
تحقیقات تاریخ اجتماعی
تحقیقات تاریخ اجتماعی سال 13 پاییز و زمستان 1402 شماره 2 (پیاپی 26) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزههای تخصصی:
مهاجرت نیروی کار ایرانی به قفقاز از1266ق/1850م شروع شد به گونه ای که هر ساله چندین هزار نفر کشور را ترک می کردند و در کارخانه ها، صنایع نفت، مزارع و اسکله ها در بدترین شرایط مشغول به کار می شدند. یکی از مهمترین مسائلی که این مهاجران به محض ورود به قفقاز با آن مواجه شدند مساله چگونگی سکونت و شرایط آن بود. براین اساس هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی وضعیت مسکن کارگران ایرانی در قفقاز است. مقاله پیش رو با رویکرد تاریخ از پایین و با الهام گرفتن از «ادوارد پالمر تامپسون»(1924-1993م) درصدد پاسخ به این پرسش است که کارگران مهاجر ایرانی در قفقاز چه نوع سکونتگاه هایی انتخاب می کردند و این امر تحت تاثیر چه مولفه هایی بود؟ نتیجه مطالعات نشان می دهد، کارگران در قفقاز از سه نوع سکونت یعنی سکونت در محل کار، سکونتگاه های اجاره ای و ساختمان های خوابگاهی برخوردار بودند. با توجه به دستمزد پایین کارگران ایرانی(بین 12 تا 21 روبل در ماه) بیشتر آنان فاقد استطاعت مالی لازم برای سکونت در ساختمان های خوابگاهی بودند.به همین دلیل برخی از کارگران مزارع و باغ ها در محل کارشان سکونت داشتند و عده قابل توجهی از کارگران صنعت نفت و کارخانه ها، کلبه ها، زیرزمین ها و دخمه هایی در حاشیه شهرها اجاره کرده و به صورت دسته جمعی در آن زندگی می کردند.
عوامل موثر بر تحول بافت جمعیتی جامعه عرب خوزستان (سال1188 تا1306ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دوره قاجار، شکل خاصی از ترکیب قومیتی جمعیت و به تبع آن نحوه حکمرانی محلی در خوزستان پدید آمد که بخشی از آن نتیجه ورود قبایل جدید همانند بنی کعب بود. در سال 1306 ق. با فرمان آزادسازی کشتیرانی در رود کارون، اقتصاد این خطه مورد توجه بین المللی قرار گرفت. با رشد اجتماعی و اقتصادی خوزستان در این دوره، بافت و ساختار جمعیتی نیز تحول گسترده ای پیدا کرد. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی پیامدهای روند رشد اقتصادی بر ساختار جمعیتی – قومیتیِ جامعه عرب خوزستان است. این مقاله با استفاده از رویکرد آماری و با روش تبیین عقلانی به بررسی تحول ساختار قومی خوزستان در دوره قاجار خواهد پرداخت. یافته های مقاله نشان می دهد که در اواخر عصر قاجار جمعیت اکثر شهرهای خوزستان افزایش یافت؛ همچنین بافت و ساختار قومی برخی از شهرهای خوزستان به دلیل رونق تجارت و مهاجرت متحول شد.
میراث مدیریت شهری تهران در گذار به مدرنیته ؛ مطالعه موردی: انتخابات و مشارکت جمعی (1285-1320)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر در طول تاریخ به صورت سنتی و بر مبنای تجربه ایرانی اداره می شد. از اواسط دوره قاجاریه براساس رویکردهای اروپایی روند اداره شهر تغییر کرد. رویدادهایی نظیر بازگشت دانش آموختگان ایرانی موسسه های اروپایی، تاسیس مدرسه دارالفنون، توسعه مفاهیم سیاسی و سفرهای ناصرالدین شاه به سرزمین های غربی، مقدمات دگرگونی شهر را رقم زد. از سوی دیگر، انقلاب مشروطیت زمینه حضور و دخالت بخشی از مردم در حکمرانی را به وجود آورد. یکی از عرصه های کنشگری بعد از انقلاب، شرکت در انتخابات و نمایندگی شهر بود. این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش ها شکل گرفت که میزان مشارکت مردم تهران در انتخابات انجمن بلدیه/انجمن شهرداری از ابتدای مشروطیت تا پایان پهلوی اول چقدر بود؟ موانع و محدودیت های مشارکت شهروندان در این دوره چه بودند؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که مشارکت بسیار اندک بود؛ تاجایی که از جمعیت 200 تا 600 هزار نفری تهران در بازه سالیان 1286 تا 1320، تنها تعداد بسیار اندکی در انتخابات شرکت کردند که در برخی اسناد از 20 تا 30 رای در انجمن بلدیه تهران دوره قاجاریه و 3 هزار رای در دوره پهلوی حکایت دارد که با تعداد جمعیت شهر اختلاف فاحشی دارد. دلایل مشارکت پائین به صورت کلی با ناآگاهی مردم نسبت به تحولات ساختاری جدید و محدودیت های قانونی مرتبط است. این مقاله برآن است تا با بررسی قوانین بلدیه با تکیه بر سرشماری های موجود، به ویژه سرشماری سال 1311، موانع تحقق مشارکت جمعی در انتخابات را به بوته نقد و بررسی بسپارد.
