فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۴۱ تا ۸۶۰ مورد از کل ۷۹٬۱۸۶ مورد.
منبع:
فقه جزای تطبیقی دوره ۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
173 - 187
حوزههای تخصصی:
کاوش در چرایی کیفر در دو حوزه زیرساخت ها (مبانی) و دستاوردها و پیامدها (اهداف مجازات) قابل بررسی است. در وضع هرگونه مجازات باید به اندازه اثربخشی آن در از میان بردن این ویژگی نابهنجار بزهکار و بازگرداندن اهلیت مجرم به وی توجه شود، زیرا تشفی خاطر، برقراری نظم عمومی، اجرای عدالت کیفری و بازپروری مجرم از اهداف اجرای مجازات است. باتوجه به این اهداف، اجرای مجازات در حدود (جز سرقت و محاربه) با تعذیب و رنج به مقدار متعارف همراه است و در ارتداد، انتخاب کیفر دردناک به حاکم واگذار شده است. قانون گذار در اجرای حد محاربه و سرقت، به دنبال اهدافی جز تحمیل درد و رنج است و آن پیشگیری از تکرار جرم و پندآموزی برای دیگران است، بنابراین دادرس می تواند کیفر را همراه با بی حسی اجرا کند. به دلیل وحدت مناط، اجرای مجازات تعزیری مانند مجازات حدی است. در قصاص، تماثل در مقدار جنایت و در تحمل درد به مقدار متعارف لازم است و رعایت همگونی در سایر اوصاف جنایت ضرورت ندارد، زیرا اولاً میزان درد قابل اندازه گیری نیست؛ ثانیاً آستانه تحمل درد در انسان ها متفاوت است؛ ثالثاً قصاص عضو ناسالم در برابر سالم مشروع است؛ رابعاً در مواردی که قصاص افزون بر جنایت می شود و یا هلاکت نفس جانی را به دنبال دارد، منتفی است. در ماده 444 قانون مجازات اسلامی جدید نیز، بی حسی مجرم از حقوق مجنی علیه اعلام شده است.
روش های حمایت از بزه دیدگی زنان در حوزه جرایم مالی در پرتو رویکرد افتراقی در حقوق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه جزای تطبیقی دوره ۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
215 - 228
حوزههای تخصصی:
بزه دیدگی زنان پدیده ای نگران کننده در جوامع کنونی است، زیرا زنان علاوه بر بزه دیدگی ناشی از جرایم، بار بزه دیدگی ناشی از ساختار اقتصادی، فرهنگی، سیاسی را نیز به دوش می کشند. بر همین اساس هدف مقاله حاضر بررسی روش های حمایت از بزه دیدگی زنان در حوزه جرایم مالی است. این مقاله توصیفی تحلیلی است و با استفاده از روش کتابخانه ای به بررسی موضوع مورد اشاره پرداخته است. یافته ها بر این امر دلالت دارد که حمایت از بزه دیدگی زنان در جرایم مالی در سیاست جنایی قضایی، در سیاست جنایی تقنینی و در سیاست جنایی اجرایی از مهم ترین روش های حمایت از بزه دیدگی زنان در حوزه جرایم مالی است. بالابردن خطر ارتکاب جرم بر روی زنان از طریق بالابردن هزینه کیفری ارتکاب جرم می تواند در فرآیند گزینش آن ها توسط بزهکاران تأثیر گذاشته و درنتیجه ضریب بزه دیدگی زنان را کاهش دهد. بنابراین اتخاذ یک سیاست کیفری افتراقی از طریق سازوکار جرم انگاری های ویژه و تشدید کیفر بزهکارانی که بزه دیده آن ها یک زن است، ضروری است. با این حال، در ایران به دلیل عدم وجود حمایت های کیفری کافی و عدم اتخاد سیاست کیفری افتراقی بزه دیدگی زنان در حال افزایش است. بر همین اساس، اتخاذ یک سیاست کیفری افتراقی جهت کاهش جرایم علیه زنان ضروری است.
