امیرحسین منصوری نوری

امیرحسین منصوری نوری

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۱ مورد.
۱.

بررسی تمایزات معناداری زندگی و خوشبختی از دیدگاه تدئوس متز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تدئوس متز معنای زندگی لذت خوشبختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۲ تعداد دانلود : ۱۴۵
تدئوس متز کوشیده است تا نشان دهد که معنای زندگی مانند اخلاق و خوشبختی، یکی از مقولات هنجاری زندگی می باشد و بر تمایز معنای زندگی و خوشبختی تاکید دارد. با جستجو در آثار متز می توان چند شاهد و دلیل بر این که چرا متز میان خوشبختی و معناداری تمایز قائل می شود، ارائه کرد. به باور متز خوشبختی، به قلمرو حیوانی فرد مرتبط است در حالی که معناداری مربوط به قلمرو انسانی است. او شش تمایز میان خوشبختی و معناداری قائل می شود: 1) حاملِ معناداری، «عمل» (کنش) است، ولی حاملِ خوشبختی «احساس» است. 2) منشأ معنا «ارتباطی» است، ولی منشأ خوشبختی، «درونی و قائم به ذات» است؛ 3) تاثیرپذیریِ بیشتر خوشبختی از مقوله شانس نسبت به معناداری؛ 4) تمایل به «استمرار» وضعیت خوشبختی خواهانِ «افتخار عظیم» بودن معناداری؛ 5) امکان پذیر بودن خوشبختی، فقط در «طول دوران زندگی» در مقابلِ امکان پذیر بودن معناداری «پس از مرگ»؛ 6) تمایل به آینده در خوشبختی و فقدان یا کمی آن معناداری. اگرچه متز به شش تمایزِ مهم میان خوشبختی و معناداری اشاره کرده است، ولی بیان او جامع نیست و می توان بر فهرست تمایزات او، موارد دیگری نیز افزود.
۲.

بررسی تحلیلی امکان تغییر در ذات الهی از منظر ملاصدرا و برومر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: امکان تغییر برومر ذات الهی عدم تغییر ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۰ تعداد دانلود : ۱۳۱
امکان یا عدم امکان تغییر در ذات الهی یکی از مباحث مشترک متون اسلامی با مسیحیت است. مقاله حاضر با روش توصیفی تحلیلی به دنبال یافتن پاسخ و ارزیابی سؤال «نظر ملاصدرا و برومر درباره امکان تغییر یا عدم تغییر ذات الهی چیست؟» شکل گرفته است و اهم داده های آن عبارت است از اینکه صدرا اگرچه قائل به عدم تغییر در ذات الهی است، این بحث را به طور مستقل مطرح نکرده است که به نظر می رسد این مسئله جزء مسلمات فکری ایشان به عنوان نواقص امکانی مفروض قرار گرفته است که از ذات کامل واجب تعالی سلب می شود. ایشان ذیل قاعده «بسیط الحقیقه» و تبیین مسئله «بداء» عدم ورود تغییر و انفعال در اراده و علم الهی را مطرح می کند. صدرا با تفکیک مراتب علم الهی و تمایز مراتب علم ذاتی و فعلی (عدم تغییر علم ذاتی و امکان تغییر در علم فعلی) همچنین ورود تشکیک در اراده الهی معمای تغییر در ذات حق تعالی را به راحتی حل کرده است. این در حالی است که در مقابل صدرا در نظر برومر ذات حق تعالی تغییرپذیر است. ایشان مبتنی بر مبانی فکری الهیات گشوده به تغییرپذیری ذات حق تعالی را نه تنها نقص نمی داند بلکه نوعی کمال برای ذات و معناداری ارتباط با ذات تبیین می کند که به نظر می رسد علاوه بر غفلت از تبعات منفی این تغییرپذیری دچار دوگانگی های منطقی شده است. زیرا لازم می شود ذات الهی در عین تغییرپذیری تغییرناپذیر نیز باشد.
۳.

