فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۲۷٬۷۱۶ مورد.
منبع:
Persica Antiqua, Volume ۴, Issue ۶, January ۲۰۲۴
33 - 44
حوزههای تخصصی:
Diodorus Siculus, Quintus Curtius Rufus, Polyaenus, and Arrian are the primary historians who have written about the Battle of the Persian Gates but their accounts differ in some details. Much research has been done on the cause of differences between these historians, their method of historiography as well as their sources; but in this article, the main focus has been on the identity and political status of Ariobarzanes, the general who led the Persians in the aforementioned battle. As this essay argues, the clarification of this issue hinges on a large extent understanding Ariobarzanes’ end at the Persian Gates. Of course, due to discrepancies between classical sources and the absence of any Iranian evidence in this regard, this is not an easy task, but this article tries to find the most reasonable answer by identifying the most accurate classical account, and then presents essential historical results to be drawn from it. It should be noted that so far, various researchers, have speculated on the identity of Ariobarzanes with skepticism, but in this article, with detailed criticism of classical resources, the identity and political status of Ariobarzanes are clarified.
زیبایی شناسی شهرهای اسطوره ای شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ایران باستان دوره ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰
35 - 65
حوزههای تخصصی:
شاهنامه فردوسی، گنجینه اندیشه های کهن ایرانی درباره جهان و بنیادهای زندگی است. اندیشه هایی که در ساخت هویت ایرانیان، ایجاد نهادهای اجتماعی و ساختارهای مهم سیاسی، و ساخت شهرها و خانه ها مؤثر بوده اند. در گذشته همیشه جنبه های قدسی در ساختن شهرها و خانه ها اهمیت داشته است. شهر چونان نمونه زمینی بهشت باید زیبا و منظم و استوار ساخته می شد. در این مقاله کوشیدیم نخست معیارهای کلی زیبایی شناسی ایرانیان کهن را بشناسیم سپس معیارهای زیبایی شناسی شهرهای اسطوره ای مانند «کنگ دژ» و «سیاوش گرد» و «ورجمکرد» را بشناسیم و در گام بعدی با ذکر نمونه هایی از ساختار شهرهای کهن، نقش زیبایی و اهمیت تناظر با بهشت آسمانی را در ساخت این شهرها نشان دهیم. خلاصه دست آوردهای پژوهش از این قرار است: دین مزدایی سرچشمه اصول زیبایی شناسی ایرانیان است که بر اساس آن، هرمزد مبدأ زیبایی است و زیبایی به معنی مانند شدن به هرمزد است و اصول زیبایی عبارت اند از: 1. کروی بودن؛ 2. روشن بودن؛ 3. مرکزگرایی؛ 4. و شباهت جزء به کل. ساختمان شهرها و خانه ها، دارای تقارن، تناسب و روشنی بود، و هدف غایی در ساخت شهر و خانه، فراهم کردن پناهگاهی استوار، خوش آب وهوا و بهشت گونه برای مردمان بود تا آفریدگان هرمزد ایمن و شاد زندگی کنند و با آبادانی جهان، اهریمن را شکست دهند.
از وابستگی تا استقلال: مقایسه و تحلیل سرمایه اجتماعی علمای شیعه در بحران های سقوط اصفهان و جنگهای ایران و روسیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از زمانی که حکومت صفوی تأسیس شد، علمای شیعه به دو مکتب فکری، یکی در ارتباط نزدیک با حکومت و وابسته به آن و دیگری مستقل از حکومت، تقسیم می شدند. این دو مکتب را می توانیم در تداومِ حکومت صفوی، به ترتیب مکتب های فکری اصفهان و عتبات نام گذاری کنیم. پرسش اصلی پژوهش این است که علمای اصفهان و علمای عتبات چگونه سرمایه اجتماعی خود را در بحران-های سقوط اصفهان و جنگ های ایران و روسیه به کار گرفتند؟ و چرا؟ این پژوهش بر قدرت بسیج علما تمرکز دارد و از این جلوتر نمی رود تا نتایج مثبت یا منفی این بسیج عمومی را بررسی کند. روش پژوهش، ساخت-یابی گیدنز است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که در زمان سقوط اصفهان، علما نتوانستند سرمایه اجتماعی خود را به کار بگیرند و واکنش شان سکوت و انفعال بود. این حالت، حاصلِ عوامل ساختاری دینی و حکومتی و از سوی دیگر اقدامات علمایی بود که در اکثریت قرار داشتند و به خاطر وابستگی شان به حکومت، نظرشان مخالف صدور فتوای جهاد بود. اما علمای مکتب عتبات، در موقعیت جنگ های ایران و روسیه سرمایه اجتماعی خود را به کار گرفتند و به صورت چشمگیری در بسیج عمومی توفیق یافتند.
