فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۲۸۱ تا ۵٬۳۰۰ مورد از کل ۳۲٬۰۴۱ مورد.
منبع:
مطالعات قدرت نرم بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۴
225 - 260
حوزههای تخصصی:
یکی از عرصه های مورد توجه دولت ها برای افزایش قدرت نرم خود بویژه در دوران شیوع کرونا در جهان، بحث دیپلماسی سلامت بوده است. سوال اصلی پژوهش حاضر این است که کشورهای کوبا و برزیل به عنوان دو نمونه موفق و شناخته شده در حوزه دیپلماسی سلامت در سطح جهان، چه تجربیاتی داشته اند و ایران چگونه می تواند از این تجربیات برای افزایش قدرت نرم خود در سطح جهانی استفاده نماید؟ فرضیه پژوهش تاکید دارد که در این کشورها بهداشت از موضوعی مربوط به سیاست داخلی خارج و به بعد سیاست خارجی تسرّی پیدا کرده است. کوبا با تکیه بر منافع ایدئولوژیک و اقتصادی آن را در خدمت قدرت نرم خود قرار داد و برزیل مستقیما از همان ابتدا به دنبال بعد سیاسی(شهرت سازی و کسب پرستیز) حرکت کرد. روش مورد استفاده در مقاله روش مقایسه ای-تحلیلی است و از نظریه قدرت نرم برای تحلیل داده های جمع آوری شده استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد تجربیات موفق برزیل در همکاری با سازمان بهداشت جهانی در امر مبارزه با ایدز و نیز تدوین کنوانسیون های بین المللی می تواند از سوی ایران نیز در بحث قاچاق مواد مخدر و آثار مصرف آن تکرار گردد. همچنین ایران می تواند همانند برزیل کمک های مالی خود در زمینه های بهداشتی را از کانال سازمان بهداشت جهانی به دست کشورهای مقصد رسانده و از این طریق بر شهرت بین المللی اش بیفزاید. همچنین موفقیت های کوبا در امر آموزش دانشجویان دیگر کشورها در رشته های پزشکی، صادارت دارو و تجهیزات پزشکی، ارائه خدمات بهداشتی به کشورهای نیازمند، مشارکت در برنامه های واکسیناسیون جهانی و...امکان تکرار شدن از سوی ایران را دارد.
موجه سازی اصل 167 قانون اساسی بر اساس مبنای خلاقیت قضایی هربرت هارت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
اصل یکصد و شصت و هفت قانون اساسی قاضی را مکلف می کند که در صورت مواجهه با قصور قانون به فتاوای معتبر و منابع دینی مراجعه کند. به این اصل ابهامات و اشکالاتی مبنایی گرفته شده که مبتنی بر نگاه فرمالیستی به حقوق و قانون است. فرمالیسم حقوقی مبتنی بر مکتب حقوق پوزیتویستی و فلسفه حقوق مکانیکی، تنها روش صحیح استدلال حقوقی را استدلال شکل گرایانه بدون توجه به هر عامل خارجی می داند و حاکمیت قانون را منوط به تحقق این روش استدلال می نماید. اما پروفسور هربرت هارت به عنوان یکی از مهم ترین تئوری پردازان حقوق مدرن، نظریه حقوق مکانیکی را رد کرده و ضمن پذیرش قصور قانون، قائل به خلاقیت قضایی و نوعی صلاحیت قانون گذاری برای قضات می باشد. از این روی، این مقاله بر اساس مبنای هارت، تفسیری از حاکمیت قانون ارائه نموده که اشکالات فرمالیستی به اصل یکصد و شصت و هفتم قانون اساسی مرتفع شده و می توان آن را یک راه کار مترقی در مواجهه با قصور قانون تلقی نمود.
