مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
کریم خان زند
از مؤلفه های مهم و تاثیر گذار در تحولات و وقایع دوران زندیه در ایران، نقش مناسبات و روابط حکومت زند با کمپانی هند شرقی انگلیس است؛ تا جایی که می توان ادعا کرد بدون تجزیه و تحلیل سطح و میزان تاثیر این مناسبات نمی توان تاریخ دوره زند و حتی پدید آمدن کشورهای عربی در پس کرانه های جنوبی منطقه خلیج فارس را به درستی و مطابق با واقعیت بررسی کرد.کریم خان زند که در شمال ایران با روسیه و در جنوب و غرب با عثمانی و در شرق با حکومت شاهرخ، نوه نادر، مرتبط بود به دلیل پیشرفتهای کمپانی هند شرقی انگلیس در هندوستان، تنها راه نجات اقتصاد متلاشی شده ایران پس از مرگ نادرشاه را در تعامل گسترده با این کمپانی می دید تا از این رهگذر بتواند از یک سو با بهره گیری از امکانات ناوگان دریایی آن، سران قبیله های برخی جزایر و بنادر نظیر میرمهنا، حاکم کیش و حاکم هرمز را سرکوب کند و از سوی دیگر با حفظ موازنه تجاری، تجارت کمابیش متوقف شده در بندرهای ایران را رونق بخشد.در این پژوهش، نخست به وضعیت تجاری شهرهای ایران در دوره کریم خان زند؛ سپس به وضعیت کمپانی هند شرقی انگلیس در آستانه حاکمیت کریم خان پرداخته می شود؛ در ادامه ضمن بررسی رقابت کمپانیهای غربی به ویژه انگلیسی با یکدیگر در تعامل تجاری با ایران، مناسبات تجاری حکومت زند و کمپانی هند شرقی انگلیس بررسی می شود.
مناسبات تجاری و سیاسی ایران و فرانسه در دوران زندیه(مقاله علمی وزارت علوم)
ار مباحث مهم مرتبط با تاریخ ایران در دوره سلطنت کوتاه و حساس کریم خان زند ( 1163-1193 ق)، تحولات تجاری و اقتصادی با شرکتهای تجاری هلند، فرانسه و انگلستان است که با عنوان کمپانی هند شرقی در ایران فعالیت می کردند.
اهمیت و جایگاه پایتخت در نظامات فکری ـ اجرایی کریم خان زند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پایتخت به عنوان مرکز سیاسی، اداری، اقتصادی و گاه فرهنگی و اجتماعی ، مهمترین رکن در جغرافیای سیاسی و اداری هر حکومت به شمار می رود. هر سلسله حکومتی جایی را بنا به عواملی به عنوان پایتخت انتخاب می کند و حتی جابه جایی پایتخت در سرزمینی چون ایران همواره از مسائل مهم به شمار می آمده است. از آنجا که پایتخت می تواند نشان دهنده شأن، عظمت و اقتدار حکومتی باشد، مکان گزینی آن باید براساس الگویی تعریف شده انجام شود و بازسازی و یا ایجاد سازه های جدید در آن مورد توجه قرار گیرد، تا جایی که از جنبه های دفاعی، اقتصادی و آرایه های تزئینی برتری محسوس خود را در انظار داخلی و عرصه های برون مرزی آشکار کند. به نظر می رسد کریم خان زند در انتخاب شیراز به عنوان پایتخت از یک طرف دلایل خاصی را مدنظر داشت و از طرف دیگر با رویکردی خاص در رونق و ارتقاء جایگاه شهری شیراز تلاش کرد. این مقاله می کوشد بر اساس روش تحلیلی در پژوهشی تاریخی عوامل مؤثر در انتخاب شیراز به پایتختی را با طرح این مسأله بررسی کند: چرا شیراز توسط خان زند به عنوان پایتخت انتخاب شد و در این انتخاب چه الگویی مورد توجه بود؟ دستاوردهای تحقیق نشان می دهد که تمرکزگرایی، بهسازی ساختار شهری و رونق اقتصادی مبتنی بر الگوی سنتی، پیشینه تاریخی و اهمیت شیراز، جزو عوامل تأثیرگذار در این روند بودند که البته با انتخاب شهر به پایتختی پیامدهایی چون جابجایی جمعیت و تاثیر آن بر رونق پایتخت را در پی داشت.
