فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲٬۴۰۱ تا ۱۲٬۴۲۰ مورد از کل ۷۸٬۳۹۰ مورد.
منبع:
میقات حج دوره ۲۹ بهار ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۵)
51 - 73
حوزههای تخصصی:
دو شهر مکه و مدینه، به علت تقدس و اهمیت معنوی آنان نزد مسلمانان، موضوع نگارش تواریخ محلی متعددی در طول دوران اسلامی بوده اند. در میان نگاشته های فراوان موجود در این زمینه، تواریخ محلی مهمی به قلم عالمان و نویسندگان مغربی الاصل نگاشته شده است. در نوشتار پیش رو، در آغاز سیری اجمالی از تاریخ نگاری محلی مکه و مدینه به دست داده شده و در ادامه، تواریخ محلی نگاشته شده به قلم علمای مغربی الاصل معرفی تفصیلی شده است. این بررسی، نقش و جایگاه دانشوران حوزه مغرب اسلامی را در خلق تواریخ محلی مهم و تأثیرگذار برای مکه و مدینه و به طور خاص کتاب های العِقد الثمینِ فاسی، به عنوان مهم ترین متن تراجم نگارانه برای مکه، شِفاء الغَرامِ فاسی، به عنوان اثر خِطط نگارانه مهمی برای مکه و کتاب نصیحه المشاورِ ابن فرحون، به عنوان متن تراجم نگارانه ارزشمندی برای مدینه نشان می دهد.
دروغگوئی از نظر کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
46 - 62
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی دیدگاه کانت درباره حکم اخلاقی دروغگویی می پردازد. دروغگویی از نظر کانت رذیلتی بزرگ و کلید تمام شرور در عالم است. وی دروغ را چنین تعریف می کند: «به زبان چیزی گفتن و در دل چیزی داشتن». اغلب تصور می شود که دروغگویی به خاطر ضرر زدن به غیر نادرست است؛ ولی کانت معتقد است دروغ حتی اگر زیانی به کسی نداشته باشد و با نیت خیر نیز گفته شود، باز عملی نارواست. وی دروغ گویی را به خاطر نابود کردن ارزش انسانی خویش، نادرست می شمارد. او دروغ نگفتن را یک وظیفه کامل انسانی هم نسبت به دیگران و هم نسبت به خویشتن برمی شمارد. سئوال اصلی پژوهش این است که آیا دروغگویی از منظر کانت به طور مطلق ممنوع است یا وی آن را در برخی شرایط تجویز می کند؟ نتایج این پژوهش نشان می دهد که دیدگاه کانت در مورد مطلق یا نسبی بودن ممنوعیت دروغگویی در آثار مختلفش متفاوت است. کانت در آثار ابتدایی خود، مانند: درس های فلسفه اخلاق، دیدگاه سهل گیرانه تر و انعطاف پذیرتری نسبت به دروغگویی دارد و دروغگویی را به طور مطلق ممنوع نمی شمارد؛ بلکه دروغگویی برای نجات خود از سوء استفاده دیگران را تجویز می کند و به طور کلی، دروغگویی و فریب را از باب مقابله به مثل جایز می شمارد؛ اما در آثار متأخرش، مانند: مابعدالطبیعه اخلاق و مقاله «حق فرضی دروغگویی با انگیزه خیرخواهانه» معتقد به ممنوعیت مطلق دروغگویی شده است. وی در بنیاد مابعدالطبیعه اخلاق، دروغگویی را بر اساس اصل تعمیم پذیری و اصل غایات ممنوع می شمارد.
منبع شناسی و اعتبارسنجی مناظرات امام رضا علیه السلام در آثار شیخ صدوق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال سیزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۶
49 - 80
حوزههای تخصصی:
شیخ صدوق(د. 381ق) از محدثان نام آشنای شیعه است؛ او برخی از اخبار و روایات مربوط به امام رضاR را در کتاب گران سنگ عیون اخبار الرضاR گرد آورده است. بخشی از این روایات، گزارش های مربوط به مناظرات امام رضاR است. در این نوشتار، با بررسی سند این روایات و با کمک کتاب های فهرست و رجال تلاش شده منابع مورد استفاده او شناسایی شوند. برخی از این منابع کتاب هایی درباره مجالس مناظره امام مانند کتاب مجالس الرضا مع اهل الادیان اثر حسن(یا حسین) بن محمد نوفلی هاشمی و کتاب الفرق بین الامه و الآل اثر ریان بن صلت قمی بوده است. برخی دیگر نیز درباره امام رضاR تألیف شده و مشتمل بر مناظرات ایشان نیز بوده است. کتاب وفاه الرضای اباصلت هروی را باید از این دست دانست. کتاب های احمد بن علی انصاری، حمدان بن سلیمان نیشابوری، صفوان بن یحیی بیاع سابری، محمد بن یحیی صولی، صالح بن ابی حماد کوفی و علی بن ابراهیم قمی از دیگر منابع شیخ صدوق در نقل مناظرات رضوی است. سند تعدادی از مناظرات روایت شده با شیوه اعتبارسنجی متأخران ضعیف شمرده می شود، اما از نگاه علمای متقدم معتبر تلقی می شود.