راهبردهای نظامی و امنیتی رژیم صهیونیستی در رویارویی با مقاومت اسلامی (مورد مطالعه: بحران سوریه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحولات سوریه، همواره برای رژیم صهیونیستی از اهمیت برخوردار بوده است. بر همین اساس، از زمان شروع بحران سوریه در سال ۲۰۱۱ تاکنون، رژیم صهیونیستی راهبردهای نظامی و امنیتی گوناگونی را قبالِ این کشور اتخاذ نموده است. ازاین رو، مقالهٔ حاضر درصدد است به این پرسش اساسی پاسخ دهد که «راهبردهای نظامی و امنیتی رژیم صهیونیستی در قبالِ بحران سوریه کدم اند؟» ( مسئله )؛ برای پاسخ به این سؤال، ضمن گردآوری داده ها به شیوهٔ کتابخانه ای، از روش کیفی (توصیفی-تحلیلی) استفاده شده است ( روش )؛ نتیجه آنکه رژیم صهیونیستی پس از عدم اتخاذ راهبردی واحد در آغاز بحران سوریه، از سال ۲۰۱۳ سعی نمود تا علاوه بر ترور فرماندهان مقاومت و بمباران هوایی مواضع ایشان، از گروه های همسو با خود حمایت نموده و از طریق اقناع آمریکا برای حضور جدی تر در سوریه و مذاکره با روسیه، مانع از حضور طولانی مدت ایران در سوریه شود. این در حالی است که از سال ۲۰۱۵، راهبرد گیدئون در دستور مقامات این رژیم قرار می گیرد که بر آمادگی نیروهای ارتش برای حضور در جنگ های نامتقارن، افزایش اشرافیت اطلاعاتی و... استوار است. درنهایت، راهبرد مومِنتوم را دنبال نمود که ج.ا.ایران را به عنوان مهم ترین تهدید پیش روی صهیونیست ها در سوریه شناسایی می نماید. در این راهبرد، ضمن تأکید بر بهبود توان واحدِ اطلاعات نظامی و تجهیز نیروهای نظامی با تسلیحات بهتر، بر تغییر در ساختار ارتش و تشکیل «فرماندهیِ امورِ ایران» تأکید می شود ( یافته ها ).
کمربند زمینی راه ابریشم نوین و ژئوپلیتیک آسیای مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با برآمدن چین در دهه نود و ثبات در رشد اقتصادی چشمگیر در هزاره نوین راه ابریشم نوین٬ به مثابه مهم ترین ابتکار بین المللی٬ در کانون ژئوپولیتیک آسیا قرار گرفته است. "راه ابریشم نوین" یا "یک جاده٬ یک کمربند" بلندپروازانه ترین کلان پروژه در زمانه کنونی به شمار می آید که نمود و نماد اعمال قدرت چین در ورای مرزهای خود است. در این میان٬ آسیای مرکزی در نگاه چین، نقطه ثقل راه ابریشم نوین است که مسیرهای آن را به سوی ایران و آسیای باختری٬ آسیای جنوبی و جنوب روسیه کنترل می کند. از سوی دیگر٬ أفغانستان و سین کیانگ نیز جایگاه های مهمی در شکل گیری روند مسیرهای زمینی راه ابریشم نوین دارند. از این نقطه نظر٬ نوشته پیشِ رو به تبیین پرسش اساسی خود درباره کنشگران و روندهای تاثیرگذار کمربند زمینی راه ابریشم نوین بر ژئوپولیتیک آسیای مرکزی می پردازد. نوشته با ذکر جزییات کنشگری ویژه دولت های آسیای مرکزی و خط مشی های آن ها را بیان می کند. همچنین٬ دامنه و گستره سرمایه گذاری ها و سیاست های پکن در این منطقه مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
Analysis of the Accompaniment of Justice and Politics in Imam Khamenei's Political Jurisprudential Thought(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Politics and the political system have the best opportunity to fulfil justice in achieving lofty human ideals. Therefore, complete justice in various dimensions is possible through the policy of justice and its rulers. With the descriptive-analytical method, the present study aimed to analyze and identify the existing relationships between politics and justice in Imam Khamenei's political jurisprudential thought. To this aim, investigated the role of politics in the fulfillment of social justice, political requirements of justice, politics, and obstacles to the realization of justice, and statements expressing the relationship between justice and politics. The results indicated that in Imam Khamenei's political jurisprudential thought, justice has a privileged position. So, it is the basic principles of his political jurisprudence, the essence of virtue, and a strategy to achieve high human goals and standards. As the most crucial dimension of the divine caliph of humans, politics or responsibility of his collective destiny caused the manifestation of justice realization and continuation. Justice is achieved through an open political system, that is, a system based on divine laws, and through principles such as just law, enforcement, oversight, public participation, and social balance.
