فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۲۷٬۶۵۶ مورد.
منبع:
مطالعات تاریخی جنگ سال ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۲۷)
77 - 89
حوزههای تخصصی:
در اروپا کلیسا طی قرون متمادی نهادی بود که بیشتر به امور معنوی مسیحیان می پرداخت و کمتر در امور سیاسی آنان دخالت می نمود. اما با شروع جنگ های صلیبی، پاپ اوربانوس دوم و دیگر اسقف ها به عنوان رهبران مسیحیان، آنان را به سوی مشرقزمین و نبرد با مسلمانان گسیل کردند و آتش جنگ های صلیبی را بر افروختند.پژوهش حاضر با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی درصدد پاسخ گویی به این پرسش است که کشیشان مسیحی و در رأس آنها پاپ اوربانوس دوم در اروپا چه جایگاهی داشتند و در بروز این جنگها چه نقشی ایفا نمودند؟هدف از انجام این پژوهش، واکاوی اقدامات این پاپ و دیگر اسقف های کلیسا در شکل گیری این جنگ ها و چگونگی تأثیر پذیری مسیحیان از گفتار و عملکرد آنان می باشد.یافته های پژوهش حکایت از آن دارد که پاپ اوربانوس دوم و اسقف های معاصر با او قدرت کلیسا را در آن زمان به اعلی درجه خود رسانیدند و از این موقعیت برای تهییج اروپاییان مسیحی علیه مسلمانان بهره گرفتند. به نظر می رسد که این مسئله مهمترین عامل در شعله ور شدن آتش جنگ های صلیبی بوده است. این کشیشان به بهانه های مختلف از جمله استمداد آلکسیوس کومنن امپراتور بیزانس از پاپ، بدرفتاری مسلمانان با زائران مسیحی اورشلیم و یاداوری خطری که از جانب مسلمانان مسیحیان را تهدید می کرد، این جنگ ها را شروع کردند. آنان با ادامه ی تبلیغات خود منازعه ای دینی علیه مسلمانان به راه انداختند که شعله های آن حدود دو سده زبانه کشید و جماعت کثیری از طرفین را در کام خود فرو برد. چه هدف از جنگ های صلیبی را تسلط کلیسای غربی یا همان کاتولیک بر کلیسای شرقی یا همان ارتودکس، فتح بیت المقدس به انگیزه های دینی یا به دست آوردن مواهب مادی مشرق زمین توسط مسیحیان اروپایی بدانیم، در هر صورت روحانیون مسیحی نقش تعیین کننده ای در شروع و تداوم این جنگ ها داشتند.
Kurgan of Fakhrabad, Meshkinshahr, Northwest Iran
منبع:
Persica Antiqua, Volume ۴, Issue ۶, January ۲۰۲۴
3 - 15
حوزههای تخصصی:
Notwithstanding its cultural wealth, archaeologists have hitherto given little consideration to Meshkinshahr County of Iran’s Ardabil Province. The region is remarkably rich in graves, as is evident from the various types of graves with simple inhumation, dolmen, rectangular stone-built, and Kurgan. In the spring of 2019, a rare example of Kurgan was investigated near the city of Fakhrabad. Unlike all other graves excavated in northwest Iran, its structure consisted of a combination of stones and mud bricks. This paper presents the preliminary results from the excavation of this Kurgan. While introducing the Kurgan, an assemblage of small artifacts and its structure were examined, and a relative chronology was then proposed. The Kurgan arguably occupies a special place in archaeology of Iran and South Caucasus given a combination of stones with mud bricks it has in its construction. Such Kurgan type still remains unreported from the region.
