فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸۱ تا ۵۰۰ مورد از کل ۷۹٬۱۸۷ مورد.
منبع:
پژوهش های نوین در حکمرانی اسلامی دوره اول پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱
109 - 140
حوزههای تخصصی:
حکمرانی اسلامی نسخه ای از حکمرانی براساس آموزه های اسلامی است که به دنبال تحقق اهداف اسلام در حوزه حکمرانی است. هدف این پژوهش بررسی بسترها و زمینه های شکل گیری و تحقق حکمرانی اسلامی است. تحقق حکمرانی اسلامی بیش از هر چیز مستلزم تمهیدات و بسترهایی است که در صورت فراهم نبودن، «ایده حکمرانی اسلامی» را به یک مفهوم شعاری و ویترینی تبدیل خواهد کرد و اعتبار و قابلیت آن را در مقابل الگوی رقیب به چالش خواهد کشید. با این وصف پرسش پیش روی مقاله این است که مهم ترین بستر و زمینه ساز تحقق حکمرانی اسلامی چیست؟ پژوهش مبتنی بر روش اسنادی و کتابخانه ای در گردآوری داده ها و بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی، «فرهنگ» را اولویت نخست حکمرانی اسلامی می داند و نتیجه می گیرد که فرهنگ در تحقق حکمرانی اسلامی مقدم بر سایر شئون اجتماعی ازجمله اقتصاد و سیاست است و هرگونه تحول و اصلاح ازجمله در حوزه حکمرانی از مسیر فرهنگ عبور می کند.
بررسی انتقادی رویکرد وجودی احمد علوی از برهان اثبات واجب خواجه در شرح حظیرة الانس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تجرید الاعتقاد نصیرالدین طوسی از مهم ترین متون آموزشی علم کلام است و شروح و حواشی بسیاری بر آن نگاشته شد. یکی از مهمترین شروح، شرح قوشچی و تعلیقات خفری بر این شرح است. علوی نیز سه شرح بر حاشیه خفری نگاشته است که حظیره الانس یکی از آن سه شرح است. پرسش اصلی این جستار این است: «رویکرد وجودی احمد علوی از برهان اثبات واجب خواجه در شرح حظیره الانس قرین توفیق بوده است؟» دستاوردهای این مقاله عبارتند از: یکم. علوی تلاش می کند تا برهان خواجه را برهانی لمّی و در مدار رویکرد وجودی و با نظر به وجود بداند؛ دوم. زمانی می توان از تفکیک وجود نفسی حدّ اکبر و وجود رابطی حدّ اکبر و در پی آن از عدم احتیاج اکبر در اصل وجود، و نیازمندی آن به علّت در کیفیتی از کیفیات و عرضی از اعراض حدّ اکبر سخن گفت که وجود محمولی غیر از واجب باشد. چون واجب همان طور که در مقام ذات، واجب است، در جمیع صفات و احوال، واجب است و حالت منتظره و نیازمندی ندارد؛ سوم. هرچند علوی در رساله حظیره الانس از نظر در وجود و موجود مطلق سخن می گوید و اظهار می کند که نظر به وجود، غیر از نظر در امکان است. اما آنچه در دستور کار او قرار گرفته است، موجودی است که به دو قسم واجب و ممکن، تفکیک شده است و تفکیک پذیری و انقسام، وصف امر ذهنی است، نه عینی.
کنشگری روایی اندیشمندان جریان عقلانیت اسلامی حول جامعیت قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳شماره ۲۱
151 - 182
حوزههای تخصصی:
جامعیت قرآن یکی از ویژگی هایی است که به شمول محتوای آن برای مخاطبان تمامی اعصار و مکان ها اشاره دارد. اندیشمندان جریان های اسلامی درباره قلمرو جامعیت دیدگاه های متفاوتی دارند. با نگاهی به منشاء آراء، روشن می شود که روایات جامعیت قرآن در زمره محوری ترین رهیافت های درون دینی برای شکل گیری نظریات جامعیت قرار دارند. یکی از جریان های معاصر متاثر از این روایات، جریان عقلانیت اسلامی است. این جریان دینی اجتهادی که با تکیه بر منابع اصیل دین و در نظر گرفتن تحولات و مدرنیته، از جریان نواندیش تجددگرا و جریان سنتی نص گرا متمایز می شود، دغدغه تحول با عینیت بخشی به آموزه های قرآن را دارد. تبیین کنشگری اندیشمندان این جریان از روایات جامعیت، در نیل به قلمرو حداکثری، مساله این پژوهش است. روش این پژوهش توصیفی تحلیلی است و جمع آوری داده ها بر اساس منابع تاریخی، روایی و تفسیری به گونه اسنادی صورت گرفته است. از یافته های مهم این نوشتار، علی رغم اینکه علم حقیقی به وجود تمام معارف قرآن در انحصار معصومان است، کنشگری به مدد روش های عقلی اجتهادی معتبر نسبت به مفاد روایات اشتمال حداکثری و در نتیجه دستیابی به لایه های مختلف مدالیل قرآنی است. کنشگری های روایی که در قالب قاعده بطن یا جری و تطبیق یا مدل و الگو بودن قرآن مطرح شده اند، از شواهد این روش های اجتهادی هستند. با تثبیت این کنشگری ها، می توان به عدم تاریخمندی فهم قرآن و پاسخگویی آن به تمام نیازهای معرفتی و معیشتی آدمیان در بستر سیال زمان پی برد.