بررسی آرایه ها و نگاره های تزیینی حمام وکیل شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حمام وکیل شیراز از بناهای مجموعه زندیه است که تحت نظارت مستقیم کریمخان زند ساخته شده است. این حمام، هم به لحاظ عظمت و هم به لحاظ فنون معماری و آرایهها و نگارههای تزیینی اش، یکی از بناهای قابل توجه و تحسینبرانگیز دوره ی زندیه است. کارهای پژوهشی صورت گرفته در مورد حمام وکیل تاکنون بیشتر به بعد باستانشناختی، معماری و نیز برنامههای مرمتی آن پرداختهاند. از این رو، پژوهش حاضر به بررسی آرایهها و نگارههای تزیینی این بنای تاریخی پرداخته است. در این راستا، پرسشهای مقاله حاضر به این صورت مطرح میگردد که آرایه ها و نگارههای تزیینی این حمام چگونه شکل گرفته و یا از کجا اقتباس شدهاند؟ تصاویر و نقوش تزیینی این حمام با فرهنگ و باورهای مردم چه ارتباطی داشته است؟ و هنرمندان این دوره، از چه مضامینی در نگاره ها و آرایه های تزیینی حمام مذکور استفاده کردهاند؟ در پاسخ، این پژوهش بر اساس روش تاریخی و توصیفی تحلیلی به این نتیجه میرسد که منشأ عناصر تزیینی به کار رفته در این حمام، ترکیبی از عناصر فرهنگ ایرانی اسلامی از دوره باستان تا صفوی بوده است. در واقع، علاقه کریمخان زند به احیای گذشته ی ایرانیان در کنار بیان آن گذشته تحت نظر هنرمندان این دوره در قالب مضامین اساطیری، حماسی و مذهبی، که ریشه در باورها و اعتقادات مردم داشته، در شکل گیری و ایجاد این عناصر تأثیرگذار بوده است.
رابطه والیان فیلی لرستان و حکّام زندیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
والیان لرستان و طوایف تحت تابعیت آنها رابطه ای عمدتاً ستیزه جویانه با فرمانروایان زندیه داشتند. اسماعیل خان فیلی، قدرتمندترین والی لرستان در دوره مذکور، به شدت با قدرت گیری کریم خان زند مخالف بود و در تمام دوره حکومت خود جنگ های زیادی را با خان زند انجام داد. در دوره پیش و پس از به قدرت رسیدن کریم خان، بسیاری از ایلات لرستان از حکمران خود، اسماعیل خان، تبعیت کردند و در حمایت از وی، با کریم خان وارد جنگ شدند. پس از کناره گیری اسماعیل خان از قدرت و در دوره جانشینی پسرانش، محمّدخان و اسدخان، روابط این حکام و ایلات تحت تابعیت آنها با جانشینان کریم خان تا حدودی بهبود یافت و دوره کشمکش آنان به دوره ای از روابط حسنه و آشتی جویانه تبدیل شد. هدف اصلی این پژوهش، واکاوی رابطه حکام فیلی لرستان با فرمانروایان زندیه است که به روش توصیفی- تحلیلی صورت گرفته است. یافته های پژوهش نشان داده است که وجه غالب رابطه والیان فیلی لرستان با کریم خان زند رابطه ای نظامی و توأم با کشمکش و درگیری بود و منازعه بر سر کسب قدرت در خلأ ناشی از مرگ نادرشاه در شکل یابی این رابطه مؤثر بوده است. هرچند ناکامی اسماعیل خان فیلی در برابر کریم خان موجب شد که این رابطه به دوره ای مسالمت آمیز در اواخر زندیه، اما کوتاه، تغییر یابد.
