فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۴۱ تا ۸۶۰ مورد از کل ۷۹٬۱۸۷ مورد.
منبع:
پژوهشنامه معارف حسینی سال ۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۶
115 - 132
حوزههای تخصصی:
ظاهر روایات در بیان ذبح عظیم در آیه 107 سوره صافات مختلف است. برخی بر شهادت امام حسین(ع) و برخی بر قوچ دلالت دارند. بنابراین چگونه آیه می تواند دلالت بر عظمت شهادت حضرت داشته باشد در حالی که ذبح عظیم گوسفند آسمانی دانسته شده است؟ آیا دلالت آیه بر عظمت شهادت امام به دلالت ظاهر است یا باطنی و نمی توان رابطه ظاهر آیه را با آن درک کرد؟ این پرسش ها، دغدغه هایی هستند که در فهم و ارتباط آیه با شهادت امام حسین(ع) بسیار تاثیر گذارند. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی درصدد پاسخ به این پرسش ها است. نتایج حاصل از پژوهش حاکی از آن است که ارتباط عمیقی بین ظاهر آیه و عظمت شهادت امام وجود دارد و مقصود از ذبح عظیم، قوچ آسمانی ذبح شده توسط ابراهیم(ع) نیست.
اثربخشی آموزش ارزش های اخلاقی به شیوه بازی وارسازی بر حساسیت اخلاقی و اخلاق تحصیلی دانش آموزان پسر پایه سوم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش ارزش های اخلاقی به شیوه بازی وارسازی بر حساسیت اخلاقی و اخلاق تحصیلی دانش آموزان پسر پایه سوم منطقه انزل ارومیه در سال تحصیلی 1403 – 1402 انجام شد. روش: از پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و با گروه کنترل (طرح گروه نامعادل) برای دست یابی به هدف استفاده شد. جامعه آماری پژوهش را تمام دانش آموزان پسر پایه سوم منطقه انزل ارومیه در سال تحصیلی 1403 – 1402 تشکیل دادند که تعداد آن ها 208 نفر بود. از بین آن ها با روش نمونه گیری غیر تصادفی در دسترس یک کلاس پایه سوم به تعداد 16 نفر بعنوان گروه آزمایش و یک کلاس پایه سوم به تعداد 16 نفر به عنوان گروه گواه جهت مطالعه انتخاب شدند. کاربندی آزمایشی 8 جلسه ای برای گروه آموزش به شیوه بازی وارسازی طراحی و طی 4 هفته اجرا شد. این برنامه با توجه به کتاب های بازی های آموزشی برای پرورش صفات اخلاقی نوشته کشانی و عابدی درچه (1396) و بازی وارسازی در یادگیری و آموزش نوشته (سانکیون، کیبونگ، باربارا و برتون، 2018) و هم چنین نظریه های بازی وارسازی در یادگیری و آموزش و عناصر بازی وارسازی (ورباخ و هانتر، 2012) متناسب با نیازهای دانش آموزان تدوین شد. به منظور اعتباریابی محتوایی، برنامه آموزشی در اختیار ده نفر متخصص روان شناسی تربیتی، قرار گرفت تا براساس تجارب و نظرات آن ها برنامه آموزشی اعتبار یابی شود. شاخص نسبت روایی محتوایی برای برنامه آموزشی 73/0 به دست آمد که با مقایسه این شاخص با مقدار قابل قبول بر اساس روش لاوشه که حداقل آن برای ده نفر 62/0 است، مقداری قابل قبول می باشد. بر این اساس برنامه مورد تأیید قرار گرفت و اجرا شد. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه حساسیت اخلاقی (ناروائز، 2001) و اخلاق تحصیلی گل پرور (1389) استفاده شد. داده ها در دو سطح آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (تحلیل کوواریانس) با بهره گیری نرم افزار اس پی اس اس نسخه 27 تحلیل شدند. یافته ها: یافته های تحلیل آماری نشان داد آموزش ارزش های اخلاقی بر متغیرهای وابسته اثر معنادار و مثبت داشته است و اثر گروه به میزان 78/5 واحد میانگین متغیر حساسیت اخلاقی و به میزان 49/2 واحد میانگین اخلاق تحصیلی را افزایش داده است که 51 درصد از واریانس یا تغییرات حساسیت اخلاقی و 43 درصد از واریانس یا تغییرات اخلاق تحصیلی ناشی از اثر متغیر مستقل یا آموزش ارزش های اخلاقی است. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان گفت برنامه آموزش ارزش های اخلاقی به شیوه بازی وارسازی موجب بهبود و افزایش حساسیت اخلاقی و اخلاق تحصیلی دانش آموزان می شود.
A Semiotic Analysis of the Quranic Narrative of Abraham's (AS) Dream of Sacrificing His Son(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۹
143 - 168
حوزههای تخصصی:
Some researchers consider the Quranic narrative of Abraham's dream of sacrificing his son, and its Torah pre-text, as evidence of the possibility of God issuing commands that contradict ethics. The Torah narrative explicitly states the command to sacrifice, but such explicitness is absent in the Quranic narrative. The aim of the semiotic analysis of the Quranic narrative is to uncover the hidden and implicit meanings of the text in order to decode the command that Abraham was tasked with through the dream. In this method, the Quranic narrative is analyzed from the perspectives of "Trans-textuality," "Intertextuality," "Hyper-textuality," "Archi-textuality," "Para-textuality," and "Intra-textuality." The semiotic analysis of this Quranic narrative from the perspective of "Intertextuality" shows that its partial presence with the Torah pre-text is close to zero. This analysis also shows that the Quranic narrative is a transformation of the Torah pre-text and, unlike it, has the significant addition of Abraham's dream and does not indicate a command to sacrifice. The analysis of the Quranic narrative from the perspective of Para-textuality and Intra-textuality shows that Abraham was commanded to confirm the interpretation of his dream, that is, to prove that he believed that the knife would not cut his son's throat with God's permission.
