مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
محکم و متشابه
منبع:
معرفت ۱۳۸۶ شماره ۱۲۲
حوزه های تخصصی:
با نگاهِ دقیق به آیات قرآن کریم، به اصل وجود پیوند معنایی بین آیات قرآن، که مورد پذیرش اکثر پژوهشگران قرآنی نیز میباشد، پی میبریم. ظهور و بروز پیوند معنایی، بیشتر در شیوه «تفسیر قرآن به قرآن» و «تفسیر موضوعی» است. معیارهای اساسی پیوند معنایی بین آیات قرآن، عبارتند از: 1. پیوند واژگانی؛ 2. پیوند ساختاری؛ 3. پیوند موضوعی که خود شامل مواردی همچون: پیوند عموم و خصوص، پیوند مطلق و مقید، پیوند مجمل و مفصل، پیوند مبهم و مبین، پیوند حقیقت و مجاز، و پیوند ناسخ و منسوخ است. 4. پیوند محکم و متشابه، که برگرفته از خود قرآن است. 5. پیوند سیاقی.
مبانی قرآنی تفسیر قرآن به قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ۱۳۸۸ شماره ۱۳۶
حوزه های تخصصی:
تفسیر قرآن به قرآن به معنای استفاده حداکثری از آیات در فهم معنا و مراد آیات قرآن، همواره مورد پذیرش قرآنپژوهان بوده است؛ ولی به مبانی آن به صورت مستقل و مستدل، نپرداختهاند. حال آنکه یکی از مسائل سرنوشتساز درباره تفسیر قرآن به قرآن، تبیین زیرساختهای نظری آن است که از آن به «مبانی» یاد میشود. نوشتار حاضر به هدف شناسایی مبانی قرآنی تفسیر قرآن به قرآن سامان یافته و با نگرش نظری و استدلالی و به روش تبیینی به بررسی مبانی یادشده پرداخته است. از نظر قرآن کریم، آیاتِ آن نه تنها تناقض و اختلافی ندارد، بلکه دارای انسجام کامل، پیوسته، مصدِّق و مفسّر یکدیگرند. ساختار کلی آن بر اساس اصول متقن عقلایی شکل گرفته و زبانش در بیان مقاصد خود روشن و دلالتش مستقل است و در موارد متشابه نیز آیات محکم، مرجع فهم متشابهات قلمداد شده است. افزون بر آن، بین آیات هر سوره به ویژه آن دسته از آیات که پیوستگی صدوری دارند، ارتباط معنایی وثیق وجود دارد. به منظور دستیابی به روش صحیح تفسیر قرآن به قرآن، توجه به مبانی مرتبط با آن، امری اجتنابناپذیر است.
تأویل در قرآن
حوزه های تخصصی:
لفظ تأویل در قرآن 17 مرتبه در 15 آیه به معانی علت و غرض و بیان صُوَر اصلی، نتیجه و عاقبت امر، تعبیر خواب، حمل لفظ به معنای خلاف ظاهر و کشف غوامض و متشابهات قرآن به کار رفته است. با توجه به این آیات و با دقت نظر در موارد استعمال تأویل در هر یک، معلوم میشود که لفظ تأویل معانی مختلفی دارد، گرچه مآل و بازگشت همه آنها به یک حقیقت باشد.
از میان این وجوه آنچه مورد اختلاف است تأویل متشابهات است که در آیه 7 سوره آل عمران مطرح شده است و گروهی از مفسرین «واو» در «و الراسخون فی العلم» را استیناف و گروهی عطف فرض کردهاند که در نتیجه دسته اول علم به تأویل متشابهات قرآن را مختص خدای تعالی دانسته و دسته دوم راسخون در علم را نیز در دانستن آن شریک دانستهاند.