نقد و بررسی کتاب ظهور کتاب در زبان عربی
منبع:
تاریخ و فرهنگ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱۲
135 - 140
حوزههای تخصصی:
معرفی، نقد و بررسی «قانون عدلیه» عین الدوله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۸
115 - 138
حوزههای تخصصی:
پیش از تشکیل مجلس شورای ملی و تصویب «اصول تشکیلات وزارت عدلیه» در 29 شوال 1329، «قانون عدلیه عین الدوله» به فرمان مظفرالدین شاه قاجار، از روی قوانین عثمانی تنظیم و تدوین و در آستانه پیروزی انقلاب مشروطه، در ۱۹ جمادی الاول ۱۳۲۴ در روزنامه رسمی دولتی منتشر شد. این قانون، اصول کلی محاکم (دادگاه ها) و تشکیلات قضایی عدلیه را معرفی و به تفصیل شرح داده بود؛ اما نه فقط مورد قبول آزادیخواهان و رهبران انقلاب واقع نشد بلکه با آن نیز به مخالفت برخاستند. پرسش اصلی در تحقیق حاضر این است که قانون عدلیه عین الدوله چه بود و چرا مورد پسند و قبول روشنفکران و آزادی خواهان قرار نگرفت و بلافاصله با مخالفت آن ها روبه رو شد؟ فرضیه اصلی نیز چنین است که مردم انقلابی و رهبران آن ها، بدون تأمل و دقت در این قانون و صرفاً به علت پیشینه استبدادی عین الدوله و کارگزاران دولتی او، به سرعت با قانون عدلیه او به مخالفت پرداخته اند. نویسنده بر آن است تا با استفاده از منابع اولیه تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، قانون عدلیه عین الدوله و اصول و مواد آن را مورد نقد و بررسی قرار داده، علل و عوامل عدم پذیرش آن را پیدا کند. نتایج حاصل از پژوهش حاکی از آن است که مخالفت رهبران انقلابی و مردم با قانون عدلیه عین الدوله، به علت سوءپیشینه و خودکامگی عین الدوله و کارگزارانش در نظام سیاسی ایران بوده است. از سوی دیگر، آزادیخواهان در اوج شور انقلابی، تمایلی به مصالحه با حکومت نداشتند و خواستار حفظ انسجام، یکپارچگی و جلوگیری از رکود جنبش عدالت خواهی خود بودند.
بررسی جایگاه بانوان در موقوفات شهرستان گناباد در دوران قاجار و پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۳۳)
6 - 33
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی سهم زنان در موقوفات گناباد در دوران قاجار و پهلوی؛ بیان ویژگی ها و مصارف این موقوفات در این دو مقطع؛ تبیین تأثیر گرایش های زنانه در تعیین نوع و مصرف موقوفات؛ چگونگی تعیین متولیان موقوفات زنان گنابادی.روش/رویکرد پژوهش: این پژوهش، با رویکرد توصیفی-تحلیلی و برمبنای محتویات اسناد موقوفات موجود در اداره اوقاف گناباد و نیز مندرجات برخی کتب، جایگاه بانوان در موقوفات شهرستان گناباد و موارد مرتبط با موقوفات آنان را بررسی می کند.یافته ها و نتایج: زنان گنابادی تنها در ایجاد 17% از وقفیات دوران قاجار و پهلوی در گناباد مشارکت داشته اند. عمده موقوفات زنان گنابادی، آب و زمین کشاورزی است؛ ولی گاهی درخت توت و عناب هم وقف شده است. اکثر زنان واقف، روستایی هستند و تحت تأثیر قیام سیدالشهداء(ع)، عمده درآمد موقوفات خود را وقف سوگواری محرم کرده اند. تقریباً می توان گفت که واقفان زن گنابادی، گرایش های زنانه خود را در تعیین مصارف موقوفات خود و متولیان آن ها درنظر نگرفته اند.
استعاره پردازی عاشقانه از حیوانات دامی و بومی در ترانه های محلی ایران؛ نمونه موردی کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال ۲۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۵
71 - 91
حوزههای تخصصی:
رابطه انسان با حیوانات دامی در گذشته بنا بر یک پس زمینه روحی اخلاق گرا مبتنی شده بوده و اگرچه انسان ها حیوانات دامی را برای مصرف خوراکی و غیرخوراکی خود نگاه می داشته اند، اما رابطه بین آنان هرگز به سطح موجود تنزل پیدا نکرده بوده است. نگارندگان با هدف شناخت جایگاه حیوانات در فرهنگ بومی ایران، پرداخته و توجه خود را به نمونه موردی ناحیه کرمان در اوایل سده سیزدهم هجری معطوف کرده اند و در یک بررسی کیفی، 383 ترانه محلی از منطقه مورد اشاره، از یک منبع مشخص برگزیده و بررسی می کنند. یافته ها با روش توصیفی تحلیلی و مطالعات اسنادی نشان می دهد که در ترانه های بومی استعاره ها متوجه حیواناتی هستند که در زندگی روزمره شان حضور دارند؛ به جای هدهد پیام رسان، کبک سرمست قهقه زن نشسته و جای آهو را نیز قوچ و میش و گوسفند اشباع کرده است. شاعر مشارکت دادن حیوانات بارکش را در ماجراهای عاشقانه و وصف العیش هایش یاد می کرد. اسب برای یک مرد، یار و هم نشینی بوده که شریک اسرار او بوده است. ترانه سرای محلی جستجوی دلدار را به پوییدن بره در پی مادرش همانند می کند و یا رسیدن به کام دل را به شیرخواری بره ای تشبیه می کند؛ او زلف یارش را، به شاخ های معوج قوچ جنگی همانند کرده است. در نگاه ترانه سرای محلی، گرگ اجل در پوستین رقیبی می توانست درآید که معشوقه را چونان بره ای از میان رمه برباید و یا جایی دیگر رقیب به کفتار تشبیه می شود؛ و جایی دیگر یار به شیر تشبیه و گاه به یار بی وفا تعبیر می شد.
