فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۴۱ تا ۶۶۰ مورد از کل ۲۷٬۱۲۳ مورد.
منبع:
Persica Antiqua, Volume ۲, Issue ۲, January ۲۰۲۲
77 - 84
حوزه های تخصصی:
In the early Islamic period, Khorasan was referred to as “Place of Sunrise” that stretched from the eastern side of the Lut Desert to the Hindukush Mountains. This region was divided into four parts or “quarters” of Neyshabour, Merv, Herat, and Balkh during the early centuries of Islam. The region that finally became the capital of Taherid dynasty was one of the important political, religious, and geographical centers during those years. A New York Metropolitan Museum’d expedition under Charles Carl Wilkinson was carried out on 3,500-hectare area of the ancient city of Neyshabour, from 1937 to 1948 AD.
نتایج اولیه کاوش باستان شناسی تُل سوزو گِناوه، بوشهر
حوزه های تخصصی:
مطالعات باستان شناسی در سواحل شمالی خلیج فارس در مراحل اولیه است؛ و هرچند دهه هاست چنین مطالعاتی در این منطقه آغاز شده، ولی وقفه های طولانی و ممتد منجر به عدم دستیابی به نتایج قابل اتکاء در دوره های مختلف شده است. این موضوع در دوره پیش از تاریخ حادتر و مشخص تر است. عدم انتشار نتایج پژوهش های صورت پذیرفته نیز منجر به تشدید این معضل شده است؛ هرچند محدوده موردنظر این پژوهش ازلحاظ بررسی های باستان شناسی دارای موقعیت خوبی است، ولی متأسفانه نتایج بررسی ها نیز به خوبی منتشر نگردیده است. مطالعه در سواحل شمالی خلیج فارس امروزه صرفاً یک موضوع پژوهشی صرف نیست، بلکه با توجه به هجمه ها و جعل های تاریخی صورت گرفته، امروزه وظیفه ای پژوهشی است. مطالعات صورت گرفته در این منطقه نشان داده که حداقل از حدود هفت هزار سال پیش اقوام ساکن در ایران، در سواحل شمالی خلیج فارس سکونت داشته و امکان بهره برداری از دریا را نیز داشته اند، و هرچند در دوره های اولیه این استقرار به صورت فصلی بوده، ولی از هزاره چهارم پیش ازمیلاد با توجه به شواهد معماری خشتی شناسایی شده، روستاها و سپس شهرهای دائمی در منطقه ایجاد شده است و در دوره تاریخی و اسلامی نیز این مناطق به صورت کامل مسکونی شده است. دریا علاوه بر تأمین مواد غذایی نقش بسیار حیاتی در روابط تجاری از هزاره پنجم و چهارم پیش ازمیلاد تاکنون در این منطقه بازی کرده که در مطالعات باستان شناسی منطقه می بایست موردتوجه قرار گیرد. محوطه تل سوزو گناوه بوشهر یکی از محوطه های پیش ازتاریخی منطقه است که با توجه به شواهد فرهنگی شناسایی شده از کاوش در ترانشه لایه نگاری این محوطه از اواسط هزاره پنجم تا اواخر هزاره چهارم پیش ازمیلاد مسکونی بوده است. ساکنان این محوطه با نواحی داخلی منطقه فرهنگی فارس و جنوب غرب ایران ارتباط داشته و از منابع دریایی نیز بهره مند بوده اند.
موضع بنی هاشم در حمایت از پیامبر (ص) با تکیه بر سیره ابن هشام
منبع:
تاریخنامه خوارزمی سال دهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۷
102-116
حوزه های تخصصی:
دین مورد قبول نزد خداوند اسلام است همانطور که انبیای پیشین دین را تبلیغ کردند و به یک دین سفارش کردند و خداوند حامی آن دین بود با بعثت نبی خاتم دین اسلام جهانی شد و پیروی از آن برای همگان الزام آور، چون مایه سعادت و هدایت آنها بود پیامبر در سرزمینی به دنیا آمد که اعراب جاهلی به خونریزی و حمله به قبایل و شرک و بت پرستی و ازدواج ها و روابط جنسی غیر مشروع روی آورده بودند و در این بین یکتاپرستان موحدی که پیرو دین ابراهیم حنیف بودند وجود داشتند و به آن اعمال و سنتها پایبند بودند خاندان بنی هاشم ازجمله موحدان و پیروان دین ابراهیم حنیف که دارای شرافت و جایگاه بزرگ و سیرتی پاک بودند پیامبر برای ابلاغ دعوت خویش بسیار در تنگنا بود و تنها کسانی که در آن موقع از ایشان حمایت نمودند خاندان بنی هاشم بودند و خداوند آنان را به حمایت از پیامبر مأمور نمود که اگر نبودند مشرکین اسلام را در همان آغاز نابود می کردند.