An Analytical Examination of English Translations of Idioms in Selected Verses of Surah Al-Ma’idah and Surah Al-Isra Based on Schleiermacher’s Framework
منبع:
Journal of Textual and Translation Analysis in Islamic Studies, Volume ۲, Issue ۱, ۲۰۲۴
1 - 25
حوزههای تخصصی:
The language of the Qur’ān is highly eloquent and rich in rhetoric. Transferring features of languages from different origins is tricky. Although throughout history, scholars have made significant contributions to understanding Qur’ānic idioms, we still face challenges in conveying their meanings. There are language-specific idioms in Qur’ānic Arabic, reflecting Arab culture and environment. The fact that different cultures conceptualize reality in varying ways causes idioms to be shaped by cultural factors. This is why some translations of Qur’ānic idioms fail to convey their full depth of meaning. This article aims to investigate various interpretations and English translations of the idioms in the selected verses of Surahs Al-Isra and Al-Ma’idah. To this end, the translations of twelve prominent translators were compared. Considering the descriptive nature of the work, the researchers analyzed the methods used by the selected translators. The theoretical framework underpinning this study is the translation methods of Schleiermacher. Furthermore, the translations were analyzed and ranked based on Waddington’s holistic model of translation quality assessment. Analysis reveals a spectrum of translational strategies, defying strict categorization within Schleiermacher’s binary framework of ‘naturalizing’ and ‘alienating’ translation. A significant number of translations exhibit hybrid characteristics, displaying a preponderance towards either naturalization or alienation, yet failing to conform exclusively to either pole.
بررسی مبانی خوانش متن از منظر هرمنوتیک شلایرماخر و تحلیل آن بر اساس مبانی نظری کلاسیسیسم و رمانتیسیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهایی در فلسفه و کلام سال ۵۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱۲
191 - 221
حوزههای تخصصی:
«هرمنوتیک کلاسیک» تلاشی برای دستیابی به چگونگی خوانش متن با ارائه اصول و مبانی روشمند است. «شلایرماخر» از هرمنوتیست های برجسته کلاسیک به شمار می رود. نمایان ترین نقش شلایرماخر در تحول هرمنوتیک، گذار از هرمنوتیک های تخصصی و ابداع اصول و ضوابط عام تفسیری است که غالباً نشأت گرفته از گفتمان های ادبی-عصری اوست و نکات ارزنده ای را فراروی مفسران اسلامی می گذارد. ازاین رو، نوشتار حاضر با مطالعه نظریات هرمنوتیکی شلایرماخر به روش توصیفی تحلیلی در پی پاسخ به این پرسش است که مهم ترین مبانی شلایرماخر در تحلیل و خوانش متن چیست؟ و با نظر به آموزه های کلاسیسیسم و رمانتیسیسم چگونه تحلیل می شود؟ حاصل آنکه، اثرپذیری شلایرماخر از مکاتب ادبی-عصریِ خویش سبب شده است تا از القای نگرشی تک بُعدی به مقوله فهم متن پرهیز کرد و از گفتمان های مختلف ادبی، نظیر گفتمان های کلاسیستی و رمانتیستی بهره جُست. ازجمله اصول مبتنی بر تفکر کلاسیستی شلایرماخر عبارت است از: محوریت مؤلف، غایت مندی معنا، عینیت معنا، فراعصری بودن فهم، روش گرایی فهم و اهمیت قواعد زبان شناختی. اصول مبتنی بر تفکر رمانتیستی وی نیز عبارت اند از: اصالت فردیت مؤلف، اصالت سوء فهم، عدم کفایت قواعد زبان شناختی، عدم امکان پرهیز کامل از تأثیر پیش فرض ها، امکان تحقق فهم برتر از مؤلف و بشری بودن گزاره های کتاب مقدس.