دکتر گرجی و علوم قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استاد ابوالقاسم گرجی، از اساتید شاخص دانشگاه تهران و از مجتهدان و فقهای معاصر ایران است و آثار ارزشمند ایشان پس از فقه و حقوق در زمینه علوم قرآنی است. چنانکه تصحیح تفسیر جوامع الجامع ایشان که مشحون از علوم قرآنی است، و همچنین دستخط های ارزشمند ایشان که در خاتمه رساله ملاکهای صحت تفسیر آمده است، نشانی از این مدعا است. در این نوشتار ضمن شرح حال مختصری از استاد و معرفی مهمترین کتابهای او برخی دیدگاههای ایشان در باب علوم قرآنی که شامل تعریف علوم قرآنی، تعریف تفسیر، تفسیر به رای، تفسیر قرآن به قرآن، تعریف محکم و متشابه، ارتباط قرآن با قواعد ادبیات عرب و نیز ارتباط علوم قرآنی و دانش اصول است تبیین شده است.
بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در تفسیرِ آیه هفتم آل عمران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در آیه هفتم آل عمران مراد از اتّباع در «یتبعون ما تشابه» پی جویی و جُستن متشابهات است، نه پیروی از متشابهات.تأویل در این آیه به معنای بیان مراد و معنای آیه متشابه به کار رفته است.محلِ وقف در «ولا یعلم تأویله الا الله و الراسخون فی العلم ..» «الله» نیست و «الراسخون فی العلم» عطفِ بر «الله» است.دلایلِ علامه طباطبایی(ره) بر عِدل بودنِ «والراسخون فی العلم یقولون ...» برای «و اما الذین فی قلوبم زیغ فیتون ما تشابه منه» پذیرفتنی نیست.برداشت علامه از کلام امام علی(ع) درباره راسخانِ در علم با ظاهرِ کلام حضرت، دلایل عقلی و مبنای نظری علامه در تأویل ناسازگار است.تعریفِ آغازینِ علامه برای محکم و متشابه مقبول، اما تعریف نهایی وی مورد اشکال است
اقسام حدیث از جنبه دلالت الفاظ در منابع فریقین
حوزه های تخصصی:
با تأمّل در روایات معصومان : و تصریحات دانشمندان اسلامى، مى توان حدیث را به گونه هاى: عام و خاص؛ مطلق و مقید؛ مجمل و مبین؛ ناسخ و منسوخ؛ محکم و متشابه؛ منطوق و مفهوم؛ نص، ظاهر و مووّل تقسیم کرد. از این میان، سه قسم عام و خاص، ناسخ و منسوخ و محکم و متشابه به احادیثى از معصومان: استناد دارند و سایر اقسام را محقّقان فریقین با تفحّص در انواع احادیث ارائه کرده اند. افزون بر اینها اقسام دیگرى نیز از احادیث مانند احادیث تقیه اى و روایاتى مشتمل بر معانى غیرحقیقى وجود دارند که جداکردن آنها از سایر روایات، از جنبه «دلالت» نیست؛ زیرا در برابر آنها احادیث صریح دیگرى وجود دارد که نشان مى دهد مراد معصومان: چیز
دیگرى غیر از ظاهر آنهاست و از این رو، ما آنها را در این تقسیم بندى ننهاده ایم.
سرچشمه های قرآنی اندیشه حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگر این سخن ویتگنشتاین را بپذیریم که زبان همان ذهن است و ذهن همان زبان، دیگر برای شناخت اندیشه هرکس و از جمله حافظ راهی جز تامل جدی بر آثار زبانی او نمی ماند. اما این، همه راه نیست بلکه پس از شناخت اندیشه، سرچشمه ها و آبشخورهای آن نیز باید شناسایی شود تا راز وجودی این معجزه زبانی و ادبی آشکار گردد. در این میان، توجه به تصریحات گوینده و صاحب سخن، در درجه اول از اهمیت قرار دارد. چرا که ما را به دور از لغزش ها و خودپنداری ها به سرمنزل مقصود می رساند. بدین منظور، در این نوشتار کوشیده ایم تا به معرفی نکاتی بپردازیم که اندیشه حافظ و مآلاً سرچشمه های اصلی ، خاصه ریشه های قرآنی آن را آشکار می کند. این نکات برگرفته از سخن حافظ ، بویژه تصریحات او بر مبنای گزارش قزوینی - غنی و نیز خانلری است ، البته با پرهیز از تاویلات شخصی و پیرایه های ناهمگون با متن و در واقع مطابق با اصول هرمنوتیک. امید که این مجموعه بتواند مفید و راهگشا باشد.
