مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
عرب ها
حوزه های تخصصی:
خوزستان به عنوان استراتژیک ترین استان ایران، در سدة بیستم میلادی بیش از هر استان دیگر کشورمان در معرض طرح های تجزیه طلبی بیگانگان بوده است. دولت های عرب به ویژه عراق به عنوان بزرگترین طرّاح، مجری و پشتیبان طرح تجزیة این خطّه، مهم ترین سند و دلیل زندة پشتیبانی اش از این طرح را عرب بودن و به ویژه خواست تاریخی ساکنین این استان برای جدایی از ایران می دانند. این پژوهش توصیفی- تحلیلی در پی آن است تا بر اساس ملاک های شناخته شدة فرهنگی- اجتماعی، اندازة واگرایی و همگرایی عرب های خوزستان را نسبت به اکثریّت تشکیل دهندة هسته سیاسی و نیز آرمان های ملّی مورد بررسی قرار دهد.
پی آمدهای اجتماعی مهاجرت قبایل عرب به خراسان در قرون نخستین اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
عرب ها در دوره های متعدّد و به دلایل گوناگون به ایران مهاجرت کردند. پیش از اسلام، قحطی، خشک سالی، تنگ دستی و شکست سدّ مأرب و سیل العَرِم و پس از اسلام، انگیزه ها ی دینی و اقتصادی از مهم ترین عوامل مؤثر بر مهاجرت ها بود. خراسان به دلیل برخورداری از موقعیت جغرافیایی، مزایای اقتصادی، و دوری از مرکز خلافت از مقاصد مهم مهاجران به شمار می رفت. پی آمدهای اجتماعی این مهاجرت ها عبارت بود از رشد شهرها، تغییر ساختار طبقات اجتماعی، ظهور موالی و افزایش اختلاف های قبیله ای بین عرب های مهاجر که در این مقاله به تفصیل به آنها پرداخته شده است.
مناسبات سیاسی و نظامی بربرها با خلفای اموی اندلس (138-422ق.)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جنگجویان بربر نقش مهمّی در تجدید حیات خلافت اموی از زمان عبدالرحمن داخل (138-172 ق.) تا دوره خلافت ایفا کردند. ستاره اقبال آنان به جهت توانایی ها و ویژگی های نظامی در تمام دوره حکومت اموی فروزان بود و از این رو برخی از آنان توانستند به فرماندهی سپاه اموی دست یابند و امرا و خلفای اندلس برای مقابله با شورش ها از بربرها یاری می گرفتند؛ امّا انحصارطلبی و عرب گرایی حاکمان اموی موجب بروز اختلافاتی میان این دو شد که تا واپسین روزهای دوره اموی ادامه داشت و موجب انواع شورش های مذهبی، سیاسی و قبیله ای از سوی بربرها شد. نوشتار حاضر به دنبال بررسی این مسئله است که مناسبات سیاسی و نظامی بربرها با امویان اندلس چگونه بوده است؟ ارائه تصویری واقع بینانه در زمینه مناسبات سیاسی و نظامی بربرها و حکومت اموی اندلس هدف مقاله حاضر است که نیل بدان تنها از طریق توصیف و تحلیل وقایع قابل انجام است و می توان گفت روابط سیاسی و نظامی بربرها با حکومت اموی به قدرت حاکم و منافع آنها مرتبط بوده است.
فرایند ورود اسلام به قم در قرن نخست هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به فرایند ورود اجباری یا اختیاری اسلام به شهر قم می پردازد و در صدد است از یک سو نظریه پذیرش اجباری اسلام توسط اهالی قم را رد نماید و از سوی دیگر ایده پذیرش آسان و از سرآگاهی اسلام از سوی قمی ها را نقد کند. در این نوشته نکته های زیر بررسی شده است: الف) قمی ها مقاومت های سختی در برابر عرب ها از خود نشان دادند، لیکن این بدان معنا نیست که اسلام نیز به زور و اکراه وارد فرهنگ مردم قم شد. ب) اسلام پذیریِ قمی ها در همه جا از سر منطق و تأمل و تفکر نبوده است بلکه عوامل دیگر روانی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی نیز در اسلام پذیری آنها موثر بوده است. ج) پذیرش اسلام ضرورتاً به معنای پذیرش فرهنگ عربی نبوده است، بلکه هسته اسلام به صورت متن (قرآن) در میان قمی ها، رسوخ کرد و آنها توانستند این متن وحیانی را بخوانند، فهم کنند، تفسیر کنند، و سرانجام آن را متناسب با داشته های انسانی خود درآمیخته و به حقیقت آسمانی اسلام، عینیت فرهنگی ببخشند.