نقد و بررسی عقل، جایگاه و مراتب آن در نظام معرفت شناسی ابن طفیل با تکیه بر داستان حی بن یقظان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حی بن یقظان جایگاه عقل مراتب عقل معرفت شناسی ابن طفیل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱ تعداد دانلود : ۱۳
این مقاله در پی پاسخ گویی به این پرسش اساسی است که عقل، جایگاه و مراتب آن در نظام معرفت شناسی ابن طفیل چیست؟ نگارندگان سعی کرده اند از رهگذر توصیف، تحلیل و نقد داستان حی بن یقظان- تنها اثر باقی مانده از ابن طفیل به این پرسش پاسخ دهند. در حین این بررسی، می توان استنباط کرد: معرفت از منظر ابن طفیل مطلق آگاهی است و رسیدن به آن با ابزار عقل که ابزار سامان دهی نظام مسائل، یافتن پاسخ برای آن ها و تبدیل پاسخ های جزیی به برداشت های کلی است، ممکن است. می توان خلاصه نتایج را این گونه بیان کنند که: از منظر ابن طفیل، انسان در مسیر رسیدن به نهایت معرفت، با بهره از عقل عملی و نظری مراحلی مانند تجربه، مراجعه به دانسته های قبلی، حیرت و ... را طی می کند ابن طفیل، عقل را به عنوان ابزار کسب معرفت، طی مراحل تجربه (درک معقول اول)، تجرید، درک معقول ثانی و شهود، قابل ارتقا معرفی کرده و این ارتقا را جزء اهداف تربیتی انسان به شمار می آورد؛ و بر مبنای تجرد نفس انسانی، به تبیین مراتب آن می پردازد. هرچند در این مسیر نقدهایی به ابن طفیل وارد است؛ از جمله: عدم انسجام درونی این مراحل (علی رغم امکان ایجاد انسجام با حفظ مؤلفه های داستانی)؛ اما به نظر می رسد که در مجموع ابن طفیل توانسته است چینش قابل قبولی برای سیر عقلانی در مسیر تربیت انسان ارائه کند.
۴.

بررسی دیدگاه تدئوس متز دربارۀ خوشبختی و ارتباط آن با معنای زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خوشبختی تدئوس متز معنای زندگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۶ تعداد دانلود : ۲۲۴
هدف از این مقاله، شناخت خوشبختی از دیدگاه تدئوس متز و تحلیلِ آن می باشد. در گذشته، بحث سعادت و خوشبختی عنوانی جامع بود که معنای زندگی را هم شامل می شد. تدئوس متز کوشیده است تا در آثار خود نشان دهد که معنای زندگی نیز، مانند اخلاق و خوشبختی، یکی از مقولاتِ هنجاریِ زندگی است و نمی توان آن را به اخلاق یا خوشبختی ارجاع داد. از این رو در این پژوهش، مساله اصلی، آشنایی با ویژگی های خوشبختی از دیدگاه وی می باشد. خوشبختی از دیدگاه متز یعنی «تجربیات مثبت». به نظر او بشر، واجد «خود حیوانی» و «خود عقلانی» بوده، از این رو علاوه برخوشبختی، نیازمندِ معنا نیز می باشد و کوشش او در راستای تبیین این است که این دو مقوله متمایزند. در این مقاله با تامل در آثار مختلفِ متز، پاره ای از خصوصیات و ویژگی های خوشبختی استنتاج شده و پس از اشاره ای به تمایزات آن با معناداری، به تحلیلِ پاره ای از اوصاف خوشبختی از دیدگاه وی پرداخته می شود.
۵.

تحلیل ترابط شرور ارزشی و کمال اخلاقی از منظر استاد مصباح یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۷۵ تعداد دانلود : ۱۲۷
استاد مصباح یزدی به نقش آفرینی شرور ارزشی در کمال اخلاقی انسان تصریح می نماید. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی به دنبال پاسخگویی به سؤال «بین شرور ارزشی و کمال اخلاقی انسان چه رابطه ای وجود دارد؟» می باشد و یافته های تحقیق عبارتند از: در ایضاح مفهومی ایشان، معیار سنجش کمال و مصلحت، از ملاک فردی باید به ملاک عرفی و نوعی تغییر یافته و عرف بشری سنجه خیر یا شر قرار گیرد. وجود شرور ارزشی سبب می شود که در پرتو آزمایش های گوناگون دنیایی، ارزش ها، کارکرد خود را داشته و از این رهگذر انسان را در آگاهی یافتن از ارزش های خود، رسیدن به قرب الهی، بهره مندی از وحی، انتخاب درست، آزمایش و قطع وابستگیِ مذموم به دنیا یاری رسانند. این موارد همگی در قالب لطف الهی به بنده برای رسیدن به کمال اخلاقی که همان درک فقر مطلق موجودات در پیشگاه الهی، رفع حجب بین عبد و رب و قرب الهی است، تحلیل می شود.
۶.