وظائف القرية في شعر محمّد عفيفي مطر، دراسة سرديّة في مجموعاته الشعرية الکاملة(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۶
38 - 58
حوزههای تخصصی:
تحتلّ القریه مکانهً شاهقهً فی حرکه الخطاب السردیّ المعاصر ویزهر استدعاؤها السردیّ فی رحاب مضامین القصائد وبؤره صورها المغریه. تمسک القریه بشحنات مفهوماتیه مختلفه تتطوّر وظائفها فی شتّی المواقف علی أساس نوع تعامل الشاعر ومدی علاقاته مع مواضیع ترتبط بالمکان ارتباطاً واقعیاً أو حلمیاً. بین ألوان الأمکنه المفتوحه، اخترنا القریه فی شعر محمّد عفیفی مطر لما تخفیه من قُوّه إیحائیه لمعرفه طیات حیاته وخاصّه ما یعود إلی ذکریاته السعیده والمصاعب الّتی تخطر بباله طوال تجاربه الشعریه المختلفه ویدعوه إلی مزید من التجاوب والانفعال. تمتاز القریه فی شعره بتقابلها مع المدینه وما تضمّه من مواقف ثنائیه جدیده تساعد الشاعر علی تحقیق أسلوب التقاطب المکانیّ فیها؛ لأنّ الشاعر ما زال یسعی أن یقدّم إدراکاً أوسع وأشمل لمعانیها التقلیدیه العابره الّتی تسجّلت فی ذهن القارئ وینظر إلیها بنظره ذات بصمات انزیاحیه جدیده. ینظر الشاعر إلی القریه بوصفها مکاناً فیه آلیات وملامح سردیه مرفقه بدلالات ومعانٍ درامیه ثریه ویولی أهمیه قصوی لمشاهد قریه مسقط رأسه وحاجات أبنائها أو جوده توظیفها فی نطاق الصور الفنّیه. الوظائف السردیه الّتی تتمیز بها القریه فی شعره جعلت القارئ یلتقی بمجموعه من الأحداث الواقعیه أو غیر المتناسقه مع الواقع الملموس وتدعوه إلی المزید من التعاطف والمشارکه فی مسار السرد. تبتغی هذه الدراسه باتّباعها النهج الوصفیّ - التحلیلیّ أن تتناول سردیه القریه فی شعر محمّد عفیفی مطر وتدلّ حصیلتها علی أنّ الشاعر یعمل فی وصف القریه دور سارد عالم یحضر فی مسیره أحداثها حضوراً فاعلاً ویقدّمها فی ثلاث محاور أساسیه یمکن تتبّعها فی نوستالجیا القریه الّتی تخصّ طفوله الشاعر وماضیه، ثمّ التعبیر عن یوتوبیا القریه الّتی تعمد إلی صور متفائله من طبیعتها الفاتنه ومظاهرها الثریه البکره والنقیه، وفی النهایه صوره مأساویه قاتمه تتعلّق عادهً بنوع حیاتها الطبیعیه والاجتماعیه وقحوله أرضها وعَوَز أبنائها وجوعهم.
تحلیل انتقادی منطق تبیین اجتماعی در علوم اخلاقی جان استوارت میل از منظر حکمت متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
جان استوارت میل در کتاب «نظام منطق» ایده ای از تکوین علوم اخلاقی و اجتماعی را پی ریزی کرد که لوازم روش شناختی ویژه را به همراه داشت. وی بر اساس منطق عام تجربه گرایی، مسیر تکوین علوم اخلاقی و اجتماعی مبتنی بر علم قواعد عام ذهن یا با کمی تسامح روان شناسی محض ترسیم نمود. قواعد عام ذهن برای توضیح پدیده های انسانی و اجتماعی به تنهایی کفایت نمی کردند و ازاین رو مسیر تبیین علمی برای اتصال میان این دانش بالادستی و پدیده های انسانی و اجتماعی نیازمند به یک میانجی و حدوسط بود. میل دانشی به نام اتولوژی را به مثابه میانجی علم بالادستی شناخت ذهن انسان و پدیده های سیال اجتماعی و انسانی وارد الگوی منطق تبیینی خود کرد. حضور اتولوژی در مرکز ایده علوم اخلاقی میل ملازم با پیامدهای منطقی و روش شناختی است. وی روش منطقی استنتاج در علوم اخلاقی را روش تاریخی یا قیاسی معکوس نامید. صدرالمتألهین نیز با ارتقای مسئله علم النفس از طبیعیات به هستی شناسی، شرایط تحقق نحوه خاصی از علم اجتماعی را ممکن نمود. مبانی هستی شناسی حکمت متعالیه نیز منطق ویژه ای را برای این علم اجتماعی به همراه خواهند داشت. در این مقاله با مقایسه ای تحلیلی انتقادی ایده جان استوارت میل را به عنوان منشأ علم اجتماعی پوزیتیویستی بر بنیان علم النفس فلسفی حکمت صدرایی نقد خواهیم کرد.
