مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
پارینه سنگی
حوزه های تخصصی:
چکیده دشت دهلران به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی خود همواره یکی از مراکز جمعیتی در جنوب غرب ایران به شمار آمده و به دلیل وجود رودخانه های دائمی و فصلی و زمین های حاصل خیز از دیرباز منطقه مناسبی برای سکونت و تأمین مایحتاج اولیه انسان محسوب می شده است. از لحاظ چشم انداز طبیعی این دشت به سه ناحیه شرقی، میانی و غربی قابل تقسیم است. ناحیه نخست که شامل شرق دشت است متشکل از دیواره ای از ارتفاعات و دامنه های زاگرس است. ناحیه دوم یا میانی شامل زمین های مشرف بر این ارتفاعات است که به وسیله مسیل های منشعب از ارتفاعات و آب شست های جاری از آن ها پوشیده از سنگ و رسوبات درشت دانه است و ناحیه سوم یا غربی نیز شامل محوطه های استقراری نوسنگی تاکنون و زمین های کشاورزی است. اما در کل این سه ناحیه درکنار هم از دیرباز به دلیل وجود پناهگاه های صخره ای در دامنه های زاگرس مأمن مناسبی برای زیست انسان بوده و از طرف دیگر به دلیل پوشش گیاهی و جانوری مناسب، تأمین کننده غذای موردنیاز گروه های انسانی به شمار می آمده است. همچنین به دلیل وجود شاکله کنگلومرایی ارتفاعات شرقی دشت، دسترسی انسان به منابع غنی سنگ خام جهت تأمین و ساخت ابزارهای سنگی مورد نیازش بسیار آسان بوده؛ چنان که در بررسی زمستان 1394 ش. حجم عظیمی از ابزارهای پراکنده در نیمه شرقی دشت دهلران خود مؤید این مطلب بود. این پهنه که بیش از 30 کیلومتر طول دارد و در مسیر دامنه ارتفاعات دالپری زاگرس مشرف بر دشت دهلران تا دشت عباس را دربر می گیرد، پوشیده از ابزارهای سنگی است که شامل نمونه های شاخص پوئینت ها، تیغه ها، سنگ های مادر شعاعی و تراشه های لوالوا است. این نمونه ها می تواند نشانه حضور انسان دست کم از دوره پارینه سنگی میانی باشد. این مهم با توجه به وجود محوطه های استقراری نوسنگی تا اواخر دوران اسلامی نشانه یک روند طولانی از حضور انسان در این منطقه است.
معمایِ کارلتون کوون: انسان شناس، باستان شناس، یا مامور CIA؟ (نقدِ روش شناسی و آثار کارلتون استیونز کوون در باستان شناسی پارینه سنگی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال بیستم شهریور ۱۳۹۹ شماره ۶ (پیاپی ۸۲)
341-364
کارلتون استیونز کوون از شناخته شده ترین چهره های باستان شناسیِ پیش از تاریخ ایران است که در حوالی 70 سال پیش به انجام نخستین پژوهش هایِ سازمان یافته در باستان شناسی ایران همت گماشت. برای سالیان متمادی، باستان شناسان ایرانی آثار کوون را مطالعه و اساتید در کلاس درس خود، آنها را تدریس کرده اند. اکنون و پس از گذشت هفت دهه، لزوم بازبینی کارهای کوون بیش از پیش احساس می گردد. در این نوشتار این بازبینی از چندین نگاه انجام گردیده است: مبانی نظری کار میدانی، میزان تخصص گرایی (تطابق تخصص سرپرست با پژوهش)، رهیافت عملی کاوش، نحوه ثبت و ضبط مواد فرهنگی و چگونگی آنالیز مواد فرهنگی. نتایج بازنگری کارهای میدانی کوون در ایران حاکی از این است که وی در رهیافت های نظری و عملی خود دچار ضعف های فراوانی بوده و بیش از آنکه دغدغه انجام صحیح کار میدانی باستان شناسی داشته باشد، بیشتر درپی کشف بقایای اسکلتی انسان نئاندرتال بوده است. از دیگر سوی، نگاهی به کارنامه انتشاراتی کوون، عقاید به غایت نژادپرستانه، در کنار سابقه عضویت نامبرده در ارتش و آژانس اطلاعاتی ایالات متحده (سیا) در جنگ جهانی دوم و جنگ سرد و همچنین پرسشهای فراوان بی پاسخ درباره چرایی انتخاب محوطه های مورد کاوش قرارگرفته در ایران، این فرض را قوت بخشیده که باستان شناسی، اولویت نخست کوون در ایران نبوده است.