درون گروی ناظر به توجیه و برون گروی ناظر به معرفت به مثابه دستاورد نگرش دوگانه انگار آئودی در معرفت شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درون گروی برون گروی دسترسی توجیه معرفت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۳ تعداد دانلود : ۱۸۳
از حدود نیم قرن پیش، دوگانگی درون گروی و برون گروی در خصوص توجیه و معرفت بحثی چالش برانگیز بوده و گرایش به یکی از آن دو، به مثابه مشخِّصه ی دیدگاه معرفتی معرفت شناسان معاصر تلقی می شده است. درون گروی، مبتنی بر ضرورت درونی بودن همه ی عوامل توجیه و معرفت، و برون گروی در نقطه ی مقابل و مبتنی بر سلب ضرورت یادشده است. رابرت آئودی، در خصوص توجیه و معرفت نظریه ای ترکیبی دارد؛ «درون گروی ناظر به توجیه و برون گروی ناظر به معرفت». پرسش محوری این نوشتار این است که از دیدگاه آئودی دیدگاه ترکیبی در مورد توجیه و معرفت چگونه ممکن است، منشأ آن چیست و چگونه متمایز می شود؟ آئودی مانند گتیه تعریف سه جزئی معرفت را قابل انتقاد می داند، از تفاوت شالوده توجیه و معرفت سخن می گوید و معرفت را به خاطر وابستگی به صدق مانند توجیه دسترس پذیر نمی داند. ترکیبی بودن نظریه و تفصیل آن در خصوص توجیه و معرفت، مبتنی بر دیدگاه دوگانه انگار او به موضوع معرفت شناسی و اعتقاد او به تفاوت در قابلیت دسترسی به دو موضوع موازی معرفت شناسی یعنی توجیه و معرفت است؛ او توجیه را درونی و معرفت را بیرونی می داند. نظریه آئودی تنها نظریه تفصیلی و ترکیبی مشهور در باب ماهیت توجیه و معرفت است.
۷.

بررسی و نقد رابطه اسما و صفات با ذات الهی از منظر سید حیدر آملی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسما و صفات اسما و صفات تجلی ذات ذات سید حیدر آملی عینیت غیریت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۳ تعداد دانلود : ۲۴۳
کشف رابطه میان ذات با اسما و صفات الهی، همواره یکی از دغدغه های بزرگ دین پژوهان بوده است. پژوهش حاضر در پی این دغدغه و بر اساس پرسش اصلی«رابطه ذات و صفات الهی در نظام فکری سید حیدر آملی چگونه تبیین می شود؟» شکل گرفته است. جستار حاضر با این خط مشی که ابتدا مطالب مرتبط با موضوع، جمع آوری و کدگذاری شده و سپس با چینش منطقی در جهت رسیدن به نتیجه سامان یافته اند. در نهایت نتایج حاصله پس از تحلیل گزارش شده اند. این نتایج عبارتند از: سید حیدر آملی اسما و صفات الهی مجرای ظهور مرتبی ذات الهی معرفی می کند، البته با توجه به تفکیک ناپذیری اسما و صفات به نظر می رسد این دو در یک مرتبه، قرار می گیرند؛ در نظام فکری سید حیدر آملی، اسما عین ذات معرفی شده است، اما دلایل او برای عینیت مخدوش به نظر رسیده است و در نهایت عمل کرد او در اثبات این مدعا موفق ارزیابی نشده است؛ با بازسازی استدلال بر غیریت از میان سخنان سید حیدر آملی، در مواضعی او متمایل به نظریه غیریت ارزیابی شده است؛ راه برون رفت از این تضاد درونی یافتن وجه جمعی میان عینیت و غیرت خواهد بود؛ به نظر می رسد وجه جمع عینیت و غیریت، نظریه «اسما و صفات، تجلی ذات» است، چرا که با یک اعتبار تجلی غیر از ذات و تنزل ذات از مقام اطلاق است و از سوی دیگر تجلی از متجلی (تجلی کننده) جدایی ندارد. این نظریه در آثار سید حیدر وجود ندارد، اما نظام اندیشه ای او با این نظریه سازگارتر به نظر می رسد.
۸.