نقش شبکه های اجتماعی مجازی در تحول الگوهای ارتباطی زوجین جوان (مطالعه تجربه زیسته زنان بر مبنای نظریه زمینه ای)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
معرفت فرهنگی اجتماعی سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
113 - 138
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی نقش شبکه های اجتماعی مجازی در تحول الگوهای ارتباطی زوجین جوان بر مبنای تجربه زیسته زنان شهر قم می پردازد. با رویکرد تفسیرگرایانه و روش کیفی نظریه زمینه ای، 51 زن جوان مورد مصاحبه اکتشافی قرار گرفتند. نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی تا اشباع نظری ادامه یافت. چارچوب مفهومی بر نظریات دگرگونی ارزشی اینگلهارت، وابستگی مخاطبان بال روکیچ و دی فلور و جامعه شبکه ای کاستلز استوار است. یافته ها نشان می دهد که پدیده محوری دگرگونی الگوهای ارتباطی و ارزشی در بین زوجین به دلیل حضور در شبکه های اجتماعی مجازی است. این پدیده تحت تأثیر تغییرات اجتماعی فرهنگی عصر دیجیتال و چالش های کارکردی خانواده شکل می گیرد. جذابیت شبکه های اجتماعی و انگیزه های روانی اجتماعی زمینه ساز این تغییرات هستند. پیامدهای این تحولات در سه سطح فردی، اجتماعی و خانوادگی مشاهده می شود. این پیامدهای آشکار منجر به تحولات اساسی و بلندمدت در عرصه الگوهای ارتباطی و ارزشی زوجین؛ از جمله افراط در فردگرایی و گسست از ساختارهای سنتی، انقلاب جنسی خاموش، بحران در هویت و نقش های جنسیتی و مصرف زدگی خانوادگی می شود.
جایگاه آموزه های نقلی در فلسفه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت فلسفی سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۸۵)
39 - 58
حوزههای تخصصی:
مسئله اصلی این تحقیق که با روش تحلیلی توصیفی بررسی شده، شناخت جایگاه آموزه های نقلی در فلسفه اسلامی با تأکید بر متون فلسفی سه مکتب اصلی فلسفه است. یافته های تحقیق نشان می دهد آموزه های نقلی از دو جهت می تواند در فلسفه بررسی گردد: به عنوان مبدأ برهان یا کارکردی غیر مبدأ برهان. قول معصوم نمی تواند مبدأ برهان قرار گیرد؛ زیرا علاوه بر مباحث سندی، باید مدلول یقینی داشته باشد، جهت صدور روشن باشد و در نهایت، با یک قیاس واقع نمایی کلام معصوم اثبات شود. بنابراین نیازمند تلاش برای به دست آوردن استدلال است. آموزه های نقلی در مقام گردآوری در مسئله سازی برای فلسفه و ارائه تصویر صحیح از برخی مسائل فلسفی و ارائه جهت دهی های کلی به فیلسوفان مسلمان مدد رسانده است. در مقام داوری، فیلسوفان در کشف برخی برهان ها یا برخی مغالطات در استدلال های فلسفی که در ظاهر برهانی بوده اند یا به عنوان مؤید برهان های فلسفی خود، از آموزه های نقلی بهره برده اند.
بررسی انتقادی پاسخ کریستوفر فرانکلین به صورت بندی تبیینی از استدلال بخت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت فلسفی سال ۲۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۸۶)
7 - 24
حوزههای تخصصی:
مسئله اساسی این پژوهش بررسی پاسخ کریستوفر فرانکلین به «صورت بندی تبیینی از استدلال بخت» به روش توصیفی تحلیلی و هدف آن نقد مبنایی صورت بندی تبیینی و پاسخ فرانکلین به آن، با توجه به نادرستی «علت انگاری دلیل» است. بر اساس صورت بندی تبیینی، با پذیرش ناتعین گروی، نمی توان تبیین کرد که چرا عامل به جای عمل «الف»، «ب» را انجام داده است و این به «بخت» می انجامد. فرانکلین ضمن صورت بندی تبیینی از استدلال بخت، از دو نوع تبیین تقابلی نوع اول و نوع دوم نام می برد. بر این اساس، تبیین تقابلی نوع اول مقدمه دوم استدلال، و نوع دوم مقدمه اول استدلال را کاذب می گرداند. در نتیجه، هیچ خوانشی از تبیین تقابلی تمام مقدمات استدلال بخت را صادق نمی کند. اصرار طرفداران تعین گروی بر ارائه تبیین تقابلی نوع اول، مبتنی بر پذیرش پیشین تعین گروی روان شناختی است که علاوه بر مصادره به مطلوب بودن، مقبول اکثریت سازگارگروان هم نیست. هرچند پاسخ فرانکلین به این معضل قابل قبول است، اما اختیارگروی مد نظر فرانکلین و همچنین صورت بندی تبیینی از معضل بخت، مبتنی بر علت پنداشتن دلیل است، درحالی که اشکال هنجارمندی نشان می دهد که اساساً دلایل روانی کنشگر نمی توانند نقش علّی را در پیدایش کنش ایفا کنند و در نتیجه، پیش فرض صورت بندی تبیینی از معضل بخت و پاسخ فرانکلین از بنیان نادرست است.