بررسی نقش آفرینی جنبش دانش آموزی در عمومی سازی مبارزات انقلاب اسلامی: مطالعه موردی دانش آموزان مقطع متوسطه شهر اصفهان (1350- 1357)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۲۵)
6 - 25
حوزه های تخصصی:
چکیده هدف: در پژوهش حاضر نقش گروه اجتماعی نوجوانان در روند حرکتی انقلاب اسلامی بررسی شده است. پرسش اصلی این تحقیق، نقش دانش آموزان در انقلاب اسلامی است و پرسش فرعی آن میزان اثرگذاری دانش آموزان در عمومی کردن نهضت اسلامی است. روش٫ رویکرد پژوهش: بنابه ماهیت موضوع و نیاز به بررسی میدانی، شهر اصفهان به عنوان محدوده مکانی تحقیق، و مرحله نهایی نهضت (۱۳۵۰ تا ۱۳۵۷) به عنوان محدوده زمانی تحقیق انتخاب شد. پژوهش به روش کیفی و با تکیه بر اسناد موجود و به طور ویژه مصاحبه فعال (تاریخ شفاهی) انجام شده است. یافته ها و نتیجه گیری: نقش دانش آموزانِ مقطع متوسطه اصفهان در عمومی کردن انقلاب و مشارکت بخش های گوناگون مردم این شهر در مرحله نهایی نهضت، اساسی و خیلی اثرگذار بوده است.
تراجم نگاری کرامت محور در ترازو (مطالعه موردی: پیش گویی آخوند ملا فتحعلی سلطان آبادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ اسلام سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۲
۱۵۲-۱۲۵
حوزه های تخصصی:
یکی از دانش های دیرینه در میان دانشیان مسلمان «دانش تراجم نگاری» است. یکی از ویژگی های آثار برخی تراجم نگاران ایرانی معاصر «کرامت محوری» است. آخوند ملا فتحعلی سلطان آبادی از مفسران قرآن کریم و عالمان زاهد است. تراجم نگاران او را صاحب کرامت دانسته اند. پیشگویی او درباره سرانجام شیخ فضل الله نوری و آیت الله شیخ عبدالکریم حائری کرامتی است که به او نسبت داده اند. نگارنده این نوشتار درصدد ارزیابی گزارش این کرامت است. تا کنون نوشته ای در ارزیابی کرامت مذکور یافت نشده است. این پژوهش با رویکرد توصیفی-تحلیلی و کاربست معیارهای نقد گزارش های تاریخی، به این نتیجه رسیده که گزارش مذکور با واقعیت تاریخی در تعارض است. عدم اطلاع خاندان نوری و حائری از این رویداد و بازتاب نیافتن آن در میان تراجم نگاران گذشته، قرینه دیگری بر بی اعتباری گزارش این پیشگویی است.