گاه نگاری شهرهای کهن با استفاده از سال یابی نجومی مطالعه موردی: تاریخ بنای شهر ساسانیِ گور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مواردی از بررسی های باستان شناسانه شهرهای کهن، مواد و داده های کافی برای یک تاریخ گذاری دقیق به دست نمی آید و گاه نگاری یا زمان بنیاد این شهرها با تردید و تخمین همراه می گردد. روش «سال یابی نجومی» برای تفسیر و تکمیل داده های باستان شناختی و تحلیل های هندسی و یافتن توالی ساخت وسازها در مجموعه های باستانی در سطح جهان چند دهه ای هست که مورد توجه قرار گرفته و آن را به کار بسته اند؛ در حالی که این شیوه گاه نگاری در ایران هنوز در آغاز راهِ خود است. هدف مقاله حاضر آن است که برای نخستین بار با استفاده از روش سال یابی نجومی، تاریخ دقیق ساختِ یکی از شهرهای کهن ایرانی یعنی شهر «گور» را معین نماید. شهر باستانی «گ ور» از شهرهای دوره ساسانی است که تا امروز، تاریخ دقیق بنای آن مجهول مانده است. این شهر، بارویی مدوّر و چهار دروازه داشته است که دروازه های آن به نام ستارگان نام گذاری شده بودند. پرسش پیش رو این است که چگونه می توان با فرضِ مرتبط بودن سَمتِ محور دروازه ها با موقعیت ستاره های همنام خود ، به تاریخ بنای شهر گور دست یافت؟ این تحقیق علاوه بر آن که می تواند به موضوع سال یابی نجومی در باستان شناسی ایران غنا بخشد، از آن جهت که نظریه جدیدی در مورد شیوه طرح اندازی شهرهای ساسانی ارائه می دهد نیز دارای اهمیت است. همچنین برای حفاظتِ بهتر از شهرهای کهن، شناخت و آگاهی از میراث علمی تجربه شده در طراحی آن ها ضرورت پیدا می کند.بدین منظور ابتدا موقعیت چهار دروازه شهر طبق گزارش های باستان شناسی و بر مبنای اندازه گیری های میدانی مشخص گردید، سپس در یک محدود تاریخی، جهت گیریِ محور دروازه ها با سَمتِ ستارگان به صورتِ کمّی به کمک نرم افزار نجومیِ شبیه سازِ آسمان سنجیده شده و مورد تحلیل علّی قرار گرفته است.نتایج این پژوهش نشان می دهد که طرح اندازی شهر گور در روز 21 دسامبر سال 224 میلادی، هم زمان با انقلاب زمستانی انجام گرفته است. بررسی های تنجیمی نیز، داده های رصدی را برای سال ساختِ یادشده تثبیت می کند و مؤید آن است که جانمایی چهار دروازه شهر، بر اساس پیکربندی سیاره ای منحصربه فردی که در پایان پاییزِ این سال برقرار بوده و بر اساس زوایایِ سَمتِ خورشید و بهرام (مریخ) و هرمزد (مشتری) و همچنین طول دایره البروجی این اجرام آسمانی انجام شده است.
Archaism in Iranian nationalism during the period of Reza Shah Pahlavi(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Archaeology and Archaeometry, Volume ۲, Issue ۴ - Serial Number ۸, March۲۰۲۴
55 - 65
حوزههای تخصصی:
Antiquarianism is one of the significant elements of Iranian nationalism that emerged through archaeological research and exploration by Iranian scholars and Western archaeologists in the realm of Iran's history and culture. It provided a fresh definition of Iranian history and identity, playing a crucial role in the construction of modern Iranian nationhood during the era of Reza Shah. Nationalist antiquarianism had a lasting impact on cultural, literary, and even political aspects, transforming the understanding of Iranian history and identity. As an intellectual and cultural movement, antiquarianism aimed to uncover the unknown aspects of Iran and its people beyond recorded history. Its purpose was to revitalize the material and spiritual culture of the historical Iranian nation, turning it into a source of pride and a foundation for constructing a new government-nation with a rich historical civilization. In this context, Reza Shah leveraged the Iranian antiquarian movement to construct a modern Iranian government-nation, utilizing the deep-rootedness of the monarchy system in pre-Islamic Iranian history as a legitimate link, presenting it as a legitimate pole against the backdrop of Islamic Iranian history. This research seeks to answer the question of the function of antiquarianism in the development of Iranian nationalism during the reign of Reza Shah, employing a descriptive-analytical method. It explores the coordinates of Iranian nationalist antiquarianism and investigates why Iranian nationalists conceptualized antiquarianism as the foundation of the Iranian nationalist movement.
