فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۴۱ تا ۳٬۱۶۰ مورد از کل ۷۹٬۱۸۶ مورد.
منبع:
اندیشه دینی دوره ۲۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۱
75 - 97
حوزههای تخصصی:
شیخ ابوالقاسم کرمانی از معاصران ابن سینا که با وی سخت مخالف بوده و دستِ کم یک بار در ری با او مناظره نیز کرده است، نقدهایی بر برهان انسان معلّق در فضای ابن سینا که از مهم ترین ابتکارات ابن سینا در فلسفه نَفْس به شمار می آید و از زمان وی تا کنون در میان فیلسوفان مسلمان و غیرِمسلمان موافقان و مخالفانی داشته است وارد کرده است. نقدهای وی از طریق نامه بهمنیار به دست ابن سینا می رسد و او به آنها پاسخ می دهد که مشروح آن در مباحثات که از آخرین آثار ابن سیناست، آمده است. این مقاله با روشی توصیفی، تحلیلی، و انتقادی به بازخوانی این نقدها و پاسخ ها می پردازد و می کوشد ضمن گزارش کامل تقریر این برهان در مباحثات، نکات تازه ای را درباره این برهان مهم بازگو کند. در این میان، آخرین تقریر ابن سینا از برهان انسان معلّق، جایگاه این تقریر در میان آثار ابن سینا، و ربط و نسبت آن با «برهان انسان معلّقِ معیار» روشن می گردد.
واکاوی تقابل تفتیش عقاید و بررسی صلاحیت اعتقادی در نظام اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱۹
33 - 42
حوزههای تخصصی:
«تفتیش عقاید» از مفاهیمی است که ریشه در تاریخ مسیحیت قرون وسطا دارد. این مفهوم کلامی در دین اسلام نیز وارد شده است. فقها با ادله مستند، حکم اوّلی تفتیش عقاید را عدم جواز دانسته اند؛ زیرا جایگاه حریم خصوصی افراد برای شارع مقدس بسیار اهمیت دارد. از سوی دیگر، مسائل حکومتی نیز از گذشته تا به امروز در نظام اسلامی جایگاه ویژه ای داشته و گاهی برای حفظ نظام اسلامی، احکام ثانوی یا حکومتی خاصی بیان شده است. اما گاهی برای پیشبرد اهداف نظام اسلامی و سپردن مسئولیت های خطیر، بررسی صلاحیت اعتقادی برخی افراد لازم است. برخی نهادهای نظارتی (نظیر شورای نگهبان و مراکز جذب و گزینش) بیش از همه به این مسئله، مبتلا هستند. بدین روی باید راهکاری اندیشیده شود. تمایز این پژوهش در تقابل نظریه «تفتیش عقاید» و بررسی صلاحیت اعتقادی افراد است که نگاه فردی و ورود بی سبب در حریم خصوصی اشخاص را جایز نمی داند. این تحقیق با روش توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای و نرم افزارهای علوم اسلامی، درصدد اثبات جواز بررسی صلاحیت اعتقادی در مسائل مبتلابه نظام اسلامی است. نتیجه پژوهش آن است که با تبیین درست از آیات قرآن، روایات، سیره معصومان، قاعده «حفظ نظام اسلامی» و قاعده «اهم و مهم»، بررسی صلاحیت اعتقادی در برخی موارد برای نهادهای نظامی و اطلاعاتی ضروری است تا از وارد شدن خسارت محتمَل به نظام اسلامی پیشگیری شود. از سوی دیگر، طبق ادله متقن، قایل به عدم جواز تفتیش عقاید هستیم.
سیر اندیشه های مرتبط با آیات ربا؛ با تکیه بر سیاق و فضای تاریخی عصر نزول قرآن
حوزههای تخصصی:
در میان اندیشه های نوظهور که بی ارتباط با گسترش فعالیت های اقتصادی و اجتماعی عصر جدید نیست، ظهور اندیشه ها و تفاسیر جدید در خصوص ربا را می توان نام برد. عمده تلاش های صورت گرفته در این زمینه شامل ارائه تعاریف جدید از مسائل پولی از جمله نرخ بهره و منحصر دانستن ربا در قرض های مصرفی یا ضروری است. با این حال این آرا و تفاسیر جدید از مفاهیم ربا، بی شباهت به تلاش های پیشینیان در مورد این مسئله خطیر نیست: توسل به حیله های قابل پذیرش در شرع و یافتن موارد استثناء جهت فعالیت های اقتصادی معمول. در تمسک یا رد هر یک از این موارد، مفاهیم قرآنی و اصول تفسیر از جمله سیاق آیات ربا به همراه مستندات تاریخی که گویای نوع فعالیت های عصر نزول قرآن هستند، نباید مورد غفلت قرار گیرد. در این تحقیق، ضمن بررسی سیاق و فضای کلی آیات مربوط به ربا (مجموعه آیاتی که احتمالاً فضای معنایی مشترکی دارند)، بیشتر به سیاق درون آیه ای اشاره شده است؛ در نتیجه چنین دیدگاهی، بررسی آیات ربا در کنار هم (و نه آیات ماقبل و مابعد در یک سوره) می تواند پاسخ گوی بسیاری از نظریات معاصر و رویه های اجرایی در سیستم های مالی از جمله صنعت بانکداری باشد.