کاسه سیمین موزه ملی ایران، رامشگران هندی و پیوند آن با دریای پارس
حوزه های تخصصی:
کاسه سیمین ساسانی موجود در موزه ملی ایران (بخش تاریخی)، شناخته شده به «نگاره رامشگران-نوازندگان»، یکی از نامی ترین آثار باستان شناختی موزه ملی است. بنابر گزارش «علی سامی»، این اثر سیمین ساسانی به سال 1334 ه .ش.، از کلاردشت مازندران خریداری شده است. چهار نگاره اصلی آن، پرتوافکن چهار خنیاگر به همراه چهار ساز شناخته شده در دستان هریک است، افزون تر، نگاره یک «قرقاول» نیز در مرکز این اثر دیده می شود. از این چهار نگاره خنیاگران به عنوان «نگاره زنان رامشگر» در تمامی دانشی کارهای ارزشمند پیشین (بیگانگان) تا به تمامی نمایشگاه هایی (برون مرزی) که این شاهکار ساسانی به نمایش رفت، به توضیح آمده است. پژوهشگران ایرانی و نمایشگاه های اندرونی (کاتالوگ ها) نیز پیرو همان کارهای برون مرزی بوده اند. افزون بر این، گمان هایی درباره چگونگی توضیح نگاره سازهای موجود برروی اثر نیز باید یادآوری شود؛ از این روی، نخست نگارنده با به چالش کشاندن موضوع «زنانه بودن» این چهار نگاره خنیاگران به گواهی «نرینه بودن سه تن» و «مادینه بودن تنها یک تن» از رامشگران خواهد پرداخت. هم چنین توضیحی متفاوت درباره نگاره سازهای این میراث سیمین ساسانی پیشکش خوانندگان خواهد کرد. افزون تر، نگارنده، این اثر ارزشمند باستان شناختی را با کران جغرافیایی دریای پارس (جنوب، نه شمال) درهم تنیده به توضیح خواهد آورد. نویسنده در تفسیر چرایی این نگاره کم مانند از پردازش «گروهی از رامشگران» و هویت آنان، به موضوع نوازندگان هندی یا «کولی های هندی» تمرکز خواهد کرد. هم چنین نگارنده در گواهی دیدگاه خود، به دو کاسه همانند سیمین ساسانی دیگر که بسیار کم دیده شده اند، سنجش وار اشاره خواهد کرد و در فرجام، نکته ای نو را درباره تاریخ گذاری این کاسه های ارزشمند سیمین ساسانی پیشکش خوانندگان خواهد نمود. نگارنده در سنجش میان این کاسه ها، با کشیدن دیوارکی آشکار میان نگاره های آن ها، «موضوع فصلی برگزار شدن» این صحنه های رامشگری را یادآور خواهد شد. در این تفاوت گذاری فصلی، به برگزاری مراسم خنیاگری در فصل زمستان و بهار (یا تابستان) تمرکز خواهد کرد.
ابزارهای اجرای سیاست در دربار سلطان حسین بایقرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۳
105 - 127
حوزه های تخصصی:
در ایران عصر تیموری تفاوت بنیادی-تمدنی میان جامعه یکجانشین ایران و جمعیت های شبان پیشه تاتار موجب می شد که امکان تلفیق و ادغام سنت های این دو گروه تا حد زیادی منتفی شود و به این خاطر سنت های دشت و سنت های شهر در کنار هم ساکن شده و به همزیستی بپردازند. این تقابل تابه حال از ابعاد مختلفی مورد بررسی قرار گرفته است. به عنوان مسئله اصلی خود، این نوشتار در پی آن است که تقابل پیش گفته این بار از منظر ابزارهای اعمال سیاست پیگیری کند. بر این اساس ازنظر روش شناسی مقاله حاضر می کوشد با اتکا به شیوه توصیفی تشریحی ابزارها و لوازم اعمال قدرت سیاسی در هراتِ دوره سلطان حسین بایقرا را در میان سه گروه اهل شمشیر، اهل قلم و شخص سلطان گونه شناسی و معرفی نماید. نتیجه گیری این نوشتار حاکی از آن است که در دربار سلطان حسین بایقرا ما با دو گونه اصلی ابزار سیاست ورزی مواجه هستیم، «ابزار شهر» و «ابزار دشت». اهل شمشیر با تکیه بر ابزارهایی چون «خون و طایفه»، «قزاقی گری»، «سنت جانشینی»؛ اهل قلم هم با تکیه بر ابزارهایی دیگری مانند «تشکیل حلقه»، «ذخیره و اعطای/ممانعت از اعطای مناصب»، «توزیع پول و سطح ثروت» و نهایتاً «غارت و تبعید»؛ سلطان هم علاوه بر سرنخ داری تمام ابزارهای «شهر» و «دشت»، با بهره مندی از دو ابزار مضاعف یعنی «شراکت» و «عنایت خاصه/سلب عنایت» در پی تحقق منویات سیاسی خود بودند.