انگاره سازی معلم ثانی درباره نبوت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نبوت انگاره وحی سبب اول عقل فعال رئیس اول

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۵ تعداد دانلود : ۱۱۷
حکیم فارابی، فیلسوفی است که با رویکرد فلسفی برای اولین بار، با تفسیر عقلانی وحی، نبوت را از شکل مسئله ای صرفاً کلامی خارج کرد و درشمار مباحث فلسفی قرار داد. او با استفاده از روش استدلالی- برهانی، کلیاتی را درباره جایگاه پیامبری، چگونگی ارتباط یافتن پیامبر با عالم غیب و ویژگی های پیامبر اثبات کرد. وی برای بیان قوانین کلی نبوت، به ورود به جزئیات نیازی نداشته و برای بیان نظرهای خود، لزوماً از واژگان شناخته شده دینی استفاده نکرده است؛ بلکه اسمی را جانشین آن ها کرده و به انگاره سازی روی آورده است. سؤال موردنظر در این پژوهش، آن است که نبوت در آثار معلم ثانی، چگونه مطرح شده و او چگونه درباره این مسئله انگاره سازی کرده است؛ درضمن، این انگاره جدید با نبی چه نسبتی دارد و به عبارت دیگر، وی چه تصویری از نبی در فلسفه اش ترسیم کرده است. یکی از نتایج پژوهش حاضر، پس از اثبات ادعای مطرح نشدن مبحثی مستقل تحت عنوان نبوت و همچنین به کارنرفتن لفظ «نبی» (مگر در اولین مرحله از فرایند شکل گیری انگاره)، با استفاده از تبیینی که فارابی درباره وحی انجام داده، این است که وی از رئیس اول به عنوان گیرنده وحی یاد کرده و با بهره گیری از وجه اشتراک موجود میان تعریف های صورت گرفته درباره رئیس اول و نبی، ذهن مخاطب خود را به سوی موضوع نبوت سوق داده است. در تفکر او، رئیس اول در مدینه فاضله و با قید علی الاطلاق، مطابق با نبی است. درضمن تصریح به این همانیِ فیلسوف علی الاطلاق و رئیس اول، این همانیِ نبی و فیلسوف نیز تأیید می شود و چالش پیش آمده درباره پایین آوردن مقام نبی نسبت به مقام فیلسوف در تفکر فارابی ازبین می رود.
۹.

نقد و بررسی ابعاد انسان شناختی دعا از دیدگاه وینسنت برومر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برومر انسان ایمان عشق اختیار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۲ تعداد دانلود : ۲۷۴
این پژوهش با روش تحلیلی و استنادی در پی تبیین اهم ابعاد انسان شناختی دعا از نظر وینسنت برومر است. انسان مستقل یکی از مؤلفه های اصلی دعا از نظر برومر است. اگرچه ایشان مباحث انسان شناختی دعا را از سایر مباحث متمایز نکرده است، با توجه به پیش فرض ها و مبانی معرفتی ایشان نسبت به انسان می توان گفت؛ ایمان، عشق، اختیار حداکثری انسان، آزادی و فردیت اهم ابعاد انسان شناختی دعا از نظر برومر هستند. ایشان در تبیین این مسائل انسان شناختی دعا متأثر از اگزیستانسیالیسم و الهیات گشوده است. از نظر برومر ایمان شرط لازم و مقدم دعا و ذاتی رابطه انسان با خداوند است. ایشان با رویکرد اعتدالی به مسأله ایمان، هر سه عنصر معرفت، عمل و عشق را در حقیقت ایمان مؤثر می داند. در نگرش او غایت ایمان و دعا عشق به خداوند است. برومر در پرتو اعتقاد به اختیار حداکثری انسان و فردیت او، دعا را رابطه بیناشخصی انسان با خداوند تفسیر می نماید.
۱۰.

تحلیل و نقد دلایل امکان شناخت ذات الهی و راه حصول آن از منظر فخر رازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معرفت ذات شناخت صورتمند تزکیه فنا فخر رازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۵ تعداد دانلود : ۱۷۴
پژوهش حاضر در پی تلاش برای پاسخ گویی به این پرسش است که «آیا در نظام اندیشه فخر رازی شناخت ذات حق امکان پذیر است یا خیر؟». روش تحقیق این جُستار، تحلیلی-انتقادی است، بنابراین داده ها بر اساس یک سیر منطقی چیده شده و سپس تجزیه و تحلیل و در پایان نقد می شوند. اهمّ نتایج به دست آمده عبارت اند از فخر رازی پس از نفی امکان شناخت مفهومی و صورتمند از خدای متعال، با طرح مسئله امکان رؤیت، در پی نظام شناختی جدیدی است که با سیر بر اساس آن بتواند به معرفت ذات الهی نائل شود. در گام نخست او با روشی عقلانی، که تا حدی گرایش های عرفانی در آن دیده می شود، با دلایلی هشتگانه امکان شناخت ذات را اثبات می کند. هرچند نقدهایی بر دلایل او وجود دارد و گاهی برخی از دلایل با پیشداوری و به شکل ذوقی تحلیل می شود، اما در مجموع امکان شناخت از سوی فخر قابل پذیرش به نظر می رسد. شواهدی وجود دارد که فخر رازی در آثار متأخر خود روش عرفانی را ترجیح داده و در گام دوم طریق عرفانی را در پیش گرفته و پس از بیان دلایل راهکار چهار-مرحله ایِ طلب، تزکیه، مشاهده نیستی خود و فنا را برای وصول به ذات و معرفت نسبت به آن ارائه می دهد.
۱۱.