مدرسه تراز ازمنظر اسناد تحولی نظام تعلیم وتربیت: در جست وجوی الگوی مطلوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، شناسایی ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های الگوی مدرسه مطلوب (تراز) براساس اسناد تحولی (سند تحول بنیادین آموزش وپرورش و برنامه درسی ملی) در دوره ابتدایی است. روش انجام پژوهش ازمنظر گردآوری داده ها، کیفی است که به منظور استخراج مؤلفه های مدرسه مطلوب با کاربست روش تحلیل محتوا، مؤلفه های اساسی مدرسه شناسایی شدند. همچنین پایایی کدگذاری ها با روش بازکدگذاری توسط پژوهشگر (با ضریب توافق 0.94) و مرورگر دوم (با ضریب توافق 0.85) مورد تأیید قرار گرفته است. با کاربست روش تحلیل محتوای متنی، گزاره های مرتبط با شاخص های هر یک از مؤلفه ها براساس سند برنامه درسی ملی، زیرنظام برنامه درسی سند تحول بنیادین و اسناد مرتبط دیگر شناسایی و استنباط شده و پس از استخراج شاخص ها، الگوی به دست آمده با روش گروه کانونی ازطریق ذی نفعان و ذی ربطان اعتباربخشی شد. به این ترتیب 5 بُعد برنامه تربیت (با 5 مؤلفه)، محیط تربیت (شامل فضای کالبدی و تجهیزات با 3 مؤلفه و جو و فرهنگ با 5 مؤلفه)، رهبری و مدیریت تربیت (با 9 مؤلفه)، خانواده (با 2 مؤلفه)، جامعه محلی و سایر عوامل محیطی (با 2 مؤلفه)، مربیان و هم یاران (با 7 مؤلفه)، دانش آموز و تشکل های دانش آموزی (با 2 مؤلفه)، ارزشیابی (با 3 مؤلفه) و نتایج (با 11 مؤلفه در 3 دسته فردی، خانوادگی و اجتماعی و سازمانی) استنباط شد. درنهایت نیز براساس الگوی به دست آمده، تصویری روشن از مدرسه تراز برای سیاست گذاران، برنامه ریزان، مدیران و سایر افراد ذی ربط و ذی نفع ارائه شد.
بررسی حقوق اقتصادی- اجتماعی زنان از دیدگاه امام خمینی(ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
149 - 162
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: حقوق اجتماعی اعم از حقوق شهروندی، حقوق رفاهی و حقوق مربوط به شغل و کارکردن است. یافتن نظریات ناب از بین سخنان امام خمینی (ره) درباره حقوق اجتماعی زن برای بهره سازی جامعه از این نظریات است؛ تا تبدیل به راهکارهایی برای حل معضلات ومشکلات اجتماعی زنان باشد. هدف مقاله حاضر، بررسی حقوق اجتماعی زنان از دیدگاه امام خمینی(ره) است.مواد و روش ها: مقاله حاضر توصیفی تحلیلی است. مواد و داده ها نیز کیفی است و از فیش برداری در گردآوری مطالب و داده ها استفاده شده است.ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است.یافته ها: یافته ها نشان داد، از بیانات امام خمینی(ره) چنین برداشت می شود که ایشان حقوق اجتماعی زنان را به رسمیت شناخته است. زن می تواند نقش فعالی درکنار مردان درحرکتهای اجتماعی ایفا کند. حقوق اجتماعی زن شامل حقوق شهروندی و حق رفاه وتامین اجتماعی، منزلت اجتماعی، حق استفاده ازمزایای مادری و مزایای خانه داری (حقوق خانه داری و حق مرخصی زایمان و..)، حق بهره مندی ازمسکن مناسب می باشد.نتیجه: امام خمینی قدس سره در آراء فقهی و حکومتی خود به حقوق اجتماعی زنان پرداخته است. از دیدگاه امام خمینی، حقوق اجتماعی زن اعم از حقوق شهروندی، حقوق رفاهی و حقوق مربوط به شغل و کارکردن مورد پذیرش قرار گرفته است.