شکل گیری قدرت سیاسی و پیکربندی نظام مشروعیت مُرابِطون در اندلس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مُرابِطون یکی از دولت های مهم اسلامی در قرن پنجم قمری/یازدهم میلادی بود که علاوه بر مغرب، در اندلس نیز حاکمیت یافت. گسست قدرت پس از امویان و استقرار دولت های ملوک الطوایفی در اندلس، وضعیت بی ثباتی ایجاد کرده بود و این امر، فرصتی برای مرابطون به وجود آورد. حضور در اندلس مستلزم تقویت قدرت و ساختار نظام مشروعیت برای بربرهای صنهاجی مغرب بود. آنها با برتری بر قبایل مختلف مغرب و ایجاد مفهوم جهاد، قدرت سیاسی ساختند و با استمداد از اندیشه مالکی و انتخاب لقب امیرالمسلمین و جهاد با مسیحیان، پیکربندی مشروعیت خویش را شکل دادند؛ از این رو پژوهش حاضر با رویکردی تحلیلی و با تأکید منابع، تلاش می کند به این پرسش پاسخ دهد: با توجه به اوضاع اندلس در قرن پنجم قمری، چه عواملی باعث شکل گیری ساختار قدرت و نظام مشروعیت مرابطون شد؟ یافته های پژوهش از آن حکایت دارد که مرابطون در مرحله ابتدایی، از ظرفیت های مغرب برای هژمونی قدرت و ساختار مشروعیت سود جستند و حاکمیت خویش را تثبیت کردند؛ سپس با در پیش گرفتن مفهوم جهاد در برابر مسیحیان و استمداد از فقهای مالکی، خود را به اندلس رساندند و از گسست قدرت سیاسی امرای ملوک الطوایفی بیشترین استفاده را بردند و اندلس را به حوزه تصرف خود درآوردند.
بررسی سیمای زن در رمان «هزار خورشید تابان» اثر خالد حسینی با رویکرد نقد فمینیستی
منبع:
پژواک زنان در تاریخ سال دوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶
71-88
حوزه های تخصصی:
فمینیسم که به معنای «طرفداری از حقوق زن» و « جنبش آزادی زنان » است، به عنوان نخستین جنبش برابری خواه و زنانه کوشید تا ذهنیت جامعه را مبنی بر اینکه مردان برتر اند و زنان فروتر، – از عوامل اصلی شکلگیری این جنبشهای فمینیستی مبتنی بر تبعیض و بیعدالتی – تغییر دهد؛ زیرِ نام این جنبش برابری خواه، موجهایی چندگانه با هدف مشترکِ برابری جنسیتی به ظهور رسیدند که نقد فمینیستی، ثمره موج سوم است. نقد فمینیستی یا زن محور به عنوان یکی از رویکردهای نقد ادبی، در اواخر دهه 1960 با مطرح شدن رمان « اتاقی از آن خود » اثر ویرجینیا وولف رایج گردید. این شیوه از نقد به بررسی نقش زنان در دو محور « زن در مقام نویسنده » و « چهره ارائه شده از زن در آثار نویسندگان » میپردازد. هدف تحقیق حاضر نیز تلاشی برای بازنمود هویت زنانه و چهره ارائه شده از زن افغانستانی در رمان « هزار خورشید تابان » اثر خالد حسینی بر اساس مؤلّفههای نقد فمینیستی است.
مصرف گوشت و انواعِ آن در دوره هخامنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خوراک و انواع آن در شاهنشاهی هخامنشی از جمله موضوعات مربوط به تاریخ اجتماعی این دوران است. گوشت و انواع آن از خوراک های مصرفی در دنیای باستان بوده است و اسناد و مدارک باقیمانده از عصر هخامنشی از مصرف آن در دربار و میان مردم حکایت دارد. موضوع پژوهش حاضر بررسی انواع گوشت مصرفی در دوره هخامنشی بر اساس مستندات باقیمانده است، که خود می تواند در روشن ساختن مسائل مربوط به حیات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی این دوران مفید باشد. روش انجام پژوهش توصیفی-تحلیلی و شیوه گردآوری داده ها کتابخانه ای است و طی آن منابع متعددی همچون کتیبه ها، اسناد و منابع کلاسیک یونانی مورد بررسی قرار گرفته است. بررسی ها نشان می دهد که گوشت و انواع آن از اجزای مهم سبد غذایی دربار و درباریان به شمار می آمد و شکار و پرورش حیوانات دو راه تامین گوشت مصرفی بود. انواع متنوعی از حیوانات منبع تامین گوشت خوراکی بود که از مهمترین آن ها می توان به ترتیب به گوسفند، بز، گاو، اردک و غاز اشاره کرد.