تحلیل پیامدها، معیارها و مصادیق اسراف از منظر روایات
منبع:
مطالعات حدیث پژوهی سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
64 - 85
حوزههای تخصصی:
اسراف به معنى وسیع کلمه هرگونه تجاوز از حد در هر کارى است که انسان انجام مى دهد ولى غالبا این کلمه در مورد هزینه ها و خرجها گفته مى شود.اسراف و تبذیر مورد مذمت و نکوهش اسلام قرار گرفته است و قرآن کریم با عبارت هاى گوناگون، مسلمانان را از این بلاى خانمان سوز بر حذر داشته است و می فرماید: که خداوند مسرفان را دوست نمى دارد.روایات اهل بیت (ع) برای پیامدهایی برای اسراف بیان نموده که به دو گونه تقسیم می شود: پیامدهای دنیوی که از جمله کم برکتی، زوال نعمت، فقر، نابودی امکانات... می باشند و پیامدهای اخروی که از جمله خشم الهی، ذلت و خواری در قیامت، ورود در آتش جهنم می باشند.اگر چه اسراف به معناى گسترده هرگونه تجاوز از حد در هر کارى است که انسان انجام مى دهد اما بیشتر در مورد هزینه ها و خرج هاى مالى گفته مى شود. بنابراین، مصرف هر گونه کالایی که حرمت شرعی دارد، نوعی اسراف است. از سوی دیگر، تشخیص موضوع های گوناگون احکام، بیشتر به عهده عرف و مکلف گذاشته شده است؛ در عین حال، برای ضابطه مند کردن تشخیص عرفی، در روایات اهل بیت (ع) چهار چیز (تضییع، امکانات مادی بیش از نیاز، صرف مال در معصیت و عدم رعایت اولویت در به کاری گیری سرمایه های شخصی و ملی) معیارهای اسراف بیان شده است.
نقش جامعه مدنی و سازمان های غیردولتی در فرایند دولت- ملت سازی عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشور عراق پس از سال 2003 با سلسله درگیری ها و بحران های متعدد تضعیف شد. درواقع این پروژه دولت- ملت سازی تهاجمی خارجی (برون زا) بود که منجر به درگیری های خشونت آمیز داخلی ناشی از عوامل اجتماعی، قومی، سیاسی و ایدئولوژیکی و بی ثباتی و ناامنی گسترده در عراق شد. از شاخص های دولت-ملت سازی، پیشرفت دموکراسی و نهادهای دموکراتیک است. به همین سبب جامعه مدنی را در چارچوب تئوری دولت- ملت سازی مورد تحقیق قرار داده اند، هدف از این نوشتار واکاوی ارتباط میان جامعه مدنی و سازمان های مردم نهاد و غیردولتی با دولت -ملت سازی در عراق است. فرضیه ای که در پاسخ اصلی این پژوهش مطرح شده این است که به نظر می رسد سازمان های غیردولتی و مردم نهاد در عراق رو به گسترش هستند و در دولت -ملت سازی پس از منازعه نقش دارند. یافته های پژوهش که با روش توصیفی- تحلیلی که با ترکیبی از منابع کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده حاکی از آن است که جامعه عراق از اثرات جنگ داخلی و نقض حقوق بشر، تنش های فرقه ای و سیاسی و بحران های اجتماعی رنج برده با بهره گیری از آزادی سیاسی و امکانات شبکه های اجتماعی و بستر مناسب تقویت جامعه مدنی با اتکا بر قانون تشکیل سمن ها در کنار احزاب و سایر ارکان جامعه مدنی و سنتی، مؤثر بر ملت سازی پس از منازعه گام برداشته است. نقش مدنی و مسئولیت اجتماعی افراد و سهم آنان در تحقق ثبات و توسعه امری متغیر است که این پژوهش تلاش می کند تا این مفهوم را در جامعه عراق بررسی نماید و میزان اثرگذاری آن را در آینده پیش بینی کند.