نقد مبانی دیدگاه قاضی سعید قمی در شناخت اوصاف الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۶
25 - 40
حوزههای تخصصی:
قاضی سعید قمی یکی از نمایندگان مهم الهیات سلبی است. وی بر اساس مبانی وجودشناختی و معرفت شناختی خاص خویش همچون مباینت تام میان خالق و مخلوق در ذات، صفات و افعال، شناخت اوصاف الهی را به نحو ایجابی رد کرده و به عدم توصیف ذاتی خداوند روی آورده و تفسیر سلبی و فعلی صفات را مطرح کرده است. وی همچنین برای رهایی از اتهام تعطیل عقل از شناخت خدا، راه های دیگری را، به جز راه اثباتی، برای معرفت حق تعالی ارائه داده است؛ ازجمله شناخت سلبی و شناخت اقراری و مقایسه ای و نیز شناخت خداوند به خودش. روش این تحقیق، توصیفی تحلیلی و انتقادی است و مسئله تحقیق، واکاوی مبانی دیدگاه قاضی سعید قمی است، بدین صورت که با تحلیل مبنایی نظریه وی در اوصاف الهی، مبانی وجودشناختی و معرفت شناختی دیدگاه وی را که درواقع اساس نظریه اوست، به دست آورد و رابطه میان این دیدگاه و آن مبانی را تبیین نماید. یافته های تحقیق، نشان دهنده وارد بودن برخی اشکال ها به این دیدگاه با توجه به مبانی مذکور است.
تفسیر تنزیلی، به مثابه تفسیر فرهنگی قرآن (با محوریت آثار عبدالکریم بهجت پور)
منبع:
تفسیرپژوهی سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۱
301 - 342
حوزههای تخصصی:
نزول قرآن تدریجی است و در این نزول تدریجی، پیامبر(ص) توانست یک جامعه ابتدایی را از سطح فرهنگی پایین، به امّتی با آن حد از تعالی فرهنگی برساند که پرچمدار ندای توحید، اخلاق و انسانیت در سراسر جهان باشد، اما روش مطالعه و فهم قرآن کریم برای دست یابی به عناصر فرهنگی و فرایند تحول فرهنگی قرآن کدام است؟ مسأله اصلی این مقاله دستیابی به «روش مطالعه فرهنگی قرآن» است که به نظر نویسنده «تفسیر تنزیلی» روش مناسب برای این سنخ مطالعه را در اختیار ما می گذارد. البته از آنجا که تمرکز بر آرای یک مفسر تنزیلی، مسیر مشخص و عناصر منسجم تری را برای تأمین این امر در اختیار می گذارد، این تحقیق بر اساس آثار عبدالکریم بهجت پور صورت می گیرد. روش انجام این تحقیق روش اجتهادی است. روش اجتهادی، روش معتبر و معهودی است که صدها سال است برای رجوع به منابع دینی مورد استفاده و سفارش اندیشمندان و مفسّران اسلامی است. در این روش عناصر عقلی، عقلایی، نقلی، تاریخی و کلامی به تناسب مسأله تحقیق مورد استفاده قرار می گیرد. بنابراین، این تحقیق، از تحلیل های عقلی، عقلایی و ... ، به فراخور نیاز بهره خواهد برد. از یافته های این تحقیق، می توان به اثبات هویت روشی تفسیر تنزیلی و کشف دستاوردهای روشی (راهکارهای تعمیق و توسعه فهم قرآن، مراحل روش تحول فرهنگی قرآن، تشکیل شبکه مسائل قرآن، ورود قرآن به صحنه عمل، راهکار شناسایی و حل آسیب های فرهنگی) و محتوایی (دوره های تحولی جامعه نبوی، توسعه هدف گذاری کشف مرادهای خداوند، فهم دقیق تر واژگان قرآنی) این سنخ تفسیر اشاره کرد.
اسناد، روات و نسخ صحیف سجادیه (پاسخی تطبیقی در ردّ شبهات مخالفین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام تطبیقی شیعه سال ۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹
187 - 226
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در صدد تبیین و بررسی شبهاتی است که از سوی اهل سنّت بر کتاب صحیفه سجادیه وارد شده است که در قالب این سؤالات مطرح گردیده است: چه اسناد و راویانی برای صحیفه وجود دارد؟ اعتبار آنان در طول تاریخ چگونه بوده است؟ صحیفه چه جایگاهی در بین اهل سنّت دارد؟ جهت پاسخ بدین مسائل تمامی اسناد و راویان معرفی و مورد پژوهش قرار خواهند گرفت و با آشکار نمودن نقش علمای اهل سنّت در حفظ صحیفه، به جایگاه والای این کتاب نزد آنان اشاره خواهد شد. رویکردی که در این پژوهش دنبال می شود توصیفی-تحلیلی و انتقادی است که با روش کتابخانه ای و مراجعه به متون دست اول فریقین انجام خواهد گرفت.یافته های پژوهش نشان می دهد که تاکنون سه سند رسمی برای صحیفه یافت شده که شامل سند عمیر بن متوکل، سند زیدی و سند زبیدی حنفی است، هر یک راویان متعددی در طول تاریخ داشته اند. سند عمیر بن متوکل بیشترین راویان را داشته و نسخه های متعددی از این راویان یافت شده و تنها دو راوی یعنی ابوالمفضل شیبانی و ابن اخی طاهر علوی مورد اتهام جعل قرار گرفته اند که با بررسی شواهد مختلف امانتداری آنان در حفظ صحیفه اثبات می گردد، تاکنون نسخه های خطی فراوانی در مناطق مختلف جهان اسلام یافت شده که حاوی راویانی موثق و معتبر است، قدیمی ترین آنها پنج نسخه است که راویان مختلف و متفاوتی داشته حتی برخی از راویان آنها علمای اهل سنت بوده اند.