تحلیل و نقد نظریه ی «عدم امکان شناخت ذات الهی از منظر فخر رازی»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ذات صفات افعال کنه بسیط عدم امکان شناخت ذات فخر رازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۸ تعداد دانلود : ۲۰۹
پژوهش حاضر به دنبال پاسخ گویی به دو سؤال «امتناع شناخت ذات الهی به چه معنا است؟» و «این امتناع چه دلایلی دارد؟» شکل گرفته و در فرآیند پژوهش داده های زیر به دست آمده است، دلایل فخر مبنی بر شناخت ناپذیری ذات مخدوش به نظر می رسد چرا که: مبنای غیریت ذات و صفات و وجود ماهیت در خدای متعال قابل خدشه است، اعتقاد بر عدم شناخت کنه ذات مساوی با تعطیل شناخت در مورد موجود بسیط است، تصورناپذیری خدای متعال صحیح است اما ممکن است راه های دیگری برای شناخت وجود داشته باشد، برخی از دلایل نیز مبنی بر مقایسه است و بیش تر جنبه ی مثال دارد تا دلیلی مستقل، بنابراین داده ها و نتایج به نظر می رسد فخر رازی در مسئله سیری خطی نداشته و در برخی موارد متمایل به امکان شناخت ذات الهی نیز هست. فخر رازی با سامان دهی نظام شناخت بر مبنی فنا و به دلیل مشکلات موجود در اعتقاد به عدم امکان شناخت ذات، از عدم امکان دست برمی دارد که موضوع پژوهشی دیگر از نگارندگان خواهد بود.
۱۲.

نقد و بررسی دو نظریه انکار صفات حق تعالی و عینیت صفات با ذات از منظر فخر رازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عینیت صفات الهی غیریت صفات حق تعالی قیام به ذات فخر رازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۰ تعداد دانلود : ۳۰۳
پژوهش حاضر به دنبال پاسخ گویی به این پرسش اصلی که: «فخر رازی چه نوع رابطه ای را بین ذات و صفات الهی معرفی می-نماید؟» شکل گرفته است، علت انتخاب فخر رازی نگاه غیر خطی او و پرداختن و احیاناً تمایل او به نظریات رقیب است. یافته های پژوهش عبارتند از این که: فخر رازی با فروکاست اغلب مباحث مربوط به صفات به مباحث لفظی، سعی بر این دارد که نزاع های کلامی را به حداقل برساند، اما او بر این نظریه خود استوار نمانده و مباحث وجودشناسانه رابطه صفات و ذات را مورد بررسی قرار می دهد، بررسی نظرات وجودشناسانه فخر به این نتیجه رسید که او وجود صفات را از رهگذر مخدوش کردن دلایل نفی صفات اثبات می نماید، هرچند که فخر در استناد نفی صفات به گونه ای مغالطه آمیز سخن می گوید و خود نیز به نوعی در جرگه ی منکرین صفات -اما با توجیهی متفاوت –است. در ادامه رابطه صفات و ذات الهی را با اشاره و گاه تصریح به عینیت صفات با ذات پیش می برد، هرچند که نمی توان او را مدافع نظریه ی عینیت دانست اما از جهت تحلیل تغییر مواضع کلامیِ او و انصافِ او در پذیرشِ مواردی که ادله را کافی می داند، قابل تأمل و مفید خواهد بود.
۱۳.