مقابله با افراطی گری دینی در حقوق بین الملل؛ تأملی بر چالش ها و موانع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۷۱)
121 - 142
حوزههای تخصصی:
با وقوع حملات 11 سپتامبر، ظهور گروه دولت اسلامی، طالبان و وقایع میانمار، موضوع افراط گرایی دینی به عنوان تهدیدی بر ضد صلح و امنیت بین المللی و نیز حقوق بشر موردتوجه قرارگرفته است. در سطح بین المللی اقداماتی جهت مقابله و کنترل افراطی گری انجام یافته ولی به نظر می رسد نتیجه دلخواه حاصل نشده است. بعد از بیست سال نبرد در افغانستان، طالبان مجدداً حکومت را در دست گرفته، گروه دولت اسلامی در سوریه و عراق اقدامات خود را افزایش داده و با مظاهر جدید افراطی گرایی دینی روبرو هستیم. در پژوهش پیش رو پرسش اصلی آن است که آیا ساختارها و هنجارهای حقوق بین الملل معاصر می توانند با افراط گرایی دینی مقابله نمایند؟ در مقاله حاضر که با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای نگارش یافته است، با بررسی مفهوم افراط گرایی و دین، سه خوانش مختلف از بنیان و مبانی حقوق بین الملل و تعارض آن ها با دین تندرو که ناشی از بنیادهای قوانین و تفاوت ناشی از هدف است، تحلیل شده و نتیجه گیری می نماید به علت ایرادات بنیادین در ساختارها و هنجارهای حقوق بین الملل، این نظام حقوقی توانایی مقابله با افراط گرایی دینی را نداشته و از رسیدن به تصمیمی قاطع در مقابل افراط گرایی دینی ناتوان است.
The Impact of New Approaches in Qur'an Interpretation on Political Islam Thought (Emphasizing the Theory of Qur'anic Orthography from the Perspective of Nasr Hamed Abu Zayd)
حوزههای تخصصی:
تحلیل گفتگوهای برنامه «چهل سال، چهل گفتگو» رادیو فردا در چهل سالگی انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال هجدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۵
۱۹۶-۱۷۱
حوزههای تخصصی:
در چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی، وب سایت «رادیو فردا» به عنوان یکی از رسانه های جریان اصلی معارض و معاند با جمهوری اسلامی با هدف ارائه خوانش و روایت مطلوب خود از تاریخ انقلاب، مجموعه گفت وگوهایی با فعالان سیاسی و فرهنگی با عنوان «چهل سال، چهل گفت وگو» شکل داد. در این پژوهش تلاش اصلی متمرکز بر ادراک نحوه بازنمایی و چارچوب سازی رسانه ای رادیو فردا از تاریخ انقلاب اسلامی برای افکار عمومی بوده است. در مقام گردآوری داده، متن گفت وگوها جمع آوری شد و در چارچوب رویکرد تفسیری با بهره گیری از روش تحلیل مضمون، شبکه مفاهیم و مضامین مورد بررسی قرار گرفت. بررسی و تحلیل این مصاحبه ها نشان می دهد که بازنمایی و برساخت تصویری مطلوب از دوره حکمرانی پهلوی دوم به همراه ایجاد نگرش و تصویری سلطه طلب از انقلابیون و امام خمینی+ و سیاه نمایی از جمهوری اسلامی، مضمون اصلی حاکم بر این مصاحبه ها بوده و در نهایت وحدت اپوزیسیون نظام به عنوان ضرورتی اجتناب ناپذیر برای برون رفت از وضعیت موجود معرفی می شود.
سیاست جنایی تقنینی ایران در قبال منع خشونت علیه زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خشونت علیه زنان بعنوان یکی از گسترده ترین موارد نقض حقوق بشر، همواره مورد توجه جامعه جهانی خصوصاً مدافعان حقوق زنان بوده است . این امر، توجه و حساسیت دولت های مختلف از جمله ایران را به خود معطوف داشته و موجب تصویب قوانین، مقاوله نامه ها و اسناد بین المللی متعددی در راستای منع خشونت علیه زنان شده است. با توجه به این موضوع در پژوهش حاضر که با روش تحلیلی و توصیفی انجام گردیده است می خواهیم به بررسی و تحلیل قوانین ایران در باب منع خشونت علیه زنان بپردازیم. سوالی که این پژوهشی به دنبال پاسخگویی به آن می باشد این است که سیاست جنایی تقنینی ایران در خصوص خشونت علیه زنان چگونه است؟در واقع در مقام پاسخ به این سوال می توان گفت که سیاست جنایی تقنینی ایران در قبال منع خشونت علیه زنان در ادوار مختلف با تاثیر پذیری از معاهدات، کنفرانس ها، قطعنامه ها، اعلامیه ها و توصیه نامه ها و اجلاس های متعددی که توسط سازمان ملل و دولت ها در عرصه ملی، منطقه ای و بین المللی برپا شده، در قوانین مختلف رویکردهای متفاوتی داشته است. همچنین نتایج پژوهش حاضر بیانگر این موضوع است که قانون گذار ایران، در سیاست جنایی تقنینی خود در قبال منع خشونت علیه زنان به سه رویکرد: اصل برابری، تبعیض مثبت و تبعیض منفی در قوانین، توجه نموده است.