بررسی مفهومی و مصداقی واژه های «زینتهن» و «ما ظهر» در سوره نور و نقد دیدگاه ها(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۰)
67 - 88
حوزههای تخصصی:
واژگان «زینتهن» و «مَا ظهر منها» در آیه 31 سوره نور، از کلمات محوری و نقش آفرین در بحث حجاب، مواضع پوشش و مواضع مستثناست که به سبب برخی از ابهامات مفهومی و مصداقی، سبب ارائه دیدگاه های مختلف در وجوب و عدم وجوب حجاب، مواضع وجوب پوشش و مستثنیات آن شده است. مقاله حاضر با هدف تبیین مفهوم و مصداق این دو کلمه، با روش تحلیلی-تفسیری، به بررسی آنها پرداخته و به این نتیجه رسیده است که هرچند واژه «زینت» در لغت مخصوص زینت های عارضی است، ولی در استعمالات قرآنی اعم از زینت های ذاتی و عارضی است و به اندام زن نیز اطلاق می شود. همچنین مقصود از «ما ظهر منها»، زینت هایی است که به طور عادی و طبیعی پوشانده نمی شوند، نه اندامی که به صورت اتفاقی و غیر ارادی ظاهر می شوند و نه خصوص ساق پا یا لباس یا اندامی که در اصل آفرینش ظاهر هستند. بنابراین مصادیق «زینتهن» (زینت زنان) عبارت اند از: اندام زنان، زیورآلات، لباس و رنگ و روغن های آرایشی. و مصادیق «ما ظهر منها» عبارت اند از: صورت، دست و آرایش های واقع در آنها که از ممنوعیت اظهار استثنا شده اند.
بررسی مبانی قرآنی جواز و عدم جواز رجوع از حکم قضا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۹
18 - 31
حوزههای تخصصی:
اصولا هر قاعده ی فقهی باید بر پایه ی شرعی استوار باشد و قاعده فقهی عدم جواز رجوع از حکم قضایی نیز بر طبق دیدگاه فقهای سلف و خلف از مبانی فقهی برخوردار می باشد. این قاعده در حقوق تحت عنوان فراغ دادرس است که بر حسب آن هر گاه قاضی با صدور حکم از قضا فراغت حاصل نمود، دیگر حق رجوع و عدول از حکم صادره را نخواهد داشت و معنا و مفهوم قاعده عدم جواز رجوع از حکم نیز همین می باشد. قاعده مذکور از احکام حکومتی و واجبات شرعیه توصلیه است و از آنجا که راجع به فقه سیاسی و حکومتی است، اجرای آن بر همه قضات و حکام شرع واجب می باشد. این قاعده از مبانی و ادله فقهی برخوردار است و در قرآن مجید آیات متعددی چون آیه "فاذا فرغت فانصب" (سوره انشراح) و آیات سوره مائده و انبیاء دلالت بر عدم جواز رجوع از حکم قضایی را دارند.