انگیزه های اقتصادی و دینی ایرانیان در مصالحه با عرب ها در قرن نخست بر اساس عهدنامه ها (رویکرد مقایسه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فتح سریع و برق آسای ایران به دست عرب ها که در بسیاری از شهرها و مناطق، دست کم پس از شکست در نبرد نهاوند، بدون مقاومتی جدی و سازمان یافته صورت گرفت، از موضوعات جالب توجه در تاریخ ایران و اسلام است. در این میان، بررسی انگیزه هایی که موجب شد ایرانیان در بسیاری از شهرها با فاتحان مسلمان مصالحه کنند، اهمیتی ویژه دارد. جست وجو در عهدنامه ها و صلح نامه هایی که در قرن نخست هجری میان ایرانیان و عرب ها منعقد شد، برای دست یابی به این انگیزه ها بسیار مفید و کارگشا خواهد بود. مطالعه این عهدنامه ها نشان می دهد انگیزه کسب منافع اقتصادی یا دفع ضررهای مادی و نیز تلاش برای دست یابی به امنیت جانی و مالی، در تمایل ایرانیان به مصالحه با عرب ها بیشترین سهم را داشته است؛ به گونه ای که در بیشتر عهدنامه ها، حفظ منفعت و دفع مضرت مادی، نخستین و مهم ترین خواسته ایرانیانِ مصالحه جو بوده و حفظ دین و معتقدات زرتشتی، در واداشتن آنها به مصالحه، سهم کمتری داشته است. این نوشتار، با بررسی عهدنامه های موجود میان ایرانیان و عرب ها در سده نخست هجری، قصد دارد به واکاوی سهم هر یک از انگیزه های اقتصادی و دینی ایرانیان در کشاندن آنها به مصالحه بپردازد و در نهایت، امکان مقایسه این دو نوع انگیزه را برای خواننده فراهم کند.
تحلیل کیفی کُنش فرزندآوری زوج های عرب شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه باروری، به عنوان یکی از سه عنصر اصلی تغییرات جمعیّت، به یکی از مسائل مهمّ جامعه ی ایران تبدیل شده است. پژوهش های گسترده ای در زمینه ی شناخت تعیین کننده های باروری صورت گرفته است. با این حال، فهم عمیق پدیده ی باروری مستلزم مطالعه ی بُعد معنایی آن است؛ بُعدی که بیانگر فهم و تفسیر مردم از جهان اجتماعی خود، وقایع و شرایط و نیروهای موجود در آن و پیوندشان با فرزندآوری است. برخلاف بیش تر پژوهش های پیشین که کمّی بوده و با اتّخاذ موضِع بیرونی به تبیین باروری پرداخته اند، این مقاله با روش کیفی و با تمرکز بر کُنش های فرزندآوری و معنای آن نزد کُنشگران درصدد است تا به آن بخش مغفول از این نوع کُنش ها بپردازد. نتایج این بررسی که با بهره گیری از رویکرد نظریه ی زمینه ای و از طریق مصاحبه ی عمیق با 20 زوج از عرب های شهر اهواز انجام شده حاکی از آن است که سه نوع رویکرد معنایی ازکُنش فرزندآوری بر اساس نحوه ی تأثیر زمینه ی کُنش، معانی اطلاق شده به فرزندآوری و بروز عملی این کُنش قابل تشخیص است که عباتند از: فرزندآوری به عنوان یک کُنش التیام بخش ترمیمی، فرزندآوری به عنوان یک کُنش آینده نگرانه اندیشمندانه، فرزندآوری به عنوان یک کُنش محدود کننده امنیّتی.
مناسبات ایران و عرب ها در خلیج فارس، از اردشیر اول تا پادشاهی شاپور دوم ساسانی (224-379 میلادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ایران باستان دوره ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵
75 - 99
حوزه های تخصصی:
ارتباطات و پیوند های ایران و عرب ها به عصر پیش از شاهنشاهی هخامنشی بازمی گردد. بخش مهمی از این ارتباط ناشی از نیاز مردمان بادیه نشین به امکانات موجود در فلات ایران و کالاهای تجاری بود که میان ایران و هند و چین تجارت می شد. مهاجرت گروه های اجتماعی به واسطه فقدان شرایط زیست انسانی در سواحل جنوبی خلیج فارس، اگرچه به تدریج صورت پذیرفت، بر ساختار اجتماعی و سیاسی بخش هایی از جزایر و سواحل تأثیر گذاشت و عرب ها در سایه فرهنگ و امنیت ناشی از نظارت حکومت مرکزی ایران طی دوره باستان در بخشی از تجارت خلیج فارس فعالیت داشتند. وجود فرهنگ شبکه ای بازار در دریا و اهمیت تجارت و سهولت در رفت وآمد کشتی های تجاری روابط مسالمت آمیز ایرانیان و عرب ها را سبب می شد. هرچند در مواردی عرب ها به واسطه عدم درک مقتضیات فرهنگ دریا از سوی حکومت مرکزی سرکوب می شدند، کوچ برخی قبایل عرب در خوزستان، فارس، کرمان و مکران نشانگر نگاه تعامل گرای شاهان ساسانی است، هرچند این مهاجران گاهی به یک تهدید برای کیان شاهنشاهی بدل می شدند. به هرحال، ایرانیان و عشایر پراکنده عرب در یک تعامل اقتصادی و فرهنگی در کنار هم می زیستند و زمینه رشد و رونق فرهنگی و اقتصادی خلیج فارس را فراهم کردند. این پژوهش بر آن است تا به شیوه توصیفی-تحلیلی، بر مبنای شواهد مکتوب برجای مانده، مناسبات سیاسی ایران و عرب ها را در خلیج فارس در 150 سال نخست شاهنشاهی ساسانی، بررسی کند.