تحلیلی بر کنش های اقتصادی فرمانروایان ایرانی و پیوند آن با قدرت و امنیت (با تأکید بر عملکرد شاه عباس اول، نادرشاه افشار و کریم خان زند)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تاریخی ایران و اسلام پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۳
177 - 198
حوزه های تخصصی:
در تاریخ عقاید اقتصادی، اندیشه ها و آراء فکری هر مکتب منعکس کننده شرایط اجتماعی، سیاسی و ساخت فلسفی جامعه در دوران تأسیس و توسعه آن مکتب است، به همین علت هر اندیشه اقتصادی، تحت تأثیر محیط اجتماعی و شرایط سیاسی زمان قرار می گیرد. مرکانتیلیسم به عنوان مقطع تاریخی تقریباً از ابتدای قرن شانزدهم میلادی آغاز و در سال 1776 م/1191 ق، با انتشار کتاب ثروت ملل آدام اسمیت اعتبار خود را از دست می دهد. مکتب مرکانتیلیسم درواقع بیانگر دغدغه های نخبگان سیاسی در آغاز پیدایش دولت مدرن بود. ازآنجاکه در آن دوران، مسئله شکل گیری و انسجام دولت - ملت اولویت خاصی دارا بود، فعالیت های اقتصادی نیز در خدمت هدف ایجاد دولت قوی درآمد. ازلحاظ زمانی دوره تاریخی یادشده تقریباً مصادف با آغاز حکومت صفویه تا سال های پایانی فرمانروایی کریم خان زند در ایران است. اگرچه اقدامات شاه عباس اول، نادرشاه افشار و کریم خان زند را نمی توان به طور دقیق منطبق بر دیدگاه نظریه پردازان عصر سوداگری دانست، اما می توان برخی از عملکردها و کنش های اقتصادی آنان را در این راستا موردبررسی و تحلیل قرارداد. لذا پژوهش حاضر از برخی شاخصه های رویکرد مرکانتیلیستی در جهت فهم عملکرد حاکمان ایرانی در آن مقطع زمانی بهره برده و از این طریق تلاش می شود، چارچوب تئوریک تحقیق را در تحلیل مستندات و داده ها به کاربرد. نتایج این مطالعه حاکی است، عملکرد و ماهیت فعالیت های اقتصادی فرمانروایان یادشده را بایستی بر محور پاسخگویی به ثروت، قدرت و ایجاد امنیت هر چه بیشتر حکومت های آنان جستجو کرد. پژوهش حاضر با روش توصیفی و تحلیلی و شیوه کتابخانه ای و با استناد به منابع اصلی و مطالعات جدید سامان یافته است
ارزیابی مناسبات درونی ساختار اتحادیه نظامی کریم خان زند در شکل گیری حکومت زندیه (1160-1176 ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخی جنگ سال دوم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۶)
95 - 112
حوزه های تخصصی:
اتحادیه های نظامی مدعیان مختلف سلطنت همواره ترکیبی از دستجات ایلی و تفنگ چی نواحی مختلف شهری و روستایی کشور بود. دستجات مذکور بر پایه ویژگی هایی همچون خویشاوندی یا هم جواری با خاندان حاکم و همچنین تعداد نفرات جنگجو، دارای نقش محوری یا فرعی در اتحادیه های نظامی بودند. ازاین رو، در پژوهش کنونی به این سؤال پاسخ داده می شود که کدام مناسبات سیاسی نظامی میان دستجات مختلف اتحادیه نظامی زند در تقابل با اتحادیه های نظامی قاجار و افغان به قدرت گیری کریم خان زند انجامید؟ به منظور پاسخ گویی به سؤال مذکور، پژوهش حاضر، با استفاده از روش تحقیق تاریخی و طبقه بندی تحولات مرتبط با مناسبات درونی اتحادیه نظامی زند به تحلیل و تفسیر این ویژگی ها و تأثیرات آن بر قدرت گیری کریم خان (1160-1176 ق) می پردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد که ایلات وندی همچون (زند، مافی، نانکلی، جلالوند، بهنوی، سالاروند و جاف) ساکن نواحی پری، کمازان، گیلان، کاوردان، بر پایه پیوندهای قومی همچون گویش زبانی لکی و سنت فرماندهی شورایی نقش محوری در ائتلاف کریم خان ایفا می کردند. به سبب فقدان نسبی منافع شخصی و گروهی، کریم خان در صورت لزوم می توانست بدون حذف دستجات اتحادیه، با سایر دستجات ایلی و تفنگچی متحد شود و به پیروزی نهایی دست یابد.