بررسی تکامل و تحول فتح نامه های منثور فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخی جنگ سال ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۲۷)
64 - 76
حوزههای تخصصی:
پادشاهان و سپهسالاران پس از پایان جنگ یا فرجام موفقیت آمیز لشکرکشی به سرزمین های دیگر، برای اعلان خبر پیروزی و فتح قلمرو جدید، با املای خود یا انشای دبیر دیوان خویش، نامه ای صادر می کردند که بدان فتح نامه می گویند. مقاله حاضر بر آن است که ضمن بررسی روند شکل گیری، تکامل و استقلال فتح نامه های منثور به این پرسش پاسخ دهد که این نوع نوشتار به عنوان گونه مستقل نوشتار درباری و سلطانی از چه زمانی رواج یافته است و زیرمجموعه کدام یک از انواع ادبی فارسی قرار می گیرد؟ نویسنده برای پاسخ به پرسش پژوهش ابتدا فرایند شکل گیری و استقلال فتح نامه را به روش توصیفی گزارش داده سپس جایگاه فتح نامه را به عنوان یک نوع ادبی ازنظر صورت، ساختار و کارکرد به شیوه تحلیلی تبیین خواهد کرد. دستاورد پژوهش نشان می دهد که فتح نامه در آغاز نوشتاری ضمنی و فرعی در متون تاریخی بوده که به زبان خبری نوشته می شد و از سده ششم هجری استقلال یافته به تدریج به زبان ادبی و هنری نگاشته شده سپس اصول و آداب نگارش آن تعیین و تدوین گردیده است. ازنظر انواع ادبی فتح نامه روایتی ادبی و کوتاه از پیروزی در جنگ است که وجهی حماسی دارد و با هدف مشروعیت بخشیدن به جنگ و بقای قدرت و حکومت پادشاهان نوشته شده است.
Miniature Motifs on the Ossuaries of the Bandian Dargaz Fire Temple
منبع:
Caspian, Volume ۱, Issue ۱, January ۲۰۲۴
7 - 27
حوزههای تخصصی:
Bandian Dargaz site in Khorasan, is one of the fire temples dating back to the Sasanian period. In this fire temple, carved miniature motifs including animals such as goat, deer, ram, cow, horse, snake, scorpion, wolf, fox, turkey, swallow and dove have been found. In this article, carved miniature motifs are examined and analyzed.
مطالعات باستان شناختی حوضه سد کانی شینکا، شهرستان پیرانشهر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس دوره ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
49 - 76
حوزههای تخصصی:
مطالعات باستان شناختی حوضه سد کانی شینکا در شهرستان پیرانشهر تاکنون، طی دو مرحله شامل؛ بررسی های باستان شناختی حوضه آبگیر سد در پاییز سال ۱۳۹۶ و همچنین کاوش به منظور گمانه زنی و خوانش وضعیت لایه های تاریخی - فرهنگی محوطه های شناسایی شده تابستان سال ۱۳۹۹ هجری شمسی انجام گرفته است. در بررسی های باستان شناختی حوضه سد کانی شینکا تعداد ۲۷ محوطه شامل غار، استقرارگاه، قبرستان و قلعه مورد شناسایی قرار گرفت که باتوجه به محدوده حوضه آبگیر سد و همچنین میزان مخاطرات ناشی از احداث و آبگیری سد، در نهایت تعداد ۵ محوطه جهت گمانه زنی و خوانش لایه های تاریخی - فرهنگی انتخاب شدند. مطالعات باستان شناختی حوضه سد کانی شینکا، نشانگر استقرارهایی از دوران پیش از تاریخ (مس - سنگی، مفرغ و آهن)، دوران تاریخی (اشکانی و ساسانی) و دوران اسلامی است. هدف اصلی این نوشتار معرفی و مطالعه محوطه های تاریخی حوضه سد کانی شینکا است تا ضمن معرفی این محوطه ها به مهم ترین عوامل شکل گیری و نحوه پراکنش محوطه ها پرداخته شود. مهم ترین محوطه استقراری حوضه آبگیر سد، به لحاظ میزان گستردگی و همچنین حجم لایه های تاریخی - فرهنگی محوطه گرد شیطان است که دارای شواهدی از دوران مس - سنگی (دالما)، مفرغ و دوران تاریخی است و محوطه گرد موروان با یک برجستگی کوچک دارای شواهدی از دوران مفرغ قدیم است. بخش عمده ای از گستره و لایه های محوطه باوله در اثر فعالیت های کشاورزی در طی سالیان اخیر نابود شده و هم اکنون شواهدی به صورت ضعیف از دوران تاریخی از آن برجای مانده است. محوطه های قلات شختان و قلات مره نیز دارای شواهدی از دوران تاریخی و اسلامی هستند. سایر محوطه ها به صورت تک دوره ای و با حجم کم یافته های فرهنگی قابل مستندنگاری و مطالعه هستند. وضعیت زمین سیمای منطقه و همچنین محل قرارگیری ساختمان و حوضه آبگیر سد کانی شینکا، از جمله مهم ترین دلایل کمییت، کیفیت و همچنین نوع پراکنش محوطه ها به شمار می روند.