توسع معنایی آیه دوم سوره «انسان» مستند به قرائن درون متنی و بینامتنی و فرامتنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
139 - 159
حوزههای تخصصی:
خلقت انسان و مراحل و ابعاد آن، از شگفتی های قرآن کریم است که با تعابیر مختلفی مطرح شده است. خدای سبحان، در آیه دوم سوره انسان، به خلقت آدمی و ابتلای او در دنیا اشاره می کند. مفسران در تفسیر این آیه، بیش تر بر خلقت مُلکی و تطوّرات مادّی انسان نظر داده اند؛ امّا بررسی دقیق تر قرائن، معنای افزون تری را می نمایانند که بر اساس آن ها، آیه پیش گفته بر آفرینش ملکوتی و تطوّرات معنوی انسان نیز دلالت دارد. مسئله اصلی در این پژوهش، اثبات توسعه معنایی در آیه دوم سوره انسان مستند به قرائن درون متنی، بینامتنی و فرامتنی است. روش گردآوری داده ها، کتابخانه ای و پردازش آن ها نیز توصیفی- تحلیلی است. بر اساس یافته های تحقیق، این توسعه معنایی با قرائن درون متنی و پیوسته تثبیت می شود که عبارتند از: یادکرد قبلی از تطوّرات مادّی در آیه یکم، غلبه کاربست واژه انسان در تطوّرات معنوی او، هماهنگی صیغه جمع امشاج با بُعد ملکوتی انسان، تناسب ابتلای انسان بر بُعد ملکوتی او، ارتباط سمیع و بصیر با بُعد ملکوتی انسان و تناسب هدایتمندی و اختیار انسان با تطوّرات معنوی. همچنین مخاطب شناسی قرآن و بیان تدریجی و حکیمانه آفرینش انسان، ارتباط مقام خلافت الاهی انسان با جنبه ملکوتی او و نیز برخی روایات تفسیری، از قرائن بینامتنی دالّ بر توسعه معنایی است، همچنان که هماهنگی فضا و جوّ و اسباب نزول سوره انسان با تطوّرات معنوی از قرائن فرامتنی است که توسعه معنایی در آیه را تثبیت می کند
ارزیابی ترجمه فارسی رمان فی قلبی أنثی عبریة بر پایه الگوی کارمن گارسس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقد و ارزیابی ترجمه یکی از مهم ترین زمینه های مطالعاتی بر پایه بنیان های پژوهش های علمی به شمار می رود که به منظور سنجش و تشخیص سطح کیفی متون ترجمه شده صورت می پذیرد. لازمه این نقد و ارزیابی، کمک گرفتن از پژوهش های زبان شناختی نظریه پردازان مطرح در حوزه مطالعات ترجمه است. یکی از مهم ترین الگوهای ارزیابی در حوزه مطالعات ترجمه، الگوی ترجمه کارمن گارسس است. پژوهش پیش رو با روشی توصیفی- تحلیلی بر آن است تا با بهره گیری از الگوی پیشنهادی کارمن گارسس به عنوان یک سنجه و الگوی ارزیابی کیفیت ترجمه، رمان «فی قلبی أنثی عبریه» از خوله حمدی با ترجمه اسماء خواجه زاده را بررسی و ارزیابی کند. کارمن گارسس چهار سطح را برای سنجش و ارزیابی ترجمه ها پیشنهاد می دهد که عبارتند از: 1- سطح معنایی- لغوی، 2- سطح نحوی- واژه ساختی (صرفی)، 3- سطح گفتمانی-کاربردی و 4- سطح سبکی-مقصود شناختی. به دلیل گستردگی سطوح چهارگانه گارسس، پژوهش حاضر صرفاً به بررسی دو سطح معنایی- لغوی و نحوی- واژه ساختی پرداخته و به این نتیجه می رسد که برجسته ترین مؤلفه های سطوح معنایی- لغوی در این ترجمه، معادل فرهنگی یا کارکردی، بسط نحوی، قبض نحوی، ابهام و خاص در برابر عام یا برعکس است و در سطح نحوی- واژه ساختی، برجسته ترین مؤلفه ها را ترجمه تحت اللفظی، اقتباس، تغییر نحوی یا دستورگردانی، تغییر دیدگاه، توضیح یا بسط معنی، تقلیل و حذف، تغییر نوع جمله در ترجمه تشکیل می دهد و با نظر به اینکه میزان کفایت و مقبولیت یک ترجمه بر اساس شمارش ویژگی های مثبت و منفی آن سنجیده می شود و هرچه تعداد ویژگی های مثبت متن ترجمه شده بالاتر باشد به همان میزان کفایت و مقبولیت آن نیز بالاتر است، می توان گفت ترجمه خواجه زاده مطابق با الگوی گارسس از کفایت و مقبولیت مطلوبی برخوردار است.