کریم خان زند و تقی خان یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس از کشته شدن نادرشاه به سال 1160 قص 1747م، کریم خان زند برای تثبیت اقتدار خود در ایران باختری و مرکز آن اصفهان، درگیر نبردهای سخت 15 ساله با قدرتمندانی چون آزادخان افغان و محمدحسن خان قاجار شد. همزمان، دو ایالت مرزی آن قلمرو، یعنی یزد و کرمان، سلطه ی خان زند را برنتافتند: کرمان سرکشی آغاز کرد و در یزد خان بافقی مشهور به تقی خان یزدی خود را مستقل خواند. نافرمانی دو ایالت، به ویژه یزد، اصفهان، مرکز بالفعل کریم خان را تهدید نموده و اقتدار او در سرتاسر قلمروش را به چالش می کشاند. خان زند پس از فتح یزد و منکوب نمودن تقی خان، در راستای استراتژی اصلی خود که همانا رفع تهدید از اصفهان و تثبیت اقتدار در قلمرو بود، خان یزدی را در سمت حکومت یزد ابقا نمود. تاکنون در این باره پژوهش مستقلی انجام نشده و نگارنده بر آن است تا با بهره گیری از مطالعات و به ویژه منابع، اهمیت اصفهان و ایران باختری در آن روزگار، جایگاه کلیدی یزد در حفظ سلطه ی وکیل بر شهر و ایران یاد شده و به ویژه نقش تقی خان یزدی در این راستا را تبیین نماید. ناگفته نماند که افزون بر عوامل سوق الجیشی، ملاحظات اقتصادی نیز در این باره مؤثر بوده است.
آقا محمد خان قاجار صفات و کینه توزى هاى او و تزویج دختر کریم خان زند با چاروادار قزوینى
حوزه های تخصصی:
بازشناسی طرح و نقش کاشی کاری های ازدست رفته ضلع شرقی ارگ کریم خان شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۵
87 - 99
حوزه های تخصصی:
به جز شماری معرق و کاشی کاری اسلیمی، سه دسته کاشی کاری برفراز درگاه میانسرای ارگ در ضلع شرقی شامل طاق نمای میانی و دو طاق نمای شمالی و جنوبی در امتداد محور اصلی ارگ و روبروی ایوان شاه نشین قرار داشته که در دهه های گذشته و به دلایل نامعلومی از دست رفته است. شناسایی آنها می تواند بر درک موجود از معماری ارگ تأثیرگذار بوده و گوشه ای از میراث کاشی کاری زندیان را نیز آشکار نماید. پژوهش کنونی با هدف بازشناسی این آثار، در پی پاسخ به پرسش هایی بدین شرح است: 1- «طرح»، «محتوا» و «نقش» کاشی کاری های یادشده چه موضوعات و مفاهیمی را در بر دارند؟ 2- این کاشی کاری ها چه تأثیراتی بر کیفیت فضایی ارگ و درک موجود از الگوی معماری آن داشته است؟ روش تحقیق، تفسیری- تاریخی است و گردآوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای انجام شده است. یافته های این پژوهش نشان دادند که کاشی های طاقنمای میانی، نشان دهنده ایوانی آجری با فرشی افشان است که به لحاظ هندسی، قرینه ای از ایوان اصلی ارگ بوده و شامل یک مقرنس نیم کاسه در مرکز به همراه ملازمانی با لباس های زندیان در طرفین خود است. در لچکی های این طاق نما، منظره ای طبیعی با درختان، مرغان و حیواناتی نظیر شیر و خرگوش در زمینه ای صخره ای نقاشی شده که برخلاف نقش ایوان، پویا است. کاشی کاری های دو طاقنمای شمالی و جنوبی قرینه یکدیگرند و هرکدام شامل سه خدمتکار با دستار و عمامه و ظروفی از نوشیدنی و میوه در دست هستند که در طرحی شبیه به مقرنس های داخلی اتاق های ارگ ترسیم شده اند. افزون بر این، کاشی های مورد بررسی را به طورکلی می توان «به مثابه بازتاب حضور خدمت کاران ارگ»، «آینه ای دوبعدی در برابر اندام های سه بعدی بنا»، بازتانی از «جهان آرمانی در برابر جهان واقعی موجود در ارگ» و در نهایت به مثابه «الگوی زیبایی شناختی رجال دیوانی- حکومتی روزگار زند و قاجار در بناهای دیوانی و سکونتی» تلقی کرد.