جایگاه سرمایه اجتماعی در کارآمدی نظام سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرمایه اجتماعی به همراه سرمایه های اقتصادی و انسان جزء ثروت ملی هر کشور و جامعه ای به شمار می آید که می تواند موقعیت و بستر کافی را برای استفاده از سرمایه انسانی و فیزیکی و همچنین راهی برای موفقیت قلمداد شود. بدون توجه به سرمایه اجتماعی، هیچ نظامی این امکان را نمی یابد که به سرمایه ای برسد. به گونه ای که اکثر گروه ها، سازمان و جوامع انسانی بدون سرمایه اجتماعی، و صرفا با تکیه بر سرمایه اقتصادی و انسانی نمی توانند به موفقیت کافی برسند. این پژوهش با هدف بررسی نقش سرمایه اجتماعی در کارآمدی نظام سیاسی به روش توصیفی-تحلیل انجام شده است. سرمایه اجتماعی از مفاهیم جدیدی است که در بررسی های اقتصادی و اجتماعی جوامع مدرن مطرح گردیده است. در کلی ترین سطح، سرمایه اجتماعی ویژگی هایی از یک جامعه یا گروه اجتماعی است که ظرفیت سازماندهی جمعی و داوطلبانه برای حل مشکلات متقابل یا مسائل عمومی را افزایش می دهد
برند صلح در دیپلماسی عمومی نروژ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش صلح، به عنوان هویت ملی، برجسته ترین ویژگی سیاست خارجیِ پساجنگ سردِ کشور کوچک نروژ است. نام آوری الگوی نروژی صلح در نظام بین الملل، با وجود محدودیت های ژئوپلیتیکی، مسئله اصلی این نوشتار است؛ ازاین رو، نگارندگان تلاش کرده اند با استفاده از سامانه نظری برندسازی ملت، نشان دهند که چگونه با وجود بازیگران بزرگ و قدرتمند، دیپلماسی صلح به برندینگ سیاست خارجی نروژ تبدیل شده است. تحلیل کیفی داده ها، بر دو پایه تبیین تاریخی و علی استوار بوده و انگاره نوشتار این است که برند فراملی نروژی ها، نتیجه تمرکز منابع بر مزیت های فرهنگی تاریخی صلح سازی/ صلح بانی است.
راهبرد رهایی از خطرِ دولت های منطقه ای در دولت های عربستان و عراق (2016-2000)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ظهور و گسترش داعش (دولت اسلامی) در عراق، به ویژه در سال 2014، سرعت و گستره چشمگیری داشت. تحلیل و تبیین این رویداد پیچیده ، چندبعدی، و دارای زوایای مختلف را نمی توان به یک علت یا یک عامل فروکاست، بلکه مطالعه اسباب و علل و بازیگران پرشماری را طلب می کند. این پژوهش به روش پس رویدادی و با بررسی متون معطوف به مواضع پشتیبانان داعش در عراق، راهبردی را مطالعه می کند که در پژوهش های مرتبط، نمود و نشانی ندارد. هدف این پژوهش، شناسایی لایه پنهان تری از علل شکل گیری داعش در عراق و نقش عربستان سعودی در گسترش این جریان است. این پژوهش با ابتنا به نظریه امنیت هستی شناختی و با تکیه بر مفهوم پیله حفاظتی آنتونی گیدنز در راستای پاسخ گویی به پرسش: «چرا راهبرد عربستان سعودی بر گسترش و اشاعه داعش در عراق متمرکز بود؟»، یکی از راهبردهای عربستان سعودی در عراق را واکاوی کرده و این فرضیه را مطرح می کند که یکی از راهبردهای عربستان سعودی برای رسیدن به ثبات راهبردی و امنیت داخلی، راهبرد رهایی از خطر گروه های تکفیری در داخل و برون فکنی خطر به خارج از مرزهای کشور خود بوده است. نتیجه پژوهش نشان می دهد که عربستان سعودی، به عنوان مهم ترین کشور خاستگاه بنیادگرایی تکفیری، از طریق صدور تهدیدهای بالقوه داخلی به مناطق دیگر، افزون بر بهره گیری از امتیازهای بالفعل آن در درگیری های منطقه ای، در پی تحکیم امنیت داخلی و حفظ موجودیت حکومت عربستان است، اما خدشه دار شدن مشروعیت داخلی و خارجی عربستان به سبب حمایت از داعش ازیک سو، و رقابت داعش با عربستان از منظر مشروعیت دینی و درنتیجه، تهدید درونی حکومت عربستان از سوی دیگر، نشان داد که راهبرد اشاعه بنیادگرایی تکفیری، اگرچه ابتدا به گسترش و قدرتمندتر شدن داعش در عراق انجامید، اما تضمینی برای ثبات و امنیت داخلی عربستان سعودی نیست.
