مؤلفه و 4 بُعد گردید. یافته های پژوهش نشان می دهد که به ترتیب اهمیت ابعاد کلیدی درون زای کاهنده شتاب تکامل انقلاب اسلامی شامل مشکلات و ضعف های داخلی چندوجهی، ضعف مدیریتی برخی مسئولان، وجود فتنه ها، فریب خوردگان و نفوذی های داخلی، و فرصت ها و ظرفیت های استفاده نشده مادی، انسانی و اقتصادی است. همچنین مهم ترین مؤلفه های پژوهشی نیز شامل عملکرد غلط و ضعف های مدیریتی مسئولان در اداره کشور، ضعف اقتصاد و درآمدهای ملی در کشور، ضعف اراده و غفلت برخی مسئولان فاسد از آرمان های انقلاب و ضعف در برخی از زمینه های علمی و استقلال کشور است.
استفاده از ظرفیت سیاسی اعلان جهاد مسلحانه در سیره مبارزاتی امام خمینی
حوزههای تخصصی:
امام خمینی در عرصه مبارزه با رژیم پهلوی، همواره با مسئله مبارزه مسلحانه به عنوان یک چالش سرنوشت ساز مواجه بود. اتکای حداکثری رژیم پهلوی به عنصر سرکوب مسلحانه مخالفان سیاسی و راه اندازی کشتارهای خونین در کوران نهضت، با عکس العمل طیفی از مبارزان سیاسی در کاربست الگوی مبارزه مسلحانه مواجه بود که گاه با پشتوانه تئوری های چپ گرایانه و گاه با پشتوانه مبانی مذهبی به این عرصه وارد شده بودند. در این شرایط، رهبری نهضت همواره در معرض پرسشگری پیرامون ماهیت مبارزه مسلحانه قرار داشت. بازنمایی سیره امام پیرامون مبارزات مسلحانه در گرو پاسخ به برخی پرسش های بنیادین است، از آن جمله این که آیا امام با حرکت های مسلحانه موافق بود؟ اگر مخالف بود، چرا در ادبیات سیاسی رسمی خود احتمال «اعلان جهاد» را منتفی ندانسته و بلکه بارها خود بر آن تأکید ورزیده بود؟ در نوشتار حاضر ضمن توصیف مواضع و سیره سیاسی امام خمینی در دوران مبارزه، رویکرد ایشان پیرامون «اعلان جهاد مسلحانه» به عنوان یکی از ظرفیت های فقهی برای پیشبرد مبارزات سیاسی، مورد بازکاوی قرار می گیرد و با رویکرد تحلیلی-توصیفی، اثبات خواهد شد که امام در عین پرهیز از تأیید مبارزات مسلحانه و خودداری از رویکردها و انگاره های عمل گرایانه، همواره «اعلان جهاد» را به عنوان یک حربه سیاسی جهت برهم زدن محاسبات دشمن، مورد توجه قرار داده است.
نقش و جایگاه متغیرهای عمومی در فرایند سیاستگذاری سیاست خارجی اتحادیه اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۷۱)
207 - 225
حوزههای تخصصی:
سیاستگذاری خارجی ادامه سیاست داخلی در عرصه بین المللی و از مهمترین بخشهای سیاستگذاری عمومی است، شناخت نقش و جایگاه و میزان تاثیرگذاری داخلی و اهمیت آن بر فرآیند سیاستگذاری خارجی در شناخت هر چه بهتر شاخصهای موثر تصمیم گیری در حوزه بین الملی حایز اهمیت است، تعدادی از کشورهای قاره اروپا در قالب اتحادیه اروپا بسیاری از امور حاکمیتی خود را بر مبنای نظریه نهادگرایی به اتحادیه ای متشکل از کشورهای عضو واگذار نمودند که سیاست خارجی نیز یکی از بخشهای مهم آن می باشد. فرآیند سیاستگذاری خارجی در اتحادیه اروپا برگرفته از عوامل و متغیرهای عمومی مختلفی در سطح جامعه اروپایی می باشد که با حضور و نفوذ در ارکان سیاستگذاری اتحادیه در تصویب و اجرای تصمیمات و سیاستها ایفای نقش می نمایند. در این مقاله برای پاسخ به این سوال که میزان نقش و جایگاه متغیرهای عمومی در سیاست خارجی چه وزن و اهمیتی دارد ضمن بررسی چرخه سیاستگذاری خارجی با تمرکز بر متغیرهای عمومی به نقش مبتنی بر نظریه نهادگرایی نئولیبرال ضریب نفوذ آنها با هدف ترسیم میزان و اولویت نقش آنها در این عرصه می پردازیم و در نتیجه گیری کلی مقاله نیز اهمیت و تاثیرهای قابل توجه این نهادهای غیردولتی به عنوان یکی از مهمترین شاخصهای موثر بر سیاستگذاری خارجی اتحادیه اروپایی بیان خواهد شد.
