فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۲۸٬۰۲۲ مورد.
منبع:
تحقیقات اسنادی انقلاب اسلامی سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۹
186 - 210
حوزههای تخصصی:
حجاب در تاریخ معاصر ایران با ورود فرهنگ و اندیشه های غربی و دخالت سلبی حکومت ها ابعاد پیچیده ای پیدا کرده است. مسلماً هرگونه بررسی و چاره اندیشی در مورد آن نیازمند بررسی ریشه ای شکل مواجهه عمومی با رفع و کشف حجاب و البته مطالعه سیاست های حکومت ها در قبال آن مسئله می باشد. شهر قم به عنوان یک شهر مذهبی با تمرکز روحانیت در آن، می تواند مورد مطالعاتی مناسبی در این زمینه محسوب شود. در این تحقیق با روشی توصیفی تحلیلی، طی تحقیقی کتابخانه ای و با بهره مندی از اسناد و مدارک آرشیوی موجود در آنها به بررسی و البته تحلیل موضوع پرداخته و در کنار آن تلاش شده با استفاده از خاطرات افراد آگاهِ معاصرِ رویداد(تاریخ شفاهی) بر جنبه استنادی و اقناعی کار افزوده شود. نتایج و یافته های تحقیق را می توان این گونه بیان کرد که سیاست ها و روش های حکومت رضاشاه در زمینه اجرای قانون کشف حجاب در قم، به دو بُعد تبلیغاتی و اجرایی قابل تقسیم بندی است. ابعاد تبلیغاتی معمولاً در قالب مراسم و جشن های کشف حجاب، که بیشتر رویه ای فرمایشی و نمایشی داشت، دنبال می شد و جنبه اجرایی آن که به مرور نسبت به جنبه اول، پررنگ تر، جدی تر و خشن تر شد؛ شامل ممانعت از حضور و برخوردهای تند با بانوان محجّبه در مدارس، ادارات، معابر و اجتماعات عمومی بود. روش تقابل مردم و علما نیز در برابر قانون کشف حجاب عموماً، بیشتر روشی تدافعی بود نه تهاجمی.
علت ها و گونه های خرافه گرایی و خرافه پذیری زنان در دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دوره قاجاریه به علت وجود مشکلات و معضلات عدیده، زمینه و موجبات رواج خرافه در جامعه بسیار فراهم بود. خرافه پذیری و گرایش به آن، به ِویژه در جامعه زنان، فراگیر و مستمر بود و عملی عموماً زنانه تعریف می شد. این مسئله پیامدها و آثاری برای جامعه به دنبال داشت. بر این اساس، پژوهش حاضر درپی بررسی چرایی و چگونگی باور و گرایش زنان به خرافه در این دوره است. برای این منظور، از روش دیرینه شناسی در توصیف و تشریح فضای گفتمانی که زنان را به اعمال و باورهای خلاف عقل وا می داشت، استفاده شد و تبیین هایی صورت گرفت که مبتنی بر پارادایم خرافات است و از این زاویه به این مسئله توجه می کند. یافته های پژوهش نشان می دهد که زنان در مناسبات نظام سنتی جامعه، مسیر تعیین شده ای را می پیمودند که خروج یا عدم موفقیت در آن، مشکلات و مصائب بی شماری را برای آن ها به دنبال داشت. زنان در این چارچوب تنها می توانستند در جایگاه همسر و مادر نقش ایفا کنند. نظام خانواده، هنجارهای اجتماعی و نظام حقوقی برآمده از این فضای گفتمانی، زنان را با چالش های بسیاری مواجه می ساخت. ترس، احساس ناامنی از موقعیت خود، عدم استقلال مالی و عاطفی، عدم هویت فردی، بی سوادی و ناآگاهی، از جمله مواردی بودند که زنان پیوسته با آن درگیر بودند. از این رو، گرایش به خرافات، جبران ناتوانی عملی و اجتماعی زنان بود.