سفرهای دریایی گپ از بندرهای جنوبی ایران به شرق آفریقا طی قرون 18 تا 20 میلادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۳۳)
116 - 139
حوزههای تخصصی:
هدف: عرضه اطلاعات بکر و دست اول از سفرهای دریایی از بندرهای جنوبی ایران به شرق آفریقا در ادوار متأخر.در این مقاله ارتباطات دریایی بندرهای جنوبی ایران و سواحل و جزایر شرق آفریقا طی قرون هجده تا بیست میلادی که عمدتاً بر صادرات و واردات برخی اقلام تجاری و پرطرفدار متمرکز بوده است، براساس منابع موجود بررسی شده است.پرسش های اصلی مقاله عبارت اند از:1- «این سفرهای طولانی و توأم با مخاطرات اساساً برمبنای چه هدفی سازمان دهی می شده اند؟»2- «این سفرها از چه مسیری انجام می شده اند؟»3- «آیا سفرهای گپ صرفاً اقتصادمحور بوده اند یا نتایج دیگری نیز به دنبال داشته اند؟»فرضیه اصلی پژوهش عبارت است از: «ایرانیان و بومیان سواحل و جزایر شرق آفریقا تأثیر و تأثر متقابل فرهنگی و اجتماعی بر یکدیگر داشته اند».روش/رویکرد پژوهش: این مقاله با بهره گیری توأمان از روش تحقیقِ تلفیقیِ توصیفی–تحلیلی و روش کیفی (با تکیه بر مصاحبه های ساختارمند با برخی از ناخدایان کهن سال) نوشته شده است.یافته ها و نتیجه گیری: رسوخ نرم و تدریجی شاخصه هایی از فرهنگ ایرانی دربین بومیان سواحل و جزایر شرق آفریقا ازطریق سفرهای دریایی موسوم به گپ، نمادی از دیپلماسی موفق و پویای فرهنگ فراملی ایران طی چند سده گذشته به شمار می رود. سفرهای دریانوردان ایرانی به شرق آفریقا در قرون متأخر، علاوه بر دستاوردهای اقتصادی پیوندهایی را هم در عرصه های فرهنگی-اجتماعی بین سواحل جنوبی ایران و شرق آفریقا رقم زده است که ردِّپای تأثیرات ماندگار آن هنوز در مناطقی در سواحل شرق آفریقا نظیر زنگبار، پِمبا، مومباسا و مالیندی، و شهرهای ایرانی واقع در سواحل خلیج فارس و دریای عمان مشهود است.
نقش خاندان های حکومتگر در دوره ساسانیان با تکیه بر آثار باستان شناسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس دوره ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
137 - 173
حوزههای تخصصی:
شاهنشاهی ساسانی، یکی از دو حکومت بزرگ جهان متمدن آن روز بوده است که نه تنها به لحاظ ساختار سیاسی، دینی، فرهنگی و اجتماعی، و در یک کلام تمدن، از ویژگی های منحصر به فردی برخوردار بوده است؛ بلکه به لحاظ جغرافیایی و وسعت مرزهایش نیز برجسته می نماید. طبق شواهد و مستندات تاریخی با برافتادن اشکانیان و به قدرت رسیدن ساسانیان، تمام ساختار اجتماعی و سیاسی جامعه و از جمله نظام خاندانی، به عنوان یکی از نمادهای اصلی تداوم قدرت خاندان های حکومتگر به عصر ساسانی منتقل می شود. به طور مشخص، در بازه مورد اشاره از آغاز اشکانیان تا پایان ساسانیان اداره تمام امور کشور به دست هفت خاندان بوده است و این خاندان ها به عنوان اصلی ترین پایه های حفظ، پایداری و استمرار حکومت های متبوع خود به حساب می آمده اند. حوزه نفوذ سیاسی خاندان های مورد بحث در دوران باستان بسیار گسترده و قابل توجه بوده است به نحوی که نه تنها بسیاری مواقع عزل و نصب پادشاهان به دست آنها انجام می شده، بلکه گاهی تشکیل حکومتی، به وسیله این طبقه صورت می گرفته است. در این راستا، پژوهش حاضر در صدد است به بررسی نقش خاندان های حکومت گر در دوره ی ساسانیان بپردازد. انتخاب این موضوع بیشتر به دلیل آن بوده است که طبق جستجوهای محقق، تألیفات و تحقیقات مشخص و مستقلی که بتواند اطلاعانی دقیق و مفصلی در رابطه با خاندان های حکومتگر، جایگاه آنها و نقش و تأثیرشان در تحولات دوره خدمات شان به دست دهد، انجام نشده و جز مطالب بسیار اندک و پراکنده ای در میان تحقیقاتی اندک و آثار تاریخی، درباره ی خاندانهای مذکور و عملکردشان، اطلاعات خاصی یافت نشد.