نقش سیاسی و اقتصادی خلیج فارس در روابط ایران و عثمانی در دوره کریم خان زند
جدال دیرینه ایران و عثمانی در دوره زندیه با انتقال جبهه نبرد به خلیج فارس بیشتر جنبه های اقتصادی یافت. اشتغال سپاه عثمانی در مرزهای روسیه و تکاپوهای کریم خان زند برای سرکوب مدعیان حکومت و شورشیان داخلی، مجالی برای رویارویی بزرگ نظامی به هیچ یک از این دو دولت نمی داد. از این روی خلیج فارس طی این دوران نقش مهمی در شکل گیری سیاست خارجی دو کشور ایفا نمود. این پژوهش در نظر دارد تا با تکیه بر اسناد و متون تاریخی و با بهره گیری از شیوه توصیفی- تحلیلی نقش سیاسی و اقتصادی خلیج فارس را در چگونگی روند مناسبات ایرانِ عصر کریم خانی با دولت عثمانی مورد بررسی قرار دهد. از این رهگذر آنچه مرکز توجه این پژوهش است، جایگاه اقتصادی و موقعیت سوق الجیشی بندرها و مراکز تجاری خلیج فارس است. هر دو حکومت مورد بحث برای رونق تجارت دریایی خود کوشش فراوانی در فراهم آوردن امنیت تجاری بازرگانان، به ویژه شرکت های تجاری اروپایی می نمودند؛ و در این راه واگذاری امتیازاتی به آنان را در دستور کار خود قرار می دادند؛ بنابراین خلیج فارس از یک سو به مثابه گذرگاهی با چندین کارکرد و معبری درآمدزا برای حکومت زند و از سوی دیگر به عنوان دروازه ورود عثمانی به خلیج فارس و محل بارانداز کالاهای اروپایی، عاملی اساسی در جهت تلاش برای افزایش سلطه سیاسی و اقتصادی هر دو حکومت برشمرده می شد. درنتیجه این منطقه به آوردگاهی برای رویارویی اقتصادی و سیاسی ایران و عثمانی در نیمه دوم سده دوازدهم هجری تبدیل شد. سرانجام پس از بازگشت کمپانی هند شرقی انگلیس از بصره به بوشهر بعد از فتح این بندر عثمانی به دستور شهریار زند و به دنبال آن تخلیه بصره در سال 1193 ه.ق از نیروهای سپاه زند، این تقابل به تعادلی دوطرفه رسید.
قائد حیدر گناوه ای و نقش او در تحولات سیاسی و اقتصادی کرانه های شمالی خلیج فارس در دوره زندیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دوران پس از سقوط سلسله صفویه از جمله ادوار مهم تاریخی ایران است. از تحولات مهم این دوره، مهاجرت گروه ها و قبایل مختلف (اعم از ایرانی و عرب) به سمت کرانه های شمالی خلیج فارس و استقرار و قدرت گیری آنها در این نقاط بود. با روی کار آمدن نادرشاه، به دلیل توجه ویژه او به خلیج فارس و تأسیس نیروی دریایی و بکارگیری و استفاده از توان و ظرفیت دریانوردی برخی از همین قبایل مهاجر و امتزاج آنها با اقوام ایرانی، به عنوان لشکریان نادری به جایگاه و موقعیت ممتازی دست یافتند. کریم خان زند نیز توانست با کمک همین قدرت های محلی بر اکثر نواحی ایران مسلط و پایه های حکومت خود را در شیراز تثبیت کند. پژوهش حاضر بر آن است تا نقش یکی از بازیگران مهم این دوره و از متحدان و نزدیکان حکومت زندیه، یعنی قائدحیدر حیات داودی (گناوه ای)، را مطالعه و واکاوی کند و به چگونگی مناسبات او با حکومت زند، شرکت های خارجی و دو همسایه جنوبی اش آل ذعاب در بندر ریگ و آل مذکور در بوشهر بپردازد. سؤال پژوهش حاضر آن است که مناسبات و روابط قائد حیدر با کریم خان، شرکت های ایک و واک و دیگر حکام محلی به چه نحوی بوده و عوامل التهاب و دگرگونی در این روابط چه بوده است. روش این پژوهش تاریخی، توصیفی تحلیلی و با تکیه بر مطالعات اسنادی و کتابخانه ای است.