تقابل شرق و غرب در آسیای مرکزی
منبع:
راهبرد سیاسی سال پنجم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۸
51 - 76
حوزههای تخصصی:
با فروپاشی شوروی و از میان رفتن نظام دو قطبی، تغییرات مهمی در نقشه ژئوپلیتیک جهان به وجود آمد که از جمله آن شکل گیری منطقه آسیای مرکزی و طبق نظریه مکیندر آن را بخش جنوبی از قلمرو هارتلند است به وجود آمد. به دلیل خلا قدرتی پس از فروپاشی شوروی و آغاز حوادثی چون ۱۱ سپتامبر 2000 بهانه ای برای حضور غرب جهت مبارزه با تروریسم و نفوذ در آسیای مرکزی ایجاد و این منطقه را که از جایگاهی ویژه ژئوپلتیک، ژئواکونومیک، ژئو استراتژیک و ژئوکالچر است را دارای جایگاهی ویژه در تقابل شرق و غرب قرار داده است. خودنمایی شرق و غرب و تقابل هرکدام از قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای برای دستیابی به اهداف و منافع خاص خود می باشد که در بر دارنده نگرانی و معضل امنیتی در این منطقه گشته است. نفوذ غرب و قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای در آسیای مرکزی دلیلی بر قدرت نمایی روسیه که در حال بازیابی قدرت پیشین خویش می باشد را شعله ور ساخته و این مسئله را تهدیدی جدی برای امنیت منطقه قلمداد می کند. این مسئله آغازی برای تقابل دوباره رقبای دیرینه و قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای شده است. این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش است که تقابل شرق و غرب در آسیای مرکزی چه آینده ای را برای این منطقه رقم خواهد زد؟ و در پاسخ به این پرسش به این فرضیه پرداخته شده است که تقابل شرق و غرب در آسیای مرکزی تنها عاملی در امنیت و صلح سازی در این منطقه نیست بلکه شرایط آن را در جهت امنیت سازی دشوارتر و باعث ایجاد معضل امنیتی برای کشورهای این منطقه می باشد.
مقایسه همه پرسی استقلال کردستان عراق و کاتالونیای اسپانیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از خواسته های اقلیت های قومی و زبانی در برخی کشورها، استقلال سیاسی است. کردها و کاتالان ها در عراق و اسپانیا، ازجمله این اقلیت ها هستند که همه پرسی استقلال را در سال 1396 هجری شمسی (2017 میلادی) برگزار کردند. پژوهش حاضر با طرح این پرسش که «همه پرسی استقلال کردستان عراق و کاتالونیای اسپانیا در سال 1396 شمسی برابر با 2017 میلادی چه شباهت ها و تفاوت هایی به لحاظ زمینه ، فرایند، نتیجه، و پیامد دارند؟»، در پی یافتن شباهت ها و تفاوت های این دو همه پرسی از ابعاد گوناگون بود که با کاربرد روش تحلیلی مقایسه ای به این نتیجه رسید که دو همه پرسی از جنبه زمینه های تاریخی، سیاسی، اقتصادی، و فرهنگی شکل گیری، دارای شباهت های محدود و تفاوت های فراوانی هستند. به لحاظ فرایند برگزاری، هر دو با سازوکار مشابهی آغاز شدند، اما در فرایند برگزاری، به دلیل رفتار متفاوت دو دولت مرکزی عراق و اسپانیا با آن ها، تفاوت شدیدی یافتند. به لحاظ نتیجه نیز دو همه پرسی از نظر نسبت آرای مثبت به استقلال، مشابه هستند. به لحاظ پیامد، هر دو منطقه کردستان عراق و کاتالونیای اسپانیا، با پیامدهای منفی مشابهی مانند انزوای سیاسی، عدم حمایت بین المللی، مشکلات اقتصادی، و... روبه رو بوده اند، اما از چشم انداز چگونگی و میزان تأثیر هریک از این پیامدها در سه سطح محلی، ملی، و بین المللی، تفاوت دارند که ناشی از مجموعه مؤلفه های درون سیستمی مانند شرایط داخلی کردستان/ عراق و کاتالونیا/ اسپانیا، همچنین مؤلفه های برون سیستمی مانند منافع قدرت های منطقه ای و جهانی در این دو حوزه همه پرسی است.
