مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
مغرب اسلامی
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر سعى دارد در یک بررسى فشرده، ویژگىهای تاریخنگارى مغرب اسلامى (شمال افریقا و اندلس) را با تکیه بر منابع مهم آن حوزه بررسى کند. در این مقاله که با دو رویکرد تاریخپژوهى و اطلاعرسانىِ تاریخى تدوین یافته، مشخصات مدرسه تاریخنگارى این حوزه از جغرافیاى اسلام که کمتر براى ما شناخته است، بهاختصار تبیین میشود. همچنین سعى شده تاریخنگاران مشهور و اثرگذار در این سرزمین به همراه منابع و متون تاریخ آنان معرفى شوند. پیشکسوتى اندلسیان در مقایسه با افارقه و کثرت آنان، از نکتههاى مهم دیگر در مدرسه تاریخنگارى مغرب اسلامى است.
پژوهشی در تاریخ نگاری مغرب اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
ابوالعباس احمد بن محمد بن عذاری مشهورترین مورخ مغربی پیش از ابن خلدون است که با نگارش البیان المُغرب فی اخبار الاندَلُس و المَغرِب یکی از مهم ترین نوشته های تاریخی مغرب اسلامی را پدید آورد. این مقاله به بازشناسی و تبیین جایگاه این کتاب در بین نوشته های تاریخی مغرب اسلامی، شیوه تالیف و منابع مورد استفاده مؤلف پرداخته و بدین نتیجه دست یافته است که به رغم نگارش آن در قرن هشتم، کتاب متضمن اخبار بسیار و روایات نادری است که جایگاه کتاب را تا حد منبعی دست اول ارتقا داده است. بعلاوه شیوه تالیف اخبار تاریخی آن، تلفیقی است از شیوه های سالشمار و موضوعی که با اسلوبی ساده و روان نگاشته شده است.
پژوهشی در منابع تاریخی رستمیان اباضی در مغرب اسلامی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به نقد و بررسی منابع و نوشته های تاریخی دولت رستمیان اختصاص دارد. رستمیان سلسله ای ایرانی نژاد از خوارج اباضیه بودند که در سال های 164-296 ق در تاهرت در مغرب میانه حکومت می کردند؛ شکل گیری حکومت رستمی و ازدیاد شمار اباضیان در مغرب موجب پیدایش گونه های متعددی از نوشته های تاریخی در مغرب شد؛ در این میان سیره نویسی و طبقات نگاری اهمیتی درخور یافت و آثاری چون کتاب السیر ه و اخبار الائمه ابوزکریا، کتاب الطبقات درجینی، جواهر المنتقاه برادی و سرانجام کتاب السیره شماخی پدید آمد؛ بخش مهمی از این آثار به تاریخ رستمیان اختصاص دارد؛ نگارنده در این مقاله کوشیده تا جایگاه این خاندان را در مهمترین نوشته های تاریخی اباضیه بازنماید.
مقاومت محلی بربرهای شمال آفریقا و تاثیر آن بر سیر فتوحات مسلمانان در مغرب؛ مطالعه موردی مقاومت کاهنه اوراس73-81 ه.ق/692-700م
حوزه های تخصصی:
گسترش فتوحات اسلامی و حضور سپاهیان مسلمان در قلمروهای جدید همواره با موانعی جدی روبرو بود. شکل گیری مقاومت های محلی ساکنان بومی سرزمین های تازه فتح شده را می توان از مهم ترین این موانع به شمار آورد. وجود این دست مقاومت ها درسرزمین مغرب یکی از اصلی ترین مشکلات پیش روی فاتحان این سرزمین بود. از جمله آن مقاومت پایداری «کاهنه» منطقه اوراس در برابر فاتحان مسلمان است. این مقاله برآن است تا پس از بررسی بازه زمانی نه ساله ای (81 -73ه.ق/700-692م) که به شکل گیری مقاومت کاهنه در برابر مسلمانان انجامید، نخست تصویر دقیقی از شخصیت وی ارائه داده، آن گاه به پرسش های مهمی که درباره او و ارتباطش با رویدادها و جریان های سیاسی مغرب وجود دارد، پاسخ گویند و در آخر پیامدهای مقاومت و شورش او را بررسی کرده، دلایل وقفه طولانی مدت فتح مغرب را در مقایسه با دیگر سرزمین های مفتوحه تبیین نماید.