مستندسازی دیجیتال و استفاده مجدد از داده ها در فعالیت های باستان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با پشت سر گذاردن باستان شناسی محاسباتی و گسترش باستان شناسی دیجیتال و بهره گیری از انواع ابزارها و فناوری های نوین دیجیتالی در بررسی ها و کاوش های باستان شناسی، میزان داده های دیجیتال در باستان شناسی تنوع و گسترش یافت. لذا نگهداری و حفظ این داده های دیجیتال در کنار داده های آنالوگ، تفسیر و یافتن ارتباط مابین این اطلاعات یکی از دغدغه های اصلی باستان-شناسان گردید. ضمن آنکه امکان استفاده مجدد از این داده ها و اطلاعات ثبت شده، یکی دیگر از فاکتورهای مهم و اصلی در مستندسازی و بایگانی این داده ها بود. با تنظیم منشور لندن و اصول سویل و ارائه تعاریف لازم و تعریف فراداده و پاراداده ها در کنار داده های اصلی و الزام به ثبت آن در حوزه میراث فرهنگی دیجیتال، امروزه، بایگانی و مستندسازی دیجیتال داده ها روشمندتر و اصولی تر گردیده است؛ اما همچنان که کانسا (مدیر پروژه اوپن کانتکست) هم اشاره داشته است، کماکان می توان فقر و کمبود دانش و سواد دیجیتال در میان اعضای هیئت ها در فعالیت های باستان شناسی را مشاهده نمود؛ که خود مانعی بر سر راه ثبت و استخراج صحیح داده ها است. در این پژوهش با مرور و بررسی نظام مند تجارب مطالعاتی و عملیاتی صورت گرفته در کشورهای پیشگام در حوزه استفاده از فناوری های دیجیتال و استانداردهای اجرایی در حوزه ثبت و ضبط داده های دیجیتال جهت استفاده مجدد از آنها، ضمن ارائه نکاتی که باید در بایگانی و ثبت این داده ها در نظر داشت -تنها محدود به زمان ثبت نیست- بر روند آماده سازی بستر مناسب، نگهداری و پشتیبانی آن و نکاتی که باید رعایت نمود تا داده ها قابلیت استفاده مجدد برای دیگر متخصصین را دارا باشند، پرداخته شده است. ضمن آنکه به بررسی عواملی پرداخته شده که می تواند موجب از بین رفتن داده های دیجیتال، مخدوش شدن آنها و یا عدم استفاده مجدد شان گردد؛ میزان دخیل بودن فناوری های دیجیتال در این امر نیز بررسی شده است. در نتیجه گیری پژوهش، اینکه چه میزان عدم سواد دیجیتال و عدم استفاده صحیح از این داده ها می تواند یک عامل بازدارنده بر سر راه استفاده مجدد از آنها باشد مورد نقد و بررسی قرار گرفته؛ و در نهایت به چگونگی مدیریت و کنترل این عوامل و ارائه راهکارهای مناسب، پرداخته شده است.
