مقالات
حوزه های تخصصی:
جهان آفرینش و طبیعت براساس قواعد و قوانین (نوامیس یا سنن الهی) خلق شده و نظام خلقت بر آنها استوار است. مشیت و تقدیر الهی بر این قرار گرفته که تمام اجزاء و اعضای جهان هستی، با یکدیگر و با مجموعه جهان خلقت، در ارتباطی و تعاملی دوسویه باشند. انسان نیز بعنوان عضوی از این جهان، هم میتواند بر آن اثر بگذارد و هم میتواند از آن تأثیر بپذیرد. این تأثیر و تأثر بر اساس قانون (ناموس) و قاعده» اصلی این جهان، یعنی تساوق «وجود» و «خیر» مقدر شده است؛ آنجا که خیر هست، وجود نیز هست (و برعکس) و آنجا که خیر نباشد، «شر»، یعنی لاوجود و عدم است (و برعکس.) یگانه راه رسیدن انسان به سعادت حقیقی، هماهنگی و همراهی با نظام طبیعت و قواعد حاکم بر آن است؛ سنت الهی یا قانون و ناموس طبیعت بگونه یی است که انحراف از آن، شر، بلا، ضرر، آفت، بیماری و ... را در پی خواهد داشت. جهان (انسان کبیر) در برابر اعمال خوب و بد انسان (عالم صغیر) واکنش نشان میدهد؛ «گناه» که همان تمرد از فرامین الهی یا انحراف از قواعد تکوین و طبیعت است، موجب شقاوت و بدبختی انسان خواهد بود و عذاب و کیفر الهی را در پی خواهد داشت. در اینجاست که اسماء و صفات جلالیّه» خداوند، ظهور و تجلی می یابد.
بررسی و نقد دیدگاه حائری یزدی درباره کاربرد معنای صدرایی «امکان» در تبیین برهان صدیقین سینوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«برهان صدیقین»، برهانی است که در آن بدون نیاز به واسطه، ذات واجب الوجود اثبات میشود. این عنوان را نخستین بار ابن سینا برای تقریر جدیدِ برهانی که پیشتر فارابی اقامه کرده بود، برگزید. برهان صدیقین بهترین و موجزترین برهان فلسفی و عقلی برای اثبات وجود خداست. در این برهان از خود «وجود» به «واجب الوجود» استدلال میشود، بگونه یی که هیچیک از افعال الهی از قبیل حرکت، حدوث و ... حد وسط قرار نمیگیرند. حائری یزدی براساس تبیین معنای «امکان» در فلسفه» مشاء و حکمت متعالیه، برای رفع اشکالات مطرح شده درباره این برهان تلاش نموده و با توجه به تحلیل دقیق معنای امکان، معتقد است از طریق آن میتوان واجب الوجود را اثبات کرد؛ بهمین دلیل تمسک به محال بودن دور و تسلسل ضرورتی ندارد. مقاله» حاضر با روش تحلیلی تطبیقی و با توجه به معیارهای معتبر نزد ملاصدرا در صدق برهان صدیقین، به تحلیل و بررسی تقریر حائری یزدی پرداخته و نشان داده که دیدگاه او خالی از اشکال نیست.
تبیین تفاوتهای جسم عنصری و جسم مثالی از دیدگاه صدرالمتألهین (بررسی انتقادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از تقسیماتی که در منابع و آثار فلسفی درباره حقیقت جسم بیان شده، تقسیم آن به جسم مثالی و جسم عنصری است. در اصلِ وجود این تقسیم میان حکمای متأخر اختلاف نظری نیست اما تفاوتهایی برای جسم عنصری و مثالی ذکر کرده اند که برخی از این تفاوتها، مبتنی بر همان مبانی اخذشده در بحث مجرد و مادی است. حکما در تبیین مجرد و مادی، همه به یک شکل عمل نکرده و هر یک تعریفی متفاوت ارائه داده اند. یکی از مسائلی که در بحث تفاوتهای جسم عنصری و مثالی حائز اهمیت است، مسئله وجود قوه است. علاوه بر این، تفاوتهای دیگری نیز میان جسم مثالی و جسم عنصری بیان شده که نمیتوان آنها را تماماً مبتنی بر بحث مجرد و مادی دانست. صدرالمتألهین در آثار خود مفصلاً به بررسی این مسئله فلسفی پرداخته و پانزده تفاوت را برای این دو حقیقت بیان کرده است. بررسی این تفاوتها، فهم بهتری از حقیقت جسم عنصری و جسم مثالی را برای ما در پی خواهد داشت. پژوهش حاضر نشان میدهد که برخی از این تفاوتها صحیح، برخی نادرست و برخی دیگر نیز دارای تفصیل هستند.