بررسی تطبیقی دیدگاه های علامه طباطبایی و آیت الله معرفت در خصوص «ناسخ و منسوخ» و «محکم و متشابه» قرآن
منبع:
مطالعات تطبیقی قرآن پژوهی سال اول بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱
107 - 127
حوزه های تخصصی:
از جمله شخصیت های بارز معاصر در حیطه قرآن پژوهی علامه طباطبایی و آیت الله معرفت می باشند، که آثار بر جای مانده از این دو عالم شیعی، پاسخگوی بسیاری از مسائل علوم قرآنی بوده است. از آنجا که علوم قرآنی دانشی متشکل از علوم مختلف است، این پژوهش در صدد مقایسه اندیشه و دیدگاه این دو عالم بزرگ در برخی از این علوم (ناسخ و منسوخ و محکم و متشابه) به روش توصیفی - تحلیلی و با ابزار کتابخانه ای است. با بررسی دیدگاه های این دو اندیشمند روشن می گردد که هر دو قائل به نسخ به معنای حقیقی آن در قرآن بوده اند. علاوه بر این آیت الله معرفت با طرح نسخ مشروط، یک قاعده کلی (هر ناسخ و منسوخی در گرو حالت ویژه و قید مصلحت است) به دست می آورد و با ارائه نسخ تمهیدی، بسیاری از مسائل قرآنی را تحلیل و تبیین می نماید. در باب محکم و متشابه نیز دیدگاه ها تقریبا یکسان است، به طوری که هر دو شخصیت معتقداند تشابه در آیات قرآن به معنای مطلق آن، که قابل درک و فهم نباشد، هرگز در قرآن راه ندارد. البته آیت الله معرفت در بیان و درک این مبحث نسبت به علامه طباطبایی از نوآوری بیشتری برخوردار است.
نگاه تطبیقی به تأثیر علوم قرآن در تفسیر صحیح از دیدگاه مفسران
منبع:
مطالعات تطبیقی قرآن پژوهی سال دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
123 - 148
حوزه های تخصصی:
از جمله علوم مهمی که در تفسیر صحیح قرآن جایگاه تعیین کننده ای دارد، علوم قرآن است که مقاله حاضر با هدف تأثیر گذاری این علوم به عنوان مقدمه فهم و تفسیر قرآن شکل گرفته است. این پژوهش بر آن است تا با نگاه تطبیقی به بررسی تأثیرات علوم قرآن به ویژه شاخه های مهم آن در تفسیر صحیح بپردازد و با بررسی حدود و میزان تأثیر دانش های قرآنی، زمینه آشنایی دانش هایی که نقش اساسی در تفسیر و فهم قرآن دارند را فراهم نماید. حاصل این مطالعه با توجه به بکارگیری فراوان شاخه های تأثیر گذار علوم قرآن در تفاسیر مفسران، به ضرورت توجه به این فروع در تفاسیر رهنمون گردید، به طوری که بدون در نظر گرفتن این علوم، فهم و تفسیر صحیح قرآن امکان پذیر نیست. علت چنین اهمیتی، آن است که این علوم تا حدود زیادی ابهامات موجود در آیات را بر طرف می کنند و در حقیقت مقدمه اصلی و ضروری برای فهم معانی اولیه الفاظ قرآن می باشند. بایستی این مهم را در نظر داشته باشیم که علوم قرآن نه تنها در شناخت بهتر و کامل تر از جایگاه و چیستیِ قرآن کریم بسیار مؤثر است، بلکه آشنایی مفسر با این علوم به منظور فهم صحیح مفاهیم آیات قرآن کریم ضروری است.