واکاوی انتقادی دیدگاه دکتر عبدالهادی حائری درباره شخصیت و رویکرد سیاسی شیخ عبدالکریم حائری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بازتأسیس حوزه ی علمیه ی قم توسط آیت الله شیخ عبدالکریم حائری موجب شهرت و اهمیت بیشتر این فقیه گردید. بر این اساس، در طول یکصدسال گذشته، شخصیت، اندیشه و مواضع سیاسی ایشان محور برخی گزارش ها، تحلیل ها و واکاوی های تاریخی بوده است. در همین زمینه، دکتر عبدالهادی حائری (نواده ی شیخ عبدالکریم و تاریخ پژوه) در یکی از آثار خود، به مناسبت، مطالبی را در خصوص آیت الله حائری بیان کرده است. از این مباحث، می توان یک ادعا و یک القا درباره شیخ عبدالکریم به دست آورد: (1) ادعای شخصیت ذاتاً غیر سیاسی؛ (2) القای ریاست طلبی. نوشتار حاضر با روش تاریخی (توصیفی و تحلیلی) به ارزیابی دو مطلب مذکور پرداخته است. نتایج تحقیق بیانگر آن است که اولاً، فاصله گیری ظاهری مؤسس حوزه قم از سیاست و عدم تقابل ایشان با رضاشاه، به معنای غیر سیاسی بودن شخصیت وی نیست، بلکه به شناخت ایشان نسبت به محیط سیاسی ایران آن عصر بازمی گشت و ریشه در دو مطلب داشت: (الف) سلطه انگلیس بر کشور؛ (ب) حفظ حوزه علمی تازه تأسیس قم؛ ثانیاً، وجود گزارش های متعدد و موثق که بیانگر ریاست گریزی، زهد و تواضع شیخ عبدالکریم حائری است، القای دکتر حائری را به وضوح به چالش می کشد.
اعتبار سنجی روایات متعارض «کشی» در وصف صفوان بن یحیی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از شخصیت های مهم تاریخ تشیع که از راویان حدیث و اصحاب امام کاظم (ع)، امام رضا(ع) و امام جواد(ع) به شمار می آید، ابومحمد صفوان بن یحیی بیاع سابری کوفی است. اگرچه وی از محدثان، فقها و متکلمان معروف زمان خود و همچنین از اصحاب اجماع می باشد، در عین حال در ارتباط با شخصیت رجالی او در رجال کشی روایات متعارضی (5 روایت در مدح و 1 روایت در قدح) نقل شده که با توجه به جایگاه ویژه صفوان در نقل و نشر تعالیم اهل بیت(ع) و تبیین فرق انحرافی، ارزیابی این گونه روایات ضرورت می یابد. از این رو، این مقاله با بکارگیری روش کتابخانه ای و تحلیل و بررسی اسناد و داده ها، به سنجش این گونه روایات پرداخته و به این نتیجه دست یافته است که روایت قدح به دلیل ضعف راویان و عدم اعتبار سند، همچنین تناقض متن آن با سایر روایات کشی، مرجعیت فقهی، وکالت، عدالت و اجماع بر وثاقت صفوان ناسازگار است. حتی اگر سند و متن آن مورد تأیید باشد، بازهم امکان جمع میان این دو دسته روایات وجود داشته و روایت قدح حمل بر تقیه و موقت بودن حکم می شود.
بایسته ها ی روش ها ی آموزشی در تعلیم و تربیت اسلامی
حوزههای تخصصی:
روش های آموزشی ناظر به انواعی از فعالیت ها ی اختیاری یا کیفیتی از شیوه انجام آن فعالیت ها در حوزه تعلیم و تربیت است که می تواند به اهداف مطلوب در این حوزه منتهی شوند. این روش ها با همه مؤلفه ها ی آموزشی (استاد، محتوا، دانشجو و...) ارتباط دارند و از تأثیر این فعالیت ها بر تعلیم و تربیت انتزاع می شوند. هدف پژوهش حاضر بیان بایسته های روش در تعلیم و تربیت است که با رویکرد فقهی و روش اجتهادی بااستفاده از تعالیم دینی بررسی می شود. نتایج تحقیق حاکی از آن است که توجه به میزان اثربخشی روش و قابلیت رساندن پیام به متعلم از بایسته های روش است. همچنین رعایت تفاوت های فردی در انتقال مفاهیم بسیار مهم است. بلاغت و زیبایی کلام ازنظر شارع مهم بوده و وجود آن در کلام معلم و یا مربی برای اثرگذاری کلام راجح است. استفاده از عنصر زیبایی می تواند موفقیت های زیادی را برای اساتید به ارمغان آورد و بی توجهی به آن نیز یکی از عوامل کاهش نفوذ کلام استاد در مخاطبان خواهد بود.