مؤلفه های مؤثر بر تحولات وقف در دوره قاجار و پهلوی (مورد مطالعه: آستان قدس رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۳۴)
94 - 127
حوزههای تخصصی:
هدف: مقاله حاضر با تأکید بر وقف نامه های آستانِ قدسِ رضوی، برآن است تا تحولات وقف در دوره قاجار و پهلوی را درارتباط با تغییر رویکردهای سیاسی-اجتماعی در این دو دوره، بررسی کند.روش/رویکرد: این مقاله از رویکردِ تاریخیِ توصیفی-تحلیلی استفاده کرده است. بدین منظور از مفاهیم نظری، بدون تحمیل نظریه به شواهد بهره گیری شده است. درنظرداشتن منطق قیاس استقرایی، نرم افزارهای Excel، S.Q.L، SPSS و بررسی تفاوت معنی داری داده ها، تحلیل آماری این پژوهش را پوشش می دهد.یافته ها و نتیجه گیری: کاهش تعداد واقفان عصر پهلوی نسبت به قاجار، بالأخص در پایگاه بالای پایین و کاهش پراکندگی موقوفات، معنی دار است؛ ضمن آنکه در اولویت بندی مصارف و رقبات نیز شاهد تغییراتی هستیم.به نظر می رسد وقف در قاجار برای اقشار بالا منافع سیاسی-مشروعیت یابی و اجتماعی-منزلتی داشته و در پهلوی، نهاد وقفی آستان قدس، ابزاری مناسب برای پیشبرد اهداف مدرنیزاسیون و کسب اعتبار برای حکومت بوده است. در مجموع برای واقفان قشر متوسط مذهبی، نیازهای اجتماعی احساس شده پررنگ تر از دیگر اقشار بود؛ که این موضوع در دوره پهلوی قوت بیشتری پیدا کرد. در پهلوی نسبت به قاجار، باوجودِ تقویت مؤلفه های مؤثر بر وقف (ثبات نسبی، اقدامات متولیان، تصدی هم زمان تولیت آستان و منصب استانداری) با کاهش معنی دار واقفان مواجه هستیم؛ ضمن آنکه واگذاری تولیت به آستان نیز افزایش معنی داری نداشته است. بدین سان برای وقف اهمیت اعتمادسازی در درونِ شبکه های دینی، همراهی روحانیت و تشویق حکومت، مؤلفه هایی اساسی است؛ زمینه هایی که پهلوی در آن ها موفق نبود و درنتیجه نتوانست تحولات مثبتی در وقف ایجاد کند.
میرزا کوچک خان جنگلی میان حافظه و تاریخ؛ مزارهای میرزا به مثابه «مکان های حافظه»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ فرهنگی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۹
91 - 123
حوزههای تخصصی:
ایده محوری پژوهش حاضر، مسئله مندکردن نسبت میرزا کوچک خان جنگلی با «تاریخ» و «حافظه» است؛ بدین منظور، از رویکرد ساختارشکنانه پی یر نورا، در مورد رابطه «تاریخ و حافظه» و جایگاه «مکان های حافظه» در آن استفاده شد تا «حافظه زنده» از میرزا، در تقابل با «تاریخ سیاست» و «حافظه رسمی» از او مورد تأکید قرارگیرد. در همین راستا، ساکنان منطقه سلیمان داراب رشت (با محوریت مزار فعلی میرزا) و روستای خانقاه گیلوان (با محوریت مزار پیشین میرزا) مورد مطالعه قرار گرفتند؛ حجم نمونه با تکیه بر قاعده اشباع به 28 نفر در دو مکان محدود شد که به شیوه نمونه گیری نظری انتخاب شدند. شیوه گردآوری اطلاعات، مصاحبه غیرساخت یافته و عمیق بود. نتایج نشان داد روایت سلیمان دارابی ها از میرزا و مرگ او با گذشت زمان وارد پیوستار تاریخی شده و به شکل کاملاً رسمی، غایت شناسانه و متأثّر از سیاست های زمان حالِ حاکمیت بازنمایی می شود؛ درحالی که در گیلوان یادگری از میرزا و مرگ او دقیقاً آن چیزی است که واقعاً توسط محلی ها و ساکنان این روستا تجربه و زیسته شد. درواقع، یادگری از میرزا در گیلوان در تقابل با روایت ها در سلیمان داراب در پیوستار تاریخی قرار نگرفته و از هیچ خطی بهره نبرده است؛ به عبارتی حافظه گیلوانی ها درباره میرزا از نوع «حافظه زنده» است که مشخصه آن، یادآوری به شیوه زیست شده، پراکندگی روایت ها و غیر خطی بودن روایت ها است.