مقدمه ای بر دست ساخته های چوبی قرون هشت تا یازده هجری قمری بوانات
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ششم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۲
۳۰۲-۲۸۳
حوزه های تخصصی:
چوب، ماده خامی مناسب برای بروز ذوق، استعداد، هنر و خلاقیت صنعتگران و هنرمندان در دوران مختلف بوده است. هنرمندان ایرانی در دوران اسلامی هم چون دیگر صنایع، در زمینه هنرهای مرتبط با چوب نظیر: خراطی، منبت، گره چینی و خاتم سازی، نفیس ترین آثار را خلق کرده اند. طی دوران اسلامی در ساخت عناصر معماری بناهای مذهبی مانند در، محجر و منبر از چوب آثار نفیسی ساخته شده که بررسی آن ها ازنظر سیر تکامل و تحول صنایع وابسته به چوب به عنوان بقایای مادی فرهنگی دوران اسلامی و همچنین واکاوی مضامین نقوش و کتیبه های مذهبی آن ها از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده که با توجه به اهمیت موضوع تاکنون مطالعات چندانی در این راستا صورت نگرفته است. طی بررسی باستان شناسی که در سال 1394 ه .ش. به منظور شناسایی آثار تاریخی فرهنگی شهرستان بوانات صورت گرفت، آثار چوبی متعددی شناسایی و مورد بازدید قرار گرفت که پژوهش پیشِ رو در راستای معرفی و تحلیل یافته های موجود است. در این راستا، پرسش های پژوهش عبارتنداز: از دوران اسلامی بوانات چه آثار چوبی به جای مانده و عناصر تزئینی و مضامین کتیبه های آن ها چیست؟ از مسجد جامع بوانات و امامزاده حمزه بزم دست ساخته های چوبی مختلفی شامل: در، پنجره، منبر و محجر چوبی باقی مانده که ظرافت و تبحر در ساخت آن ها چشمگیر است. از آنجا که دو بنای موردبررسی به عنوان مسجد و امامزاده دارای کاربری مذهبی بوده، عموم کتیبه ها نیز شامل: آیات قرآن، شهادتین، شهادت ثلاثه، صلوات و نام امامان بود که نشان از تأثیر مذهب تشیع بر صنعت و هنر این دوره است. از آنجا که تنها در بناهای مسجد و امامزاده آثار به خوبی حفظ شده اند، می توان نقش و اهمیت مذهب و قداست را در حفظ آثار فرهنگی و تاریخی بازجست. هم چنین ظروف چوبی که پیش تر از غار کان گوهر به دست آمده بود نیز مورد تاریخ گذاری قرار گرفت که درنهایت آثار چوبی بوانات با توجه به کتیبه های موجود در بناها به قرن هشتم هجری قمری، و دوره صفویه تاریخ گذاری شدند.
اندیشه های قرآنی انعکاس یافته در شعر امام خمینی (ره) با رویکرد بینامتنیت ضمنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متین سال بیست و چهارم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۹۷
55 - 83
حوزه های تخصصی:
بینامتنیت روش هم گرایی متون بر مبنای تأثیر بر یکدیگر و شکل گیری معنای متن به وسیله متون دیگر است. به عبارت دیگر، بینامتنیت، روش تأثیرپذیری از متون قبل و تأثیرگذاری بر متون بعد است. ژنت بینامتنیت را در مفهوم محدود، حضور هم زمان متنی در متن دیگر به کار برده و تعریف وی از بینامتنیت در سه سطح است: سطح خیلی آشکار یا همان نقل قول، سطح کمتر آشکار و پنهان شده ارتباط دو متن و سطحی با کمترین وضوح که ضمنی است و در آن اشاره پنهانی متنی به متن دیگر مورد نظر است و شامل کنایات، استعارات و تلمیحات می باشد ؛ به گونه ای که درک کامل متن، بدون فهم اشارات آن امکان پذیر نباشد. پژوهش حاضر، پژوهشی کیفی با روش توصیفی- تحلیلی و بر اساس منابع کتابخانه ای با هدف تبیین بینامتنی ضمنی قرآن در اشعار امام خمینی است؛ لذا به واکاوی آن دسته از اشعار امام خمینی که بر اساس سطح بندی بینامتنی ژنت رابطه بینامتنی ضمنی با کلام الهی دارند پرداخته شده است. نیز یافته های این پژوهش بیان کننده ارتباط وسیع شعر امام خمینی با آیات قرآن کریم است.