تحلیل ماهیت و مبانی امامیّه و اهل سنّت از امام و خلیفه با تأکید بر دیدگاه قاضی باقلانی و علامه حلّی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام تطبیقی شیعه سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸
263 - 294
حوزههای تخصصی:
مسئله امامت و خلافت در فرهنگ امامیّه و اهل سنّت از مباحث کلیدی و اختلافی به شمار می رود. این مقاله با تحلیلیِ تطبیقی از ماهیت، مبانی و ویژگی های امام از دیدگاه دو متکلم اثناعشری و اهل سنّت؛ قاضی باقلانی اشعری و علامه حلّی نگاشته شده است. پس از بررسی و تطبیق آراء؛ یافته ها نشان از آن دارد که برداشت و باورهای این دو متکلم در مسئله امامت با یکدیگر متفاوت است؛ چراکه قاضی وجوب امام را یک وجوب شرعی - نه عقلی- و اساساً بحث از امامت را یک فرع فقهی می داند؛ اما علامه قائل است، بحث از امامت یک بحث کلامی و نصب امام هم از ناحیه الهی صورت می پذیرد؛ بنابراین امام در دیدگاه باقلانی و غالب اهل سنّت یک مقامِ حکومتی ظاهری است که علاوه بر جایگاه دنیایی، حفظ و اجرای دین را نیز برعهده دارد، به همین دلیل در ماهیت و مبانی نظری و مصداقی امام که در شاکله و ویژگی های شخصیّتی ایشان نمود پیدا می کند با امامیه دچار اختلاف رأی شده اند. مقالهحاضر به شیوه ای اسنادی همراه با پردازش اطلاعات و با هدف تبیین مفهومِ واقعی از حقیقت وجودی امام و واکاوی اوصاف ایشان، به عنوان وصیِّ نبی خاتم، جمع آوری و تنظیم شده است.
خطاناپذیری علم حضوری و چالش پدیده عضو خیالی (بررسی و پاسخ)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های عقلی نوین سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
191-210
حوزههای تخصصی:
در نظام مبناگرایی برخی فیلسوفان مسلمان، علم حضوری زیربنای سایر معرفت هاست. ازجمله ویژگی های مهم این معرفت پایه، خطاناپذیری آن است که البته اشکالات متعددی به آن وارد شده است. در این مقاله یکی از این اشکالات، به نام «پدیده ی عضو خیالی» بررسی شده است. طبق این اشکال، گاهی مدرِک در برخی اعضای خود احساس درد می کند، درحالی که فاقد آن عضو است. بنابراین مدرک واجد احساسی غیرواقع نما شده است و چون محسوسات از جهتی مصداق علم حضوری هستند، می توان چنین نتیجه گرفت که علم حضوری خطاپذیر است. برای پاسخ به این اشکال تبیین دو مقدمه ضروری است، اولاً وجود ادراک حسی، مغایر با وجود متعلق مادی آن است. ثانیاً این احساس مشتمل بر احساسات متعددی است که از طریق قوای حسی متعدد برای مدرک حاصل شده است. با لحاظ این دو نکته، خطا در پدیده عضو خیالی از دو جهت واقع می شود: اول، جایی که وجود ادراک حسی از حیث حکایی اش اعتبار می شود و این اعتبار نیز اعتبار عقل است، نه حس. دوم، جایی که عقل درباره روابط بین این احساسات حکمی صادر می کند. اگر محسوس ظاهری صرفاً از حیث حضوری بودن و بدون دخالت و اعتبارات عقل دیده شود، خطاناپذیر است.
جایگاه بستر تاریخی انتقال حدیث در پیدایش اطمینان به صدور از نگاه شیخ انصاری
منبع:
پژوهشنامه اصول فقه اسلامی سال هفتم ۱۴۰۳ شماره ۷
133 - 150
حوزههای تخصصی:
فقیهان متقدم با تکیه بر مبنای حصول اطمینان و وثوق به صدور روایات در اعتبارسنجی و تکیه بر احادیث، با اطمینان به صدور روایت، آن را صحیح دانسته و به آن عمل می کردند. اما از آنجا که متأخران، قراین حصول اطمینان را ازدست رفته می دانستند، سبکی دیگر را بر اساس سنجش اعتبار راوی، برای اعتبارسنجی حدیث انتخاب کردند که به سبک «مکتب حله» شهرت یافت. ازاین رو تقسیمات چهارگانه حدیث که همان «صحیح»، «حسن»، «موثق» و «ضعیف» است، پدید آمد. این مقاله با بررسی چگونگی انتقال حدیث در نگاه شیخ انصاری، نشان می دهد که احادیث، با مدیریت آگاهانه امامان، با روشی اطمینانی به نسل های پسین منتقل شده است و نسبت به روایات راه یافته به مجامع روایی، قراین حصول اطمینان وجود دارد و حصول اطمینان به صدور روایات در دوره های متأخر هم ممکن است و نیازی به تقسیمات چهارگانه حدیث نیست.