چالش های داخلی عربستان در پیشبرد سند چشم انداز 2030 در چارچوب نظریه دولت توسعه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
113 - 146
حوزههای تخصصی:
برنامه چشم انداز 2030 عربستان عمدتا محصول الزامات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی داخلی و بین المللی بوده و طراحان آن برآنند تا در چارچوب این سند یک کشور مدرن و پیشرفته ای را به جهان معرفی کرده و به یک الگوی موفق برای کشورهای منطقه تبدیل شوند. اما بررسی برنامه 2030 پس از گذشت حدود چهار سال از زمان اجرایی شدن آن حاکی از این واقعیت است که این سند در عمل در دستیابی به اهداف اولیه خود تا حدود زیادی ناکام بوده است. در همین ارتباط، وجود موانع و چالش های داخلی از عوامل اصلی ناکامی برنامه اصلاحات عربستان محسوب می شوند. با توجه به این مساله، سوال اصلی پژوهش بر این مبنا شکل گرفته است که برنامه چشم انداز 2030 عربستان سعودی در ابعاد گوناگون توسعه (اقتصادی، سیاسی و اجتماعی- فرهنگی) با چه چالش ها و موانع داخلی مواجه بوده است؟ به عبارتی چرا عربستان در تحقق برنامه سند چشم انداز تاکنون تا حدود زیادی ناکام بوده است؟ یافته های اصلی نشان می دهد که در بعد اقتصادی، عدم توجه به اصل شایسته سالاری در نظام اقتصادی و ناتوانی در ایجاد کارآفرینی رفاه محور و ناکامی در بهبود شرایط اقتصادی، در بعد سیاسی فقدان ارتباط عمیق با گروه های مدنی و اجتماعی در چارچوب مشارکت سیاسی، و در بعد اجتماعی-فرهنگی بی توجهی به بنیان های مذهبی و سنتی و بافت محافظه کارانه ی جامعه ی عربستان سعودی، موانع و چالش های اساسی سند چشم انداز 2030 را شکل می دهند. روش تحقیق تحلیلی- تبیینی است و از نظریه دولت توسعه ای پیتر اوانز جهت تحلیل موضوع پژوهش استفاده شده است.