واکاوی عناصر مثلث عشق استرنبرگ در طوق الحمامة ابن حزم اندلسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۷
94 - 111
حوزههای تخصصی:
بسیارند کسانی که در باب عشق سخن رانده اند ولی از اولین کسانی که بدان پرداخته است، ابن حزم، ادیب، فقیه و فیلسوف اندلسی؛ عالم و جامع علوم زمان خویش است؛ او در کتاب طوق الحمامه به صورت بی سابقه و بی مانند به سان روانشناسی به عشق پرداخته است و کتاب خویش را بر سی باب مشتمل نموده و بر هر بابی اسمی قرار داده و در بیان و بررسی این ابواب قلم نهاده است، در سویی دیگر یکی از اندیشمندان حوزه روانشناسی به نام رابرت استرنبرگ رئیس پیشین انجمن روانشناسان آمریکا، عشق را به سان مثلثی می داند که از سه ضلع «صمیمیت » «میل » و «تعهد » شکل گرفته و رابطه هریک از این اضلاع انواع عشق را شکل می دهند. هرچند با وجود غنای ادبیات عربی در مسأله روانشناسی عشق، هنوز به اندازه شایسته ای بدان پرداخته نشده، لذا جا داشت تا بدین موضوع از منظر این نظریه مهم حوزه روانشناسی پرداخته شود. نوشته حاضر تلاش نموده تا به شیوه تحلیلی– توصیفی، این نظریه را که به دیدگاه های ابن حزم بسی نزدیک است، بر کتاب طوق الحمامه تطبیق دهد و بدین وسیله روشن گردد که طوق الحمامه کدامین مؤلفه ها را داراست؟ وکدامیک بسامد بیشتری دارند؟ او در این اثر کوشیده به مدد تجربه شخصی خویش انواع عشق را واکاوی نموده، علل و آفتهایش را بررسی نماید. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که عناصر «صمیمیت» «میل» و «تعهد» در کتاب به صورت چشمگیری و به طرق مختلف به شکل داستان گونه در لابلای اشعار آمده اند یا به شیوه نثر نمود یافته اند. همچنین یافته های پژوهش حاکی از انطباق این نظریه بر کتاب طوق الحمامه است، از سویی دیگر در خلال پژوهش عیان شد که شیدایی و عشق آرمانی از بیشترین بسامد در این کتاب برخوردارند
فرایند تولید محتواهای رقومی نور / گفت وگو با حجّت الاسلام والمسلمین سید علیرضا رضوی رئیس پژوهشکده علم اطّلاعات و دانش شناسی مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی (نور)
حوزههای تخصصی:
مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی (نور)، با تکیه بر فنّاوری های نوین و با هدف غنیّ سازی فضای علمی و پژوهشی، به دیجیتالی سازی گسترده منابع اسلامی و انسانی پرداخته است. حجّت الاسلام والمسلمین سید علیرضا رضوی، رئیس پژوهشکده علم اطّلاعات و دانش شناسی این مرکز، در گفت وگویی جامع به تشریح فرایند تولید محتوا، چالش ها و دستاوردهای این مرکز پرداخته است. ایشان با سابقه ای طولانی در این حوزه، دیدگاه های ارزشمندی را درباره آینده پژوهش های اسلامی و انسانی در عصر دیجیتال ارائه می دهد.
در ادامه، متن این گفت وگو از نظر شما خوانندگان عزیز می گذرد.
مروری بر علوم اسلامی دیجیتال در غرب
حوزههای تخصصی:
علوم اسلامی دیجیتال، در حقیقت شاخه خاصّی از علوم انسانی دیجیتال است که به کاربست فنّاوری های نوین اطّلاعات در حوزه علوم اسلامی می پردازد. از جمله فواید اصلی علوم انسانی دیجیتال، می توان به افزایش دقّت و سرعت در پژوهش ها، تحلیل بهتر داده ها، تسهیل مشارکت و نوآوری در پژوهش اشاره کرد. با به کارگیری فنّاوری های دیجیتال و هوش مصنوعی در پژوهش های اسلامی، می توان به این ویژگی های ارزشمند علوم انسانی دیجیتال در حوزه پژوهش های اسلامی دست یافت. در کنار برخی از مراکز داخلی، مؤسّسات متعدّدی در غرب با اهداف مختلفی به طور تخصّصی بر روی موضوع علوم اسلامی دیجیتال تمرکز دارند که غالباً به نحوی زمینه استشراق دیجیتال را فراهم می کنند. شناسایی این مراکز و فعّالیت ها، هم از نظر جنبه های پژوهش اسلامی و هم از نظر سیاست گذاری پژوهشی، تأثیر بسزایی در توسعه دیدگاه ها خواهد داشت. در این مقاله، به معرّفی اجمالی مراکز و پروژه های شاخص در این زمینه پرداخته شده است.
انقراض کیسانیه و گرایش به امامیه؛ نقدی بر دیدگاه های وداد القاضی درباره تعاملات امامیه و کیسانیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«کیسانیه» از نخستین انشعابات شیعی است که پس از قیام مختار به وجود آمد و تا نیمه های قرن دوم در صحنه فعالیت های کلامی و سیاسی جهان اسلام حضور داشت. این نوشتار با روش تحلیلی و توصیفی، چگونگی انقراض کیسانیه را بررسی می کند. این فرقه پس از ایجاد انشعابات درون گروهیِ متعدد در بین کیسانیه، آرام آرام از صحنه روزگار محو شد؛ برخی از هواداران آن به غلو کشیده شدند و راه خود را از شیعیان به کلی جدا کردند و برخی، متمایل به تفکرات امامی شدند و اندک اندک به سوی امامیه برگشتند. ودادالقاضی در کتاب «الکیسانیه فی الأدب و التاریخ» در بحث از تعاملات کیسانیه و امامیه می کوشد منکر گرایش کیسانیه به امامیه شود. او گزارش های مربوط به تغییر مذهب چهره های شاخصی مانند سیدحمیری و کُثیر عِزَه را ساخته امامیه برای تأیید مذهب خود می داند، درحالی که براساس یافته های نوشتار حاضر، گروهی از کیسانیه پس از محمد حنفیه، امامت امام سجاد(ع) و گروهی دیگر پس از وفات ابوهاشم، امامت امام باقر(ع) را پذیرفتند. شواهد کافی درباره تغییر مذهب سیدحمیری در دست است، درحالی که این شواهد درباره تغییر مذهب کُثیرعِزَه به اندازه کافی نیست، بلکه دلایل کافی برای حکم به کیسانی بودن او تا آخر عمر وجود دارد.