تحلیلی بر شیوه های مبارزه و نقش یاری گرایانه اصناف و بازاریان اصفهان در پیروزی انقلاب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انقلاب اسلامی یکی از وقایع مهم سیاسی تاریخ ایران است که در 22 بهمن 1357 با مشارکت اکثریت اقشار جامعه به ثمر نشست. این حرکت مهم و بنیادین به صورت پیوسته، مستمر و با تکیه بر رهبری امام خمینی صورت گرفت. بازارها به دلیل مرکزیت قطب اقتصادی شهر توانستند در فعّالیّت ها و به ویژه مبازات انقلابی نقش مهمی را ایفا کنند. به علاوه اصناف و بازاریان با ایجاد روابط اقتصادی و پیوند با روحانیت بستر مناسبی را جهت تداوم مبارزات خود فراهم نمودند. درواقع نقش یاری گرایانه آنان در پیوند با مردم رقم خورد و همین عامل سبب شد تا اصناف و بازاریان در این مبارزات نقش داشته باشند. این پژوهش به دنبال پاسخی برای این سؤال است که اصناف و بازاریان از چه ابزار و شیوه هایی برای مبارزه با حکومت پهلوی استفاده می کردند؟ و نقش یاری گرایانه آن ها چه تأثیری در پیروزی انقلاب ایران داشت؟ روش کار در این پژوهش توصیفی تحلیلی و مبتنی بر منابع کتابخانه ای، اسناد و مصاحبه های تاریخ شفاهی از کَسبه و بازاریان اصفهان می باشد. فرض مهم آن است که نهاد بازار اصفهان به دلیل پیوند سنتی با مردم نقش یاری گرایانه ای در پیشبرد انقلاب اسلامی ایران داشته است. به گونه ای که حامی و پشتیبان مردم در این نهضت شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد که بازاریان و اصناف اصفهان ضمن حمایت از انقلاب اسلامی به شیوه ی اعتصاب سراسری کسبه، شرکت در مجالس و منابر، پخش اعلامیه مضره و شعارنویسی و دستگیری و شکنجه بازاریان با رژیم پهلوی مبارزه کردند.
Aşıq Nəsibin yaradıcılığında işlək şeir janrları
حوزههای تخصصی:
Aşıq sənəti əsrlərlə davam edən təcrübələrdən keçərək cilalanmış, özünəməxsus ifa tərzi, ənənələrə söykənən forması və qayda-qanunları olan bir yaradıcılıq sahəsi halına gəlmişdir. Aşıqlar musiqi ilə yanaşı heca vəznində xalq şeirinin müxtəlif formalarında şeirlər də yaratmışlar. Bu al-əlvanlıq aşıq mühitlərinə görə də dəyişmiş, bəzi mühitlərdə işlək olan janrlar başqa mühitdə o qədər də işlək olmamışdır. Bütün dövrlərdə və mühitlərdə bu şeirlərdən daha çox gəraylı, qoşma və təcnis işlək olmuşdur.
Bu yaradıcı aşıqlardan biri də Ağbaba-Çıldır aşıq mühitinin usta təmsilçisi Aşıq Nəsib olmuşdur. O, XIX əsrin sonu - XX əsrin əvvələrində yaşayıb yaratmışdır. Aşıq Nəsibin yaradıcılığında aşıq rəvayətləri də daxil olmaqla vur-tut yeddi janr müşahidə edilir. Bizcə, bunun iki mühüm səbəbi var: əvvəla, aşığın poetik irsi vaxtında toplanmadığı üçün böyük əksəriyyəti itib-batmışdır. İkincisi, Ağbaba-Çıldır aşıq mühiti söz qoşma və ifaçılıq ənənələri baxımından Anadolu aşıq məktəbinə daha yaxın olduğu üçün janr əlvanlığı sahəsində başqa aşıq mühitlərindən fərqlənir. Lakin Ağbaba-Çıldır aşıq mühitində aşıq şeirinin bütün əsas janrları mövcuddur. Burada bayatı, qoşma, gəraylı, təcnis, müxəmməs, divani, ustadnamə, dastan, rəvayət kimi janrlardan geniş şəkildə istifadə edilmiş, sadəcə olaraq, müstəzad, cığalı və qoşayarpaq təcnis, dodaqdəyməz, dildönməz kimi daha mürəkkəb bəzi şeir növləri çox da işlək olmamışdır.
