مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
عصر نزول
منبع:
تاریخ و فرهنگ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۰۳
118 - 95
حوزه های تخصصی:
منابع کهن در حوزه هایی چون سیره، حدیث، رجال، طبقات، فقه و تفسیر، افزون بر اطلاعات تخصصی، داده هایی نیز در موضوعات مختلف دیگر از جمله مناصب حکومتی رایج در حکومت نبوی به دست می دهند. بازشناسی و تحلیل این داده ها می تواند ما را با ابعادی از حیات اجتماعی سیاسی صدر اسلام آشنا کند و در شناخت بستر نزول آیات قرآن و روایات نبوی هم سودمند افتد. مطالعات متعددی در دوران معاصر می توان سراغ گرفت که در هریک به گونه ای به این امر توجه شده و بر پایه آن، تحلیل هایی نیز از تاریخ صدر اسلام ارائه شده است. بازشناسی پیشینه همین تحلیل ها موضوع جستار کنونی است؛ بدین گونه که با مروری تاریخی در طول تاریخ تمدن اسلامی، جریان های علمیِ مختلفی را که درگیرِ تحلیل مشاغل حکومتی رایج در «مدینه النبی» شده اند، بازشناسیم و به این پرسش پاسخ دهیم که کوشش ها برای شناخت مناصبِ حکومتی آن عصر از چه زمانی و با چه رویکردی آغاز شده، از کدام جریان های فکری اثر پذیرفته، چه افق هایی را پیش روی محققان گشوده، چه مسائل نکاویده ای باقی مانده و مهم ترین چالش های نظری و عملی پیشِ رو در چنین مطالعاتی کدام بوده است.
نقد و بررسی مقاله «بازتاب فرهنگ زمانه در قرآن» از بهاءالدین خرمشاهی
حوزه های تخصصی:
در آیاتی از قرآن به فرهنگ و عقاید مردم معاصر نزول اشاره شده است. همین عامل سبب شد عدهای نظریه «تأثیر قرآن از فرهنگ زمانه» را مطرح کنند. یکی از این افراد آقای بهاءالدین خرمشاهی است. ایشان نظریه خود را در مقاله «بازتاب فرهنگ زمانه در قرآن» ارائه داده است. ایشان معتقد است: قرآن هر چند با تمام الفاظش از طرف خداوند بر پیامبر(ص) نازل شده، اما برخی مواقع به جهت همراهی و مماشات با مردم عصر نزول، خداوند عالماً و عامداً عقاید آنان را بیان کرده است؛ لذا اگر در مواردی، آیاتی از قرآن مخالفِ علم و جهانِ واقع بود، نباید پنداشت که آیهای از قرآن ابطال شده است. آقای خرمشاهی برای اثبات نظریه خود به شواهد و دلایلی از قرآن استناد کرده، از جمله: مسئله اسباب النزول، انعکاس فرهنگ جاهلیت به قصد تخطئه و اصلاح، استفاده قرآن از قالبها و شیوههای ادبی و واژگان عصر نزول و همچنین ذکر جن، سحر و چشم زخم در قرآن. در پژوهش حاضر، به روش توصیفی – تحلیلی و با گرایش انتقادی، تک تک این شواهد و دلایل با استناد به سایر آیات قرآن، تحلیل و بررسی شد. حاصل پژوهش این شد که هیچ یک از شواهدی که آقای خرمشاهی به آن استناد کرده، نمیتواند اثبات کننده این نظریه باشد که در قرآن مطلبی خرافی و خلاف علم آمده و قرآن نیز آن را پذیرفته است.