واکاوی تطبیقی ماهیت و جایگاه تفسیر واعظانه در تفاسیر فریقین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۹
85 - 108
حوزههای تخصصی:
تفسیر واعظانه از کهن ترین گونه های تفسیر است که در سده نخست شکل گرفت و در سده های پنجم تا نهم رشد چشم گیری یافت و مورد استقبال جامعه قرار گرفت، لکن پس از آن، دوران افول خویش را تجربه کرد تا امروزه، در قالب تفاسیر تربیتی، هدایتی و اجتماعی با تغییر در برخی از شاخصه ها، بازتولید شود. ابعاد تفسیر واعظانه در دانش تفسیر همچنان ناشناخته مانده است تا جایی که حتی تعریف کاملی از این شیوه تفسیری وجود ندارد و شاخصه های آن نیز به طور کامل شناسایی نشده است. تفسیر واعظانه، تفسیری همسو با روح قرآن، یعنی هدایت و موعظه است. شواهد و قراین نشان می دهد که رگه هایی از آن به عصر نزول بازمی گردد، لکن در شکل مصطلح خود، با تفسیر حسن بصری آغاز شد و با ترجمه - تفسیرِ طبری ادامه یافت تا سرانجام با تفسیر ابوالفتوح رازی، به تفسیر کاملی با نشانه های تفسیری که از آن با تعبیر «واعظانه» یاد می شود، نمودی جدی در جهان تفسیر پیدا کرد. برخلاف تفاسیر اجتهادی - علمی که گرایش نخبگان جامعه را به سوی خود جلب می کند، تفسیر واعظانه همچون خودِ قرآن، قابل استفاده علمی، تربیتی و اخلاقی برای عموم بوده و هست، ولی با تفاسیر تربیتی و هدایتی تفاوت هایی دارد. این گونه تفسیری می تواند فاصله میان دانش تفسیر و توده مسلمان را کاهش دهد و به پیوند بیشتر عامه مردم با مفاهیم قرآنی منتهی گردد. پژوهش پیشِ رو، با استفاده از اطلاعات برآمده از مطالعات کتابخانه ای و با روشی توصیفی - تحلیلی به واکاوی تطبیقی ماهیت و جایگاه تفسیر واعظانه در تفاسیر فریقین پرداخته است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که اولاً مبانی عرفان عملی متجلی در کردار صوفیان نخستین، در کنار عواملی همچون قوّالی قصاص و فصّالی کرّامیان، باعث پیدایش نخستین تفاسیر واعظانه شده است و رشد و افول آن نیز تأثیری مستقیم بر این گونه تفسیری نهاده است. ثانیاً ادبیات تفاسیر واعظانه در هر دو زبان فارسی و تازی، سرشار از بلاغت و بدیع و آمیخته با تمثیل، داستان، حکایت و شعر است که اقناع مخاطب را در پی دارد. بنابراین کارکرد بلاغت ادبیِ تفاسیر واعظانه، نه در تبیین مدالیل آیات، بلکه در افزایش جذابیت متن تفاسیر یادشده بوده است. ثالثاً تفاسیر واعظانه سرشار از روایاتی است که ملاک مفسر در انتخاب آن روایت، تبیین مواعظ نهفته در آن هاست، هرچند آمیخته با جعلیات و اسرائیلیات باشد. سهم تفاسیر واعظانه شیعه در استفاده از جعلیات و اسرائیلیات کمتر از نمونه های مشابه در جهان تسنن است.