تبیین جامعه شناختی - نهادی آموزش عشایری در ایران: مطالعه موردی ایل قشقایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۱ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
460 - 435
حوزههای تخصصی:
هر جامعه نظام تربیتی و آموزشی مناسب با ساختارهای سیاسی و اجتماعی و زمانی خود را می طلبد. از آنجا که زیست عشایری از سبک های برجسته زندگی در ایران بوده است، نگارندگان با تمرکز بر ایل قشقایی و نگاهی جامعه شناختی _ نهادگرایانه در این پژوهش به تبیین و بررسی آموزش عشایری در ایران معاصر از دوران پهلوی اول تا جمهوری اسلامی می پردازند. براساس رویکرد نهادگرایی، نهادها برحسب نیاز و برای انجام کارویژه های خاصی ایجاد می شوند، طی زمان تغییر می یابند، و حتی دوام نهادها نیز به پایداری کارویژه های آنها بستگی دارد. فرایند شکل گیری و گسترش آموزش در جامعه عشایری مانند هر نهاد اجتماعی و سیاسی دیگری در طول تاریخ با تغییر و تحولات فراوانی همراه بوده است. در این مطالعه با استفاده از روش کیفی مبتنی بر اطلاعات و داده های تاریخی موجود گردآوری شده براساس مشاهده اشتراکی، مصاحبه، تحلیل داده های رویدادها و تحلیل گفتمانی از سوی پژوهشگران برجسته، و تحلیل و استنباط فردی، تلاش می شود به دو پرسش پاسخ داده شود: 1. نظام آموزش عشایری چه کارویژه ها و پیامدهایی داشته است؟ 2. چرا و چگونه این نظام آموزشی در ایران تحت تأثیر ساختار قدرت دولت قرار می گیرد؟ در فرضیه پژوهشی، استدلال می شود که شکل گیری آموزش و پرورش عشایری در ایران تحت تأثیر ذهنیت روشنفکران و سیاستمداران ایرانی نسبت به مسئله ایلی و ساختار قدرت دولت قرار داشته است، و به تغییرات اجتماعی و فرهنگی منجر شده که شامل تمرکز قدرت به نفع دولت مرکزی، زوال قدرت و سلسله مراتب ایلی، ادغام عشایر و همبستگی هویتی بوده است.
توسعه صلح محور و ارکان آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۱ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
638 - 615
حوزههای تخصصی:
توسعه از گذر تغییرات ساختاری و صنعتی شدن مسائل مربوط به فقر، بیکاری و نابرابری را در سطوح ملی و جهانی حل می کند. با این حال، تحقق این امر مستلزم وجود فرهنگ مبتنی بر صلح، مسالمت، تحمل، مدارا، مشارکت، عقلانیت، و نیز سازوکارهای نهادینه ی دموکراتیک است. در این مقاله تلاش خواهد شد تا به پرسش های زیر پاسخ داده شود: ماهیت توسعه صلح محور چیست؟ از چه عناصری تشکیل شده است؟ چگونه این الگوی توسعه می تواند به مردم سالاری کمک کند؟ فرضیه پژوهش بر این مبنا است که صلح، مردم سالاری، و توسعه سه رکن اصلی پارادایم توسعه صلح محور هستند که دولت، صاحبان سرمایه و جامعه مدنی در تعامل سازنده با یکدیگر می توانند به تحقق این پارادایم و مردم سالاری کمک کنند. نگارنده می کوشد با نقد رهیافت رایج نئولیبرال بر مبنای اقتصاد بازار، بر اهمیت این مقوله ها، و پیوند و ارتباط متقابل آنها در چارچوب رهیافتی بدیل، انتقادی و کل گرایانه از منظر اقتصاد سیاسی تاکید شود. یافته اصلی پژوهش نشان می دهد که الگوی توسعه صلح محور می تواند راه را برای مردم سالاری هموار کند؛ و باید مثلث جدیدی با سه رکن، «دولت، سرمایه یا بخش خصوصی، و جامعه مدنی» برای تثبیت و تحکیم فرایند توسعه دموکراتیک به وجود آید.
بایستگی «مقاومت فعال» در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران (الگوی کنش ایرانی- اسلامی در سیاست خارجی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد سال ۳۰ بهار ۱۴۰۰ شماره ۹۸
37 - 66
حوزههای تخصصی:
مقاله پیش رو با عنوان «بایستگی مقاومت فعال در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران»، درواقع تلاشی درجهت تبیین و اثبات ضرورت تداوم اصل مقاومت در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران است. «مقاومت» بخش لاینفک هویت و اصول انقلاب اسلامی است. این مفهوم هم در پدیدآمدن انقلاب اسلامی سبب ساز و جهت بخش بوده و هم در استمرار و ارتقای آن نقش اساسی را بازی کرده است. هدف پژوهش این است که با جستجو و تمرکز و مختصات سنجی جایگاه مقاومت در پندار ارزشی و اصولی تفکر انقلاب اسلامی، فهمی از منزلت و درجه پایبندی گفتمانی دولت ها به آن کسب کند و در انتها، با بررسی علت ضرورت بخش به اهمیت مقاومت با مطالعه تهدیدات سنتی و مدرن، به بایستگی مقاومت فعال، به عنوان یک راهبرد نائل شود. در بخش اول مقاله به اصول و پیشینه وجوب دیدگاه مقاومت محور در سیاست خارجی ج.ا.ا و گفتمان های سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از بدو انقلاب تا کنون پرداخته شده و در بخش دوم، تهدیدات مرتبط با سیاست خارجی ج.ا.ا مورد بررسی قرار گرفته است. مطالعه موردی هم در باب نهاد FATF به عنوان یک رژیم بین المللی اما با تبعات داخلی، صورت گرفته است. لازم به ذکر است که برای جمع آوری داده ها و تجزیه تحلیل در این پژوهش از روش کتابخانه ای و اسناد مکتوب استفاده شده است.