ساختارمندی معماری مساجد سنتی خراسان بزرگ در تمدن اسلامی بر مبنای تحلیل عوالم سه گانه در عصر سلجوقیان تا صفویان (قرن ششم تا یازدهم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۲
111 - 136
حوزههای تخصصی:
مساجد در زمره مهم ترین ابنیه تاریخ تمدن اسلامی بوده است. در طول تاریخ تمدن اسلامی معماری مسجد دچار تحولاتی گشته است اما برخی از اصول و مفاهیم آن همواره ثابت بوده اند. یکی از مفاهیم مهم مساجد فضا می باشد که معماری اسلامی به بهترین نحو آن را شکل داده است به طوری که دارای ساختاری قدرتمند در بنای مساجد می باشد. مساجد خراسان، جزء نخستین ابنیه تاریخ و تمدن مبتنی بر اسلام هستند که در سبک های آذری و خراسانی الگوی دیگر مساجد ایران بوده اند. در معماری مساجد خراسان، مفاهیمی نهفته است که ریشه در اعتقادات، تاریخ و فرهنگ مسلمین دارد. یکی از این مفاهیم عوالم سه گانه است که از زمان حکمت اشراق مطرح گشته و در حکمت ملاصدرا به کمال رسیده است. وی اشاره به سه عالم مادی، مثالی و عقلی دارد و برای هر یک ویژگی منحصربه فردی قائل است. با فرض اینکه مبانی حکمی، یکی از عوامل تاثیرگذار بر شکل گیری مساجد خراسان است، پژوهش حاضر بر آن است تا به چنین سؤالاتی پاسخ دهد: ساختارمندی فضای معماری مساجد سنتی خراسان بزرگ به چه صورت است؟ این ساختار فضایی چگونه بر عوالم سه گانه منطبق است؟ بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی نحوه ساختارمندی معماری سنتی مساجد خراسان و روشن سازی نحوه انطباق آن بر عوالم سه گانه می باشد که از روش توصیفی تحلیلی با راهبرد استدلال منطقی بهره گرفته است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد فضاهای اصلی مسجد به سه دسته فضای بسته، نیمه باز و باز قابل تقسیم می باشد که مفاهیم آنها بر مبانی عوالم سه گانه منطبق است.
تبیین انگیزه های جنگ های صلیبی متأخر بر مبنای دو صلح نامه بیبرس و قلاوون مملوکی با صلیبیان (شهسواران مهمان نواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخی جنگ سال ۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۲۴)
17 - 31
حوزههای تخصصی:
در نیمه ی دوم سده هفتم هجری، سلسله جنگ های ممالیک مصر برضدّ آخرین حاکمان صلیبی شام به شکست های صلیبیان و برچیده شدن بیشتر پایگاه های آنان از شام انجامید؛ طی این جنگ ها، دو صلح نامه میان طرفین منعقد شد. تحلیل انگیزه های این دوره از جنگ های صلیبی برمبنای این دو صلح نامه مسأله اصلی این پژوهش است. این صلح نامه ها میان دو سلطان مملوک یعنی َبیبَرس (حک: 658- 676ق) و قَلاوون (حک: 678- 689ق) با دسته ای از صلیبیان موسوم به شهسواران مهمان نواز یا بیت الاسبتاریه بوده است و متن آن ها در نهایه الأرب نویری (677 – 732ق) و صبح الأعشی قلقشندی (756-791ق) آمده است. روش این پژوهش تاریخی– تحلیلی است و شیوه آن کتابخانه ای یعنی مراجعه به متن صلح نامه ها در این دو منبع و بهره مندی از سایر منابع مرتبط تاریخی و نیز پژوهش های این حوزه است. این پژوهش نشان داده است که برخلاف دوره اول جنگ های صلیبی که انگیزه های اروپاییان به عنوان آغازگران جنگ، دینی (مسیحی) روایت شده است، در دوره متأخر، انگیزه ها عمدتاً اقتصادی (تجارت)، توسعه طلبی ارضی و تلاش برای حفظ اقتدار سیاسی- نظامی بوده است.
تبیین و تحلیل سیر ارتباط علمی دانشمندان اصفهان و بصره در سه قرن اول هجری با تاکید بر علم حدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تاریخی ایران و اسلام بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۲
93 - 117
حوزههای تخصصی:
احادیث پایه و اساس علوم نقلی بوده و محدثان در ازمنه گذشته تاریخ اسلام برای دستیابی به این دانش به شهرهای مهم در تمدن اسلامی مسافرت کردند. بصره از مراکز مهم علوم اسلامی در این زمینه شهرت بسیاری داشت و از سویی نیز اصفهان به عنوان یکی از مراکز مهم حدیثی با بصره ارتباط علمی داشت. این پژوهش بر آن است که انگیزه سفر محدثان اصفهانی به بصره را همراه با نتایج این ارتباط مورد ارزیابی قرار دهد. این پژوهش که با روش کتابخانه ای و بررسی داده ها در منابع رجالی به چگونگی ارتباط محدثان اصفهان و بصره پرداخته است به سوالاتی نظیر این موارد روبرو است که: چه عواملی در جذب محدثان اصفهان به بصره موثر بوده است؟ و از سویی، این مسافرت های علمی محدثان اصفهانی به بصره چه تاثیری بر جریان حدیثی اصفهان داشته است؟ : در پاسخ به این سئوالات فرض تحقیق بر این قرار می گیرد که عوامل مهمی چون تشابه فضای فکری و علمی اصفهان و بصره در قرون اولیه، در دفاع از تفکر اهل سنت، موقعیت جغرافیایی و علمی، ویژگی خاص بصره همچون حضور صحابیان متعدد، حافظان حدیث، حضور راویان فراوان و معتبر در صحاح سته اهل سنت، انگیزه مهمی برای محدثان اصفهان در بهره گیری از دانش بصره بود و در مرتبه دوم نیز بررسی منابع رجالی نشان می دهد که به دلیل ارتباط محدثان اصفهان با مشایخ مشهور بصره جریان حدیثی بصره با ویژگی تاکید بر جرح و تعدیل راویان، در علم حدیث اصفهان تاثیرگذار شد و اسناد راویان اصفهان نشان می دهد که تاثیر استادان بصری در منابع رجال و سلسله اسناد محدثان اصفهان تا قرون بعد نیز دیده می شود.