واقع انگاری فضای مجازی (تحلیلی فلسفی از واقعیت مجازی با تأکید بر مبانی حکمت متعالیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«فضای مجازی» را بلحاظ هستی شناختی باید ساحتی از واقعیت اصیل و منشأ اثر دانست که با رشد فراگیر خود، تأثیراتی عمیق بر شئون زندگی انسان مدرن گذاشته است. پرداختن به ابعاد وجودشناختیِ این ساحت از واقعیت، از چند وجه اهمیت دارد؛ هم از این حیث که بخش مهمی از حیات انسان و جهان امروز، متشکل از مظاهر متنوع فضای مجازی است و هم بدان لحاظ که حضور این پدیده، زوایای مختلف اندیشه و رفتار آدمی را تحت تأثیر قرار داده و شیوه نوینی از زندگی را برای انسان معاصر و نسل بعدی او رقم زده است. نوشتار حاضر، ضمن بررسی وجود شناختی و ارائه تحلیل متافیزیکی از فضای مجازی، با تکیه بر اثربخشی آن بر سرشت و سرنوشت انسان، به اثبات عقلانی این مدعا پرداخته که «فضای مجازی، امری واقعی و برخوردار از عینیت و واقعیت است». سپس به اقتضای قاعده» منطقی «تُعرَف الاشیاء بِأثمارِها»، با تبیین و تأکید بر آثار و لوازم عینی فضای مجازی، زوایایی از ماهیت این واقعیت مرموز و پیچیده را بکمک مبانی صدرایی، نمایان ساخته است. «واقع انگاری فضای مجازی»، میتواند این اندیشه را به ذهن متبادر نماید که واقعیت مجازی با نحوه یی از وجود که در فلسفه» اسلامی با عنوان «عالم مثال» یا «عالم صوَر مقداری» مطرح شده مماثلت و مشابهت دارد، زیرا صرفنظر از تفاوت و تباین این دو پدیده، بنیاد واقعیت مجازی نیز بر اعداد و صورتهای مقداری استوار است و در این ساحت از هستی همچون عالم مثال خبری از حضور ماده نیست، هرچند آثار و لوازم وجودی ماده در آن یافت میشود. کمترین دستاورد فلسفی تتبع در واقعیت مجازی اینست که با نمایاندن ساحتی از هستی مشتمل بر صورتهای غیرمادی و لطیف انسان معاصر را مستعد ادراک و تجربه «حقایق مجرد» و آماده پذیرش امور قدسی، انتزاعی و غیرملموس میکند.
بررسی انتقادات حکیم خواجویی درباره نظریه وحدت وجود عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«وحدت وجود» بعنوان اساس و بنیان عرفان نظری، در طول تاریخ تفکر اسلامی همواره محل بحثهای فراوانی میان اندیشمندان بوده است. ملااسماعیل خواجویی، از متفکران و متکلمان عصر صفویه و دوران بعد از ملاصدراست که به نقادی این نظریه پرداخته و آن را از جهات گوناگون بچالش کشیده است. خواجویی براساس تباین وجودی واجب الوجود با موجودات ممکن، وجود مطلق نبودن واجب الوجود، اقامه نشدن استدلال عقلانی در اثبات وحدت وجود و نارسایی استدلالهای برخی از عارفان و متصوفان در اثبات وحدت وجود، این نظریه را نامقبول و نادرست میداند. اما در پژوهش حاضر بیان شده که انتقادات خواجویی ناشی از مغالطه و خلط میان معانی مختلف اصطلاحات علوم فلسفه و کلام با عرفان نظری است؛ هر چند که در برخی موارد مانند اقامه نشدن استدلال عقلانی از سوی عارفان در اثبات وحدت وجود — انتقاد او صحیح بنظر میرسد.