بررسی و نقد دیدگاه آلوین پلانتینگا در مورد ماهیت، ذات الهی و امکان شناخت آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ذات ماهیت امکان شناخت بساطت عدم تناهی پلانتینگا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۸ تعداد دانلود : ۲۰۰
پژوهش پیش رو با هدف پاسخگویی به پرسش های اصلی «آیا امکان شناخت ذات الهی از منظر آلوین پلانتینگا ممکن است؟ نظر او در این خصوص چه ضعف ها و قوت هایی دارد؟» ترتیب یافت. یافته های این پژوهش عبارت اند از: در شبکه واژگانی پلانتینگا ذات و ماهیت به یک معنا به کار رفته اند؛ از منظر پلانتینگا خدا دارای حاکمیت مطلق بر عالَم است. پلانتینگا بر این حاکمیت آثاری را مترتب می داند: بساطت ذات، عینیت ذات و لوازم ذات (که البته با تردیدهایی از منظر پلانتینگا همراه است) و عدم تناهی ذات. پس از این پلانتینگا لزوم ذات یا ماهیت را برای وجود خدا اثبات کرده و ذات را عین وجود می داند. نقدهای عدم صراحت در بیان رابطه ذات و لوازم ذات و عدم تصریح در مواضع بر بیانات او وارد است. درنهایت پلانتینگا باور به ناممکن بودن شناخت ذات را رد کرده، می پذیرد که انسان امکان شناخت ذات الهی را دارد؛ البته نقدهایی مانند فروکاستن خداشناسی به مسائل مفهومی و پیش فرض قرار دادن صحت متون مقدس، بر استدلال های او وارد است. پژوهش حاضر به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده و با استفاده از ابزار کتابخانه به جمع آوری داده ها و تحلیل و نقد آنها پرداخته است.
۱۴.

تحلیل معنای زندگی و تأثیر اعتقاد به امکان شناخت ذات الهی بر آن از منظر فخر رازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معنای زندگی شوق فطری معرفت فطری شناخت ذات الهی فخر رازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۶ تعداد دانلود : ۵۷۱
پژوهش حاضر در پی کاوش برای پاسخ گویی به این مسئله که «اعتقاد به امکان شناخت ذات الهی چه تأثیری بر «معنای زندگی» از منظر فخر رازی دارد؟» شکل گرفت. فخر معنای زندگی را در حوزه ی نظر، فایده و کارکرد با مبنای معرفت و شوق فطریِ به کمال مطرح می کند. از آن جا که بنیان اندیشه ی فخر بر معرفت است، درجات مختلف معرفت از منظر او بررسی شد و این نتیجه حاصل شد که فخر معرفت را فرآیندی مرحله مند دانسته و آن را در طی گام های عقلانی، تهذیبی و فنائی بیان می کند، در نگاه فخر شناخت ذات برای انسان در مراحل قبل از فنا ممکن نیست، بنابراین شوق به حق دارای محدودیت خواهد بود و به همین نسبت معنای زندگی نیز محدود خواهد شد، اما در نهایت فخر رازی فناء را به عنوان یک نظام شناختی مطرح کرده و در پرتو این نظام شناختی امکان وصول به معرفت ذات باری را می پذیرد، بر این اساس شوق فطری از محدودیت خارج شده و با این شوق بی پایان «معنای زندگی» به اوج خود می رسد. فخر رازی در این فرآیند با روی کردهای مختلف کلامی، فلسفی و عرفانی به حث پرداخته است.
۱۵.

بررسی تطور دیدگاه ملاصدرا درباره نقش ماهیت از حیث معرفت شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ماهیت وجود مطابقت معرفت شناسی ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۰ تعداد دانلود : ۵۶۲
یکی از مسائل مهم معرفت شناسی مسأله وجود ذهنی و نحوه انطباق آن با حقایق عینی است. حکیمان مسلمان بر این باورند که امری باید در این میان نقش واسط را ایفا کند. با تأمل در آثار ملاصدرا درمی یابیم که او به این امر توجه بایسته داشته است و دیدگاه واحدی درباره این مسأله پژوهشی ارائه نداده است. ملاصدرا در گام نخست بسان سایر حکما بدین امر باور داشته است که ماهیت نقش حد واسط میان امور ذهنی و حقایق عینی را ایفا می کند و مراد وی از ماهیت، معنای اخص –مایقال فی جواب ما هو» است. نگارندگان بر این باور هستند که صدرالمتألهین در گام دوم از این نظریه عدول کرده است و نظریه خاص خویش را بیان کرده است که بر اساس آن مراد از انطباق ذهن با عین، انطباق عینی وجود برتر ماهیت، بر وجود خاص آن است. در این رویکرد ملاصدرا بین معلوم بالذات از حیث واقع و نفس الامر و معلوم بالعرض از حیث ظهورش برای قوای ادراکی نفس تفکیک قائل می شود و بر این باور است که در این رویکرد نحوه وجود متفاوت است، یکی وجود قوی (خارجی) و دیگری وجود ضعیف است نه ماهیت. بر اساس پنج دلیل –دیدگاه ملاصدرا درباره ماهیت، ادراک عقلی، حرکت جوهری، اصالت و تشکیک وجود- نگارندگان بر این باور هستند که نظریه دوم با نظام فلسفی ملاصدرا سازگارتر است و از آن می توان به عنوان نظریه نهایی صدرا یاد کرد.
۱۶.