The Nature and Effects of Stipulating Justice in Polygamy (Verse 3 of Surah al-Nisāʼ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
According to verse 3 of Surah al-Nisāʼ, a man can have more than one wife, provided that he can maintain justice among his wives. Some Shi'a and Sunni commentators and jurists consider the aforementioned condition to be advisory. In their view, stipulating justice for polygamy highlights the consequences of polygamy and the problems arising from it. According to this view, a man who, despite fearing injustice, proceeds to take another wife has not committed a sin, and his marriage is valid. In contrast to the aforementioned view, some commentators and jurists consider the apparent meaning of the verse to express the suspension of the legal permissibility of polygamy on the condition of justice, and consider it to be mandatory. The result of this theory is the religious prohibition of remarriage and punishment in the hereafter. Some have also considered the invalidity of the second marriage as probable. The current article evaluates the arguments of the aforementioned theories using a descriptive and analytical method and concludes that considering the condition of justice as advisory is contrary to the apparent meaning of the verse, contrary to the principle of mandatories, and the meaning of some narrations.
Comparing Human and ChatGPT 3.5 Translation Strategies for Hidden Proverbs in the Qur’ān
منبع:
Journal of Textual and Translation Analysis in Islamic Studies, Volume ۲, Issue ۱, ۲۰۲۴
104 - 118
حوزههای تخصصی:
The Qur’ān is not only rich in linguistic construction but also deeply embedded with cultural and religious meanings, making its translation a challenging task. Among the many intricate linguistic features of the Qur’ān, proverbs, especially hidden proverbs, present one of the most significant challenges for translators. These proverbs carry culture-specific meanings that are often difficult to render accurately in other languages and are hidden due to their indirect nature, which can be challenging for readers to understand (Esmaeili, 1986). This study aims to identify and analyze hidden proverbs in the Qur’ān through translations generated by artificial intelligence (GPT-3.5) and by a human translator, Qarai’s English translation. The research adopts a descriptive-qualitative method, analyzing twenty-one Qur’ānic verses containing hidden proverbs. These 21 hidden proverbs were extracted from a technical source on Qur’ānic proverbs (Esmaeili, 1986). The study evaluated the translation strategies used by both GPT-3.5 and Qarai, examining how effectively each approach conveys the figurative and cultural meanings of the proverbs. Through comparative analysis, this research investigated the strengths and limitations of AI-generated translations versus human translations in handling cultural-specific linguistic elements. The findings reveal that GPT-3.5 demonstrated strong performance in applying Beekman and Callow’s (1974) translation strategies, particularly in cases where the source language proverbs were untranslatable and required a non-figurative explanation. Compared to the human translator, GPT-3.5 provided more consistent and contextually appropriate solutions to the challenge of translating hidden proverbs. These results highlight the growing potential of AI-assisted translation tools in addressing complex linguistic and cultural challenges, suggesting promising advancements in the field of Qur’ānic translation.
شهروند و حکمران اخلاقی در اندیشه اسلامی: الگویی برای حکمرانی عادلانه و پایدار(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمرانی سال ۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیای ۳)
325 - 346
حوزههای تخصصی:
مکتب های گوناگون برای هدایت انسان به سوی کمال، مجموعه ای از ارزش ها و ضوابط رفتاری (بایدها و نبایدها) را در سطوح فردی و اجتماعی ارائه می دهند. اسلام هم به عنوان ایدئولوژی ای جامع، انسانی و فطری _ نه گروهی، تفرقه افکن یا ابزاری _ با تأکید بر غلبه عقل بر شهوت، چهارچوبی اخلاق محور برای رفتار حاکمان و شهروندان ترسیم می کند.ویژگی متمایز اسلام در حوزه حکمرانی و شهروندی، تأکید آن بر تقدم اخلاق بر سیاست و ضرورت حاکمیت اخلاقی است؛ حاکمیتی که تنها از راه نهادهای نظارتی حاصل نمی شود، بلکه بر پایه باور و التزام عمومی به ارزش هایی چون توحید، عدالت و دیگر فضایل انسانی است.این مقاله با فرض توانایی اسلام در برپایی حکمرانی اخلاق مدار و تربیت شهروندان شایسته، به تحلیل پیوند دوسویه اخلاقی بین شهروند و حکمران در اندیشه اسلامی می پردازد. در پرتو شکاف موجود بین آرمان و واقعیت، سه سطح از الزامات _ قانونی، اجتماعی و اخلاقی _ به صورت تحلیلی بررسی شده است. رویکرد مقاله بر پایه ساختاربندی مفهومی با تأکید بر تقدم اخلاق بر سیاست در چهارچوب ایدئولوژی اسلامی است.پیوند بین شهروند و حکمران در دوجنبه مشترک (هم سویی در قانون گرایی و صداقت) و جنبه اختصاصی (پیروی آگاهانه شهروند از یک سو، و عدالت ورزی حکمران از سوی دیگر) واکاوی شده است. یافته ها نشان می دهد که این پیوند در اندیشه اسلامی، تعاملی، دوسویه و متوازن است؛ به گونه ای که شهروند و حکمران به عنوان دو رکن مکمل، نقش مستقیمی در تحقق جامعه ای اخلاق محور و عدالت گرا ایفا می کنند.