مجموعه غار و پناهگاه های صخره ای پارینه سنگی سُرهه، ساوجبلاغ در دامنه های جنوبی کوهستان البرز
حوزه های تخصصی:
عمده دانش ما در مورد دوران پارینه سنگی در فلات ایران از کوهستان زاگرس به دست آمده است؛ اما در سال های اخیر، مطالعات پارینه سنگی در نقاط مختلف ایران ازجمله جنوب کوهستان البرز و مرکز فلات ایران نیز انجام شده که داده های ارزشمند فراوانی از دوران پارینه سنگی به دست داده اند. نوشتار حاضر به معرفی پناهگاه صخره ای سُرهه در دامنه های جنوبی کوهستان البرز در دهستان برغان شهرستان ساوجبلاغ می پردازد. مجموعه ی سُرهه شامل هشت غار و پناهگاه صخره ای است که از نخستین پناهگاه از ضلع غربی در جنوب رودخانه سِنج، دست افزارهای سنگی که بر اثر کاوش غیرمجاز در سطح پناهگاه پراکنده شده بود، به دست آمد. با مطالعه دقیق فناوری و گونه شناسی دست افزارهای سنگی مشخص گردید که فناوری لوالوا به وفور در ساخت آن ها به کار رفته است و در نتیجه، مجموعه را به دوره پارینه سنگی مربوط می سازد. فناوری دست افزارها بیشتر مبتنی بر ساخت تیغه ها و تراشه های کشیده و بلند است که بسیاری از آن ها از روش لوالوا به دست آمده اند. سنگ خام به کاررفته در ساخت این دست افزارها عمدتاً از توف سبزرنگ محلی است که در اطراف پناهگاه صخره ای سرهه و همین طور بر دامنه مقابل این پناهگاه به وفور دیده می شود. با مقایسه داده های به دست آمده از سرهه با محوطه های کوهستان زاگرس و مرکز فلات ایران، مشخص گردید که دست افزارهای سرهه منحصربه فرد بوده و شباهت اندکی با محوطه های مرکز فلات ایران و تفاوت های آشکاری با محوطه های زاگرس از خود به نمایش می گذارند. هدف اصلی پژوهش حاضر معرفی محوطه پارینه سنگی سرهه و داده های به دست آمده از آن است؛ زیرا تاکنون محوطه ای مربوط به دوران پارینه سنگی در این منطقه شناسایی نشده است. با مطالعه جغرافیای منطقه، ویژگی های زیستی محوطه و تحلیل گونه شناسی و فناوری دست افزار های پراکنده بر سطح آن، این پژوهش به داده هایی از دوره پارینه سنگی دست یافته و در نتیجه مقدمه ای بر بازسازی استقرار و رفتارهای انسانی در دوره پارینه سنگی در این منطقه را فراهم می سازد.
صنایع سنگی جوامع پلیستوسن در کرانه های شمالی تنگه هرمز و دریای عمان: بازنگری مجموعه دست ساخته های سنگی حاصل از بررسی تیبو و قاجار، سال 1356ه .ش.