سبک شناسی امیرمؤمنان علیه السلام در بهره مندی از قرآن کریم به مثابه منبع هویت ساز دینی در بازه زمانی حکومت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقش روزافزون ادراکات هویت بنیان و کردارهای هویت مند در جامعه ضرورت توجه به سرمایه های اصیل دینی در جهت پدیدآوری مبانی متقن و مطمئن هویت سازی را مضاعف می سازد. از سوی دیگر ارتباط وثیق و پیوند عمیق سیره حکمرانی امیرمؤمنان علیه السلام و معارف کلام وحی موجب می گردد تحلیل و بررسی سیره هویت سازی حضرت باتوجه به معارف قرآن کریم ضرورت یابد. بر همین اساس پژوهش حاضر با روش تحقیق کیفی در پاسخ به این پرسش پدید آمده است که آموزه های قرآنی چه جایگاهی در منظومه هویت سازی دینی در سیره امیرمؤمنان علیه السلام د اشت. التزام به شبکه مفهومی قرآن کریم در هویت سازی به منظورِ سیاست گذاری مبتنی بر آنها ازجمله اقداماتی است که در سیره حضرت صورت پذیرفت. همچنین توسعه نگرش نسبت به سنت های الهی و کاربست آنها در جهت تقویت هویت دینی جامعه، بخش دیگری از کارکرد آموزه های قرآنی در سیره هویت سازی حضرت را پدید آورد. در ساحت اقدامات تمایزبخش نیز به منظورِ تعیین مرزهای دقیق هویتی بهره گیری از آیات مختلف برای افشای ماهیت دشمنان از دیگر اقدامات حضرت بود.
بررسی تطبیقی جایگاه علمی و اجتماعی و وضعیت فکری اصحاب ایرانی و عراقی امام حسن عسکری(ع)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
تاریخ اسلام سال بیست و سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۸۹)
27 - 66
حوزه های تخصصی:
واکاوی منابع رجالی متقدم، بیانگر نقش برجسته اصحاب ایرانی و عراقی امام حسن عسکری(ع) در تبیین، تدوین و تداوم اندیشه امامیه است. در این پژوهش، جایگاه علمی، اجتماعی و وضعیت فکری و اعتقادی اصحاب ایرانی و عراقی امام عسکری(ع) با استفاده از روش وصفی تحلیلی و به شیوه تطبیقی بررسی شده است. برای این منظور، پس از شناسایی ملیت اصحاب و ارائه آماری از تعداد آنها، جایگاه علمی، تألیفات، جایگاه اجتماعی و وضعیت فکری و اعتقادی اصحاب آن حضرت بیان شده است. بررسی های انجام شده نشان می دهد که از لحاظ کمّی، هرچند تعداد اصحاب ایرانی کمتر بوده، اما آثار علمی آنها بیشتر بوده و فراوانی نگارش کتب مربوط به مباحث فقهی، کلامی و ردیه نگاری توسط آنها، بیانگر اهتمام اصحاب ایرانی در حفظ مبانی اعتقادی شیعیان و انتقال صحیح آموزه های شرعی است. در زمینه فکری و اعتقادی نیز در اثر تلاش مشایخ شیعه ایرانی و مبارزه با نفوذ جریان های انحرافی و غالیانه، افراد کمتری از اصحاب ایرانی دچار انحراف شده اند. همچنین، به نظر می رسد، تعداد زیادتر وکلای ایرانی و کسانی که موفق به رؤیت امام زمان(ع) شدند، نسبت به اصحاب عراقی، به دلیل ضرورت این امر و به جهت دوری از امام(ع) و عدم دسترسی به آن حضرت بوده است.
تدبیر حفظ الصحه مسافر در ایران عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حفظ صحت و اعاده سلامت به بدن، در موقعیت های مختلف به ویژه در هنگام سفر، همواره درخور توجه انسان بوده است؛ بنابراین پژوهش حاضر براساس این مسئله شکل گرفته است که پاسخگویی به نیازهای بهداشتی و صحی مسافر در ایران عصر صفوی، به چه نحوی انجام می گرفت؟ یافته های پژوهش حاضر براساس روش توصیفی – تحلیلی، نشان می دهد مسافرت در عصر صفوی با اهداف و انگیزه های گوناگون دینی، نظامی و تجاری، عمدتاً به صورت زمینی (پیاده و سواره) و یا سفر دریایی انجام می گرفت. رویکرد رفتاری در پاسخگویی به نیازهای بهداشتی و صحی مسافر، متناسب با فضای فکری و نظام طب اخلاطی، ذیل تدابیر حفظ الصحه و روش های مختلف درمانی ارائه شده است. نتیجه حرکت و جابه جایی به هنگام مسافرت، بروز چالش های مختلف جسمی/ روحی در طول مسیر برای مسافر بود؛ بنابراین کسب آگاهی و آشنایی لازم، اتخاذ تدابیر و ایجاد تغییر در عادات و الگوهای رفتاری قبل از آغاز سفر، برای آماده سازی بدن ضروری بود. مراعات اصول شش گانه حفظ الصحه، حافظ صحت بدن مسافر در طول حرکت بود. در تناسب با زمان مسافرت و دو متغیر مهم گرما و سرما، امکان بروز انواع امراض و حالاتی چون تشنگی و عطش، گرسنگی، خستگی، گرمازدگی، سرمازدگی، سوختگی و جراحت وجود داشت. برای رفع انواع حالات و عوارض ایجادشده، بسته به موقعیت و مزاج فرد، طبیبان روش های مختلف درمانی را ارائه کرده اند.