حکم فقهی زکات پول بر اساس رهیافت تجمیع ظنون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه و اصول سال ۵۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۳۷
117 - 142
حوزههای تخصصی:
زکات در منابع اسلامی از واجبات مهم و قرین نماز معرفی شده است. در مقاله حاضر، در امتداد نهادسازی برای اقتصاد اسلامی، زکات پول در بستر فقه با نگاه تاریخی و اقتصادی بررسی شده است. از منظر تاریخی، وجود ثمنِ اعتباری در صدر اسلام ثابت نیست و از دیدگاه اقتصادی، پول به عنوان مالی که ارزش مبادله ای دارد، پذیرفته شده است. ازنظر فقهی، بر الغای خصوصیت از روایاتِ وجوب زکات درهم و دینار اشکالاتی وارد است و فقط وجوبِ زکات پولِ کالایی ثابت می شود و وجوب زکات پولِ اعتباری از روایات زکات درهم و دینار و روایات مشابه به صورت مستقل به دست نمی آید. در این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی انجام گرفته، باتوجه به ظنون ایجادشده از روایاتِ دالِّ بر اثبات زکات پول، رهیافت تجمیع ظنون به عنوان روش درخورِ اطمینانی برای اثبات زکات پول پیشنهاد شده است.
اصول بیان معارف توحیدی در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیات توحیدی قرآن از جنبه های مختلفی قابل بررسی است. یکی از این جنبه ها نحوه مواجهه قرآن با مخاطبان خود در مسئله توحید است. قرآن برای برقراری ارتباط با مخاطبان خود در معارف توحیدی و ایجاد زمینه برای پذیرش این معارف، اصول خاصی را مطرح نموده است. با بررسی و استقراء آیاتی که حول مسئله توحید در قرآن کریم بیان شده است می توان همه آنها را ذیل سه اصل کلی قرار داد: اصل توصیف حقایق، اصل تنبّه بر آیات الهی، اصل رجوع به فطرت. قرآن در اصل توصیف حقایق به جای استدلال بر معارف توحیدی و پاسخ به شبهات مربوط به آنها، به توصیف معارف و آثار و کارکردهای آنها پرداخته می شود. در اصل تنبّه برآیات الهی، با بیان پدیده های آفاقی و انفسی و تنبّه بر نظم، غایت مندی، فقر و نیاز ذاتی آنها، انسان را به تدبّر در این پدیده ها دعوت می کند. در اصل رجوع به فطرت نیز، با هدف بیدار نمودن فطرت الهی بشر، او را متوجه این سرشت الهی می کند تا آثار پروردگارش را در عالَم و درون خود بیابد. در این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر آیات قرآن، اصول سه گانه مذکور بررسی و تحلیل شده است.
