مطالب مرتبط با کلیدواژه

مربع معناشناسی


۱.

فرآیند معناسازی در مثنوی سلامان و ابسال جامی بر اساس الگوهای نشانه- معناشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سطوح روایت مثنوی سلامان و ابسال جامی الگوی کنش گران مربع معناشناسی مربع حقیقت نمایی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری معنی شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی میان رشته ای ها نشانه شناسی
تعداد بازدید : ۱۲۹۸ تعداد دانلود : ۱۰۵۵
نشانه- معناشناسی، رویکردی نوین در تجزیه و تحلیل متن و نظام های گفتمانی است. این رویکرد در نقد ادبی، به ارائة الگوهای متعددی منجر شده است که چگونگی کارکرد، تولید و دریافت معنا از متن را مورد تبیین قرار می دهد. این الگوهای برآمده از منطق متن تلاش می کنند هرگونه امکان خوانش متکثّرِ خارج از نظام ارزش گذاری اثر ادبی را تا جای ممکن کاهش دهند. از این رو این مقاله، مثنوی سلامان و ابسال جامی را که از جمله متون عرفانی و دارای بیان رمزی و قابلیت تأویل پذیری است، برای بررسی مورد توجه قرار داده، تلاش می کند ضمن معرفی چگونگی عملکرد الگوهای نشانه- معناشناسی، چرایی بهره مندی شاعر از هر دو فرآیند ممکن معناسازی در این متن را تبیین نماید؛ فرآیندی که به صورت رفت وبرگشتی در الگوی مربع معناشناسی تجلی می یابد. مقاله حاضر با بهره گیری از الگوهای نشانه- معناشناسی در بررسی تحلیلی مثنوی سلامان و ابسال جامی، این فرض را مطرح می کند که بهره گیری از هر دو فرآیند معناساز در این متن، اشاره به مفهوم «بازگشت» دارد و جامی تلاش می کند این مفهوم را از طریق رمز و بیان رمزی در قصة «سلامان و ابسال» ارائه نماید.
۲.

تحلیل زبان عرفانی روزبهان بر اساس الگوی گفتمان پویا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زبان عرفانی روزبهان گفتمان پویا هویت صیرورت مربع معناشناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۲ تعداد دانلود : ۱۷۶
از دلایل اهمیت روزبهان، بازتاب گسترده تجربه سلوک در آثار اوست. تحلیل زبان عرفانیِ ویژه او در تجربه صیرورت با استفاده از الگوی گفتمان پویا و فرایند تحولی کلام میسر است. این الگو نشان می دهد زبان عرفانی گفتمانی ایستا نیست. هدف این پژوهش تحلیل چگونگی پویایی تجربه عرفانی در بستر زبان است؛ بر این اساس «هویت های خودهمانی و خودغیری» و «شدن» سالک بررسی خواهد شد. با استفاده از مربع معناشناسی که بر اساس حرکت از یک مقوله متضاد با نفی خود به سوی متضادش تعریف می شود، بخش هایی از فرایند پویایی در کلام تفسیر می شود. چنین مطالعه ای آشکار می کند که در گفتمان عرفانی روزبهان، «هویت خودغیریِ» سالک عبارت از «فقر و فنا»ست. فنای «هویت خود همان» راه را بر سیر به سوی «هویت خودغیری» می گشاید؛ هویتی که به طور مداوم در حال بازسازی است، تا آنجا که در فرایندی استعلایی به هویت حق متصل می شود. در این فرایند رابطه «اتیک» سبب انفصال سوژه از «خود» می شود و تعامل پیوسته او با «فراخود» و در مرکز قرار دادن او، تداوم معنا را تضمین می کند. واژگانی همچون «فنا» و «فراموشی خود» از انفصال سوژه از خود حکایت می کند. همچنین واژگانی چون «یاد حق، دیدن به نور او»، «توحید قِدَمی، خورشید ذات ازلی» موجب تضمین تداوم معنا می شود. تحولی که موجب می شود کنشگر یا «من خردگرا» سیری را در خویشتن آغاز کند، آگاهی از آفات «داشتن» است؛ بنابراین او به هویت هایی که «واجد بودن» به او می بخشد، «نه» می گوید، سپس در سلوکی عرفانی به شوش گری ممتاز دگرگون می شود که هویت او با فقر و فنا تعریف می شود. افعال مؤثر «خواستن» در گفتمان عرفانی با طلب و «بایستن» که با رهنمودهای پیر برابر است، مقدمات تشکیل فاعل را فراهم می آورند. در نهایت آنچه سالک را به «فاعل توانشی» تبدیل می کند، فضل و رحمت حق تعالی است.