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل کلیدی باستان شناسی پارینه سنگی، گذرگاه ها و مسیرهای پراکنش گروه های انسانی پلیستوسن در آسیا است. یافته های پارینه سنگی اخیر در کرانه ها و پس کرانه های جنوبی ایران، بیانگر اهمیت این منطقه در پراکندگی گروه های انسانی پلیستوسن است. در بررسی هیأت زمین شناختی مشترک فرانسوی-ایرانی در سال 1356 ه .ش.، توسط «تیبو»، «دوفور»، «مرسیه» و «قاجار»، یکی از مهم ترین مجموعه های پارینه سنگی در نوار ساحلی شمالی خلیج فارس و دریای عمان در سال های پیش از انقلاب اسلامی شناسایی شد. در طی این بررسی، مجموعه دست ساخته های سنگی قابل توجهی در سطوح فرسایشی جمع آوری شد، اما گزارش نهایی یافته های پارینه سنگی هرگز منتشر نشد. در این نوشتار، ویژگی های ریخت فن آوری این مجموعه که هم اکنون در بخش پارینه سنگی موزه ملی ایران نگه داری می شود، مطالعه شده است. مهم ترین ویژگی این مجموعه، صنعت سنگ مادر-تراشه پارینه سنگی قدیم است؛ هرچند درخصوص شواهد آشولی اطمینان چندانی نیست. شواهد پارینه سنگی میانی در این مجموعه، شامل برداشته های لوالوا، سنگ مادرهای دیسکی/نیمه مرکزگرا، و خراشنده ها برروی تراشه، به ویژه خراشنده های عرضی و اریب است؛ اگرچه شواهد برای انتساب این نمونه ها به فرهنگ موستری کافی نیست. شمار کم تیغه ها و فقدان ریزتیغه، اظهارنظر درباره صنایع پارینه سنگی جدید/فراپارینه سنگی را دشوار کرده است. تعداد اندک تیغه ها و وجود سنگ مادر تیغه/ریزتیغه تک سکویی، و همچنین یک تیغه قطع شده، تنها شواهد پارینه سنگی جدید/فراپارینه سنگی است. مطالعه این مجموعه اطلاعات جدیدی درخصوص رفتار فن آورانه شکارگر-گردآورندگان پلیستوسن در این بخش کمتر شناخته شده فلات ایران را در اختیار گذاشته، و ظرفیت بالای کرانه ها و پس کرانه های شمالی خلیج فارس و دریای عمان در مطالعات باستان شناسی پلیستوسن و آزمودن فرضیه هایی هم چون -خروج از آفریقا- و -پراکنش های ساحلی- را نشان می دهد.
رستم، پهلوانی از «عصر شکارگری» (فرضیه ای نو درباب خاست گاه اسطوره رستم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عصر شکارگری که تا ده هزارسال پیش رواج داشته و در دوره پارینه سنگی واقع بوده است، یکی از مهم ترین و شاخص ترین اعصار بشر به شمار می آید که در آن، مردم به گردآوری غذا و شکارِ حیوانات مشغول بوده و هنوز با زرع و کشت آشنایی نداشتند. در این دوره، مردانی دلیر زندگی می کردند که با اتّکا به نیروی بدنی در نبردی دائمی با حیوانات و شرایط سختِ معاش به سر می بردند. عصر شکارگری، چهره های پهلوانیِ مخصوص به خود را داشته است که بعدها با ظهور ادوار تاریخی جدیدتر و با گذر ایام این چهره ها تا حدودی تغییر شکل داده و در این ادوار هضم شده اند؛ البته این سخن بدین معنی نیست که این چهره های پهلوانی به طور کامل از میان رفته اند، بل که نشانه ها و رگه های آنان را با توجه به سبک زندگی، نوع پوشش، دین و عاداتِ رفتاری شان می توان در اساطیر و حماسه های پهلوانی اخیر مشاهده کرد. نگارنده این جستار بر این باور است که احتمالاً رستم دستان -پهلوان حماسه های پارسی- با توجه به خُلق و خوی شکارگریش، و نیز پلنگینه پوشی و گُرزوری و ارتباط و سخن گفتنش با برخی حیوانات و پرستش خورشید و انجام اعمال شمنی توسط پدرش زال که همگی رفتارهایی مربوط به دوران شکارگری است، پهلوانی از عصر شکار است که توانسته پس از گذر از فراز و فرودهای ادوار تاریخی چهره کهنِ خود را در حماسه های اسطوره ای پارسی تا حدّی حفظ کند.