ردپای آغازین ایرانیان در شکل گیری آرمان شهریاری چین باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۷)
295 - 330
حوزههای تخصصی:
جایگاه فرمانروا در ساختار سیاسی چین از مهمترین ارکان اندیشه سیاسی در چین باستان به شمار میرود. چینیان باستان از دیرباز فرمانروا را «پسر آسمان» (به چینی tiānzǐ) می نامیدند و خاستگاهی نیمه الهی برای مقام وی قائل بودند. بر این اساس می توان نهاد امپراتوری در چین باستان را نوعی «پادشاهی مقدس» تلقی کرد. قدمت استفاده از لقب «پسر آسمان» به استقرار دومین دولت تاریخی چین باستان یعنی دوره دودمان جو (۱۰۴۶-۲۵۶ ق.م.) می رسد و تا سده بیستم میلادی و واژگونی نظام امپراتوری همچنان یکی از مهم ترین القاب امپراتور در حوزه سیاسی چین باقی ماند. با این حال، خاستگاه این نهاد به ندرت محل توجه پژوهشگران بوده است. از آنجا که این لقب در دوره نخستین دودمان تاریخی چین یعنی شانگ ( حدود ۱۶۰۰-۱۰۴۶ ق.م.) مشاهده نمی شود، خاستگاه و نحوه شکل گیری آن به خوبی مشخص نیست و عموماً فرض شده است که برساخته دودمان جو برای مقاصد مشروعیت بخشانه بوده است. برخی پژوهشگران نیز پیشنهاد کرده اند این باور ریشه در میراث مشترک میان مردم چین باستان با بیابان گردان آلتایی یا اقوام تبتی-برمه ای دارد. مقاله حاضر با تحلیل روایات اساطیری اقوام سکایی در متون کلاسیک و نیز شواهد خط میخی بر آن است تا نشان دهد که پیش از دودمان جو، می توان ردپای لقبی مشابه آن را به صورت «پسر خدا/ آسمان» در میان بیابان گردان ایرانی استپ های جنوب روسیه و آسیای مرکزی (سکاها) و و آریایی های مهاجر به آسیای غربی در هزاره دوم ق.م. مشاهده کرد. بنابراین لقب چینی «پسر آسمان» در حقیقت وام گرفته شده از لقب «پسر خدا/آسمان» آغازین ایرانیان است که احتمالاً نیاکان دودمان جو به واسطه مجاورت با بیابان گردان غرب چین از طریق آسیای مرکزی اخذ کرده اند.
زمینه ها و عوامل شورش خواجه مرجان در بغداد علیه جلایریان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تاریخی ایران و اسلام بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۴
204 - 227
حوزههای تخصصی:
خواجه مرجان یکی از امرای اواخر دوره ایلخانی است، که به خدمت امیر حسن جلایری درآمد و در نتیجه نزاع میان مدعیان محلی بر سر قدرت، نقش مهمی در تثبیت حاکمیت جلایریان در بغداد ایفا کرد. اما در زمان سلطان اویس(776 757ق) و در غیاب وی، به طور ناگهانی در بغداد شورش و علیه سلطان ولینعمت خویش اعلان جنگ نمود(766 765ق). تحقیق حاضر با تکیه بر منابع تاریخی، ادبی و مطالعات سکه شناسی و با رویکرد توصیفی تحلیلی در پی پاسخ به این پرسش است، که دلایل شورش خواجه مرجان در بغداد علیه دولت ولینعمت خویش چه بود؟ تحلیل ها بر این اساس استوار است، که در زمینه عوامل داخلی شورش خواجه مرجان در بستر خلاء قدرت و تداوم بی ثباتی سیاسی ناشی از تجزیه حکومت متمرکز ایلخانان در درازمدت رخ داد. همچنین تأثیر الگوی حکومت داری جلایریان مبتنی بر قاعده سیورغال و رسم تحمیل عوارض مالیاتی بر اموال وقفی را نباید از نظر دور داشت. مهمتر آنکه در زمینه عوامل خارجی باید به نقش و دخالت مملوکان مصر اشاره کرد. در بُعد سیاسی مملوکان تشکیل یک دولت وابسته در بغداد را دنبال می کردند و در بُعد مذهبی شورش خواجه مرجان به واسطه دخالت آنان دارای ماهیت دینی با هدف احیای خلافت در بغداد بوده است.
بررسی واکنش های سلبی جریان های ملی گرا و حامیان سلطنت در مواجهه با جریان های چپ حامی شوروی در شمال ایران(1320-1326 ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات اسنادی انقلاب اسلامی سال ۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰
128 - 167
حوزههای تخصصی:
یکی از پیامدهای اشغال ایران در شهریور 1320، گسترش اندیشه های چپ در کشور است. این موضوع ارتباط مستقیمی با راهبرد شوروی در قبال ایران و نیز شرایط نابسامان کشور در دوره اشغال داشت. گرچه تسلط ارتش سرخ بر مناطق شمالی ایران، شرایط لازم برای رشد اندیشه های چپ در این مناطق را فراهم ساخته بود، اما واکنش های سلبی جامعه ایرانی در مناطق مذکور یکی از موانع تأثیرگذار در عدم همه گیری این اندیشه ها در شمال ایران به حساب می آمد. شناسایی عوامل و دلایل تأثیرگذار بر شکل گیری واکنش های سلبی جامعه ایرانی در برابر رفتارها و عملکرد سیاسی جریان های چپ حامی شوروی در مناطق شمالی کشور، هدف این بررسی است. پرسش این نوشته نیز بر چرایی و چگونگی بروز واکنش های قهری جریان های ملی گرا و جریان های حامی سلطنت در برابر جریان های چپ در طی سال های1320-1326 در شمال ایران می پردازد. این نوشتار از روش تاریخی و با رویکرد توصیفی– تحلیلی بهره می برد و جمع آوری داده براساس مطالعات کتابخانه ای و اسنادی است. یافته های پژوهش نشان می دهد عواملی و دلایلی چون اشغال ایران توسط بیگانگان و نگرانی از به خطر افتادن استقلال سیاسی و تمامیت ارضی ایران و نیز تلاش برای جلوگیری از تجزیه مناطق شمالی کشور توسط جریان های چپ، در کنار حمایت کانون های قدرت از این جریانات به تقویت امر ملی در جامعه ایرانی انجامید و به تدریج به عنوان یکی از عوامل مؤثر، زمینه های به ناکامی کشاندن جریانات چپ حامی شوروی در ایران را فراهم ساخت.