رشد و تحول افکار فمنیستی در ایران و بررسی آن از جنگ جهانی اول تا جنگ جهانی دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فمینیسم از جمله جنبش های مهم اجتماعی در دنیا هست که توانست تغییرات گسترده ای در وضعیت زنان به وجود بیاورد، اما تلقی تحصیل کردگان مناطق گوناگون جهان از این جنبش یکسان و همانند نبوده است. زنان و مردان تحصیلکرده ایران هم تحت تأثیر مبانی فکری این جنبش قرار گرفتند. پرسش اصلی این است که روند رشد و گسترش جریان فمینیسم در ایران از جنگ جهانی اول تا پایان پهلوی اول به چه صورت بوده است؟ و زمینه های شکل گیری فمینیسم در ایران چگونه بوده است و روشنفکران چه تأثیراتی از جریان فمینیسم گرفته اند؟ پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیلی و توصیفی و با تکیه بر منابع کتابخان ه ای و جراید و نشریات، در صدد تبیین درخواست های فمینیستی زنان و موافقان و مخالفان در این زمینه می باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد زمینه های شکل گیری فمینیسم در ایران با کشورهای غربی متفاوت بود و فعالان حقوق زن در ایران شرایط خاص خود و گاه متفاوت از تجارب غرب داشتند و بنابراین جنبش فمینیستی به آن معنا که در غرب شکل گرفت، در ایران به وجود نیامد. اما با توجه به تغییرات گسترده در وضعیت زنان بعد از مشروطه یک جریان شبه فمینیستی در ایران رخ نمود که بعد از مشروطه و جنگ جهانی اول رشد کرده و در دوره رضاشاه و به دنبال جریان تجددخواهی او تا حدی پیشرفت داشت و ادامه پیدا کرد.
کارکرد و کژکارکردهای خواجگان در دربار قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر سعی در تبیین و ایضاح کارکرد و کژکارکردهای خواجگان در دربار قاجاریه دارد. نویسنده موضوع حاضر را بر بنیاد نظریه کارکردگرایی و کژکارکردی تجزیه و تحلیل نموده است و بر این اساس پرسش اصلی مقاله عبارت است از اینکه چه کارکردها و کژکارکردهایی از خواجگان در دربار قاجار متصور است؟ نوشتار بر بنیاد نظریه کارکردگرایی این فرضیه را پیش کشیده است که مهمترین کارویژه خواجگان برقراری نظم در حرمسرا بوده است. برخی کارکردهای دیگر خواجگان تنظیم روابط جنسی شاهان قاجار و مشایعت زنان حرم در «بیرونی» را شامل می شده است. اما در مورد کژکارکردها ما با روابط عاطفی خواجگان و بعضا ازدواج و حتی روابط نامشروع با مردان دیگر روبرو هستیم. نتایج این نوشتار موید آن است که تا اواخر دوره ناصری خواجگان اغلب نقش خود را به خوبی ایفا کرده و نظم در حرمسرا برپا بود. ولی از اواخر عهد ناصری تا پایان سلطنت قاجاریه به دنبال کژکارکردی های سیستم سیاسی و به تبع آن کژکارکردی های خواجگان در برقراری نظم اندرونی، اختلال به وجود می آید. ما شاهد نافرمانی هایی از سوی زنان حرم هستیم که این نشانگانی از دوران جدیدی در تاریخ ایران می داد و با برقراری نظم جدید مشروطگی، نظم کهن اندرونی با خلل مواجه شده و همزمان با فروپاشی سلسله قاجار نظم اندرونی و ارزش و اعتبار خواجگان برای همیشه از تاریخ ایران زدوده شد.