چند استفتای فقهی- اجتماعی با ارزش از اواخر قرن دوازده هجری از استاد کل وحید بهبهانی (1118-- 1205ق)
حوزههای تخصصی:
وحید بهبهانی (م 1205ق) یکی از مجتهدان بسیار بزرگ قرن دوازدهم هجری است که در سالهای نخست قرن سیزدهم درگذشت. از وی میراث گرانبهایی در فقه و اصول برجای مانده، به علاوه، شاگردان بزرگی که برخی از آنان در شمار بزرگترین مجتهدان قرن سیزدهم هجری هستند، تربیت کرد. و مهم تر از همه در حیات فکری او این است که جریان اخباری را که در قرن دوازدهم بر بیشتر حوزه های شیعه غلبه کرده بود شکست داد. بخشی از آثار وی سوال و جواب های فقهی هستند که از آنها با عنوان استفتاءات تعبیر می شود. این سوال و جوابها حاوی اطلاعات اجتماعی و فرهنگی و تمدنی است، و به علاوه، روی پاره ای از مفاهیم کلیدی تأکید می کند که در شناخت مذهب و روش فهم آن اهمیت دارد. مقاله حاضر، بر اساس یکی از این مجموعه استفتاءات نوشته شده و منتخبی از آنها را ارائه کرده است.
جبران خسارت ناشی از حقوق کار با تأکید بر نقش تقصیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
51 - 68
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بررس ی مس ائل مرب وط ب ه ک ار و ک ارگر و ارتب اط ک ارگر و کارفرم ا، از جمل ه مس ائل مهم ی اس ت ک ه، ضرورت آن امروز بیش از هر زم ان دیگ ری احس اس می شود. هدف مقاله حاضر، جبران خسارت ناشی از حقوق کار با تأکید بر نقش تقصیر است.مواد و روش ها: روش تحقیق، به صورت توصیفی تحلیلی بوده و این تحقیق از نوع نظری می باشد. روشی که برای جمع اوری اطلاعات استفاده شده است؛ بصورت کتابخانه ای است و با مراجعه به کتب و مقالات صورت گرفته است.ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است.یافته ها: جبران خسارت ناشی از حقوق کار، از دو طریق شامل مسئولیت مدنی کارفرما و یا نظام تأمین اجتماعی و بیمه صورت می گیرد. جبران خسارت از طریق نظام مسئولیت مدنی «اصل» و از طریق نظام تأمین اجتماعی و بیمه «فرع» است. از طرفی چون جبران کامل خسارت در نظام تأمین اجتماعی و بیمه پذیرفته نشده است؛ و تا سقف مشخصی و معینی خسارت پرداخت می نمایند، زیان دیده جهت جبران خسارت کامل لاجرم می بایست طبق قواعد عام مسئولیت مدنی علیه واردکننده زیان طرح دعوی نماید.نتیجه: جبران خسارت در حوادث کار، بر مبنای فرض تقصیر قرار گرفته و قانون گذار تنها استثنائاتی در این خصوص قائل گردیده است. مطابق بخش نخست ماده 12 قانون مسئولیت مدنی، مبنای مسئولیت مبتنی بر تضمین حق و مسئولیت نیابتی است؛ و مطابق بخش دوم ماده مورد اشاره، در صورت عدم رعایت احتیاط های مزبور کارفرما مرتکب تقصیر شده و مبنای مسئولیت او در جبران خسارت تقصیر است.
تحلیل حقوقی شرط حداکثر تلاش قرارداد تجاری در حقوق ایران و آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
101 - 114
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: شرط حداکثر تلاش یکی از شروط قراردادهای تجاری معاصر و حاصل نواوری در قراردادهای تجاری بین المللی است؛ که از جهت تأثیر در تفسیر قراردادی و کسب نتیجه مطلوب، دارای اهمیت بسزایی می باشد. در این مقاله مفهوم و مبنا، آثار و ملاک ایفای شرط حداکثر تلاش درحقوق ایران و ایالات متحده آمریکا بررسی شده است. روش: این تحقیق از نوع نظری بوده و روش تحقیق به صورت توصیفی تحلیلی است و روش جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای است و با مراجعه به اسناد، کتب و مقالات صورت گرفته است. ملاحظات اخلاقی: در تحقیق حاضر، اصل امانتداری، صداقت، بی طرفی و اصالت اثر رعایت شده است. یافته ها: اگر قاضی از قرائن و اوضاع و احوال موضوع، نتواند سطح و میزان تلاش را تشخیص دهد، شرط را مبهم و غیرقابل اجراء اعلام می نماید. نتیجه گیری: شرط حداکثر تلاش در هردو نظام حقوقی قابل توجیه و اعتبار است و حتی در بعضی از مقررات، به لزوم رعایت آن در بعضی از قراردادها، تصریح شده است؛ اما از حیث اجراء و الزام قضایی، علی رغم اتفاق دکترین و محاکم بر ظهور شرط حداکثر تلاش بر لزوم انجام سطح تلاشی بیشتر از متعارف، ممکن است با مشکل اجرایی مواجه شود.