راهبردهای راهنمایی قرآن در فرهنگ عصر نزول در اندیشه مفسران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۷
۱۲۵-۱۴۶
حوزه های تخصصی:
یکی از پرسمان های برجسته و کاربردی در آموزه های هدایتی قرآن، روش های رویارویی و تعامل قرآن با مخاطبان است. این مقاله با هدف بررسی روش های روشنگری قرآن در پیوند با فرهنگ زمانه عصر نزول، نگارش یافته است. در این پژوهش با واکاوی گزارش های تاریخی و منابع تفسیری و با گردآوری گزارش هایی از سویه های فرهنگ زمانه، نمایان ترین روش های قرآن از آیات اتخاذ گردیده و مورد واکاوی قرار گرفته است. قرآن کریم با نگرش اصلاحی در هر زمینه ای، روش هایی مانند: سنجش و ارزیابی با منطق متعارف، روش ترکیبی از عقل معاش و نگرش معنوی، باورانندگی به رستاخیز، کاربست فروتنی، رعایت تدریج و ... را یادآور شده است. با الگوبرداری و بهره گیری از این روش ها، نیازهای ناظر به به سازی فرهنگ در سطوح گوناگون برآورده می گردد.
گونه شناسی دیدگاه ها پیرامون مواجهه قرآن با فرهنگ اجتماعی عصر نزول درباره حقوق زن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش دینی دوره ۲۱ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۴
۱۱۱-۹۱
حوزه های تخصصی:
حقوق زنان در جامعه از مسائل مهم فرهنگی اجتماعی است. قرآن، متنی فرهنگی و اجتماعی است؛ در نتیجه به حقوق زن در عصر نزول توجّه داشته است. پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی پاسخ این پرسش بنیادین را جستجو کرده است که در خصوص مواجهه قرآن با فرهنگ عرب عصر نزول در باره حقوق زن چه دیدگاه هایی وجود دارد؟ این تحقیق به دست داده است که عربیت زبان قرآن مورد اتفاق اندیشمندان است؛ لکن پیرامون ارتباط قرآن با فرهنگ عصر نزول دو دیدگاه کلان وجود دارد: گروهی فرهنگ قرآن را وام دار فرهنگ عربی دانسته و احکام قرآن در خصوص زنان را متأثّر از فرهنگ عربی می دانند؛ چرا که متن قرآن محصول شخصیت پیامبری است که در فرهنگ عربی تکوّن یافته است. تحقیق به دست داده که این دیدگاه با تصریح آیات مغایرت دارد و مردود انگاری شده است. گروه دوم معتقدند که فلسفه نزول قرآن، اثر گذاری بر فرهنگ هاست و نازل شده تا با عادت ها و رسوم فرسوده جاهلی عصر نزول مبارزه کند. از این منظر، قرآن نیامده تا در برابر فرهنگ جاهلی در خصوص زنان منفعل و یا اثر پذیر باشد؛ بلکه به بازسازی و اصلاح فرهنگ عرب عصر نزول در خصوص جایگاه زن پرداخته است. این دیدگاه با تصریح آیات همسویی داشته و اثبات شده است.
دیدگاه گفتمانی و کارکرد آن در شناخت تاریخ و فضای نزول سوره؛ مطالعه موردی: سوره عادیات(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال بیست و ششم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۱)
103 - 122
حوزه های تخصصی:
سوره عادیات ازجمله سوره های قرآنی است که در باب مکی یا مدنی بودن آن و فضای نزول سوره، روایات و اقوال سخت مختلفی گزارش شده است. افزون بر این، سوگندهای آغاز سوره و نسبت معنایی میان آیات آن، برای مفسران مسائلی را به همراه آورده است. پژوهش حاضر برای تبیین این مسائل، از دیدگاه گفتمانی بهره برده است. فهم گفتمان حاکم بر سوره، امکان شناخت نگاه و موقعیت نزول آن را فراهم آورده و نشان می دهد که قرآن در مواجهه با مخاطبان نخستین خود چگونه رفتار کرده است. نتایج و یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد سوره عادیات یک سوره مکی است که موضوع مرکزی آن، بیان نزدیک شدن، ناگهانی بودن و احاطه و فراگیری رستاخیز است. این معنا از طریق دخیل ساختن حواس مختلف سوژه روایت و احساس و عواطف برآمده از تجربه زیسته او شکل می گیرد. همچنین سوگندهای آغاز سوره به خود اسبان، به مثابه پدیده ای آشنا در زندگی روزمره و دور از مدنیت عرب عصر نزول مربوط است که در فرهنگ و زبان ایشان، دارای ابعاد و وجوه احساسی و عاطفی خطیری است.