تبیین جایگاه تک نگاره های مکتب قزوین در نقّاشی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال ۲۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۵
447 - 467
حوزههای تخصصی:
تک نگاره ها نوعی از نگارگری نقاشی ایرانی در قرن دهم هجری است. طراحی در این سبک اغلب با تمرکز بر یک شخص یا چند شخص و یا ترکیب حیوان با شخص با هدف ترسیم ویژگی های شخصی، ظاهر جسمانی و حتّی خصلت های مختص به آن فرد، صورت می گیرد. در قزوین دوره صفوی، شاهد تغییر در ترسیم تک پیکره نگاره ها هستیم که باعث ایجاد نگرش واقع-گرایانه به آن شده است. طبقِ اسناد به جا مانده از این عصر، شیوه ای جدید و ابداعی مکتب قزوین سهم بسزایی در ایجاد تحول در نقاشی ایرانی دارد. به همین منظور مقاله پیش رو به شیوه توصیفی- تحلیلی و با مشاهده آثار و اسناد و تحلیل محتوایی آن ها درصددِ تبیین تک پیکره ها و تک نگاری مکتب قزوین در دوره صفوی است. نتایج پژوهش نشان می دهد که هنرمندان در ساختار و شاخص فرآیند تولید آثار هنری در فرم ظاهری، پرداخت به مضامین و موضوعات و سبک هنری نقاشان تک نگاره ها به صورت عام یا خاص در مکتب قزوین تحولی به وجود آوردند و همین عوامل در نقاشی ایرانی جایگاه خاصی را شکل داده و بعدها در بخارا، شیراز، ترکیه، هند و اصفهان تاثیرگذار می شود.
مسئله های هستی شناختی و معرفت شناختی نگارش تاریخ انقلاب اسلامی
منبع:
مطالعات ایران شناسی سال ۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۳)
82 - 109
حوزههای تخصصی:
انقلاب اسلامی همچون همه انقلاب ها، پدیده ای چندلایه، چندساحتی و بسیار پیچیده است و تاریخ نگاری آن به دلیل نقش آفرینی دین و رهبران دینی و نیز شعارها، آرمان ها و فرایندهای متفاوتی که پشت سر نهاده است، از دیگر انقلاب ها دشوارتر و مناقشه آمیزتر است. به باور نگارنده دشواری ها و پیچیدگی های تاریخ نگاری انقلاب اسلامی را می توان به چهار دسته هستی شناسی، معرفت شناسی، روش شناسی و منبع شناسی تقسیم بندی کرد. این مقاله صرفاً به پاره ای از دشواری های هستی شناسانه و معرفت شناسانه تاریخی انقلاب می پردازد و مسائل روش شناسانه و منبع شناسانه انقلاب را به پژوهش دیگری می سپارد. بنابراین، پرسش اصلی این است که شاخص ترین مسئله های هستی شناسانه و پیچیدگی های معرفت شناسانه تاریخ انقلاب اسلامی کدام اند؟ مقاله با روش توصیفی تحلیلی و بر پایه رهیافت کلان نگر تاریخی که در اینجا جایگزین نگرش های جزئی نگر شده است، می کوشد مهم ترین مسئله های هستی شناختی و معرفت شناختی تاریخ انقلاب را نشان دهد. براساس نتایج پژوهش، انقلاب اسلامی همانند همه انقلاب ها باتوجه به گسست، تنش و برخورد شدیدی که در حیات اجتماعی سیاسی ایرانیان پدید آورد به قطب بندی ها، دودستگی های نخبگان و جامعه، چالش های اجتماعی اقتصادی، کشاکش روایت ها و سرانجام به تاریخ نگاری آشتی ناپذیر در ایران انجامید. ازآنجاکه انقلاب اسلامی هنوز یک جریان زنده و یک فرایند جاری است، همچنان درهم تنیدگی قدرت و حقیقت را در عرصه تاریخ نویسی در پی دارد و به خوانش های ناهمسان از تاریخ انقلاب، آرمان های انقلاب و جنگ روایت های پساانقلابی می انجامد و موجب می شود پیچیدگی ها و دشواری های نگارش تاریخ انقلاب همچنان ادامه یابد.
بررسی نقش مبارزاتی سید حسین علم الهدی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سید حسین علم الهدی از شخصیت های مؤثر سازمان توحیدی موحدین بود که در مهم ترین عملیات های این سازمان حضور فعالی داشت. پرسشی که مطرح است این است که سید حسین علم الهدی چگونه و تحت چه شرایطی جذب فعالیت های سیاسی گردید؟ چرا از بین گروه ها و سازمان های فعال در عرصه مبارزه علیه نظام پهلوی جذب سازمان موحدین و پشتیبانی از نهضت اسلامی به رهبری امام خمینی روی آورد؟ این مقاله با بهره گیری از خاطرات شفاهی، اسناد و پژوهش های انجام شده و با تکیه بر رویکرد توصیفی-تحلیلی می کوشد رفتار سید حسین علم الهدی را در این موضوع ارزیابی کند. مقاله سرانجام به این نتیجه می رسد که تولد و رشد و نمو در یک خانواده مذهبی، پشتیبانی و ارادت اعضای خانواده نسبت به امام خمینی، تأثیر آموزه های اسلامی و نشست وبرخاست با شخصیت های مبارز در موضع گیری های سید حسین علم الهدی و حمایت از نهضت اسلامی به رهبری امام خمینی تأثیرگذار بوده است.