نقد ترجمه سوره یوسف براساس بافت موقعیتیِ متن مبدأ از دیدگاه مایکل هالیدی (برای نمونه، ترجمه صفارزاده و غراب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سوره یوسف یکی از سوره های قرآن است که با شیوه ای بدیع، همه داستان یوسفِ پیامبر(ع) را از آغاز تا پایان گزارش کرده است. این سوره در پایان دوره مکّی نازل شد که فشار بر فراخوانی اسلام به اوج خود رسیده بود؛ ازاین رو، با شیوه ای تعلیمی - خطابی، پیامبر اسلام را مستقیم و همه مؤمنان را غیرمستقیم خطاب می کند. در این جستار، تلاش شده است با بهره گیری از نظریه بافت موقعیتی در دستور نقش گرای نظام مند هالیدی و لزوم توجه به آن در فهم متن، ترجمه خانم صفارزاده و آقای غراب از بخش هایی از سوره یوسف، بررسی و دریافته شود آیا آن دو مترجم در انتقال بافت موقعیتی متن زبان عربی به زبان فارسی، موفّق بوده اند یا خیر. در گام نخست، ارکان بافت موقعیتی هالیدی (گستره، منش و شیوه سخن) در متنِ عربی بخشی از سوره بررسی می شود، سپس به اندازه توجه مترجمان به این بافت موقعیتی اشاره می شود. ترجمه های مطالعه شده این جستار، کمتر بر مبنای بافت موقعیتیِ متن عربی و بیشتر بر پایه نگاه به ظاهر آن بوده است؛ ازاین روست که خواننده ترجمه فارسی نمی تواند به خوبی از نقش اندیشگانی، بینافردی و متنیِ زبان اصلی (عربی) و جایگاه عاملان گفتگو در داستان یوسف آگاه شود.
تدریس الأدب العربی بالجامعه الفرنسیه الإشکالیات والمنهج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۵
163 - 172
حوزههای تخصصی:
لقد شاهد تدریس العربیه فی العالم، وفی أوروبا وفرنسا خاصه، تزایدا ملحوظا منذ العقدین الأخیرین؛ وذلک لأسباب متعدده، تأتی على رأسها الأوضاع الجیوسیاسیه. فمنذ أن بدأ الإرهاب القاعدی والداعشی یضرب فی عقر دار أوروبا وأمریکا، ومنذ أن بدأ التدخل الأمریکی فی العراق تحت مبرر محاربه هذا الإرهاب، تزاید إقبال المؤسسات والأفراد على تعلم العربیه. وإذا کان هذا الإقبال لصالح اللغه، فإنه من جانب آخر، یسیء إلیها؛ لأنه یربطها دائما وسلبیا بالدین، مما ینعکس سلبا على هذا التعلیم ویجعله مشروطا برؤیه إیدیولوجیه لا تنظر إلى اللغه العربیه، کما ینظر إلى باقی لغات العالم. لکن تعلیم العربیه فی الجامعات الفرنسیه، حتى وإن کانت بدایاته التاریخیه مشروطه بأطماع استعماریه، فإنه استطاع أن یتأسس تدریجیا على أسس أکادیمیه. یقترح المقال قراءه وصفیه لتاریخ تدریس الأدب العربی فی الجامعات الفرنسیه، ویتوقف عند مقررات تدریس هذا الأدب وإستراتیجیته ومناهجه والإشکالیات التی یثیرها فی علاقته بالتطورات الثقافیه والسیاسیه التی یشهدها الغرب بشکل عام، والمجتمع الفرنسی بشکل خاص.