بررسی نقش و جایگاه ایل کرایی در تحولات سیاسی نظامی کهگیلویه از دوره صفویه تا پایان دوره زندیه (1209-907ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایل کرایی یکی از ایلات منطقه کهگیلویه است که نخستین حضور مؤثر آنان در تحولات سیاسی را می توان در دوران مغول جستجو نمود. پژوهش حاضر با استفاده از روش کتابخانه ای و شیوه توصیفی- تحلیلی در پی این مسئله است که نقش و اثرگذاری ایل کرایی را از دوره صفویه تا پایان دوره زندیه در تحولات سیاسی نظامی کهگیلویه مورد واکاوی قرار دهد. یافته پژوهش حاکی از این است، کوچ اجباری ایل کرایی طی دوران حکومت های شاه عباس اول صفوی، نادرشاه افشار و کریم خان زند را می توان ناشی از تاثیرگذاری این ایل بر تحولات سیاسی نواحی جنوب غربی ایران دانست. همچنین نقش ایل یادشده بر تحولات سیاسی جنوب و جنوب غربی ایران پس از پایان دوره صفویه تا مرگ کریم خان زند همچون حمایت از شورش صفی میرزای دروغین و شورش قاید مراد کرایی و تمرّد از فرمان حکومت های مرکزی ذکرشده علاوه بر اینکه اغلب زحمت و مشقت زمامداران را موجب گردید، توانست اثرگذاری ایلات بزرگ تر منطقه را نیز متأثر سازد.
فراز و فرود حکمرانی شیخ حجر کنگانی و نقش وی در تحولات جنوب ایران (1169- 1181ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خخاندان های محلی، به ویژه در دوره های فترت، از عوامل مهم تأثیرگذار در تحولات تاریخی جنوب ایران و خلیج فارس بوده اند. پژوهش حاضر به یکی از شیوخ کمتر شناخته شده ی دوره ی فترت میان فروپاشی دولت افشار و تثبیت دولت زند به نام شیخ حَجَر کنگانی می پردازد که در بندر کنگان اقتداری محلی به دست آورد. پژوهش بر این پرسش ها متمرکز است: بندر کنگان بنا به چه دلایلی بستری برای شکل گیری قدرتی محلی توسط شیخ حجر شد؟ قدرت وی چه فراز و فرودی را طی کرد و چگونه با قدرت های خارجی حاضر در خلیج فارس و کریم خان زند مواجه شد؟ بررسی شواهد مؤید این است که بندر کنگان به واسطه ی افزایش ناامنی در سایر بنادر و موقعیت جغرافیایی و سوق الجیشی مهم خود در پرتو اقدامات شیخ حجر به برتری نسبی در رونق تجاری رسید و به عنوان یکی از نقاط اتصال شیراز با خلیج فارس واجد اهمیت شد. بر بستر این رونق اقتصادی شیخ حجر به یک قدرت محلی مهم تبدیل شد. اما تنش وی با انگلیسی ها، خودداری از مشارکت در جنگ با میرمهنا و مقاومت در برابر خواسته های مالیاتی دولت زند، به تیرگی مناسبات شیخ حجر با دولت زند و حمله ی نظامی سپاه زند به کنگان و پایان کار وی انجامید. روش این پژوهش تاریخی با رویکرد توصیفی تحلیلی است و گردآوری اطلاعات عمدتاً با شیوه ی کتابخانه ای و حسب مورد با استفاده از تاریخ شفاهی و پیمایش آثار انجام شده است.