جایگاه زنان در تشکیلات دعوت فاطمیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فاطمیان در دو نقطه از شمال افریقا در سال های 297 تا 567 ق حکومت کردند؛ ابتدا در مغرب و سپس مصر. مهم ترین تشکیلات دینی تبلیغی دولت فاطمیان، تشکیلات دعوت بود که توسط این تشکیلات توانستند نفوذ و رهبری دینی خود را در اقصی نقاط دنیای اسلام گسترش دهند. از عوامل موفقیت آنان، حضور همه اقشار جامعه از جمله زنان، در تشکیلات دعوت فاطمی بود. نگاه آنان به حضور جنسیتی زنان در تشکیلات دعوت در مقام مقایسه با دیگر فرقه های دینی و حکومت ها، نگاهی متفاوت بود. این تفاوت نگاه، موجب مشارکتی نسبتاً گسترده از حضور زنان در صحنه های دینی، تبلیغی و سیاسی در عصر فاطمیان شد. زنان در دوره فاطمیان توانستند به بالاترین موقعیت عقیدتی دست یابند که در نزد حکومت ها و فرق دیگر چنین نمونه های مشابهی، کمتر دیده شده است. در این مقاله موقعیت زنان درتشکیلات دعوت فاطمیان در مغرب و مصر و مسائلی که زمینه ساز حضور زنان در جایگاه رهبری دینی- تبلیغی تشکیلات دعوت گردید و تفاوت هایی که جایگاه زنان در دعوت فاطمیان با جایگاه زنان در نزد فرق و حکومت های دیگر داشته، بررسی شده است.
سیاست اقتصادی و ناکامی مذهبی فاطمیان در مغرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ناکامی در اشاعه مذهب اسماعیلی در مغرب، از موضوعات مهم تاریخی دوره فاطمیان است و در بررسی و تبیین آن، مسائل اقتصادی را به عنوان عامل و شاخص مهمی باید در نظر گرفت: حاکمان فاطمی نتوانستند دعاوی روزگار انقلابی گری خود را در ایجاد عدالت اقتصادی در جامعه مغرب عملی کنند. آنها با بی توجهی به شرایط لازم اقتصادی، در تحقق آرمانهای سیاسی مذهبی خود و تأسیس خلافت فراگیر فاطمی، کوشش هایی به کار بردند که حاصل آن، تحمیل هزینه های مالی گزاف بر اقشار مختلف جامعه مغرب بود. علاوه بر این، سیاست خارجی مبتنی بر تخاصم و توسعه طلبی، امکان برقراری مناسبات پایدار اقتصادی مغرب با سایر سرزمینهای اسلامی را از میان برد و مردم را به ویژه از نظر اقتصادی در تنگنا قرار داد. از این رو، ساکنان مغرب در ایام شورش ابویزید خارجی، به طور گسترده با آن همدلی و همراهی نشان دادند تا آنجا که دولت فاطمی در آستانه سقوط قرار گرفت. اگرچه فاطمیان با درک نارضایتی مردم، کوشیدند با تغییر سیاست های مالی و جلوگیری از سودجویی های والیان خود، از فشارهای گزاف مالی بر مردم بکاهند، اما این تغییرات دیرهنگام بود و با انتقال مرکز دولت فاطمی به مصر، تحول و تغییر چندانی در اقبال مردم مغرب به مذهب اسماعیلی پدید نیامد.
نوازل نگاری و تاریخ اجتماعی بررسی موردی جایگاه اجتماعی زنان مغربی براساس نوازل و نشریسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ اسلام سال دوم بهار ۱۳۹۱ شماره ۵
71-85
حوزه های تخصصی:
تاریخ اجتماعی، به عنوان یکی از عرصه های مهم و نوین در پژوهش های تاریخی، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در چند دهه اخیر، آثاری در این زمینه، به طور عام، و در حوزه تاریخ اسلام، به طور خاص، به رشته تحریر درآمده است. یکی از منابع مهم مطالعه تاریخ اجتماعی مغرب، کتاب های نوازل است که در قرن سوم، در مغرب و اندلس به نگارش درآمدند. این کتاب ها، گرچه در اصل، در زمره آثار فقهی محسوب می شوند، اما داده های مهمی را در باب تجارت، رفتارها و آداب جامعه، تعامل حکومت و مردم، اوضاع دینی، علمی و فرهنگی روزگار مؤلف، در خود منعکس کرده اند که نمونه های آن را به دشواری می توان در منابع دیگر یافت. در میان این نوشته ها، المعیار المعرب ونشریسی به دلیل اشتمال بر فتاوای متعدد مربوط به زنان و اطلاعات ارزشمندی که از زندگی، ازدواج، کار و موقعیت اجتماعی آنها به دست می دهد، از جایگاه ویژه ای برخوردار است. این مقاله می کوشد تا با تکیه بر داده های این کتاب:جایگاه زنان مغربی را مورد بررسی قرار دهد.