جغرافیانگری قزوینی برپایه آثارالبلاد و اخبارالعباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جهان اسلام، پس از حملات ویرانگر مغول ها و تشکیل حکومت ایلخانان ایران (اواسط سده هفتم تا اواسط سده هشتم) با شرایط تازه و متفاوتی رو به رو شد تا آنجا که گسترش علوم مختلف نیز تحت تأثیر این شرایط قرار گرفت. در چنین اوضاعی، محمدبن زکریای قزوینی، با تألیف آثارالبلاد و اخبارالعباد و نیز عجایب البلدان ، نخستین گام را در مسیر تألیف آثار جغرافیایی برداشت. از این رو، پژوهش حاضر کوشیده است تا به این پرسش ها پاسخ دهد که آیا قزوینی در تألیف آثارالبلاد و اخبارالعباد ، بر نگرش و شیوه پیشینیان اتّکا کرد یا طرحی نو درانداخت و از چه منظری به دانش جغرافیا می نگریست و آن را مشتمل بر چه عناصری می دانست؟ بررسی ها نشان می دهد که قزوینی ازلحاظ اشتمال، هم به جهان اسلام و هم به بیرون از آن توجه داشته و از آن روی که در نوشتن مطالب به گونه ای متأثر از نظام اقیلم یونانی بوده، به مکتب عراقی گرایشِ بسیار داشته است. همچنین او کوشید میان جغرافیا و تاریخ توازنی هم به وجود آورد؛ از همین روست که بعد از جغرافیای طبیعی، بیشترین توجه اش به جغرافیای انسانی و اقتصادی بوده است. چنین رویکردی از عنوان کتاب او هم پیداست که «بلاد» و «عباد» را در آن جای داده است. همچنین نگاه ویژه نویسنده به عجایب نگاری و تراجم احوال بزرگان، نشان دهنده گرایش او به تاریخ نگاری و داستان پردازی بوده است.
آداب و آیین جشن جلوس در بین مغول ها و ایلخانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مغولان در مناسبت های مختلف اقدام به برپایی مجالس جشن و سرور می نمودند که همواره از آداب و تشریفات خاصی برخوردار بود. جشنی را که به هنگام بر تخت نشینی فرمان روایان مغولی ترتیب می یافت، می توان از مهم ترین جشن های مغولان به حساب آورد. جشن های جلوس فرمان روایان در ابتدا بسیار ساده برگزار می شدند و با تثبیت امپراطوری مغولان و افزایش قدرت فرمان روایان آداب و آیین های بیشتری بر این جشن ها افزوده گشت اما باز جشن ها به سادگی گرایید. پس از استقرار حکومت ایلخانی در ایران و با وجود تأثیرگذاری فرهنگ و آداب ایرانی بر آن ها، ایلخانان به همان سنت ها و آداب اجدادی خود به هنگام جلوس فرمان روا عمل می کردند. در پژوهش حاضر سعی شده است ضمن توصیف چیستی و چگونگی آیین و آداب جلوس در دوران فرمان روایی مغولان و ایلخانان، به تغییرات و تحولات این مقوله مهم نیز پرداخته شود. روش این پژوهش توصیفی تحلیلی است و داده ها و منابع اطلاعاتی آن کتابخانه ای و اسنادی است.