گونه شناسی آراء صحابه درباره معراج پیامبر (ص)
حوزههای تخصصی:
مطالعه معراج پیامبر (ص) نشان می دهد از ابتدا به صورت آنچه امروزه معهود ذهنی اغلب مسلمانان است، نگریسته نشده و در طیّ پانزده قرن نگاه ها بدان با فراز و نشیب هایی همراه بوده است. تحقیق پیش رو با پیش فرض اصالت روایات، روش تحلیلی-توصیفی داشته و با رویکرد تاریخ انگاره، درصدد خوانش اوّلین دیدگاه های به سیر شبانه پیامبر (ص) به کمک ترسیم فضای برآمده از اقوال صحابه و تابعینی که در قرن نخست زیسته اند، است. پس از ترسیم اجمالی باور ساکنان جزیره العرب هنگامه ظهور اسلام به آسمان و شئونات انسانی عروج کننده بدان، با بهره مندی از منابع اسلامی به معراج پیامبر (ص) پرداخته شده است. جمع بندی حاصل از کنارهم قراردادن اقوال منسوب به هر صحابی، و تحلیل دسته بندی چیستی، چرایی و چگونگی مولفه های سیر نشان می دهد، سیر مورد مناقشه در نظر صحابیان تکاملی از دروغ/ سِحر (عدم پذیرش) تا بلوغ پیامبر (ص) را داشته و در این مسیر تطوّراتی به مثابه طیّ الارض، معجزه، تجربه دنیای بعد از مرگ، و نیز فرصت بی بدیلی که ارتباط مستقیم پیامبر (ص) با خالق هستی را فراهم آورده و از فراروی ایشان از مقام نبوّت حکایت دارد، نگریسته شده است.
ترجمه ای گزینشی از تفسیری پژوهشی (سیری در تفسیر ابتکاری مجد البیان و نقدی بر ترجمۀ فارسی آن)
منبع:
الهیات سال ۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱
123 - 146
حوزههای تخصصی:
مجد البیان فی تفسیر القرآن اثری عمیق به قلم علامه محمّدحسین نجفی اصفهانی است. این تفسیر که به زبان عربی نگاشته شده، به دلیل وفات زودهنگام مؤلّف آن، تنها شامل شرح آیات سوره حمد و بیست و دو آیه اوّل سوره بقره است. البتّه مؤلّف پیش از ورود به تفسیر آیات، تمهیدات دوازده گانه ای را با الهام از دیباچه تفسیر صافی بیان داشته است. در این تمهیدات، بیانات علمی، تحقیقات حکمی، نکات عرفانی، آرای خلاف مشهور و ایده های ابتکاری ویژه-ای ملاحظه می شود؛ امّا متأسّفانه در دو نهاد علمی حوزه و دانشگاه، توجّه چندانی به این تفسیر شریف نشده است. نیز علاوه بر عدم دسترسی آسان به متن اصلی، ترجمه ای گزینشی از این تفسیر در دهه 90 به چاپ رسیده است. از قضا این حذفیات ناظر به برخی تحقیقات و آرای خاصّی است که جهات تمایز تفسیر مجد البیان از آثار معاصران را شامل می شود. از آنجا که عملکرد مترجم فارسی زبان این تفسیر که هیچ توضیحی نیز درباره رفتار غیر علمی خود بیان نداشته اهمّیت آن را نزد مخاطبان بی اطّلاع از متن اصلی بسی زائل می کند؛ نوشتار پیش رو ضمن معرّفی اجمالی این اثر قرآنی و مصنّف فقید آن، می کوشد تا ابتدا برخی نکات معرفتی و تحقیقی موجود در این تفسیر، همچون ثقل اکبر بودن اهل بیت، ارتباط آیات قرآنی با صاحبان ولایت مطلقه و دیدگاه مؤلّف در مسأله تحریف قرآن را برجسته نماید و در پی آن به بررسی حذفیات این تفسیر در برگردان فارسی و گمانه زنی درباره علت این رویکرد نامناسب و غیر علمی بپردازد.