نقش قبایل بربر و سنت های قبیله ای در شکل گیری و تکاپوی جنبش موحدون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جنبش موحدون را ابن تومرت در شمال آفریقا آغاز کرد و پیروان بسیاری را از قبایل مصمودی ساکن ارتفاعات اطلس، به سوی خودش کشاند. آنان پیرو مهدی و هدایت یافته ابن تومرت بودند و می بایست در آخرالزمان، مسلمان واقعی می شدند. قبایل دور افتاده بربر پیش از این در تحولات تاریخی جهان اسلام تأثیرگذار بودند، اما به حکومت دست نیافتند. آنان در اندک زمانی حاکمان غربی مدیترانه شدند و مسیر تاریخ را تغییر دادند. مسئله اصلی این تحقیق چگونگی این تغییر کلی در شمال آفریقا و تأثیر قبایل و سنت های قبیله ای در پیدایی جنبش موحدون است. بر پایه منابع تاریخی، ساختار قبیله ای جامعه بربر، نه تنها مانع ایجاد دولت موحدی نبود که منبع اصلی این دولت به شمار می رفت. ابن تومرت و جانشینانش، جامعه قبیله ای بربرها را از میان نبردند و به آن آسیب نرساندند، اما ساختار تازه ای از جنبش پدید آوردند. آنان از آداب و آیین های قبایل سود جستند و از سنت ها و تجربه های بربری، بهره بردند. اختلاط و هم کاری قبایل بربر را با یک دیگر، از دلایل اصلی شکل گیری امپراطوری موحدون و حکومت های شمال آفریقا می توان برشمرد که به پشتوانه آنان، نظام هایی سیاسی پدید آمد.
المهدویه ودورها فی تأسیس سلطه الشرفاء (السعدیین والعلویین) فی المغرب الإسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات فی العلوم الانسانیه دوره ۱۹ سال ۱۴۳۳ شماره ۱
127-138
إن المغرب الإسلامی بسبب موقعه الطبیعی والجغرافی الهام والملائم، کان مهیئاً طوال التاریخ لاستقبال الشخصیات المعتقده بفکره المنقذ، وملائماً لاحتضان المفاهیم الموعودیه، وقد انتشرت فکره المنقذ الموعود فی هذه البلاد فی عصر ما قبل الإسلام، کما أنّ حضور بعض التیارات السیاسیه - الدینیه لاسیما مجموعات من الشیعه والعلویین بعد الإسلام قد عزز ونمّا فکره الإعتقاد بالمهدویه. وقد استخدمت تیارات عدیده هذه العقیده بغیه نیل أهدافها السیاسیه. ونظراً إلی أسماء وألقاب مؤسسی وبعض ملوک سلاله السعدیین والعلویین من الشرفاء الحسنیین وتطابقها مع ألقاب المهدی الموعود - فی أحادیث الشیعه والسنه - فإنّه یبدو أنّ هذه المجموعه من الشرفاء لم تکن غافله عن الإهتمام بالفکر المهدوی ونفوذه لدى المغاربه. لذلک فإنّ هذا البحث یرمی من خلال الأسلوب الوصفی - التحلیلی إلی تسلیط الضوء على هذا التساؤل وهو: هل اضطلع الفکر المهدوی بدور فعّال فی تأسیس سلطه الشرفاء السعدیین والعلویین؟ والفرضیه التی تطرح نفسها هی أن الفکر المهدوی شکل أحد العوامل المهمه فی نشأه سلطه الشرفاء لاسیما السعدیین.