صحت سنجی روایات سریه ذات السَلاسِل و ارزیابی اسناد و اخبار آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تاریخی ایران و اسلام بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۰
265 - 292
حوزه های تخصصی:
سریه ذات السلاسل یکی از حوادث مهمی است که در دوران رسوالله (ص) رخ داد؛ اما اخبار و اسناد موجود درباره آن پراکنده و ناهمسو است. سنجش اعتبار و جایگاه روایات این سریه موضوعی است که منابع اسلامی و پژوهشگران معاصر به آن کمتر توجه کرده اند. این جستار به دنبال آن است تا اخبار و اسناد مرتبط با سریه ذات السلاسل را ارزیابی و دیدگاه مختار را تبیین نماید. پژوهش کتابخانه ای حاضر به شیوه مطالعه تاریخی و توصیفی، اسنادی تنظیم و منابع تاریخی، کلامی، فقهی، تفسیری و ادبی فریقین (شیعه و سنی) مورد استفاده قرارگرفته است. در مقاله، نخست روایات مختلف درباره سریه به تفکیک آمده، سپس تحلیل و برخی دلایل تعارض ها، ارزیابی و درنهایت سریه بازخوانی شده است. نتایج حاصل گویای آن است که تعارض سندی و ناهمگونی محتوایی اخبار و گزینش های منابع اسلامی مانع آن شده تا روایت پیوسته ای از سریه، غرض و سرانجام آن ارائه گردد. در عین حال بخشی از تحولات سیاسی و اجتماعی و جایگاه افراد بر اساس این اخبار استخراج و تحت تأثیر آن است.
بررسی تغییرات جمعیتی و پراکنش مکانی جوامع عصر آهن ایران با رویکرد باستان شناسی محیطی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۶
33 - 49
حوزه های تخصصی:
در مطالعات باستان شناسی عصر آهن ایران، پرداختن به تعاملات انسان و محیط تا اندازه زیادی مغفول مانده است و با توجه به وقوع نوسانات اقلیمی، طی این دوره فرهنگی، لازم است از این منظر نیز مورد بررسی قرار گیرد. یکی از مهم ترین محدودیت های این مطالعه، کمبود تاریخ گذاری های مطلق و گاهنگاری های نسبی معتبر برای اغلب محوطه های عصر آهن است. همچنین، این محوطه ها که اکثراً ویژگی گورستانی دارند، فاقد قابلیت لایه نگاری فرهنگی هستند. در این پژوهش، فراوانی و پراکنش مکانی اغلب محوطه های گورستانی و استقراری کاوش/ بررسی شده این دوره در مناطق شمال ایران مرکزی، شمال، شمال غربی و غرب ایران طی مراحل سه گانه عصر آهن بر اساس تغییرات اقلیمی مورد تحلیل قرار گرفته اند. پژوهش های دیرین اقلیم در منطقه جنوب غربی آسیا نشان دهنده افزایش خشکی آب و هوا در عصر آهن II (۸۰۰ –۱۲۵۰ ق.م.) هستند. بنابراین، به نظر می رسد کاهش جمعیت در برخی مناطق و جابه جایی های جوامع انسانی وهمچنین، نظام معیشتی عمدتاً کوچ رو گله داری طی عصر آهن در ارتباط با رویدادهای اقلیمی خشک بوده اند.
جایگاه و اهمیت منشآت نگاری در تاریخ شناسی؛ با تکیه بر منشآت و ترسل معین الدین محمد زمچی اسفزاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منشآت نگاری به عنوان یکی از منابع اسنادی تاریخی، مطالب ارزشمندی در وجوه مختلف جامعه ایرانی دارد. هرچه از سده های متقدم به سده های متأخر پیش می رود، منشآت نگاری از اهمیت و جایگاه والایی در بین ادیبان و مورخان برخوردار می شود. متأسفانه تاریخ پژوهان به دلایلی همچون عدم انتشار گسترده آن ها، دشواری خط نگارشی شان، باور به کلان روایت برتری وجه آموزشی و تعلیمی آنان و غیره بدان ها کم توجهی کرده اند و در بهترین حالت از داده های تاریخی موجود در متن در توصیف رویداد استفاده شده است. هنوز به منشآت پژوهی به صورت جدی توجه نشده است. این مقاله با رویکرد منشآت پژوهی با روش تحلیل مضمون درصدد نشان دادن جایگاه و اهمیت منشآت و ترسل معین الدین محمد زمچی اسفزاری از منشیان سده نهم در دربار سلطان حسین بایقرا است. جایگاه خوش نویسی مؤلف موجب شده تا منشآت او از نوع نامه ها و محتوای متنوع و در نوع خود منحصربه فرد باشد. او با پیوند ترسل نگاری و رقعه نویسی به منشآت نگاری، نوع جدیدی از متن منشیانه تولید کرده است که در نزد پیشینیان بی سابقه است. اثر زمچی اسفزاری به دلیل درج اسناد سلطانی، دیوانی و اخوانی با حذفیات حداقلی از رویکرد آموزشی به رویکرد تولید متن اسنادی گام نهاده است که در هفت محور اهمیت و جایگاه آن در منشآت نگاری نشان داده شده است.