مدل سازی چالش ها و موانع رفتاری کارکنان در استقرار فرهنگ سازمانی مطلوب در سازمان های تابع وزارت دفاع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی بسیج سال بیست و چهارم بهار ۱۴۰۰ شماره ۹۰
79 - 102
حوزههای تخصصی:
توانایی یک سازمان در استقرار فرهنگ سازمانی مطلوب مزیت بزرگی است که می تواند در تسهیل رسیدن به اهداف سازمانی نقش بزرگی را ایفا کند. از سوی دیگر آسیب شناسی و پی بردن به چالش ها و موانع پیاده سازی فرهنگ سازمانی مطلوب نیز برای یک سازمان اهمیت بالایی دارد. در پژوهش حاضر باهدف مدل سازی چالش ها و موانع رفتاری کارکنان در استقرار فرهنگ سازمانی مطلوب با محوریت سازمان های دولتی با رویکردی آمیخته ابتدا منابع موجود و مصاحبه های انجام شده با 210 خبره در 15 سازمان دولتی(تولیدی-خدماتی-نظامی امنیتی) با روش تحلیل محتوای کیفی جهت دار کدگذاری و تحلیل شدند که در نهایت109 زیر مقوله ،26مقوله و 10تم احصا شدند برای روایی یافته ها در این مرحله از روش ارائه بازخورد به خبرگان برای روایی و روش پایای کوهن برای پایایی استفاده شد. در مرحله بعد به منظور مدل سازی چند سطحی تم ها و تعیین اثرگذاری و اثرپذیری آن ها با روش مدل سازی ساختاری تفسیری پرسشنامه های ساختاری تفسیری تکمیل شده توسط خبرگان جمع آوری و داده ها با استفاده از نرم افزار متلب تحلیل شدند. در نهایت تم های دین ابزاری، تصور عقل کلی، ضعف عقلانیت و اصالت سلسله مراتب به عنوان اثرگذارترین تم ها در سطح سوم و تم های ظاهرگرایی، بخشی نگری و فردگرایی معیوب در سطح دوم قرار گرفتند. تم های بی تفاوتی، فقر اعتماد و طلبکاری به عنوان اثرپذیرترین تم ها در سطح اول مدل قرار گرفتند. در قسمت پایانی پژوهش نیز پیشنهادهایی به منظور برطرف ساختن این موانع و چالش ها ارائه گردید.
اقتصاد سیاسی رویکرد هژمونیک آلمان در مقابل قدرت های نوظهور، مطالعه موردی: رابطه آلمان و چین
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به دنبال پاسخ به این سؤال است که آلمان چگونه نسبت به چالشگران نظم لیبرال در دو بعد سیاسی و اقتصادی و در دو سطح منطقه ای و جهانی واکنش نشان می دهد. برای این کار رابطه آلمان و چین را انتخاب شده تا تعامل آلمان با مهم ترین چالشگر نظم لیبرال دموکراسی موجود را مورد مطالعه قرار داده و از آن به چگونگی تلاش های آلمان برای پاسداری از این نظم پی برده شود. فرضیه پژوهش این است که این کشور برای قواعد و اصول نظم لیبرال در رفتار خارجی خود اولویت قائل است. با بررسی تجربی در رفتار خارجی نشان داده شد که آلمان در موضوعات اقتصادی همچنان در مواردی غیرهنجاری رفتار می کند، اگرچه درنهایت به دلیل تأکید بر چندجانبه گرایی در سیاست خارجی خود به فشارهای نهادی پاسخ مثبت می دهد. درنتیجه نقش هژمونیک آلمان در پیش زمینه جایگاه منطقه ای آن در اروپا قابل تعریف است. این پژوهش در پایان تمایزات و شباهت های اجماع مونیخ با اجماع واشنگتن و پکن را مورد بررسی قرار می دهد.