مشاغل حکومتی در مدینه النبی بر پایه گزارش های رجالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۱
127 - 159
حوزه های تخصصی:
در منابعِ رجالی، تاریخی و حدیثی داده هایی درباره مشاغل مختلف صحابه همچون یکی از شیوه های تولید ثروت در عصر نزول قرآن نیز جای گرفته است. بازشناسی و تحلیل این داده ها می تواند ما را با ابعادی از نظام اقتصادی جامعه عرب صدر اسلام آشنا کند و به شناخت بستر نزول آیات قرآن و روایات نبوی هم فایده رساند. مطالعات متعددی را از دیرباز تا دوران معاصر می توان یافت که در هر یک به نحوی به این امر توجه و تحلیل هایی بر پایه آن از تاریخ صدر اسلام بازنموده شده است. موضوع مطالعه کنونی، بازشناسی مشاغل حکومتی در مدینه النبی است. می خواهیم با استخراج داده های مندرج در منابع تاریخی و رجالی، گزارش های مرتبط با مشاغل حکومتی رایج در جامعه مدینه عصر رسالت را گونه شناسی و دسته بندی و میزان اشتغال یاران پیامبر اکرم(ص) را به هر یک از این مناصب بازشناسی نماییم. اکنون بر همین پایه در مطالعه پیش رو بناست به این پرسش ها پاسخ دهیم که اولاً، آیا می توان با مرور منابع تاریخی، خاصه منابع رجالی و حدیثی، شواهد عینی و قابل اتکائی درباره مشاغل حکومتی صدر اسلام پیدا کرد؛ ثانیاً، پیوندهای موجود میان خود این گزارش ها چه اندازه می توانند ما را در طبقه بندی عینیت گرایانه مشاغل یاری برسانند؛ ثالثاً، حجم اطلاعات مربوط به هر یک از مشاغل چه اندازه می تواند گویای پیوندشان با همدیگر یا جایگاهشان در نظام حکومتی صدر اسلام باشد.
تحلیل روایات اسباب نزول قرآن با رویکرد تاریخمندی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۳
9 - 34
حوزه های تخصصی:
اگرچه پژوهش در روایات اسباب نزول قرآن از جهاتی صورت گرفته است، اما با رویکرد تاریخ مندی پژوهشی صورت نگرفته است، در این مقاله با این رویکرد، اسباب نزول قرآن تحلیل شده است. شبهات مستشرقین در این زمینه، ضرورت پرداختن به این موضوع را ضروری می نماید. از مستشرقان معاصر، اندرو ریپین شخصیتی است که در آثارش به ویژه در تز دکترای خود به اسباب نزول با رویکرد فقه اللغه ای به صورت مستقل پرداخته است و در مواردی به تاریخ مندی قرآن تأکید دارد. نصر حامد ابوزید نیز در کتاب «مفهوم النص»، فصلی را به اسباب نزول اختصاص داده است و از این باب بر تاریخ مندی تأکید می ورزد و متن قرآنی را همچون همه متون، «پدیده ای فرهنگی» و «محصول تعامل با واقعیت زنده تاریخی» می داند و اسباب نزول را چیزی جز بافت اجتماعی آیات قرآن کریم نمی داند. برای پاسخ به این شبهات در این مقاله تأکید می شود که اسباب نزول قرآن نه تنها عمومیت و جاودانگی را محدود نمی کند بلکه برای وصول به جاودانگی گریزی از توجه به واقعیت های عینی عصر نزول نیست. نقدی که بر این نظریه وارد است عدم توجه به قاعده «عمومیت لفظ نه خصوص سبب» می باشد. به رغم نزول خاص برخی آیات، عمومیت مفاد آن ها نزد فقها مسلم است.