رسالت شناسی عالمان در انتقال و ارتقاء سرمایه فرهنگی از نظرگاه امیرمؤمنان (ع) با سنجش تاریخی کنش گری فرهنگی محقق کرکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهمیت ارزش ها و باورهای اعتقادی به عنوان سرمایه های فرهنگی جامعه ایجاب می کند تا در حفظ و ارتقاء آنها تلاش شود. پژوهش حاضر با هدف تبیین نقش عالمان در انتقال و ارتقاء سرمایه فرهنگی به بررسی شاخصه های این نقش در سیره امیرالمؤمنین× می پردازد و در رویکردی مقایسه ای عملکرد محقق کرکی را براساس شاخصه های بدست آمده، به سنجش می گذارد. حاصل آن که، از منظر امیرالمؤمنین× عالمان می بایست در انتقال و ارتقاء سرمایه فرهنگی جامعه از طریق دانش افزایی، الگوسازی فرهنگی، رشد معنوی و تأسیس، تقویت و اصلاح کانون های فرهنگی ایفای نقش کنند. محقق کرکی به عنوان یکی از عالمان تراز شیعه با بهره گیری از رویکرد مثبت حاکمان صفوی به تشیع و حمایت از عالمان شیعی در راستای این شاخص ها اقداماتی از قبیل تربیت شاگردان، تألیف کتاب، احیای نماز جمعه، الگوسازی از اهل بیت^ و علمای گذشته انجام داد. روش کار پژوهش، توصیفی تحلیلی مبتنی بر داده های تاریخی می باشد.
طبقه بندی و گونه شناسی سفال های ساسانی محوطه گوریه استان ایلام
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۹
۱۰۴-۷۵
حوزههای تخصصی:
محوطه گوریه واقع در بخش زرنه شهرستان ایوان غرب، ازجمله محوطه های مهم ساسانی و اوایل اسلامی در مطالعات باستان شناسی غرب کشور محسوب می شود که در سال 1394ه .ش. مورد کاوش قرار گرفته است. طی یک فصل کاوش در این محوطه باستانی، آثار فرهنگی متنوعی ازجمله سفال به دست آمد و اهمیت سفال و نقش آن در مطالعات باستان شناختی سبب شد تا این ماده فرهنگی در این مقاله مورد مطالعه قرار گیرد؛ از همین رو، برای این پژوهش تعداد 127 قطعه سفال شاخص از دوره ساسانی، از میان 1500 قطعه سفال به دست آمده از کاوش برای مطالعه انتخاب گردید. در ابتدا این سفال ها برمبنای مشخصات فنی و شکل یا فرمشان مورد طبقه بندی و گونه شناسی قرار گرفتند. این پژوهش دارای ماهیت بنیادی با رویکردی توصیفی-تحلیلی است و روش اجرای این پژوهش دارای دو بخش مطالعات کتابخانه ای و میدانی (سفال) است. هدف اصلی این پژوهش، مطالعه کمی و کیفی سفال های ساسانی در محوطه گوریه، سپس گونه شناسی، طبقه بندی و گاهنگاری نسبی آن هاست و گاهنگاری به صورت تطبیقی و تبیین ارتباطات فرهنگی با نواحی مجاور براساس مطالعات تطبیقی سفال صورت گرفته است. نتایج پژوهش نشان دادند که ازجمله اشکال شناسایی شده درمیان سفال های محوطه گوریه شامل: کوزه، خمره، کاسه، پیاله و بشقاب و متداول ترین نقوش تزئینی سفالینه ها نقوش کنده هستند. سفالینه ها اکثراً پخت مناسب دارند که نشان از کنترل حرارت کوره برای پخت سفال است و کیفیت ساختشان عموماً متوسط است؛ هم چنین مقایسه تطبیقی انجام شده نشان داد که به لحاظ گاهنگاری نسبی سفالینه های ساسانی گوریه با محوطه های اواخر این دوره همسانی نسبی دارند؛ بنابراین ضمن دارا بودن برخی ویژگی های بومی-محلی سفالینه های این محوطه با محوطه هایی هم چون قصرابونصر، حاجی آباد، سیرم شاه، محوطه های ساسانی شناسایی شده در بررسی های ماه نشان زنجان، شمال خوزستان، میاناب شوشتر، بوشهر و محوطه های تل ماهوز و ابوشریفه در عراق قابل مقایسه، و علاوه بر ویژگی های منطقه ای، بیشترین شباهت را با حوزه فرهنگی جنوب غربی ایران داراست.
عملکرد اقتصادی-اجتماعی سازمان زنان ایران در قبال زنان کارگر از سال 1342-1355ش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محمدرضاشاه پهلوی بعد از کودتای 28 مرداد سال 1332ش پس از سرکوب احزاب چپ، اتحادیه های کارگری را کاملاً وابسته به دولت کرد که از سوی ساواک کنترل می شد. علاوه بر استفاده از ساواک، با اعطای امتیازات رفاهی به کارگران عملا تبلیغات گروه های چپ را خنثی کرد. کارگران به خصوص زنان کارگر حتی در صورت مطالبه قانونی سرکوب و یا اخراج می شدند. سازمان زنان ایران که با شعار آگاه سازی اجتماعی و اقتصادی زنان شکل گرفت انتظار می رفت در زمینه کمک به زنان کارگر گام های مؤثری بردارد؛ اما به دلیل وابستگی به دولت استقلالی نداشت. پژوهش حاضر درصدد تبیین عملکرد سازمان زنان ایران در قبال زنان کارگر از سال 1342 تا 1355ش است؛ بنابراین سئوال اصلی پژوهش حاضر به این ترتیب است: نقش و اقدامات سازمان زنان ایران در جهت بهبود شرایط زنان کارگر چگونه قابل تحلیل و ارزیابی است؟ مدعای مطروحه نیز این است که سازمان زنان ایران با وجود اقدمات اولیه در جهت کمک به آشناسازی زنان کارگر به حقوق خود و کمک به رفاه ایشان، چون در راستای سیاست گذاری دولت پهلوی تحت نظارت و کنترل قرار گرفته بود در عمل نتوانست در بهبود شرایط آنها مثمر ثمر واقع شود. رویکرد پژوهش توصیفی-تحلیلی و داده ها به روش اسنادی و برپایه منابع کتابخانه ای گردآوری شده است
مطالعه ابعاد مالکیت اموال فرهنگی-تاریخی
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۷
363 - 384
حوزههای تخصصی:
ام روزه ح ق مالکی ت، ح ق مطلق ی نب وده و قانون گ ذار می توان د بن ا ب ه علل ی، محدودیت های ی را ب ر ح ق مالکی ت اعم ال نمای د؛ گرچه در قواعد عمومی حقوق مدنی، باور اولیه بر آن است که مالکیت، اصل خدشه ناپذیر و مسلّم حقوقی است، بر این مبنا، بنا به جهات و اسباب مختلف، محدودیت هایی وارد می شود و گاه، این اصل، به طورکلی مورد انکار قانون گذار واقع می گردد. قواعد میراث فرهنگی ازجمله اسباب محدودیت و سلب اصل مالکیت محسوب می شود. پرسش اصلی این مقاله این است که، ابعاد مالکیت اموال فرهنگی-تاریخی در قوانین و مقررات ایران چیست؟ و حق مالکیت معنوی و مادی مالک آثار تاریخی-فرهنگی چه جایگاهی در قوانین و نهادهای حقوقی دارد؟ گردآوری اطلاعات به شیوه اسنادی و کتابخانه ای صورت گرفته و روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی است؛ براین اساس، پژوهش حاضر ازطریق مراجعه به قوانین و مصوبات موجود و کتب و مقالات در این زمینه سامان یافته است. به نظر می رسد که در برخی شرایط می توان محدودیتی نسبت به بعضی از اموال قائل شد که از آن جمله، میراث فرهنگی است که می تواند در این شمول قرار گیرد. این قوانین در بسیاری از موارد، تضعیف مالکیت های خصوصی را درپی دارد؛ ازطرفی شریعت اسلام با توجه به اهتمام خاصی که به مالکیت خصوصی دارد، براساس احکام اولیه، مالکیت یا تملک آثار تاریخی-فرهنگی را هم چون سایر اموال، نه تنها معتبر دانسته، بلکه تخطی از آن را خلاف قوانین شرع به شمار می آورد. قوانین فعلی به دلیل عدم به روز رسانی جامع و نیز فقدان ظرفیت های اجرائی برای جلوگیری از تعارض منافع عمومی و خصوصی در چارچوب صحیح قانونی و شرعی، کارکرد خود را از دست داده است.
A Note on the Location of Raxā/Rakkan(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Persica Antiqua, Volume ۴, Issue ۶, January ۲۰۲۴
17 - 31
حوزههای تخصصی:
A number of candidates in the Kor River Basin, Fars, Iran, have previously been proposed for the location of the ancient Raxā/Rakkan a town mentioned in the Bisotūn Inscription and in the Persepolis Fortification Tablets. None of these suggestions, however, is convincing. Based on textual evidence, archaeological observations, and the local environmental conditions, the present study suggests that ancient Rakkan should be identified with the archaeological site of Kal Abdi in the southern part of the Baizā Plain.
Recognition, Chronology, and Analysis of Cultural Interactions of Sarab Tepe, Khorasan Razavi Province, Northeast Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Persica Antiqua, Volume ۴, Issue ۷, July ۲۰۲۴
5 - 18
حوزههای تخصصی:
Hezar Masjed and Shahneshin mountain ranges can be considered amongst the easternmost heights of Iran in Khorasan Razavi Province, which stretch in the northwest-southeast direction and have created a natural corridor leading to the Harirud River banks. This feature, along with favorable living conditions, has attracted human communities and habitats for a long time. The historical site of -Sarab Tepe- is one of these settlements, which is located 30km west of Saleh Abad County and at the northeast of a village of the same name. Abundant and diverse cultural materials on the surface of the site and archaeological reports show the importance of this site in terms of archaeological studies. Therefore, this research is carried out to understand the eras of settlement and its cultural interactions. The results show that this site was home to settlements in the prehistoric era (Early Bronze Age) and the Islamic era (9th to 11th century AD). Sarab Tepe’s findings from the prehistoric era indicate its cultural interactions and connections with other sites of the Early Bronze Age in northeastern Iran. The findings belonging to the Islamic era are also similar to the findings of Neyshabur. The results show the extensive connections of this site with the most important cultural centers of its time.
توالی مفعول و فعل در متن فارسی میانه اردشیر بابکان و مقایسه آن با متنی از فارسی نوی آخرین سفر زرتشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال ۲۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۵
345 - 365
حوزههای تخصصی:
رده شناسی به مطالعه نظام مند تنوع بین زبان ها می پردازد و این پیش انگاره را در خود دارد که اصولی کلی بر تنوع میان زبان ها حاکم است. رده شناسیِ ترتیب سازه ها از جنبه درزمانی اخیراً مورد توجه بسیاری از زبان شناسان قرار گرفته و زیرشاخه ای با عنوان رده شناسی تاریخی ایجاد شده که در آن با استناد به نظریه ها و جهانی های ردهشناختی، رده زبانی هر زبان در دوره های تاریخی بررسی می شود. بسیاری از رده شناسان این حوزه معتقدند نوعی همبستگی و یکدستی بین ترتیب سازه های یک جمله و ترتیب سازه های درونی سایر گروه های زبانی وجود دارد. بااین حال، برخی زبان ها این یکدستی را برهم زده و به راحتی در یک رده زبانی قرار نمی گیرند. فارسی یکی از این زبان ها است. در پژوهش حاضر، با درنظر گرفتن نظریه سوی انشعاب درایر (1992)، توالی مفعول و فعل در دو متن کارنامه اردشیر بابکان از فارسی میانه و آخرین سفر زرتشت از فارسی نو، به صورت در زمانی، مقایسه و به این پرسش پاسخ داده شده است که چرا زبان فارسی در ترتیب سازه ای فعل مفعول رده ثابتی ندارد. نظریه درایر بر پایه همبستگی میان 23 زوج مؤلفه و ترتیب فعل و مفعول روی 625 زبان دنیا انجام شده است. همه مؤلفه های این نظریه دو شقی هستند و زبان های دنیا براساس تمایل غالب به رده فعل مفعول یا مفعول فعل یکی از این دو شق را به کار می برند. در این پژوهش، بر اساس میزان بسامد کاربرد هر یک از دو شقِ مؤلفه 23 (ترتیب فعل و مفعول) تحلیلی آماری از کاربرد این مؤلفه ها داده شده و شواهدی برای بررسی بیشتر فرضیه 34 دبیرمقدم (1393) ارائه گردیده است
نقد و تحلیل روایت «عطاء المؤلفة قلوبهم» (روایت ابن اسحاق در السیرة النبویة ابن هشام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ و فرهنگ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱۲
71 - 98
حوزههای تخصصی:
روایتی از ابن اسحاق در کتاب السیره النبویه ابن هشام نقل شده که پس از جنگ حنین، رسول خدا (ص) به «مؤلفه قلوبهم» که اشراف مردم بودند، از غنایم قبایل هوازن چیزهایی بخشید تا سبب الفت و دلجویی آنان شود. عبارت «مؤلفه قلوبهم» برگرفته از آیه 60 سوره توبه است که ابن هشام زمان نزول آن را ذیل حوادث جنگ تبوک در سال نهم هجرت و در میان آیاتی که درباره منافقین نازل شده، نقل کرده و در توضیح آن نوشته «این آیات بیان می کند که مستحقان و گروه های شایسته دریافت صدقات چه کسانی هستند». این نوشتار با تکیه بر منابع سیره نگاری و آثار مورخان و بهره گیری از تفاسیر، به روش تاریخی تطبیقی و به صورت کیفی درصدد بررسی این مسئله است که روایت مؤلفه قلوبهم، تا چه اندازه با مبانی تاریخ نگاری مانند اصالت سند، انطباق با دیگر گزارش های تاریخی قابل پذیرش است و با چه هدفی در اخبار سیره نبوی شهرت یافته است. یافته های پژوهش نشان می دهد، روایت «مؤلفه قلوبهم» با آیه مورد استناد گزارش «انّما الصّدقات...»، سازگاری زمانی و محتوایی ندارد و با رویکرد تاریخ نگاری سفارشی، در اخبار سیره جای گرفته است.