مولفه های هویت ایرانی در میان پناهندگان فرقه دمکرات آذربایجان در جمهوری آذربایجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرقه دمکرات آذربایجان با حمایت شوروی در سال 1324ش تشکیل شد و پس از یک سال فروپاشید. یکی از پیامدهای برجسته فروپاشی این حکومت، پناهنده شدن تعداد زیادی از اهالی آذربایجان به شوروی بود که هدف اصلی این پژوهش بررسی مولفه های هویت ایرانی در میان این پناهندگان است. این پژوهش که با روش تحقیق تاریخی و با بهره گیری از مشاهدات، تحقیقات میدانی و مصاحبه عمیق از بازماندگان پناهنده فرقه صورت گرفته، درصدد است اقدامات و عملکرد فرقه دمکرات آذربایجان را درباره ضدیت با هویت ایرانی در بین اعضای آن را آشکار سازد. نتیجه مطالعات نشان می دهد که پس از فروپاشی حکومت فرقه، اکثر پناهندگان که به دلیل هواداری از فرقه به شوروی متواری و پناهنده شده بودند، اندکی پس از این واقعه، به وابستگی رهبران خود پی بردند و به رغم سیاست بی رحمانه استالینی حزب کمونیست آذربایجان و رهبران فرقه که ﺑﺎ اﺗﻬﺎمﻫﺎی واﻫﯽ و غیرانسانی صدای هر مخالفی را ساکت و راﻫﯽ اردوﮔﺎهﻫﺎی ﮐ ﺎر اﺟﺒ ﺎری در ﺳ ﯿﺒﺮی و آسیای میانه می کردند اما اکثر پناهندگان به خاطر دلبستگی به هویت ایرانی خود، در حفظ و استمرار آن بسیار کوشیدند که امروز نیز پس از 75 سال تداوم و استمرار یافته است.
بارخوانی نقادانه مطالعات فرودستان: مسئله سلطه فرودست و ضرورت یک بازاندیشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر با تکیه بر منطق نظری مطالعات فرودستان به نقد درونی آن پرداختهو پرسش اصلی آن این است که آیا می توان علی رغم داعیه این مطالعات سویه نخبه گرایانه ای در آن ردیابی کرد؟ بدین منظور با استفاده از روش تحلیل ثانویه و با تکیه بر آراء سه چهره شاخص این جریان یعنی راناجیت گوها، دپیش چاکرابارتی و گایاتری چاکراورتی اسپیواک صورت بندی از دعاوی نظری مطالعات فرودستان ارائه شده است. این مطالعات،تاریخ نگاری نخبه گرایانه را به دلیل نادیده انگای نقش فرودستان در ساختن تاریخ نقد می کنند و در برابر هدف خود را جستجوی نقش فرودستان در تحولات تاریخی و اجتماعی تعریف می کنند تا بدین گونه فرودست را به مثابه سوژه مستقل به رسمیت بشناسند. این مطالعات از موضعیهمدلانه به کاوش "نقش مثبت" فرودستان در ساختن سرنوشت خود می پردازند و سعی دارند سیاست فرودستان را که در تاریخ نگاری نخبه گرایانه نامرئی است، مرئی کنند. نقد نوشتار حاضر به پروژه مطالعات فرودستان این است که با در نظر گرفتن فرودست به عنوان "ابژه پاکدست" و با غفلت از مسئله سلطه فرودستان و سیالیت موقعیت فرودستی "نقش منفی" آنها در تولید و بازتولید روابط سلطه را نادیده انگاشته است. در حاشیه قرار گرفتن نقش منفی فرودستان در این مطالعاتباعث شده تا علی رغم داشتن داعیه ضدنخبه گرایی، وجوهی از نخبه گرایی در تحلیل مناسبات سلطه در آن وجود داشته باشد.