تحلیل نشانه-معناشناختی مکان در داستان حضرت موسی (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکان یکی از مؤلفه های مهم در اثر ادبی به شمار می آید. اهمیت آن در آثار روایی دو چندان است و بیشترین نقش را در افشای حقایق بازی می کند. داستانهای قرآنی نیزاز این قاعده مستثنی نیستند با اندکی تأمل در این داستانها می توان دریافت که خداوند در راستای نیل به اهداف تربیتی قرآن، مکان های داستانها را با ظرافتی خاص، برمی گزیند تا خواننده خود را در آن محیط حاضر بییند و شرایط موجود را درک نماید. ضرورت کنکاش در متون قرآن برای درک بهتر مفاهیم و سهولت بخشی به استنباط بیشتر این کتاب آسمانی در راستای تشویق همگانی برای مطالعه بیشتر آن، ما را بر آن داشت تا در صدد برآییم داستان حضرت موسی را که یکی از مهمترین داستانهای موجود در قرآن است را مورد پژوهش قرار دهیم. ما در این جستار با روش تحلیلی-توصیفی والگو قرار دادن داستان موسی (ع) برای سایر داستانهای قرآن، بر آن شده ایم تا نقش انواع مکان را با توجه به رویکرد نشانه-معناشناسانه مورد واکاوی قرار داده ایم و به کارکردهای مکان و نقش آن در این داستان پرداخته ایم. بررسی مکان های موجود در داستان موسی (ع) بر اساس نشانه-معناشناسی نشان می دهد که بیان زیبا و عبرت انگیز داستان از زبان راوی در قالب اتفاقات متعدد و بهره گیری او از عنصر مکان با ایجاد فضاهای متعدد القایی، استعلایی، گردبادی و ... در مسیر حرکت قهرمان برای دعوت به سوی یکتا پرستی، چگونه مکانها را از معنای اصلی خود خارج می کند و آنها را در خدمت هدف قرار می دهد تا به قهرمان در رسیدن به مقصد خویش کمک نمایند.
خاستگاه تاریخی جغرافیایی روایات نهی از شرکت در قتال بین مسلمانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
333 - 366
حوزههای تخصصی:
در منابع روایی سه قرن نخست اهل سنت، روایاتی درباره نهی از شرکت در قتال بین مسلمانان با طرق متعدد و متون مختلف نقل شده است. در این پژوهش با استفاده از روش تحلیل محتوا و شیوه های مختلف تاریخ گذاری احادیث (یافتن در کهن ترین منبع، تحلیل سندی، تحلیل سندی-متنی)، خاستگاه تاریخی و جغرافیایی و سیر تطور تدریجی این روایات تبیین می شود. یافته های پژوهش حاکی از این است که این روایات ابتدا توسط ابوبکره صحابی (م ۵0 ۵2)، یکی از مراجع این روایات و تنها حلقه مشترک آن در طبقه صحابه در بصره ساخته و نقل شده است. انگیزه وی که از کناره گیران در جنگ جمل بود، توجیه کار خود بوده و روایت را بین سال های 3۶ (وقوع جنگ جمل) تا ۵2 قمری جعل کرده است. سپس در طبقه بعد توسط حسن بصری (م 110) اولین حلقه مشترک فرعی به صورت گسترده نشر یافته است. دو مرجع دیگر این روایات، ابوموسی اشعری (م ۴9 ۵3) و انس بن مالک (م 90 93) هستند که به احتمال زیاد، راوی یا قائل این روایات نبوده اند و روایت به آن ها نسبت داده شده است.
بررسی رابطه الگوی ارزشی دین و ساختار شناختی احساس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دین، نقش مؤثری در شکل دهی به ساختار احساس دارد و در پی آن است که ساختار آن را ساماندهی کند. نقطه تلاقی دین و ساختار شناختیِ احساس جایی است که سخن از باید و نبایدهای ارزشی به میان می آید. وجود احساس عمدتاً به صورت غیرارادی تصور می شود و با این توصیف، قابل ارزشیابی نیست؛ ولی در نظام ارزشیِ دین، عاملیت اراده انسان برجستگی می یابد و کیفیت تجربه احساس به نوعی بر مدار اراده و امکانِ انتخاب می چرخد و این گونه قابل ارزشگذاری می شود. پژوهش حاضر در پی آنست که رابطه میان الگوی ارزشی دین (قرآن کریم) و ساختار شناختی احساس را مطالعه کند. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی و روش تحلیل در چارچوب نظریه شناختی است. بررسی داده ها در موارد متعددی، نوعی ارائه یکجانبه داده های دینی در ساختار مفهومی احساس صرف نظر از زمان، مکان، فرهنگ و فردیت را نشان می دهد. الگوی ارزشی دین با الگوی شناختی احساس که در رایج ترین شکل آن شامل علت، وجود، کنترل، از دست دادن کنترل و واکنش می شود، متفاوت است. ساختار دین به ثابت ماندن الگوهایش به صورت فرازمانی - مکانی تمایل دارد. احساس در مدل دینی با این جهانی متفاوت است. مطابق با الگوی دین، مفاهیم احساسی موضوعِ پژوهش، در صورتی که در چارچوب علل تعیین شده قرار بگیرند، ارزشی قلمداد می شوند. همچنین، رفتار و کیفیت تجربه احساس افرادِ دیندار به نوعی قابل پیش بینی تصور می شود.