بررسی آیات استیذان و پاسخ به شبهات وارد برآن در باب حجاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
۲۰۶-۱۷۹
حوزه های تخصصی:
در اسلام به استناد آیات و روایات، برحجاب مرد و زن و پوشش کامل زنان(غیر از وجه و کفین) تأکید جدّی شده است؛ ولی بعضی، مدّعی حجاب حدّاقلی از سوی اسلام(عدم برهنگی مطلق) شده و برای اثبات آن به مقدماتی تمسک جسته اند ، از جمله آیات استیذان را (سوره نور، آیات 27 تا 29 و آیات 58 و 59) که در ارتباط با اذن ورود به خانه و حریم خصوصی دیگران است، دلیلی بر نداشتن درب ورودی خانه ها و عدم قبح برهنگی در جامعه عصر نزول و... دانسته و به همین دلایل، اکتفاء قرآن به حجاب حداقلی را استنباط میکنند. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی، با بررسی آیات مورد اشاره و واکاوی در سیاق و نکات تفسیری، تاریخی و لغوی، تلاش کرده تا مضمون صحیح را ارائه و شبهات وارده را مورد بررسی و نقد قرار دهد و در نهایت به این نتیجه رسیده است که استیذان ورود به خانه و حریم دیگران، نه تنها دستاویزی برای ادعای گفته شده نیست بلکه تدبیر شارع، جهت تسهیل و تکمیل حدود پوشش بانوان و فرهنگ سازی عفت عمومی حتی در حریم خانه، نیز هست.
نقد و بررسی مقاله «بازتاب فرهنگ زمانه در قرآن» از بهاءالدین خرمشاهی
حوزه های تخصصی:
در آیاتی از قرآن به فرهنگ و عقاید مردم معاصر نزول اشاره شده است. همین عامل سبب شد عده ای نظریه «تأثیر قرآن از فرهنگ زمانه» را مطرح کنند. یکی از این افراد آقای بهاء الدین خرمشاهی است. ایشان نظریه خود را در مقاله «بازتاب فرهنگ زمانه در قرآن» ارائه داده است. ایشان معتقد است: قرآن هر چند با تمام الفاظش از طرف خداوند بر پیامبر(ص) نازل شده، اما برخی مواقع به جهت همراهی و مماشات با مردم عصر نزول، خداوند عالماً و عامداً عقاید آنان را بیان کرده است؛ لذا اگر در مواردی، آیاتی از قرآن مخالفِ علم و جهانِ واقع بود، نباید پنداشت که آیه ای از قرآن ابطال شده است. آقای خرمشاهی برای اثبات نظریه خود به شواهد و دلایلی از قرآن استناد کرده، از جمله: مسئله اسباب النزول، انعکاس فرهنگ جاهلیت به قصد تخطئه و اصلاح، استفاده قرآن از قالب ها و شیوه های ادبی و واژگان عصر نزول و همچنین ذکر جن، سحر و چشم زخم در قرآن. در پژوهش حاضر، به روش توصیفی – تحلیلی و با گرایش انتقادی، تک تک این شواهد و دلایل با استناد به سایر آیات قرآن، تحلیل و بررسی شد. حاصل پژوهش این شد که هیچ یک از شواهدی که آقای خرمشاهی به آن استناد کرده، نمی تواند اثبات کننده این نظریه باشد که در قرآن مطلبی خرافی و خلاف علم آمده و قرآن نیز آن را پذیرفته است.