الرؤیه العالمیه للقرآن الکریم ضمن الأسالیب المتشکله ترکیزا على نظام الحقل الدلالی للمعرفه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۵
173 - 190
حوزههای تخصصی:
اللغه نظام کلی یتشکل من الأسالیب التی تؤثر على فهم کیفیه وجهه نظر صاحبها. من هذا المنطلق، من مجموعه الأسالیب المتشکله فی النظام اللغوی، یتکون الهیکل الرئیس الذی تنبثق منه الرؤیه العالمیه. القرآن الکریم کنظام لغوی یحتوی على مجموعه من الأسالیب المختلفه والمتشابهه، فکل أسلوب متشابه یؤدی إلى تشکیل حقل دلالی متحد فی المعنى. هذه فکره اتخذت من مبادئ النظریه النسبیه اللغویه التی تتمیز بنسختین: النسخه القویه شکل متطرف أن اللغه تحدد الرؤیه العالمیه وتشکّل الثقافه؛ أما النسخه الضعیفه فتجعل للغه دورا منفعلا، أنها تعبر عن وجهه نظر الکاتب وقد تؤثر على تشکیل الأفکار والثقافه. نظرا لأهمیه کیفیه تکوّن الهیکل الرئیس من الأسالیب والرؤیه العالمیه المنبثقه منها، یعالج هذا المقال نظام الحقل المعرفی المتشکل من الکلمات "شکّ، وزعم، وظنّ، وحسب، وعقل، وفکر، وتدبّر، وعرف، وبصر، وشعر، وفقه وعلم"، فی القرآن فیتمسک بنسخه ضعیفه من هذه النظریه کالفرضیه الأساسیه للبحث. تطرق هذا المقال، معتمدا على المنهج الوصفی التحلیلی ووفقا للأسلوبیه الإحصائیه، إلى توظیف هذه النظریه فی نظام الحقل المعرفی للقرآن الکریم. والهدف من هذا هو إلقاء الضوء على هذه النظریه واستخراج الرؤیه العالمیه ضمن الهیکل الرئیس من الأسالیب المتشکله. ومن أهم النتائج التی یمکن أن یشار إلیها أن الهیکل الرئیس للحقل المعرفی یعتمد على تشکل الحلقات الأربعه: حلقه التصور، وحلقه التعقل، وحلقه الإدراک وحلقه العلم. الرؤیه العالمیه للقرآن الکریم تدل على العلاقه الوثیقه والمتشابکه، وهی کون حلقه العقل کمصدر نهر یصب منه الإدراک وتنتهی هذه العملیه إلى بحر المعرفه الحقیقه والتامه التی تمثلها حلقه العلم.
بررسی نقش آفرینی فقه موجود در قوانین هنری
حوزههای تخصصی:
محور پژوهش در این مقاله، پی جویی و بررسی نقش «فقهِ موجود» در عرصه قانون گذاری هنر و باملاحظه مصادیق هنرها در حوزه حکومت، می باشد. نویسنده با طرح و تبیین «نقشِ فقه» در فرایند قانون گذاری در حقوق اسلامی و تعیین شاخص کیفی ارزیابی، تلاش کرده است با روش توصیفی تحلیلی؛ تصویر قابل قبولی از الگوی حضور و نقش آفرینی فقه در فرایند سیاست گذاری و قانون گذاری هنر، ارائه نماید. لذا موضوع از این حیث ماهیتی نوین دارد. روند حل مسئله با تکیه بر شاخص های کیفی تعیین شده، پیش رفته و در ادامه منطبق بر آن ها، نسبت فقه با قوانین موجود در رشته های مختلف هنری، مورد ارزیابی قرارگرفته و پاسخ نهایی ارائه شده است. اهمیت و ضرورت پاسخ به مسئله، گذشته از معرفت زایی اکنون آن، خود را در آینده پژوهی فقه هنر آشکار می سازد؛ به ویژه آن دسته که باهدف احصاء و تبیین آسیب های فقه موجود و همچنین بایسته های آن در نسبت با قوانین، نگاشته شده اند.
بررسی قرآنی هوش هیجانی براساس دیدگاه دانیل گلمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال سی ام دی ۱۴۰۰ شماره ۲۸۹
55-66
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر با رویکرد علمی / قرآنی به روش نظری، هوش هیجانی را از نگاه دانیل گلمن روان شناس آمریکایی و قرآن کریم بررسی کرده و برای غنای بیشتر بحث، نخست به معادل یابی هوش در قرآن و ادبیات عرب پرداخته؛ سپس به روش تطبیقی تحلیلی، مؤلفه هایی که گلمن برای هوش هیجانی مطرح کرده با استناد به آیات کریمه به صورت مفصل بررسی کرده است. نتیجه به دست آمده نشانگر آن است که نگاه قرآن در بیان مؤلفه ها، به سعادت دنیوی، اخروی، فردی و اجتماعی توأمان است؛ درحالی که گلمن به انسان نگاهی فردگرایانه دارد و نیز رویکرد قرآنی، ناظر به تمام ابعاد شخصیتی انسان به صورت جامع است و انسان را خلیفه خدا می داند؛ درحالی که در نگاه مادی گلمن، انسان موجودی دنیوی و لذت مدار است، و چون قرآن قرن ها قبل از آنکه علم روان شناسی شکل بگیرد با بیان مؤلفه های متعالی راه رستگاری را برای انسان ها ترسیم کرده، که این خود یکی از موارد اعجاز علمی قرآن است.
بررسی انتقادات حکیم خواجویی درباره نظریه وحدت وجود عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خردنامه صدرا دوره ۲۶ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۵)
55 - 68
حوزههای تخصصی:
«وحدت وجود» بعنوان اساس و بنیان عرفان نظری، در طول تاریخ تفکر اسلامی همواره محل بحثهای فراوانی میان اندیشمندان بوده است. ملااسماعیل خواجویی، از متفکران و متکلمان عصر صفویه و دوران بعد از ملاصدراست که به نقادی این نظریه پرداخته و آن را از جهات گوناگون بچالش کشیده است. خواجویی براساس تباین وجودی واجب الوجود با موجودات ممکن، وجود مطلق نبودن واجب الوجود، اقامه نشدن استدلال عقلانی در اثبات وحدت وجود و نارسایی استدلالهای برخی از عارفان و متصوفان در اثبات وحدت وجود، این نظریه را نامقبول و نادرست میداند. اما در پژوهش حاضر بیان شده که انتقادات خواجویی ناشی از مغالطه و خلط میان معانی مختلف اصطلاحات علوم فلسفه و کلام با عرفان نظری است؛ هر چند که در برخی موارد مانند اقامه نشدن استدلال عقلانی از سوی عارفان در اثبات وحدت وجود — انتقاد او صحیح بنظر میرسد.
بررسی تطبیقی سنت های به جامانده از ادیان و باورهای ابتدایی در مسئله مرگ، در میان تاتارهای مسلمان و مسیحی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
101-116
حوزههای تخصصی:
اهمیت مرگ و زندگی پس از آن سبب شده است تا اقوام مختلف با وجود پذیرش ادیان جدید، نسبت به تغییر در آیین های مرگ مقاومت كنند و همچنان در حفظ سنت های آبا و اجدادی خود بکوشند. ازاین رو آیین های مرگ نسبت به دیگر آیین های دینی تلفیقی ترند و تفاوت این آیین ها در میان اقوام مختلفِ پیرو یک دین، مشهود است. تاتارها، به عنوان یکی از اقوامی که چندین قرن در حصر امپراتوری روس بود ه اند، نمونه منحصربه فردی از حفظ سنت های به جامانده از ادیان و باورهای ابتدایی و تلفیق آن با دین جدید هستند. این مسئله، در هر دو شاخه مسلمان و مسیحی این قوم قابل پیگیری است. بررسی تطبیقی این سنت ها، به ما نشان خواهد داد كه تراکم آنها در میان تاتارهای مسیحی، بیش از تاتارهای مسلمان است. ریشه این مسئله را می توان در کمداشت آیین های مربوطه در دین مسیحیت، و در مقابل غنای احکام مربوط به مرگ، و آیین های پس از مرگ در دین اسلام جست. مقاله حاضر از روش تحلیلی تطبیقی در بررسی این آیین ها استفاده كرده است.
نحو قرآنی، دیدگاه ها و نقد(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
علم نحو از علوم نقش آفرین در تفسیر قرآن است. برخی از نحو پژوهان بر این باورند که علم نحو متعارف، از نظر محتوا و روش، از نحوی که در قرآن به کار رفته و نیز هدف مورد نظرش یعنی کاربست آن در فهم و تفسیر قرآن، منحرف شده است. ازاین رو از اصطلاح جدیدی با عنوان «النحو القرآنی» سخن گفته اند. در این مقاله دیدگاه ها درباره این اصطلاح و کارکردهای متمایز نحو قرآنی، ذیل عناوین «نحو علمی قرآنی»، «نحو تعلیمی قرآنی» و «نحو نص قرآنی» با روش تحلیلی توصیفی بررسی و نقد شده است. نتیجه این پژوهش نشان می دهد که اولاً بین قواعد نحوی به کاررفته در نحو جمله قرآنی و نحو نص قرآنی با قواعد علم نحو متعارف تفاوتی وجود ندارد؛ ثانیاً در تفسیر قرآن باید از نحو نص قرآنی استفاده کرد؛ یعنی در مقامِ تفسیر هر آیه ای باید قواعد نحوی به کاررفته در آن آیه بر اساس معنای آن آیه تعیین گردد تا از تطبیق و تحمیل قواعد نحو تعلیمی بر آیات جلوگیری شود.
کیفیت حیات پس از مرگ از دیدگاه صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال سی ام آذر۱۴۰۰ شماره ۲۸۸
55-61
حوزههای تخصصی:
براساس مبانی صدرالمتألهین انسان در قوس صعود حرکت ذاتی خود را از جمادی آغاز می کند و با طی مراحلی به حیات نطقی و قدسی می رسد. نفس بودن ان از زمانی آغاز می شود که جنین به تجرد ابتدایی و حس و حرکت ارادی رسیده و در عین تجرد از ماده، به تدبیر بدن می پردازد. در این نوشتار، به روش کتابخانه ای و شیوه توصیفی تحلیلی به این مسئله پرداخته شده که نفس هرچقدر هم که در تجرد و علم و عمل ارتقا پیدا کند، تدبیر نوعی بدن را رها نمی کند. ازاین رو، حتی بعد از مرگ بدنی برزخی و اخروی دارد؛ و کیفیت حیات اخروی، متناسب با ادراکات و نیات و ملکاتی که در دنیا کسب کرده، شکل می گیرد. به لحاظ علمی، اگر انسان در مرحله ادراکات حسی و خیالی و وهمی باقی مانده باشد، در عالم مثال محشور می شود؛ ولی اگر به ادراکات عقلی نیز نایل شده باشد، از عالم عقل هم بهره مند می گردد و به لحاظ عملی صورت او، متناسب با نوع ملکات، به یکی از صورت های ملکی، شیطانی، بهیمی یا سبعی خواهد شد.
The Scope of the Infallibility of Prophets According to the Imamiyah
حوزههای تخصصی:
One of the controversial issues is the infallibility of the prophets, which has long been a point of contention among Islamic scholars. Hence, each of the Islamic sects has a different opinion on this issue; However, all of them have absolutely accepted the principle of the infallibility of the prophets. Among the Islamic sects that accept the infallibility of the prophets and have a different view from the other is the Shiite Imamiyah. A small number of Imamis do not consider infallibility from error and mistake in ordinary affairs necessary for an infallible person and consider negligence and forgetfulness in these matters permissible; However, according to Imami scholars, the prophets are immune from all minor and major sins from childhood and even before puberty, and they are infallible in all matters. Accordingly, this article, with the aim of “knowing and getting acquainted with the famous opinion of Imami scholars”, deals with the scope and realm of the infallibility of the prophets and answers some doubts about this issue in order to clarify it according to the famous imami scholars, which in fact originates from Imams’ words, the Shiite Imams accept the infallibility of the prophets and do not accept any negligence or forgetfulness in any of the affairs and stages of their lifetime.
تحلیل گفتمان انتقادی اشعار احلام نصر بر اساس نظریه «لاکلا و موفه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۵
78 - 103
حوزههای تخصصی:
تحلیل گفتمان انتقادی با دخالت دادن عواملی همچون ایدئولوژی و قدرت، قابلیت زبان شناختی بهتری نسبت به سایر روش های تحلیل گفتمان در تفسیر متون دارد، همچنین نظریه «لاکلا و موفه» به سبب وارد کردن تحلیل گفتمان انتقادی به عالم سیاست و اجتماع برای شناخت و تبیین پدیده های اجتماعی و سیاسی مناسب است. هدف اصلی این پژوهش، تحلیل گفتمان انتقادی اشعار احلام نصر به عنوان شاعر داعش بر اساس مفاهیم نظریه «لاکلا و موفه» است که عبارت اند از: دال مرکزی، وقته ها، دال شناور، دال خالی، غیریت سازی، برجسته سازی و حاشیه رانی و استعاری سازی. اهمیت پژوهش حاضر، ضرورت شناخت اندیشه های مبلغان داعش برای مقابله با شیوه کنش آن ها در عرصه اجتماع است، به ویژه این که گروه های تکفیری در سالیان اخیر در منطقه غرب آسیا گسترش یافته و فصل جدیدی از مسائل امنیتی را رقم زده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که دال مرکزی این گفتمان، تشکیل خلافت اسلامی است و وقته های جهاد، هجرت، تسخیر دنیا و شریعت، حول آن مفصل بندی شده است. احلام نصر بر اساس دال خالی قرون اولیه اسلام، دال مرکزی تشکیل خلافت را مطرح کرده است. دال شناور در اشعار وی، مصداق خلفای دوازده گانه قریشی است که با به کاربردن لقب «الحسینی» برای «ابوبکر بغدادی» وی را از مدلول های آن معرفی می کند. دال مرکزی و وقته های گفتمان در این اشعار، برجسته شده، همچنین مفهوم امنیت در حکومت «بشار اسد» و نمادهای ناسیونالیستی از قبیل زبان و نژاد به حاشیه رانده شده است. احلام نصر با تشبیه «ابوبکر بغدادی» به حضرت «ابراهیم»(ع) و داعشیان به صحابه پیامبر(ص) و تداعی نبرد «قادسیه» و شکست ایرانیان، گفتمان اشعارش را استعاری سازی کرده است و بدین وسیله آینده ای درخشان و عاری از مشکلات فعلی را برای مردم مناطق تحت سلطه داعش ترسیم می کند. نتیجه این که روح سلفی گری و خصومت بر گفتمان داعش غلبه دارد که بازتاب آن در اشعار احلام نصر و عملکرد آن ها ملاحظه می شود.
امکان سنجی فسخ نکاح به علت برص زوج از دیدگاه فقه امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به لازم بودن عقد نکاح، فسخ آن نیاز به دلیل خاص دارد. یکی از مواردی که از اسباب فسخ نکاح شمرده شده است، وجود عیب می باشد. برص یا پیسی از جمله عیوب و بیماری های پوستی است که همواره در میان انسان ها وجود داشته و منجر به سفید شدن برخی اعضای بدن می شود. وجود این بیماری در زن، موجب ایجاد حق فسخ نکاح برای مرد می شود. مشهور علما براساس روایات و اصل معتقدند این بیماری از عیوب اختصاصی زن می باشد و وجود یا پدیدار شدن این بیماری در مرد، موجب ایجاد حق فسخ برای زن نمی شود؛ اما برخی از فقهای امامیه به استناد روایات، قیاس اولویت، قاعده لاضرر و لاحرج و تنقیح مناط، معتقدند برص از عیوب مشترک می باشد. در این مقاله، با روش تحلیلی توصیفی به امکان سنجی فسخ نکاح به علت برص زوج پرداخته شد و به اثبات رسید که باید میان ابتلای به برص پیش از عقد نکاح و پس از آن تفاوت گذاشت و در فرض نخست، صحیحه حلبی و قاعده لاضرر بر حق فسخ داشتن زن دلالت دارد و در فرض دوم، با توجه به روایت و اصل، زن حق فسخ ندارد.
روش شناسی کشف و فهم طرح کلی و نظام حرکت انبیاء در قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۰
151 - 166
حوزههای تخصصی:
هر حرکتی در جامعه بشری به خصوص در جهت هدایت جامعه نیازمند طرح و نظامی منسجم است؛ یعنی باید دارای مبداء و مقصد مشخص بوده و مراحل و گام ها و همچنین شیوه های حرکت، موانع حرکت، سرعت دهنده های این حرکت و مخاطبان این حرکت مشخص باشد؛ تا نه تنها قابل اعتماد و اتکا باشد؛ بلکه دچار تزلزل و اعوجاج نگردد؛ که با همین نگاه می توان برای حرکت هدایتی انبیاء الهی نیز طرحی کلی را جستجو نمود که منظور از آن طرح مشترک بین همه انبیاء(در هر عصری و با هر نقطه شروع و درجه موفقیتی برای آن پیامبر) است که وجود چنین طرحی موجب اعتماد به این حرکت متداوم در راستای هدایت بشر و پیاده سازی آن در عصر حاضر خواهد بود. معرفی چنین طرحی برای حرکت انبیاء نیز، نیازمند روشی برای شناخت مؤلفه های حرکت آنان است؛ که در این مقاله روش شناخت دو مؤلفه یعنی مبداء (بدترین وضعیت موجود) و مقصد (وضعیت مطلوب) و همچنین گام های حرکت پرداخته شده است که ایندو چهارچوب اصلی طرح را روشن می سازد. در همین راستا با دقت و دسته بندی آیات مرتبط می توان با روش هایی چون: صفات متضاد(همچون شرک و توحید، کفر و ایمان و ...) هدف خلقت (عبادت) و اهداف ارسال پیامبران (برپایی قسط) و توجه به دسته بندی های افراد در قرآن و همچنین صفات افراد به این مبدأ و مقصدها در حرکت انبیاء رسید؛ که با این نگاه حرکت انبیاء از شرک، کفر، ضلالت، فساد، بی عدالتی و مورد غضب الهی بودن به سوی توحید، ایمان، هدایت، صلاح، صراط مستقیم و محبوب الهی بودن و قسط و عدالت خواهد بود و برای شناخت گام های حرکت انبیاء می توان از دو روش بهره برد: در روش اول با دقت در صفات قرآن همچون بصیرت و هدایت می توان به حرکت عمومی از جهل به سمت بصیرت و حرکت از بصیرت به سمت هدایت خواصی چون: مؤمنان، نیکوکاران، متقین و اهل یقین رسید و در روش دوم با دقت در آیات 26 و 27 سوره حدید که درباره ارسال پیامبران است می توان سه گام حرکت انبیاء در برقراری قسط را: 1. ارائه بینات؛ 2. بیان موازین عقلی؛ 3. مبارزه مسلحانه دانست.
بررسی تطبیقی دیدگاه انتقادی شهید مطهری و هابرماس به پوزیتیویسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۹
103 - 130
حوزههای تخصصی:
پوزیتیویسم به عنوان نگرشی خاص به حوزه علم و معرفت، مورد انتقاد فلاسفه بسیاری قرار گرفته است. در این میان، نقدهای شهید مطهری و یورگن هابرماس به پوزیتیویسم، به عنوان فیلسوفانی با نگاه واقع گرایانه، در دوره خود مورد توجه دیگران واقع شده و رویکرد انتقادی به پوزیتیویسم در فلسفه، علوم انسانی و علوم اجتماعی را تقویت کرده است. در این پژوهش با روش تطبیقی، در سه دامنه معرفت شناختی، روش شناختی و ارزش شناختی، به ارزیابی خاستگاه، شیوه ها و لوازم نقدهای این دو متفکر نسبت به پوزیتیویسم پرداخته شده و این نتیجه به دست آمده است: از یک سو اتحاد نگاه رئالیستیِ هر دو متفکر به مسئله شناخت، اشتراکاتی را برای آن ها در مواضع انتقادی نسبت به پوزیتیویسم و لوازم و نتایج این نگاه به وجود آورده و از سوی دیگر، تفاوت در خاستگاه و شیوه دیدگاه انتقادی شان نسبت به پوزیتیویسم، موجب بروز اختلاف دیدگاه میان آن دو شده است. هرچند دیدگاه انتقادیِ هر دو فیلسوف، فاقد نقد پوزیتیویسم از لحاظ انسان شناختی است.
تحلیل زبان عرفانی روزبهان بر اساس الگوی گفتمان پویا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۴
۶۶-۳۵
حوزههای تخصصی:
از دلایل اهمیت روزبهان، بازتاب گسترده تجربه سلوک در آثار اوست. تحلیل زبان عرفانیِ ویژه او در تجربه صیرورت با استفاده از الگوی گفتمان پویا و فرایند تحولی کلام میسر است. این الگو نشان می دهد زبان عرفانی گفتمانی ایستا نیست. هدف این پژوهش تحلیل چگونگی پویایی تجربه عرفانی در بستر زبان است؛ بر این اساس «هویت های خودهمانی و خودغیری» و «شدن» سالک بررسی خواهد شد. با استفاده از مربع معناشناسی که بر اساس حرکت از یک مقوله متضاد با نفی خود به سوی متضادش تعریف می شود، بخش هایی از فرایند پویایی در کلام تفسیر می شود. چنین مطالعه ای آشکار می کند که در گفتمان عرفانی روزبهان، «هویت خودغیریِ» سالک عبارت از «فقر و فنا»ست. فنای «هویت خود همان» راه را بر سیر به سوی «هویت خودغیری» می گشاید؛ هویتی که به طور مداوم در حال بازسازی است، تا آنجا که در فرایندی استعلایی به هویت حق متصل می شود. در این فرایند رابطه «اتیک» سبب انفصال سوژه از «خود» می شود و تعامل پیوسته او با «فراخود» و در مرکز قرار دادن او، تداوم معنا را تضمین می کند. واژگانی همچون «فنا» و «فراموشی خود» از انفصال سوژه از خود حکایت می کند. همچنین واژگانی چون «یاد حق، دیدن به نور او»، «توحید قِدَمی، خورشید ذات ازلی» موجب تضمین تداوم معنا می شود. تحولی که موجب می شود کنشگر یا «من خردگرا» سیری را در خویشتن آغاز کند، آگاهی از آفات «داشتن» است؛ بنابراین او به هویت هایی که «واجد بودن» به او می بخشد، «نه» می گوید، سپس در سلوکی عرفانی به شوش گری ممتاز دگرگون می شود که هویت او با فقر و فنا تعریف می شود. افعال مؤثر «خواستن» در گفتمان عرفانی با طلب و «بایستن» که با رهنمودهای پیر برابر است، مقدمات تشکیل فاعل را فراهم می آورند. در نهایت آنچه سالک را به «فاعل توانشی» تبدیل می کند، فضل و رحمت حق تعالی است.