گرایش جریان نوگرایی دینی در تفسیر معنای محکم و متشابه قرآن به ضمیمه رساله متشابهات قرآن از اسدالله خرقانی
منبع:
آینه پژوهش سال ۲۲ آذر و دی ۱۳۹۰ شماره ۵ (پیاپی ۱۳۱)
44 - 59
حوزه های تخصصی:
یکی از بحث های جریان نوگرایی دینی در دوره اخیر، ب ث از معنا و مفهوم محکم و متشابه است که دیدگاه ها درباره آن مختلف و متعدد می باشد. نویسنده مقاله حاضر را با هدف توضیح ضرورت بازگشت به قرآن و اصالت بخشیدن به آن و راه های طی شده در این خصوص، به رشته تحریر درآورده است. در این راستا، نویسنده در مقاله خویش سعی دارد این مسئله را به منصه ظهور برساند که میان نوگرایی شماری از نظریه پردازان دینی و کلام جدید در دهه های بعد از مشروطه و ارائه تفسیری از محکم و متشابه، رابطه ویژه ای وجود دارد. بنابراین، ابتدا مروری اجمالی بر دیدگاه های مطرح شده در این زمینه دارد و در نهایت، رساله کوتاه اسدالله خاقانی درباره موضوع محکم و متشابه و محتوای آن را مورد مداقه قرار می دهد.
اصطلاح شناسی «وجوه و نظائر» در علوم قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با روش توصیفی تحلیلی، کاربرد واژه های «وجوه» و «نظائر» در کتاب های وجوه و نظائر پیگیری، سخنان زرکشی در تعریف «وجوه و نظائر» و نقد وی بر تعریف ابن جوزی بررسی و تعریف ابن جوزی تأیید شده است. همچنین برداشت نادرست برخی محققان از بیان زرکشی در تعریف نظائر روشن و نیز اقسامی که آیت الله معرفت برای وجوه و نظائر ذکر کرده اند، بررسی شده است. طبق تعریف ابن جوزی «نظائر» واژه های همسانی است که در قرآن در معانی گوناگون استعمال شده است؛ و وجوه، معانی آنهاست. زرکشی به غلط، هم وجوه و هم نظائر را وصف الفاظ می داند. آیت الله معرفت و برخی دیگر در برداشتی نادرست از کلام زرکشی، نظائر را به الفاظ مترادف معنا کرده اند. «وجوه و نظائر» و «محکم و متشابه» دو مبحث مستقل علوم قرآن هستند و خلط آنها به یکدیگر خطا و خروج از اصطلاح است. در وجوه و نظائر، کاربردهای مختلف یک کلمه در قرآن مد نظر است؛ ولی متشابه به معانی محتمل یک آیه معطوف می باشد. از اقسام چهارگانه ای که آیت الله معرفت برای وجوه و نظائر برشمرده، سه قسم هیچ ارتباطی به وجوه و نظائر ندارد و برخی مثال هایی که برای قسم دیگر ذکر کرده، مربوط به محکم و متشابه است.