بازآفرینی فضایل شاهی سیاستنامه خواجه نظام الملک در آثار تاریخ نویسان عصر صفوی (907-1136ق.)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با استقرار حکومت صفوی (907 ق.)، تاریخ نویسان عصر در فضای فکری و گفتمان جدید، وظیفه ای را به عهده گرفتند که تاریخ نویسان پیش از این، کمتر به آن پرداخته بودند و آن به کارگیری فضایل شاه آرمانی سیاستنامه ها، برای مشروعیت بخشی به پادشاهان هم عصرشان بوده است. از ویژگی های اصلی سیاستنامه ها یا سیرالملوک ها، یکی از حوزه های اصیل فکرى در اندیشه سیاسى ایران دوران اسلامی، به خصوص در دوران میانه، توجیه گرى سیاسى و مشروعیت بخشی و تایید حکومت ها و شاهان عصر بوده است. این آثار با توجه به شرایط تاریخى سیاسى ظهور آن ها، خصایص ویژه اى داشته و به منظور راهنمایى عملى امیر یا سلطان خاص نوشته شده اند. پژوهش حاضر در پی آن است که تاریخ نویسان عصر صفوی کدام یک از فضایل شاه آرمانی سیاستنامه نظام الملک، از منابع اصیل طرح و انتقال اندیشه شاه آرمانی در دوره میانه را برای توصیف پادشاه هم عصرشان به کار برده اند؟ و اهداف تاریخ نویسان از توجه به آثار سیاستنامه ای چه بوده است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که تاریخ نویسان این عصر تحت تاثیر سنت های فکری ایرانی و زمینه های تاریخی، جهت مشروعیت بخشی به سلاطین صفوی از فضایلی چون برگزیده بودن، ایجاد کننده امنیت، بوجود آورنده سعادت و نیکبختی، عدالت و دادگری، دینداری و حمایت از دین، سیاست و اداره امور، دانش نظامی و دارا بودن صفات ظاهری شایسته را به صورت غیر دستوری و انتسابی استفاده کرده اند. هدف اصلی این پژوهش که با روش توصیفی - تحلیلی و بهره گیری از منابع تاریخی عصر صفوی نگاشته شده، بازآفرینی فضایل شاه آرمانی یکی از مهم ترین سیاستنامه های دوران اسلامی در آثار تاریخ نویسان عصر صفوی است.
تفسیر انتقادی یک انگاره: کوروش دوم و خشایارشای یکم در مکالمۀ افلاطونی «آلکیبیادس بزرگ»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رساله موسوم به «آلکیبیادس بزرگ» ازجمله متونی محسوب می شود که به رغم آنکه پژوهشگران تردیدهایی جدی در انتساب آن به شخص افلاطون ابراز داشته اند، از جایگاهی ویژه در میان آثاری برخوردار است که ذیل مکتب فلسفی و ادبی افلاطونی قرار می گیرند. این رساله شامل مکالمه ای میان سقراط و معاشر جوان او آلکیبیادس است و ضمن گفت وگو، در چند مورد از شاهنشاهی هخامنشی و مسائل مربوط به آن سخن می رود. در پژوهش حاضر منحصراً به یکی از این موارد، یعنی اشاره سقراط در سطور نخست رساله به کوروش دوم و خشایارشای یکم به عنوان تنها افراد میرا و فناپذیر شایسته احترام در نظر آلکیبیادس جوان و جاه طلب توجه شده است. درحقیقت پژوهش حاضر بر آن است از طریق مطالعه انتقادی و تطبیقی محتوای «آلکیبیادس بزرگ»، انگاره ها و تصورات ویژه ای را بررسی کند که وجود آن در فضای ذهنی نویسنده رساله، موجب ذکر نام کوروش و خشایارشا به عنوان تنها افراد ارجمند در نگاه شخصیتی همچون آلکیبیادس شده است و به یاری چنین خوانشی، یک انگاره پنهان در اندیشه یونانیان سده های پنجم و چهارم پیش از میلاد در باب این دو فرمانروای هخامنشی را بازخوانی کند.