تحلیل رابطه صفت حیات با سایر صفات الهی از منظر فخر رازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اراده بقا حیات علم قدرت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۷ تعداد دانلود : ۳۵۲
پژوهش حاضر به دنبال پاسخگویی به این سؤال اساسی که «رابطه صفت حیات خدای متعال با سایر صفات الهی از منظر فخر رازی چگونه است؟» شکل گرفت، ابتدا دغدغه فخر در معرفت صفات بررسی شد؛ دغدغه او رسیدن به معرفتی کامل یا دستکم معرفتی است که رافع تکلیف عقلی انسان در مقام معرفت خالق باشد؛ سپس رابطه علم و قدرت با حیات را بررسی کردیم و این نتیجه حاصل شد که علم و قدرت، از لوازم حیات هستند و حیات برای آنها نقش علیت دارد؛ سپس رابطه اراده با حیات کندوکاو شد؛ فخر این صفت را در مرتبه متأخر از علم دانست، سپس به سمیع و بصیر پرداخته شد که فخر آن دو را مساوق علم یا از لوازم علم معرفی کرد. صفت متکلم نیز بررسی شد و اندیشه فخر این گونه به دست آمد که کلام یا آشکارکننده علم است یا آشکارکننده قدرت و از این طرق به ذات منتسب می شود و در نهایت بقای حق تعالی مساوق حیات معرفی شد. نتیجه اینکه از منظر فخر، صفت حیات خدای متعال صفت محوری نسبت به سایر صفات بوده و تا حیات الهی نباشد، صفات دیگر به عرصه وجود نخواهد آمد..
۱۷.

نقش خود شناسی وحیات طیبه در معناداری زندگی از دیدگاه علامه طباطبایی با تاکید بر المیزان

کلیدواژه‌ها: معناداری زندگی طباطبایی المیزان قرآن خود شناسی حیات طیبه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶۹ تعداد دانلود : ۵۸۰
قرآن کریم از یک سو پیروانش را به خودشناسی فراخوانده و از سوی دیگر خروجی ایمان و عمل صالح را حیات طیبه معرفی فرموده است. هدف این تحقیق، بررسی نقش خودشناسی و حیات طیبه در معنا بخشی به زندگی است. بنابراین، پرسش اصلی پژوهش این است که: از دیدگاه علامه طباطبایی، و با تاکید بر تفسیر المیزان، خودشناسی و حیات طیبه چه نقشی در معنابخشی به زندگی ایفا می کنند. از آنجا که معنای زندگی در سنت اسلامی بر پایه قرب به خدا تعریف میشود، در این پژوهش با نگاهی کارکردگرایانه به تحلیل خودشناسی و اثر ان بر معنای زندگی پرداخته شده است. بررسی ها نشان داد که خودشناسی آثاری را در پی خواهد داشت که عبارتند از: «آگاهی بر نقایص نفس»، «تهذیب و اصلاح نفس»، «مواظبت بر نفس»، «رهایی از زندگی انفعالی»، «عالم را در محضر خدا دیدن»، «رسیدن به خدا» و «فنا»، این خودآگاهی می تواند به حیات طیبه شده منتهی شود که نتیجه آن «همراهی ایمان و عمل صالح»، « تقارن حیات دنیوی با قناعت و رضای الهی»، همسویی با قانون الهیِ طبیعت» و «عدم انحراف مؤمن از عدل و انصاف در زندگی می باشد. خروجی این خودآگاهی و حیات طیبه وصول به مراتب پیشرفته قرب به خدا و معنادارشدن زندگی در همه ابعاد آن خواهد بود.
۱۸.