تحلیلی بر ماهیت نقاشی های غاری پیش از تاریخ اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از شگفت انگیز ترین کشفیات مربوط به گذشته انسان ، کشف نقاشی های غاری بود که در اواخر قرن نوزده میلادی اتفاق افتاد و جامعه ی علمی و هنری را با موضوع جدید تحت عنوان هنرِ پیش از تاریخ درگیر نمود. از زمان کشف این آثارِ شگفت انگیز ، نظریه های متعددی از سوی متخصصان گوناگون در باره ی چرایی آنها ارایه گردیده است که هر کدام از آنها با نگاه تخصصی خود توانسته اند تفسیری از آن آثار ارایه نموده، و پژوهشگران حوزه های مختلف علمی را به چالش بکشانند. این تحقیق تلاش می کند نظریه هایی را که از زمان کشفشان این آثار در محافل علمی مورد بحث قرار گرفته است را مورد تجزیه و تحلیل علمی قرار داده و نتایجی را بدست آورد . از زمان کشف نقاشی های غاری تا امروز پنج نظریه به شرح زیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است : 1- هنر برای هنر، 2- توتمیسم، 3- جادو و شکار، 4- ساختارگرایی، 5- شمنیسم. در نتیجه بررسی هایی که بر روی نظریه ها ی مذکور که از دیدگاه های مختلف به موضوع نگریسته اند صورت گرفته است ، این واقعیت را اثبات می کند که هنرِ پارینه سنگی یک کارکرد مشخص و واحد نداشته است و فهم آن نیاز به یک کثرت گرایی تأویلی دارد.
بررسی باستان شناختی منطقه میمک، استان ایلام(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
منطقه میمک در جنوب غربی استان ایلام و در همجواری منطقه مندلیِ عراق قرار گرفته است، تاکنون هیچ گونه مطالعات باستان شناسی در این منطقه انجام نگرفته بود، تا این که بالاخره این بررسی در اسفند ماه ۱۳۸۹ انجام یافت که به شناسایی ۱۳ محوطه منجر گردید. بر اساس مطالعات انجام شده بر روی یافته های سطحی، چهار محوطه به دوران پیش از تاریخ، یک محوطه به آغاز تاریخی، چهار محوطه به دوره تاریخی و چهار محوطه نیز به دوران متأخر منتسب گشته اند. محوطه های پیش از تاریخی حاوی بقایای پارینه سنگی قدیم، میانی و احتمالاً جدید و نیز دوره های سامرا، انتقالی چغامامی و عبید ۲-۴ هستند، اما بقایای آغاز تاریخی معرف دوره های اروک جدید و جمدت نصر هستند. همچنین، آثاری از دوره های تاریخی عیلام قدیم تا میانه و اشکانی ساسانی به دست آمده است؛ البته محوطه مربوط به آغاز تاریخی دارای بقایای عیلام قدیم نیز بوده و لذا بر تعداد محوطه های تاریخی می افزاید. یافته های دوران متأخر هم مشتمل بر بقایای استقرارهای کوچ نشینی هستند. این نوشتار به توصیف یافته ها و تحلیل نتایج این بررسی می پردازد.
ایران از پارینه سنگی تا پایان ساسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی سیر تطور و تحول زندگی انسان براساس یافته های باستان شناسی از آغاز حضور انسان در ایران یعنی از دوره پارینه سنگی یکی از مقوله های مهم در باستان شناسی است. اینکه حضور نخستین انسان در ایران به چه زمانی بازمی گردد و اینکه چه عواملی باعث شد که انسان از شکارگر-گردآورندگی دست بشوید و به کشاورزی بپردازد و یکجانشین شود و نیز پرسش هایی از این دست باعث شده است پژوهشگران گوناگونی به پژوهش و نوشتن مقاله هایی در این زمینه ها بپردازند. موزه ملی ایران که آکنده از یافته های باستان شناسی از دوره های مختلف تاریخی است می تواند یاریگر هر پژوهشگری شود تا در این زمینه پژوهش کند. کتاب ایران از پارینه سنگی تا پایان ساسانی (به روایت آثار موزه ملی ایران) بر آن است تا به این سیر تحول زندگی انسان در ایران یعنی از دوره پارینه سنگی تا پایان دوره ساسانی براساس اشیاء به نمایش گذاشته شده در تالار ایران باستان در موزه ملی ایران بپردازد. کتاب اگرچه از یافته های ارزشمند به نمایش درآمده در تالار ایران باستان بهره مند شده است اما دریغا که نتوانسته است این سیر تحول را هرچند کوتاه نشان دهد.