واکاوی فرایند تکوین ملت در ایران معاصر؛ تاریخچه و روند (مطالعه موردی: عصر رضاشاه 1304-1320)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال چهارم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۳)
186 - 205
حوزههای تخصصی:
با ورود به عصر جدید، کشورهای مختلف جهان، امواجی از ناسیونالیسیم و در کانون آن، ملت سازی را تجربه نمودند. متأثر از این رویداد، ایران نیز روند جدید نوسازی در ابعاد متعدد آن را در راستای استقرار ملت به مفهوم مدرن در عصر رضاشاه با مرجعیت دولت مرکزی آغاز نمود. به همین جهت به شکلی ناقص و سطحی و با توسل به عناصر اقتدارآمیز دولت مدرن، تلاش هایی در راستای تکوین فراگرد ملت سازی توسط رضاشاه آغاز گردید. اما روند ملت سازی مسیر خود را بدون توجه به زیرساخت ها و سازوکارهای حاکمیت دموکراتیک و از طریق سرکوب و ارعاب روشنفکران و نخبگان سیاسی و فرهنگی، تحمیل فرآیندهای یکسان سازی اجتماعی ، نهادی و ایدئولوژیک و عدم بکارگیری سیاست های متناسب با ارزش ها و هویت جمعی شهروندان اعم از حوزه های آموزش، الگوهای زبانی مشترک و مبانی اعتقادی، پیمود. بر این اساس، این پژوهش با عطف توجه به فراز و فرود شکل گیری مفهوم ملت در اعصار تاریخی، واکاوی تکوین فرایند ملت سازی در ایران معاصر را، با عطف توجه به دوران رضاشاه، در کانون تمرکز و تحلیل خود قرار داده است. با توجه به این مهم، پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که چرا ملت سازی با وجود پیشینه ی نسبتاً طولانی آن، ناقص و ناتمام باقی ماند ه است؟ فرضیه پژوهش: به نظر می رسد که ملت سازی در ایران به رغم پیشینه نسبتا طولانی آن، در دوران رضاشاه صرفاً در چارچوب یک فرایند تحمیلی وسطحی به اجرا درآمد و با همکاری نخبگان و پذیرش عمومی مواجه نشد. روش تحقیق در این پژوهش، مبتنی بر تبیین عِلّی و نوع پژوهش کاربردی است.
ابتکار یک کمربند و یک راه؛ تقویت رقابت یا همکاری چین و روسیه در آسیای مرکزی در حوزه انرژی (2014-2019)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دهه ها انرژی به ویژه نفت وگاز از مهم ترین عناصر رشد و توسعه اقتصادی کشورها و تبدیل شدن آن ها به قدرت منطقه ای و بین المللی بوده است. بر همین اساس، همواره مناطق دارای انرژی و مسیرهای انتقال آن برای کشورهای واردکننده و صادرکننده اهمیت بسیار زیادی دارد. چین به این منابع برای تداوم و توسعه رشد اقتصادی خود به شدت نیاز دارد. از این رو، این کشور به مناطق دارای انرژی برای تأمین نیازهای توسعه ای خود توجه کرده است و طرح هایی چون ابتکار یک کمربند و یک راه را برای دستیابی به منابع انرژی پایدار و امن در مناطق مختلف به ویژه منطقه آسیای مرکزی طرح ریزی کرده است. این منطقه «خارج نزدیک» روسیه محسوب می شود و نسبت به نفوذ دیگر قدرت ها به این منطقه و دستیابی به منابع انرژی آن ها توجه و حساسیت دارد. در این نوشتار با روش توصیفی- تحلیلی، چگونگی تأثیر طرح «احیای جاده ابریشم» بر روابط چین و روسیه در آسیای مرکزی در حوزه انرژی در سال های 2014 تا 2019 را بررسی می کنیم. براساس یافته های این نوشتار، گسترش همکاری های چین با کشورهای آسیای مرکزی به ویژه قزاقستان و ترکمنستان در چارچوب طرح یک کمربند و یک راه در سال های 2014 تا 2019، سبب برانگیختن نگرانی های رقابتی روسیه شده است. در نتیجه، مقام های چینی هم زمان طرح هایی را برای گسترش مبادلات و همکاری های انرژی با روسیه در قالب این طرح اجرا کرده اند. بنابراین می توان گفت طرح «یک کمربند و یک راه» چین، هم زمان رقابت و همکاری در روابط پکن و مسکو را در حوزه انرژی تقویت کرده است.