بررسی پنداره اثرپذیری مکتب تشیع از آیین زرتشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
82 - 99
حوزههای تخصصی:
از مباحث مطرح در حوزه علم ادیان، موضوع تأثیر و تأثر ادیان و مذاهب از یکدیگر است. این نوشتار به نقد و بررسی پنداره اثرپذیری مکتب تشیع از آیین زرتشت اختصاص دارد. برخی نویسندگان اهل سنت، به ویژه وهابیون، باورها و آموزه هایی را برای مکتب تشیع نام برده و مدعی شده اند که اینها متأثر از آیین زرتشت است. این نوشتار، نخست آموزه های ادعاشده را توصیف و سپس نقد و بررسی می کند. مهم ترین دلیل آنان، شباهت نسبی میان برخی باورهای شیعیان با زرتشتیان است. در برخی موارد، میان شیعه امامیه و فرقه های غالیان خلط کرده و آموزه های غالیان را به شیعیان نسبت داده اند. جالب اینکه برخی آموزه هایی که از موارد وام گیری تشیع از آیین زرتشت نام برده شده اند، نه زرتشتیان به آن باور دارند و نه شیعیان. این مقاله به روش توصیفی تحلیلی و با هدف دفاع از مکتب تشیع در برابر پنداره اقتباس و گرته برداری از آیین زرتشت نگاشته شده است.
بررسی و تحلیل باور به نبوت در آیین یارسان و اثرپذیری آن از دونادون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
138 - 154
حوزههای تخصصی:
اعتقاد به اصل نبوت عامه و خاصه، در متون مقدس یارسان و در باور پیروان و سرسپردگان این آیین مشاهده گردیده است؛ این مهم سبب انتساب یارسان به دین اسلام شده و بسیاری از پیروان این آیین به آن اذعان دارند؛ اما اصل نبوت در مبانی کلامی این فرقه اصالت خود را از دست داده و با اثرپذیری و آمیخته شدن با اندیشه دونادون، در قالبی دیگر مطرح شده و پیچیدگی های خاصی در این موضوع ایجاد کرده است. موضوع چگونگی اثرپذیری نبوت در یارسان از دونادون، در هاله ای از ابهام است و پژوهش های پیشین که در زمینه نبوت در آیین یارسان نگاشته شده، اشاره ای به ارتباط و اثرپذیری نبوت از دونادون نکرده اند. بنابراین در این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی بر اساس متون مقدس یارسان، اعتقاد سرسپردگان این آیین به نبوت عامه و خاصه و تأثیر دونادون بر نبوت ذکر شده و نتایج به دست آمده آن است که دونادون تأثیر مستقیمی بر نبوت در آیین یارسان دارد و موجب خروج نبوت از مسیر اصلی آن و ایجاد انحراف شده است.
بازیابی صور بلاغی در فواصل آیات سورۀ ابراهیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف و مقدمه: این مقاله با هدف بررسی و شناسایی صور بلاغی به کار رفته در فواصل آیات سورهٔ ابراهیم و تبیین جایگاه این فواصل در بلاغت قرآن کریم تدوین شده است. فصاحت و بلاغت قرآن کریم، به عنوان یکی از وجوه اعجاز و ابزارهای تأثیرگذاری آن بر مخاطبان، در طول تاریخ موردتوجه بوده است. اگرچه این ویژگی در تمام آیات قرآن جاری است، اما فواصل آیات، به عنوان حسن ختام، از اهمیت ویژه ای برخوردار است و باید از زیبایی و جمال منحصربه فردی بهره مند باشد تا محتوای آیه به نحو مؤثری در جان و دل شنونده نفوذ کند. این پژوهش به دنبال پاسخ به این سؤالات اساسی است که جایگاه فواصل در بلاغت قرآن چگونه است و چه صنایع بلاغی در فواصل آیات سورهٔ ابراهیم به کار رفته است؟
روش شناسی: این پژوهش با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است. بدین ترتیب که ابتدا، با بررسی منابع و متون مرتبط، مفاهیم کلیدی مانند فاصله، بلاغت و صنایع بلاغی تعریف و تبیین شده است. سپس، با مرور ادبیات موضوع، جایگاه فواصل آیات در علوم بلاغی و تفسیری بررسی شده و آنگاه فواصل سورهٔ ابراهیم به عنوان نمونه ای از آیات قرآن تحلیل شده است. صنایع بلاغی به کار رفته در فواصل این سوره بر اساس سه دانش بلاغی (معانی، بیان و بدیع) دسته بندی و تحلیل شده است. منابع تفسیری و بلاغی کلاسیک و معاصر نیز به عنوان مبنای نظری پژوهش استفاده شده است.