بررسی نسبت دادن «سرقت جام مَلِک» توسط حضرت یوسف (ع) به برادرانش
حوزه های تخصصی:
موضوع این مقاله از متشابهات قرآنی است که جز با تمسک به مُحکمات حل نمیشود. محکماتی که در سه دسته عام، خاص و سیاق، به عنوان کلیدهایی هستند که میتوان با آنها به گنجینه فهم حدودی متشابهات دست یافت. حضرت یوسفG بر اساس محکمات عام نبوّت و ویژگیهای خاص خود، اهدافی والا از جمله تربیت و هدایت مردم را در نظر داشت. در همین راستا نقشه نگه داشتن برادر تنی نزد خود و نسبت دادن سرقت به سایر برادران با هدف متنبه کردن آنها به گناهشان بود تا به خود آمده و توبه کنند. این هدف از طریق سارق خواندن آنها در ملأ عام و شرمسار کردنشان میان کاروان ممکن میشد. ضمن آن که با این کار باعث میشد خواسته دیگر خود یعنی مهاجرت خانوادهاش به مصر میسر شود. به این نحو، شبهه کذب و افترا توسط پیامبر خدا حل میشود. چنانچه روایات تفسیری نیز مؤید این نظر هستند. اگرچه احتمالات تفسیری دیگری نیز برای این آیات ذکر شدهاست؛ از جمله: «موجه بودن گناه تهمت به خاطر هدف والا»، «انشائی بودن جمله اعلانی» یا «اعلان توسط مسئول امر» اما با توجه به محکمات و دلایل، آنها را بعید میدانیم.
تحلیل دیدگاه سید مرتضی(ره) پیرامون آگاهان به تاویل بر اساس آیه 7 سوره آل عمران با رویکرد ادبی و کلامی
حوزه های تخصصی:
آیه 7 سوره آل عمران که از آیات کلیدی به شمار می آید؛ قرآن را به محکم و متشابه تقسیم می کند و فهم متشابهات بر همگان آشکار نیست مگر کسانی که «تاویل» آن را می دانند. مفسرین بسیاری از قرون نخستین نزول قرآن تا کنون معنای «تاویل» را مورد بررسی قرار داده اند. ضروری است که در تحلیل و بررسی هر تفسیری ابتدا مباحث ادبی آن، مورد توجه قرار گیرد و هدف از پژوهش حاضر، آن است که با گردآوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای و پردازش آن ها با روش توصیفی _تحلیلی، ابتدا مفهوم «تاویل» از دیدگاه سید مرتضی را تبیین کند و سپس به تحلیل و بررسی آیه فوق با رویکرد ادبی و کلامی از منظر وی بپردازد. نتایج حاصل از این نوشتار حاکی از آن است که: «تاویل» از دیدگاه سید مرتضی(ره) معنایی خلاف ظاهر آیه می باشد و تبیین مفهوم «تاویل» ارتباط مستقیمی با نقش «واو»، «الا» و ضمیر«ه» در جمله«وَ ما یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلاَّ اللَّهُ» دارد. سید مرتضی(ره) دیدگاه سومی که ارائه می کند، با توجه به اعتقادات کلامی که دارد با نظر نهایی ایشان سازگار تر است و در نتیجه از نظر او «واو» در آیه استیناف است نه عاطفه و تاویل متشابهات که قیامت و اوصاف آن را شامل می شود مفصل و معین آن را جز خداوند متعال کسی نمی داند.
بررسی دیدگاه محمد شحرور در تفسیر نواندیشانه او(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۷
۲۲۹-۲۵۰
حوزه های تخصصی:
محمد شحرور نواندیش معاصری است که با ارائه نظریات خاص و غیر متعارف درباره قرآن و تفسیر آن، با شکستن اصطلاحات سنتّی و با هدف سازگاری دین و تجدّد به نظریه پردازی و تفسیر نواندیشانه از قرآن دست یازیده است. وی با تکیه بر قواعدِ عدم ترادف واژگان قرآن، عطف نسق و قاعده تعریف و تنکیر؛ تعاریف جدیدی در تفسیر اصطلاحات «الکتاب»، «رسالت» و «نبوت»، «أُمُّ الکتاب»، «القرآن»، «السّبع المثانی» و «تفصیل الکتاب» ارائه می دهد. در دیدگاه سنتّی آیات به محکم و متشابه تقسیم می شود، ولی شحرور قسم سومی را با عنوان «نه محکم و نه متشابه» به این تقسیم بندی می افزاید که تأثیر مستقیمی در تفسیر قرآن دارد. در بیان وجه تمایز دیدگاه تفسیر نواندیشانه شحرور با دیدگاه سنتی، دو تفاوت مبنایی وجود دارد: یکی اینکه مبنای شحرور در تفکیک و تقسیم سه گانه آیات؛ بر پایه موضوع و محتوای آیات است، درحالی که مبنای نگاه سنّتی، «وضوح یا ابهام در دلالت آیات» است. دوم اینکه شحرور آیات متشابه را به دو دسته «السّبع المثانی» و «القرآن» با تعریفی خاص تقسیم می کند، ولی در دیدگاه سنتی به سه دسته؛ متشابه از جهت لفظ، متشابه از جهت معنا و متشابه از هر دو جهت تقسیم می شود.