تبعید روحانیون مبارز استان همدان در دوران انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات اسنادی انقلاب اسلامی سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۹
324 - 357
حوزههای تخصصی:
در نهضت اسلامی به رهبری آیت الله خمینی، روحانیون همدان از همان آغاز نهضت (1341) تا دستگیری و بازداشت وی و مهاجرت علما به تهران و تبعید امام خمینی از ایران و ورود به عراق با ایجاد دالان ارتباطی انقلابیون با آیت الله خمینی نقش بارزی داشتند. به سبب این فعالیت ها روحانیون همدان در روند انقلاب اسلامی بازداشت، دستگیر و زندانی شدند و در آستانه پیروزی انقلاب به نقاط دورافتاده کشور تبعید گردیدند. مسئله این مقاله بررسی علل تبعید، میزان تأثیرگذاری فعالیت های سیاسی - اجتماعی روحانیون تبعیدشده همدان علیه رژیم و فرجام کار آنها است. شیوه تحقیق در این پژوهش توصیفی - تحلیلی است که با بهره گیری از منابع آرشیوی- کتابخانه ای و تاریخ شفاهی انجام شده است. فرضیه مقاله این است که ارتباط معناداری بین اقلیم، عقاید، فعالیت های تبعیدیان، میزان تأثیرگذاری و مقبولیت اجتماعی در زیستگاه بومی و محل اقامت اجباری آنها وجود دارد. یافته های پژوهش نشان می دهد که فعالیت و عقاید سیاسی- اجتماعی و مذهبی روحانیون مبارز توأم با مقبولیت عامه با انتخاب تبعیدگاه های آنان ارتباط داشته که معمولاً محل تبعید ازنظر اقلیم زندگی و فعالیت های آنان، دقیقاً مقابل وضعیت قبلی تبعیدشدگان بوده است.
بیجار، قروه ، تغییر بافت جمعیتی و تغییر هویت
منبع:
مطالعات تاریخ آذربایجان و ترک سال ۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴
123 - 156
حوزههای تخصصی:
تغییر و محو تدریجی هویت زبانی و فرهنگی ملل و اقوام از طریق تغییر بافت جمعیتی از چالش ها و آسیب های عمده جوامع بشری در طول تاریخ بوده و هست؛ خواه این تغییرات و محو تدریجی به صورت جبری و تحمیلی صورت گرفته باشد خواه به صورت نرم و در قالب تهاجم فرهنگی و هجوم جمعیتی؛ در هر دو حالت و در طولانی مدت و در صورت بی توجهی و بی تفاوتی، به محو هویت زبانی و فرهنگی جوامع مغلوب، محکوم و مورد هجمه مهاجران؛ منجر خواهد شد. بارزترین مثال معاصر از تأثیر تغییرات بافت جمعیتی در تغییر و محو تدریجی زبان و فرهنگ جامعه ای ، انتقال اکراد و افاغنه و اسکان و اقامت دائمی آنان در شهرهای غربی آذربایجان و شرق و مرکز فلات ایران می باشد که امروز بعینه و به صورت محسوس شاهد عوارض ناشی از آن هستیم چیزی که طی یکصد سال گذشته و به صورت اعم در جغرافیای موسوم به ایران و به صورت اخص در غرب آذربایجان و در محدوده ی مورد تحقیق مقاله پیش رو ( جغرافیای شهرستان های بیجار گروس، قروه و شهرهای تابعه ) مرسوم بوده و است. تحلیل علل، نحوه و سیاست های تغییر بافت جمعیتی و به تبع آن تغییرات زبانی و فرهنگی شهرستان های مورد مطالعه در بازه زمانی یکصدسال گذشته با استناد و اتکای به منابع معتبر تاریخی منجمله" فرهنگ جغرافیای ملی تُرکان ایرانزمین اثر دکتر محمود پناهیان" و " جغرافیای ناحیه ای بیجار گروس و قروه و دیواندره اثر فرج اله محمودی" و کتاب " تحولات گروس در جریان جنگ جهانی اول" تألیف محمد مریوانی و دیگر کُتُب و مستندات تاریخی و گزارشات جراید و مطبوعات انعکاس دهنده اخبار و حواشی مهاجرت آواره گان، صورت می گیرد.
خط ترکی باستان برآمده از هزاره های فلات ایران و آذربایجان
منبع:
مطالعات تاریخ آذربایجان و ترک سال ۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴
186 - 199
حوزههای تخصصی:
در این مقاله از دامغاهای ترکان در طی تاریخ صحبت می شود که عمری به درازی عمر ترکان دارند. استفاده از دامغاهای کهن ترکی در جای جای فلات ایران و تمدن های کهن منطقه نشانگر حضور فعال آن ها در تفکر« ترکان باستان» و انتقال آن به سایر نقاط و ما بین سایر اقوام می باشد که دلیل محکمی بر حضور فعال«ترکان در فلات ایران و آذربایجان و سایر نواحی» می باشد. کشف نشانه هایی از شروع تبدیل دامغاها به نوشتار در آثار کهن آذربایجان و نیز کشفیات سومری و ایلامی دیده می شود. در این مقاله به سیر تاریخی تبدیل دامغاها به الفبای اورخون پرداخته شده است.