رویارویی عباسیان و امویان اندلس با فاطمیان در مغرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ و فرهنگ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۰۳
51 - 29
حوزه های تخصصی:
با ظهور فاطمیان در مغرب در آستانه قرن چهارم هجری، مرحله جدیدی از رویارویی حکومت های اسلامی آغاز شد. دعوی و تلاش حکومت فاطمی برای تحقق خلافت فراگیر اسماعیلی، با واکنش حکومت های عباسی و اموی اندلس در شرق و غرب جهان اسلام همراه شد. به رغم اینکه به واسطه موانع متعدد تاریخی و سیاسی، اتحاد رسمی و عملی میان این دو حکومت برای مقابله با حکومت فاطمی ممکن نبود، در چارچوب رویارویی با فاطمیان ممانعت از گسترش قلمرو، تحدید قدرت و تضعیف آن ها، هرکدام به صورت جداگانه، اقدامات تقابلی خاصی را به اجرا درآوردند. بنا بر یافته های این بررسی تاریخی، عباسیان با ممانعت از تسلط فاطمیان بر مصر، ایجاد سدّ دفاعی با تأسیس سلسله اخشیدی و تشکیک در نسب فاطمیان، ضمن ممانعت از گسترش متصرفات فاطمیان به سوی عراق، نقش چشمگیری در ایجاد و تشدید بحران داخلی در مغرب برای آن ها داشتند. امویان اندلس نیز در واکنش به معارضه جویی های فاطمیان، با حمایت از گروه های مخالف خلافت فاطمی، دعوی خلافت، اقدامات نظامی و حضور مستقیم در مغرب (اقصی) واکنش نشان دادند. در نتیجه این اقدامات، فاطمیان با بحران ها و شورش های متعدد داخلی روبه رو شدند و قدرت خود را برای تقابل فراگیر با حکومت های عباسی و اموی از دست دادند.
سیر اجمالی تاریخنگاری محلی مکه و مدینه (با تأکید بر جایگاه نگارش های علمای مغرب اسلامی)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
میقات حج دوره ۲۹ بهار ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۵)
51 - 73
حوزه های تخصصی:
دو شهر مکه و مدینه، به علت تقدس و اهمیت معنوی آنان نزد مسلمانان، موضوع نگارش تواریخ محلی متعددی در طول دوران اسلامی بوده اند. در میان نگاشته های فراوان موجود در این زمینه، تواریخ محلی مهمی به قلم عالمان و نویسندگان مغربی الاصل نگاشته شده است. در نوشتار پیش رو، در آغاز سیری اجمالی از تاریخ نگاری محلی مکه و مدینه به دست داده شده و در ادامه، تواریخ محلی نگاشته شده به قلم علمای مغربی الاصل معرفی تفصیلی شده است. این بررسی، نقش و جایگاه دانشوران حوزه مغرب اسلامی را در خلق تواریخ محلی مهم و تأثیرگذار برای مکه و مدینه و به طور خاص کتاب های العِقد الثمینِ فاسی، به عنوان مهم ترین متن تراجم نگارانه برای مکه، شِفاء الغَرامِ فاسی، به عنوان اثر خِطط نگارانه مهمی برای مکه و کتاب نصیحه المشاورِ ابن فرحون، به عنوان متن تراجم نگارانه ارزشمندی برای مدینه نشان می دهد.
تک نگاری های عالمان مغرب اسلامی درباره توسل و زیارتِ پیامبر(ص)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
میقات حج دوره ۲۹ بهار ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۵)
75 - 88
حوزه های تخصصی:
توسل به پیامبر(ص) و زیارت قبر آن حضرت، سیره پایدار صحابه، تابعین و بزرگان دین از صدر اسلام تاکنون بوده و این مسئله مورد توجه نویسندگان اسلامی نیز قرار گرفته است؛ لکن در قرن هفتم و با ظهور ابن تیمیه و پس از او ابن عبدالوهاب، از مهم ترین مسائلی بود که مورد انتقاد آنان قرار گرفت.اعتقاد به حرمت توسل به پیامبر(ص) پس از رحلت آن حضرت و حرمت سفر به قصد زیارت مرقد پیامبر(ص) ، از عقایدی است که هنوز هم وهابیت در بسط آن می کوشند. در برابر آنان، علمای شیعه و برخی از عالمان اهل سنت، بر جواز توسل به پیامبر(ص) و زیارت ایشان تأکید می کنند.هدف نگارش این مقاله، آشنایی با تلاش های عالمان مغرب اسلامی در این باره است. بنابراین در این مقاله با احصای تألیفات عالمان مغرب اسلامی با محوریت توسل و زیارت پیامبر(ص) ، با آثار آنان در این باره آشنا خواهیم شد.