بازشناسی معنای «تاویل» بر اساس آیه 7 سوره آل عمران با رویکرد تحلیلی بر نظرآیت الله جوادی آملی
حوزه های تخصصی:
مفسرین بسیاری از قرون نخستین نزول قرآن تا کنون معنای «تاویل» را مورد بررسی قرار داده اند. اما همچنان از دیرباز تاکنون به علت ابهام در معنای این کلمه، مورد مداقه مفسران قرار گرفته است. هدف از پژوهش حاضر، آن است که با گردآوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای و پردازش آن ها به روش توصیفی _تحلیلی، ابتدا مفهوم «تاویل» از دیدگاه آیت الله جوادی آملی را تبیین کند و سپس به نقد و بررسی آن بپردازد. نتایج حاصل از این نوشتار حاکی از آن است که: «تاویل» از دیدگاه آیت الله جوادی آملی مصادیق عینی و خارجی است که در قیامت ظهور پیدا می کند. «تاویل» ارتباط مستقیمی با «واو» در آیه 7 آل عمران و آیات(اعراف 187؛ نازعات/42) دارد. «انّما»ی حصر در این دو آیه مورد توجه مفسرانی که قائل به عطف «واو» هستند قرار نگرفته است. آیت الله جوادی آملی در سوره مبارکه آل عمران، «واو» را عاطفه می داند و بر این باور هستند که تاویل آیات را خداوند متعال و راسخان در علم می دانند و این دیدگاه با تعریف کلی«تاویل» سازگار نیست، چرا که تاویل متشابهات که قیامت و اوصاف آن را شامل می شود مفصل و معین آن را جز خداوند متعال کسی نمی داند. درواقع معنای «تاویل» باید به گونه ای باشد که «واو»؛ «قیامت و اوصاف آن»؛ «مصادیق عینی و خارجی»؛ «علم به متشابهات» را به صورت عقلی و جامع تحت پوشش قرار دهد.
مقایسه تفسیر آیات 5 طه و 22 و 23 قیامت با تأکید بر روش شناسی فهم متشابهات از منظر قاضی عبدالجبار و ابن شهرآشوب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۹
۱۵۰-۱۳۱
حوزه های تخصصی:
معروف ترین آثار قدما در زمینه متشابهات کتاب «متشابه القرآن» عبد الجبار و «متشابه القرآن و مختلفه» ابن شهرآشوب مازندرانی است. تعاریف آنان از محکم و متشابه مشترک بوده و بر لزوم پی بردن به مقصود آیات متشابه، به کمک دیگر ادله و رجوع به محکمات استوار است.در مبانی تفسیری عبدالجبار معتزلی، عقل، مقدم بر نقل است، اما در دیدگاه ابن شهرآشوب، عقل و نقل مکمل یکدیگرند. هر دو مفسر، در آیات 22 و 23 قیامت، «نظر» را به معنای انتظار دانسته اند. البته عبدالجبار در آیه 5 طه «استواء» را به معنای استیلاء و اقتدار گرفته اما ابن شهرآشوب با استناد به روایتی از امام صادق× به معنای نسبت یکسان با همه چیز می داند. از این رو عبدالجبار غالباً با محوریت عقل و بی اعتنایی به روایات، اما ابن شهرآشوب، با بهره گیری از گفتمان کلامی اهل بیت^ به تأویل آیات صفات خبری خداوند پرداخته اند.