مشروح مذاکرات علیمردان خان توپچوباشوف، نماینده جمهوری خلق آذربایجان (1918 -1920م) با مقامات ایران در استانبول
منبع:
مطالعات تاریخ آذربایجان و ترک سال ۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴
200 - 215
حوزههای تخصصی:
با وقوع جنگ جهانی اول و عقب نشینی روسها از ایران و آذربایجان، سیاستمداران آذربایجان شمال ارس استقلال خود را اعلام کرده و نام کشور را جمهوری آذربایجان نهادند. نامگذاری جمهوری به نام آذربایجان با واکنش منفی تهران مواجه شد. پس از پایان جنگ، دول درگیر جنگ در پاریس گردهم می آیند تا درباره امور صلح گفتگو نمایند. هیئت نمایندگی ایران و آذربایجان در استانبول اقامت می گزینند و در طی این اقامت 4 فقره گفتگو مابین روسای دو کشور انجام می گیرد. در یکی از این گفتگوها دولت ایران پیشنهاد اتحاد دو کشور را می دهد که حائز اهمیت بود. این مقاله به ریز مذاکرات ریاست دو هیئت می پردازد.
نگاره سپنتانگاشت 聖者伝図 یا نبوّت مانوی (3): تاریخ کلیسای مانوی در نویافته ترین نگاره از میراث مانویان در جنوب شرقی چین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال ۲۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۵
389 - 418
حوزههای تخصصی:
از سال 2007 میلادی دو مجموعه متنی و تصویری بی نظیر از میراث مانویان چین پیدا شده که ویژگی هایی جدید از مانویت را به نمایش گذاشته و بر افق پژوهش های آن افزوده است. این نویافته ها که نشان دهنده گام دوم، یعنی جنوبی مانویت در چین است، آکنده از عناصر دین سنتی چین، به ویژه نشانه هایی از دین بودایی و دائویی است. مانویان در اینجا برای حفظ اتحاد و بقا رخت بومی شد گی به تن کردند و به اصول اساسی جامه چینی پوشاندند. آن ها تدبیر تبلیغی مانی را دنبال کردند؛ یعنی جدوجهد در کیش گردانی و به کارگیری ابزار گوناگون در انتقال مفاهیم و آموزه های دین. همین نگرش سبب ساز چنین گسترشی در تاریخ کلیسای مانوی شد. در میان نویافته ها، سه نگاره اهمیت کار تبلیغی را نشانه رفته که مانی در مرکز آن است. دو ابریشم نگاره نخست در سال 2009 میلادی معرفی شد. اما به تازگی پرده ای پیدا شده که مایه ژرف اندیشی شده است؛ سپنتانگاشت یا نبوّت 3 که هم به مفهوم تاریخ کلیسا پرداخته و هم دربرگیرنده تمثیل ها و نشانه هایی از زادمُرد است. این نوشتار، قصد دارد نخست نگاهی اجمالی به کار تبلیغی مانوی داشته باشد، آنگاه این پرده نویافته را برای نخستین بار به فارسی معرفی کند و برای شناسایی اجزاء آن، و نیز نمایش شیوه بازنمایی تاریخ کلیسای مانوی، یک بررسی متن تصویرشناسانه انجام دهد. بررسی مقدماتی این پرده نشان داده است که جماعت مانوی در چین که سر در پی گسترش آموزه ها داشتند، تاریخ کلیسایی خود را با زیرترین لایه های فرهنگی چین و طبقات اجتماعی مختلف گره زده اند.
جای گزینِ الکسیس کارِل برای علوم تمدن غربی بازفهم پیام اصلی انسان موجود ناشناخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ و فرهنگ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱۲
11 - 39
حوزههای تخصصی:
کتاب انسان، موجود ناشناخته اثر الکسیس کارِل یکی از پرخواننده ترین آثار سده 20میلادی است که پس از انتشار در سال ۱۹۳۵م/ 1314ش، در سراسر جهان ازجمله ایران مورد توجه قرار گرفت. شهرت نویسنده به عنوان برنده جایزه نوبل پزشکی اعتبار ادعاهای کتاب را افزود و سبب شد جریان های فکری مختلف با اندیشه های متنوع به محتوای آن استناد کنند. تا پایان سده 20میلادی، این کتاب همچنان موضوع بحث های جهانی بود و شواهدی از تأثیر گسترده آن هنوز در برخی نقاط جهان، ازجمله ایران، مشاهده می شود. با گذشت حدود ۹۰ سال از انتشار کتاب، اختلاف نظرها در فهم پیام اصلی آن ادامه دارد. حامیان و منتقدان پیام هایی را برجسته کرده یا نادیده گرفته ، و مثلاً برخی مترجمان فارسی بخش هایی از محتوا را تحریف کرده اند. در قیاس با ابهامات موجود از یک سو و حجم بزرگ استنادات به کتاب از دیگر سو، تلاش کمی برای شناخت ایده های بنیادی کتاب صورت گرفته، و زمینه فرهنگی شکل گیری کتاب، پی آمدهای اجتماعی و فرهنگی انتشار آن در سطح جهانی، و نقدهای مختلف بر محتوای اثر نیز کم تر تحلیل شده است. در این مطالعه همچون تلاشی آغازگرانه برای پیشبرد این اهداف بناست با تحلیل استنباطی و مفهومی محتوای کتاب و آثاری که در پیوند با آن نوشته شده اند به درک دقیق تری از افکار بنیادی نویسنده دست یابیم.