روش شناسی مطالعه زیست جهانِ آسیب دیدگان در جریان ها و فرقه ها(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال ۲۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۵)
117 - 143
حوزههای تخصصی:
مطالعه زیست جهان آسیب دیدگان و پیروان جریان ها و فرقه های انحرافی نیازمند روش و اصول منسجمی است تا درمانگر را در مرحله پیشادرمان یاری کند. زیست جهان یا جهان زندگی همان ذهنیت ها و آگاهی هایی است که در واکنش به حوادث و اقتضائات زمان در نهان انسان ساخته شده است و با فراهم کردن زمینه و بافتارها، رفتارهای بعدی انسان را مدیریت خواهد کرد. درمانگر برای آنکه اطلاع کافی از زمینه و علت های انحراف یا بیماری اندیشه ای به دست آورد، ابتدا ملزم به مطالعه زیست جهان بیمار به مثابه انجام آزمایش یا عکس برداری در علوم پزشکی است. در این فرایند، جهان درمانگری، جهان بیمار، جهان تعارضات، جهان اشتراکات و دیگرجهان به منزله جهان زندگی فرقه ای، به طور دقیق مطالعه می شوند. آنچه در دیگرجهان، به منزله جهان پنجم مورد مطالعه قرار می گیرد، مطالعه نوع بیماری پس از مطالعه زمینه و علل بیماری است. همه این مراحل، مقدمه و بستر مناسبی برای آغاز روند درمانی توسط درمانگر است. پس از پذیرش ضرورت مطالعه زیست جهان آسیب دیدگان فرقه ای برای استفاده در روند درمانی، چگونگی این مطالعه، پرسش اصلی نوشتار حاضر را شکل داده و در قالب پژوهش کاربردی - توسعه ای در پی پاسخ به آن است.
بررسی جایگاه انسان متعارف بر مبنای تشخیص تقصیر در مسئولیت مدنی پزشکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۶ ویژه نامه ۱۴۰۳ شماره ۵
381 - 394
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بی تردید متعارف بودن انسان بر اساس مسئولیت مدنی قراردادی و غیر قراردادی انگاشته می شود. مسئولیت و تعهد پزشکان از نوع قراردادی یا و غیرقراردادی است. درصورتی که بیمار، خود پزشک را برگزیند، یک تعهد قراردادی ایجاد می شود که البته لزومی به تنظیم قرارداد کتبی نیست و اگر شخصی به پزشک رجوع کند و او هم معالجه را قبول کند، نشان دهنده وجود قرارداد است. هدف از این پژوهش بررسی جایگاه انسان متعارف بر مبنای تشخیص تقصیر در مسئولیت مدنی پزشکان است.مواد و روش ها: مقاله حاضر توصیفی-تحلیلی است. مواد و داده ها کیفی است و در گردآوری مطالب و داده ها از روش فیش برداری استفاده شده است.ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است.یافته ها: اگرچه تقصیر یک مفهوم عرفی و اجتماعی است؛ ولی امری نسبی قلمداد می شود. علاوه بر آن، تقصیر هم می تواند عمدی باشد و هم غیر عمدی. نقش انسان متعارف در ایفای ناروا، اتلاف، تسبیب، استیفا، غصب و اداره فضولی مال غیر قابل رؤیت است و با توجه به این تشخیص تقصیر به عنوان یک اصل و یکی از ارکان دعوای مسئولیت مدنی پزشکان است.نتیجه: پژوهش حاضر به این نتیجه رسیده است که طبق قانون مجازات اسلامی مصوب ۹۲ و مسئولیت پزشک، مسئولیت مبتنی بر تقصیر تعیین شده است که در صورت اثبات عدم تقصیر او و یا در صورت اخذ برائت، مسئول زیان های وارده به بیمار نیست.