نقش بریتانیا در سرنوشت سیاسی ظل السلطان پس از خروجش از ایران (1326-1334ق) بر اساس اسناد وزارت امور خارجه بریتانیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۲۹)
78 - 115
حوزههای تخصصی:
هدف : این پژوهش در نظر دارد با تکیه بر اسناد وزارت امور خارجه بریتانیا، سیاست های اتخاذشده ازسوی این دولت درقبال ظل السلطان، «پس از» خروج اجباری او از کشور را بررسی و تبیین کند. روش/رویکرد پژوهش : این پژوهش رویکردی توصیفی-تحلیلی دارد و برمبنای اسناد آرشیوی و کتاب خانه ای انجام شده است. یافته ها و نت جه گیری : حمایت کردن و حمایت نکردن بریتانیا از بازگشت ظل السلطان به ایران طی دوران اقامتش در اروپا، به عوامل متعددی وابسته بوده است. امید بریتانیا به برخوردارشدن از حمایت ظل السلطان از منافع این دولت درمقام فرمانداری مقتدر در فارس یا اصفهان، جلوگیری از نفوذ روزافزون آلمان در جنوب ایران در خلال جنگ جهانی اول، و نیز مقابله با اقدامات سلطه جویانه روسیه در این مناطق، ازجمله مهم ترین عوامل حمایت بریتانیا از حضور مجدد ظل السلطان در ایران بوده اند. عمده ترین دلیل حمایت نکردن بریتانیا از بازگشت ظل السلطان را نیز می توان مخالفت خان های بختیاری با حضور ظل السلطان در اصفهان و تهدیدشدن بریتانیا ازسوی این خان ها دانست.
معرفی و تحلیل فناوری و گونه شناسی دست ساخته های سنگی مکشوف از کاوش های 9931 ه .ش. در توق تپۀ نکا، مازندران
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش یکی از نظام های تولید دست ساخته های سنگی دوران نوسنگی منطقه شرق مازندران برپایه کاوش های توق تپه در سال 1399 ه .ش. به صورت توصیفی-تحلیلی مورد مطالعه قرار گرفته است. بررسی فناوری، گونه شناسی و تأثیر معیشت بر شیوه به کارگیری فناوری ها و مطالعه چگونگی تولید دست ساخته های گوناگون در این محوطه، از مهم ترین اهداف و پرسش های این پژوهش در این تپه است. توق تپه در بخش مرکزی نکا و در پیرامون روستای اسکاردین واقع شده است. کوه های هوتوکش، که از مهم ترین منابع سنگ چرت در ایران هستند، در حدود 10 کیلومتری جنوب آن قرار دارند. دست ساخته های سنگی مکشوف از کاوش این محوطه از سنگ چرت ساخته شده اند. این دست ساخته ها در محوطه ساخته نمی شده و بخشی از توالی تراش در خارج از آن انجام می شده است. با توجه به این که هیچ نمونه سنگ مادر تیغه در مجموعه مشاهده نمی شود، به نظر می رسد تیغه ها به صورت آماده به محوطه وارد شده و بیشتر، عمل پرداخت و یا فرم دهی نهایی برداشته ها در آن انجام می گرفته است. شواهدی چون: بزرگی سکوی ضربه، حباب ضربه دوگانه و پریدگی حباب ضربه نشان می دهند که فناوری مورد استفاده در صنایع سنگی توق تپه به شیوه ضربه مستقیم با چکش نرم و یا ضربه غیرمستقیم بوده است. از ویژگی های شاخص این مجموعه، فراوانی ابزارهای روی تراشه و کنگره دندانه دارها و کمبود خراشنده های (ناخنی و هندسی) و ابزارهای دارای جلای داس است. صنایع سنگی توق تپه به لحاظ ترکیب بندی فناوری، بیشترین شباهت را با صنایع سنگی میان سنگی غار کمیشان دارد. شیوه ساخت دست ساخته های سنگی دوران نوسنگی، دنباله شیوه ساخت دست ساخته ها در دوران میان سنگی کاسپی است و بنابراین، این مجموعه را می توان مربوط به دوران نوسنگی دانست. شیوه تأمین معاش، تأثیر مستقیمی روی گونه، روش و فناوری ساخت دست ساخته ها دارد. مطالعه حاضر نشان داده است که به دلیل ظرفیت بالای محیط زیست منطقه موردمطالعه در تأمین خوراک مورد نیاز جوامع پیش ازتاریخ، دگرگونی چشم گیری در گونه شناسی و فناوری ابزارهای نوسنگی این محوطه درراستای دگرسانی معیشت مبتنی بر تولید غذا مشاهده نمی شود.