یافته ها: نتایج این پژوهش نشان می دهد که، در فواصل 52 آیهٔ سورهٔ ابراهیم، طیف گسترده ای از صور بلاغی به کار رفته است که هر یک به نحوی به زیبایی و اثرگذاری کلام الهی کمک کرده است. از جمله مهم ترین این صنایع می توان به موارد زیر اشاره کرد؛ دانش بدیع: تصدیر، توشیح، ایغال و تمکین. دانش معانی: تأکید، تقدیم و تأخیر، امر، التفات، حصر، تمنّی و ترجّی، مدح و ذم. دانش بیان: تشبیه، مجاز، استعاره و کنایه. بر اساس این سه دانش برخی یافته های کلیدی عبارت است از: در صنایع بدیعی: صنعت تصدیر که در آن کلمهٔ فاصله با کلمه ای در ابتدا یا میانهٔ آیه مطابقت دارد، به هماهنگی و انسجام صوتی و معنایی کلام کمک می کند. توشیح در فواصل باعث ارتباط قوی بین ابتدا و انتهای آیات می شود. همچنین، صنعت تمکین که در آن زمینهٔ آیه به گونه ای فراهم می شود که بخش پایانی آن به خوبی با مضمون آیه تناسب داشته باشد، به زیبایی و اثرگذاری کلام می افزاید. در دانش معانی: تأکید و تقدیم و تأخیر از جمله صنایعی هستند که به زیبایی و اثرگذاری کلام کمک می کنند. تأکید با استفاده از ادواتی مانند «إنَّ» و «أنَّ» و «لام تأکید» به تثبیت معنا در ذهن مخاطب کمک می کند، در حالی که تقدیم و تأخیر با تغییر جایگاه کلمات در جمله به زیبایی اسلوب و شیوایی تعبیر می افزاید. در علم بیان، تشبیه و مجاز از جمله صنایعی است که به ملموس سازی مفاهیم انتزاعی و نزدیک تر کردن آنها به ذهن مخاطب کمک می کند. استعاره های به کار رفته در فواصل این سوره، علاوه بر زیبایی های ادبی، باعث انتقال معانی عمیق تری به مخاطب شده است. بدین ترتیب، در فواصل آیات سورهٔ ابراهیم، 11 مورد «تصدیر»، 5 مورد «توشیح»، 7 مورد «ایغال» و در همهٔ آیات سورهٔ «تمکین» مشاهده می شود. همچنین، صنایع بلاغی مربوط به علم معانی شامل تأکید در 22 آیه، تقدیم و تأخیر در 19 آیه، امر در 4 آیه، تمنی و ترّجی در 2 آیه، ذمّ در 2 آیه، حصر در 2 آیه و التفات در 4 آیه است. در نهایت، صنایع مربوط به علم بیان شامل تشبیه در 2 آیه، مجاز و استعاره در 4 آیه و کنایه در 1 آیه شناسایی شده است.
بحث و نتایج: این پژوهش نشان داد که فواصل آیات سورهٔ ابراهیم، به عنوان بخشی مهم از ساختار بلاغی قرآن کریم، نقش بسزایی در انتقال مفاهیم و تأثیرگذاری بر مخاطب دارد. استفاده از صنایع بدیع، معانی و بیان در فواصل آیات موجب افزایش زیبایی و رسایی و عمق معنایی این بخش ها می شود و به تثبیت پیام الهی در ذهن و قلب شنوندگان کمک می کند. تنوع ساختار و شکل فواصل نشان از بیان مطلب بر اساس مقتضای حال مخاطب و تأثیرگذاری آن دارد که مهم ترین ویژگی بلاغت است. به طور کلی، نتایج این تحقیق مؤید این نکته است که قرآن کریم، به عنوان کلام الهی، از چنان سطح بالایی از فصاحت و بلاغت برخوردار است که هر جزء آن، از جمله فواصل آیات، با بهره گیری از انواع صنایع ادبی و بلاغی، به بهترین شکل ممکن به ایفای نقش هدایتی و تربیتی خود می پردازد. این امر نه تنها بر غنای ادبی و هنری قرآن می افزاید، بلکه به درک عمیق تر و مؤثرتر پیام آن نیز کمک می کند. طرح گسترده و دقیق ابزارهای بلاغی موجب شده است تا کلام الهی به بهترین ویژگی های بلاغی آراسته و ارائه گردد و بیشترین اثرگذاری را بر مخاطب قرآن بر جای گذارد.
دراسة مستوى الشخصيّات في رواية «طريق الشمس» لعبدالمجيد زراقط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات فی اللغه العربیه و آدابها پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۰
268 - 301
حوزههای تخصصی:
ظهرت الروایه العربیه المعاصره متأخّره عن نظیرتها الغربیه، ولکنّها سرعان ما تطوّرت نحو الواقعیه، وأبدعت فی الواقعیه الجدیده والأدب المقاوم خاصّه بعد نکسه 1967م، حرب إسرائیل مع الدول العربیه، وصارت تناهز الروایات العالمیه فی القضایا الاجتماعیه والثقافیه والسیاسیه والمقاومه وغیرها من القضایا الإنسانیه، وأخذت تبیین الواقع المعیش وتأثیر الشخصیات علی مجری الأحداث فی المجتمعات العربیه والتحوّلات المصیریه فی العالم الإسلامی، وما تعانیه الشعوب العربیه من اضطهاد الحکّام داخلیاً، واعتداء الصهاینه خارجیاً، فصار المتلقّی علی علم بأنّ الروائی یکتب أحداثاً قد رآها فی الواقع المعیش، وهذا ما نشاهده فی روایه "طریق الشمس" للکاتب اللبنانی عبدالمجید زراقط من روایات المقاومه، وهی مصداق بارز لهذه التحوّلات الّتی شهدتها المنطقه من ظلم واجتیاح وتهجیر عاناه الشعب الفلسطینی والجنوب اللبنانی فی فتره زمنیه من القرن الماضی، وقد عاش الکاتب شخصیاً عصر الصراعات والنکبات الّتی تعرّض لها الشعبان المضطهدان، وجرّب محنه الاجتیاح الإسرائیلی للبنان الجنوبی الّذی تسبّب بتهجیره من قریته إلی بیروت العاصمه.اتّبعنا فی دراستنا هذه المنهج الوصفی- التحلیلی، بغیه الکشف عن الواقع الاجتماعی فی تقییم مستوى للشخصیات الروائیه المنشوده فی لبنان الجنوبی، وسنری فی النتائج، کیف استطاع الکاتب تقییم مستوی الشخصیات المتعدّده فی روایته، وتوظیف أنواع الشخصیات على اختلاف مستویاتها وما تحمله من رؤىً حول القضایا الاجتماعیه والثقافیه والسیاسیه والدینیه فی بیان أسباب الأحداث الّتی جرت وطرق حلّها، ، وصوّر حجم المآسی الّتی مُنی بها الشعب اللبنانی، جرّاء اعتداءات الجیش الإسرائیلی فی فتره زمنیه من القرن الماضی، ومقاومه الجنوب اللبنانی ضد الاجتیاح، کما أجاد فی وصف الشخصیات وعلاقتها بالأحداث والمکان، ومقارنتها علی مختلف المستویات، وعالج الکاتب فیها قضایا مرتبطه بواقع الحیاه والمجتمع.