نماز میّت در شهرهای بزرگ ایران دوره ی اسلامی تا حمله ی مغول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ایران دوره ی اسلامی و با تاثیر از شریعت اسلام، مردگان با آداب اسلامی به خاک سپرده می شدند. از جمله آداب خاکسپاری اموات، اقامه ی نماز میت بود. اقامه ی نماز توسط خلیفه، امیران و کارگزاران حکومتی، دانشمندان دینی، قضات و خویشاوندان میّت صورت می گرفت. جامع یا مصلای شهر، مساجد، میادین، گورستان ها و مدارس شهر و گاهی نیز اماکن حکومتی، مکان های برگزاری نماز میّت بودند. نویسندگان مقاله با بررسی تاریخ های محلی و کتاب های تراجم و طبقات، و با روش توصیفی- تحلیلی، در صدد پاسخ به این سوال ها هستند که 1- چه عواملی در کیفیت برگزاری آیین دینی– اجتماعی نماز میت و محل برگزاری آن اثرگذار و دخیل بود؟ 2- چه کسانی و با چه نیات و انگیزه هایی در نماز میت شرکت می کردند؟ بررسی ها نشان می دهد که عواملی مانند پیوندهای خانوادگی، جایگاه اجتماعی و شغلی افراد و میزان و چگونگی ارتباط متوفی با ساختار سیاسی حاکم، در کیفیت برگزاری نماز و انتخاب محل برگزاری نماز میت دخالت داشت. همچنین موقعیت شغلی و اجتماعی متوفی سبب می شد تا بزرگان شهر و مردمان بسیاری با نیت قدردانی از زحمات متوفی و نیز تعظیم شعائر دینی در نماز میت شرکت کنند.
چند لایه بودن مفهوم شهر در دوره ساسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دوره ساسانی شهرهای بسیاری ساخته و یا نوسازی شد و مورخان سده های نخستین اسلامی شهرسازی را از ویژگی های بنیادین شاهان ساسانی برشمرده اند. از آغاز دوره ساسانی و با روی کار آمدن شاهانی مانند اردشیر بابکان و شاپور یکم روند شهرسازی آغاز شد و تا پایان دوره ساسانی و پیش از تلاطم های سیاسی ناشی از قتل خسرو پرویز می توان این روند را دنبال کرد. درباره شهرهای ساسانی پژوهش هایی انجام گرفته است، اما بیشتر از دیدگاههای باستان شناسانه و زبان شناسانه به این موضوع پرداخته شده است. بیشتر این پژوهش ها، در برقراری نسبت میان امر اجتماعی ناشی از وجود عینی شهرها در بستر تاریخ دوره ساسانی از یکسو، و جهان مفهومی مردم ایران در دوره ساسانی درباره شهرنشینی از سوی دیگر، به عنوان مسئله تحقیق، توفیق چندانی نیافته اند. این پژوهش سعی بر آن دارد تا با تکیه بر روش تاریخ مفهومی، نسبت میان بستر اجتماعی در تاریخ دوره ساسانی و درک ایرانیان از شهر به عنوان سکونتگاهی متمایز را به مسئله بدل کرده و نشان دهد که چگونه چندین لایه معنایی در پایان دوره ساسانی در این مفهوم انباشته شده بود.
تأملی در «چیستی» و «ماهیت» تاریخ اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاریخ اجتماعی یکی از شاخه های مشهور در مطالعات تاریخی است و این مقاله در پی ارائه تصویری از چارچوب دانشِ تاریخ اجتماعی است. اگرچه «چیستی» و «ماهیت» این دانش همواره مورد توجه دانشوران این حوزه بوده است، با این حال به نظر می رسد که بررسی این مسئله با رویکردی مفهومی-نظری می تواندْ زمینه ای را برای تفاهم و تحدید این مفهوم از برای اهل نظر فراهم آورد. گستردگی این حوزه و نیز تعریف گریزی آن، همواره، کژفهمی هایی را موجب شده و از همین روی، می کوشیم تا ضمن بررسی و تحلیل تعاریف موجود به سنخ شناسی آن ها و نیز مقولات موجود در تاریخ اجتماعی بپردازیم. این پژوهش در پی این سئوال است که براستی تاریخ اجتماعی چیست؟ برای پاسخ به این پرسش ضمن ارائه تاریخچه برآمدن تاریخ اجتماعی، برای درک زمینه های این دانش، به کاوش در «چیستی» و «ماهیت» این رهیافت با توجه به تعاریف موجود از سوی صاحب نظران این عرصه می پردازیم. این مقاله با روشِ توصیفی-تحلیلی آبشخورهای اصلی رشته ها و زیررشته های تشکیل دهنده تاریخ اجتماعی، عناصر تشکیل دهنده و نیز مواضع صاحب نظران مشهور را در مقابل این مقولات نشان می دهد و تصویری مفهومی-نظری از این دانش ترسیم می کند.