ادوات و ساختار ارتش ایران از ابتدای حکومت ساسانیان تا پایان حکومت علویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخی جنگ سال ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۲۷)
15 - 32
حوزههای تخصصی:
وجود دستگاه نظام و نظامی گری در همه دولت ها و حکومت ها از اهمیت فراوانی برخوردار است. ازاین رو، بیشتر حکومت ها، وجود نیروهای نظامی را برای بقای ملی خود ضروری می دانند. داشتن آمادگی نظامی هر حکومتی که در سایه وجود یک نظام قدرتمند به وجود می آید، از عناصر اصلی استحکام ملی و استواری و تداوم آن نظام است. حکومت های ایرانی از ساسانیان تا پایان علویان به جهت شرایط جغرافیایی و سیاسی، نیاز به یک دستگاه نظامی قوی داشتند. تاریخ ارتش ایران در این دوران شاخصه هایی از تحولات فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و نظامی را نشان می دهد که در مواجهه با چالش های مختلف، نیروهای نظامی ایران تطور یافته اند. این نوشتار به دنبال پاسخ به این سؤال است که وضعیت ساختار و ادوات ارتش ایران از ساسانیان تا پایان علویان چگونه بوده است؟ یافته ها نشان می دهد باتوجه به تداوم و استمرار روش نظامی از ساسانیان به دوره اسلامی ارتش ایران در طول این دوره به یک نهاد مؤثر و تطابق یافته تبدیل شده و نقش بارزی در امور نظامی و حفظ امنیت داشته است. باتوجه به ماهیت بنیادی موضوع این پژوهش در مطالعات تاریخی و نیز تحلیلی – توصیفی بودن نوع پژوهش حاضر و با استفاده از منابع کتابخانه ای صورت گرفته است.
ارزیابی دیدگاه مستشرقان درباره خشونت گرایی امام علی علیه السلام؛ مطالعه موردی: دیدگاه والیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عده ای از مستشرقان معتقدند امام علی علیه السلام درباره یهود بنی قریظه و خوارج به خشونت مبادرت کرده است. والیری از مستشرقانی است که بر خشونت گرائی امام علی علیه السلام تأکید کرده است. برای ایضاح اینکه ادعای مذکور تا چه اند ازه با منابع تاریخی هماهنگ است، این نوشتار با روش کتابخانه ای و توصیفی– تحلیلی در صدد ارزیابی نظریه تاریخی والیری است و به این نتیجه رسیده است که نظریات والیری با نقاط قوت و ضعفی همراه است و نیازمند بررسی بیشتر است. وی برخورد امام علی علیه السلام با یهود بنی قریظه را به کشتار تعبیر کرده، اما به عوامل و خاستگاه آن برخورد و خیانت های یهود توجه نکرده است. همچنین، مواجهه ی امام(ع) با خوارج را قتل عام تلقی نموده، اما به مماشات امام با فتنه انگیزی های این جریان اشاره ای ننموده است و چنین القا شده که گویا علی علیه السلام ازهیچ ابزار و روش دیگری در مواجهه با آنها بهره نبرده و تنها از سلاح شمشیر استفاده نموده است.