اخلاق رسانه ای اسلامی در ارتباطات میان فرهنگی( مطالعه ای درباره رسانه های برون مرزی جمهوری اسلامی ایران)(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر، با افزایش تعاملات فرهنگی میان کشورها به واسطه رسانه ها، توجه به اصول اخلاقی در این عرصه امری ضروری است. جمهوری اسلامی ایران با راه اندازی شبکه های تلویزیونی برون مرزی به دنبال تسهیل ارتباطات میان فرهنگی با کشورهایی است که به لحاظ شاخصه های فرهنگی تفاوت زیادی با ایران دارند. این پژوهش با توجه به نقش این رسانه ها در تقویت پیوندهای فرهنگی، معرفی آداب و رسوم ایرانی، روایت گری و تحلیل مسائل جهانی از یکسو و کمبودهای موجود در ادبیات علمی در این حوزه از سوی دیگر، با رویکرد توصیفی-تحلیلی و روش مطالعه کتابخانه ای، بر اخلاق رسانه ای اسلامی در ارتباطات میان فرهنگی، به ویژه در رسانه های برون مرزی جمهوری اسلامی متمرکز شده است و اصول و ضوابط اخلاق رسانه ای اسلامی را در سه بعدِ «ارسال کننده پیام رسانه ای، مدیریت محتوای پیام و توجه به کرامت و شرایط مخاطب» استخراج نموده است. نتایج نشان می دهد که اصول اخلاقی اسلام، چارچوب جامعی برای تنظیم ارتباطات میان فرهنگی ارائه می دهد و می تواند راهنمای مؤثری برای توسعه الگوهای اخلاقی رسانه های برون مرزی باشد و بهبود ارتباطات میان فرهنگی با کشورهای جهان را تسهیل نماید.
تحلیل مناسبات سیاسی علمای شیعه با حکومت (از صفویه تا اوایل قاجاریه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ اسلام سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۲
۱۰۵-۷۹
حوزههای تخصصی:
مسئله پژوهش حاضر بررسی موقعیت علمای شیعی با حکومت های زمانه صفویه تا اوایل قاجاریه است. پرسش این است که فراز و فرود حکومت ها از دوره صفوی تا عصر ناصری چه تأثیری بر مناسبات حکومت و علمای شیعه گذاشت و واکنش دو طرف تحت تأثیر چه عواملی بود و به عبارت دیگر، تغییر حکومت ها چه تأثیری بر موقعیت و نقش علمای شیعه، به خصوص از منظر مناسبات با حاکمیت های افغان ها، افشاریه، زندیه تا اوایل قاجار گذاشت؟ این پرسش از آن بُعد اهمیت مضاعف می یابد که علمای شیعه از حکومت متعصب شیعی وارد یک دوره تسنن و یا بی توجهی نیز شدند. پژوهش با شیوه تبیین تاریخی سامان یافته و بر این فرض استوار است که مناسبات یکدست و همسانی میان علما و حکومت های صفویه، افغان ها، افشاریه، زندیه و قاجاریه مشاهده نمی شود و این روند تابع شرایط و اقتضائات تاریخی، ملاحظات و مسائل عصری است. یافته های پژوهش نشان می دهد که این مناسبات متغیر با ورود علمای شیعی به ایران و در نتیجه «همکاری» آنها با حکومت صفویه صورت بندی شد. در ادامه تحت تأثیر عواملی چند رویکردهای متعارض و جدی تری میان آنها رقم خورد.
کاربردشناسی واژه قریب در عبارت "یتوبون من قریب" درآیه 17 سوره مبارکه نساء(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش دینی دوره ۲۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
155-181
حوزههای تخصصی:
بررسی و شناخت اسماء و صفات الهی از دیرباز تاکنون مورد توجه متکلمان و مفسران بوده است. در این میان واژه "قریب" نیز از صفات الهی و از واژگان کلیدی قرآن کریم است که از میان 92 بار مشتقات قرب بیشترین بسامد را به خود اختصاص داده است. کاربرد خاصی از مجموع این موارد در آیه 17 سوره نساء قرار دارد که نظرات مختلفی از سوی مترجمان و مفسران ذیل آن بیان شده است. با بررسی تفاسیر مختلف و کاوش ارتباط بین این واژه و با محتوای آیه و آیات قبل و بعد از آن بنظر می رسد که این لفظ در جایگاه یک صفت و نه یک قید زمانی است. این برداشت در بافت آیه، نگارنده را برآن داشت تا با روش کاربردشناسی و با تکیه بر منابع تفسیری و از طریق مشخص نمودن مولفه ها و عناصر کارگفتی ارتباط لفظ "قریب" در آیه 17سوره نساء و آیات همجوار آن را بررسی نماید. پس از بررسی های انجام شده بنظر میرسد یکی از صفات الهی براساس لایه های بافتی یعنی بافت درون زبانی و بافت برون زبانی در این آیه از قرآن کریم با توجه به کنشی که مدنظر گوینده بوده است، صفت "قریب" است.