تبیین رابطۀ کارکردهای غیر ذهنی واژه شبح با کارکردهای معرفت شناختی آن از دیدگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شبح ذهنی غیر ذهنی روح حیوانی عوالم وجود مشاهدات عرفانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۸ تعداد دانلود : ۳۷۸
پژوهش حاضر برای پاسخ به پرسش «رابطه میان کارکردهای غیر ذهنی واژۀ شبح با مباحث معرفت شناختی در آثار ملاصدرا چیست؟» شکل گرفته و با روی کرد بررسی واژۀ شبح در شبکه واژگانی ملاصدرا به کند و کاو در آثار ملاصدرا پرداخته است؛ ایشان در مقام بحث از موارد غیر ذهنی و غیر معرفت شناسانه کارکردهایی از واژه شبح مانند روح حیوانی، تطابق وجود و ماهیت، بیان عوالم وجود و اختلاف آن ها و مشاهدات عرفانی را مطرح نموده اند، که در هریک از آن ها تطابق نسبی یا کلی شبح و حقیقت پذیرفته شده است، هرچند این موارد در نگاه اولیه معرفت شناسانه و ذهنی نیستند ولی در قریب به اتفاق موارد آثار معرفت شناختی دارند و در تمامی موارد ملاصدرا به دلیل نزدیکیِ زیاد، بین نظریه وجود ذهنی و تئوری شبح از عدم واقع نمایی شبح در موجودات خارج از مقولۀ کیف صرف نظر نموده، واقع نمایی شبح را با تسامح می پذیرد هرچند که در موارد شناختی به دقت این اختلاف را روشن نموده و آن را با نظریه وجود ذهنیِ خود حل می نماید.
۱۹.

توجیه ساختاری به مثابه دستاورد درون گروی آئودی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توجیه توجیه ساختاری برون گروی درون گروی آئودی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۲ تعداد دانلود : ۶۷۶
تحلیل سه جزئی متعارف درباره معرفت، معرفت را «باورِ صادقِ موجه» می داند و ضابطه ی معرفت را تحقق سه شرط باور، صدق، و توجیه معرفی می کند. در این میان شرط توجیه بیش از دو شرط دیگر محل بحث بوده است. معرفت شناسان عموماً توجیه را در دو قسم توجیه باوری و توجیه وضعیتی پیگیری می کنند. لیکن آئودی، توجیه را چهار قسم می داند؛ توجیه باوری، توجیه وضعیتی، توجیه گزاره ای و توجیه ساختاری. توجیه ساختاری نوآوری و حاصل دیدگاه درون گروانه ی آئودی به توجیه است. درون-گروی و برون گروی دو دیدگاه رقیب در تبیین معرفت و توجیه هستند. آئودی در توجیه قائل به درون-گروی مبتنی بر دسترسی اقلّی است و توجیه ساختاری ثمره ی دیدگاه خاص وی به توجیه است. با عنایت به اینکه، یکی از انتقادات مهم برون گروان به درون گروی، نامتعیّن و ذهنی دانستن آن است، پیامد نوآوری آئودی، صورت بندی و تعیّن توجیه در رویکرد درون گروانه به عنوان یک فرآیند از ابتدا تا رسیدن به توجیه باوریِ مورد نیاز برای معرفت، و در نتیجه تقویت دیدگاه درون گروی به توجیه در مقابل برون گروی است. در این پژوهش از روش تحلیل محتوا استفاده شده است.
۲۰.

نظریه شبح به خوانش ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شبح علم علم به کیفیات علم به معدومات وجود ذهنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰۲ تعداد دانلود : ۲۹۷
پژوهش حاضر به دنبال پاسخ گویی به پرسش: «رابطه میان علم و نظریه شبح به خوانشِ ملاصدرا چیست؟» شکل گرفت؛ با نگاهی به شبکه واژگانی ملاصدرا و رویکرد وجودی خاص او، می توان تحلیلِ خوانشِ او از نظریه شبح را در مراحل زیر خلاصه نمود: 1. بیان مفاد نظریه شبح و نفی هرگونه تطابق میان وجود خارجی و شبح ذهنی، پذیرش اثر وجودیِ شبح و معرفی شبح به عنوان علت معده حصول علم با نگاه وجودی خاص خود. 2. بیان مفید علم بودن شبح برای کیفیات و معدومات. 3. بیان نقدهای وارد بر نظریه شبح و تحلیل نقدها. 4. طرح نظریه وجود ذهنی که علاوه بر ایجاد علم در معدومات و کیفیات، در سایر موارد وجودی نیز مفید علم باشد. با این تحلیل، می توان این احتمال را به عنوان یافته این تحقیق بیان نمود که تئوری شبح، با اینکه مورد انتقاد جدی ملاصدرا است، با این حال ملاصدرا با نگاهی خاص، از این نظریه به عنوان مرحله ای از مراحل تکامل نظریه وجود ذهنیِ خود بهره برده است، نگارندگان بر این نگاه پافشاری ندارند اما این گونه می اندیشند که در صورت پذیرش این نگاه مسئله صورت جدیدی پیدا خواهد نمود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان