مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
تواریخ محلی
حوزه های تخصصی:
تاریخ نویسی محلّی در عصر صفویه از مقوله هایی است که کمتر مورد پژوهش قرار گرفته است. شاید دیدگاه تندروانه ای که دوره صفویه را زمانه انحطاط دانش و ادبیات و تاریخ نگاری می پنداشته است در عدم توجه به این شاخه مهم از تاریخ نگاری مؤثر بوده و در چگونگی و چرایی آن ارزیابی های متفاوتی را رقم زده است. از اینرو، بازکاوی این مقوله میتواند در تصحیح و تعدیل این دیدگاهها راهگشا باشد.در این مقاله، علاوه بر بیان دیدگاه های گوناگون، جایگاه تاریخ نویسی محلّی در عصر صفویه، ویژگی ها و مؤلفه های آن، انگیزه های مؤلفان از نگارش این تواریخ بررسی شده و فهرستی از این دست تواریخ با تعیین حوزه جغرافیایی اثر ارائه شده است.اساس مقاله حاضر بر بنیاد این پرسشها سامان یافته است که آیا در دوره صفویه در تداوم سنّت تاریخ نویسی محلّی مورخان ایرانی در دورههای پیشین، این گونه تواریخ تألیف شده اند؟ یا خیر؟ آیا تاریخنویسی محلّی در عهد صفویه از رونق برخوردار بوده یا ضعف؟ و مؤلفه های این تواریخ و انگیزه های مؤلفان آنها چه بوده است؟ یافتههای پژوهش نشان میدهد که در عهد صفویه سنّت تاریخنویسی محلّی، هرچند نه پُررونق، تداوم داشته امّا سیاست تمرکزگرایی صفویه، نیاز به مشروعیتبخشی به حاکمیت سلسله، و برافتادن حکومتهای محلّی، تمایل به تاریخنویسی عمومی و سلسلهای را نسبت به تاریخ محلّی تقویت کرد.
بررسی تطبیقی مسائل اجتماعی در تواریخ محلی و سلسله ای عصر شاه عباس اول صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به رغم آگاهی های موجود در باب اجتماع عصر صفوی، که عمدتاً از سفرنامه ها و گزارش های اروپاییان معاصر حکومت صفوی فراهم آمده است، ممکن است بتوان در تواریخ محلی و سلسله ای نیز شواهدی از موضوعات اجتماعی یافت. به لحاظ تاریخ نگاری، در عصر شاه عباس، دو دسته از منابع - تواریخ محلی و سلسله ای - به نگارش درآمده اند. در پژوهش کنونی، گزیده ای از گزارش های اجتماعی مشترک در این تواریخ، بررسی تطبیقی شده است. رویکرد هر یک از مورخان به بحث طبقات اجتماعی، روابط شاه و حاکمان محلی با مردم، پیامدهای اجتماعی رویدادهای نظامی - همچون حملة ازبکان به شرق ایران- و یا بلاهای طبیعی - ازجمله قحطی، سیل و زلزله و عواقب اجتماعی آن- مسئلة توجه به خرافات و... ازجمله مسائلی است که در این مقاله ، به چگونگی بازتاب آن در تواریخ محلی و سلسله ای عصر شاه عباس اول توجه شده است.
نوع و میزان بازتاب پدیده های اجتماعی، در آثار یادشده و نیز تأثیر خاستگاه اجتماعی و جایگاه شغلی نویسندگان هر یک از آنها در نوع این بازتاب، مسئله اساسی این پژوهش حاضر است. مقاله بر آن است به این پرسش ها پاسخ دهد که هر یک از تواریخ یادشده در موضوعات اجتماعی مورد نظر، به چه نکاتی توجه داشته اند؟ این توجه به چه سبب و با چه ملاحظاتی بوده است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که میزان گزارش های اجتماعی مندرج در تواریخ محلّی بیش از تواریخ سلسله ای است و نوع آن گزارش ها نیز، با توجه به جایگاه شغلی مؤلفانشان، با هم متفاوت است.
ملاحظاتی در باب تصحیحات تاریخ بیهق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخ بیهق نوشته ابوالحسن علی بن زید بیهقی، از مهم ترین تواریخ محلی فارسی است که در نیمه دوم سده ششم نوشته شد. چاپ انتقادی این اثر نخستین بار در 1317ش، به کوشش احمد بهمنیار و بار دیگر در 1347ش به سعی کلیم الله حسینی منتشر گردید. به رغم مقدمه و تعلیقات ارزشمند مصححان، همچنان کاستی ها و ابهاماتی در هر دو چاپ وجود دارد که بعضاً از چشم پژوهشگران تاریخ و تاریخنگاری در ایران نیز پوشیده مانده است. مقاله پیش رو، کاستی های موجود را نشان داده و در رفع آن خواهد کوشید؛ همچنین می کوشد ابهامات موجود در تاریخ بیهق را بر طرف سازد. عدم اهتمام مؤلف به ارائه ویرایشی نهایی از کتاب، مسبب اصلی برخی از کاستی ها و خطاهای راه یافته در کتاب است.
سیر اجمالی تاریخنگاری محلی مکه و مدینه (با تأکید بر جایگاه نگارش های علمای مغرب اسلامی)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
میقات حج دوره ۲۹ بهار ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۵)
51 - 73
حوزه های تخصصی:
دو شهر مکه و مدینه، به علت تقدس و اهمیت معنوی آنان نزد مسلمانان، موضوع نگارش تواریخ محلی متعددی در طول دوران اسلامی بوده اند. در میان نگاشته های فراوان موجود در این زمینه، تواریخ محلی مهمی به قلم عالمان و نویسندگان مغربی الاصل نگاشته شده است. در نوشتار پیش رو، در آغاز سیری اجمالی از تاریخ نگاری محلی مکه و مدینه به دست داده شده و در ادامه، تواریخ محلی نگاشته شده به قلم علمای مغربی الاصل معرفی تفصیلی شده است. این بررسی، نقش و جایگاه دانشوران حوزه مغرب اسلامی را در خلق تواریخ محلی مهم و تأثیرگذار برای مکه و مدینه و به طور خاص کتاب های العِقد الثمینِ فاسی، به عنوان مهم ترین متن تراجم نگارانه برای مکه، شِفاء الغَرامِ فاسی، به عنوان اثر خِطط نگارانه مهمی برای مکه و کتاب نصیحه المشاورِ ابن فرحون، به عنوان متن تراجم نگارانه ارزشمندی برای مدینه نشان می دهد.
ملاحظاتی پیرامون تواریخ نایافته و تاریخنگاری محلی در خوارزم سده های 4 5ق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه میراث دوره ۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۱ شماره ۲ (پیاپی ۵۱)
171 - 181
به رغم افزایش مطالعات در زمینه تاریخ و تاریخ نگاری محلی در ایران در قرون وسطی، تواریخ نایافته همچنان مغفول مانده اند. مقاله حاضر به بررسی تواریخ محلی مفقود خوارزم و گونه آن ها در سده های 4 5 هجری اختصاص دارد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که ظهور تواریخ محلی در خوارزم با تأخیر نسبی در سده سوم هجری آغاز گردید و به زودی رشد کمی و کیفی را تجربه کرد. پیشگام نگارش تاریخ محلی برای خوارزم از اصحاب حدیث بودند و جایگاه خود را در تاریخ نگاری ولایت تا سده ششم هجری حفظ کردند. آثار اینان در مقوله تواریخ دینی و بر اساس ضوابط ویژه اهل حدیث تألیف شده بود. متعاقباً در سده پنجم هجری خوارزم شاهد ظهور تواریخ غیردینی (سیاسی) نیز شد. اگرچه در تألیف نخستین تاریخ از نوع اخیر، اثر ابوریحان بیرونی، ضوابط اخباریان تاریخ نگاری اسلامی رعایت نشده بود، اما به زودی نگارش این گونه تاریخ به مسیر سنتی تاریخ نگاری اسلامی یعنی رعایت ضوابط اخباریان بازگشت. به هر روی، در خوارزم نگارش هر دو گونه دینی و غیردینی تاریخ به موازات هم تا سده ششم هجری ادامه یافت.
پژوهشی در مصادر و منابع حاکم نیشابوری در «تاریخ نیشابور»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه میراث دوره ۱۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۶۹)
269 - 300
تاریخ نیشابور ، تألیف حاکم نیشابوری (د. 405ق)، یکی از کهن ترین و معتبرترین تواریخ محلّی در جهان اسلام است. این اثر که به جهت سترگی و اهمیتش، به حقّ آن را تاریخ خراسان خوانده اند، بسیار مفصّل بوده ولی امروز مفقود است. تاریخ نیشابور ، علاوه بر جنبه های سیاسی، جغرافیایی و سنّت های فرهنگی و اجتماعی خراسان بزرگ، متضمّن مکتوبات و اسنادی است که تا حدّ زیادی به بازنمایی وضعیت علمی نواحی خراسان کمک می کند. این کتاب به موضوعات متنوع و گسترده ای در قالب تراجمِ مفصّل پرداخته، که حاکی از بهره مندی مؤلف از طیف وسیعی از منابع حوزه های مختلف علمی است. مقاله پیش رو پژوهشی است در شناسایی منابع مکتوب و شفاهی تاریخ نیشابور ، اعم از جوامع حدیثی، تواریخ محلّی، کتب رجال، اخبار و حکایات، دواوین شاعران، متون صوفیّه و امثال این ها، که بر مبنای نقل های متون دیگر، و بخصوص تنها تلخیص بازمانده از تاریخ نیشابور ، اثر خلیفه نیشابوری، صورت گرفته است.
پیرنگ تاریخ اجتماعی شیعیان ایران در متون تواریخ محلیِ عصر صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پرداختن به طبقات اجتماعی در ادوار تاریخی، گشودگی به فهم وضعیت فعلی و برون رفت از انسدادهای اجتماعی حاضر را از ناحیه تدقیق در متون تاریخی فراهم می کند. پژوهش حاضر مطالعه تواریخ محلی را جهت استخراج معیارهای بازتاب طبقات اجتماعی در این متون و احصاء میدان های طبقات اجتماعی بررسی می کند. سؤال اصلی پژوهش آن است که معیارهای بازتاب طبقات اجتماعی در تاریخ اجتماعی تواریخ محلی، دایر بر کدام نوع از حجم، ترکیب و تبدیل پذیری سرمایه در میادین طبقات اجتماعی است؟ براین اساس فرضیه اصلی پژوهش آن است که ساختار طبقاتیِ مستتر در تاریخ اجتماعی عصر صفوی بر سلسله مراتب هرمیِ سرمایه دلالت می کند. این پ ژوهش با استفاده از کدگذاری سه مرحله ای داده بنیاد و با اتکاء بر ساختارگرایی تکوینیِ پیر بوردیو، در خصوص میدان های طبقات و سرمایه های چهارگانه آنها و به استناد پنج منبع تاریخ نگاری محلی اعم از احیاءالملوک، تاریخ گیلان، تاریخ گیلان و دیلمستان، شرفنامه و تاریخ خانی تدوین شده است. نتیجه پژوهش حاضر آن است که میدان حکمرانی یا دربار در تواریخ محلی بالاترین حجم، میزان ترکیب و میزان تبدیل پذیریِ سرمایه اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و نمادین را برای طبقات مستتر در آن بر داشته است. میدان تجارت و مالکیت در مرتبه دوم و میدان فرهنگ، شعر و هنر در مراتب بعدی قرار دارند. همچنین در پایین ترین مرتبه، میدان اجتماع است که کمترین حجم، میزان ترکیب و میزان تبدیل پذیریِ انواع سرمایه را برای طبقاتِ آن در بر داشته است. *(این مقاله، برگرفته از طرح پسادکتری در طرح تفاهم نامه ای صندوق حمایت از پژوهشگران و فناوران کشور (INSF) و دانشگاه اصفهان با عنوان «بازتاب تاریخ اجتماعی شیعیانِ امامیِ ایران در تواریخ محلی عصر صفویه» است.)