بررسی تطبیقی فلسفه احکام در اسلام و یهود مبتنی بر قرآن و کتاب مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام تطبیقی شیعه سال ۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹
227 - 252
حوزههای تخصصی:
فلسفه تشریع احکام از مسائل مهم کلامی است که از دیرباز مورد توجه اندیشمندان قرار داشته است. با مطالعه تطبیقی میان احکام اسلامی و احکام یهود، مواردی ملاحظه می شود که حاکی از وجود تمایز میان فلسفه تشریع حکم میان این دو شریعت است. در یهود، احکامی وجود دارند که مشابه آن در دین اسلام وجود ندارد؛ چنانکه بر مبنای آیات و روایات، برخی از احکام بر بنی اسرائیل وجود داشته که به سبب ظلم و بغی و گناهان، احکامی مبتنی بر عقوبت و کیفر اعمال صادر گشته است. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، و با بهره گیری از آیات قرآن کریم، روایات معتبر و نیز مطالعه تطبیقی با کتاب مقدس، ضمن بررسی علت صدور این احکام، تشریع احکام عقوبتی در یهود را بر پایه دو امر تبیین می نماید: اولاً موجب تحریم امور حلال شده است و ثانیاً امتثال احکام جدید، توأم با عسر و تکلّف بوده است. احکام عقوبت محور که در قرآن کریم با عنوان «إصر» از آنها یاد شده است، در اسلام وجود ندارد که این موضوع نشان دهنده برتری فلسفه تشریع احکام اسلامی می باشد و از دلایل جاودانگی و خاتم بودن دین اسلام است.
نقش و تأثیرات مطالعات تاریخی در تفسیر قرآن مبتنی بر تفسیر حضرت آیت اللّه العظمی خامنه ای (مد ظله العالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوه نامه فقه و علوم اسلامی دوره ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۰
41 - 56
حوزههای تخصصی:
تاریخ و تفسیر دو عنصر کلیدی و مهم در راستای فهم هرچه بهتر گزاره های قرآنی هستند. در این میان، تاریخ و تفسیری مدنظر است که دارای اعتبار باشد و در غیر این صورت موجب کج فهمی می شود. همچنین تفسیر و تاریخ دارای ارتباط متقابل بوده و در برخی موارد، داده های تفسیری به کمک تاریخ در راستای فهم بهتر آیات می آید و در برخی موارد نیز عکس این موضوع صادق است. این پژوهش درصدد است با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به نقش و تأثیر متقابل پژوهش های تاریخی و تفسیر قرآن با تکیه بر نظریات تفسیری آیت الله خامنه ای بپردازد. بررسی ها نشان می دهد بیان تفسیر تاریخی در راستای بیان مصداق، رجوع به سنت به مثابه آشنایان به معارف قرآنی در طول تاریخ جهت فهم بهتر گزاره های قرآنی، استفاده معتدل از تاریخ در تفسیر قرآن، سخن گفتن طبق مقتضای حال مخاطب، بیان جزئیات تاریخی به صورت مفصل در راستای بیان داستانی مهم، توجه به صحت سندی و متنی سبب نزول و میزان کاربرد آن در تفسیر و... از مهم ترین کاربردهای متقابل تفسیر و تاریخ از دیدگاه ایشان می باشد.
تحلیل و نقد روش محمدجواد خراسانی در نقد آموزه وحدت وجود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله در پی پاسخگویی به سؤال اصلی «روش شیخ محمدجواد خراسانی در نقد آموزه وحدت وجود چگونه تحلیل و نقد می شود؟» شکل گرفته است. پاسخ به این سوال درواقع مهم ترین بخش جهان بینی که هستی شناسی است را سامان دهی می کند. در همین راستا، جستار حاضر، با استفاده از ابزار کتابخانه، به تحلیل و نقد روش های خراسانی در نقد آموزه وحدت وجود پرداخته شده و پس از بررسی و تحلیل اندیشه خراسانی در آموزه وحدت وجود این نتیجه حاصل شد که تعریف ایشان از وحدت وجود خدشه دار است. نتایج نقد روش عقلی، عبارت اند از: وجود استدلال بر وحدت وجود، استدلال ناپذیر بودن آن را خدشه دار کرده و با توجه به تعریف عرفا از وحدت وجود و نفی دوئیت اشکالاتی مانند اتحاد خالق و مخلوق و تأثیر مخلوق بر خالق پیش نخواهد آمد؛ همچنین بسیط الحقیقه بودن خدا اثبات می شود. چراکه لازمه نفی آن ترکیب و ممکن الوجود شدن خداوند است. اشکال صحت همه مذاهب نیز این گونه پاسخ داده شد که با اثبات توحید حقیقی مذهب یگانه مذهبی است که مبتنی بر توحید باشد. براین اساس هیچ یک از عرفا قائل به صحت همه ادیان نیستند. نتیجه نقد روش نقلی، عبارت است از: منابع وحیانی نیز نه تنها منکر وحدت وجود نیستند، بلکه بعضی از آن منابع دلالت بر اثبات این آموزه می کنند. نتیجه نقد روش انتقاد به حافظ عبارت است از: انتقادات خراسانی به رفتار حافظ مبتنی بر برداشت ظاهرگرایانه از سخنان او بوده و از آنجاکه این برداشت با مستندات تاریخی اثبات نشده قابل استناد نخواهد بود. در مجموع انتقادات خراسانی در واقع غیر هستی شناسانه و قابل نقد جدی به نظر رسیده و برای رد آموزه وحدت وجود کافی ارزیابی نمی شود.