نقش حکومت در اشاعه فرهنگی در ترکیه دوره مصطفی کمال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ و فرهنگ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱۲
99 - 125
حوزههای تخصصی:
تأثیرپذیری فرهنگ ها امر طبیعی و تا حدودی غیرقابل اجتناب است و معمولاً فرایندی است که از طریق هم جواری و گسترش ارتباطات رخ می دهد. چنانچه در جهان اسلام معاصر ازجمله در ترکیه عثمانی به وضوح می توان گسترش فرهنگ غربی را در این فرایند مشاهده نمود. با روی کار آمدن کمال آتاترک (1881-1938م) در ترکیه با پدیده ای مواجهیم که خود حکومت با برنامه و دستور درصدد تسریع اشاعه فرهنگی است و می توان از آن به اشاعه دستوری یاد نمود. پدیده اشاعه دستوری هرچند کم وبیش در تمام قلمرو جهان اسلام مشاهده می شود، اما پیشتاز این امر ترکیه زمان کمال آتاترک است که به صورت گسترده تمامی عرصه های فرهنگ سنتی - اسلامی در این زمان دستخوش تحول اساسی شد. وی توانست به خصوص در عرصه آموزش جدید، ادبیات، هنر و ارتباطات تغییر نسبتا جدی را ایجاد نماید که در این نوشتار با روش توصیفی - تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است. برخلاف جاهای دیگر که برنامه اشاعه دستوری با شکست مواجه شد، در ترکیه به علت هم جواری با غرب و زمینه های سیاسی موجود به موفقیت نسبی انجامید. تلاش های مصطفی کمال در این عرصه هرچند در موارد بسیاری مثبت و همگام با اقتضائات زمان بوده است، اما بدان سبب که این امر صرفا تقلیدی بوده و ریشه ازخودبیگانگی می گرفت، آسیب های فرهنگی زیادی نیز به همراه داشت. به همین خاطر نمی توان آن را یک حرکت اصلاحی محض در راستای بهبود فرهنگ جامعه اسلامی قلمداد نمود.
دیپلماسی دوگانه ایران در جریان جنبش ظفار (1354-1344ش./1975-1965م.)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخی جنگ سال ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۲۷)
48 - 63
حوزههای تخصصی:
جنبش ظفار10سال به طول انجامید، ابتدا تحت تأثیر ملی گرایی عربی به رهبری جمال عبدالناصر قرار گرفت و پس از شکست اعراب از اسرائیل (1967م.)، به سمت بلوک شرق گرایید. با ورود سلطان قابوس به صحنه سیاسی عمان (1970م)، اندکی پیش از خروج انگلستان از خلیج فارس، ایران با کمک انگلیس و امریکا به سرکوب جنبش پرداخت. نفوذ جریان اندیشه ملی گرایی عربی و کمونیسم، به ترتیب دو چالش عمده در این دهه بود که در تعیین رفتار سیاسی ایران نسبت به جنبش نقش داشت. مسأله اصلی این پژوهش پاسخ به این سوال است که چرا ایران با وجود تأیید حقانیت رهبر مذهبی جنبش، تلویحاً اعلام بی طرفی کرد اما با برآمدن سلطان قابوس، مستقیماً در سرکوب آن مشارکت نمود؟ یافته ها نشان می دهد، چالش های یاد شده بر رویکرد ایران تأثیر بنیادی داشت و ایران در طول رخداد مذکور دو رفتار متفاوت در پیش گرفت؛ نخست با هدف عدم تقویت مواضع جنبش در برابر غرب، موضع بی طرفی مثبت را برگزید و ضمن تأیید حقانیت مخالفان سلطان، اقدامی نکرد؛ سپس به منظور تثبیت موقعیت سلطان جدید و مقابله با توسعه نفوذ بلوک شرق، اقدام به سرکوب آن نمود. داده های مقاله به صورت کتابخانه ای و اسنادی گردآوری و به شیوه توصیفی_ تحلیلی تدوین و نگارش شده است.