طومار ( 4): اندیشه و نقد: درنگی کوتاه در پژوهش های پنج خاورشناس درباره الکافی کلینی
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۲۰۵)
343 - 363
حوزههای تخصصی:
پژوهش های خاورشناسان درباره الکافی الکلینی در سده معاصر هر چند دوره های متنوع با رویکردهای متعدد را تجربه کرده است؛ ولی تحلیل روند و برایند این جریان حدیث پژوهی نوآمد در بازشناسی حدیث شیعه گویای این مهم است که این جریان هنوز در گام نخستین خود در شناخت و ارزیابی الکافی الکلینی قرار دارد و تا رسیدن به پژوهش های فاخر و ممتاز در تحلیل و نقد این کتاب حدیثی شیعه فاصله زیادی دارد؛ بنابراین تا کنون تک نگاری جامع، فاخر و برتری از سوی خاورشناسان در الکافی پژوهی ارائه نشده است و تعداد خاورشناسانی که به پژوهش درباره الکافی کلینی پرداخته اند، چندان فراوان نیستند. این مهم خود نتیجه علل و زمینه های مختلفی است که از جمله مهم ترین آنها توجه دیرهنگام غرب در آشنایی درست و عمیق با مذهب شیعه و اسلام شیعی است که در فراوانی و کیفیت محتوایی پژوهش های شیعه شناسی ایشان و به طور خاص پژوهش درباره جوامع حدیثی شیعه از جمله الکافی کلینی اثر نهاده است. پژوهش های سده معاصر خاورشناسان درباره الکافی کلینی به سه دوره تاریخی متمایز از همدیگر تفکیک پذیر است: دوره فقر و بحران آگاهی، دوره درنگ در مضامین برگزیده، دوره تحول در رویکرد و مسئله. پژوهش های خاورشناسان درباره الکافی کلینی به دو رویکرد انتقادی و ناهمدلانه و رویکرد خنثی و محض تقسیم پذیر است. شخصیت هایی چون ویلفرد مادلونگ، آندره نیومن، رابرت گلیو، تمیمه دائو و... از جمله مهم ترین خاورشناسانی هستند که درباره الکافی کلینی پژوهش هایی را در قالب مدخل دایره المعارفی، مقاله مستقل و جستاری از کتاب منتشر کرده اند. تحلیل مضامین اصلی این پژوهش ها مسئله اصلی پژوهه حاضر است.
جَهم بن صفوان (م 128 ه ) و تلاش نافرجام برای فهم تولید خالص
حوزههای تخصصی:
یادداشتهای شاهنامه (6)
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ خرداد و تیر ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۰۶)
247 - 257
حوزههای تخصصی:
این چند یادداشت درباره چند کلمه و تعبیر شاهنامه است که درباره آن در میان شاهنامه شناسان اختلاف نظر است و در هر حالت دریافت ادیبان از آنها ناقص است. این چند کلمه و تعبیر عبارتند از: شهر ایران، برگوا، رَخته، سوگوار. رجوع به متنها و اسناد بازمانده از زبانهای پیش از اسلام معنای این چند کلمه را روشنتر خواهد کرد.
چالش های استناد به وهن دین در فرآیند استنباط فقهی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
جستارهای فقهی و اصولی سال ۱۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۴
111-138
حوزههای تخصصی:
وهن دین به معنای حکم یا رفتاری که دین و مذهب را در منظر عرف امری سست و سبک جلوه می دهد، ازجمله عناوینی است که بعد از انقلاب اسلامی ابتدا در فتاوای امام خمینی(ره) به شکلی جدی موردتوجه و استناد قرار گرفت و سپس در بسیاری از مسائل، مبنا و مدرک فتاوای معاصر واقع شده است، به گونه ای که می توان از حرمت وهن دین به عنوان یک قاعده فقهی نام برد. وهن دین به عنوان ثانوی از ظرفیت طرح در قالب قاعده فقهی برخوردار است اما عدم توجه به آثار چالش برانگیز استناد به وهن دین در فرآیند استنباط فقهی، سبب شده است که به کارگیری وهن دین در فرآیند استنباط فقهی با تردیدهایی توأم شود. این نوشتار با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی بر آن است تا چالش هایی نظیر ناسازگاری قاعده وهن دین با اصل ثبات احکام و یا مغایرت لزوم صلابت در اجرای احکام دینی با به کارگیری قاعده وهن دین و نیز تخصیص اکثر حاصل از اجرای قاعده وهن دین را به درستی تبیین کند و بابیان علمی عدم مغایرت وهن دین را با موارد ذکر شده به اثبات رساند.