سفرنامه های حج مغرب (قرنهای 9- 6) (با تأکید بر ویژگی های اخلاقی و رفتاری)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
میقات حج دوره ۲۹ بهار ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۵)
189 - 213
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی توصیفات مطرح شده در پنج سفرنامه اندلس و مغرب اسلامی به حج درباره ویژگی های دینی، اخلاقی و رفتاری مردم شهرهای طول مسیر پرداخته است. سفرنامه های مورد بحث در این مقاله عبارت اند از:رحله ابن جبیر، رحله العبدری، مستفاد الرحله و الإغتراب (تجیبی سبطی)، رحله ابن بطوطه و أنساب الأخبار و تذکره الأخیار (حاج عبدالله بن الصباح اندلسی). شهرهای مورد بحث از غرناطه در اندلس شروع می شود و با عبور از سبته، مَرّاکُش، فاس و... به قاهره و سپس مکه و مدینه می رسد و در مسیر بازگشت، شهرهای بغداد، موصل و دمشق را در بر می گیرد. به طور کلی، برخی از شهرها فقط در یکی از این سفرنامه ها مورد توجه قرار گرفته اند که عبارت اند از:غرناطه، سبته، مرّاکش، فاس، وهران، باجه و قابس. برخی دیگر از شهرها در دو یا چند سفرنامه توصیف شده اند و دیدگاه های مطرح شده در آنها یکسان است که عبارت اند از: بجایه، تونس، طرابلس، جده، موصل و دمشق. دسته سوم، شهرهایی هستند که سفرنامه ها دیدگاه های متفاوتی درباره آنها ابراز داشته اند. برخی با نگاه مثبت آنها را توصیف کرده اند و برخی نگاه منفی به آنها داشته اند. این شهرها عبارت اند از: تِلِمسان، قیروان، اسکندریه، قاهره، مکه و بغداد.
بررسی تطبیقی حج گزاری در حکومت فاطمیان مغرب و مصر(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
میقات حج دوره ۲۹ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۶)
93 - 112
حوزه های تخصصی:
فاطمیان (567 297ق) خلافتی شیعی بودند که پس از فعالیت های تشکیلاتی مخفی توسط سازمان دعوت اسماعیلیان و با استفاده از ظرفیت های موجود درمیان قبایل بربر شمال آفریقا دولتی تشکیل داده و با فتح مصر و بنای شهر قاهره چشم انداز خود را در فتح شرق اسلامی آشکار کرده و به رقابت با خلافت عباسیان پرداختند. نگاه و عملکرد فاطمیان در دوره مغرب (297-362ق) و مصر(632-567ق) از چند جهت متفاوت بود. این تحقیق با روش تحلیلی و رویکرد تاریخی و با استفاده از منابع کتابخانه ای درصدد پاسخ به این پرسش است که فاطمیان در دوره مغرب و مصر درخصوص حج گزاری و آیین های مربوط به حج و حرمین چه تفاوت هایی داشتند؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که حج به عنوان نقطه اشتراک امت اسلامی و حرمین به عنوان مناطق مورد احترام همه مسلمانان بود؛ ولی این موضوع برای فاطمیان مغرب به عنوان حکومتی محلی دور از مرکز جهان اسلام و فاطمیان مصر به عنوان یک خلافت، امپراطوری رقیب عباسیان در یک پایه نبود. فاطمیان مغرب مشکلات اجتماعی و درگیری هایی که با امویان اندلس داشتند و حج و حرمین در اولویت مسائل این دولت نبود؛ فاصله جغرافیایی از مرکز جهان اسلام نیز آن را تشدید می کرد. در مقابل، فاطمیان مصر به دلیل تثبیت در مرکز جهان اسلام و رقابت با عباسیان به تسلط سیاسی برحج وحرمین و برگزاری آیین های اجتماعی مربوط به آن اهتمام داشتند. نگاه جهانی واقدامات راهبردی ناشی از آن نیز در توجه به این مسأله مؤثر بود. از طرفی ضرورت مرزبندی با قرامطه و نزدیک شدن به افکار عمومی امت اسلامی بویژه اهل سنت نیز ایجاب می کرد به مسأله حج وحرمین اهمیت زیادی نشان دهند.