اقتصاد سیاسی توسعه و دموکراسی در ترکیه در دوران تورگوت اوزال (1983- 1993)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تجربه چرخش سیاسی و اقتصادی ترکیه در دوران زمامداری اوزال، برایندی از آزادسازی اقتصادی و سیاسی بود. برگرفته از این تحول، فهم نسبت توسعه اقتصادی و توسعه سیاسی در این دوره، پیشران درک تجربه ترکیه در سال های اخیر است. مطالعه چنین نسبتی با آغاز نخست وزیری اوزال در سال ۱۹۸۳ اهمیت بیشتری می یابد که توسعه اقتصادی به عنوان «معجزه ترکی» و توسعه سیاسی به عنوان «دموکراسی خواهی» ظهور یافت. روند توسعه ترکیه در شش دهه حکمرانی نظامیان و غیرنظامیان از زمان تکوین جمهوری در سال ۱۹۲۴ تا اوایل دهه 1980 به همراه رشد و توسعه به نسبت پایدار در دوران اوزال، نسبت میان توسعه اقتصادی و سیاسی در این زمان را دوچندان نیازمند تحلیل می کند. از این رو، این پرسش مطرح می شود که چه نسبتی بین رشد و توسعه اقتصادی و توسعه سیاسی ترکیه در سال های ۱۹۸۳ تا ۱۹۹۳ وجود دارد؟ ایده اصلی مقاله این است که عمل گرایی اقتصادی، سیاست درهای باز و استخدام سیاست خارجی توسعه گرا و اصلاح گرایی سیاسی و تشویق فرهنگ سیاسی مشارکتی، سبب اجرای آیین نوعثمانی گرای اوزالیستی و احیای موقعیت (فرا)منطقه ای ترکیه شد. بنابر یافته پژوهش، شکنندگی توسعه اقتصادی بدون توسعه سیاسی در جمهوری اول و دوم و ناپایداری توسعه سیاسی بدون توسعه اقتصادی نشان می دهد که تنها با برقراری توازن نسبی توسعه ای بین اقتصاد و سیاست، ترکیه شاهد رشد و ثبات پایدار در دوران اوزال بود.
بازشناسی معنای «تاویل» بر اساس آیه 7 سوره آل عمران با رویکرد تحلیلی بر نظرآیت الله جوادی آملی
حوزههای تخصصی:
مفسرین بسیاری از قرون نخستین نزول قرآن تا کنون معنای «تاویل» را مورد بررسی قرار داده اند. اما همچنان از دیرباز تاکنون به علت ابهام در معنای این کلمه، مورد مداقه مفسران قرار گرفته است. هدف از پژوهش حاضر، آن است که با گردآوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای و پردازش آن ها به روش توصیفی _تحلیلی، ابتدا مفهوم «تاویل» از دیدگاه آیت الله جوادی آملی را تبیین کند و سپس به نقد و بررسی آن بپردازد. نتایج حاصل از این نوشتار حاکی از آن است که: «تاویل» از دیدگاه آیت الله جوادی آملی مصادیق عینی و خارجی است که در قیامت ظهور پیدا می کند. «تاویل» ارتباط مستقیمی با «واو» در آیه 7 آل عمران و آیات(اعراف 187؛ نازعات/42) دارد. «انّما»ی حصر در این دو آیه مورد توجه مفسرانی که قائل به عطف «واو» هستند قرار نگرفته است. آیت الله جوادی آملی در سوره مبارکه آل عمران، «واو» را عاطفه می داند و بر این باور هستند که تاویل آیات را خداوند متعال و راسخان در علم می دانند و این دیدگاه با تعریف کلی«تاویل» سازگار نیست، چرا که تاویل متشابهات که قیامت و اوصاف آن را شامل می شود مفصل و معین آن را جز خداوند متعال کسی نمی داند. درواقع معنای «تاویل» باید به گونه ای باشد که «واو»؛ «قیامت و اوصاف آن»؛ «مصادیق عینی و خارجی»؛ «علم به متشابهات» را به صورت عقلی و جامع تحت پوشش قرار دهد.