تحلیل رویکردهای موضوع شناسی فقهی از طریق مطالعه موردی انحلال پذیری موضوعات معاملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فقه مدنی بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۹
147 - 168
حوزههای تخصصی:
یکی از پردامنه ترین عرصه های اختلاف فقها، موضوع شناسی فقهی است. این اختلاف در تشخیص موضوعات معاملی به صُوَر متعددی و در جایگاه های گوناگونی بروز کرده و از جمله آن ها مسئله انحلال پذیری موضوعات معاملی است. این جستار با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی اکتشافی، تصویری از اختلاف دامنه دار را ارائه کرده و علل اختلاف را نیز مورد واکاوی قرار داده است. به رغم اینکه عرفی بودن موضوع مورد توافق حداکثری است، لیکن دیدگاه ها در شناسایی چگونگی داوری عرف گوناگون گشته و این تفاوت منجر به عدم نیل به تعریف دقیق از موضوع، و در گام بعد به اختلاف در نحوه استنباط حکم شده است. دراین بین نگرش به موضوع از دریچه نص نیز از سوی برخی مغفول واقع نشده است. حاصل پژوهش اینکه نوع نگاه فقیهان و نحوه مواجهه آنان با اسناد متنی از یک سو و تلاش نه چندان ضابطه مند در کشف موضع عرفی در تفسیر موضوعات معاملی از سوی دیگر، به بروز مشکلاتی اجتناب پذیر در ساحت موضوع شناسی منجر شده و دراین بین شناسایی زمینه های اختلاف و مناشئ آن و درنگ فزون تر در ضوابط موضوع شناسی، به تقلیل حجم اختلاف و وصول به نتایج مشترک کمک می کند.
بازخوانی انسان شناسی ملاصدرا بر اساس خداشناسی و جهان شناسی در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حکمت متعالیه صدرایی یک نظام فلسفی واحد است که ارتباط معقول و منسجمی میان سه حیطه خداشناسی، انسان شناسی و جهان شناسی برقرار می کند به طوری که شناخت یکی بدون دیگری امکان پذیر نیست و همین پیوستگی میان این سه مفهوم این امکان را به ملاصدرا می دهد تا انسان شناسی متفاوتی از دیگر مکاتب فلسفی ارائه دهد. ملاصدرا از اصول هستی شناختی خود به نام اصالت وجود، تشکیک وجود، وحدت شخصی وجود و حرکت جوهری کمک می گیرد و مباحث اساسی علم النفس خود را همچون حقیقت نفس، رابطه نفس و بدن، رابطه نفس و قوا و... را شرح می دهد. و از طرف دیگر او نفس انسان را مثال خداوندی دانسته که در ذات، صفات و افعال شبیه باری تعالی است و از اصول خداشناسی خود همچون بساطت، جامعیت و سعه وجودی، فرای ماهیت، صفتی همچون علم باری تعالی و فاعلیت خداوند برای بیان شباهت نفس انسان به خداوند کمک می گیرد و انسان را وجودی بسیط، جامع و بدون ماهیت، دارای علمی نظیر علم الهی و توانایی خلاقیت معرفی می کند. ثمره معرفتی ارتباط خداشناسی، انسان شناسی و جهان شناسی، نظریه انسان کامل است که هم جامع تمامی اسماء و صفات الهی است و هم جامع تمامی حقایق هستی و به همین مناسبت می تواند خلیفه خداوند بر روی زمین باشد و واسطه فیض الهی در تمامی عوالم وجود باشد.