بررسی سیاست های نظامی و تدابیر جنگی دولت موحدون در دوره ابویوسف منصور(580- 595ه /1184- 1198م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از دولت های تاثیرگذار بربر در مغرب اسلامی موحدون بودند که موفق شدند پس از تثبیت قدرت در قرن ششم هجری بر مغرب و اندلس حاکمیت یابند. شکوفایی نظام سیاسی و استمرار اقتدار موحدون، در دوران تثبیت قدرت طی فرایندی از برنامه ریزی، توسعه و تدابیری شکل گرفت که ابویوسف منصور(580- 595ه /1184- 1198م) نقش مهمی در آن ایفا نمود. او برای اداره این سرزمین با مدیریت و ساماندهی تشکیلات اداری و دیوانی، توجه به صنعت و نوآوری در امور نظامی، فعالیت بسیار و هوش فوق العاده ای از خود نشان داد. براین اساس آنچه از منظر این پژوهش اهمیت دارد؛ تغییرات سیاست های نظامی موحدون در دوره ابویوسف منصور و بررسی تاکتیک ها و تدابیر جنگی در این دوره است. این پژوهش با رویکردی توصیفی- تحلیلی و با تاکید بر منابع این دوره تلاش دارد به این پرسش پاسخ دهد که سیاستهای نظامی موحدون در دوران ابویوسف منصور و پس از استقرار قدرت سیاسی، دچار چه تحولاتی گشت؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که از آنجا که دولت موحدون در دوران خلافت منصور با مدعیان داخلی و مشکلات خارجی مواجه گشت، براین اساس خلیفه منصور موفق شد با اتخاذ تدابیر نظامی و سیاست های مناسب ابتدا مدعیان داخلی را سرکوب و سپس با دشمنان خارجی مقابله و دولت موحدون را به اوج قدرت برساند.
شهرهای فاطمی افریقیه: ارزیابی کارنامه فاطمیان در عرصه شهرسازی مغرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ اسلام و ایران سال ۳۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۸ (پیاپی ۱۴۸)
97 - 125
حوزه های تخصصی:
در مطالعه شهرسازی دوره فاطمیان با وجود آنکه اغلب قاهره در کانون توجه قرار می گیرد، اما دوره حضور مستقیم آنها در مغرب را می توان یکی از ادوار مهم شهرسازی تاریخ مغرب اسلامی و نیز دوره فاطمیان به شمار آورد که طی آن دو شهر مهدیه و منصوریه (صبره المنصوریه) بنا نهاده شد. در این پژوهش با در پیش گرفتن روش مطالعه تاریخی شهرهای اسلامی (با اتکا بر ابعاد، زمان و موقعیت جغرافیایی)، شهرهای فاطمی مغرب یعنی مهدیه و منصوریه مورد بررسی قرار گرفته اند. بنا بر یافته های این پژوهش، شهر مهدیه (نخستین شهر فاطمی مغرب) در موقعیتی حساس و خطیر از نظر تاریخی برای فاطمیان بنا نهاده شد که به نوعی واکنشی با ماهیت تمدنی در قبال مخاطرات امنیتی پیش روی فاطمیان بود. مهدیه افزون بر اینکه برای مقطعی کوتاه به کانون تحولات سیاسی افریقیه تبدیل شد، به سبب موقعیت خاص جغرافیایی آن، در اوایل قرن چهارم قمری به پایگاهی مهم تبدیل شد که از طریق آن فاطمیان بر بحر متوسط (دریای مدیترانه) تسلط یافتند. همچنین شهر منصوریه -که از نظر طرح اولیه و مدوّر بودن شبیه بغداد ارزیابی می شد و الگوی فاطمیان در بنای شهره قاهره نیز بود- به سبب موقعیت مناسب جغرافیایی (مکان یابی) آن، در سه دهه پایانی حضور فاطمیان در افریقیه، به کانونی مهم برای فعالیت های اقتصادی و تحولات فرهنگی منطقه تبدیل شد.