جایگاه و نقش نمادین قلمدان در بستر تاریخ اجتماعی قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اشیاء و آثار هنری هر دوره می توانند راوی تاریخ و سبک زندگی مردمان آن دوره باشند. ازجمله این اشیاء قلمدان است که کارکرد و جایگاه مهمی در متن زندگی اجتماعی و فرهنگی ایرانیان دوران قاجار داشت. ازاین رو مسئله این پژوهش واکاوی نقش قلمدان در متن زندگی اجتماعی و فرهنگی ایرانیان در عصر قاجار است، اینکه چگونه می توان از طریق بررسی جایگاه و کاربرد قلمدان های لاکی در میان اقشار مختلف جامعه ایران، بخشی از تاریخ و سبک زندگی مردمان آن دوران را روایت کرد. آنچه با کنکاش در گزارش ها و شواهد تاریخی به آن پرداخته می شود. طی دوران قاجار به شکل قابل توجهی سبک زندگی ایرانیان باسواد و صاحب منصب با قلمدان پیوند می خورد. از بعد اجتماعی قلمدان بیش از هر چیز نمایانگر طبقه اجتماعی میرزاها بود. از سوی دیگر قلمدان به شکلی نمادین در سپهر سیاسی قاجار نشانی از شأن و اعتبار و مقام بود؛ جز هدایای سلطنتی نفیس و در بالاترین سطح نشانه صدارت بود؛ اما هرچه به پایان دوران قاجار نزدیک می شویم با تغییر الگوهای فرهنگی و اجتماعی به خصوص تغییرات سبک زندگی، به تدریج این شیء ارزش ها و دلالت های نمادین خودش را از دست داد و به مانند بسیاری اشیای فرهنگی به تاریخ پیوست.
پیره ترک مست عشق بررسی ملمع های شیخ صفی الدین اردبیلی و اهمیت آن در آشنایی با جایگاه و تأثیر گویش کهن ایرانی جنوب دریای خزر در بین صوفیان ترک آذربایجانی
منبع:
مطالعات تاریخ آذربایجان و ترک سال ۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱
145-177
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق تلاش نموده ایم که با تکیه بر نسخه خطی سلسله النسب اقدام به بررسی و رد ادعای کسروی در مورد آذری بودن دو بیتی های عرفانی شیخ صفی نموده، سپس با نشان دادن اهمیت شیخ زاهد در این اشعار، تاثیرگیری شیخ صفی از استاد خود شیخ زاهد و اهمیت یافتن گویش کهن گیلانی در نزد شیخ صفی و صوفیان ترک آذربایجانی را ثابت کنیم، آنچه مشخص است، تمام بررسی های انجام شده درباره این دوبیتی ها توسط کسروی و پیروان او با عدم خوانش نسخه خطی و پیش فرض ترک نبودن آذربایجان و نبود لغات عرفانی ترکی و عربی در این دوبیتی ها می باشد که همین امر موجب ناتوانی آن ها در بررسی دقیق و ارائه مفاهیم عمیق عرفانی این ملمع ها شده است.
Aryans and the Sea Peoples: Migration and Invasion, Responses to the Climatic Stress in the Second Millennium BC(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Persica Antiqua, Volume ۳, Issue ۵, July ۲۰۲۳
15 - 29
حوزههای تخصصی:
The consequences of climate change could be so severe and extensive that the issue has prompted human societies to change their subsistence system and adopt strategies to deal with those challenges. In the past, droughts and the reduction in water resources caused serious problems for human societies and made it difficult for water-dependent communities to continue living in a specific region and area. In order to get out of the crisis, many communities either migrated to favorable areas or attacked other communities. In the second millennium BC, Central and West Asia witnessed large-scale human migrations and violent invasions, which apparently overlapped with climatic stresses. The extensive migration of Aryan tribes and predatory invasions of the Sea Peoples in Egypt, Levant, Anatolia, and Greece during the second half of the second millennium BC coincided with the 3.2 ka BP mega drought event. This research, with an environmental archeology approach, actually tries to warn about the unfortunate consequences of global warming, i.e. climate migrations and social tensions. Here, the reason for population displacements and attacks on civilizations in the second millennium BC has been investigated from the climatic perspective. The Paleoclimate research indicates frequent climatic events in the early Late Holocene in Central and West Asia, which probably triggered many socio-political events.