بررسی و تحلیل حجیت ظواهر با رویکرد فصاحت قرآنی
با نگرش کلی بر کتاب قرآن در می یابیم که با متنی تاویل پذیز روبرو هستیم . باتوجه به این مسئله فهم آن ممکن است برای همه انسان ها به یک شکل نباشد در همین راستا در قرآن آیات بسیاری نیز وجود دارند که فهم آن ممکن میباشد از این آیات به آیات محکمات تعبیر می کنند. با گذشت تقریبا چهارده قرن افراد متعددی نظریات متفاوتی در مورد قابل فهم بودن تمام آیات برای مردم ارائه داده اند اما باید توجه داشت تنها کسانی میتوانند قرآن را بدرستی متوجه شوند که آشنایی کامل با معارف الهی و زبان این کتاب آسمانی داشته باشند. مسئله قابل تامل در موضوع حجیت داشتن یا نداشتن ظواهرآیات قرآن که بسیاری از اختلاف نظر هارا بوجود آورده است ،توجه به فصیح و بلیغ بودن متن این کتاب میباشد لذا در مقاله پیش رو به این مهم پرداخته می گردد و مسئله فصاحت و بلاغت را با تکیه بر دلایل عقلی و نقلی توضیح و مورد بررسی قرار خواهیم داد.
بررسی تأثیرپذیری ابن رشد از غزالی در مسئله تأویل نصوص دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
متفکران اسلامی در باب فهم آیات متشابه و مسئله ظاهر و باطن داشتن آیات به یکسان نمی اندیشند و گاهی اختلافات مبنایی میانشان وجود دارد. غزالی و ابن رشد از موافقان بهره گیری از روش تأویل در فهم آیات متشابه بودند و راه گریز از چالش و تعارض ظاهر و باطن را استفاده از رهیافت تأویل می دانستند. ابن رشد در مخالفت با غزالی شهره بود و کتاب تهافت التهافت را در نقد تهافت الفلاسفه غزالی نگاشت. با وجود نقدهایی که به او در این کتاب و دیگر آثارش صورت می دهد، در پاره ای از موارد و به ویژه در مسئله تأویل از غزالی تأثیر می پذیرد. غزالی دو گونه مواجهه در دو دوره فکری با مسئله تأویل دارد. این مواجهه در هر دو دوره کاملاً روشمند است و همین امر سبب الگوبرداری از روش ارائه شده او در مسئله تأویل شد. از این الگو در فهم متن ابن رشد بهره فراوانی برده است. براساس یافته های تحقیق، ابن رشد هم در ماهیت شناسی تأویل و هم در تعلیل و ضرورت اقبال به آن و هم در ابزار روی آوری به تأویل از غزالی متأثر بود؛ اگرچه اختلاف نظرهایی نیز در هریک از موارد با او دارد. در پژوهش حاضر، به روش توصیفی تحلیلی وجوه تأثیرپذیری ابن رشد از غزالی در مسئله تأویل نشان داده شده است.