کنشگران خاموش و میدان سیاست: بررسی نقش زنان در جنبش ملی نفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بازنمایی نقش زنان در جنبش ملی شدن نفت تا کودتای ۲۸ مرداد در سالهای ۱۳۲۹ تا ۱۳۳۲ می پردازد و می کوشد تا مشارکت و چگونگی تلاش زنان به عنوان بخشی از جامعه در جریان نهضت ملی شدن نفت را بررسی کند. دغدغه اصلی پژوهش یافتن پاسخی برای این سوال است که «زنان چه واکنشی به جریان ملی شدن نفت نشان دادند؟». در یک کلان روایت زنان با توجه به پذیرفتن نقش درجه دوم در حقوق شهروندی خانه نشین، منفعل و در پرده بودند و نقشی در جنبش ملی شدن نفت بر عهده نداشتند. اما در روایت رقیب، بر آن است که زنان در این جریان حضور فعال داشتند؛ اما مورخان و پژوهشگران بنا به دلایل گوناگون اشکال آشکار و پنهان حضور آنان را مورد توجه قرار نداده و در نتیجه روایت نکرده اند. روش بکارگرفته شده در این تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده و پژوهشگر به اثبات نقش زنان در جنبش ملی شدن نفت با اتکا بر اسناد آرشیوی پرداخته است. بر اساس یافته های این تحقیق زنان با وجود کم مهری دولت مصدق به خواسته آنان، مبنی بر برخورداری از حق رای، در کنار دولت و مجلس ماندند و همپای مردان، در مدرسه و دانشگاه، در کارخانه ها، در ادارات و خیابان در مسیر ملی سازی نفت ضمن حضور اجتماعی، به ایفای نقش های چندگانه پرداختند.
گفتمان مسلط بر نظام آموزشی و متون درسی زنان در دوره رضاشاه (مقطع دبیرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شکل گیری نهاد آموزشی مدرن در ایران موجب شد؛ زنان به موضوعی برای سیاست گذاری و برنامه ریزی دولت نوگرای پهلوی تبدیل شوند. از آن جا که دولت پهلوی با حمایت نخبگان و روشنفکران با هدف نوسازی ایران تشکیل یافت؛ از همان ابتدای امر زنان را به عنوان یکی از ارکان دستیابی به این هدف، مورد توجه قرار داد. در نتیجه، آموزش زنان در صدر برنامه های نوسازی دولت قرار گرفت. از این رو، رویکردهای آموزشی برای تربیت دختران، همسو با ایده ها و اهداف حاکمیت، در مدارس طرح و الگوی جدیدی از زن مطلوب، ترسیم شد. سؤال اصلی مقاله این است که برنامه های آموزشی زنان در متون درسی عصر رضاشاه از چه رویکرد و ماهیتی برخوردار بوده است؟ طبق یافته های پژوهش، ایده آل های جدید برای زنان در این دوره، مبتنی بر مؤلفه ها و معیارهای گفتمان «ایران نو» استوار بود؛ در منظومه ی چنین گفتمانی، مفهوم «آزادسازی زنان» به عنوان شالوده ی اصلی برنامه های آموزشی زنان شکل گرفت که در پیوست نقش های سنتی زن و در محدوده ی خانه و خانواده تعریف می گردید. از این رو، تحقیق حاضر با هدف توضیح چگونگی هویت یابی زن مدرن در جریان مدرنیزاسیون ایران و تبیین سیاست ها و برنامه های آموزشی زنان و کارکردهای نوین آن در این فرایند، با روش توصیفی تحلیلی و در چارچوب مفهوم سنتی پیوستگاری در تاریخ، مسئله آموزش زنان را مورد بررسی قرار داده است.