اسحاق بن حَیْوَهَ؛ از غارتگری پیراهن امام حسین(ع) تا تاختن بر بدن مطهر
منبع:
پژوهشنامه معارف حسینی سال ۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۵
51 - 70
حوزههای تخصصی:
یکی از افراد سنگدلی که در کربلا حضور داشت، اسحاق بن حَیْوَهَ بود. او پس از شهادت امام حسین(ع) پیراهن آن حضرت را از تن مبارک ایشان درآورد و به دستور عمر بن سعد، داوطلبانه به همراه نه تن دیگر بر بدن امام با اسب تاخت. این کار آنها موجب شکسته شدن استخوان های امام حسین(ع) شد. علل انحراف ابن حیوه در دو عامل به «مولود حرام» و «لقمه حرام» برمی گردد. بنابر گزارش های تاریخی، ایشان با پوشیدن پیراهن حضرت به بیماری برص مبتلا شد و موهای بدنش ریخت و سرانجام به دست مختار ثقفی به هلاکت رسید.
واکاوی مفهوم عدالت اجتماعی در اندیشه سید قطب (مطالعه موردی تفسیر فی ظلال القرآن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
85 - 108
حوزههای تخصصی:
از نظر اسلام عدالت یک اصل بنیادین ومهمترین رکن جامعه تلقی می شود، بطوری که فلسفه ارسال رسولان برقراری عدل وقسط در میان مردم دانسته شده است از اینروهمواره موضوع عدالت از دغدغه ها ی بشرومفاهیم محوری و نظریه پردازی صاحب نظران وفلاسفه بسیاری بوده است. سید قطب از جمله اندیشمندان مسلمان در قرن بیستم است که به بررسی ابعاد عدالت اجتماعی در اسلام پرداخته است. هدف اصلی از انجام این پژوهش؛ بررسی چیستی مفهوم عدالت اجتماعی در اندیشه سیدقطب با تکیه بر کتاب "تفسیر فی ظلال القرآن" است و اینکه وی چگونه از آن مبانی به نظریه عدالت اجتماعی اش دست یافته است. در این مقاله با روش تحلیلی، توصیفی به واکاوی مفهوم عدالت اجتماعی در تفسیر فی ظلال القران از نظر سید قطب خواهیم پرداخت. نتایج پژوهش نشان می دهد که عدالت اجتماعی در تفسیر فی ظلال القرآن، یک آرمان دست نیافتنی نیست بلکه این عدالت از طریق ایجاد جامعه ی عادلانه واخلاقی برای تبدیل آموزه ای قرانی به واقعیت جامعه بشری است بر پایه ی دستورات قران که از یک مفهوم اعتقادی جامع سرچشمه گرفته باشد وعدالت بی ارتباط به زندگی و حیات عینی انسان و جامعه نیست،بلکه معنایی فراتر از حکومت و هستی شناسانه دارد و باید که در کنش فردی و اجتماعی تحقق یابد. بر این اساس، سید قطب راه تحقق عدالت اجتماعی را در عدالت در روابط اجنماعی بین افراد ،عدالت اقتصادی ،عدالت توزیعی وحکمرانی عادلانه ومسولیت پذیر بودن انسانها می دانست که در زیر لوای احکام الهی تحقق می یابد.وموانع آن تبدیل دستورات قرانی به هوا وهوس، فساد وتمرد از شریعت الهی وتوزیع نا عادلانه است . ایشان چشم انداز اصلاحی خود را برای جامعه بر اساس تحقق عدالت اجتماعی می داند و دستیابی به مبانی اسلام، اعمال مشروعیت آن و اجرای مبانی وپیاده سازی حکومت اسلامی به عنوان یکی از مهمترین اهداف قرآن، هدف اصلی وی بوده است.