قرآن کریم و فرزندان ادعایی خدا؛ تحلیلی گفتمانی از حاشیه رانی یک گفتمان قدیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه قرآن و حدیث دوره ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۳
229 - 257
حوزه های تخصصی:
زبان، ابزاری کارآمد است که به گونه ای شگرف اما پنهان بر مخاطب تأثیر می گذارد. برای آشکارسازی این تأثیرگذاری پنهان، روش تحلیل گفتمان ابزاری قابل توجه است. از این رو این مطالعه بر آن است تا با استفاده از ابزارهای تحلیل متن و نظریه گفتمان لاکلا و موف، تحلیلی گفتمانی از نقد گفتمان فرزندداریِ خدا در قرآن ارائه و نشان دهد که قرآن برای نقد این گفتمان و تأثیرگذاری بر مخاطب از چه راهکارهای زبانی و چگونه استفاده کرده است. نتیجه اینکه قرآن برای تضعیف گفتمانِ مذکور از راهکارهای زبانی مختلفی استفاده کرده است؛ برخی از ابزارهایی که قرآن برای این منظور از آنها بهره می گیرد عبارتند از نفی، تکرار، انتساب دال های منفی به دال مورد نقد، انتساب دال های خاص به فرزندانِ ادعایی، اقناع از طریق استدلال، اقناع از طریق تنظیر و استفهام های بلاغی. همچنین قرآن با هم ارز قرار دادن مدعیان فرزندداریِ خدا با دال های تضعیف گر، هویتی منفی از آنها بازنمایی کرده و از سوی دیگر با استفاده از زنجیره هم ارزی از خدا هویتی مثبت و در تقابل با فرزندداری به دست داده و این گونه مخاطبان را از گفتمان فرزندداری دور و به سوی گفتمان قرآن سوق داده است. در مجموع قرآن با راهکارهای خود، گفتمان مذکور را به حاشیه رانده است، چنانکه اعتقادات مسلمانان عصر نزول برخلاف معاصرانشان از انگاره فرزند قرار دادن برای خدا سالم ماند.
نقد و بررسی مقاله «بازتاب فرهنگ زمانه در قرآن» از بهاءالدین خرمشاهی
حوزه های تخصصی:
در آیاتی از قرآن به فرهنگ و عقاید مردم معاصر نزول اشاره شده است. همین عامل سبب شد عده ای نظریه «تأثیر قرآن از فرهنگ زمانه» را مطرح کنند. یکی از این افراد آقای بهاء الدین خرمشاهی است. ایشان نظریه خود را در مقاله «بازتاب فرهنگ زمانه در قرآن» ارائه داده است. ایشان معتقد است: قرآن هر چند با تمام الفاظش از طرف خداوند بر پیامبر(ص) نازل شده، اما برخی مواقع به جهت همراهی و مماشات با مردم عصر نزول، خداوند عالماً و عامداً عقاید آنان را بیان کرده است؛ لذا اگر در مواردی، آیاتی از قرآن مخالفِ علم و جهانِ واقع بود، نباید پنداشت که آیه ای از قرآن ابطال شده است. آقای خرمشاهی برای اثبات نظریه خود به شواهد و دلایلی از قرآن استناد کرده، از جمله: مسئله اسباب النزول، انعکاس فرهنگ جاهلیت به قصد تخطئه و اصلاح، استفاده قرآن از قالب ها و شیوه های ادبی و واژگان عصر نزول و همچنین ذکر جن، سحر و چشم زخم در قرآن. در پژوهش حاضر، به روش توصیفی – تحلیلی و با گرایش انتقادی، تک تک این شواهد و دلایل با استناد به سایر آیات قرآن، تحلیل و بررسی شد. حاصل پژوهش این شد که هیچ یک از شواهدی که آقای خرمشاهی به آن استناد کرده، نمی تواند اثبات کننده این نظریه باشد که در قرآن مطلبی خرافی و خلاف علم آمده و قرآن نیز آن را پذیرفته است.