عقل مستمع (مظهر) و عقل منبع (مصدر) از دیدگاه استاد جوادی آملی (با ملاحظاتی از استاد مصباح یزدی بر آن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحث از ادراک عقلی و نحوه تعقل، از مباحث مهم معرفت شناسی است. فلاسفه اسلامی ضمن تأکید بر ارزش ادراک عقلی، در تبیین سازوکار تعقل رویکردهایی گوناگون داشته اند. در این میان، ملاصدرا نیز در تبیین فرایند ادراک کلی، تعبیرات مختلفی دارد؛ او گاهی عقل را مظهر (مستمع) و گاهی مصدر (منبع) صور عقلی میداند. از اینرو هر یک از پژوهشگران و شارحان حکمت صدرایی بنوعی، در صدد توجیه اختلاف تعابیر صدرالمتألهین برآمده اند. استاد جوادی آملی در آثار خود، در مقام یک فیلسوف نوصدرایی مباحثی را مطرح میکند که میتواند نگاهی نو به مسئله فرایند ادراک عقلی باشد. پژوهش حاض ر با روش توصیفی تحلیلی نشان میدهد که استاد جوادی آملی به دو نوع ادراک عقلی و لزوم تفکیک آنها تصریح نموده است؛ در یک نوع عقل، مستمع است و ادراک کلی حاصل شهود آگاهانه عقلی و انفعال نفس میباشد و درک آن مختص به گروهی خاص است و در نوع دیگر، عقل، منبع است و ادراک کلی حاصل کارکرد ذهن و فعالیت نفس است و عموم مردم از این ادراک عقلی بهره مندند.
اعیان ثابته و جایگاه آن در علم پیشین الهی از دیدگاه ابن عربی و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«اعیان ثابته» یکی از مهمترین ارکان هستی شناسی ابن عربی است و پذیرش آن تأثیر بسزایی در نوع نگاه به مسئله علم خداوند دارد. «علم خداوند قبل از خلقت موجودات»، چالش مهمی است که دستگاههای معرفتی کلامی، فلسفی و عرفانی هرکدام بنوبه خود تلاش کرده اند که آن را تشریح و تبیین نمایند. معتزله و ابن عربی با قبول ثابتات ازلیه، سعی کرده اند این نزاع را پاسخ دهند. دیدگاه ابن عربی مخالفانی میان فلاسفه دارد و یکی از آنها ملاصدراست که در آثارش به ساختار اعیان ثابته بسیار تاخته است. اما با بررسی بیشتر و نگاه تطبیقی به این پاسخ میرسیم که ملاصدرا با طرح نگاهی نو به مسئله اعیان ثابته و بیان تقریری جدید از نگاه ابن عربی، تلاش میکند مواردی را که با دستگاه فلسفیش در تعارض است، حل کند. این تحقیق با اشاره به نکات مطرح شده، اثبات میکند که ملاصدرا دیدگاه ابن عربی در مورد اعیان ثابته را پذیرفته و میان نگاه ابن عربی و قول به ثبوت معدومات که دیدگاه معتزله است تفاوت قائل است و نگاه اول را مطابق با کشفیات و مشاهدات خویش میداند.
ارزیابی تفاسیر رایج از نفس الامر و بیان چیستی آن براساس دیدگاه نهایی ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحثی که در دهه های اخیر در آثار علمی فلسفی مطرح شده، معرفت شناسی و مسائل مرتبط با آن، از جمله مسئله «معیار و مناط صدق گزاره ها» است. متفکران مسلمان بر این باورند که معیار صدق گزاره ها، مطابقت با نفس الأمر است اما در تفسیر نفس الامر، دیدگاههای متفاوتی ارائه داده اند. این پژوهش که با روش کتابخانه یی به گردآوری داده ها و سپس توصیف و تحلیل آنها پرداخته، ضمن ارزیابی سه دیدگاه مشهور درباره» حقیقت نفس الأمر انتقادات وارد بر آنها و نیز روشنگری در باب عدم تمامیت آن تفاسیر، درصدد اثبات این نظریه است که نفس الأمر عبارتست از «علم ذاتی تفصیلی خداوند». دیدگاه مختار نگارندگان هماهنگ با مبانی اندیشه صدرالمتألهین، و برگرفته از اصول عرفانی است.