تحلیل محتوای کتاب های درسی دوره متوسطه اول از نظر میزان توجه به مفهوم نیکوکاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۶
101 - 121
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ارزیابی کتاب های درسی دوره متوسطه اول از نظر توجه به مفهوم نیکوکاری انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع تحلیل محتوای کمی و جامعه آماری پژوهش شامل کتاب های درسی دوره متوسطه اول بود که با روش نمونه گیری هدفمند 5 عنوان کتاب (هدیه های آسمانی، تفکر و سبک زندگی، آموزش قرآن، فارسی و مطالعات اجتماعی) با 14 جلد کتاب در نمونه قرار گرفت. ابزار اندازه گیری، چک لیست تحلیل محتوای محقق ساخته بود که روایی آن مورد تأیید کارشناسان و صاحبنظران بوده و پایایی آن با روش ویلیام اسکات 96 درصد محاسبه شد. شیوه پردازش داده ها بر اساس روش آنتروپی شانون بوده و به منظور بررسی میزان تفاوت مؤلفه های نیکوکاری در کتاب های درسی سه پایه از آزمون خی دو استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که در دوره متوسطه اول به مؤلفه های «کمک نیازمندان»، «احترام به دیگران، «همدلی با دیگران» توجه بیشتر و به مؤلفه های «مهار خشم، «احترام به حقوق حیوانات و گیاهان»، «فعالیت داوطلبانه»، «وقف» و «عفو و بخشش» توجه کمتری مبذول شده است. همچنین مؤلفه های «عفو و بخشش»، «فعالیت داوطلبانه»، «مهار خشم» و «احترام به حقوق حیوانات و گیاهان» ضریب اهمیت پایینی داشته و پراکندگی مناسبی در کتاب های درسی سه پایه نداشته اند. علاوه بر این، فراوانی مؤلفه های نیکوکاری در کتاب های پایه نهم به مراتب کمتر از پایه های هفتم و هشتم بود.
اعتبارسنجی محتوایی روایات و گزارش های شمایل معصومان(ع) (بررسی موارد منتخب باتوجه به ناهم خوانی ها و شبهه ها)
منبع:
تاریخ اهل بیت سال ۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷
49 - 69
حوزههای تخصصی:
آشنایی با چهره پیشوایان دینی به دلیل علاقه دوستداران و اهمیت آن در مباحث تاریخی یا کلامی سبب شده است تا چهره معصومان (ع) همواره مورد توجه قرار گیرد. با مراجعه به منابع تاریخی و حدیثی، گزارش ها و روایاتی دیده می شود که به طور اجمالی تصاویری از چهره معصومان (ع) را تداعی می کند. در مواردی از روایات و گزارش ها، خصوصیات ظاهری و جسمانی معصومان (ع) با یکدیگر ناهم خوانی دارد و یا دستاویزی برای برخی شبهه افکنان شده است. پژوهش حاضر با هدف اعتبارسنجی محتوایی روایات و گزارش های مربوط به شمایل معصومان(ع) به روش توصیفی- تحلیل انجام شد. بدین منظور پس از جمع آوری و شناسایی تعارض ها و شبهاتی که در این اخبار دیده می شود، موارد منتخبی از آن گزارش ها برپایه روش تاریخی اعتبارسنجی محتوایی شد. یافته های پژوهش نشان داد که ناهمخوانی های موجود میان این اخبار، به عواملی مانند کم دقتی راویان و نداشتن ملاک یا واحد در بیان شمایل، تغییر شمایل بر اثر گذر زمان و تغییر شرایط، عدم توجه به ویژگی های غیرعادی و اعجازی و انگیزه و غرض راویان در توصیف شمایل است. از شبهات و عیب جویی هایی که درباره برخی از شمایل معصومان (ع) مطرح شده است به دست آمد که شمایل ایشان نیز مانند همگان متأثر از عوامل طبیعی و شرایط محیطی بوده است. همچنین بررسی روایات و گزارش های تاریخی نشان داد که صفات ظاهری معصومان(ع) هیچ گاه با شئون امامت و هدایت گری منافاتی ندارد.
تحلیلی بر انواع و مصادیق مرتد در فقه سلفیان با تمرکز بر دیدگاه ابن تیمیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقه و حقوق اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۵
65 - 83
حوزههای تخصصی:
ارتداد به معنی خروج از دین اسلام یکی از مفاهیم بنیادین است که از ابتدای شکل گیری اسلام به موضوعی چالش برانگیز میان متکلمان و فقها و مفسرین تبدیل شده است. پس از رحلت رسول خدا اولین مسئله خلیفه مسلمین(ابوبکر) چنگ هایی بود که به خاطر ارتداد شروع شدند. در طول تاریخ اسلام مفهوم ارتداد دستاویزی برای گفتمان اهل حدیث و سلفیه تبدیل شد و با یدک کشیدن این مفهوم مخالفان خود را متهم به ارتداد کرده و خشونت ها و قتل های زیادی را مرتکب شده اند. در این روزها ترور سلمان رشدی مرتد بار دیگر مفهوم ارتداد را در خبرگزاری های بین المللی به زبان انداخته است. در شرایط فعلی معرفت به مفهوم و ماهیت دقیق و به دوراز تحریف شده ارتداد یک ضرورت است. بر همین اساس پژوهش پیش روی در پاسخ به این سؤال خاص که انواع و مصادیق مرتد در گفتمان سلفیان چه کسانی هستند ؟ با روشی تحلیلی اسنادی به کاوش در متون سلفی با تمرکز بر دیدگاه ابن تیمیه پرداخته و در پایان به این نتیجه رسیده است که در نگاه سلفیان ارتداد دامنه ای وسیع دارد و شامل بسیاری از حاکمان اسلامی و فرق و مذاهب اسلامی شده که این وسعت معنایی برای جهان اسلام بسیار زیان بار هست. مصادیق ارتداد از انکار حق تعالی در اسماء و صفاتش گرفته تا نسبت دادن صفات نکوهیده و استهزاء و تمسخر خداوند و رسولش را شامل می شود. انکار ضروری دین و تارک الصلاه کاهلاً و همچنین فلاسفه و متصوفه و بسیاری از غالیان و تعظیم کننده شعائر و اعیاد نصارا و تشبث به کفار و استغاثه کنندگان به غیر خداوند را شامل می شود.