نقد و بررسی آراء مفسران درباره واژه «تقویم» در آیه چهارم سوره تین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۹
295 - 321
حوزههای تخصصی:
الفاظی که در قرآن کریم به کار رفته، با اینکه به زبان عربی روشن هستند ولی مراد خداوند از برخی از آن ها برای مخاطب واضح و روشن نبوده و معرکه آراء مفسران شده اند؛ یکی از این واژگان، واژه «تقویم» در ترکیب «أحسن تقویم» است؛ پژوهش حاضر با روش توصیفی_تحلیلی به نقد و بررسی آراء مفسران درباره این واژه در آیه چهارم سوره تین پرداخته است. نتایج پژوهش، گویای این است که «تقویم» مصدر فعل «قوّم» بوده که در لغت به معنای «عَدَّلَ» و به معنای «اعتدال و سامان دادن» است؛ مفسران برای خلقت انسان به صورت «أحسن تقویم»، دو قول کلّی بیان کرده اند: 1-خلقت ظاهری؛ 2-خلقت ظاهری و باطنی؛ با توجه به اطلاقِ عبارت «أحسن التقویم» در آیه 4، سیاق و بافت کلامی آیات 4 تا 7 سوره تین و ظهور حرف «إلّا» در متصله بودن در آیه 6، وجه دوم از قوت بیشتری برخوردار است؛ ولی با در نظر گرفتن روایات تفسیری و آراء مفسران و همچنین قاعده «استعمال لفظ در بیشتر از یک معنی»، می توان قائل به وجه سومی شد که جامع این دو قول است؛ یعنی خداوند یک عبارت به کار برده ولی دو معنا به صورت همزمان اراده کرده است؛ به این صورت که عبارت «أحسن تقویم» در هر دو معنای مذکور به کار رفته و ترکیب «أسفل سافلین» که در آیه بعد است، در دو معنای «آتش جهنم» و «دوران پیری»، همزمان استعمال شده و حرف «الّا» در آیه ششم، در آن واحد دارای دو معنای مستقل «استدراک» و «استثناء» است.
چرخه بحران امنیت در روابط اسرائیل و جبهه مقاومت: از عملیات طوفان الاقصی تا ترور اسماعیل هنیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اساس سیاست خارجی اسرائیل به ویژه دربرابر کشورهای اسلامی مبتنی بر دو اصل بی اعتمادی و بدبینی نهادینه شده و تضمین بقا، ثبات و امنیت خود است. این موضوع درخصوص جبهه مقاومت به مثابه راهبردی ترین دشمن اسرائیل بسیار ملموس تر است. به همین سبب، سران صهیونیستی همواره رویکرد بازدارندگی تهاجمی و هجوم گسترده به مواضع کشورهای مذکور، ترور نخبگان نظامی و علمی و حمله به مراکز راهبردی و اقتصادی آن ها را اتخاذ می کنند. با وقوع عملیات 7 اکتبر 2023 جنبش حماس، برای نخستین بار جبهه مقاومت با تغییر پارادایم از بازدارندگی تدافعی به بازدارندگی تهاجمی، بسیاری از معادلات امنیتی- سیاسی منطقه را با تطوری عمیق مواجه کرد و سران صهیونیستی نیز ضمن تهاجمات گسترده به مناطق غیرنظامی فلسطینیان، در ادامه به سفارت ج.ا.ا در سوریه حمله و سپس به ترور اسماعیل هنیه اقدام کردند. براین اساس، پژوهش حاضر درصدد است با استفاده از روش جامعه شناسی تاریخی و بهره گیری از منابع مکتوب و مجازی به این سوال اصلی پاسخ دهد که «چگونه می توان چرخه بحران امنیتی در روابط اسرائیل و جبهه مقاومت را تجزیه و تحلیل کرد؟» یافته های مقاله با تأکید بر تئوری چرخه بحران مایلس هاگ نشان می دهد که در مرحله عقبه تاریخی بحران: موضوع مهم شکاف های ایدئولوژیکی- مذهبی با تأکید بر صهیونیسم یهودی و اسلام شیعی؛ در مرحله تکوین بحران: مجموعه رویدادهای صورت گرفته در پسابیداری اسلامی همچون تأثیر اسرائیل در ظهور و قوام گروه های تروریستی تکفیری، توافق نامه آبراهام و حملات نظامی گسترده به مردم فلسطین و بدون ضمانت اجرا و توانمندی سازمان ها و نهادهای حقوقی- سیاسی بین المللی در محکومیت و بازدارندگی اقدامات اسرائیل؛ در مرحله تصادم یا رویارویی: وقوع عملیات طوفان الاقصی، حمله به سفارت ایران در دمشق، عملیات وعده صادق و ترور اسماعیل هنیه و نهایتاً در مرحله وساطت یا میانجی گری: به اقدامات محدود قطر و برخی دیگر از کشورهای منطقه و جهان و تهدیدات ایالات متحده علیه جبهه مقاومت به حضور نظامی در منطقه اشاره داشت. پیامدهای این موضوع نیز در دو سطح خرد و کلان مورد مداقه قرار گرفت.