بحران آب و چارچوب های حقوقی نوین منطقه ای و بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کمبود گسترده آب و فقدان دسترسی به منابع آب سبب توسعه نیافتگی اقتصادی اجتماعی و تهدید امنیت ملی کشورها در سراسر جهان می شود. دامنه و پیچیدگی چالش های مرتبط با آب، فراتر از مرزهای ملی و منطقه ای است و به همین سبب نمی توان تنها آن را در چارچوب سیاست های ملی و منطقه ای بررسی کرد. در طول شصت سال گذشته، تلاش های زیادی برای رسیدگی به این چالش ها انجام شده است. این نوشتار با تکیه بر مفاهیم «بحران آب» و «حقوق بین الملل آب و چارچوب های حقوقی نوین منطقه ای» و پیوند دادن این مفاهیم به شرایط سیاسی، امنیتی، و اقتصادی در پی آن است تا ریشه های بحران کنونی آب را شناسایی کرده و به این پرسش پاسخ دهد که «چارچوب های حقوقی نوین منطقه ای تا چه میزان می توانند، پاسخ گوی این مسئله در مناطق گوناگون، از جمله خاورمیانه، باشند؟» در بیشتر اسناد حقوقی بین المللی، به دو اصل مهم «مشارکت منصفانه و معقول» و «التزام به عدم ایراد آسیب» توجه شده است. هرچند چارچوب های حقوقی منطقه ای و بین المللی در مورد آب، یکپارچه نبوده اند، اما رفته رفته با برطرف شدن کاستی های آن ها، در قواعد نوین حقوقی، سادگی اجرا و عدم پیچیدگی نسبت به قواعد پیشین دیده می شود. روند تکامل حقوق بین الملل در شناسایی حق آب، تعهد دولت ها به فراهم کردن دسترسی منصفانه همه شهروندان به آب، و عدم مداخله تبعیض آمیز برای تحقق این حق به ویژه در شرایط بحران آب می تواند مسیر رسیدن به امنیت آب را هموار کند.
موجه سازی اصل 167 قانون اساسی بر اساس مبنای خلاقیت قضایی هربرت هارت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
اصل یکصد و شصت و هفت قانون اساسی قاضی را مکلف می کند که در صورت مواجهه با قصور قانون به فتاوای معتبر و منابع دینی مراجعه کند. به این اصل ابهامات و اشکالاتی مبنایی گرفته شده که مبتنی بر نگاه فرمالیستی به حقوق و قانون است. فرمالیسم حقوقی مبتنی بر مکتب حقوق پوزیتویستی و فلسفه حقوق مکانیکی، تنها روش صحیح استدلال حقوقی را استدلال شکل گرایانه بدون توجه به هر عامل خارجی می داند و حاکمیت قانون را منوط به تحقق این روش استدلال می نماید. اما پروفسور هربرت هارت به عنوان یکی از مهم ترین تئوری پردازان حقوق مدرن، نظریه حقوق مکانیکی را رد کرده و ضمن پذیرش قصور قانون، قائل به خلاقیت قضایی و نوعی صلاحیت قانون گذاری برای قضات می باشد. از این روی، این مقاله بر اساس مبنای هارت، تفسیری از حاکمیت قانون ارائه نموده که اشکالات فرمالیستی به اصل یکصد و شصت و هفتم قانون اساسی مرتفع شده و می توان آن را یک راه کار مترقی در مواجهه با قصور قانون تلقی نمود.
تبیین فقهی تابعیت ملی با تأکید بر انگاره حکومت محوری اسلام و احکام اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
«تابعیت ملی»، از جمله مفاهیم حقوقی در نظام حقوقی ایران است که موافقان و مخالفانی دارد. مخالفان معتقدند در اسلام چنین مفهومی اساساً امکان وجودی نداشته و در گذشته تاریخ اسلام نیز واقع نشده است. در مقابل، موافقان علاوه بر استدلال به امکان و ضرورت وجود چنین مفهومی در اسلام و حکومت اسلامی، بر وجود آن در معارف و تاریخ اسلام تأکید دارند. پرسش محوری مقاله حاضر این است که آیا «تابعیت ملی» از منظر فقهی قابل توجیه و تبیین است یا خیر؟ در پاسخ به این پرسش، تلاش شده از طریق تبیین حکومت محوری اسلام و احکام اسلامی، حجیت و مشروعیت تابعیت ملی به اثبات برسد. بدین منظور با استفاده از روش مطالعات کتابخانه و متکی بر رویکرد تحلیلی توصیفی، با طرح موضوع تابعیت ملی در قالب های «حکم اولی، حکم حکومی و حکم ثانوی»، این مهم به عنوان «حکم اولی» تبیین و تثبیت شده است.