رویارویی یوسف (ع) با زلیخا و زنان مصر: پیش نهاد روشی برای تحلیل آیات متشابه قرآن
حوزه های تخصصی:
یکی از راه کارهای مؤثر در رفع ابهام ظاهری آیات، راه بُردِ قرآنی ارجاع متشابهات به محکمات است. با درنظر گرفتن این راه برد در آیات مختلف قرآن و بخصوص متشابهات سیره انبیاء (ع) می توان آیاتی را دریافت که در ظاهر مفهومی واضح و آشکار از آن ها استنباط نمی شود. ازجمله این آیات می توان داستان قرآنی یوسف (ع) را مثال آورد که در برخی آیات متشابهات آن هم ابهاماتی دیده می شود. برداشت های تفسیری متنوع و احیاناً متناقض و در برخی موارد منافی ساحت انبیاء (ع) حکایت از وجود همین ابهام ها دارد. بخشی از این ابهام ها را می توان در حکایت مراوده زلیخا با یوسف (ع) دید. از این جمله است جایی که گفته می شود «وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَهَمَّ بِها» و سؤال پیش می آید که یوسف (ع) به چه کاری اهتمام کرده است؛ نیز، آن جا که از قول یوسف (ع) درباره تمایل به زنان مصری نقل می شود که «إِلَّا تَصْرِفْ عَنِّی کیدَهُنَّ أَصْبُ إِلَیهِن» جای پرسش دارد تمایل یوسف (ع) دقیقاً به چه بوده است. به همین ترتیب عبارات دیگری در اجزاء دیگر داستان سؤال برانگیز اند و مفسران برپایه مبانی کلامی خود پاسخ های مختلف به آن ها داده اند. در این مطالعه بنا ست با اتکاء به راه برد یادشده به بررسی و نقد و ارزیابی آراء مختلف تفسیری بپردازیم. به این منظور، برپایه راهبرد ارجاع متشابهات به محکمات و برپایه پذیرش تفکیک محکمات قرآنی در سیره انبیاء (ع) به سه دسته محکمات عام، خاص و اخص خواهیم کوشید به برداشتی واقعی تر و نزدیک تر به مراد قرآن دست یابیم.
تحلیل متشابهات سیره حضرت موسی در ماجرای ضرب هارون (علیهما السلام)
منبع:
تفسیرپژوهی سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۹
273 - 313
حوزه های تخصصی:
قصص قرآن کریم در کنار عبرت های فراوان برای اهل ایمان، دارای متشابهاتی است که به راحتی برای مخاطبان قابل فهم نیست. در این میان از جمله مسائل مهم در مجموعه معارف اسلامی، مسئله عصمت انبیاء (علیهم السلام) است که در تحلیل سیره ایشان نباید از نظر دور داشت. سیره انبیاء عظام الهی در قرآن کریم در برخی موارد دچار پیچیدگی ها و تشابهاتی است که رفتار ایشان را دچار غموض و ابهام ساخته و در نظر برخی اندیشمندان، منافی با عصمت ایشان قلمداد شده است. سیره حضرت موسی (علیه السّلام) نیز در مواردی از جمله داستان ضرب حضرت هارون (علیه السّلام) و رفتار خشن با ایشان که در دو موضع از قرآن کریم به این مسئله اشاره گشته، باعث شده تا تحلیل های گوناگون و متباین و گاه مغایر با عصمت ایشان مطرح گردد. ماجرای ضرب هارون (علیه السّلام) پس از جریان انحراف بنی اسرائیل از آئین یکتاپرستی و روی آوردن آنان به گوساله پرستی رخ داده است و مفسران در طول تاریخ آن را رفتاری از روی غضب، حزن، حرکتی جهت تأدیب یا گناه صغیره (معاذ الله) برشمرده و یا بدون دلیل، آیات مربوطه را بر خلاف معنای ظاهر حمل نموده اند. اما با توجه به سیاق این دو دسته از آیات و مبنای عصمت انبیای الهی، برآیند صحیح تر آن است که ضرب در معنای حقیقی خویش به کار رفته و با توجه به جایگاه هر دو پیامبر در این خصوص و اهمیت مسئله انحراف بنی اسرائیل، این رفتار باعث تذکر و تنبّه آنان گردیده و خضوع قلبی آنان را برای پذیرش و اجرای حکم ارتداد ناشی از گوساله پرستی فراهم آورده است.