نقش فناوری هوش مصنوعی در دگرگونی ماهیت جنگ ؛ براساس مطالعه اسناد راهبردی رژیم صهیونیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درسال های اخیر، هوش مصنوعی تغییرات چشمگیری در حوزه های مختلف زندگی بشر ایجاد کرده و احساسات متفاوتی نسبت به آینده آن در دولت ها و جوامع به وجود آورده است. از مهم ترین حوزه های حیاتی که تحت تأثیر این تحولات قرار گرفته، مسئله جنگ و امنیت است. ظهور فناوری هوش مصنوعی نه تنها مزایای قابل توجهی برای دولت ها به همراه داشته، بلکه نگرانی هایی جدی درباره تهدیدات امنیتی نیز ایجاد کرده است. ازاین رو، شناخت دقیق ابعاد و پیامدهای هوش مصنوعی در این زمینه برای مدیریت و پیش بینی شرایط آینده ضروری است. براین اساس، سوال اصلی که دغدغه انجام این پژوهش بوده عبارت است از اینکه از نگاه اسناد رژیم صهیونیستی، هوش مصنوعی چه تأثیری در ماهیت جنگ دارد؟ برای پاسخ به این سوال با یاری اندیشه های کارل فون کلاوزویتس[1] که معتقد بود ماهیت جنگ همچون مثلثی دارای سه ضلع است که اضلاع آن عبارت است از خشونت، شانس و احتمال و سیاسی بودن، محتوای اسناد این رژیم را بررسی و تحلیل کرده و با استفاده از نرم افزار مکس کیودی ای کدگذاری کرده و پس از آن، تحلیل محتوای کیفی انجام شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که از نگاه اسناد راهبردی رژیم صهیونیستی، سه شاخص ماهیت جنگ کلاوزویتس تحت تأثیر هوش مصنوعی دچار تغییرات مثبت و منفی می شود. این تغییرات نشان دهنده آن است که هوش مصنوعی می تواند تمامی ابعاد جنگ را تحت تأثیر قرار دهد و ماهیت آن را در چهارچوب جدیدی که تکنولوژی های پیشرفته تعریف می کنند، بازتعریف کند.
نقش توحید ربوبی در برنامه ریزی راهبردی پیامبران اولواالعزم از منظر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۱
111 - 136
حوزههای تخصصی:
خداوند، بر اساس ربوبیت خود، پیامبران را ارسال و قوانین را از طریق آن ها نازل کرده است. پیامبران اولواالعزم، حضرت نوح، ابراهیم، موسی، عیسی، و محمد (ع)، برنامه ریزی راهبردی متأثر از توحید ربوبی را بر اساس سه محور شناخت وضع موجود، ترسیم وضع مطلوب، و راهبردهای نیل به وضع مطلوب اجرا کرده اند. مقاله حاضر با بهره گیری از روش میان رشته ای، مراحل بالا را تجزیه و تحلیل کرده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که پیامبران اولواالعزم (ع) برای نیل به وضع مطلوب، اقدام به طرح و ارائه راهبردهای گوناگونی همچون ابلاغ صریح مأموریت، حفظ سرمایه انسانی، استقامت و اتکال به خدا، پیوند دادن بین امور معنوی و مادی، بیان نقاط قوت سازمان خود، بسترسازی تداوم چشم انداز توحیدی در قرون آینده، انتخاب جانشین و استمرار سازمان، تشکیل حکومت، و تمدن سازی داشته اند. برنامه ریزی راهبردی پیامبران اولواالعزم (ع) در قضایایی همچون توجه به تمام نیازهای کارگزاران، اهمیت دادن به کار تیمی، پشتیبانی از سرمایه انسانی، توجه به عوامل معنوی، نهادینه سازی باورهای سازمان برای رقبا، و نهادینه سازی فاکتورهای معنوی در سازمان، نسبت به برنامه ریزی راهبردی دانش مدیریتی، از امتیازات انسانی، سازمانی، و محیطی برخوردار است.