بحران ها و سناریوهای پیش روی اتحادیه اروپا (از همگرایی تا فروپاشی)
حوزههای تخصصی:
اتحادیه ی اروپا به عنوان بزرگ ترین بلوک اقتصادی جهان، یکی از نمونه های موفق همگرایی محسوب می شود. پیمان های آمستردام (۱۹۹۶) و لیسبون (۲۰۰۷) گامی در جهت همگرایی بیشتر در حوزه ی سیاست خارجی و امنیتی مشترک بود. در سال های اخیر، اتحادیه با چالش های فراوانی رو به رو بوده است از جمله در حوزه ی اقتصاد، امنیت و فرهنگ. در زمینه ی واگرایی در اتحادیه می توان به عواملی مانند برگزیت و شکاف میان شرق و غرب، گسترش بیش از حد اتحادیه، تلاش برای بازیابی هویت ملی در برابر هویت جمعی و احزاب راست گرا اشاره کرد. سؤال اصلی این مقاله عبارت است ازاینکه؛ بحران های اروپایی، چه تأثیری بر آینده ی اتحادیه ی اروپا خواهند گذاشت؟ فرضیه ی این گونه بیان شده است که، در حوزه ی امنیت و دفاع اروپایی، خروج بریتانیا موجب تضعیف ساختارهای امنیتی و کاهش چشم انداز گسترش اتحادیه ی اروپا می شود. در بعد اقتصادی نیز، بحران یورو موجب افزایش شکاف بین شمال و جنوب اروپا و کاهش مشروعیت نهادهای اقتصادی شده است و درحوزه اجتماعی نیز بحران هویت، تقویت ملی گرایی و قدرت یابی احزاب راست افراطی را درپی خواهد داشت. روش پژوهشی که در این مقاله استفاده شده، روش تحلیلی-توصیفی و در چارچوب نظریه های همگرایی است. یافته های پژوهش نشان می دهند که همگرایی اروپایی از مسیرخود خارج نمی شود و اتحادیه ی اروپا به فروپاشی منجر نخواهد شد.
رویکرد تحلیل محتوای دکترینال و استراتژیک تاریخ در تحلیل کتاب «انسان 250 ساله»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد تحلیل محتوای دکترینال و استراتژیک تاریخ به عنوان یکی از روش های تحلیل، کمتر در تاریخ مورد استفاده بوده است. در این پژوهش سعی شده است با استفاده از قابلیت های فراوان این رویکرد و بر اساس روش تحلیل کیفی، کتاب انسان 250 ساله حضرت آیت الله خامنه ای را که در خصوص تحلیل های تاریخ صدر اسلام و تاریخ امامت است مورد سنجش قرار گیرد. این پژوهش سه رهاورد داشت. نخست اینکه قابلیت استفاده از این رویکرد در تحلیل تاریخ و توان مدل سازی تاریخی توسط آنرا به اثبات رساند. دوم میزان تسلط بالای رهبر انقلاب در هر سه حوزه تاریخ، دکترینولوژی و علوم استراتژیک آشکار گردید و سوم دکترین ها، استراتژی ها، تاکتیک ها و تکنیک های ائمه^ برای تشکیل حکومت و یا دفاع و گسترش آن از دیدگاه رهبر انقلاب در چارچوب کتاب بیان گردید.
فهم جامعه شناختی زبان بدن کاندیداهای ریاست جمهوری ایران؛ مورد مطالعه: مناظره دوازدهمین دوره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۹ (پیاپی ۶۹)
209 - 237
حوزههای تخصصی:
این پژوهش می کوشد تا زبان بدن کاندیداهای نامزد دوازدهمین دوره ریاست جمهوری ایران در حالت های مختلف حین مناظره مورد کنکاش قرار دهد. روش مورد بررسی از نوع تحلیل محتوای کیفی است. مطابق نتایج پژوهش، عمده ترین مفاهیم مرکزی زبان بدن؛ در لحن صدا (ایجاد آرامش و حفظ خونسردی- تفهیم مطالب و اعتبار سنجی- نقد وضع موجود و بی اعتبارسازی صحبت های دیگران- تسلط بر صحنه و مدیریت آن - تعادل داشتن در صحبت کردن- صدای محکم و بلند تأکید بر کلمات مخاطب قرار دادن رقبا- ایجاد وضع برتر نبست به رقیبان)؛ در نوع نگاه (تسلط بر اوضاع و آرامش- تعجب و تردید در بازنمایی واقعیت - مخاطب قرار دادن آحاد جامعه- عدم هیجان و نداشتن اضطراب - در حالت نگاه بعضی از کاندیداها بی اثرسازی نقدها)؛ حالت دست ها (تصدیق ادعاها - در صورت عدم استفاده از دست ها یقین دادن به مردم درباره آمادگی روانی نسبت به نقد و بیشتر اتکا بر زبان گفتاری) بوده است و کانون اشتراک آن ها در استفاده از زبان بدن بیشتر به سمت تسلط بر اوضاع و حفظ آرامش و خونسردی و مخاطب قرار دادن آحاد مردم بوده است.
سرمایه اجتماعی و خشونت کنشگرانه در خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
احیای دوباره خشونت گرایی در خاورمیانه پس از حوادث 11 سپتامبر 2001م جامعه بین المللی را مجبور کرده تا بار دیگر به صورت جدی در صدد مقابله با این مهم بر آید. در این مقاله ضمن بررسی موضوع خشونت کنشگرانه، از مفهوم جدیدی به نام سرمایه اجتماعی برای واکاوی علت گسترش آن در خاورمیانه استفاده می شود. سؤال اصلی این است که سرمایه اجتماعی چه تأثیری بر خشونت کشنگرانه در خاورمیانه داشته است؟ در راستای پاسخ به این سؤال، با بهره گیری از اسناد موجود و استفاده از تحلیل های تاریخی و جامعه شناختی سعی می شود پس از بررسی نظری سرمایه اجتماعی و رابطه آن با توسعه اقتصادی، به علل کاهش و همچنین کارکرد منفی آن بپردازیم. سپس رابطه این مفهوم با بازتولید خشونت کنشگرانه در خاورمیانه را بررسی می کنیم. یافته ها و نتایج پژوهش حاکی از آن است که مداخله مداوم قدرت های مداخله گر فرامنطقه ای (انگلیس، آمریکا، فرانسه) به ویژه پس از جنگ جهانی اول باعث کاهش یا بروز کارکرد منفی سرمایه اجتماعی در خاورمیانه شده و به بازتولید مداوم خشونت کنشگرانه در منطقه منجر شده است.
تحلیل عملکرد جنبش حوثی های یمن بر اساس رویکرد عابد الجابری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال هفدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
163 - 188
حوزههای تخصصی:
احیاگری دینی، مهم ترین تحول دهه های پایانی قرن بیستم به شمار می رود که در جهان اسلام در قالب جنبش های اسلامی، پدید آمدند. از جدیدترین این جنبش ها، جنبش حوثی های یمن است که هنوز کاملاً شناخته نشده است؛ زیرا بیشتر تحلیل های پیرامون این جنبش که از دل زیدیه برخاسته، ژورنالیستی و فاقد چهارچوب علمی مناسب می باشد. بنابراین مقاله حاضر، رویکرد جابری را برای تحلیل علمی این جنبش اسلامی به کار برده است.پرسش اصلی این است: تحلیل عملکرد جنبش حوثی های یمن در چهارچوب نظریه جابری چیست؟ بدین منظور از مدل تحلیلی جابری که بر مؤلفه های عقیده، قبیله و غنیمت استوار است و از روش کیفی تحلیلی توصیفی بهره برده ایم. بدیع بودن نظریه جابری و نوبودن کاربست آن در تحلیل و نیز برجسته کردن عناصر کلیدی نظریه جابری در جنبش حوثی ها، از نوآوری های این مقاله است. مهم ترین دستاورد پژوهش حاضر، بررسی علمی و روشمند جنبش حوثی های یمن و ارائه الگویی جهت شناخت ماهیت و عملکرد جنبش های اسلامی و بازخوانی مسائل جاری جهان اسلام است.
تعهدات حقوق بشریِ دولت در حوزه پیشگیری اجتماعی از جرم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال هفدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
243 - 266
حوزههای تخصصی:
تحقق پیشگیری اجتماعی از جرم که با تضمین حقوق اقتصادی و اجتماعی شهروندان محقق می شود همواره با پیچیدگی های نظری و چالش های عملی همراه بوده است. این نوع از حقوق در مقایسه با حقوق مدنی و سیاسی در بُعد داخلی و بین المللی مهجور مانده اند. افزون بر آن، تردید در قابلیت دادرسیِ این حقوق موجب شده است که در اغلب کشورها، ادعای نقض این حقوق در محاکم مسموع نباشد و به تبع آن، نتوان حکم به ضمانت اجراهای اداری، حقوقی و کیفری داد. پرسش اصلی مقاله آن است که الزامات و تکالیفِ حقوق بشری دولت ها در حوزه حقوق اقتصادی و اجتماعیِ شهروندان در اسناد بین المللی و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران چه جایگاهی دارند؟ این پژوهش در زمره تحقیقات بنیادی است. رویکردِ محقق تحلیلی انتقادی است و روش گردآوری داده ها اسنادی است. جهت تحلیل داده ها نیز از روش تحلیل اسناد حقوقی استفاده شده است. یافته های پژوهش مستند به اسناد بین المللی به ویژه میثاق بین المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و قانون اساسی حکایت از تعهد رو به تزاید یا فوریِ دولت ها در موضوع پژوهش حاضر دارد.
Townscapes of War Capital; Prioritizing Memorable Townscapes in Khorramshahr from the Dwellers’ Point of View(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Townscape is an essential element in creating collective memories (i.e., memories people collectively share as a group in a city, affecting the identity of that city, the cultural continuity, and the relationship between generations). One of the collective memories -that have happened in different countries- in the war. A war that is fought to defend the homeland and preserve the identity, culture, and honor of a country is part of the valuable memories of a society. In various western cities, including Berlin, Warsaw, and Moscow, the scenes of the collective memories of the war have been reconstructed. Still, in Iran, although fought in an imposed war, these scenes have been less regarded. The primary purpose of this study is to examine the views of Khorramshahr dwellers about the impact of war townscape on the revival of memories of that period. It seeks to find priorities in townscape criteria on war-based memories. With the descriptive-analytical method, the present study aimed to express the applicable standards of the reminiscent townscape and analyze them in Berlin, Moscow, and Warsaw(in World War II). Finally, to study the townscape impact on younger inhabitants’ war idea -who has not experienced that war, the townscapes have been prioritized using a questionnaire analysis. The results indicated that battle scars on walls and beheaded palms have the priority and the Grand Mosque as the symbol of the city function has the second. The title, Bloody City , has the third one according to the dwellers’ point of view. Finally, some solutions have been suggested to improve the townscape of Khorramshahr, emphasizing collective memories of the war.
بررسی تأثیر سبک های رهبری فرماندهان بر اثربخشی فعالیت پایگاه های مقاومت (مورد مطالعه: یکی از شهرستان های استان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر سبک های رهبری فرماندهان بر اثربخشی فعالیت پایگاه های مقاومت شهرستان برخوار می باشد. روش تحقیق از نوع «توصیفی- پیمایشی» و به روش میدانی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش، بسیجیان مرتبط با پایگاه های مقاومت شهرستان برخوار می باشند که شامل فرماندهان و مدیران پایگاه و فرماندهان و مدیران حوزه های مقاومت و سایر بسیجیان شامل 2369 نفر می باشد. نمونه گیری به روش خوشه ای و از هر پایگاه 10 نفر در نظر گرفته شده و درمجموع 494 نمونه جهت انجام پژوهش مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته است. ابزار اندازه گیری تحقیق پرسشنامه استاندارد سبک رهبری و پرسشنامه محقق ساخته اثربخشی پایگاه های مقاومت می باشد. روایی پرسشنامه ها از طریق اساتید دانشگاه و متخصصین تائید شده و پایایی پرسش نامه اثربخشی نیز از طریق آلفای کرونباخ با مقدار 95/0 مورد تائید قرار گرفت. تجزیه وتحلیل داده ها به وسیله نرم افزار SPSS، آزمون های کولموگروف اسمیرنف، ضریب همبستگی اسپیرمن و تحلیل رگرسیون صورت گرفته است. در بین سبک های بررسی شده، تأثیر سبک های رهبری دلسوزانه و مشاوره ای و مشارکتی بر اثربخشی معنادار و مثبت و سبک آمرانه معنادار و منفی می باشند. در نتایج به دست آمده از این تحقیق مشخص شد بالاترین میزان اثربخشی در بین پایگاه ها مربوط به پایگاه هایی است که از سبک رهبری مشارکتی استفاده نمایند.