روابط ایران و اسرائیل (1357-1326) از منظر نگاه نمایندگان مجلس شورای ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات اسنادی انقلاب اسلامی سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۹
296 - 323
حوزههای تخصصی:
با صدور قطعنامه سازمان ملل متحد در سال 1948م/1327ش مبنی بر تقسیم کشور فلسطین، تشکیل دولت اسرائیل رسمیت پیدا کرد و برخی از کشورها آن را به رسمیت شناختند. در ایران این موضوع با مخالفت جامعه مذهبی مواجه شد. نمایندگان مجلس نیز در ابتدا به تأسی از خواست مردم، در نطق های خود به مخالفت با تشکیل دولت اسرائیل پرداختند. پس از کودتای 28 مرداد1332 با استحکام حکومت محمدرضا پهلوی و مناسبات دوستانه وی با آمریکا، سیاست حکومت در قبال اسرائیل چرخش پیدا کرد و سمت و سویی دوستانه اما پنهانی یافت. نمایندگان دوره های 15-24 مجلس شورای ملی به مناسبت های مختلف، روابط ایران و اسرائیل را دنبال و با توجه به سیاست حکومت درباره مناسبات، روابط و رخدادهای مرتبط با اسرائیل اظهارنظر می کردند. مقاله حاضر تلاش دارد با استفاده از مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی و منابع کتابخانه ای و روش تحلیلی-توصیفی به پرسش پاسخ دهد که نمایندگان مجلس شورای ملی چه واکنشی در قبال تشکیل دولت اسرائیل، جنگ های اعراب و اسرائیل و روابط ایران با اسرائیل داشتند؟ یافته های پژوهش حاکی است نمایندگان مجلس متأثر از گفتمان غالب در فضای سیاسی ایران، موضع گیری می کردند و مواضع تند و رادیکال نمایندگان مجلس دوره پانزدهم (در بدو تشکیل دولت اسرائیل) به تدریج فروکش کرد و هم راستا با مواضع دولت ایران و شاه به انتقاد از اسرائیل در حد مواضع کلی سازمان ملل مبنی بر خروج اسرائیل از اراضی اشغالی پس از جنگ 1967م اکتفا شد.
استعاره ندیداری در نی نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه فرهنگستان دوره ۲۳ مرداد و شهریور ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۱) ویژه نامه مطالعات آسیای صغیر
120 - 140
حوزههای تخصصی:
با افزودن اصطلاح استعاره ندیداری و نشان دادن سازوکار آن گستره شناختْ گسترش می یابد. این ابزار کمک می کند قلمرو تخیل را که سازنده ساختار اسطوره ای بخشی از ذهن بشر در ساختمان زبان اوست از قلمرو ادراک حسی و دریافت درون نگرانه ممتاز کنیم تا هستی ندیداری را از هستی پدیداری بازشناسیم. این پژوهش به چگونگی ساخت، کارگرفت و کارکرد استعاره ندیداری پرداخته و نی نامه مولانا را به عنوان نمونه ای مستطاب برگزیده و با این ابزار سنجیده است.
پژوهشی درباره سنگ نگاره شکار شیر فتحعلی شاه در شهرری
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۹
۳۲۴-۲۹۵
حوزههای تخصصی:
در گذشته، سنگ نگاره ای موسوم به «شکار شیر» از فتحعلی شاه در شهرری وجودداشته که بر اثر کوه بری کارخانه سیمان ری از بین رفته است. از این سنگ نگاره امروزه تنها قطعه ای کوچک باقی مانده است. از آنجا که قسمت اعظم این سنگ نگاره از بین رفته درمورد آن ابهامات زیادی وجود دارد؛ به طورمثال، موقعیت دقیق آن مشخص نیست و در پژوهش ها، سال ساختِ 1246ه .ق. به این سنگ نگاره نسبت داده شده، اما درستی آن معلوم نیست؛ هم چنین پیرامون نقش برجسته، کتیبه ای شامل اشعاری به نستعلیق وجودداشته که تاکنون خوانده نشده است. ازسوی دیگر، به دلیل نزدیکی این نقش برجسته به سنگ نگاره چشمه علی اطلاعات مربوط به این دو، گاهی به اشتباه به دیگری نسبت داده می شود و محققان را دچار خطا می کند. هدف این پژوهش آن است که تصویر روشنی از این سنگ نگاره به دست دهد و ابهامات درباره آن را برطرف کند. این پژوهش سعی در پاسخ به این پرسش ها دارد که، موقعیت این سنگ نگاره بر کدام بخش کوه سرسره بوده و سال ساخت آن چه زمانی است؟ محتوای متن اشعار کتیبه پیرامونی آن چیست؟ چه تغییراتی در طول زمان بر این سنگ نگاره وارد شده و سرنوشت آن درنهایت چگونه بوده است؟ این پژوهش دارای ماهیت تاریخی-تحلیلی است و از آنجا که قسمت اعظم سنگ نگاره از بین رفته متون تاریخی و تصاویر به عنوان منابع دست اول، راهگشای پرسش های این پژوهش است؛ درنهایت به کمک منابع دست اول، موقعیت این سنگ نگاره بر کوه سرسره شهرری مشخص می شود. نتایج نشان می دهد اشعار کتیبه در مدح و تمجید از فتحعلی شاه است و ماده تاریخ کتیبه، سال ساخت آن را 1246ه .ق. مشخص می کند؛ سرانجام زمانی بین سال های 1340 تا 1345ه .ش. در اثر انفجارهای کارخانه سیمان ری این سنگ نگاره تخریب شده و تنها قطعه ای از آن شامل دُم شیر و کتیبه های اطرافش باقی می ماند که در محوطه موزه کارخانه سیمان ری نگه داری می شود.